قومگرائی شیطان را از ملائکه ای مقرب تبدیل کرد به ….

قومگرائی شیطان را از ملائکه ای مقرب تبدیل کرد به ….

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

شیطان با عبادتهای خود به چنان جایگاهی رسیده بود که مستقیماً با الله صحبت می کرد اما زمانی که به او گفته شد که به آدم سجده کن، سرپیچی کرد و تنها با سرپیچی آگاهانه و عمدی و اختیاری  از یک حکم الله، تبدیل شد به یک کافر رانده شده از رحمت الله.

الله می فرماید:  وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ  ‏(بقره/34)  ‏و هنگامی (را یادآوری کن) که به فرشتگان گفتیم : برای آدم سجده  ببرید . همگی سجده بردند جز ابلیس که سر باز زد و تکبّر ورزید، و ( به خاطر نافرمانی و تکبّر ) از زمره کافران شد .‏

دلیل سرپیچی شیطان از این حکم الله چه بود؟ قویمت گرائی و نژادگرائی. الله فرمود: قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ (اعراف:12) خدا فرمود: چه چیز تو را مانع از سجده (آدم) شد که چون تو را امر کردم نافرمانی کردی؟ پاسخ داد که من از او بهترم، که مرا از آتش و او را از خاک آفریده‌ای.

بله، نژادگرائی و برتر دانستن خود از دیگران شیطان را دچار تکبر و غرور بی جا کرد و این غرور بیجا باعث شد از این حکم الله سرپیچی کند و با سرپیچی آگاهانه و عمد یو اختیاری از این حکم الله به همین سادگی جزو کفار شود.

به نظر شما یک سکولارلگور سرمچار از چند حکم شریعت الله آگاهانه و عمدی و اختیاری سرپیچی می کند و تابع قوانین کفری سکولاریستی می شود؟

پس هر ملی گرای قوم گرای سکولاری که برای نژاد دعوت می کند و آگاهانه و عمدی و اختیاری قوانین شریعت الله را کنار می زند یک شیطان و بسیار بدتر از شیطان است.

یک بلوچ لگور سرمچار که نزدش یک بلوچ ذگری از یک مومن فارس و پنجابی و افغان بهتر است دقیقاً بسیار بدتر از شیطان است چون شیطان یک کافر را بهتر از یک مومن نداست بلکه خودش را به عنوان یک مومن مقرب بهتر از یک مومن دیگر می دانست.

به مناسبت کشته شدن نیروهای BLA بلوچ توسط ایران و پاکستان: چرا باید از مرگ انسان فاجر اظهار خوشحالی کرد؟

به مناسبت کشته شدن نیروهای BLA بلوچ توسط ایران و پاکستان: چرا باید از مرگ انسان فاجر اظهار خوشحالی کرد؟

به قلم: مولوی نذیر احمد بلوچ

دیروز که خبرهایی مبنی بر جنگ ایران و پاکستان با مرتدین سکولار بلوچ BLA نشر شد دسته ای از برادران در جمعی در سراوان، از کشته شدن این سکولاریستهای جنایتکار بلوچ اظهار خوشحالی کردند، چند نفر با تعجب به این واکنش آنها نگاه می کردند.

البته بسیار دیده شده که مومنی به خاطر هلاکت یک کافر سکولار یا یکی از مرتدین محلی اظهار خوشحالی می کند و جاهلین به او ایراد می گیرند؛ اما لازم است بدانیم سنت است که انسان مسلمان به خاطر به هلاکت رسیدن شخص فاجر ابراز خوشحالی و خرسندی کند حالا چه رسد به مرگ یک سکولار چنایتکار کافر اصلی یا مرتد محلی.

عَنْ أَبِي قَتَادَةَ بْنِ رِبْعِيٍّ ، أَنَّهُ كَانَ يُحَدِّثُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مُرَّ عَلَيْهِ بِجِنَازَةٍ ، فَقَالَ : ” مُسْتَرِيحٌ أَوْ مُسْتَرَاحٌ مِنْهُ ” ، فَقَالُوا : يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الْمُسْتَرِيحُ ، وَمَا الْمُسْتَرَاحُ مِنْهُ ؟ فَقَالَ : ” الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ يَسْتَرِيحُ مِنْ نَصَبِ الدُّنْيَا وَأَذَاهَا إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ تَعَالَى ، وَالْمُسْتَرَاحُ مِنْهُ : الْعَبْدُ الْفَاجِرُ يَسْتَرِيحُ مِنْهُ الْعِبَادُ ، وَالْبِلادُ ، وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ .[1]

جنازه ای را به سمت قبرستان می بردند؛ پیامبر ﷺ فرمودند : آسوده شد یا آسوده رساند؟!

مردم پرسیدند : مقصودتان چیست ای پیامبر خدا؟!

فرمود : شخص مؤمن از رنج و آزار دنیا نجات می یابد ؛ اما شخص گناهکار ، مردم و مناطق و درختان و جانداران از مرگش  آسوده می شوند!

پس مرگ ، آغاز آسودگی و شادمانی ابدی است و خطرناک نیست؛ آن چه مرگ را تلخ می کند نافرمانی آفریدگار و آلوده کردن خود به گناهان است؛ پس از گناه ، بترسیم نه از مرگ!

مومنین هم باید از مرگ مجرمین خوشحال شوند، خلیفه المؤمنین ابوبكر صديق رضي الله عنه رحمت الله متعال بر او باد  وقتی خبر کشته شدن مسیلمه کذاب به او رسید، از خوشحالی به سجده رفت…!

آیا شایسته نیست ما هم به خاطر هلاکت مرتدین سکولار منطقه ی خود سجده ی شکر ادا کنیم؟ حتی اگر این مرتد سکولار را یک گاو کشته باشد یا توسط سایر مرتدین به هلاکت رسیده باشد و یا با بیماری ایدز و طاعون و… مرده باشد و یا مسلمانی او را کشته باشد؟!

ما بدون شک به کشته شدن این جنایتکارانی که تا کنون صدها بلوچ مسلمان خود را ترور کرده اند و یا پنجابی ها و پشتوهای مسلمان را صرفا به خاطر نژادشان می کشند خوشحالیم.  


[1]  بخاری 6512/ مسلم 950

پیامی به مناسبت درگذشت ماموستا حاج ملا هادی حق شناس از مبلغین اخوان المسلمین در سیتان و بلوچستان و خراسان جنوبی

پیامی به مناسبت درگذشت ماموستا حاج ملا هادی حق شناس از مبلغین اخوان المسلمین در سیتان و بلوچستان و خراسان جنوبی

کاتب: (محمد صدیق دهواری 16/8/1403)

مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَالٞ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيۡهِۖ فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبۡدِيلٗا [الأحزاب: 23]
*دریافت خبر درگذشت ماموستا حاج ملا هادی حق شناس از شخصیت‌ها و علمای بارز و اندیشمند خطه کردستان که عمر با برکت خویش را درراه خدمت به دین و تدریس و تربیت شاگردان بارز و فرزندان عالم سپری نمود، مایه تأسف و تأثر گردید.*
*ماموستا حاج ملا هادی حق شناس در بیان اندیشه‌ها و آراء و نظریات خویش از ملامت هیچ ملامتگری نهراسید و به آنچه اعتقاد و باور داشت خالصانه بیان و دفاع می‌کرد بی‌گمان صراحت کلام و گفتار ایشان خوشایند بسیاری نبود و مظلومانه و غریبانه به خاک سپرده شد*
ماموستا ملا قادر قادری امام جمعه معزز پاوه که در محضرش تلمذ نموده است در کتاب خاطرات خویش به بیان برخی از ویژگی‌های فکری ایشان و عضویت ماموستا ملأ هادی حق شناس در شورای فتوای در امور اورامانات در مردادماه 1361 که برای رفع معضلات اجتماعی همچون عدم مهریه‌های سنگین و جلوگیری از ازدواج بی‌رویه در کنار برخی مسائل دیگر تشکیل‌شده بود اشاره نموده است
*زنده‌یاد فقید ماموستا جلال حق شناس فرزند ایشان نیز از علمای بارز و دعوتگران اندیشه اخوان المسلمین بود و برای تقویت فکری و تشکیلاتی اخوان المسلمین بلوچستان رنج سفر و غربت را تحمل نمود و در کنار درب خروجی مسجد مکی به خیابان خیام زاهدان در دهه شصت کتابفروشی با نام کتابفروشی مکی دایر نمود و با همفکری و همراهی شیخ انور دهواری و دیگر دعوتگران اخوان المسلمین به فعالیت پرداخت*
این‌جانب از طرف خود و شاگردان استاد جلال حق شناس رحمه الله در استان‌های سیستان و بلوچستان و خراسان و همچنین برادر بزرگوارم شیخ انور دهواری این مصیبت را صمیمانه به خانواده معظم و فرزندان و ماموستا ملا محسن نعمتی و شاگردان و علمای و مردم خطه کردستان تسلیت می گوییم و از خداوند متعال علو درجات و برای بازماندگان صبر جزیل مسألت داریم

فرقه جیش العدل از کشته شدن 12 عضو خود در حملات هوایی مشترک پاکستان و ایران خبر داد

فرقه جیش العدل از کشته شدن 12 عضو خود در حملات هوایی مشترک پاکستان و ایران خبر داد

کسانی که در پناه دشمنان قرار می گیرند و به این دشمنان دل می بندند اگر این ارباب کاری برایشان نداشته باشد یا سود فروختن آنها بیشتر از هزینه ی نگهداری آنها باشد معمولا طی معاملاتی فروخته و واگذار می شوند.

فرقه های ایرانی پاکستان نشین که سالها زیر پرچم امنیتی پاکستان به سربرده اند نیز از این قاعده مثتثنی نیستند.

بر اساس گزارش ها فرقه اهل بغی جیش العدل می گوید که 12 عضو این گروه در حمله هوایی مشترک ایران و ارتش پاکستان در منطقه مرزی سراوان استان سیستان و بلوچستان کشته شده است.
فرقه اهل بغی جیش العدل در بیانیه‌ای گفته که حوالی ساعت هشت شب گذشته ارتش پاکستان و ایران حملات هوایی در منطقه مرزی سراوان انجام داده که در پی آن 12 عضو آنان کشته و 4 تن دیگر زخمی شدند.
فرقه اهل بغی جیش العدل در بیانیه‌ای اعلام کرده: “در این حمله هوایی 2 تن از فرماندهان سازمان به نام های مولانا حافظ “ابراهیم سابکزئی” با هویت سازمانی “حافظ حسان” و “فقیرمحمد محمد زهی” با هویت سازمانی “امیر عمر” نیز به قتل رسیده اند.”

این فرقه ها غیر از قتال الفتنه و نابودی خودشان و نا امن کردن استان و فرار سرمایه ها از استان و کمک به دامن زدن به فقر مردم کاری جهت خدمت به ملت بلوچ نکرده اند.

جوانان نباید وارد چنین دام و مردابی شوند.

ای اهل جماعت بلوچ با تجاربی که داریم با تکیه بر الله تو هم حرکت کن

ای اهل جماعت بلوچ با تجاربی که داریم با تکیه بر الله تو هم حرکت کن

به قلم: نذیر احمد بارکزایى

کمتر جامعه ای در ایران هست که به اندازه قوم حنفی مذهب بلوچ تجربه جماعت تبلیغ و فعالیتهای داوطلبانه ی عمومی تبلیغی را داشته باشد. پس ای بلوچ اهل سنتی که اهل جماعت هم شده ای و از فرقه بازی و تفرق گروههای مسلح و غیر مسلح خودت را نجادت داده ای، با وجود مشکلات حتی جانی که وجود دارد باز به اندازه توانت به پا خیز و منهج اهل سنت و جماعت را زنده کن حتی اگر در فضای مجازی و جنگ روانی بر علیه احزاب سکولار و مرتد و فرقه های مسلح و غیر مسلح اهل بدعت بوده باشد .

ای بلوچ اهل سنتی که اهل جماعت هم شده ای فریب زندگی دنیا را نخور و برای سرافرازی اسلام تلاش کن و به فاسقانی که هرگز برای رضای الله هزینه نداده اند و تنها در فکر شکم پروری و گنده گوئی رسانه ای و بدعی هستند اهمیت نده، و آن عهدها و پیمانها را به خاطر بسپار و آن راهی را که همیشه آرزوی آن را داشتی دنبال کن و خودت را از این دنیا نجات ده، ما برای همیشه در این دنیا  نخواهیم بود که این دنیا زودگذر است و به الله سوگند که زودتر از آنچه که فکر کنی میگذرد

نگاه کن و ببین که صادقین در راه الله سبحانه و تعالی به دیدار الله شتافتند، چیزی برای یادآوری آنها باقی نمانده مگر آثاری که گواه اعتقاد عمیق آنها به اهل سنت و سپس اهل جماعت شدن آنهاست و سخنان صادقانه ای که از دهانشان بیرون می آید آن چیزی را که گرانبها  بود رها کرده و با عزم راسخ و شوق به شریعت الله سبحانه و تعالی  به سوی الله شتافتند .

دل از درد فراق به یاد آنها می شکند ولی چشمها از وعده ای که الله سبحانه و تعالی به آنها داده سرشار از اشک و شوق میشود:إِنَّ اللّٰه اشترىٰ من المؤمنين أنفُسهم وأموالهم بأنَّ لهمُ الجنَّة يُقاتلون في سبيل اللّٰه فيَقتلُون ويُقتلُونَ وعدًا عليه حقًّا في التَّوراة والإنجيل والقُرآن ومن أوفىٰ بعهدهِ من اللّٰه فاستبشِروا ببيعِكمُ الَّذي بايَعتُم به وذلك هو الفَوزُ العظيم.(توبه/111)

پس در ضمن اهل جماعت شدن به حرکت و جهاد برای تعالی کلمه طیبه با جان و مالت ادامه بده برای رضایت الله سبحانه تعالی حتی اگر خودت بودی تنها مثل ابراهیم و به الله پناه ببر ﴿وَلَن تَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا﴾  و هــرگز پناهـگاهی جـز او نمی‌یابی.( الكهف | ٢٧)

پس ای برادر مسلمان بلوچم با توکل بر الله و  امید به اینکه حمایت و پشتیبانی الله را با اهل جماعت شدن به دست آورده ای که:إنَّ اللَّهَ لا يَجْمَعُ أمَّتي عَلَى الضَّلَالةٍ ويدُ اللَّهِ على الجماعةِ.[1] «يَدُ اللهِ مَعَ الجَمَاعة.[2] بدون شک الله امت مرا بر سرگردانی و گمراهی جمع نمی‌کند و دست الله با (بر) جماعت است، با دو جبهه ی مخرب احزاب سکولار و مرتد و همچنین با فرقه های مختلف اهل بغی و متفرقی چون جیش العدل و الفرقان و… وارد مبارزه ای دامنه دار شو و اجاره نده بیشتر از این مردم مسلمان و ستمدیده ما را قربانی تفکرات و برنامه های توهمی خود کنند و به سوی هلاکت ببرند چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: إِنَّمَا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمُ الْفُرْقَةُ.[3] در حقیقت آنچه که امت‌های پیش از شما را هلاک ونابود گردانید جدائی و تفرق (از جماعت مومنین) بود.

نگاه کن این احزاب سکولار و این گروهها و احزاب و دسته ها و فرقه های مسلح به ظاهر اسلامگرا با پشتوانه آمریکا و حکومت سکولار چرکستان چگونه ملت ما را متفرق و چند دسته کرده و به جان هم انداخته اند؟


[1] الألباني، الذب الأحمد 11- صحيح الجامع 1848- صحيح الترمذي 2167 / ابن ابی عاصم (80)، طبرانی و لالکائی.

[2]– ترمذی (2166)، طبرانی و ابن ابی عاصم.

[3] مسند أحمد 1539

اگر تنها هم بودی و گمنام باز مومنین را بر علیه دشمنان سکولار و اهل تفرق تحریک کن

اگر تنها هم بودی و گمنام باز مومنین را بر علیه دشمنان سکولار و اهل تفرق تحریک کن

به قلم: محمد اسامه

الله جل جلاله می فرماید: وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ ۚ (نساء:164) ہم نے اُن رسولوں پر بھی وحی نازل کی جن کا ذکر ہم اِس سے پہلے تم سے کر چکے ہیں اور اُن رسولوں پر بھی جن کا ذکر تم سے نہیں کیا ہم نے.

خداوند در قرآن شرح حال تعداد کمی از پیامبران را آورده است و شرح حال بسیاری از پیامبران را ذکر نکرده است در حالی که در امتی پیامبری وجود داشته است و به تعداد تمام امتی های تاریح بشریت پیامبر وجود داشته است چنانچه الله جل جلاله می فرماید: وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ (نحل:36) اور بیشک ہر امت میں ہم نے ایک رسول بھیجا کہ (اے لوگو!) اللہ کی عبادت کرو اور طاغوت سے بچو تو ان میں.

پس برای دعوت دین باید به ایمان و قیامت و مسئولت و وظیفه ی خود اهمیت بدهیم و جهت خدمت به دین الله و بندگان الله که دو امانت در دستان ما هستند لازم نیست که معروف و شناخته شده باشیم، همینکه کارمان درست و صحیح باشد و الله سبحانه و تعالی از آن آگاه، کافیست!

کسانی که سعی می کنند جهت مقبولیت نزد مردم سخنانی بگویند یا کارهایی انجام دهند که عوام پسند باشد و در عوض الله را زا خود ناراضی می کنند مسیر را اشتباهی می روند، راضی کردن مردم با سخنانی هیجانی مخالف منهج صحیح اسلامی به قیمت ناراضی کردن الله واقعاً خطرناک و تاسف بار است .

ما نمی توانیم جلو مولوی های رسانه ای را بگیریم که از انواع قدرتها در جامعه برخوردارند و با سخناین جاهلانه و احساسی و بر خلاف منهج صحیح اسلامی در حال نگه داری عده ای برای خود هستند و سعی دارند از شهرت بیشتری برخوردار شوند تا هم نامی داشته باشند و هم نانی، بلکه می توانیم همچون پیامبرانی که اسمی از آنها در قرآن نیامده تنها به وظایف شرعی خود فکر و عمل کنیم و برای الله اخلاص داشته باشیم .

امروزه سکولاریستها و فرهنگ سکولاریستی تا سر سفره های بسیاری از خانواده های ما نفوذ کرده است و این وظیفه ای اصلی و اولویت اولی ماست که با منهج صحیح اسلامی مسلمین را در برابر این خطر بزرگ مسلح و تحریک کنیم هر چند مولوی ها و مُلاهای دیگر خودشان را به مسائل دیگری سرگرم کرده باشند و از این وظیفه ی مهم سکوت کرده باشند.

اهل تفری هم که اهل جماعت برایشان نوعی تهمت و عیب شده است نیز آفتی متعلق به این قرن هستند که باید به شیوه ی صحیح آن درمان شوند و مردم را از پیوستن به آنها پرهیز داد چون رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز می فرماید: إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِي بِالْجَمَاعَةِ. و در جای دیگری می فرماید: وَأَنَا آمُرُكُمْ بِخَمْسٍ اللَّهُ أَمَرَنِي بِهِنَّ: (و من شما را به ۵ چیز که  الله من راه به آنها امر کرده، امر می کنم:) السَّمْعُ وَالطَّاعَةُ وَالْجِهَادُ وَالْهِجْرَةُ وَالْجَمَاعَةُ (شنیدن، اطاعت کردن، جهاد، هجرت، و جماعت) فَإِنَّهُ مَنْ فَارَقَ الْجَمَاعَةَ قِيدَ شِبْرٍ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ عُنُقِهِ (هرکس به اندازه  یک وجب از جماعت دور شود، یقینا طناب اسلام را از گردنش باز کرده است) إِلَّا أَنْ يَرْجِعَ،(مگر اینکه (به جماعت) برگردد) وَمَنْ ادَّعَى دَعْوَى الْجَاهِلِيَّةِ فَإِنَّهُ مِنْ جُثَا جَهَنَّمَ، (و کسی که [در زمان اسلام] به جاهلیت دعوت کند، توده خاکی از جهنم می شود.) فَقَالَ رَجُلٌ: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَإِنْ صَلَّى وَصَامَ؟ (مردی پرسید: یارسول الله، واگر نماز بخواند و روزه بگیرد؟) قَالَ: وَإِنْ صَلَّى وَصَامَ، فَادْعُوا بِدَعْوَى اللَّهِ الَّذِي سَمَّاكُمْ الْمُسْلِمِينَ الْمُؤْمِنِينَ عِبَادَ اللَّهِ.[1] رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: حتی اگر نماز بخواند و روزه بگیرد، پس ای بندگان الله به سوی خداوند دعوت کنید، خدایی که شما را مسلمانان مؤمن نامیده است.

پس در دارالاسلام ایران و امارت اسلامی افغانستان اهل جماعت باش و مردم را از اهل تفرق پرهیز بده هر چند گمنام بودی و تنها.


[1]   صحيح الترمذي2863

بیانیه ی جمعی از طلاب، دانشجویان، معلمین، پژوهشگران، کارمندان و معتمدین و سرداران سیستان و بلوچستان در حمایت از عملیات امنیتی کشور در استان

بیانیه ی جمعی از طلاب، دانشجویان، معلمین، پژوهشگران، کارمندان و معتمدین و سرداران سیستان و بلوچستان در حمایت از عملیات امنیتی کشور در استان

بسم الله الرحمن الرحیم

الله جل جلاله می فرماید: وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (انفال/25) ‏خویشتن را از بلا و مصیبتی به دور دارید که تنها دامنگیر کسانی نمی‌گردد که ستم می‌کنند (بلکه اگر جلو ستمکاران گرفته نشود، خشک و تر به گناه آنان می‌سوزد) و بدانید که الله دارای کیفر سخت و مجازات شدید است.‏

ترورهای کور و ناامنی بی وقفه ی تولید شده توسط گروهکهایی که پاکستان تحت سلطه ی آمریکا و اسرائیل را مامنی برای خود کرده اند و هر چند وقت یکبار مردم استان و کشور را با مرگ یکی یا چند نفر از عزیران داغدار می کنند غیر قابل تحمل شده است.

اگر نظام سکولار جهانی با استانداردهای دوگانه ی خود به همراه گروه منافقین و فریب خورده های داخلی از مرگ مشکوک یک فاحشه چندین ماه سروصدا برپا کردند و کشور را به اغتشاش کشیدند اما از قتل فجیع آشکار و معلوم سربازان این مملکت که فرزندان همین مردم هستند سکوت کرده اند، ما نباید به سادگی از کنار این خیانت آشکار سکوت کنیم.

 گروههایی چون جیش العدل و انصارالفرقان و غیره آشکارا اعلام می کنند که ما در فلان مکان فلان سرباز و نیروی حافظ امنیت مردم را کشتیم یا گردنه گیرهای معتادی چون گروه اسماعیل شه بخش مهندسین این ممکلت را گروگان گرفته و آشکارا از این گروگانگیری فیلمبرداری و پخش می کنند اما خیزشی حتی در حد اغتشاش «زن، هرزگی، فاحشگی» در جامعه سازماندهی نمی شود.

عدم شکل‌گیری و عدم گسترده شدن اعتراضات و تجمعات مردمی و واکنش فراگیر مردمی در برابر این فجایع گروهکهای بلوچ پاکستان نشین به کم کاری و سهل انگاری ما بر می گردد نه مردم، چون مردم بلوچ ما مردمی شریف، قهرمان و خواهان امنیت و رفاه و ترقی جامعه و دوستدار کشور خود هستند و نیاز دارند توسط بزرگان خود در این راستا بسیج و سازماندهی و هدایت شوند.

در کنار این، وظیفه ی ما و عموم مردم، حمایت و همسو بودن با اقدامات امنیتی کشور در برابر این گروهکها و گردنه گیرها و دزهاست؛ اقدامات امنیتی که با اهداف و آرزوهای ما برای جامعه کنونی و آینده ی فرزندانمان همسو است و ارتباط مستقیمی دارد و می تواند گام بلندی در مسیر نابودی ناامنی در استان و حرکت صحیح و تدریجی در مسیر آبادانی و ترقی استان شود.  

بر این اساس، ما جمعی از طلاب، دانشجویان، معلمین، پژوهشگران، کارمندان و معتمدین و سرداران سیستان و بلوچستان ضمن حمایت از این عملیات امنیتی فراگیر در استان، از مردم شریف سیستان و بلوچستان و بخصوص روستائیان هم می خواهیم که در حد توانی که دارند با نیروهای امنیتی و انتظامی در ریشه کن کردن این مفسده جویان سرسپرده، همکاری های لازم را داشته باشند.

از همه ی مردم بزرگوار ایران هم می خواهیم تا با حمایت از مردم ستمدیده ی بلوچ و تامین امنیت و صیانت از آرامش و جلوگیری از جنایات این گروهکها در سیستان و بلوچستان به عنوان هدفی برگشت ناپذیر، واکنش شرعی و میهنی نشان دهند و این بخش از کشور را تنها نگذارند و در «عمل» به کمک قوم رنج دیده ی بلوچ بشتابند و در کنار نیروهای امنیتی و انتظامی و نظامی کشور، آخرین گامها را برای نابودی این غده های سرطانی در استان بردارند. ان شاء الله.

نسألُ اللّهَ الثبات و العافية و حُسنِ العملِ قبل الممات وحُسنِ الخاتمة عند الممات.

14 آبانماه 1403ش

مزاران لگور چه نگرشی در مورد قرآن و احادیث رسول الله و فقه 4مذهب دارند؟

مزاران لگور چه نگرشی در مورد قرآن و احادیث رسول الله و فقه 4مذهب دارند؟

به قلم: بالاچ عُمَرزهی

مزار یعنی کسی که بدون توجه به نتیجه جانش را جاهلانه هدر می دهد و مثل اعراب سکولار دوران جاهلیت به خاطر مسائل قومیتی و عصبیت و چراگاه و … جنگی جاهلانه و مرگی جالانه دارد چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: من قاتل تحت رايةٍ عَمِيَّةٍ ، يغضبُ لعَصَبِيةٍ ، أو يَدْعُو إلى عَصَبِيَّةٍ ، أو ينصرُ عَصَبِيَّةً ، فقُتِلَ ، فقَتْلُه جاهليةٌ (مسلم: 1848) کسی که زیر پرچمی بدون هدف(صحیح) و کورکورانه بجنگد، بنابر تعصب خشم بگیرد یا به سوی قوم گرایی فراخواند یا از روی تعصب یاری رساند و در این مسیر کشته شود مرگ او بر جاهلیت آمده است.

لگور هم یعنی کسی که به دین و فرهنگ اسلامی مردم خودش و سپس به سرزمین اسلامی مسلمین به نفع کفار سکولار جهانی و منطقه ای خیانت می کند.

پس مزار سکولاری که با حمایت آمریکا و از کانال پاکستان در برابر ملت مسلمان خود ایستاده است یک مزارلگور است.

مزار لگور، قرآن و سنت صحیح و فقه 4 مذهب را جوابگوی عصر حاضر نمی دانند و در محفلهای خود از آن به عنوان ارتجاع تعبیر می کنند! اما در حقیقت این کفر گویی ریشه در عقاید سکولاریستی آنها دارد و تمام سکولاریستها در تمام سرزمینها همین را می گویند.

شریعت اسلام قانون زندگی درونی و ظاهری انسانهاست و اعلان خداوندی تا روز قیامت برای اداره ی زندگی انسانهاست و برترین نظام زندگی است.

مزاران لگوری که در میان مردم جرئت ندارد به صراحت عقاید خود را بیان کنند گاه می گویند شریعت اسلام برای 1400 سال پیش خوب بوده اما برای الان نه! یا می گویند آمریکا و سایر قدرتهای بزرگ اجازه ی اجرای شریعت را نمی دهند پس آنرا کنار بگذاریم و قوانین سکولاریستی را اجرا کنیم که مورد رضایت آمریکا و انگلیس و سایر قدرتهای سکولار جهان است و یا اگر نتوانستند با این حیله ها جوانان را فریب دهند در آخرین دامی که پهن می کنند می گویند: فعلاً چیزی در مورد آینده نگوئیم فعلاً فقط با هم متحد شویم و بر بحث سر اینکه چه نظامی بیاید را بگذاریم برای بعد از پیروزی!

این بزرگترین دامی است که مزاران لگور سکولار که به قومیت و ناسیونالیسم چنگ زده اند جهت بسیج جوانان و مردم عوام جاهل از آن استفاده می کنند.

فریب نخور، این سکولاریستها از اساس با قوانین شریعتهای آسمانی دشمنی دارند و برایشان فرقی ندارد که مذهب شما چه باشد. 

البته دور ریختن این مزاران لگور سکولار به معنی نزدیک شدن به فرقه های به ظاهر اسلامگرای اهل تفرقی نیست که اینها هم از کانال پاکستان و با چراغ سبز آمریکا در حال «قتال الفتنه» با دارالاسلام ایران هستند؛ چون هر دو به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به یک ارباب خدمت می کنند اما یکی با شعارهای سکولاریستی و آن یکی با شعارهای به ظاهر اسلامگرایانه و جهادی.

سخنگوی فراجا دارالاسلام ایران اعلام کرد سرکرده گروه مجری حادثه تفتان کشته شد

سخنگوی فراجا دارالاسلام ایران اعلام کرد سرکرده گروه مجری حادثه تفتان کشته شد

سخنگوی فراجا گفت:

دقایقی پیش سرکرده تروریست های حاضر در صحنه توسط واحد ضد تروریست پلیس طی عملیات پیچیده اطلاعاتی شناسایی و به درک واصل شد.

طی ۲۴ ساعت اخیر دو نفر دیگر از تروریست ها بازداشت شدند که یکی از آنها همان فردی است که با رزالت تمام از صحنه تصویر برداری کرده که به سزای عملش خواهد رسید. شش نفر هم که تروریست ها را پشتیبانی میکردند طی ۲۴ ساعت گذشته دستگیر که آنان به شهادت تعدادی از عزیزانمان در طی سالیان گذشته اعتراف کردند.

احیاء فقه الدعوه» میان حجت‌الاسلام امام محمد غزالی رحمه‌الله و داعی و نظریه‌پرداز معاصر: استاد محمد احمد الراشد رحمه‌الله (نقطه مشترک میان این دو)

بسم‌الله الرحمن الرحیم
«احیاء فقه الدعوه» میان حجت‌الاسلام امام محمد غزالی رحمه‌الله و داعی و نظریه‌پرداز معاصر: استاد محمد احمد الراشد رحمه‌الله (نقطه مشترک میان این دو)

کاتب: محمد خیر رمضان یوسف

مترجم: محمد صدیق دهواری


امام محمد غزالی رحمه‌الله در دوره سلجوقیان، هم‌زمان با جنگ‌های صلیبی علیه حکومت اسلامی زیست.
امام متوجه پراکندگی فکری و اختلاف نظر در میان طبقه تحصیل‌کرده روشنفکر جامعه اسلامی شد و از سوی دیگر هم‌زمان گروه‌های باطنی تقویت‌شده بودند و نیرنگ‌های خود را آشکارا بیان می‌داشتند تا اینکه نظام الملک وزیر سلجوقی را کشتند
علوم فلسفی و زیرشاخه‌های آن در جامعه اسلامی گسترش‌یافته بود و فرهنگ بیگانه و ناآشنایی برای جامعه اسلامی به ارمغان آورده بودند.
مروجان اندیشه فلسفی، شبهات و تردیدهایی را ضد فرهنگ و تمدن اسلامی و مبانی آن بیان می‌داشتند.
این‌چنین امام غزالی رحمه‌الله تصمیم گرفت علوم اسلامی راستین را با روش تربیتی درست که متناسب با زمان و بافرهنگ هر مسلمانی همخوانی داشته باشد، زنده نموده تا زندگی و آگاهی اسلامی را در میان مسلمانان تجدید نماید
و این‌چنین توانست بسیاری از اهداف خود را با نوشتن کتاب احیاء علوم الدین تحقق بخشد کتابی که
در طول سده‌ها یکی از تأثیرگذارترین کتاب‌ها در میان مردم تبدیل شد.
در این روزگار نیز متوجه شدم، یکی از شخصیت‌های دعوت اسلامی با گام‌های گسترده و والا، پس از امام محمد غزالی رحمه‌الله از ایشان دنباله‌رویی می‌کند و این شخصیت استاد علامه «محمد احمد الراشد» رحمه‌الله است که به نظریه‌پردازی و پایه‌گذاری اصول دعوت و حرکت معروف و شناخته‌شده است.
به‌ویژه در کتاب‌های المنطلق(سرآغاز دعوت) و العوائق(بازدارندگان دعوت) هم‌چنین با ردیابی و جستجوی الرقائق(ره‌توشه زاهدانه) در میراث اسلامی برتری و ویژگی خاصی دارد.
بسیاری از الرقائق را جمع‌آوری کرد و آن‌ها را دسته‌بندی فرمود و در کتاب‌ها و آثار خود گنجاند تا جائیکه کتاب جداگانه‌ای با نام الرقائق تدوین کرد که هدف از آن تربیت و پرورش و پیوند (داعیان و اعضای جنبش اسلامی) با دینشان و میراث معنوی بود.
به این جهت آن را به این امر اختصاص داد تا از فرهنگ گمراه‌ و کمین کننده و کشنده غرب دوری گزینند و آنچه تقدیم می‌گردد، جایگزین قوی و نیرومند و پذیرفته‌شده و مناسبی برای جوانان باشد.
روش استاد محمد احمد الراشد ‌یک اسلوب و روش تربیتی محکمی است برای تربیت و پرورش اذهان و تزکیه نفوس، چراکه جوانان به گونه ویژه از راه رسانه‌های(غربی) در معرض حملات شدید و خشن به دین و فرهنگ و تاریخشان قرارگرفته‌اند تا در شک و تردید و شبهه بیفتند و جوانان را از فرهنگ اصلی‌شان دور سازند.
بنابراین جوانان نیازمند استحکام فکری و خردمندانه سازی فرهنگی هستند و این امر با برنامه‌ریزی دقیق و ریشه‌یابی با تقدیم علوم اسلامی به روشی آسان و سبکی والا و متمایز تحقق می‌یابد
از آخرین کارهایی که استاد محمد احمد الراشد رحمه‌الله انجام دادند و در زمان زندگی ایشان چاپ و منتشر نشد مختصر نمودن کتاب احیاء علوم الدین امام غزالی رحمه‌الله بود تا مناسب با زمان حاضر باشد و چکیده مواد قابل فهم و تأثیرگذار را در برگیرد و آن را (نقی الاحیا) نام‌گذاری فرمود و در سر تییتر نوشت: «احیا فقه الدعوه» و در پایین آن نوشتند:( الاحیاء بهترین سند در تربیت ایمانی و میراث اسلامی ما هست»
آنچه رحمه‌الله در پیشگفتار نوشته بودند، آمده است:
«آنچه من می‌بینم، این است (نقی الاحیاء) اکنون‌که متن شده است، مناسب و شایسته است که خطبه سخنرانان و داعیان در پیرامون این محور قرار گیرد و ابزاری برای اندرز و تشویق و ترساندن باشد
فرایند فعال‌سازی آموزشی و تربیت مستلزم آن است که داعی از اهل فقه در هر شهر و منطقه‌ای اقدام به مطالعه آن، حتی چندین بار نماید و وقت بگذارد تا به حفظ ایات و احادیث و روایات و سخنان پارسایان و نیکوکاران امت نزدیک شود تا مجموعه‌ای از داعیان با مواعظ و خطبه‌های قوی تربیت و پرورش یابند و معانی و مفاهیم ذکر و انابت و بازگشت زنده گردیده و در زندگی فردی و اجتماعی برای داعیان و همه مردم نمود یابد و نفس‌ها تزکیه و پاک‌شده و از فراموش‌کاری دور شوند و بر پایه الگوی میانه‌روی حرکت نمایند، بدون خستگی و زیاده‌روی و کوتاهی و فرسایش، چراکه داعیان و همه مؤمنین هیچ‌کدام از مسئولیت‌های زندگی و شغلی جدا نیستند و با وظایف کارشناسی در اصلاح خانواده خود کوشا هستند و از این وظیفه خود دست برنمی‌دارند و ازاین‌رو آن را تمرین می‌کنند تا پند یا اندرزها برای دیگران به بهترین وجه باشد که در آن نه زیاده‌روی باشد و نه کاستی و خطبه‌ها را برای دیگران با اسلوب نیکو بیان ‌داریم»
استاد راشد رحمه‌الله زندگی عملی طولانی داشت و رهبری بارز بود ازاین‌رو بیشترین تألیفاتش در دعوت بر پایه نظریه‌پردازی و تطبیق عملی و بیان حل مشکلات بود
این حق او بود که بر آنچه سبب تقویت عقل، باایمان راسخ ونفس پاک و طیب و قلب نرم‌خو باشد، تمرکز کند
چراکه بسیاری از اختلافات و بیماری‌های اجتماعی را ناشی از حاکمیت بی‌دینی سکولار نفرت برانگیز منحرف می‌دانست.
آنچه استاد راشد نوشته است و برای آن برنامه‌ریزی کرد، پس از تجربه و تمرین بود تا بازخوانی تدبیر امام محمد غزالی رحمه‌الله متناسب با روزگار و زمان ما باشد و آن احیاء علوم دین در قلوب برای برپایی و تثبیت ایمان و بالندگی فرهنگ اسلامی و تربیت و تهذیب نفس و بازنگری آگاهی و هم‌اندیشی در میان مسلمانان باشد.
و اگر این تربیت سخت‌گیرانه در نفوس و جان‌ها استقرار یابد و پایدار شود، اختلافات گسترده میان روشنفکران کاهش می‌یابد و آن چیزی است که جامعه از آن گلایه فراوان دارد و این آموزش و تربیت بهترین دارو برای حل اختلافات است