چرا عده ای از بلوچهای حنفی مذهب «اهل جماعت» نمی شوند؟

چرا عده ای از بلوچهای حنفی مذهب «اهل جماعت» نمی شوند؟

به قلم: عبدالرحمن براهویی

اهل جماعت شدن یعنی در دارالاسلام و در غیر معصیت الله از حاکمیت بر دارالاسلام اطاعت کردن و بر اساس منهج اهل سنت و جماعت با منکرات مبارزه کردن و امر به معروف و نهی از منکر کردن .

یکی از مشکلات بزرگ جامعه ی حنفی مذهب ما دوری آنها از منهج اهل سنت و جماعت و رایج شدن تفکرات منحرف مرجئه گری و معتزله گری و… در میان آنهاست به گونه ای که آشکارا ادله الفقه امام ابوحنیفه را کنار زده و هر یک تابع یک مولوی با تفکری خاص شده اند.

بایدی بدانیم کسی که عزم و إراده‌ی وحدت وبرادری در میان مسلمانان را دارد و قصد دارد اهل جماعت شود و از تفرق و فرقه بازی دوری کند، می‌تواند همچون امیر المومنین حسن بن علی با معاویه یا همچون ابن عمر و سجاد و… با یزید و حجاج بن یوسف ثقفی هم متحد شود …

اما کسی که اهل بدعت و تفرق باشد حتی اگر حاکم جماعت شخصی چون رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد باز در فکر ضرار سازی و تولید فرقه و تفرق است حالا چه رسد به حاکمیت خلفای راشدی چون عثمان و علی که اهل تفرق و بدعت با انتقادهای بچه گانه حاضر نشدند اهل جماعت شوند.

امام سفیان ثوری می گوید: «الْبِدْعَةَ أَحَبُّ إلَى إبْلِيسَ مِنْ الْمَعْصِيَةِ، لِأَنَّ الْبِدْعَةَ لَا يُتَابُ مِنْهَا، وَالْمَعْصِيَةُ يُتَابُ مِنْهَا» [1] بدعت نزد شیطان دوست داشتنی تر از گناه است، چون از بدعت توبه نمی شود، و از گناه توبه می شود.

 شخص از بدعت توبه نمی کند چون خیال می کند با انجام آن به الله نزدیک می شود به همین دلیل در شخص و حتی در نسلهای بعدی هم ادامه پیدا می کند و به تخریبات خود ادامه می دهد مثل همین فرقه های اهل بدعت که با نام جهاد و دفاع از اهل سنت و جماعت و… سالهاست به تخریبات خود ادامه می دهند.

نکته ی تاسف برانگیز این است که اهل فرقه بازی و تفرق است و خودش را بعد از اهل سنت نامیدن اهل جماعت هم می نامد اما نمی داند اهل جماعت شدن یعنی چه؟    

در اینجا می توان ریشه ی این انحراف را در جهالت این دسته از مسلمین دانست که دارودسته ی منافقین ضرار ساز و فرقه باز از این جهالت نهایت سوء استفاده را برده اند.


[1]  الجلال السيوطي، حقيقه السنة والبدعة = الأمر بالاتباع والنهي عن الابتداع، ص81/ التحفة العراقية في الأعمال القلبية، ص12

دعا اور درود شریف

دعا اور درود شریف !

“جو شخص اللَّه سے کوئی حاجت مانگنا چاہتا ہے، پس وہ دعاء نبیﷺ پر درود بھیج کے شروع کرے، پھر اللَّه سے اپنی حاجت طلب کرے، پھر نبیﷺ پر درود بھیج کر دعاء ختم کرے؛
بیشک اللَّه تعالیٰ دونوں دعاؤں کو قبول کرنے والا ہے، اور وہ اُن (دعاؤں) کے درمیان جو کچھ (مانگا) ہے، اُسے عطاء کرنے کیلئے بہت سخی ہے !”

أبو سليمان الدَّاراني رحمه الله
(تفسير القرطبی : 235/14)

“بیشک دعاء کے آغاز، درمیان اور آخر میں نبیﷺ پر درود پڑھنا؛ ایک بڑا ہی اہم سبب ہے، جِس کے ذریعے ساری دعاؤں کی قبولیت کی اُمید کی جا سکتی ہے !”

ابن تيمية رحمه الله
(اقتضاءالصراط المستقيم : 249/2)

شیعیان را مثل حنفی ها و … در یک فرقه نبین

شیعیان را مثل حنفی ها و … در یک فرقه نبین

به قلم: مراد بامری

اگر دقت کنیم در میان حنفی های خودمان چندین فرقه و گروه مختلف وجود دارند:

  1. ذکری های بلوچ  هستند که چند قرن قبل در میان بلوچهای حنفی مذهب ایجاد شده و دچار غلو شدند و حتی برای خود کتابی جدید آورده اند.

اگر در کوه مراد در منطقه تربت بخش کچ ایالت بلوچستان پاکستان اینها را دیدی یا در مناطق ماشکی، گریشا، آواران و مناطقی از لسبیلا و در نواحی مرکزی ایالت سِند و در کراچی اینها را مشاهده کردی به ایینهم فکر کن که در میان شیعیان جعفری هم چنین منحرفینی یافت می شوند و نمی توان با نگاه به این منحرفین در مورد همه شیعیان قضاوت کرد همچنانکه نمی توان با نگاه به این ذکری ها در مورد بلوچهای حنفی مذهب قضاوت کرد . فرقه های غلاة و منحرف در تمام مذاهب وجود دارند.

 این ذکری ها که اهل نماز و سایر عبادات نیستند به بلوچهای مسلمانمی  گویند: بلوچ‌های نمازی (اهل سنت) و بیشتر فرماندهان مهم سکولار احزاب ناسیونالیست و قومیت گرای بلوچ BLA و BLF به همین فرقه تعلق دارند به همین دلیل هرگز بین احزاب سکولار و اسلامگرا اتحادی به وجود نخواهد آمد.

  • در میان حنفی مذهبها فرقه ی صوفیانه و منحرف بریلوی وجود دارد، آیا انتظار نداری در میان شیعیان هم چنین فرقه هایی وجود داشته باشند. آیا معقول است با نگرش به این فرقه گفت حنفی ها یعنی همین؟
  • در میان حنفی ها فرقه ی قادیانی ها ظهور کردند که می گفتند ما مهدی موعود هستیم و برای خودشان کتابها و خلفا دارند و…

به همین شکل در میان شیعیان هم فرقه های مختلفی وجود دارند امام ابو الفرج ابن الجوزی در قرن ششم هجری در کتابش بنام “تلبیس ابلیس” 12 گروه از  شیعیان را بشرح زیر ذکر کرده است:

  1. علویه – گفتند: جبریل را سوی علی فرستاده بودند، به خطا نزد محمد (صلی الله علیه وسلم) رفت.
  2. امریه – گفتند علی شریک محمد (صلی الله علیه وسلم) بود در امر رسالت.
  3. شیعیه – گفتند علی وصی رسول الله (صلی الله علیه وسلم) و ولیّ امر بعد از اوست، و امت در بیعت کردن با علی کافر شدند.
  4. اسحاقیه – گفتند رشتة نبوت تا قیامت پیوسته است و هر کس علم اهل بیت را بداند «نبی»‌ است.
  5. ناووسیه – گفتند علی افضل امت است و هر کس دیگری را بر او تفضیل دهد کافر است.
  6. امامیه – گفتند دنیا هرگز از امامی از نسل حسین خالی نباشد؛ امام را جبریل تعلیم میدهد؛ و پس از مرگ هر امامی یکی مثل او جایش را گرفته است.
  7. یزدیه – گفتند اولاد حسین بدکار یا نیکوکار باشند امام جماعت اند و هر جا یکی از اولاد حسین باشد، پیشنمازی دیگری جایز نیست.
  8. عباسیه: گفتند عباس برای خلافت از دیگران اولی تر بود.
  9. متناسخه – گفتند ارواح از بدنی به بدن دیگر می روند، هر کس نیکوکار بوده روحش داخل بدنی شده که در آن سعادتمند است وهر کس بدکار بوده، روحش داخل بدنی شده در سختی بکشد.
  10. رجعیه – گفتند علی و اصحابش به دنیا بر می گردند و از دشمنان خود انتقام می گیرند.
  11. لاعنیه- عثمان و طلحه و زبیر و معاویه و ابوموسی اشعری و عایشه را لعنت می کنند.
  12. متربصه – در زی پارسایان می زیستند و در هر دوره ای کسی را معین نموده «مهدی» این امت پنداشتند، و چون او مرد دیگری را به جایش نهادند.

بسیاری از این فرقه ها نابود شده اند اما فرقه های منحرفی چون علوی و دروز و اسماعیلیه مانده اند؛ اما آنچه شیعه را نمایندگی می کند شیعیان 12 امامی و جعفری هستند که هم اکنون در اندیشه های آیت الله خامنه ای به عنوان امام زنده خود را نشان می دهد و همچنین شیعیان زیدی هستند.

حرکت بین حق و باطل اعتدل نیست نفاق است

حرکت بین حق و باطل اعتدل نیست نفاق است

به قلم: عبدالرحمن براهویی

عده ای از مولوی ها را می بینیم که برای عوام الناس سروته آنها مشخص نیست، یعنی برایشان مشخص نیست اینها با اهل سنت و مردم هستند یا با کفار سکولار خارجی و مرتدین سکولار محلی و دشمنان اهل سنت و جماعت؟!! برای تطبیق قانون شریعت الله تبلیغ و دعوت می دهند یا برای حاکم شدن سکولاریستها و لائیکها؟!

زمانی که سخنرانی می کنند آشکارا می بینی که تناقض گوئی می کنند ، کارنامه ی آنها هم پر است از تناقض، روز از فلانی حمایت و تمجید و تعریف می کنند و همان روز یا فردای آن روز به آن شخص کنایه می زنند و چند پهلو صحبت می کنند که انگار مخالف او هستند و… مردم سرگردان هم که او را بت کرده و به عبادت او می پردازند روزی به به و چهچه می کنند و روزی هم تناقضاتش را یا توجیه می کنند یا سکوت می کنند.

اما عده ای از به اصطلاح روشنفکرانی که خود را اهل دعوت و توحید و غیره می دانند و بر مسائل آگاه هستند نیز از این مولوهای رسانه ای ابن الوقتی تناقض گو حمایت می کنند.

صحابه رضی الله عنه، دفاع از منافقان را نشانه‌ی نفاق می‌دانستند چه رسد به اینکه شخص از لائیکها و سکولاریستهای کافر و مرتد حمایت کند.

اسید بن حضیر رضی الله عنه فرمود: إنَّكَ مُنَافِقٌ تُجَادِلُ عَنِ المُنَافِقِينَ. [1]یعنی: تو نیز منافق هستی که از منافقان دفاع می‌کنی!

ابن بطال رحمه الله در شرح بخاری (8/41) فرموده است :سعد منافق نبود، اما دفاعش از عبدالله بن أبی، اسید را واداشت که او را به نفاق متهم کند!

پس نگاه کن به صورت فیزیکی یا با مال یا با زبان در چه جبهه ای قرار گرفته ای؟ 


[1]  أخرجه البخاري (4141)، ومسلم (2770).

زنان بلوچ نیازمندان واقعی خیزش اسلامی

زنان بلوچ نیازمندان واقعی خیزش اسلامی

به قلم: ماهدیم بلوچ  

در هر جامعه ای که زن در آن رشد کند و بر اساس قوانین شریعت الله  آزاد باشد، بی تردید آن جامعه در تمام مراحل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و…  رشد چشمگیری خواهد داشت.

حاکمیت بر دارالاسلام باید علاوه بر ایجاد شرایط رشد و پیشرفت برای زنان ،شرایط امنیتی را نیز برای آنان به بهترین نحو ممکن، برقرار کند تا این زنان بتوانند در سایه امنیتی که فراهم شده به حرکت رو به رشد خود ادامه دهند.

زن در جامعه ی اسلامی باید زنانگی کند و بر اساس استعدادهای زنانگی خودش به پیش رود نه مثل جوامع سکولار که با ترفندهای مکارانه سیاستهای مورد قبول خود را بوسیله این زنان در جامعه پیاده می کنند که میتوان گفت که این زنان را در حقیقت با ذهنیت مردانه اما با پوششی زنانه جلوه می دهند چون زن را در جایگاه خیلی کمی می بینند.

 زن زن است و مرد مرد. هیچ یک بر دیگری برتری ندارد و هر یک باید در جایگاه خودش باشد.

مرزهای آزادی های شخصی مرد و زن توسط حدود و شریعت الله مشخص می شود و در چارچوب شریعت الله می توانند مطالبات حقوقی خود را خواستار باشند.

باید بدانیم که زنان مسلمان بلوچ می توانند کارهای بزرگی را انجام دهند و یا حتی سرنوشت ملت خود را تغییر دهند، کافیست در کنار دور ریختن افکار پوچ قبیلگی غیر اسلامی بلوچها، افکار فاسد سکولاریستی را نیز از خود دور کنند و برای پیشرفت خود و داشتن جامعه ای بهتر، با معیارهای اسلامی تلاش کنند و در راستای محقق ساختن اهداف اسلامی خود قدم بردارند.

قانونت را از کجا می گیری آن را عبادت می کنی

ا

قانونت را از کجا می گیری آن را عبادت می کنی

به قلم: سید قطب

سید فطب در کتاب نشانه های راه می گوید:

دیروز، امروز و فردا، واقع بشری در برابر این دین بدان جهت که یک اعلان عام برای آزاد کردن انسان در زمین از بند تمامی سُلطه های غیرالهی است با ایجاد موانع اعتقادی و ایدئولوژیک و موانع مادی وضع موجود و موانع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و نژادپرستانه و طبقاتی و با مانع قرار دادن عقاید انحرافی و ایده های باطل، قد علم کرده و میکند و خواهد کرد ومعمولاً این موانع با همدیگر در می آمیزند و به شکل بسیار پیچیده ای با هم وارد عمل می شوند.

چنانکه « تبلیغ و روشنگری» با عقاید و بینش ها مقابله می کند، « حرکت »نیز با موانع مادی دیگر و در پیشاپیش آنها سلطه سیاسی متکی بر عوامل اعتقادی ایدئولوژیک و نژادپرستانه و طبقاتی و اجتماعی و اقتصادی پیچیده و تودرتو رویاروی میگردد و این دو یعنی روشنگری و حرکت، توأم با هم است که میتوانند در مقابل «واقع بشری» به طور کامل و با وسایل برابری کننده با عوامل تکوین آن، بایستند و وقتی این دو با یکدیگر پیوند بخورند، به راه افتادن جنبش آزادی بخش انسان یعنی همه انسان ها و در همه جای زمین، حتمی خواهد بود و این نکته بسیار مهمی است که باید یک بار دیگر هم به تقریر درآید!

این دین، فقط اعلانی برای آزاد کردن انسان عرب و رسالتی خاص عربهانیست! بلکه موضوع آن،«انسان» یعنی بنی نوع انسان میباشد و جولانگاه آن سرتاسر «زمین» است.

خداوند سبحان تنها خدای عرب ها وحتی گرویدگان به عقیده اسلامی نیست. خداوند، پروردگار تمام جهانیان است و این دین هم درصدد است که«جهانیان» را به سوی پروردگار آنها بازگرداند وآنان را از عبودیت غیرخدا برهاند.

بزرگترین عبودیت غیرخدا از دیدگاه اسلام خضوع بشر در برابر احکامی است که عده ای از خود آنها برایشان وضع میکنند و این همان «عبادت»مقرر شده ای است که باید تنها برای خداوند به انجام برسد و چنانکه کسی آن را برای غیرخدا به عمل بیاورد، از دین خدا خارج می گردد هرچند که ادعا بکند در قلمرو این دین قرار دارد.

‍ مولوی نامحترم: در کنار سکولاریستها قرار نگیر و مانع اجرای شریعت نشو

مولوی نامحترم: در کنار سکولاریستها قرار نگیر و مانع اجرای شریعت نشو

به قلم: عبدالرحمن براهویی

دو سال قبل در چنین روزی سکولاریستهای مرتد میان ایران به همراه دارودسته ی منافقین (سکولار زده ها) به مناسبت مرگ یک هرزه ی سکولار کُرد تحت عنوان «زن، هرزگی، فاحشگی»دست به اغتشاشاتی زدند و دسته هایی از مُلاها و مولوی های معلوم الحال نیست با اهداف مختلف در این اغتشاشات قرار گرفتند.

یکی از سرو صداهایی که این هرزه ها برپا کرده بودند جیغ زدن و سینه چاک کردن به خاطر مجازات مجرمین این اغتشاشات سکولاریستی بود؛ اما نکته ی تأسف بار حضور مولوی ها و مُلاهای حیض و نفاس و دستشوئی در کنار این هرزه ها بود.

این برای ما بلوچها سالهاست تبدیل به امر یعادی شده و امروزه هر کسی بخواهد که در میان بلوچهای حنفی مذهب مجرمی را از طریق قانون حاکم بر دارالاسلام ایران به سزای شرعی خودش برساند فورا از جهات مختلف متهم می شود، یعنی اگر کسی مرتکب قتل و آدم ربائی و دزدی و … شود و فراری، چنین مورد سرزنش قرار نمی گیرد.

در کنار این، اگر حکومت هم یک دزد یا قاتل یا قاچاقچی مفسد فی الارض و… را که در فقه مذهب حنفی هم مستحق مجازات است را مجازت کند باز با نام حقوق بشر و … به اجرای این حد ایراد گرفته می شود.
این در حالی است که:

روى النسائي في سننه الصغرى (8/68) فقال: أخبرنا سويد بن نصر، قال: أنبأنا عبدالله عن عيسى بن يزيد، قال: حدثني جرير بن يزيد أنه سمع أبا زرعة بن عمرو بن جرير يحدث أنه سمع أبا هريرة يقول: قال رسول الله ﷺ: حد يعمل في الأرض خير لأهل الأرض من أن يمطروا ثلاثين صباحًا
نسائی در سنن الصغري (8/68) روایت کرده و گفته است: سوید بن نصر به ما گفت، گفت: عبدالله به ما از عیسی بن یزید گفت، گفت: جریر بن یزید به من گفت که او. از ابو زرعه بن عمرو بن جریر شنید که از ابوهریره شنید که گفت: رسول خدا ﷺ فرموند:
« إقامه ی حـــدود برای اهل آن زمین بهتر از 30روز باران باریدن است»
وقال في مجمع الزوائد (6/263): عن ابن عباس رضي الله عنهما قال: قال رسول الله ﷺ: يومٌ من إمامٍ عادل خير من عبادة ستين سنة، وحدٌ يقام في الأرض بحقه أزكى من مطر أربعين صباحًا .
در مجمع الزوائد(6/263)   از ابن عباس رضی الله عنهم : رسول الله  ﷺ فرمود:
«یک روز از امام عادل بهتر از شصت سال عبادت است و اجــرای حدود که در زمین به حق انجام شود پاکتر و بهتر از باران چهل صبح است»

واقعا اجرای حد بر یک دزد گردنه گیر و یک مفسد فی الارض و یک قاتل و… در تامین امنیت برای ما بلوچها از بارش این باران بهتر است، چون اگر باران در منطقه ای نبارد به جای دیگری کوچ می کنیم اما نبود امنیت باعث شده است حتی در خیابانها و جاده ها و… هم زندگی ما در خطر قرار بگیرد و…

پس ای مولوی معلوم الحال نامحترمی که رسانه در دستت هست:
یا برای اجرای این حدود تلاش کن یا خفه شو و در کنار احزاب سکولار محلی و کفار سکولار خارجی برای دشمنی با اجرای حدود قرار نگیر.

رشد ۴۲ درصدی ترانزیت از پایانه مرزی میلک سیتان و بلوچستان

رشد ۴۲ درصدی ترانزیت از پایانه مرزی میلک سیتان و بلوچستان

مدیرکل راهداری و حمل و نقل جاده ای سیستان و بلوچستان: از ترانزیت ۲۵۷ هزار و ۲۳۶ تن کالا طی پنج ماهه سالجاری از طریق پایانه مرزی میلک در شمال استان خبر داد که این میزان حاکی از افزایش ۴۲ درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته است.

این میزان کالا  توسط  ۱۰ هزار و ۱۵۹ دستگاه کامیون از پایانه مرزی میلک صورت گرفته است.از این میزان ۲۴۹ هزار و ۵۰ تن ترانزیت خروجی و ۸ هزار و ۱۸۶ تن به  ترانزیت ورودی از پایانه مرزی میلک طی این بازه ی زمانی اختصاص داشته است.

نکته ای بر قتل سه نفر از پرسنل هنگ مرزی میرجاوه  توسط فرقه اهل بغی «جیش»

نکته ای بر قتل سه نفر از پرسنل هنگ مرزی میرجاوه  توسط فرقه اهل بغی «جیش»

به قلم: محمد اسامه

فرقه های مختلف اهل بغی با جنگی پراکنده که هیچ خیری در آن نبوده و نیست و تنها قتال الفتنه است باعث تولید نا امنی و فساد غیر قابل انکاری در میان بلوچهای حنفی مذهب شده اند.

کار به جایی رسیده که جاهلین بلوچ هم به سادگی می توانند علمای اهل سنت و جماعت را تهدید و حتی ترور کنند و همین امر باعث سکوت اجباری بسیاری از علمای اهل سنت و جماعت در برابر اهل بدعت شده است.

در حمله ی دیشب فرقه ی اهل بغی «جیش» به نیروهای مرزبانی میرجاوه در یکی از پمپ بنزین‌های شهرستان میرجاوه ۳ مامور به قتل رسیدند و یک شهروند عادی هم که در صف بنزین و محل حضور داشت، زخمی شد.

این نیروهای مرزبانی در حال بنزین زدن بودند که مورد حمله غافلگیرانه و تیراندازی قرار گرفتند و سه نفر به نامهای امیر ابراهیم‌زاده،  پارسا سوزنی و محمدامین نارویی به قتل رسیدند. (۲ سرباز وظیفه و یک نیروی کادری).

اهل سنت و جماعت بلوچ در قدم اول باید جنگی روانی و روشنگرانه در برابر این فرقه های اهل بغی راه اندازی کنند و منتظر مولوی های رسانه های معلوم الحال گنده گو نباشند.

این فرقه های بلوچ اهل بغی که بر خلاف مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله عمل می کنند با منهج و عقیده و حتی با آینده ی فرزندان ما بازی می کنند و زمینه را قطعا برای رشد کفر سکولاریسم در میان ملت ما فراهم خواهند کرد.

امام ابوحنیفه رحمه الله با جنگ مسلحانه ای که منجر به قتال فتنه می شود آشکارا مخالفت می کند.

أبو مُطيع البَلخي از امام ابوحنیفه رحمه الله سوال می کند: در مورد کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند و به این دلیل افرادی از او تبعیت می کنند و این شخص بر الجماعة قیام و خروج می کند، فيَخرُجُ على الجَماعةِ، آیا این کار را صحیح می دانی؟

امام ابوحنیه گفت: نه. 

بلخی می گوید گفتم: برای چه؟ در حالی که الله تعالی و رسولش به امر به معروف و نهی از منکر دستور داده اند و این فریضه ی واجبی است.

 امام ابوحنیفه با شناختی که از این افراد و ثمرات قیام نارس آنها داشت جواب داد: وهو كذلك، لَكِن ما يُفْسِدونَ من ذلك يَكونُ أكثَرَ مِمَّا يُصلِحونَ؛ من سَفكِ الدِّماءِ، واستِحلالِ المَحارِمِ، وانتِهابِ الأموالِ آنچه گفتی همانگونه است، اما این اشخاص در نتیجه ی این قیام، فسادی که به بار می آورند بیشتر از آنچه است که اصلاح می کنند، از ریختن خونها بگیر تا حلال کردن حرامها و از بین بردن اموال.[ الفقه الأبسط، ص 108]

آیا ما این فسادی که فرقه های اهل بغی چون «جیش» و دیگران در میان ملت ما به بار آورده اند را با چشم سر نمی بینم؟

گذری کوتاه بر شناخت زنان ادیب و نامدار بلوچ

گذری کوتاه بر شناخت زنان ادیب و نامدار بلوچ

ارائه دهنده: ماهدیم بلوچ

سرزمین بلوچستان در ازای تاریخ پرافتخار و پرفراز و نشیب خود با وجود آنکه مردان و قهرمانان فراوانی در میدان‌های مختلف، با خدمات ارزنده تقدیم جامعه بشری کرده که هر کدام از آنان برگ زرینی از افتخارات را در تاریخچه قوم بلوچ ثبت و ضبط شده، در کنار آن نیز شیر زنان و مادرانی بوده‌اند که با تحمل بار سنگین عظیم مسئولیت، چنین شیرمردانی را تربیت‌کرده‌اند.

زن بلوچ زنی است همانند زنان جوامع دیگر و فرهنگ‌های متفاوت، با این‌ حال شور و شوق و حماسه و عشق، فرهنگ و هنر؛ ذهن توانمند و دستان خلاق؛ مدیریت و رهبری جامعه و خانواده؛ تلاش برای رهائی ملت از مذلت و جهالت و نادانی را می‌توان در بررسی کارنامه درخشان زن بلوچ به‌ خوبی یافت.

شهسواران عرصه فرهنگ و ادبیات بلوچی دوره‌های مختلف زبان و ادبیات بلوچی را به سه دوره قدیم، میانی و معاصر تقسیم‌بندی کرده‌اند. دوره قدیم حماسه‌ها و منظومه‌های “بی‌بگرک و گراناز، دودا و بالاچ، دوستین و شیرین، حمل و ماه گنج، سسی و پنون، شهداد و مهناز، عزت و میروک، لله و گراناز، هانی و شی مرید” را در برمی‌گیرد.

بنا به باور و اعتقاد بسیاری از محققان خود حماسه‌سازان این حماسه‌ها و حکایات مورد اشاره سراینده اشعار بوده‌اند به ویژه سروده‌هایی که یک طرف ماجرا زن بوده که با تشبیهات و استعارات و کنایات و اضافات به مصداق آنکه شاعر آئینه تمام نمای عصر خویش است به بررسی شرایط و اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و ادبیات جامعه خود در این اشعار نیز پرداخته‌اند و اینجا است که به نکته مهمی آگاهی می‌یابیم که زن بلوچ جامعه‌شناس و مورخی توانا نیز بوده است.

با رجوع به کتاب‌های حماسه‌سرایی در بلوچستان و منظومه‌های عاشقانه بلوچستان، گنجینه عظیمی پیش روی محقق و پژوهشگر گشوده می‌شود و در مقابل عظمت و توانایی زن بلوچ در عرصه قلم و نوشتار سر تسلیم فرو می‌آورد.

در دوره دوم از زمان “میرنصیر خان نوری” که از سال 1747 میلادی حکمرانی وی بر کلات و بخش بزرگ بلوچستان آن روز آغاز می‌شود، “بانک سیمک” بیش از دیگران می‌درخشد که بخش اعظم اشعار وی توسط میر شیرمحمد مری اشعار وی گردآوری شده است.

در دوره معاصر  نیز شاعرانی چون پروفسور “زینت ثنا، بانو ملک گوهر(دختر شاعر و مبارز پر آوازه و نامدار بلوچ میر گلخان نصیر) زاهده رئیسی، زینت شه‌بخش، نسرین بهجتی و پروانه جنگی‌زهی” و صدها شاعر گمنام که عرصه ظهور و بروز آنان فراهم نشده یا مجالی برای معرفی آنان فراهم نیامده نیز اشعاری حماسی، عاشقانه و به تعبیر ادیبان بلوچ رنگی و جنگی در آن نهفته است.

از همه مهتر در این عرصه به جرانت می‌توان گفت زن بلوچ پیشتازتر از مردان در عرصه شعر و ادب بوده است؛ آنگاه‌که فرزند خود را در گهواره لالائی می‌دهد و شعر بلوچی با “لولی” آغاز می‌شود و از آن به‌ عنوان قدیمی‌ترین بخش شعر بلوچی یاد می‌شود، این زن بلوچ است که آغازگر شعر بوده و در همه مراحل تربیت فرزند زن بلوچ در قالب شعر او را همراهی می‌کند.

ذکر این نکته لازم و ضروری است که بر خلاف دوره اول و دوم، زن شاعر پارسی‌گویی چون رابعه خضداری وجود دارد که اشعاری به زبان پارسی می‌سراید که خود گنجینه عظیمی است.

گرچه در دوره معاصر شاعران زن بلوچ هم به سرودن اشعاری به زبان بلوچی پرداخته‌اند و در کنار آن با توجه به وضیعت جغرافیایی محل سکونت به زبان‌های پارسی، اردو، پشتو و عربی نیز شعر سروده اند.