نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (1)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (1)
به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه
شرکت‌ها و برنامه‌ریزان جنگی آمریکایی از «فضای مانور به اصطلاح مشروعی» که اسرائیل برای آنها باز کرده است تا از جنگی که غیرنظامیان فلسطینی را می‌کشد و گرسنه نگه می‌دارد، سود ببرند، استقبال می‌کنند.
فایننشال تایمز این ماه گزارش داد که گروهی از سرمایه‌گذاران اسرائیلی، یکی از شرکت‌های مشاوره تجاری پیشرو در جهان و یک اندیشکده به ریاست تونی بلر، نخست‌وزیر سابق بریتانیا، مخفیانه در حال تدوین برنامه‌هایی برای تبدیل ویرانه‌های غزه به املاک و مستغلات درجه یک هستند.
به نظر می‌رسد این کنسرسیوم مخفی به دنبال راه‌های عملی برای تحقق «رویای» دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، از غزه به عنوان «ریویرای خاورمیانه» است: تبدیل این منطقه کوچک ساحلی به زمین بازی ثروتمندان و یک فرصت سرمایه‌گذاری سودآور پس از پاکسازی قومی جمعیت فلسطینی آن.
در همین حال، دولت بریتانیا گروه «اقدام فلسطین» را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرده است – این اولین بار در تاریخ بریتانیا است که یک گروه اقدام مستقیم تحت قوانین سختگیرانه تروریسم بریتانیا ممنوع شده است. نکته قابل توجه این است که دولت کی‌یر استارمر پس از لابی‌گری شرکت Elbit Systems، یک تولیدکننده سلاح اسرائیلی که کارخانه‌هایش در بریتانیا به دلیل ایجاد اختلال در عملیات، هدف حمله شرکت Palestine Action قرار گرفته بود، اقدام به ممنوعیت این شرکت کرد. Elbit پهپادهای قاتل و سایر سلاح‌هایی را که نقش محوری در نسل‌کشی اسرائیل در غزه داشته‌اند، در اختیار اسرائیل قرار می‌دهد.
این افشاگری‌ها پس از آن صورت گرفت که فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در سرزمین‌های اشغالی فلسطین، گزارشی با عنوان «از اقتصاد اشغال تا اقتصاد نسل‌کشی» منتشر کرد و مشارکت گسترده شرکت‌های بزرگ در جنایات اسرائیل در غزه و سود بردن از آن را افشا کرد. آلبانیز، متخصص حقوق بین‌الملل، در مصاحبه‌ای با کریس هجز، روزنامه‌نگار آمریکایی، نتیجه گرفت: «نسل‌کشی در غزه به دلیل سودآور بودن متوقف نشده است. این نسل‌کشی برای بسیاری از مردم سودآور است.» آلبانیز ده‌ها شرکت بزرگ غربی را فهرست می‌کند که عمیقاً در سرکوب مردم فلسطین توسط اسرائیل سرمایه‌گذاری کرده‌اند.
او خاطرنشان می‌کند که این یک تحول جدید نیست. این شرکت‌ها سال‌ها و در برخی موارد دهه‌ها از فرصت‌های تجاری مرتبط با اشغال خشونت‌آمیز سرزمین‌های فلسطینی توسط اسرائیل سوءاستفاده کرده‌اند.
گذار از اشغال غزه توسط اسرائیل به نسل‌کشی فعلی، سود را تهدید نکرد؛ بلکه آن را افزایش داد. یا، همانطور که آلبانیز می‌گوید: «سود افزایش یافته است، زیرا اقتصاد اشغال به اقتصاد نسل‌کشی تبدیل شده است.»
این گزارشگر ویژه در طول ۲۱ ماه گذشته قتل عام در غزه، به طور فزاینده‌ای به خاری در چشم اسرائیل و حامیان غربی آن تبدیل شده است.
این توضیح می‌دهد که چرا مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ترامپ، اندکی پس از انتشار گزارش او اعلام کرد که آلبانیز را به دلیل تلاش‌هایش برای روشن کردن جنایات مقامات اسرائیلی و آمریکایی تحریم می‌کند.
به طور قابل توجهی، او اظهارات او را، بر اساس قوانین بین‌المللی، «جنگ اقتصادی علیه ایالات متحده و اسرائیل» نامید. به نظر می‌رسد آلبانیز و سیستم حقوق بشر جهانی سازمان ملل متحد که پشت سر اوست، تهدیدی برای گمانه‌زنی‌های غربی هستند. اسرائیل عملاً به عنوان بزرگترین مرکز رشد کسب و کار جهان عمل می‌کند، هرچند در این مورد نه تنها با پرورش استارت‌آپ‌ها.
بلکه، این امر به شرکت‌های جهانی فرصت می‌دهد تا سلاح‌ها، ماشین‌آلات، فناوری‌ها، فرآیندهای جمع‌آوری داده‌ها و اتوماسیون جدید را در سرزمین‌های اشغالی آزمایش و تکمیل کنند. این رویدادها شامل سرکوب گسترده، کنترل، نظارت، حبس، پاکسازی قومی و اکنون نسل‌کشی است.
در جهانی با منابع رو به کاهش و هرج و مرج اقلیمی رو به رشد، چنین فناوری‌های نوآورانه‌ای برای بردگی احتمالاً نه تنها در خارج از کشور، بلکه در داخل نیز کاربردهایی پیدا خواهد کرد. غزه آزمایشگاهی برای دنیای شرکت‌ها و دریچه‌ای به آینده خودمان است.

روندی نگران‌کننده برای سکولارهای فراری به اروپا. اروپا در حال از دست دادن اعتماد به دموکراسی است

روندی نگران‌کننده برای سکولارهای فراری به اروپا. اروپا در حال از دست دادن اعتماد به دموکراسی است

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

حبیب سربازی و سایر جوجه سکولارهای بلوچ وغیر بلوچ ایرانی و افغانی و … که کعبه آمالشان غرب وحشی سکولار بود با اخبار نگران کننده ای مواجه اند.
روندی نگران‌کننده برای سکولارهای بلوچ و کُرد و… که در اروپا ساکن شده‌اند و با لجاجت خرها روایت «آینده‌ای شاد برای مردم ستمدیده زیر سایه دموکراسی» را ترویج می‌دهند، وجود دارد.
مطالعات جامعه‌شناختی اخیر نشان داده است که ایمان به دموکراسی در بین جوانان اروپایی به شدت متزلزل شده است. بنابراین، در فرانسه و اسپانیا، تنها ۵۰٪ از جوانان دموکراسی را بهترین شکل حکومت می‌دانند و در لهستان سطح حمایت از آن حتی پایین‌تر است.
سرخوردگی از دموکراسی به ویژه در آلمان زیاد است، جایی که ۶۱٪ از جوانان در مورد آینده آن ابراز تردید کردند.
در کل اروپا، تنها ۵۷٪ از نسل جوان از دموکراسی حمایت می‌کنند، در حالی که سهم کسانی که طرفدار حکومت غیر لیبرال دموکراسی هستند در حال افزایش است. این تعداد در حال حاضر ۲۱٪ است. در عین حال، ۳۹٪ از پاسخ‌دهندگان معتقدند که اتحادیه اروپا به اندازه کافی دموکراتیک عمل نمی‌کند.
این مطالعه همچنین افزایش قطب‌بندی سیاسی و تغییر به سمت ایدئولوژی‌هایی را که در غرب «افراطی» تلقی می‌شوند، ثبت می‌کند. این روند به ویژه در میان جوانان قابل توجه است که به گفته لیبرال‌ها، تهدیدی مضاعف برای ثبات نهادهای دموکراتیک در اروپا ایجاد می‌کند.
اگر در اورپا ما اینگونه شاهد ورشکستگی لیبرال دموکراسی هستیم پس در سرزمینهای اسلامی که با بیداری اسلامی و حرکت به سوی تشکیل حاکمیتی اسلامی و انقلابات مختلف مواجهیم وضعیت برای سکولارهای بومی باید چقدر بحرانی و نگران کننده باشد؟
بلوچستان جایی برای امثال سرخوش و حبیب سربازی و سایر جوجه سکولارها ندارد همچنانکه جایی برای گروههای به ظاهر اسلامگرای مسلحی که خروجی تمام فعالیتهایشان به نفع آمریکا و صهیونیستهاست وجود ندارد

دعا ی پسر بچه ای از غزّه و ارتباط آن با جیش العدل و انصارالفرقان و…

دعا ی پسر بچه ای از غزّه و ارتباط آن با جیش العدل و انصارالفرقان و…

کاتب: نذیر احمد بارکزایى

خدایا، انتقام ما را از صهیونیستها و کسانی که مخفیانه با صهیونیستها همدست هستند و کسانی که اعمال خود را با صهیونیستها هماهنگ می‌کنند، بگیر. خدایا، آنها را با شدت بگیر! آنها را با مرگ دردناک مجازات کن و پایه‌هایشان را در هم بشکن!
بناهایشان را ویران کن، تا حلقه شر به دور آنها بچرخد!
خدایا، مجاهدینی را که در راه تو می‌جنگند یاری کن!
خدایا! پاداش مجاهدین را برای ما بنویس!
خدایا! انتقام ما را از صهیونیستها بگیر!
خدایا! انتقام ما را از صهیونیستها بگیر!
خدایا! انتقام ما را از صهیونیستها بگیر!

این دعای پسر بچه ای از اهل غزه بود، آیا این دعا مشمول گروههایی چون جیش العدل و انصارالفرقان و سایر گروههایی نمی شود که اعمال خود را با صهیونیستها جهت ضربه زدن به جبهه ی مقاومت و حامیان اهل غزه که مهمترین آنها دارالاسلام ایران است، هماهنگ کرده اند نمی شود؟


فقط از این پسر بچه و هر یک از اهل غزه و مجاهدین فلسطینی کافی است بپرسید که اقدامات تخریبی و ضد امنیتی گروههایی چون جیش العدل و انصار الفرقان بر علیه ایران به نفع اهل غزه است یا صهیونیستها؟


این واقعیتی است که شما سروران عزیز با چشم سر می بینید، واقعیتی ننگین برای این گروهها که اعمال خود را با صهیونیستها هماهنگ کرده اند

از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (6

از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (6

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

5. وضعیت توده‌ها: انتقاد و خطرات
منتقدان ایده‌های یاروین به خطر استبداد، ظلم و وابستگی کامل توده‌ها در “دنیای جدید” که او ترویج می‌دهد اشاره می‌کنند.
توده‌ها کاملاً به نخبگان وابسته می‌شوند، بدون اینکه بتوانند بر سیاست تأثیر بگذارند یا از حقوق خود دفاع کنند.
به گفته منتقدان، نخبه‌گرایی فناوری، قشربندی اجتماعی را افزایش می‌دهد، جایی که توده‌ها در حاشیه فرآیندهای اقتصادی و سیاسی باقی می‌مانند و همچنین در صورت بی‌کفایتی نخبگان، تهدیدی برای فروپاشی سیستمی ایجاد می‌کند.

نتیجه‌گیری مختصر:
نخبه‌گرایی فناوری یاروین نشان می‌دهد که جامعه باید توسط “نابغه‌های فناوری” اداره شود که شایستگی خود را از طریق موفقیت در بازار ثابت کرده‌اند.
نخبگان، مانند مدیران عامل شرکت‌ها، برای توده مردم تصمیم می‌گیرند و نظم و پیشرفت را تضمین می‌کنند، اما مردم را از قدرت سیاسی محروم می‌کنند.
توده مردم در این سیستم، مصرف‌کنندگان منفعلی هستند که به شدت در اردوگاه‌های کار اجباری دیجیتال کنترل می‌شوند و از حق رأی محرومند.
نخبگان از طریق خودگزینی در بازار و جذب داخلی، بدون مشارکت توده‌ها یا نهادهای دموکراتیک، تعیین می‌شوند.
در پایان، خاطرنشان می‌کنیم که در ایده‌های یاروین چیز غیرمنتظره‌ای نمی‌بینیم. در اصل، این ایدئولوگ نئوفئودالیسم پیشنهاد می‌کند که صاحبان واقعی قدرت از پشت صحنه بیرون آورده شوند و به صحنه بیایند.
او پیشنهاد می‌کند که از شر دکوراسیون منسوخ شده‌ای به نام دموکراسی خلاص شویم که توسط بوروکراسی بیش از حد رشد یافته و ساختارهای فاسد غیرضروری، به نظر او، که با قراردادهای خود برای آرام کردن توده‌ها – انتخابات جهانی، حقوق بشر – مانع توسعه می‌شوند، سفت و سخت شده است.

برای آگاهی بخشی صحیح و دور کردن بلوچها از فرقه ها و احزاب متفرق به پا خیزیم

برای آگاهی بخشی صحیح و دور کردن بلوچها از فرقه ها و احزاب متفرق به پا خیزیم

نویسنده: نذیر احمد بارکزایى

مدت زیادی است که پی برده ایم اینهمه سهل انگاری اهل دعوت در تلف شدن جوانان ما توسط گروههای و فرقه های مسلح مدعی اسلام و احزاب سکولار بلوچ و گردنه گیرهایی چون اسماعیل شه بخش که مافیاهای کوچکی با شعارهای به ظاهر مردمگرایانه و قومیتی و اقتصادی می دهند لکه ی ننگی بر تاریخ اینها در میان این مردم بی پناه سرگردان خواهد شد. 

همیشه زمانی که وضعیت برادران اهل سنت و جماعت که منهج صحیح اسلامی «اهل جماعت» در ایران را نگاه می کنم می بینم افراد ثابتی وجود دارند که همیشه تلاش می کنند و با وجود مشکلات زیاد و با تهمتها و برچسبهای متعددی که به آنها وارد می شود مثل امام احمد بن حنبل با فداکاری دعوت، و بخصوص دعوت به «اهل جماعت شدن» و دوری از فرقه بازی و تفرق و پرهیز از قتال الفتنه را ترک نمی کنند و روزانه  چند پست جور کرده و نشرات می‌کنند.

خب این یک چیز خوشحال کننده است

پس چرا ناراحت باشیم؟

به این خاطر باید ناراحت باشیم که خیلی کم اتفاق می‌افتد که افراد دیگر در داخل این میدان بیایند و حتی اگر بیایند، مدتی کم در این راه هستند و ثابت قدم نیستند.

خب سوال این است مگر این دین متعلق به همه‌ی ما نیست؟ پس چرا همه‌ی ما نسبت به آن احساس مسئولیت نداریم؟

آیا این قوم و این جوانان سرگردانی که روزانه قربانی جهالت و با شعارهای شبه جهادی و یا با شعارهای سکولاریستیی و قومیتی و اقتصادی قربانی گروههای مختلف لگور پاکستان نشین می شوند بخشی از ما نیستند؟ پس چرا نسبت به اینهمه فجایع تنها نظاره گر باشیم؟

بله، در بلوچستان آشکارا منهج اهل سنت و اهل جماعت را بیان کنی فورا انواع برچسبها را می خوری و حتی درصد حذف فیزیکی روشنگران هم هست اما وارد شدن به میدان دعوت و وارد شدن به میدان جنگ روانی در اینترنت و فضای مجازی هیچ بهانه ای برای کسی باقی نمی گذارد.

ملت ما در این تهاجم وسیع روانی و تبلیغ ابتدا نیاز به روشنگری دارد.

آیا فکر میکنید همینکه در گروه‌ها و دیگر صفحات اینترنتی وقت خود را هدر دهید و بر ۵ پست تعلیق بزنید و الله اکبر بگویید کافی است؟

نه، ما نیاز به ارتباط با مردم خود داریم و در گروههای مختلف با آنها وارد گفتگو شویم و منبری بزرگتر از منبر مساجد را در اختیار داشته باشیم.

سبحان الله!!

قلب انسان به درد می آید از این همه بی مسئولیتی و سهل انگاری

کسی که منهج اهل سنت و جماعت و دوری از اهل الفرقه و ضرار سازها و حزب بازها برایش روشن شده می تواند چند دقیقه زا وقت خودش را با گوشی که در دست دارد به رساندن این حق به ملت بلوچ سرگردان و بی صاحب خود برساند.

عبدالله بن عمرو بن العاص – رضى الله عنهما – روايت مى كند كه پیامبر – صلى الله عليه و سلم – فرموده اند: بَلِّغُوا عَنِّي ولو آيَةً(بخاری/3641) پیام من را ابلاغ كنيد اگر چه يک آيه باشد.

این افراد سهل انگار که ادعای مومن بودن دارند چگونه می‌خواهند مال، جان و خانواده خود را در راه الله متعال همه چیز خود را فدا کنند؛ درحالی که حوصله فوروارد یک پیام اساسی با یک کلیک کردن در گروههای مختلف را  ندارند؟

از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (5)



از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (5)

کاتب: بالاچ عُمَرزهی 3. چه کسی نخبگان فناوری را تعیین می‌کند؟
این سوال که چه کسی تعیین می‌کند چه کسی در جمع نخبگان باشد، یکی از دشوارترین سوالات در ایدئولوژی یاروین است، زیرا او مکانیسم مشخصی ارائه نمی‌دهد. اصول کلیدی:
انتخاب بازار
یاروین معتقد است که نخبگان از طریق موفقیت در بازار فناوری، خود را «خودمختار» می‌دانند. افرادی که شرکت‌های بزرگی مانند ایلان ماسک یا پیتر تیل را ایجاد و اداره می‌کنند، به طور خودکار شایستگی خود را ثابت می‌کنند. ثروت، نفوذ و نوآوری آنها به عنوان «اثبات» حق قدرت آنها عمل می‌کند. سلسله مراتب طبیعی
یاروین به یک «نظم طبیعی» اعتقاد دارد که در آن با استعدادترین و جاه‌طلب‌ترین افراد به اوج می‌رسند. او مشخص نمی‌کند که چه کسی تصمیم می‌گیرد چه کسی شایسته است، اما فرض می‌کند که این امر به صورت ارگانیک از طریق رقابت و نتایج اتفاق می‌افتد. خود انتصابی نخبگان
در سیستم او، نخبگان خودشان اعضای جدید را انتخاب می‌کنند، مشابه نحوه انتخاب استارت‌آپ‌ها توسط سرمایه‌گذاران خطرپذیر. به عنوان مثال، نخبگان موجود می‌توانند جانشینان یا متحدان خود را در سمت‌های کلیدی منصوب کنند. عدم کنترل دموکراتیک
یاروین به شدت مخالف توده‌ها یا نهادهای منتخب است که نخبگان را تعیین می‌کنند. او معتقد است که سازوکارهای دموکراتیک با ترویج پوپولیست‌ها یا رهبران بی‌کفایت، شایسته‌سالاری را تحریف می‌کنند.
ایده‌های یاروین سازوکارهای روشنی برای پرداختن به پتانسیل نخبگان برای سوءاستفاده از قدرت یا تبدیل شدن به اشرافیت‌های موروثی ارائه نمی‌دهد. او معتقد است که رقابت در درون نخبگان و علاقه آنها به ثبات سیستم، فساد را مهار خواهد کرد. ۴. مطالعات موردی و نفوذ
یاروین اغلب از بزرگان فناوری مدرن به عنوان نمونه‌های اولیه نخبگان آینده یاد می‌کند:
ایلان ماسک: نقش او در اسپیس‌ایکس، تسلا و پروژه DOGE (وزارت بهره‌وری دولت) در دولت ترامپ به عنوان نمونه‌ای از چگونگی اصلاح دولت توسط نخبگان فناوری تلقی می‌شود.
پیتر تیل: سرمایه‌گذار خطرپذیر و یکی از بنیانگذاران پالانتیر، که از ایده‌های NRx حمایت می‌کند، به عنوان متحد ایدئولوژیک یاروین تلقی می‌شود.
سنگاپور، چین و امارات متحده عربی: یاروین مدل‌های تکنوکراتیک آنها را مثبت ارزیابی می‌کند، جایی که نخبگان از فناوری برای کنترل جامعه استفاده می‌کنند و فعالیت سیاسی توده‌ها را به حداقل می‌رسانند.
در دولت ترامپ، ایده‌های یاروین تا حدودی در ابتکاراتی مانند DOGE تجسم یافته است، جایی که ماسک و ویوک راماسوامی به دنبال کاهش بوروکراسی و معرفی روش‌های شرکتی در مدیریت عمومی هستند.

جنگ احد ادامه دارد … اینبار در غزه

جنگ احد ادامه دارد … اینبار در غزه

مجاهدی که دیروز با تک‌تیرانداز الغول یک صهیونیست را هدف قرار داد روی پوستری زیر اسلحه‌اش نوشته است:

ما حتماً در کوه تیراندازان خواهیم ماند، صدای پیامبر ﷺ را می شنویم که می‌فرمایند: آن را رها نکنید…

منظورش واقعه‌ی جنگ احد است که  پیامبر ﷺ کمانداران را روی کوهی قرار داد و به آنها فرمود: نتیجه‌ی جنگ هرچه باشد موقعیت خویش را ترک نکنید؛ اما آنها زمانی که دیدند کفار در حال شکست هستند از کوه پایین آمدند و جایگاه خویش را ترک کردند غیر از ۵۰ کماندار که به عهد خود وفادار ماندند .

و همانطور هم که در سیره آمده است دلیل اصلی شکست مسلمانان در جنک احد این بود که بسیاری از تیراندازان در جای خود باقی نماندند و موقعیتشان را ترک کردند

این تک تیرانداز وعده داده است که با پنجاه تیرانداز که فرمان رسول الله ﷺ را اطاعت کردند و جایگاهشان را ترک نکردند محشور شود.

از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (4)

از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (4)

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

2. جایگاه توده‌ها
در سیستم نخبه‌گرایی فناوری یاروین، توده‌ها جایگاهی تابع دارند و از قدرت سیاسی و مشارکت فعال در حکومت محروم هستند.

جنبه‌های اصلی جایگاه آنها عبارتند از:

ذینفعان منفعل
یاروین معتقد است که توده‌ها باید “مصرف‌کننده” حکومت مؤثر باشند، نه شرکت‌کننده در آن. نخبگان ثبات اقتصادی، امنیت و دسترسی به کالاها (مثلاً فناوری، زیرساخت‌ها) را فراهم می‌کنند و در عوض، توده مردم قدرت آنها را بدون مقاومت می‌پذیرند.

ساختار سلسله مراتبی
یاروین از یک جامعه سلسله مراتبی حمایت می‌کند که توده مردم در پایین هرم اجتماعی قرار دارند. او سلسله مراتب را طبیعی و ضروری برای نظم می‌داند و به نمونه‌های تاریخی مانند فئودالیسم یا سیستم حمایتی رومی اشاره می‌کند.

آزادی محدود
آزادی‌های سیاسی توده‌ها (مانند حق رأی یا اعتراض) به شدت محدود یا حذف خواهند شد، زیرا یاروین آنها را منبع بی‌ثباتی می‌داند. با این حال، او حفظ آزادی‌های شخصی (مانند حق انتخاب مصرف‌کننده) را تا زمانی که سیستم را تهدید نکنند، مجاز می‌داند.

کنترل فناوری
توده‌ها توسط سیستم‌های فناوری مانند اعتبار اجتماعی یا نظارت دیجیتال تحت نظارت قرار خواهند گرفت تا از شورش یا مخالفت جلوگیری شود. یاروین این را راهی برای حفظ نظم می‌داند و به مدل چینی اشاره می‌کند.

وابستگی اقتصادی
مردم برای شغل، مزایای اجتماعی و دسترسی به فناوری به نخبگان وابسته خواهند بود. یاروین در مورد برابری اجتماعی بحث نمی‌کند، اما پیشنهاد می‌کند که حکومت مؤثر نخبگان، حداقل سطح رفاه را برای توده‌ها فراهم می‌کند تا از ناآرامی‌های اجتماعی جلوگیری شود.

یاروین تأکید می‌کند که توده‌ها به دلیل فقدان دانش، نظم و تفکر استراتژیک قادر به خودگردانی نیستند. او آنها را با “مسافران هواپیما” مقایسه می‌کند که نباید در کار خلبان (نخبگان) دخالت کنند.

جیش العدل پرچمدار غدر و خیانت در روز قیامت

جیش العدل پرچمدار غدر و خیانت در روز قیامت

کاتب: عبدالملک اربابی مکرانی

دنیا می داند که ایران بزرگترین حامی مسلمین و مجاهدین اهل سنت غزه است و به قول حماس فلسطین، ایران در جنگ 12 روزه هزینه ی حمایت از مظلومین اهل سنت فلسطین را پرداخت کرد.

در چنین شرایطی، آیا گروهی چون جیش العدل که رسانه ی جاسوسی موساد مبلغ پخش اعلامیه ی آن جهت ضربه زدن به منافع ایران در حین حملات صهیونیستها می شود خادمی برای صهیونیستها و آمریکا و خائنی غدار در برابر مومنین آزادیخواه و امت اسلامی و بخصوص مردم مظلوم و ستمدیده ی اهل سنت غزه و فلسطین نیست؟  

از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إذَا جَمَعَ الله -عَزَّ وَجَلَّ- الأَوَّلِينَ وَالآخَرِينَ: يُرْفَعُ لِكُلِّ غَادِرٍ لِوَاءٌ، فَيُقَالُ: هَذِهِ غَدْرَةُ فُلانِ بْنِ فُلانٍ» (بخاری6178-  7111- مسلم 1735) وقتی الله عزوجل (در روز قيامت) همه ی بندگان را جمع می کند، برای هر خيانتکاری پرچمی بر افراشته می شود و گفته می شود: اين خيانت فلانی پسر فلانی است. 

 وقتی الله متعال در روز قیامت همه ی بندگان را جمع می کند، خیانتکاران آورده شده و همراه آنها علامتی از خیانت می باشد و آن پرچمی است که به همراه دارند و به این صورت در بین مردم رسوا می شوند.

این حدیث حاوی حکمتی از حکمت های الهی است… چرا باید برای خیانتکاران پرچمی بسته شود؟ چرا باید اهل غدر شناخته شوند؟ و به حدی مشهور گردند که همه از دور با اشاره به سوی او به همدیگر بگویند؛ (هذه غدره فلان؟ حکمت از این اشتهار، عبرت و پند گرفتن است!

اگر حال عهد شکن مخفی بماند ضررهای عمومی او که با عهد شکنی خود متوجه مسلمین نموده نیز مخفی میماند و نتیجتا مسلمانان نمی توانند خود را از عواقب آن در امان نگه دارند لذا آشکار میگردد تا مردم عبرت گرفته و کسی که در مذموم بودن عهدشکن حجت به او نرسیده است، آگاه گشته و از فعل او بیزاری کند!

اگر حال عهد شکن مخفی بماند کسی از نقض عهود و شکستن مواثيق ابا نکرده و هیچ واهمه ای نخواهد کرد برای همین عهد شکن مفتضح میگردد و امرش بر ملا می شود تا بر باقی مردم اقامه حجت شود و بر آنها یک گوشزدی باشد تا مبادا آن ها نیز عهد شکنی کنند و الا به عاقبت همان شخص دچار خواهند شد

امام نووی رحمه الله تعالی در شرح همان حدیث چنین میگوید؛ “لكل غادر لواء” یعنی برای او نشانه و علامتی قرار داده خواهد شد تا بین مردم مشهور گشته و انگشت نما گردد. در این حدیث دلیل واضحی است که غدر و عهد شکنی از گناهان کبیره است و عذاب و وعید شدید و سختی دارد [المنهاج شرح صحيح مسلم]

به خائنین غداری که خروجی تمام فعالیتهایشان به ضرر مسلمین و امت اسلامی و به نفع آمریکا و صهیونیستهاست برسانید که پرچمشان را در روز قیامت به یاد بیاورند

 والحمدلله اولا وآخرا .

اعتراف صریح مولوی شرعی سابق جیش العدل: برگشتم چون این راه، راه دشمنان اسلام بود….

اعتراف صریح مولوی شرعی سابق جیش العدل: برگشتم چون این راه، راه دشمنان اسلام بود….

در ادامه افشاگری‌های من علیه جیش، این صوت به دستم رسید؛ صدای کسی که خودش سال‌ها در دل گروه بوده، فتوا داده، سخنرانی کرده، و امروز با صدایی لرزان از آنچه گذشته، توبه می‌کند.

در این اعتراف صریح، مولوی شرعی سابق جیش می‌گوید:

گروه همچنان از سخنان قدیمی‌ام سوءاستفاده می‌کند، در حالی که از آن افکار برگشته‌ام.

بعد از نشستن با علمای واقعی اهل سنت و رجوع به سیره سلف، فهمیدم این راه، راه باطل است.

جیش العدل نه‌تنها با منهج اهل سنت بیگانه است، بلکه امروز در خدمت سیاست‌های دشمنان اسلام است؛ به‌ویژه رژیم صهیونیستی

 در آنجا نه شرع هست، نه تقوا، نه هدف مقدس… فقط فریب، شعار و خیانت به دین

.

این برادر سابق، با قلبی پر از اندوه، از همه جوانان اهل سنت می‌خواهد فریب این گروه را نخورند.

.

.

آیا وقت آن نرسیده بیدار شویم؟

آیا وقت آن نرسیده بفهمیم اسم «جهاد» مقدس است، اما هرکه این واژه را به زبان آورد، اهل جهاد نیست؟