ازدواج رزق است، زن صالحه و مرد صالح رزق هستند، از الله رزق صالح بخواهید

ازدواج رزق است، زن صالحه و مرد صالح رزق هستند، از الله رزق صالح بخواهید

کاتب: اسامه زیدان

ارائه دهنده: ماهدیم بلوچ

ازدواج رزق است، پس آن را از «الرّزّاق» بخواهید

ازدواج  نعمتی از نعمت‌های الله و رزقی‌ست که آن را به هر یک از بندگانش که بخواهد می‌دهد.

از این رو، انسان باید برای ازدواج دعا کند و از خداوند یاری بخواهد تا ازدواجی نیک نصیبش شود.

زن صالح رزق است، آن را از «الرّزّاق» طلب کن:

داشتن زنی صالح که یاور شخص در دین و دنیایش باشد نعمت بزرگی از سوی الله تعالی‌ست و بنابراین باید از الله بخواهد تا همسری صالح نصیبش کند تا پشتیبان او در زندگی باشد.

مرد صالح رزق است، آن را از «الرّزّاق» طلب کن:

مرد نیکوکاری که تقوای الهی داشته باشد و در برخورد با همسر و خانواده‌اش خدا را در نظر بگیرد رزق بزرگی‌ست که یک زن باید از الله تعالی بخواهد تا بر او منّت نهد و همسر صالح نصیبش کند، همسری که او را گرامی می‌دارد و در دین و دنیا یاور اوست.

خلاصه: از دعا کردن با اسم «الرّزّاق» غافل نشوید!

یا الله پسران مسلمان را زنانی صالح و دختران را شوهرانی درستکار نصیب کن…

و زنان و مردان را اصلاح بفرما…

ایراد بزرگ ما مسلمین در رها کردن اولویتهاست

ایراد بزرگ ما مسلمین در رها کردن اولویتهاست

کاتب: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

با آنکه بعد از تکمیل شدن دین اسلام، دوران مکی و مدنی در آن شکل تدریجی اش باقی نمانده است با این وجود اولویتهایی که الله قبل از سایر احکام قرار داده است در هر حال برایی مومنین اولویت هستند و باید دعوت و آموزش و یادگیری از این اولویتها شروع شود.

اولویت اول «الا اله – الا الله» از کانال «محمد رسول الله» صلی الله علیه وسلم است. یعنی کفر به طاغوت و تولیدات فکری و عقیدتی و رفتاری طاغوتها که مخالف شریعت الله است و بعد، ایمان به الله و آنچه که الله از طریق آخرین فرستاده اش فرستاده است.

در هر جای قرآن و احادیث صحیح اسمی از طاغوت آمده است یعنی کافر، پس کفر به طاغوت یعنی کفر به کفار که این کفار بعد از شیطان  بر اساس آیه 17 سوره حج 5 دسته هستند: 1- الَّذِينَ هَادُوا 2- وَالصَّابِئِينَ 3- وَالنَّصَارَىٰ 4- وَالْمَجُوسَ 5- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (مشرکین = سکولاریستها)

ایین یعنی توحید و کسی که به صورت کلی و مجمل تسلیم این مفهوم شود مسلمان است و کسی که به این مفهوم ایمان بیاورد مومن میان مسلمین است.

بر اساس آیات اولیه ی سوره ی روم و آیات متعلق به شوری که همگیی مکی هستند اولویت دوم دشمن شناسی و درجه بندی شرعی دشمنان و آموزشهای سیاسی قبل از دست یافتن به حاکمیت است.

یعنی مسلمین در همان دوران مکی بر دشمن شناسی و درجه بندی شرعی دشمنان آشنا بودند و می دانستند که امور خود را باید بر اساس شورا به پیش ببرند و تمام این موارد قبل از تشکیل دارالاسلام و حاکمیت مدینه بود و قبل از آن بود که «اهل جماعت» شوند.

به محض تشکیل دارالاسلام و حاکمیت و جماعت مسلمین هم، اولویت اول هجرت به این دارالاسلام و «اهل جماعت شدن» است.

هم اکنون اکثریت مسلمین از این اولویتها غافل و جاهل شده اند نه اولویتهای فقهی بعدی. یعنی می توان گفت اکثریت مطلق مسلمین هنوز نمی دانند طاغوت چیست یا چگونه کفر به طاغوت کنند که کلید و دروازه ی ورود به ایمان و دین اسلام است؛ و حتی با آنکه اکثیرت مسلمین می گویند ما اهل سنت و جماعت هستیم معنی این اصطلاح«اهل جماعت»  را هم نمی دانند و اصلا نمی دانند چگونه  «اهل جماعت» شوند و با  «اهل جماعت» شدن چه تکالیفی متوجه آنها می شود!

مسلمین صدر اسلام با رعایت این اولویتها، در حد خود سایر امور فقهی شخصی را نیز یاد می گرفتند و یک زندگی که طبق برنامه ی اسلام است را به پیش می بردند و دستورات الله را تا حد توان در زندگی پیاده می ساختند.

یعنی صدها مومن چون سمیه و یاسر و حمزه و مصعب و… بودند که هنوز یا این احکام نازل نشده بودند به شهادت رسیدند یا فوت کردند یا هنوز تکمیل نشده بودند به شهادت رسیدند یا وفات کردند.

اولویت ما هم همین است و باید دقیقا مثل صدر اسلام ایمان بیاوریم تا هدایت پیدا کنیم چنانچه الله می فرماید: فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا ۖ وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ ۖ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (بقره/137) ‏اگر آنان ایمان بیاورند، بمانند آن چیزهائی که شما ایمان دارید، بی‌گمان رهنمود گشته‌اند، و اگر پشت کنند پس راه اختلاف و دشمنانگی را در پیش گرفته‌اند، و الله تو را بسنده خواهد بود و او تو را ازایشان نجات خواهد داد، و او شنوا و بینا است .‏

این مسیر صحیح دعوت و ایمان و «اهل جماعت» شدن است که اگر درست طی شود دیگر مسلمین به خاطر مسائل ریز فقهی مذاهب با هم درگیر نمی شوند و یا مسائل تاریخی گذشته آنها را از هم جدا نمی کند و ابزار دست دشمنان خارجی و دارودسته ی منافقین داخلی نمی شوند.

مولوی عبدالحمید و هموار کردن راه ولگردی اعتقادی و هموارسازی راه بدعت و شرک

مولوی عبدالحمید و هموار کردن راه ولگردی اعتقادی و هموارسازی راه بدعت و شرک

کاتب: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

مولوی عبدالحمید گاه از بهائی ها دفاع می کند و گاه از سکولارها و گاه می گوید هر عقیده ای محترم است و دین فقط رابطه بین انسان و الله است و… تا به این شکل نشان دهد حقهای مختلفی وجود دارد و همه قابل احترام هستند و نوعی ولگردی اعتقادی را در میان بلوچهای حنفی مذهب دامن بزند

اما، مامسلمین راه غیر خودمان را اشتباه می‌دانیم، آیا شما راه دیگران را هم درست می‌دانید؟!

پس لازمه‌ی این دیدگاهتان درست‌شمردن راه کفار است!

ابوالمعالی جوینی اشعری ملقب به امام‌الحرمین (478 ه‍ــ) در اثر مشهورش «الورقات» می‌گوید: «ممکن نیست که هر مجتهدی در اصول کلامی مصیب باشد، زیرا چنین چیزی منجر به صواب‌شمردن راه گمراهان و حتی مجوس و کفار و ملحدین خواهد شد!»

ابوجعفر طحاوی (321 ه‍ــ) در پایان عقیده‌ی مشهورش می‌گوید:

«فهذا ديننا واعتقادنا ظاهرا وباطنا ونحن براء إلى الله من كل من خالف الذي ذكرناه وبيناه ونسأل الله تعالى أن يثبتنا على الإيمان ويختم لنا به ويعصمنا من الأهواء المختلفة والآراء المتفرقة والمذاهب الردية مثل المشبهة والمعتزلة والجهمية والجبرية والقدرية وغيرهم من الذين خالفوا السنة والجماعة وحالفوا الضلالة ونحن منهم براء وهم عندنا ضلال وأردياء»

 یعنی: آنچه گذشت، دین و اعتقاد ما در آشكار و نهان است و از هر کسی که مخالف مطالبی که ذکر کردیم و تبیین نمودیم باشد، در پیشگاه الله متعال اعلام برائت و بیزاری می‌کنیم و از الله می‌خواهیم که ما را تا دم مرگ بر ایمان ثابت قدم دارد و از هواهای نفسانی و آرای گوناگون و مذاهب پست همچون مشبهه، معتزله، جهمیه، جبریه، قدریه و دیگران حفظ کند؛ کسانی که با جماعت مسلمانان مخالفت ورزیده‌اند و با گمراهی پیمان بسته‌اند. ما از آنان بری و بیزاریم و آنان از نظر ما گمراه و پست هستند!

این را با سخنان کسانی چون مولوی عبدالحمید خطیب مسجد مکی که به ولگردی اعتقادی دعوت می‌دهند و در هموارسازی راه بدعت و شرک می‌کوشند مقایسه کنید!

این مولوی های رسانه ای باید به خود آیند و قرار نیست جهت جمع کردن فالور بیشتر تن به هر سخنی و گمراهی بدهند که در نهایت باعث انحرافات عقیدتی و رفتاری در میان مردم و دامن زدن به بدعتها و حتی شرکیات مختلف خواهد شد.

توصیف گوشه هایی از زندگانی شهید ابوخالد محمد ضیف فرمانده گردانهای قسام توسط همسرش (2)

توصیف گوشه هایی از زندگانی شهید ابوخالد محمد ضیف فرمانده گردانهای قسام توسط همسرش (2)

ارائه دهنده: ماهدیم بلوچ

غیبت در همه جا

❌ضیف از مناسبت های خانوادگی دور بود، او در مراسم خاکسپاری شهادت همسر دوم و دو فرزندش شرکت نکرد و در مراسم خاکسپاری پدر و مادرش که سال ها قبل درگذشته بودند هم شرکت نکرد و از حضور در مراسم ولادت بچه ها هم غایب بود بر خلاف آنچه در پدران مرسوم است.

غدیر:

ضیف از فرصت ها استفاده می کرد تا فرزندانش را شاد کند و مقداری از غیبت خود را در کنار آنها جبران کند، مثلا او تصمیم می‌گرفت تولد آنها را در یک جشن بگیرد.

غدیر خاطرنشان کرد که غیبت ضیف در برخی مواقع به بیش از 50 روز می‌رسید که تهدیدات امنیتی بالا بود، اما او تأیید کرد:

✳️ابوخالد هیچگاه خود را مبدل نکرد و ظاهر خود را تغییر نداد.

❤️ضیف به فرزندانش توصیه میکرد که قرآن را حفظ کنند و بر پروژه ای مشابه برای اعضای تیپ قسام نظارت کرد و آنها را تشویق کرد تا برای تکمیل حفظ کتاب خدا، درک مفاهیم آن و عمل به آنها با یکدیگر رقابت کنند.

ام خالد لحظات مهم زندگی ضیف را به یاد می آورد و غم انگیزترین لحظات او را لحظه ای نام می‌برد که نیروهای اشغالگر عبادت کنندگان زن بیت المقدس را به حیاط مسجد الاقصی کشانده بودند و جمعیت او را صدا میزدند: «شمشیر را بر شمشیر بگذار، ما مردان محمد ضیف هستیم».

(خاطرات مربوط به سال 2021 و سیف القدس است و ضیف فریاد اهالی مسجدالاقصی را جواب داد)

❌یکی دیگر از لحظاتی که ضیف را غمگین کرد، شهادت یاسر طاها، فرمانده گردان های قسام در تابستان 2003 بود.

🔥در مقابل، ام خالد میگوید هرگز فرمانده کل گردان های قسام را به اندازه زمانی که زندانیان در معامله وفا الاحرار در سال 2011 آزاد کردند، خوشحال ندیده بود و او گفت: امروز ما مردگان را زنده کردیم.

با همه اینها، می بینید که ابوخالد به دور از تجمل زندگی می کرد، او عاشق غذاهای پرطرفدار ملوخیه، لوبیا، بامیه و انار بود و در پختن «مجدره» سرآمد بود

😁😁ضیف یک فوتبالیست خوب بود که جام جهانی را دنبال می کرد، هوادار بارسلونا و الاهلی بود و کارآگاه کونان را دنبال می کرد.”

ضیف خدمت به فقرا را بر عهده داشت و یک بار شخصاً پیگیر معالجه زن فقیری بود که بیماری سرطان مبتلا بود،  او بیشترین سهم خود از حقوق ماهانه را به نیازمندان اختصاص میداد و در یک سال او با حمایت گردان های قسام بر مرمت 270 خانه برای فقرا نظارت کرد

❤️❤️ضیف آرزو داشت آزادسازی مسجد الاقصی را ببیند و در شهر مقدس قدس خانه ای برای خود بسازد

او همه مصائب مردم فلسطین از جمله زندان، مجروحیت، از دست دادن همسر و فرزندان و سپس شهادت را کشید

همسر ضیف در طول سال‌هایی که با او گذرانده بود، خود را وقف مستندسازی سفر جهادی او کرده و به زودی آنها را در کتابی فاش خواهد کرد

توصیف گوشه هایی از زندگانی شهید ابوخالد محمد ضیف فرمانده گردانهای قسام توسط همسرش (1)

توصیف گوشه هایی از زندگانی شهید ابوخالد محمد ضیف فرمانده گردانهای قسام توسط همسرش (1)

ارائه دهنده: ماهدیم بلوچ

غدیر صیام، همسر ضیف، “ام خالد” در مصاحبه ای ویژه با الجزیره جزئیات زنده ماندن خود از چندین سوء قصد و توانایی ضیف را برای مخفی شدن و فرار از نیروهای اشغالگر به مدت 30 سال فاش کرد.

✳️عروسی مخفیانه

در تابستان 2001، ضیف با غدیر ازدواج کرد که به دلیل شغل شوهرش وارد مرحله جدیدی از زندگی شد که از نظر امنیتی پیچیده بود

غدیر نام خود را به مونا تغییر داد و به عنوان بخشی از تدابیر امنیتی، نام مستعاری که ضیف پس از ازدواج در خفا به خود اختصاص داد، به «ام فوزی» معروف شد.

غدیر می گوید: «ضیف فقط هزار دلار جهیزیه داشت و  مراسم عروسی تنها به ذبح گوسفندی محدود شد خانه ای نداشتیم و بدون ثبات مرتبط از جایی به جای دیگر نقل مکان می کردیم.»

غدیر به زهد شوهرش در زندگی اش اشاره می کند که در خانه شان فقط چهار تشک، یک حصیر و یک کمد پلاستیکی برای لباس هایشان وجود داشت.

🔥 وقتی شیخ احمد یاسین مبلغی را به مناسبت عروسی به او داد، آن را به گردان های قسام بخشید و تخت خواب دو نفره را که شهید صلاح شحاده به او داده بود به جوان دیگری داد تا ازدواجش را کامل کند.

🔴غدیر برای توجیه تنها بودنش به مردم وانمود می کرد که همسرش در خارج از کشور است و می افزاید:

بیشتر ملاقات ها با شوهرم بیرون از خانه ای بود که من در آن زندگی می کردم و او اغلب هفته ها بدون ارتباط ناپدید می شود.

❗️❗️همسر ضیف اغلب مراحل امنیتی دقیقی را پشت سر می گذاشت:

چشمم بسته می شد و از ماشینی به ماشین دیگر، از منطقه ای به منطقه دیگر منتقل می شدم تا بتوانم ضیف را ببینم!

الضیف در سال 2007 به اصرار مادر همسر اولش (مادر غدیر) پس از اینکه نتوانسته بود از دخترش بچه دار شود، ازدواج کرد اما مدتی پس از آن لحظاتی فرا رسید که همسر اول سه قلو باردار شد

🔥ام خالد چندین سوء قصد علیه ضیف را فاش می کند که در دو مورد از آنها مجروح شده است.

🔥2 ترور ضیف

1⃣ اولین مورد زمانی بود که نیروهای اشغالگر خودروی وی را در خیابان الجلاء در مرکز شهر غزه در سپتامبر 2002 هدف قرار دادند و در نتیجه چشم چپ خود را از دست داد

2⃣و دومی زمانی که یک خانه در سال 2006 هدف قرار گرفت و منجر به سوختگی شدید شد و شکستگی در کمرش که راه رفتن را برایش سخت کرده بود.

❗️ام خالد پس از مجروح شدن شوهرش اصول پرستاری را آموخت و پرستار خصوصی او شد و او را معالجه کرد و داروها و آمپول هایش را به موقع به او داد.

❤️فرمانده کل گردان های قسام در جریان تجاوز جنگ 2014 هدف حمله هوایی قرار گرفت، همسر دوم و دو فرزند دیگرش را از دست داد.

نمونه ای از بانوانی که اولیاء الله بودند

نمونه ای از بانوانی که اولیاء الله بودند

کاتب: ماهدیم بلوچ

الله جل جلاله در قرآن می فرماید: ‏وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِندَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (فرعون/11)

‏و خدا از میان مؤمنان، زن فرعون را مثل زده است. وقتی (از اوقات) گفت: پروردگارا! برای من در بهشت، نزد خودت خانه‌ای بنا کن، و مرا از فرعون و کارهایش رهائی‌بخش، و از این مردمان ستمکاره نجات بده.‏

نمونه ی این زنان اهل تقوا در تاریخ اسلام زیاد بوده اند که ابن کثیر دمشقی در مورد یکی از آنها می گوید:

میمونه بنت شاقوله(متوفی ۳۹۳ ه ق) داعی و حافظ قرآن کریم بود که روزی در هنگام وعظ فرمودند: این لباس را ۴۷سال پوشیده ام اما تغییر نکرده است و این لباس از پشمی ساخته شده بود که مادرش فراهم کرده بودند .

ایشان می گفتند اگر انسان در لباسی گناه نکند دیر پوسیده می شود.

پسر ایشان عبدالصمد گفته است برای تعمیر نمودن دیواری که داشت فرو می ریخت به مادرم مراجعه نمودم تا بنَّایی بیاوریم اما ایشان کاغذی را آورد و چیزی در آن نوشت و گفت آن را در شکاف دیوار قرار بده و من این کار را انجام دادم و آن دیوار بیست سال همان گونه ثابت ماند. و بعد از وفات مادرم آن کاغذ را از شکاف دیوار بیرون آوردم تا ببینم چه چیزی نوشته است به محض اینکه کاغذ را برون کشیدم دیوار فرو ریخت و در آن آیه(إنَّ اللهَ يُمسِكُ السماوات والأرض أن تزولا) و اللهم مُمْسِكَ السماوات والأرض أمْسِكْه را نوشته بودند.[1]

 این جایگاه هر مومنی نزد الله است چه آسیه همسر فرعون باشد چه میمونه دختر شاقوله چه هر دختر و زن مومنه ی دیگری در هر زمان و مکانی.

جایگاه تو نزد الله چقدر است؟


[1] الحافظ ابن كثير إسماعيل بن عمر الدمشقي. البداية والنهاية ج٧ ص٦٦

مولوی گرامی: چرا «رکون» به ظالمین و مفسدین سکولار؟

مولوی گرامی: چرا «رکون» به ظالمین و مفسدین سکولار؟

به قلم: مجیب الرحمن  بلوچ (دانشجو)

الله جل جلاله می فرماید: وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۗ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (انعام/21) ‏چه کسی ستمکارتر از کسی است که بر خدا دروغ می‌بندد؟ یا دلائل او را تکذیب می‌نماید (و آیات قرآن و قوانین شریعت الله را نادیده می‌انگارد؟) . مسلّماً ستمکاران رستگار نمی‌شوند.‏

در زمانی که مردم مسلمان بلوچ بیشتر از 80 سال است که در پاکستان به مصیبت و بیماری سکولاریسم و جنایات و مفاسد سکولاریستهای بلوچ و غیر بلوچ گرفتار و آلوده شده است، و در زمانی که نزدیک به 20 سال است که عده ای معلوم الحال در حال تکرار این مفاسد عقیدتی و رفتاری و اخلاقی سکولاریستی در میان بلوچهای ایران هستند، و در حالی که چند سالی است به صورت منسجم جریانات سکولار و احزاب سکولار و لگورهای سکولار ابتدا توسط ماهواره ها و فضای مجازی و سپس از طریق یارگیری همچون یک آفت در میان مردم سرگردان بلوچ پخش شده اند، حمایت از این جریان فاسد و فاسد کننده چه نام دارد؟

امروزه به برکت وجود شبکه های مختلف و متعدد ماهواره ای و مجازی همه ی مردم ما با انواع فرهنگها و عقاید فاسد سکولاریستی آشنا هستیم و برای کسی عذری نمانده است که بگوید من نمی دانم سکولاریسم و فرهنگ و عقاید سکولاریستی چه هست؟

خطاب من به مولوی عبدالحمید امام جمعه و مدیر مدرسه ی مکی زاهدان است که هم تریبون دارد و هم رسانه: اینکه شما در برابر اینهمه افکار و عقاید سکولاریستی فاسد کننده که ملت مظلوم بلوچ را از دورن فاسد و نابود می کند سکوت کرده اید و هرگز از شما دیده نشده است که به صورت علمی و مستند به آیات و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم عقاید و افکار سکولاریستی و فعالیتهای احزاب سکولار محلی را نقد کنید چه معنی می دهد؟ این سکوت شما نشانه ی چیست؟

مولوی گرامی: همه ی ما نه تنها سکوت تو را می بینیم بلکه بدتر از آن، حمایت تو از افراد و جریانات مختلف سکولار داخل ایران را نیز می بینیم و بدون آنکه کسی به سخنانت اهمیت بدهد منبر رسول الله صلی الله علیه وسلم را به یکی از تریبونهای جریانات و افراد سکولار و دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها کرده ای و با سخنانی ضد و نقیض به حمایت لفظی از این سکولاریستها می پردازی.

مولوی گرامی یاد می آید نعره می زدی که : “من موافق این هستم که حتی یک فرد لائیک بتواند حکومت را بدست بگیرد!”

این سخنان غیر شرعی نابخردانه و چند پهلوی شما که خروجی آن جدا کردن مردم از قانون شریعت الله و سوق دادن و تشویق آنها برای پیوستن به افکار و جریانات سکولار و تایید فعالیتهای سکولاریستهاست چه معنی می دهد؟

الله جل جلاله می فرماید: ‏ وَلاَ تَرْکَنُواْ إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِیَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ ‏(هود/113) ‏و به ظالمین تکیه مکنید (که اگر چنین کنید) آتش دوزخ شما را فرو می‌گیرد، و ( بدانید که) جز خدا دوستان و سرپرستانی ندارید ( تا بتوانند شما را در پناه خود دارند و شر و بلا و زیان و ضرر را از شما به دور نمایند) و پس از ( تکیه به کافران، دیگر از سوی خدا) یاری نمی‌گردید و ( بر دشمنان ) پیروز گردانده نمی‌شوید.

اگر تشویق مردم برای پیوستن به جریان سکولاریسم و در نهایت پیوستن جوانانی احساسی و جاهل به شریعت به صفوف احزاب سکولار «رکون» به ظالمین نیست، پس چیست؟!

مولوی گرامی : به میل عوام سرگردان و رسانه های دشمن کارنامه ات را پر نکن، بلکه کارنامه ات را بر اساس شریعت الله و فقه مذهب خودمات بنویس، چون بر اساس شریعت الله مورد محاسبه ای اهل سنت و جماعت و تاریخ و دادگاه الله قرار می گیری.

نمونه ی عینی فدرالیسمی که سکولارهای بلوچ برای بلوچستان ایران می خواهند

نمونه ی عینی فدرالیسمی که سکولارهای بلوچ برای بلوچستان ایران می خواهند

کاتب: عبدالرحمن براهویی

حکومت دست نشانده ی پاکستان حکومتی سکولار است که بر اساس سیستم فدرالیسم اداره می شود.

در ایالت بلوچستان پاکستان هم حاکمیت محلی بلوچهای سکولار حاکم است و دولت ایالتی بلوچستان طبق قانون اساسی در قانون‌گذاری در زمینه‌هایی مانند آموزش، بهداشت و کشاورزی، امور اقتصادی، مدیریت منابع طبیعی و اجرای عدالت از طریق دادگاه‌های محلی خودمختار است؛ اما در عرض هشتاد سال گذشته چه نتیجه ای برای بلوچهای مسلمان داشته است؟

ایالت بلوچستان پاکستان دارای انتخابات خاص خود و مجلس ایالتی خاص خود است و بلوچهای سکولار آنگونه که می خواهند امور را می چرخانند اما غیر از فساد و اقتصاد ویران و سیاست‌های تبعیض‌آمیز اقتصادی و اجتماعی و دیکتاتوری و سرکوب هر گونه اعتراض مخالف و ترورهای کور و ناپدید سازی بلوچهای مخالف خود و پیامدهایی مانند فقر گسترده، بی‌عدالتی اجتماعی، اعتراضات مردمی، و شورش‌های مسلحانه نتیجه ایی در بر نداشته است.

هشتاد سال حاکمیت بلوچهای سکولار بر ایالت بلوچستان پاکستان همچنان این ایالت را فقیرترین ایالت در پاکستان با نرخ بالای بیکاری و دسترسی محدود به خدمات اساسی مانند بهداشت و آموزش و غیره کرده است.

حاکمیت سکولاریستهای بلوچ اگر دهها سال دیگر هم طول بکشد باز ثمره ای غیر از این نخواهد داشت؛ این چیزی است که پدر بزرگان و پدر و خود ما با چشم سر دیده ایم و داریم می بینیم.

پس شعارهای این گروهها و جریانات مجازی سکولار فریبتان ندهد.

زبان امثال ترشابی و احراری و امثالهم زبان ما نیست اما ….

زبان امثال ترشابی و احراری و امثالهم زبان ما نیست اما ….

کاتب: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

سالهاست که افرادی چون ترشابی و احراری و … در شبکه های ماهواره ای معلوم الحال کلمه و نور و غیره با روشی لیبرال و سکولاریستی به سبک غربی ها اما با ادبیاتی شبه اسلامی در حال گفتمان سازی برای آشتی دادن اهل سنت با احزاب مرتد سکولار محلی و پذیرش حاکمیت سکولاریستهای جهانی و محلی بر مسلمین و پذیرش حقوق به اصطلاح بشر سکولاریستی سازمان ملل هستند.

این اشتباه آشکار بلکه گمراهی و تباهی است که به دنبال حل قضیه‌ی جامعه ی خود و سایر بلاد مسلمین در سایه‌ی دموکراسی، اومانیسم و دیگر مکاتب باطل و سازمان سکولار ملل باشیم. بله، می‌توانیم کشورهای شرق و غرب و فاحشه‌های سیاسی را متوجه نفاقشان کنیم و مردم را از آنها متنفر سازیم، اما زبان خود ما این نیست.

باید مثل شخصی باشیم که یک زبان مادری دارد و گاهی برای حاجت از زبان دومی استفاده می‌کند؛ زبان مادری ما در حل مشکلات مسلمین، زبان شریعت است که پشیزی برای سازمان ملل و اعلامیه‌هایش ارزش قائل نیست و زبان دوم، زبان خودشان است تا تناقضشان هویدا شود.

هرکس مثال می‌خواهد، به ابراهیم احراری خلف و دیگر جاهلانی بنگرد که از زبان دموکراسی برای دفاع ظاهری از حقوق اهل سنت استفاده می‌کنند. اینها مجبور شده‌اند که حکومت شیطانی (نمی‌گویم بشری زیرا کلمه‌ی بشر را بسیار تقدیس کرده‌اند) را ستایش کنند، زیرا استفاده از زبان دموکراسی هزینه دارد و هزینه‌اش در اینجا گمراه‌ساختن اهل سنت مظلوم است.

لازم است بدانیم که به قول الشيخ أبوعبدالله رحمه الله (نوامبر 2001) :

“کشتار دسته‌جمعی بوسنی در مقابل چشمان و پیش گوش‌های تمام جهان و بلکه در قلب اروپا صورت پذیرفت و ملل متحد هم خبر داشت و بلکه همکارشان بود! کسانی که می‌خواهند مصیبت‌های امروز ما را در سازمان ملل متحد حل کنند، منافقانی‌اند که می‌خواهند با الله و پیامبرش صلی الله علیه وسلم و مؤمنین خدعه کنند. مگر مصیبت ما از جانب کسی جز سازمان ملل متحد است؟ قطعنامه‌ی تقسیم فلسطین را چه کسی در سال 1947 صادر کرد؟ چه کسی سرزمین فلسطین را به یهودیان بخشید؟!”

آیا می‌دانید: تقسیم فلسطین معلول قطعنامه‌ی 1947 سازمان ملل بود؟

بیایید به قوانین حق‌ستیز این کافران از اعلامیه‌ی 1948 (موسوم به اعلامیه‌ی حقوق بشر) گرفته تا دیگر حکم‌های ظالمانه‌شان کافر شویم. فمن يكفر بالطاغوت ويؤمن بالله فقد استمسك بالعروة الوثقى [البقرة: 256]

پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل: آمریکا، چین، روسیه، فرانسه و انگلیس هستند، هرکدام از دیگری ظالم‌تر و فاسدتر است و عدوانش علیه اسلام و مسلمانان آشکارتر!

اینها نمونه های دموکراسی و مجری آنچه هستند که امثال ترشابی ترشیده و احراری ناخلف و دیگران قصد فرهنگی کردن آن در میان اهل سنت را دارند.

مواظب این مجریان جنگ روانی دشمن در میان اهل سنت باشیم.

زمانی که سهاب به حضورش در محور آمریکا وصهیونیستها افتخار می کند

زمانی که سهاب به حضورش در محور آمریکا وصهیونیستها افتخار می کند

کاتب: عبدالرحمن براهوئی

همه می دانیم که محوری با نام محور مقاومت وجود دارد که در این محور حماس و جهاد اسلامی فلسطین و شافعی ها و زیدی های یمن و ایران و گروههایی از شیعیان عراق حضور دارند و در برابر آمریکا و ناتو و صهیونیستها قرار گرفته اند.

اما آنچه باعث تاسف است اینکه در برابر این محور، گروههای بلوچ هم در محور صهیونیستها و آمریکا و ناتو قرار دارند!

یعنی اگر اعضای محور مقاومت کاری بر علیه آمریکا و صهیونیستها و متحدین آنها انجام دهند، اینها نیز از طریق گروههای بلوچ بر علیه ایران اقدام می کنند!

دقت کردید چه شد؟

حبیب سربازی پیام احمد القرشی را در رسانه ی سهاب آورده است که این شخص لبنانی مزدور آمریکا می گوید بر اساس سخنان ماریا معلوف با حبیب سربازی: اگر ایران در سروری لبنان بر سرزمینش دخالتی کند، لبنانی ها نیز این امکان وتوانائی را دارند که دوبرابر آن را در بلوچستان ایران وارد کنند.

ای بلوچ، آیا واضح تر از این می خواهید بدانید که حبیب سربازی و تمام گروههای بلوچ مزدور و دست نشانده و ابزار دست دیگران جهت فشار به ایران و امتیاز گیری از ایران هستند؟

ای بلوچ، آیا واضح تر از این می خواهید بدانید که استفاده از شعارهای بلوچ و قومیت بلوچ و مذهب بلوچ و سرزمین بلوچ و بیان مشکلات اقتصادی و محرومیتها و… تنها برای بسیج و خرج کردن تو در راه اهداف دیگران است؟

پس بیدار شو و دیگر فریب نخور.