سیاستهای اسلام آمریکائی که مولوی عبدالحمید زاهدان مبلغ آن است

سیاستهای اسلام آمریکائی که مولوی عبدالحمید زاهدان مبلغ آن است

کاتب: مُلا نور احمد (کوټه)

مولوی عبدالحمید، امام جمعهٔ اهل سنت زاهدان، در سال‌های اخیر به جای دفاع از هویت اسلامی و دینی مردم بلوچ، عملاً در مسیر سکولارسازی جامعه گام برمی‌دارد. او با سخنان و مواضع خود تلاش می‌کند ارزش‌های غربی و لیبرالی را در میان مسلمانان بلوچ ترویج کند و این را به‌عنوان الگوی «پیشرفت» معرفی نماید و در کنار این، سعی دارد با مطرح کردن سیاستهای ذلیلانه در برابر آمریکا و غربی ها، تسلیم شدن و پذیرش زورگوئی هایی دشمنان را برای مسلمین تنها راهکار نشان دهد.

خطر بزرگ‌تر آن است که عبدالحمید با مطرح کردن خود در سطح منطقه، می‌کوشد تا الگوی فکری و سیاسی برای امارت اسلامی افغانستان (طالبان حنفی‌مذهب) معرفی شود. این در حالی است که او با حذف تدریجی مفاهیم دینی، بی‌اهمیت جلوه دادن احکام شریعت، و دعوت به سازگاری با سکولاریسم، راه را برای فاصله گرفتن مردم و حتی نخبگان دینی از اسلام باز می‌کند.

این روند نه تنها به زیان مردم مسلمان بلوچ است، بلکه در صورت تأثیرگذاری بر طالبان، می‌تواند خطر انحراف از مسیر شریعت و عدالت اسلامی را برای افغانستان نیز به همراه داشته باشد.

…………….

امریکا او آل سعود د سیمې د سیکولر کولو دنده مولوي عبدالحمید ته سپارل

د مولوي عبدالحميد د سکولار کولو پروسه

مولوي عبدالحميد، د زاهدان د اهل سنتو امام جمعه، په دې وروستيو کلونو کې د اسلامي او ديني هويت د دفاع پر ځای، عملاً د مسلمان بلوچانو د ټولنې د سکولار کولو هڅه کوي. هغه د خپلو څرګندونو او دريځونو له لارې هڅه کوي لوېديځې او لېبرالي ارزښتونه د مسلمانانو تر منځ ترويج کړي او دا د «پرمختګ» په نوم وړاندې کړي.

تر ټولو ستره اندېښنه دا ده چې عبدالحميد هڅه کوي ځان د سيمې په کچه د يو فکري او سياسي الګو په توګه مطرح کړي او ځان د افغانستان اسلامي امارت (طالبان د حنفي مذهب) ته د يوې نمونې په ډول وښيي. حال دا چې هغه د ديني مفاهيمو په تدريجي توګه له منځه وړلو، د شريعت احکام بې‌اهميته ښودلو او د سکولاريزم سره د جوړجاړي بلنې له لارې د خلکو او حتا ديني عالمانو د اسلام څخه د لېرې کېدو دروازې پرانیزي.

دغه بهير نه يوازې د مسلمان بلوچانو پر زيان دی، بلکې که پر طالبانو اغېز وکړي، د افغانستان لپاره د شريعت او اسلامي عدالت له لارې د انحراف ستر ګواښ رامنځته کولای شي.

وقوع حادثه ربایش خدمه کشتی آلما و تاثیرات آن بر امنیت دریایی

وقوع حادثه ربایش خدمه کشتی آلما و تاثیرات آن بر امنیت دریایی

کاتب: مجیب الرحمن  بلوچ (دانشجو)

در روزهای اخیر، خبری نگران‌کننده از ربایش خدمه کشتی آلما، وابسته به ناوگان جهانی سومود، توسط یک باند مسلح صهیونیست منتشر شد که موجی از نگرانی‌ها را در زمینه امنیت دریایی به وجود آورده است. این حادثه نه تنها ابعاد انسانی و اخلاقی دارد، بلکه بر سیاست‌های امنیتی و نظامی منطقه‌ای نیز تاثیرگذار است.

ربایش کشتی‌ها و خدمه آن‌ها یکی از معضلات بحرانی است که به‌خصوص در آب‌های بین‌المللی در حال افزایش است. باندهای مسلح، با سوءاستفاده از ضعف‌های موجود در سیستم‌های امنیتی، به راحتی به اهداف خود دست می‌یابند. این مسأله نه تنها نیازمند واکنش‌های قوی‌تری از سوی دولت‌هاست، بلکه همکاری‌های بین‌المللی نیز در این زمینه بسیار ضروری است.

در این بحران، نقش کشورهایی مانند ترکیه و ایتالیا و اسپانیا حائز اهمیت است. در زمینه واکنش به این حادثه، باید به بررسی اقداماتی که این کشورها می‌توانند انجام دهند، پرداخته شود. آیا پهبادهای ترکیه‌ای یا ناوهای ایتالیایی و اسپانیایی می‌توانند به‌عنوان بخشی از عملیات نجات و بازگرداندن خدمه کشتی آلما عمل کنند؟ این موضوع نیاز به بررسی دقیق و همکاری‌های دیپلماتیک در سطح بین‌المللی دارد.

در نهایت، واکنش‌های سیاسی و نظامی به این نوع حوادث می‌تواند تاثیر بسزایی در آینده داشته باشد. با توجه به افزایش خشونت‌ها و ربایش‌ها، لازم است که دولت‌ها با جدیت بیشتری به این مسأله پرداخته و ضمن افزایش امنیت دریایی، به تأمین امنیت و آزادی‌های انسانی نیز توجه کنند.

نکته قابل توجه این است که در چنین موقعیت‌هایی، بحث‌ها و اظهار نظرهای غیرمسئولانه و یاوه‌گویی که توسط برخی افراد بزدل صورت می‌گیرد، تنها به تشدید تنش‌ها و بی‌ثباتی بیشتر منجر می‌شود. این نوع رفتارها باید به شدت محکوم شود و فضای همکاری و همزیستی مسالمت‌آمیز در عرصه بین‌المللی تقویت گردد.

حوادث نظیر ربایش خدمه کشتی آلما نیاز به یک واکنش جامع و جهانی دارند که شامل اقدامات امنیتی، دیپلماتیک و انسانی باشد.

بیانیه ی حماس: در خصوص پاسخ حماس به پیشنهاد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا

بیانیه ی حماس: در خصوص پاسخ حماس به پیشنهاد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا

بسم الله الرحمن الرحیم

در تلاش برای توقف تجاوز و جنگ ویرانگری که علیه مردم مقاوم ما در نوار غزه به راه افتاده است، و بر اساس مسئولیت ملی و نگرانی برای اصول، حقوق و منافع عالی مردم ما، جنبش مقاومت اسلامی (حماس) مشورت‌های عمیقی را در نهادهای رهبری خود، مشورت‌های گسترده با نیروها و گروه‌های فلسطینی و مشورت با میانجی‌ها و دوستان برای رسیدن به موضعی مسئولانه در قبال طرح دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، انجام داده است.

پس از بررسی دقیق، این جنبش تصمیم خود را گرفته و پاسخ زیر را به میانجی‌ها ارائه کرده است:

جنبش مقاومت اسلامی (حماس) از تلاش‌های عربی، اسلامی و بین‌المللی و همچنین تلاش‌های دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، که خواستار پایان جنگ علیه نوار غزه، تبادل اسرا، ورود فوری کمک‌ها و رد اشغال نوار غزه و آوارگی مردم فلسطین از آن شده است، قدردانی می‌کند.

در این زمینه، و برای دستیابی به آتش‌بس و خروج کامل از نوار غزه، این جنبش موافقت خود را با آزادی همه اسرای زنده و مرده اشغالگر، طبق فرمول تبادل موجود در پیشنهاد رئیس جمهور ترامپ، به شرط برآورده شدن شرایط میدانی برای تبادل، اعلام می‌کند. در این زمینه، این جنبش آمادگی خود را برای ورود فوری به مذاکرات از طریق میانجی‌ها برای بحث در مورد جزئیات این فرآیند تأیید می‌کند.

این جنبش همچنین موافقت خود را با واگذاری اداره نوار غزه به یک نهاد فلسطینی متشکل از تکنوکرات‌های مستقل، بر اساس اجماع ملی فلسطین و حمایت عربی و اسلامی، تجدید می‌کند.

سایر مسائل ذکر شده در پیشنهاد ترامپ مربوط به آینده نوار غزه و حقوق ذاتی مردم فلسطین، به یک موضع ملی جامع مبتنی بر قوانین و قطعنامه‌های بین‌المللی مربوطه مرتبط هستند. این مسائل در یک چارچوب ملی جامع فلسطینی مورد بحث قرار خواهند گرفت که حماس عضوی از آن خواهد بود و به طور مسئولانه در آن مشارکت خواهد کرد.

جنبش مقاومت اسلامی – حماس

حکم هم جبهه ای شدن با آمریکا و صهیونیستها در ضربه زدن به ایران

حکم هم جبهه ای شدن با آمریکا و صهیونیستها در ضربه زدن به ایران

کاتب: عبدالملک اربابی مکرانی

متاسفانه زمانی که آمریکا و اسرائیل به ایران حمله کردند گروههایی چون جیش العدل نیز دعوت به شورش کردند و خود نیز چند عملیات بر علیه ایران انجام دادند و به این شکل خود را در جبهه ی آمریکا و صهیونیستها قرار دادند. یعنی در واقع و به صورت غیر مستقیم در برابر اهل سنت غزه قرار گرفتند. حسبنا الله و نعم الوکیل.

این عمل جیش العدل و انصارالفرقان از نگاه شریعت اسلام بر اساس مذهب اهل سنت و جماعت دارای حکم خطرناکی است و لازم است طرفداران ناآگاه به شریعت آنها به این حکم شریعت الله آگاه شوند.

به صورت کلی می توان گفت، در بررسی کتاب‌ها و درس‌های دینی در شبه‌قاره هند و آسیای میانه، مخصوصاً میان علما و مولوی‌هایی که خود را پیرو مذهب امام ابوحنیفه رحمه‌الله می‌دانند، مشاهده می‌شود که در موضوع کفر و ارتداد کمتر مطابق با دیدگاه امام ابوحنیفه عمل می‌شود.

این یک معضل تاریخی و عملی است؛ چرا که در دوران اشغال افغانستان توسط نیروهای خارجی، بسیاری از علما و مولوی‌ها همکاری مسلمانان با کفار اشغالگر را ارتداد نمی‌دانستند و حتی امروز نیز اگر گفته شود فلان سیاستمدار مثل کرزی که با دشمنان مسلمانان همراهی کرده، مرتد و کافر است، برخی می‌گویند: «نه، او مسلمان است، نماز می‌خواند، روزه می‌گیرد و حج می‌رود.»

در حالی که بر اساس فقه امام ابوحنیفه و اصول کلی فقهای اهل سنت، هر مسلمانى که آگاهانه و اختیاراً با اشغالگران خارجی علیه مسلمین همکاری کند، کافر و مرتد است. این حکم شامل کسانی است که برای دشمنان مسلمین کمک، حمایت یا یاری می‌کنند.

همچنین، امام ابوحنیفه رحمه‌الله در مورد جهم بن صفوان، بنیان‌گذار عقاید جهمیه، تصریح کرد که او و پیروانش اهل بدعت و گمراه هستند و عقاید آنان باطل و کفرآمیز است.

امام ابوحنیفه با جهم و پیروانش مخالفت کرد و گفت ایمان فقط معرفت قلبی نیست، بلکه قول و عمل نیز شرط ایمان است. برخی علما و شارحان بعدی، به‌خاطر شدّت انحراف عقاید جهم بن صفوان و مرجئه، برداشت کردند که کسانی که چنین افکاری داشته باشند، کافر و مرتد هستند، هرچند خود امام ابوحنیفه لفظ «مرتد» را برای جهم به صراحت به‌کار نبرده است.

بنابراین، همکاری با اشغالگران خارجی علیه مسلمین، از دیدگاه فقهی امام ابوحنیفه و علما بعدی، مستلزم حکم ارتداد و کفر است.

ای جوان بلوچی که با شعارهای شبه جهادی و اسلامی و با نام دفاع از حق و حقوق اهل سنت و بلوچها و رفع مشکلات اقتصادی و قومیتی و دهها شعار رنگارنگ فریبنده تو را با کفار اشغالگر آمریکائی و صهیونیست «هم جبهه ای» کرده اند، مواظب باش و ببین در چه «مهلکه» ای افتاده ای؟

از نگاه عقل و فطرت سالم هم به این جرم نگاه کنی متوجه می شوی که ضربه زدن به حامی اصلی ملت فلسطین و غزه و کمک به آمریکا و صهیونیستهای وحشی غیر عقلانی و کاری بسیار شرم آور است.

آیا اینهمه جنایت صهیونیستها و آمریکائی ها را نمی بینی؟ ایا نمی بینی حتی از میان کفار جهانی هم افرادی به حمایت از اهل غزه برخاسته اند؟ تو چرا باید خنجری بر پشت حامیان اهل غزه باشی؟

فهرست کاملی از نکات طرح به اصطلاح «صلح» ترامپ برای غزه

فهرست کاملی از نکات طرح به اصطلاح «صلح» ترامپ برای غزه

نکات طرح تامپا

1. غزه به منطقه‌ای عاری از افراط‌گرایی و تروریسم تبدیل خواهد شد که هیچ تهدیدی برای همسایگان خود نخواهد داشت.

2. غزه به نفع ساکنان آن که به اندازه کافی رنج کشیده‌اند، بازسازی خواهد شد.

3. اگر هر دو طرف با این پیشنهاد موافقت کنند، جنگ بلافاصله پایان خواهد یافت. نیروهای اسرائیلی برای آماده شدن برای آزادی گروگان‌ها به خط مورد توافق عقب‌نشینی خواهند کرد.

در این مدت، تمام فعالیت‌های نظامی، از جمله بمباران هوایی و توپخانه‌ای، به حالت تعلیق در خواهد آمد و خطوط مقدم تا زمان فراهم شدن شرایط برای عقب‌نشینی کامل و مرحله‌ای، مسدود باقی خواهند ماند.

۴. ظرف ۷۲ ساعت پس از پذیرش عمومی این توافق توسط اسرائیل، تمام گروگان‌ها، زنده و مرده، بازگردانده خواهند شد.

۵. پس از آزادی تمام گروگان‌ها، اسرائیل ۲۵۰ زندانی محکوم به حبس ابد و ۱۷۰۰ نفر از اهالی غزه که پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بازداشت شده‌اند، از جمله تمام زنان و کودکان را آزاد خواهد کرد. در ازای هر گروگان اسرائیلی آزاد شده، اسرائیل بقایای ۱۵ نفر از اهالی غزه را آزاد خواهد کرد (فقط به معنای عبارت «بقایا را آزاد خواهد کرد» توجه کنید، به این معنی که آنها اجساد فلسطینی‌ها را «آزاد» خواهند کرد – KC).

۶. پس از بازگشت تمام گروگان‌ها، اعضای حماس که به همزیستی مسالمت‌آمیز متعهد شوند و سلاح‌های خود را تحویل دهند، عفو عمومی دریافت خواهند کرد. به اعضای حماس که مایل به ترک غزه هستند، گذرگاه امن به کشورهای میزبان اعطا خواهد شد.

۷. پس از تصویب این توافق، تمام کمک‌ها بلافاصله به نوار غزه ارسال خواهد شد. حجم کمک‌ها حداقل با حجم‌های تعیین‌شده در توافق‌نامه کمک‌های بشردوستانه ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵، از جمله بازسازی زیرساخت‌ها (آب، برق و بهداشت)، بازسازی بیمارستان‌ها و نانوایی‌ها و تأمین تجهیزات لازم برای پاکسازی آوار و بازگشایی جاده‌ها، مطابقت خواهد داشت.

۸. ورود کمک‌های بشردوستانه به نوار غزه بدون دخالت هیچ یک از طرفین، از طریق سازمان ملل متحد و آژانس‌های آن، هلال احمر و سایر سازمان‌های بین‌المللی که به هیچ یک از طرفین وابسته نیستند، انجام خواهد شد.

بازگشایی گذرگاه رفح در هر دو جهت طبق همان سازوکاری که تحت توافق‌نامه ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵ اجرا شده است، انجام خواهد شد.

۹. نوار غزه توسط یک کمیته فلسطینی تکنوکرات (اصطلاح مورد علاقه دموکرات‌های اسلامی – CC) و غیرسیاسی اداره خواهد شد که مسئول تضمین عملکرد روزمره خدمات عمومی و شهرداری‌ها برای اهالی غزه است.

این کمیته متشکل از فلسطینی‌های واجد شرایط و کارشناسان بین‌المللی، تحت نظارت و کنترل یک نهاد انتقالی بین‌المللی جدید – «شورای صلح» – خواهد بود که ریاست و ریاست آن را رئیس جمهور دونالد ترامپ بر عهده خواهد داشت و سایر اعضا و سران کشورها بعداً اعلام خواهند شد، از جمله تونی بلر، نخست وزیر سابق.

این نهاد چارچوب را تعریف و بودجه بازسازی غزه را مدیریت خواهد کرد تا زمانی که تشکیلات خودگردان فلسطین برنامه اصلاحات خود را که در پیشنهادهای مختلف، از جمله طرح صلح ۲۰۲۰ رئیس جمهور ترامپ و پیشنهاد عربستان سعودی-فرانسه، تشریح شده است، تکمیل کند و کنترل نوار غزه را به طور ایمن و مؤثر بازپس گیرد.

این نهاد از پایبندی به بهترین شیوه‌های بین‌المللی برای ایجاد یک سیستم حکومتی مدرن و مؤثر که در خدمت منافع مردم غزه باشد و سرمایه‌گذاری را جذب کند، حمایت خواهد کرد (سرمایه‌گذاری طعمه مورد علاقه کفار است که بسیاری از مسلمانان از آن استفاده می‌کنند – KC).

۱۰. طرح توسعه اقتصادی ترامپ برای احیا و احیای غزه توسط تیمی از کارشناسانی تهیه خواهد شد که به ایجاد برخی از شهرهای شگفت‌انگیز مدرن و پررونق خاورمیانه کمک کرده‌اند.

سازمان‌های بین‌المللی خیرخواه، پیشنهادهای سرمایه‌گذاری متفکرانه و ایده‌های توسعه‌ای قانع‌کننده‌ای را ارائه داده‌اند که برای ترکیب سیستم‌های امنیتی و حاکمیتی طراحی شده برای جذب و حمایت از این سرمایه‌گذاری‌ها، که باعث ایجاد شغل، فرصت و امید برای آینده غزه خواهد شد، بررسی خواهند شد.

۱۱. یک منطقه اقتصادی ویژه با تعرفه‌های ترجیحی و نرخ‌های دسترسی که با کشورهای شرکت‌کننده توافق خواهد شد، ایجاد خواهد شد.

۱۲. هیچ کس مجبور به ترک غزه نخواهد شد و کسانی که می‌خواهند آنجا را ترک کنند، فرصت انجام این کار و بازگشت را خواهند داشت. ما مردم را به ماندن تشویق خواهیم کرد و به آنها فرصت خواهیم داد تا غزه‌ای بهتر بسازند.

۱۳. حماس و سایر جناح‌ها موافقت می‌کنند که به هیچ شکلی، مستقیم یا غیرمستقیم، در اداره غزه مشارکت نکنند. تمام زیرساخت‌های نظامی، تروریستی و تهاجمی، از جمله تونل‌ها و تأسیسات تولید سلاح، نابود شده و بازسازی نخواهند شد.

یک فرآیند غیرنظامی‌سازی تحت نظارت ناظران مستقل انجام خواهد شد. این شامل از رده خارج کردن سلاح‌ها به عنوان بخشی از رویه از رده خارج کردن مورد توافق خواهد بود و توسط یک برنامه بازخرید و ادغام مجدد با بودجه بین‌المللی که توسط ناظران مستقل تأیید می‌شود، پشتیبانی خواهد شد.

غزه جدید کاملاً متعهد به ایجاد یک اقتصاد شکوفا و همزیستی مسالمت‌آمیز با همسایگان خود خواهد بود.

۱۴. شرکای منطقه‌ای تضمین می‌کنند که حماس و جناح‌های آن به تعهدات خود عمل خواهند کرد و غزه جدید تهدیدی برای همسایگان یا مردم آن نخواهد بود.

۱۵. ایالات متحده با شرکای عربی و بین‌المللی برای ایجاد یک نیروی موقت بین‌المللی تثبیت‌کننده (ISF) برای استقرار فوری در نوار غزه همکاری خواهد کرد.

نیروهای امنیتی اسرائیل (ISF) نیروهای پلیس فلسطینیِ باتجربه را در نوار غزه آموزش داده و از آنها پشتیبانی خواهند کرد و با اردن و مصر که تجربه گسترده‌ای در این زمینه دارند، مشورت خواهند کرد.

این نیرو یک راه حل بلندمدت برای امنیت داخلی ارائه خواهد داد. نیروهای امنیتی اسرائیل (ISF) با اسرائیل و مصر برای تأمین امنیت مناطق مرزی، به همراه پلیس تازه آموزش دیده فلسطین، همکاری خواهد کرد.

جلوگیری از ورود مهمات به نوار غزه و تضمین جریان سریع و ایمن کالاها برای بازسازی و احیا بسیار مهم است. طرفین بر سر یک مکانیسم حل مناقشه توافق خواهند کرد.

16. اسرائیل غزه را اشغال یا ضمیمه نخواهد کرد. همزمان با برقراری کنترل و ثبات توسط ارتش اسرائیل، نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) نیروهای خود را مطابق با استانداردها، مراحل و جدول زمانی غیرنظامی‌سازی که توسط ارتش اسرائیل، ISF، ضامنین و ایالات متحده توافق شده است، با هدف تضمین غزه‌ای امن که دیگر تهدیدی برای اسرائیل، مصر یا شهروندان آن نباشد، خارج خواهد کرد.

در واقع، ارتش اسرائیل به تدریج قلمرو غزه‌ای را که اشغال کرده است، مطابق با توافقی که با دولت انتقالی به دست خواهد آورد، به ارتش اسرائیل منتقل خواهد کرد که منجر به خروج کامل از غزه می‌شود، به استثنای حضور در یک منطقه امنیتی که تا زمان ایمن‌سازی کامل غزه از هرگونه تهدید تروریستی مجدد حفظ خواهد شد.

۱۷. اگر حماس این پیشنهاد را به تعویق بیندازد یا رد کند، اقدامات فوق‌الذکر، از جمله عملیات امدادرسانی گسترده، در مناطق عاری از تروریسم که از ارتش اسرائیل به نیروهای امنیتی اسرائیل منتقل شده است، ادامه خواهد یافت.

۱۸. یک فرآیند گفتگوی بین ادیان، مبتنی بر ارزش‌های مدارا و همزیستی مسالمت‌آمیز، برای تلاش در جهت تغییر ذهنیت و طرز فکر فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها، با تأکید بر مزایایی که می‌تواند از صلح حاصل شود، ایجاد خواهد شد.

۱۹. با پیشرفت بازسازی غزه و اجرای دقیق برنامه اصلاحات تشکیلات خودگردان، ممکن است سرانجام شرایطی برای مسیری مناسب برای خودمختاری و تشکیل کشور فلسطین، که ما آن را آرمان مردم فلسطین می‌دانیم، ایجاد شود.

۲۰. ایالات متحده گفتگو بین اسرائیل و فلسطینی‌ها را برای توافق در مورد چشم‌اندازهای سیاسی برای همزیستی مسالمت‌آمیز و مرفه آغاز خواهد کرد.

محمود مرداوی عضو ارشد جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در گفت وگو با شبکه الجزیره گفت: طرح ترامپ به دست ما نرسیده و هنوز با هیچ نهاد فلسطینی به اشتراک گذاشته نشده است. ما ابتدا باید این طرح را به صورت کتبی و واضح دریافت کنیم و سپس نظر خود را در مورد آن بیان کنیم.

سلاح مقاومت برای تعرض و تجاوز به کسی نیست بلکه هدف آن تحقق آزادی و استقلال است و با پیشنهادی که دربرگیرنده تعیین سرنوشت ملت فلسطین توسط خودشان نباشد و از آنها در مقابل کشتار و نسل کشی محافظت نکند، موافقت نخواهیم کرد.

درس‌های تاریخ از صلاح‌الدین ایوبی و غفلت امروز مسلمانان از وحدت

درس‌های تاریخ از صلاح‌الدین ایوبی و غفلت امروز مسلمانان از وحدت

کاتب: سلیمان عبدالرحمن

در تاریخ اسلام، نمونه‌های درخشانی از همبستگی و یاری متقابل مسلمانان وجود دارد. یکی از برجسته‌ترین آن‌ها، شخصیت نورانی صلاح‌الدین ایوبی شافعی مذهب است؛ رهبری که با تکیه بر ایمان، شجاعت و وحدت امت اسلامی توانست صلیبیان را از قدس بیرون کند. او در حالی پرچم جهاد را برافراشت که جهان اسلام درگیر تفرقه و نزاع داخلی بود، اما با استفاده از فرصت، به کمک دولت شیعیان اسماعیلی و فاطمیان مصر شتافت و از امکانات آن برای دفاع از شام و قدس بهره برد.

امروز اما وقتی به وضعیت امت اسلام، به‌ویژه در برابر دشمنان مشترک نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که چنین شخصیت‌ها و چنین روحیهٔ وحدت‌بخش کمتر پدیدار می‌شود.

و امام شافعی رحمه‌الله در رسالهٔ خود تأکید کرده است: اجتماع مسلمین بر حق، بهتر از پراکندگی آنان با بهانهٔ حق است.

همچنین ابن‌تیمیه رحمه‌الله در فتاوی کبری می‌نویسد: پیروزی امت اسلام جز با اجتماع کلمهٔ آنان ممکن نیست؛ هرگاه تفرقه افتد، ذلت خواهد آمد.

به همین دلیل است که ابن تیمه نیز در هنگام حمله ی مغولهای سکولار به سرزمینهای اسلامی به زیر پرچم حاکم اهل بدعت زمان خودش می رود و فتوای جهاد با اشغالگران را می دهد هر چند خودش در نهایت در زندان همین حاکم اهل بدعت مسلمان وفات می کند.

این نصوص قرآنی، احادیث نبوی و اقوال بزرگان اهل‌سنت همگی نشان می‌دهد که عزت و پیروزی مسلمانان در گرو وحدت و اخوت اسلامی است. صلاح‌الدین ایوبی و دیگر مجاهدان تاریخ اسلام با تکیه بر همین اصل توانستند دشمنان را عقب برانند.

امروز نیز اگر امت اسلام بخواهد از زیر سلطهٔ قدرت‌های استکباری و تجاوزکار آمریکا وس یار طاغوتهای حاکم بر مسلمین بیرون آید، چاره‌ای جز بازگشت به مفاهیم اصیل وحدت و اخوت اسلامی که خداوند متعال بدان امر فرموده ندارد؛ وگرنه دشمنان ما را یک‌به‌یک می‌بلعند و از پشت‌ به ما خنجر می‌زنند.

مولوی عبدالحمید در کدام مسیر در حرکت است؟

مولوی عبدالحمید در کدام مسیر در حرکت است؟

کاتب: مُلا نور احمد (کوټه)

امروز در ایران، مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل‌سنت زاهدان در خطبه‌های نماز جمعه به جای هدایت دینی، از سیاست صحبت می‌کند؛ گاهی به حکومت ایران پیشنهاد می‌کند با آمریکا صلح کند، گاهی دربارهٔ فلسطین می‌گوید حماس نباید جهاد کند، صلح کند، و چند بار با سخنان مرموز خود مجاهدین حماس را «متجاوز» و «تند رو» خوانده است.

و یا علمای درباری آل‌سعود؛ این علمای نجدی به مردم می‌گویند «ابن سلمان ولی‌امر ماست، نباید بر او انتقاد یا شورش کرد». آیا این علمای خائن نمی‌دانند که ابن‌سلمان و دیگر حکام خائن جزیرهٔ عربی مزدور آمریکا و دستشان به خون مسلمانان آغشته است؟ آیا نمی‌دانند پایگاه‌های نظامی خود را به آمریکا داده‌اند و همان کفار از این پایگاه‌ها مسلمانان را می‌کشند؟

این وضعیت مرا به یاد اشغال افغانستان می‌اندازد؛ زمانی که افغانستان توسط آمریکا و ۴۸ کشور کفر اشغال شده بود، ملاهای زیادی طرفدار «صلح» و ماندن نیروهای اشغالگر بودند. یکی از این خائنان، صبغت‌الله مجددی بود که در مجلس بزرگی در کابل گفت: «اگر حکومت افغانستان با آمریکا مصالحه نکند و به آمریکا پایگاه نظامی ندهد، من از افغانستان هجرت می‌کنم!» یعنی به ماندن کفر در سرزمین اسلام راضی بود. این چه معنایی دارد؟! وقتی کسی مانند صبغت‌الله مجددی چنین سخنی می‌گوید، عوام مردم سخن این دجال را به عنوان سخن یک عالم و استاد می‌پذیرند، در حالی که رضایت به اشغال سرزمین اسلامی خود گناه بزرگی است.

اکنون ببینید مولوی عبدالحمید زاهدانی نیز همین سخن را به مجاهدین حماس و دولت ایران می‌گوید و مردم مسلمان بلوچ، سخنان این فریبکار را که با آیات قرآن و حدیث بازی می‌کند، قبول می‌کنند، چون می‌گویند «این سخن یک عالم است».

رسول‌الله صلی الله علیه وسلم در چنین مواردی هشدار داد و فرمود: سيَأتي علَى النَّاسِ سنواتٌ خدَّاعاتُ يصدَّقُ فيها الكاذِبُ ويُكَذَّبُ فيها الصَّادِقُ ويُؤتَمنُ فيها الخائنُ ويُخوَّنُ فيها الأمينُ وينطِقُ فيها الرُّوَيْبضةُ قيلَ وما الرُّوَيْبضةُ قالَ الرَّجلُ التَّافِهُ في أمرِ العامَّةِ (الألباني، صحيح ابن ماجه3277 ) بزودی بر مردم سالهایی خواهند رسید که در آن سالها دروغگو صادق شمرده می شود و راستگو ،تکذیب می شود و به خائنین اطمینان می شود و امانت داران به خیانت متهم می شوند و رویبضة بدینگونه سخن می گوید.گفته شد: رویبضة چیست؟ فرمود: مردی بی ارزش و فاسد که در امور عامه (مردم) سخن می گوید.

پس ای مسلمانان! هشیار باشید؛ دین خود را از قرآن و سنت اصیل بیاموزید، نه از کسانی که منبر را ابزار سیاست‌های ظالمانه ی غرب پسند کرده‌اند.

جنگ زرگری حکومت سکولار پاکستان با صهیونیستهای اشغالگر

جنگ زرگری حکومت سکولار پاکستان با صهیونیستهای اشغالگر

کاتب: محمد اسامه

بر کسی پوشیده نیست که حکومت سکولار پاکستان یکی از حکومتهای دست نشانده ی آمریکاست که حتی بخش زیادی از حقوق نظامیان آن توسط آمریکا و آل سعود پرداخت می شود.

همچنین بر کسی پوشیده نیست که آل سعود نیز یکی از گاوهای شیرده و غلام حلقه به گوش آمریکا و یکی از صهیونیستهای مشهور عرب است که روابط تنگاتنگی با رژیم صهیونیستی دارد

و در نهایت، بر کسی پوشیده نیست که ارباب پاکستان و آل سعود در واقع حامی اصلی رژیم صهیونیستی در تمام جنایات و اقداماتش در تمام منطقه و سراسر جهان است.

حالا پاکستان جنگ زرگری را جهت فریب جاهلها راه انداخته به این مضمون که اخیراً، رئیس سازمان اطلاعات پاکستان (ISI) بیان می کند اسرائیل نباید برای حمله به نیروها و هواپیماهای پاکستانی مستقر در عربستان سعودی برنامه‌ریزی کند و در صورت هرگونه حمله به نیروهای پاکستانی، کشورش پاسخ فوری و قاطع خواهد داد و «پاکستان بلافاصله با موشک، جت‌های جنگنده و پهبادها تلافی خواهد کرد.»

همکاری‌های دفاعی پاکستان با عربستان سعودی، به منظور مقابله با تهدیدات امنیتی است اما غیر از مجاهدین اهل دعوت و جهاد و جبهه ی مقاومت چه کسانی برای خائنین آل سعود تهدید هستند؟

این صحیح است که تنش‌ها میان اسرائیل و سرزمینهای اسلامی همیشه در دستور کار بوده اما آل سعود یکی از جاده صاف کنهای رژیم صهیونیستی بوده است.

در نهایت، با توجه به تحولات کنونی، مومنین اهل دعوت و جهاد باید به دقت این اوضاع را زیر نظر داشته باشند و اجازه ندهند دشمنان با شعور آنها بازی کنند.

ضرورت دیپلماسی و گفتگوهای سازنده در این شرایط میان تمام مومنین اهل دعوت جهاد در چگونگی جهاد با آمریکا به عنوان سر افعی، بیشتر از هر زمان دیگری احساس می‌شود تا با جهاد فی سبیل الله و تمرکز بر دشمن اصلی و اتحاد میان تمام نیروهای جهادی و بر اساس منهج صحیح اسلامی صلح و امنیت پایدار در سرزمینهای اسلامی برقرار گردد.

اگر اهل جهادی به جبهه ی مقاومت حامی اهل غزه ملحق شو نه ضد آن

اگر اهل جهادی به جبهه ی مقاومت حامی اهل غزه ملحق شو نه ضد آن

کاتب: جواد شاهوزهی بامری

عده ای چون جیش العدل نعره می زنند که ما اهل جهادیم و برای اجرای عدالت می جنگیم در حالی که در همان قدم اول با ظلم به اهل غزه شروع کرده اند.

یعنی با ایرانی وارد جنگ شده اند و از پشت به آن خنجر می زنند که ایران بزرگترین حامی جهاد فلسطین و اهل غزه و اصلی ترین نیروی جهادی منسجم در تمام دنیا بر علیه صهیونیستها و تنها قدرتی است که چند دهه ی گذشته مستقیما آمریکا به عنوان حامی اصلی صهیونیستها را مورد حمله قرار داده است.

پس اگر واقعاً به جهاد و اهداف جهاد صادقید، به صف جبههٔ مقاومت اسلامی ملحق شوید که در خط مقدم جهاد جهانی قرار دارند.

این جبهه با شجاعت در دفاع از سرزمین‌های اسلامی ایستاده و هیچ تجاوزگری را بر مسلمین مسلط نمی‌گذارد.

ای پیروان جیش العدل، بس است محکوم کردن زبانی صهیونیستها و جنگیدن به نفع آنها؛ واقعا شرم‌آور است

جبهه ی خود را عوض کنید و  از اسلام، مسلمین و سرزمین‌های اسلامی دفاع کنید

تجاوزگران آمریکائی را با همان شدت در خاک پاکستان پاسخ دهید و به سایر برادران اهل جهاد خود در جهاد با آمریکا و مزدوران داخلی اشان مشغول شوید نه به حامی اصلی جهاد بر علیه آمریکا و اجازه ندهید خون مظلومان پایمال شود.

نتایج دوری از منهج فقهی امام ابوحنیفه رحمه الله در میان بلوچها و حنفی های شرق ایران و آسیای میانه

نتایج دوری از منهج فقهی امام ابوحنیفه رحمه الله در میان بلوچها و حنفی های شرق ایران و آسیای میانه

کاتب: سلیمان عبدالرحمن

یکی از ریشه‌های اصلی انحراف فکری در میان بخشی از گروه‌های مسلح و غیر مسلح معاصر میان بلوچها و سایر حنفی مذهبهای شرق ایران و هند و پاکستان و آسیای میانه، ترکِ منهجِ متعادلِ امامانِ اهل‌سنت و جماعت و گرایش به افکارِ تند و تکفیری و التقاطی بوده است. این رویکرد، در طول دو سدهٔ اخیر، بارها باعث تفرقه میان مسلمانان و نسبت دادنِ نادرستِ کفر و شرک به اهلِ سنت شده و روحِ اخوتِ اسلامی را شکسته است.

امامانِ بزرگِ اهل‌سنت – مانند امام ابوحنیفه، امام مالک، امام شافعی و امام احمد بن حنبل – در فقه، اعتقاد و سلوک، بر اعتدال، رحمت، نصیحت و دعوتِ حکیمانه تأکید داشتند و از شتاب‌زدگی در تکفیر و خون‌ریزی پرهیز می‌کردند.

 مفسرانِ بزرگ مانند امام طبری، امام قرطبی و امام فخر رازی در تفسیر قرآن، اصلِ «حفظِ وحدتِ امت» را بارها یادآوری کرده‌اند. همچنین علمای معاصرِ اهل‌سنت، از جمله شیخ احمد شلتوت و شیخ محمد ابوزهره، پیروی کورکورانه از هر منهجِ تفرقه‌افکن را خلافِ اصولِ شریعت دانسته‌اند.

تاریخ به روشنی نشان داده است که هرگاه مسلمانان از این منهجِ ریشه‌دار فاصله گرفته و به افکارِ تنگ و انحرافی آورده‌اند، امت دچار آشفتگی و دشمنی داخلی شده است. راهِ اصلاح برای حنفی مذهبها، بازگشت به همان مدرسهٔ اعتدالِ اهل‌سنت و جماعت و سیرهٔ امامان بزرگ است؛ نه پیروی از جریان‌های تازه‌پدیدی که جز تکفیر و تفرقه، ثمره‌ای برای امت نداشته‌اند.

در میان بلوچهای حنفی مذهب، متأسفانه میان برخی ملاها و مدرسین، منهج مُرجِئه رواج یافته و به نام امام ابوحنیفه رحمه‌الله تبلیغ می‌شود. این جریان، نه تنها با سیره و اصول واقعی امام ابوحنیفه هماهنگ نیست، بلکه باعث شده بسیاری از مردم ناآگاه تصور کنند که پیروی از ابوحنیفه به معنای پذیرش این انحرافات است.

نتیجه این امر، روی‌گردانی بخشی از جامعه از منهج واقعی امام ابوحنیفه رحمه‌الله و در نتیجه گرایش برخی از آنان به جریان‌های افراطی مانند تفکر نجدیت شده است. یعنی ضعف در آموزش صحیح عقیده و فقه امامان اهل‌سنت، خلاّ فکری ایجاد کرده و راه را برای جذب آموزه‌های تند و تفرقه‌افکن هموار ساخته است.

امامان بزرگی مانند ابوحنیفه، مالک، شافعی و احمد بن حنبل، وحدت امت، اعتدال و پرهیز از تکفیر بی‌دلیل را اصل قرار داده‌اند؛ اما وقتی میان مردم خلاّ آموزشی و انحراف فکری پدید می‌آید، حتی نام امامان بزرگ هم می‌تواند بهانه‌ای برای تفرقه و دور شدن از منهج صحیح شود.

در آسیای میانه، هند، پاکستان و افغانستان نیز همچون بلوچستان ایران، بسیاری از مردم و حتی برخی علما خود را پیرو فقه امام ابوحنیفه رحمه‌الله می‌دانند، اما در اصول عقیده و اعتقاد به راه و روش منهج مُرجِئه گرایش پیدا کرده‌اند.

این وضعیت باعث شده مردم ناآگاه گمان کنند پیروی از ابوحنیفه یعنی پذیرش افکار منحرف، در حالی که این دقیقاً خلاف منهج واقعی و متعادل امام ابوحنیفه و اهل‌سنت است.

مرجئه گری نه تنها باعث رشد تفکرات انحرافی چون نجدیت در میان دسته هائی از مومنین شده است بلکه زمینه ساز گرایش به تفکرات کفری سکولاریستی نیز شده است چون در تعریف ایمان نزد مرجئه، عمل جزئی از ایمان نیست و شخص می تواند هر تفکر و عمل کفری انجام دهد و یا هیچ عمل اسلامی انجام ندهد و همچنان مومن باقی بماند. نعوذ بالله.