برنامه و اتهامات و سیاستهای سکولارهای بلوچ کپی برنامه سیاسی فرعونیان
کاتب: بالاچ عُمَرزهی
سکولاریسم به زبان ساده یعنی: جدا کردن قوانین و برنامه های شریعتهای آسمانی از زندگی انسانها.
پس سکولاریسم تنها به معنی جدا کردن قوانین شریعتهای آسمانی از سیاست نیست بلکه جدا کردن این قوانین از اقتصاد، آموزش و پرورش، حقوق خانواده، ورزش و تمام مسائلی که به زندگی انسانها پیوند خورده است.
سکولاریسم بر اساس اومانیسم بنا شده است؛ یعنی انسان مداری به جای الله مداری.
یعنی محور و ملاک خواست انسان است نه قانون و خواست الله؛ و هر سخن و قانون الله که مخالف قوانین سکولاریستی باشد باید کنار زده شود و الله و برنامه هایش تا زمانی تحمل می شوند که مخالف قوانین سکولاریستی چیزی نگویند.
سکولاریسم همین است؛ که در ادبیات قرآن و سنت تحت عنوان «مشرکین» و «احزاب» شناخته شده اند.
حالا زمانی که برادران ما چهره ی واقعی سکولاریستها را برای مردم مسلمان بلوچ فاش می کنند با انواع اتهامات مواجه می شوندکه در زیر برای شما بیان می شود این سیاست و اتهمات بر اساس برنامهی سیاسی فرعونیان است. نگاه کنید:
1) فرعون، خود را در جایگاهی که نداشت نشانده و ادعای ربوبیت کرد: {فقال أنا ربكم الأعلى} [النازعات: 24]
2) فرعونیان به مخالفان خود تهمت و افترا میزدند: {إن هذان لساحران} [طه: 63]
3) دعوت مخالفان را تحریف و به شکل دیگری نشان میدادند: {يريدان أن يخرجاكم من أرضكم} [طه: 63]
4) در مقابل وقایع به فرافکنی متوسل میشدند: {إنه لكبيركم الذي علمكم السحر} [طه: 71]
5) به مخالف در حالیکه خود غرق در فساد بودند، نسبت فساد میدادند: {وقال الملأ من قوم فرعون أتذر موسى وقومه ليفسدوا في الأرض} [الأعراف: 127]
6) نسبت به مردم دلسوزی ظاهری و دروغین ابراز میکردند: {إني أخاف أن يبدل دينكم أو أن يظهر في الأرض الفساد} [غافر: 28]
{إن في ذلك لعبرة لمن يخشى} [النازعات: 26]
به درستی که در این، برای کسی که [از خدا] میترسد، عبرت بزرگیست.
سکولاریستها در طول تاریخ همین بوده اند و بدون شک وصله ی ناچسب به ملت مسلمان بلوچ هستند.
پس بدون توجه به آنها، به دعوت خودت و پرهیز دادن مردم از سکولاریستها ادامه بده.
یا سکولاریسم یا اسلام، حرکت بین ایندو اعتدال نیست بلکه عین نفاق است.
زنان، کودکان، پیر و جوانی که در شبهای لیلة القدر در غزه گرسنه کشته میشوند!
ارائه دهنده: داد الله بلوچ
جغرافیای کوچک غزه، این روزها صحنهِ خلق فجیعترین و در عین حال شرمآورترین مناظر آخر الزمانی سورئالی، آن هم در قرن بیست و یکم و در روزگار اوج مانور نگرشهای انسانگرایی و حقوق بشری است! مدت سه هفته است که اسرائیل با گردنکشی و گستاخی تمام و با بیاعتنایی به همهِ ارزشهای حقوقی و تمدنی، همهٔ گذرگاهها را به روی مردمان گرسنه و بیخانمان نوار غزه بسته است و اجازهِ ورود هیچ نوع مواد غذایی و دارویی را نمیدهد!
این در حالی است که اندک کالاهای موجود در انبارها نیز، به رغم صرفهجویی شدید، رو به اتمام است و گرسنگی در این منطقه، وارد مرحله بسیار خطرناک قحطی شده است؛ اما کشورها همگی در قبال رقص شوم ددمنشان و خونآشامان و درماندگی رقتانگیز و جگرسوز کودکان و زنان غزه، دچار نوعی بیهوشی و انفعال حیرتانگیز گشته و فقط نظارهگرند و جز محکومیت لفظی، هیچ فشاری بر اسرائیل برای باز کردن گذرگاهها و اجازهِ ورود مواد غذایی نمیآورند! دیشب هم، تروئیکای اروپایی (فرانسه، آلمان و انگلیس)، بیانیهٔ شدید اللحنی در محکومیت مرحلهٔ تازهٔ یورش بر غزه و بستن گذرگاهها صادر کرد، اما معطوف به اقدامی عملی نیست و در این فضای محرک سوءاستفاده، اسرائیل خیالش هم از جانب شرق و هم از غرب، بیش از هر زمانی آسوده گشته است و با افسار گسیخته و آبروی ریخته، کار خود را میکند!
مظلومستان غزه، اکنون نه فقط قتلگاه کودکان و زنان بیگناه، بلکه مسلخ انسانیت و قربانگاه اخلاق، حقوق، تمدن و نمایشگاه اهریمن مجهز به فناوری نیز شده است! عمق، حجم و نوع جنایات هولناکی که باند اهریمنی راستگرایان تندرو اسرائیلی در غزه و بر ضد اهالی بیپناه و فروکوفتهِ آن انجام میدهد، در تاریخ بشر بیسابقه است و دشوار بتوان در دوران باستان و قرون وسطی نیز، نمونهای برای آن یافت؛ چه رسد به تاریخ معاصر و عصر تمدن، توسعه و پیشرفت!
کودکان، قربانیان اصلی این کشتار کور و ویرانگری بینقاب و رقتبارند: یا همانند برگهای پاییزی به تاراج خزان میروند و پیکرهای خونآلود و تکه پارهشان در اوج مظلومیت بر زمین میافتد ــ چنان که در این سه روز 200 کودک خردسال قتل عام شدهاند ــ یا یتیم و بیسرپرست و آواره میشوند و یا گرسنه، تشنه، مجروح و بیمار، ثانیههای زندگانی زهرگونه را در میانهٔ انواع رنجها و مصیبتها تجرع میکنند!
دیدن چهره تکیده و غمبار کودکان پابرهنه غزه در جستجوی دلهرهآور غذا و آب دل هر دردمندی را به درد میآورد.
دیروز هم آخرین پناهگاه کودکان سرطانی نوار غزه، یعنی بیمارستان الصداقه در مرکز این منطقه آنلاین بمباران و منفجر گشت!
قطع غذا و دارو از بیش از دو میلیون نفر به ویژه کودکان و زنان، بمباران بیمارستانها، چاههای آب و چادرهای آوارگان پس از 16 ماه جنگ ویرانگر و ریختن 90 هزار تن بمب (معادل 4 بمب اتم)، از این منطقهِ بسیار کوچک، بزرگترین کشتارگاه و شکنجهگاه را ساخته است که ساکنان آن پس از کاربست انواع شکنجه جسمی و روحی و روانی، سرانجام با بمباران و حملات توپخانهای به کشتار سپرده میشوند! این نسلکشی آشکار، در ماه رمضان شکل جدیدی به خود گرفته است و حملات و قتلعامها
غالباً یا هنگام سحری اتفاق میافتد یا افطار، تا اگر احیاناً تکه نانی یا اندک غذایی برای گرفتن روزه یا شکستن آن یا کم کردن آه و ناله کودکان گرسنه پیدا میکنند، یا جانشان ستانده شود و به شکم نرسد یا در فضای زوزهٔ هراسانگیز توپها و غرش موشکها و انفجارها و در حالت آغشتگی به خون و باروت، مصرف شود.
این سطح از توحش و محاصره، حتی در 16 ماه جنگ هم سابقه نداشت؛ اما هم اکنون با حمایت دولت ترامپ اتفاق میافتد و هدف از آن نیز صرفاً آزاد کردن گروگانها یا فشار بر حماس برای تسلیم نیست؛ بلکه راضی کردن تندروهای فاشسیت امثال بن گویر، ابقای نتانیاهو در قدرت، به حاشیه بردن بحرانهای داخلی و در نهایت، فراری دادن غزهایها از این منطقه است. اما گویا ایستادگی و تحمل این همه فاجعه و گرسنگی و کشتار، برای مردم غزه آسانتر از جلای وطن و خروج از آن است!
البته در روزهای اخیر، درخواستهایی در فضای مجازی عربی از حماس مطرح شده است که در واکنش به قطع غذا و دارو از ساکنان غزه، تصمیم مشابهی درباره بقیه گروگانهای اسرائیلی که نظامی هم هستند، اتخاذ کند تا طرف اسرائیلی، مجبور به بازگشایی گذرگاهها شود؛ اما حماس همچنان در مقابل این فشارها و درخواستها مقاومت کرده است.
حال اگر چنین تصمیمی، چه در واکنش به محاصره غذایی غزه و یا مجبور ساختن اسرائیل به توقف حملات گرفته میشد که البته تصمیم درستی هم نیست، آیا باز جهانِ قدرت، همین گونه ساکت مینشست؟! گویا اگر در برخی کشورها، شهروندان درجه دوم و سوم داریم، در عرصهٔ بینالمللی اساساً برخی ملتها را انسان هم به حساب نمیآورند!
مهند حقانی از مردم غزه و افغانستان بپرسد چه کسی در حال خیانت به اهل سنت است؟
به قلم: براهندک بلوچ
امثال مهند با آنکه فکر می کنند در برابر سکولاریستها قرار گرفته و به نفع جریان شریعت گرا و جهادی اهل سنت و جماعت فعالیت دارند اما ثمره و خروجی تمام فعالیتهای آنها در نهایت به نفع سکولاریستهای داخلی و اربابان خارجی آنها تمام می شود.
اینکه مهند در مورد غلاة صفوی حیدری و اسماعیلی مذهب صحبت می کند که چه بر سر حاکمیت عثمانی آوردند و مثل می آورد که : «یکی از خاورشناسان بلژیکی می گوید اگر ایران(صفویان) نبود ما در بلژیک قرآن می خواندیم» یک واقعیت است اما با کارنامه ی هیچ فرقه ای نمی توان به فرقه های دیگر حمله کرد.
همچنانکه در میان اهل سنت چندین مذهب و صدها فکر و نحله و تفسیر وجود دارد با یکی از اینها نمی توان به کل اهل سنت یورش برد؛ هم اکنون تمام حاکمیتهای بر سرزمینهای اسلامی غیر از ایران و عراق از جامعه اهل سنت برخاسته اند اما از آل سعود که بر سرزمین وحی حاکمند تا امارات و مراکش و الجزائر و لیبی و مصر و اردن و ترکیه تا ازبکستان و ترکمنستان و تاجیکستان و پاکستان و… همگی خائنینی هستند که به کفار اشغالگر خارجی در ضربه زدن به اهل دعوت و جهاد راستین خدمت می کنند.
مهندو امثال مهند که منتسب به جریانی هستند که به «اسلام آمریکائی – صهیونی جدید» تعلق دارند و ثمره ی تمام اقدامات آنها در نهایت به جیب آمریکا و صهیونیستها می رود نیازی ندارند که تاریخ را بخوانند تا بدانند عمق جنایات و خنجر زهر آگین این حکام تا کجاست بلکه فقط کافی است فعلا از مردم غزه بپرسند که چه کسانی به آنها خیانت می کند و چه کسانی در حال حمایت و پشتیبانی از آنها هستند؟
مهند و جریان منتسب به او در میان بلوچها بگویند: آیا محبوب آنها جولانی که سالهای سال برایش تبلیغ کردند با آنکه در همسایگی غزه قرار دارد هم اکنون حامی غزه است یا در اختیارآمریکا و اسرائیل و ناتو به عنوان کثیفترین دشمنان اسلام در آمده است؟
مهند، از مردم ستمدیده ی غزه بپرس که تو و امثال تو که خواسته یا ناخواسته به حامیان جهاد غزه یورش می برید خادم مردم غزه هستید یا خائن به آرمانهای آنها و شریک جنایاتی که صهیونیستها با حمایت آمریکا در غزه در حال انجام آن هستند؟
در کنار این، زمانی که سخن محمد علی ابطحی در مورد سقوط کابل را می آوری و دیگران هم سخن امثال احمدی نژاد و خاتمی را؛ آیا شما اینها را صادق می دانید و تمام سخنان آنها را قبول دارید که مثل آیه و حدیث صحیح به سخن اینها نگاه می کنید که هزاران دروغ از آنها ثبت شده است؟
علاوه بر این، چرا از مسئولین امارت اسلامی افغانستان یا حداقل از مردم کوچه بازار افغانستان که وقایع را تجربه کرده اند نمی پرسید که آیا امثال عبدالرشید دوستُم ازبک و حکمتیار پشتو و احمد شاه مسعود تاجیک با هزاران مزدور دیگر که همگی حنفی زاده بودند آمریکا را وارد افغانستان کرده و به مدت 20 سال در افغانستان حاکم کردند یا ایران؟
مهند حقانی و اسلامگرایان مسلح و غیر مسلح بلوچی که انصاف و عدالت را دور ریخته و به تحریف و کینه ی نابجا چنگ زده اند بدانند که ثمره ی تمام فعالیتهای آنها علاوه بر آنکه باعث انحراف مسیر فکری عده ای از بلوچها خواهد شد، در نهایت به جیب سکولاریستهای محلی و خارجی خواهد رفت؛ این تجربه ی تمام سرزمینهای اسلامی است.
توصیههای مولانا مفتی محمدقاسم قاسمی در واکنش به جنایات جدید رژیم صهیونسیتی در غزّه
الحمد لله وكفى والصلاة والسلام على نبيه المصطفى وعلى آله وصحبه
برادران و خواهران مسلمان!
بار دیگر صهیونیستهای كينهتوز در ماه مبارك رمضان و در آستانهٔ عشرهٔ اخير، با اجازه بلکه با دستور مستقیم آمريكا عليه مسلمان مجروح و غمزدهٔ فلسطين جنايت و قتل عام را آغاز كردهاند.
به طور جدی میطلبد همهٔ مسلمانان:
۱.از خواب گران برخیزند.
۲.همه مسلمانان و مخصوصا جوانان به سوی الله رجوع کنند و به مساجد روی آورند و از غفلت و گناهان توبه كنند. و هر روز هزار بار «حسبنا الله ونعم الوكيل» خوانده با تضرع برای حفاظت و نصرت مسلمانان فلسطین و به ویژه غزه دعا كنند.
٣.امامان مساجد قنوت نازله را از فردا آغاز كنند.
٤.همه و مخصوصا اهل ثروت كمكهاى مالى شايسته به مظلومان و مجاهدان اختصاص دهند.
٥.علما و خواص مردم را آگاه کنند و از جهاد و دفاع و اهمیت مسئله سخن گویند.
آنچه باعث بی ارزش شدن بخشهایی از سخنان «مهند حقانی» در میان بلوچها شده است
کاتب: براهندک بلوچ
الله جل جلاله می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (مائده:8) ای مؤمنان ! بر ادای واجبات خدا مواظبت داشته باشید و از روی دادگری گواهی دهید ، و دشمنانگی قومی شما را بر آن ندارد که ( با ایشان ) دادگری نکنید . دادگری کنید که دادگری ( به ویژه با دشمنان ) به پرهیزگاری نزدیکتر ( و کوتاهترین راه به تقوا و بهترین وسیله برای دوری از خشم خدا ) است . از خدا بترسید که خدا آگاه از هر آن چیزی است که انجام میدهید .
آنچه باعث بی ارزش شدن بخشهایی از مطالب مهند حقانی نزد بلوچهای اهل سنت شده است دوری این شخص از انصاف و عدالت و حتی تحریف حقایق تاریخی به خاطر دشمنانگی با شیعیان 12 امامی حاکم بر ایران است.
اگر تمام قرآن و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم را نگاه کنید حتی یک دروغ در مورد شیطان وجود ندارد چه رسد به پیروانش این یعنی اسلام برای اثبات حقانیت خود نیازی به دروغ و تحریف حقایق ندارد بلکه دروغ بافتن و تحریف حقایق کار انسانهای ضعیف است.
مهند حقانی با ذکر توطئه ای که توسط آتاتورک و بر اساس تفکرات سکولاریسم و نژاد پرستی بر علیه حاکمیت عثمانی به وجود آمد و با ربط دادن سرمچاران بلوچ به این توطئه حقایق مهمی در جایی می گوید: «تقدیس وطن، ملی گرایی و قهرمانان پوشالی، دسیسه های غرب هستند که بعد از فروپاشی خلافت عظیم عثمانی بذر آنها را در بلاد اسلامی و عقل و اندیشه امت اسلامی کاشتند!» با آنکه حاکمیت عثمانی ها خلافت نبود بلکه شاهیگری بود اما در کل این یک حقیقت است که مهند آنرا بیان می کند.
یا مهند زمانی که در پاسخ به عقیل هاشمی مجری شبکه کلمه می گوید: «مجاهدین افغانستان که پوزه بزرگترین پیمان جهانی را به خاک ذلت نشانده و موفق به اقامه نظام اسلامی شدند آیا به برابری قدرت رسیده بودند؟» در برابر این سرباز بخش جنگ روانی دشمنان مهند به حقیقتی واضح اشاره می کند
یا باز زمانی که از به شهادت رساندن علماء، بزرگان و فرماندهان اسلامی توسط فرقه نجدی دوله (داعش) می گوید: «هنوز زخم های بلاد شام و عراق بر پیکره امت اسلامی التیام پیدا نکرده است که می خواهند افغانستان عزیز را هم به خاک و خون بکشانند» باز حقیقتی غیر قابل کتمان را می گوید
اما زمانی که می خواهد در مورد شیعه و حاکمییت شیعیان 12 امامی بر ایران وارد بحث شود انگار با یک مهند دغل باز تحریفگری طرفیم که بویی از انصاف و عدالت نبرده است.
در این زمینه این شخص اولین خیانتی که نسبت به مخاطبین خود مرتکب می شود این است که شیعیان غلاة (مثل حیدری های اسماعیلی و قرمطی ها و… را که توسط شیعیان 12 امامی تکفیر شده اند) را با شیعیان 12 امامی یکی می گیرد و با چماق شیعیان غلاة به شیعیان 12 امامی حمله می کند.
یعنی با آوردن اسناد و مدارکی معتبر به توصیف شیعیان غلاة می پردازد اما در نهایت با این نگرش به قضاوت در مورد شیعیان 12 امامی می پردازد و حکمی که متعلق به شیعیان غلاة است را بر شیعیان 12 امامی تحمیل می کند.
این کار مثل کار کسانی است که بیایند در مورد ذکری های بلوچ با مدارک معتبر به ذکر عقاید و جنایات آنها در بلوچستان بپردازند و در نهایت بگویند تمام بلوچهای حنفی اینگونه اند چون ذکری ها از دل بلوچهای حنفی بیرون آمده اند!
یا در مورد بریلوی ها و قادیانی ها و سیفی های میان حنفی ها واقعیاتی گفته شود و بعد بر اساس این واقعیتها بگویند کل حنفی ها اینگونه اند و کار را به مرحله تکفیر و… بکشانند.
این دغل بازی و عین خیانت است. مصیبتی که مهند در آن افتاده است و باعث شده است عقلای بلوچ که تحقیقاتی دارند با بدگمانی و بی ارزش به مطالب ایشان نگاه کنند.
شبه : حج را باید رها کرد و بجای آن به فقیران و نیازمندان کمک کرد.
این دو مساله چه ربطی به هم دارند؟ حج به جای خود، صدقه هم جای خود… در کجای اسلام آمده فقط باید به حج پرداخت و از یاری نیازمندان غافل بود؟!
چرا بعضی از افراد تصور میکنند فقط باید برای حج پول خرج کرد چرا افرادی که این شبهات را مطرح مینمایند فکر میکنند کسی که به حج رفت دیگر از صدقه دادن معاف میشود زکات مال و ،حج دو رکن از ارکان اسلام هستند و صدقه دادن هم از امور سفارش شده ،است، آیا میشود کسی که نماز میخواند از روزه معاف شود؟ قطعاً خیر!
پس چرا کسی که به حج می رود تصور میکنیم دیگر نباید به فقرا زکات و صدقه و خیرات بدهد حالا این یک طرف ،ماجراست چرا حج را قطع کنیم و پولش را به فقرا بدهیم؛ ولی کماکان سفر به آنتالیا و ترکیه و تایلند و آذربایجان و دبی و کشورهای اروپایی برای خوشگذرانی سر جای خود باقی بماند؟ چرا حج را قطع کنیم و پولش را به فقرا بدهیم؛ ولی پارتیها و عروسی های پر از ریخت و پاش و مهمانیهای میلیونی را ادامه بدهیم؟
پس عزیزان بدانید که پول حج، مانع صدقه و زکات نیست کسی که زکات بدهد اگر حج هم برود آن را ادا میکند و کسی که زکات بده نیست اگر حج هم نرود زکات نمیدهد و برای صدقه نیز همین طور میباشد.
بدون شک اگر تمام ثروتمندان جامعه امروز زکات مال خود را بدهند فقیری در جامعهی اسلامی باقی نمی ماند.
سکوت معنادار رسانه ای گروههای مسلح بلوچ در برابر جنایات صهیونیستها
کاتب: عبدالملک اربابی مکرانی
اگر گروههای سکولار و نژادپرستی چون BLA و سهاب و … خود را جدای امت اسلامی فرض کرده و در اختیار هر کافر سکولاری حتی هند و صهیونیستها قرار بگیرند امر عجیبی نیست اما برای گروههای مسلحی چون جیش العدل و انصارالفرقان که ادعای اسلامگرائی دارند اما همان مسیر این گروههای سکولار و مرتد را می روند جای تأمل و سوال دارد!
اینکه ثمره و سود فعالییتهای تبلیغی و نظامی این گروههای مسلح به ظاهر اسلامگرای بلوچ با هر تفکر و برداشت و مذهبی از اسلام که دارند به جیب آمریکا و صهیونیستها می رود امری بدیهی و آشکاری است که نیاز به تحقیق زیاد ندارد.
فقط کافی است نگاه کنی فعالیتهای نظامی این گروهها، به جهاد مردم فلسطین و حامیان جهاد فلسطین و به ضربه زدن به آمریکا به عنوان اصلی ترین حامی صهیونیستها خدمت می کند یا به ضرر جهاد فلسطین و حامیان جهاد فلسطین است و به آمریکا و صهیونیستها خدمت می کند؟!
به اسلامگرایانی که خواسته یا ناخواسته ثمره ی فعالیتهایشان در نهایت به جیب آمریکا و صهیونیستها می رود گفته می شود: «اسلام آمریکائی – صهیونی جدید».
گروههای مسلح به ظاهر اسلامگرای بلوچ گاه همزمان با اوج فشارهای نظامی و سیاسی آمریکا و صهیونیستها بر علیه جهاد فلسطین و حامیان آنها، تحرکات و فشار رسانه ای و نظامی خود بر علیه ایران به عنوان مهمترین حامی جهاد فلسطین را افزایش می دهند.
در این صورت سکوت معنا دار این گروهها در برابر جنایتهای صهیونیستها ریشه در جبهه ای دارد که در آن قرار گرفته اند و قادر نیستند موضع خود را به نفع جهاد فلسطین و امت اسلامی عوض کنند و به ناچار همان موضعی را در برابر جنایات صهیونیستها می گیرند که گروههای سکولار BLA و سهاب و امثالهم می گیرند .
د شریعت تحریف یا له مغرور متکبرانو سره جوړجاړی ؟! د مولوي عبدالحمید د “مرګ پر امریکا” په اړه د جنجالي څرګندونو په اړه څیړنه
کاتب . مُلا نور احمد (کوټه)
د ۱۴۰۳ کال د حوت په ۱۷ مولوي عبدالحمید په زاهدان کې د جمعې د لمانځه په خطبو کې د قرآن کریم آیتونو ته د روژې مبارکه میاشت په اړه اشاره وکړه.د نړۍ له هیوادونو سره د تعامل مسلي باندی خبري وکړي .هغه وویل چه “موږ باید نړیوال سره په تعامل په لاره کې واوسو. ولې د څو کلونو لپاره فلاني ته مرګ او فلاني ته مرګ وايو؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم چا ته مرګ نه دی ویلی، نه یهودانو ته، نه مشرکانو ته او نه نورو ته چې له ده سره په جګړه کې وو.
دا څرګندونې چې په حقیقت کې د «مرګ پر امریکا» او «مرګ پر اسرائیل» شعارونو ته اشاره کوي، له اسلامي اصولو او د اهل سنّت لارښوونو سره په ښکاره تضاد کې دي. دا خبرې نه یوازې دا چې د اسلام د دښمنانو په وړاندې د اسلام دریځ کمزوری کوي، بلکې د خاصو اهدافو له مخې د نبوي سنتو ښکاره تحریف هم په ډاګه کوي. د «مرګ پر کفارو» د شعار په اړه له دیني ارشاداتو سره د مولوي عبدالحمید د خبرو ضدیت.
د «مرګ پر امریکا» او «مرګ پر اسرایلو» د نه منلو په اړه د مولوي عبدالحمید څرګندونې چې دی یې د رسول الله صلی الله علیه وسلم د سیرت طریقې خلاف ګڼي، د قرانکریم له صریح آیتونو او اسلامي روایاتو سره په ټکر کې دي. په داسې حال کې چې د اسلامي ارشاداتو سره سم له کفارو او د اسلام له دښمنانو څخه برائت بېزاري د يو مهم اصل په توګه معرفي کړې دی، هغه دغه شعار د رسول الله صلی الله عليه وسلم د سیرت په ناسمه تفسیر او تعبير سره غيري شرعي ناروا بللی دی. د “مرګ پر امریکا” شعار او د نور متکبران د قرآني آیتونو ملاتړ لري. خدای په قرآن کې فرمایي:”وَ الَّذینَ کَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُم” (محمد، ۸) د دې معنی دا ده چې “په کافرانو باندې تباهي او تباهي وي ، او خدای د دوی عملونه باطل او تباه کړي دي.”د اهل سنّت علماوو د تفسیر له مخې ، د البحر المحیط په تفسیر کې ، دا جمله د کفارو د لعنت او تباهي معنی لري او د مسلمانانو د ایمان او عقیدې د تقویت لپاره دی. په دې برخه کې د “مرګ پر کافران” شعار هم په قرآن کې ریښې لري او په دیني تعلیماتو کې یو مشروع او مقبول شعار دی.
د مولوي عبدالحمید وینا د سنّت نبوي سره تضاد
مولوي عبدالحمید ادعا کوي چې رسول الله صلی الله علیه وسلم کفارو ته “مرګ” نه دی ویلي.خو په مستند روایتونو کې روایت دی چې رسول الله صلی الله علیه وسلم پر یهودانو نفرین لعنت ویلی او ویلي یې دي: “قاتَلَ اللهُ اليَهُودَ” (صحیح بخاری ۳۴۵۳) چې معنی یې “په یهودانو مرګ”دی په تفسیر او حدیث کې هم ویل شوي چې رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمایلي دي: قاتَلَ اللَّهُ الْيَهُودَ”یعني “خدای دې یهودیان ووژني تباه کړي ” (احمد ۲۱۶۰۴/ طبرانی ۴۹۰۷). دا عبارت چې په صحیح بخاري او د نورو اهل سنّت سرچینو کې ذکر شوې ده ، ښيي چې رسول الله (صلی الله علیه وسلم) د اړتیا په صورت کې د دین دښمنان ته نفرین لعنت کړي دي.په دې توګه ، د مولوي عبدالحمید ادعا چې “امریکا ته مرګ” جواز نه لري دا د نبوی سنت د اښکاره تحریف ګنل کیږي.
د مغرور متکبران جنایت کارانو په وړاندې د “مرګ پر امریکا” شعار مشروعیت
په قرآن کې څو آیتونه شته چې د کفارو او ظالمانو له منځه وړل یې او تباهي ذکر شوي دي. په شمول:
“قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَكْفَرَهُ” (عبس، ۱۷) د دې معنی دا ده چې “د انسان لپاره مرګ د هغه څه لپاره چې هغه کفر کوي” په معانا دي.
د دې آيتونو له مخې هغه کافران چې لاسونه يې د مسلمانانو په وينو کګړ دي.د لعنت او تباهي مستحق دي.امریکا او اسراییل،لکه د مجرمانو مشران په ټوګه د مسلمانانو په وړاندې، د دې آیتونو څرګند مثالونه دي او ” مرګ پر امریکا ” شعار د قرآن او اسلامي له تعلیماتو سره سم دی.
په پایله که نتیجه اخلو
د “مرګ پر امریکا” د شعار په اړه د مولوي عبدالحمید څرګندونې د اسلامي تعلیماتو د غلط تفسیر او د نبوي سنت د تحریف څخه رامینځته شوي دي. دا خبرې ، خواسته یا ناخواسته ، د اسلام د دښمنانو اهدافو په ګټه دي.اسلامي ټولنه باید د دې ډول غلط فهمیو په اړه هوښیار وي او اجازه ورنکړي چې اسلامي تعلیمات د نړيوالي متکبرانو په ګټه تحریف شي. د “مرګ پر امریکا” شعار نه یوازې سیاسي شعار دی ، بلکه یو دیني مستند او د قرآن او د نبوي سنّت دریځ هم دی چې د کفارو د ظلم او جنايت په وړاندې اړین و ضروری او حیاتي دی.
البته ، موږ د نصیحت په ټوګه وايو چه ښاغلی مولوي عبدالحمید د دې پر ځای چې د اسلام د دښمنانو د راضي کولو په لټه کې وي ، د الله تعالی د رضا په لټه کې شی.د اسلام د مخالفانو د رضایت لپاره د شریعت پر ضد خبرې کول به په دې دنیا او آخرت کې د خوښۍ پایله نه لري. ایا د امریکا ظلم ، تجاوز ، لوټ او تیري د قرآن د ظالمانو په پرتله خورا دروند او ناورین نه دی؟ نو د کفارو او یرغلګر څخه د برائت او د مسلمانانو په وړاندې د دښمنانو د تجاوز او لوټول. کوم چې د اسلام یو فطري مسله او اپتدای مسله ده او دا په ښاغلي مولوي عبدالحمید کي نه لیدل کیږي.
در حملات هماهنگ صهیونیستها و آمریکا و شرکای آنها به غزه و یمن گروههای مسلح بلوچ در کجا ایستاده اند؟
کاتب: براهندک بلوچ
همزمان با حملات مشترک آمریکا و انگلیس و سایر شرکای اسرائیل به یمن،
و همزمان با حملات وحشیانه ی اسرائییل به مردم غزه که تا کنون بیشتر از 450 مسلمان بی گناه اهل سنت قتل عام شده اند،
و همزمان با حملات حکومت جدید سوریه به حزب الله لبنان که باعث کشته و زخمی شدن نزدیک به یکصد نفر از طرفین شد،
گروهک جیش العدل پاکستان نشین هم با نشر کلیپی از پسر مولوی عمر سربازی و نشر بیانیه های مجزائی، مردم بلوچ را بر علیه دارالاسلام ایران به عنوان اصلی ترین و مهمترین حامی مجاهدین و مردم مظلوم اهل سنت غزه تحریک کرد و ایران را به انجام حملات نظامی تهدید کرد!
این یعنی اسلام آمریکائی – صهیونی جدید؛ یعنی اسلامی که با تفکرات مختلفی که دارد در نهایت در جبهه ی آمریکا و صهیونیستها قرار گرفته است و بر اساس اهداف و منافع آنها فعالیت دارد.
امروزه که جهان بار دیگر شاهد قتل عام و نسل کشی مردم مظلوم غزه با اسلحه های آمریکا و ناتو و توسط اسرائیل است، انتظار می رفت گروههایی که خودشان را حامی مظلومین و اهل سنت می دانند اگر جرئت بیان یک موضع صریح در برابر این جنایتکاران آمریکائی و صهیونیست و شرکای آنها در غزه را ندارند و قادر نیستند در حد یک بیانه هم ایین نسل کشی را محکوم کنند حداقل در جبهه ی آمریکا و صهیونیستها قرار نگیرند و بر علیه حامیان مردم فلسطین فعالیتی مخرب انجام ندهند و مثل خنجری مسموم و ستون پنجم میان مسلمین بر علیه مردم اهل سنت غزه عمل نکنند.
عبدالرحیم ملازاده یا همان ابومنتصر بلوچی یا صلاح الدین فاروقی که دارای تحصیلاتی در دانشگاه نجدی مدینه و دانشگاهای دمشق و لبنان هم هست و هم اکنون رهبریت جیش العدل را بر عهده دارد و گروهش به اصطلاح «ایدئولوژیک مبنا» است به خوبی میداند حکم شرعی قرار گرفتن در جبهه ی کفار اشغالگر اصلی بر علیه مومنین مجاهد (حتی با یک کلمه هم که باشد) چیست؟ چه رسد به اینکه در جنگ روانی یا مسلحانه تبدیل به بخشی از این جبهه ی کفار اشغالگر بر علیه مومنین آزادیخواه شود.
جهان سکولار کنونی برایش مهم نیست که چه بر سر مسلمین غزه می آید و در برابر این طرح جنایتکارانه ی آمریکا و اسرائیل در فلسطین غیر از محکوم کردنهای فرومالیته، عکس العمل مؤثری از خود نشان نمی دهد، شایسته نیست مسلمین هم به دلیل کینه و نفرت از مسلمین مخالف خود در جبهه ی این کفار اشغالگر قرار بگیرند و مومنین باید در عمل هم اهل عدالت باشند نه فقط در سخن چنانچه الله جل جلاله می فرماید:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كونوا قَوّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ ۖ وَلا يَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعمَلونَ (مائده/8) ای مؤمنان ! بر ادای واجبات خدا مواظبت داشته باشید و از روی دادگری و عدالت گواهی دهید ، و دشمنانگی قومی شما را بر آن ندارد که ( با ایشان ) دادگری و عدالت نکنید . دادگری و عدالت کنید که عدالت و دادگری ( به ویژه با دشمنان ) به پرهیزگاری نزدیکتر (و کوتاهترین راه به تقوا و بهترین وسیله برای دوری از خشم خدا) است . از خدا بترسید که خدا آگاه از هر آن چیزی است که انجام میدهید .
امروز قرار گرفتن عملی در جبهه ی حامیان غزه یا جبهه ی دشمنان غزه معیار و محک ساده ای است برای راستی آزمائی سخنان کسانی که ادعای عدالت دارند.
به نظر شما جیش العدل در کدام جبهه قرار گرفته و در تبلیغات خود مبنی بر داشتن عدالت تا چه اندازه صادق است؟
جهاد شرعی امارت اسلامی افغانستان و فتنه گری جیش العدل بلوچ
کاتب: عبدالملک اربابی مکرانی
از رسول الله صلی الله علیه وسلم دربارهٔ شخصی پرسیده شد که از روی شجاعت میجنگد و از روی تعصب میجنگد و از روی ریا میجنگد، اینکه کدامیک در راه الله است؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «مَنْ قَاتَلَ لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللهِ هِيَ الْعُلْيَا، فَهُوَ فِي سَبِيلِ اللهِ» هرکه برای آن بجنگد که کلمهٔ الله برتر باشد، او در راه الله [جنگیده] است.[1]
برتری کلمه ی الله یعنی شریعت الله و هر آنچه در امور عرفی که موافق شریعت الله باشد برتر شود. نگاه کنیمی در نتیجه ی اقدامات جیش العدل غیر از ناامنی و دزدی و … چه چیزی برتر شده است؟
به صورت مشخص در مورد حمله جیش العدل به بنیاد مسکن چابهار و ترور کارمند بنیاد مسکن که نهادی غیر مسلح و خدمت رسان مدنی است باید گفته شود که راه تخریب و ترور در این زمینه نمی تواند دردی از دردهای مردم را درمان کند.
بر این اساس است که می بینیم امارت اسلامی افغانستان در دوران جهاد وحاکمیت 5 ساله ی مُلا محمد عمر رحمه الله و در دوران 20 ساله ی جهاد با آمریکا و متحدین آمریکا و مزدوران داخلی آمریکا هرگز به کارمندان افغانی و یا حتی نهادهای خدمت رسانی خارجی که واقعا به امور انسان دوستانه و ساختن پل یا جاده یا بیمارستان و غیره مشغول بودند هیچ آسیبی نرساند بلکه آنها را تشویق به خدمت رسانی بیشتر به مردم می کرد و اگر عیب و ایرادی هم داشتند از کانالهای مختلف مردمی و تبلیغ سعی در اصلاح این عیبهای آنها می کرد.
امارت اسلامی افغانستان به مردم افغانستان نشان داد که واقعا دلسوز مردم افغانستان است و دنبال کوچکترین راهی است که بتواند به این مردم خدمت کند؛ اما بلوچهای به ظاهر اسلامگرا و یا ملی گرای ما چکار کرده اند؟
این بلوچها نه تنها در ایالت بلوچستان پاکستان بلکه در ایران هم حتی پنجابی های هم مذهب خود را که مشغول کارهای مکانیکی و ساختمانی و … هستند صرفا به دلیل پنجابی بودن ربوده و شکنجه کش می کنند حالا چه رسد به سایر قومیتها و مذاهب را.
جیش العدل هم به بهانه ی تخریب منازلی غیرقانونی در حاشیه شهرها به اداره ای حمله کرده وفردی را ترور کرده که وظیفه ی این نهاد و افراد این نهاد تنها سروسامان دادن به وضعیت مطلوب روستاها و شهرسازی است و در هر کشورکافر یا مسلمانی چنین سروسامان دادنی جهت جلوگیری از تلفات احتمالی ناشی از زلزله و سیل و خدمت رسانی مناسبتر مورد توجه و تأئید است.
جیش العدل قصد دارد با این اقدام خود را حامی مردم بلوچ نشان دهد اما هر عقل سلیمی به سادگی می داند که جیش العدل تنها دنبال توجیه فتنه گری های خود با نام قوم بلوچ است و در عرض این چند سال فعالیتی که داشته کوچکترین خیری برای مردم بلوچ نداشته غیر از شر ناامنی و ترورهای کور و آدم ربائی و ناامن شدن جاده ها و دزدی و گردنه گیری و…. و این یعنی جنگ او فی سبیل الله نیست.
امارت اسلامی افغانستان در راه الله جهاد می کرد و به مردم خدمت می کرد و مردم هم با چشم سر این حقیقت را می دیدند اما جیش العدل با نام بلوچ و فی سبیل آمریکا و شرکای منطقه ای آمریکا جنگ می کند به همین دلیل مردم با چشم سر فقط از آن تخریب و ناامنی می بینند و مشتی شعار احساساتی قومیت گرایانه و مذهبی.