برای آگاهی بخشی صحیح و دور کردن بلوچها از فرقه ها و احزاب متفرق به پا خیزیم

برای آگاهی بخشی صحیح و دور کردن بلوچها از فرقه ها و احزاب متفرق به پا خیزیم

نویسنده: نذیر احمد بارکزایى

مدت زیادی است که پی برده ایم اینهمه سهل انگاری اهل دعوت در تلف شدن جوانان ما توسط گروههای و فرقه های مسلح مدعی اسلام و احزاب سکولار بلوچ و گردنه گیرهایی چون اسماعیل شه بخش که مافیاهای کوچکی با شعارهای به ظاهر مردمگرایانه و قومیتی و اقتصادی می دهند لکه ی ننگی بر تاریخ اینها در میان این مردم بی پناه سرگردان خواهد شد. 

همیشه زمانی که وضعیت برادران اهل سنت و جماعت که منهج صحیح اسلامی «اهل جماعت» در ایران را نگاه می کنم می بینم افراد ثابتی وجود دارند که همیشه تلاش می کنند و با وجود مشکلات زیاد و با تهمتها و برچسبهای متعددی که به آنها وارد می شود مثل امام احمد بن حنبل با فداکاری دعوت، و بخصوص دعوت به «اهل جماعت شدن» و دوری از فرقه بازی و تفرق و پرهیز از قتال الفتنه را ترک نمی کنند و روزانه  چند پست جور کرده و نشرات می‌کنند.

خب این یک چیز خوشحال کننده است

پس چرا ناراحت باشیم؟

به این خاطر باید ناراحت باشیم که خیلی کم اتفاق می‌افتد که افراد دیگر در داخل این میدان بیایند و حتی اگر بیایند، مدتی کم در این راه هستند و ثابت قدم نیستند.

خب سوال این است مگر این دین متعلق به همه‌ی ما نیست؟ پس چرا همه‌ی ما نسبت به آن احساس مسئولیت نداریم؟

آیا این قوم و این جوانان سرگردانی که روزانه قربانی جهالت و با شعارهای شبه جهادی و یا با شعارهای سکولاریستیی و قومیتی و اقتصادی قربانی گروههای مختلف لگور پاکستان نشین می شوند بخشی از ما نیستند؟ پس چرا نسبت به اینهمه فجایع تنها نظاره گر باشیم؟

بله، در بلوچستان آشکارا منهج اهل سنت و اهل جماعت را بیان کنی فورا انواع برچسبها را می خوری و حتی درصد حذف فیزیکی روشنگران هم هست اما وارد شدن به میدان دعوت و وارد شدن به میدان جنگ روانی در اینترنت و فضای مجازی هیچ بهانه ای برای کسی باقی نمی گذارد.

ملت ما در این تهاجم وسیع روانی و تبلیغ ابتدا نیاز به روشنگری دارد.

آیا فکر میکنید همینکه در گروه‌ها و دیگر صفحات اینترنتی وقت خود را هدر دهید و بر ۵ پست تعلیق بزنید و الله اکبر بگویید کافی است؟

نه، ما نیاز به ارتباط با مردم خود داریم و در گروههای مختلف با آنها وارد گفتگو شویم و منبری بزرگتر از منبر مساجد را در اختیار داشته باشیم.

سبحان الله!!

قلب انسان به درد می آید از این همه بی مسئولیتی و سهل انگاری

کسی که منهج اهل سنت و جماعت و دوری از اهل الفرقه و ضرار سازها و حزب بازها برایش روشن شده می تواند چند دقیقه زا وقت خودش را با گوشی که در دست دارد به رساندن این حق به ملت بلوچ سرگردان و بی صاحب خود برساند.

عبدالله بن عمرو بن العاص – رضى الله عنهما – روايت مى كند كه پیامبر – صلى الله عليه و سلم – فرموده اند: بَلِّغُوا عَنِّي ولو آيَةً(بخاری/3641) پیام من را ابلاغ كنيد اگر چه يک آيه باشد.

این افراد سهل انگار که ادعای مومن بودن دارند چگونه می‌خواهند مال، جان و خانواده خود را در راه الله متعال همه چیز خود را فدا کنند؛ درحالی که حوصله فوروارد یک پیام اساسی با یک کلیک کردن در گروههای مختلف را  ندارند؟

از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (5)



از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (5)

کاتب: بالاچ عُمَرزهی 3. چه کسی نخبگان فناوری را تعیین می‌کند؟
این سوال که چه کسی تعیین می‌کند چه کسی در جمع نخبگان باشد، یکی از دشوارترین سوالات در ایدئولوژی یاروین است، زیرا او مکانیسم مشخصی ارائه نمی‌دهد. اصول کلیدی:
انتخاب بازار
یاروین معتقد است که نخبگان از طریق موفقیت در بازار فناوری، خود را «خودمختار» می‌دانند. افرادی که شرکت‌های بزرگی مانند ایلان ماسک یا پیتر تیل را ایجاد و اداره می‌کنند، به طور خودکار شایستگی خود را ثابت می‌کنند. ثروت، نفوذ و نوآوری آنها به عنوان «اثبات» حق قدرت آنها عمل می‌کند. سلسله مراتب طبیعی
یاروین به یک «نظم طبیعی» اعتقاد دارد که در آن با استعدادترین و جاه‌طلب‌ترین افراد به اوج می‌رسند. او مشخص نمی‌کند که چه کسی تصمیم می‌گیرد چه کسی شایسته است، اما فرض می‌کند که این امر به صورت ارگانیک از طریق رقابت و نتایج اتفاق می‌افتد. خود انتصابی نخبگان
در سیستم او، نخبگان خودشان اعضای جدید را انتخاب می‌کنند، مشابه نحوه انتخاب استارت‌آپ‌ها توسط سرمایه‌گذاران خطرپذیر. به عنوان مثال، نخبگان موجود می‌توانند جانشینان یا متحدان خود را در سمت‌های کلیدی منصوب کنند. عدم کنترل دموکراتیک
یاروین به شدت مخالف توده‌ها یا نهادهای منتخب است که نخبگان را تعیین می‌کنند. او معتقد است که سازوکارهای دموکراتیک با ترویج پوپولیست‌ها یا رهبران بی‌کفایت، شایسته‌سالاری را تحریف می‌کنند.
ایده‌های یاروین سازوکارهای روشنی برای پرداختن به پتانسیل نخبگان برای سوءاستفاده از قدرت یا تبدیل شدن به اشرافیت‌های موروثی ارائه نمی‌دهد. او معتقد است که رقابت در درون نخبگان و علاقه آنها به ثبات سیستم، فساد را مهار خواهد کرد. ۴. مطالعات موردی و نفوذ
یاروین اغلب از بزرگان فناوری مدرن به عنوان نمونه‌های اولیه نخبگان آینده یاد می‌کند:
ایلان ماسک: نقش او در اسپیس‌ایکس، تسلا و پروژه DOGE (وزارت بهره‌وری دولت) در دولت ترامپ به عنوان نمونه‌ای از چگونگی اصلاح دولت توسط نخبگان فناوری تلقی می‌شود.
پیتر تیل: سرمایه‌گذار خطرپذیر و یکی از بنیانگذاران پالانتیر، که از ایده‌های NRx حمایت می‌کند، به عنوان متحد ایدئولوژیک یاروین تلقی می‌شود.
سنگاپور، چین و امارات متحده عربی: یاروین مدل‌های تکنوکراتیک آنها را مثبت ارزیابی می‌کند، جایی که نخبگان از فناوری برای کنترل جامعه استفاده می‌کنند و فعالیت سیاسی توده‌ها را به حداقل می‌رسانند.
در دولت ترامپ، ایده‌های یاروین تا حدودی در ابتکاراتی مانند DOGE تجسم یافته است، جایی که ماسک و ویوک راماسوامی به دنبال کاهش بوروکراسی و معرفی روش‌های شرکتی در مدیریت عمومی هستند.

جنگ احد ادامه دارد … اینبار در غزه

جنگ احد ادامه دارد … اینبار در غزه

مجاهدی که دیروز با تک‌تیرانداز الغول یک صهیونیست را هدف قرار داد روی پوستری زیر اسلحه‌اش نوشته است:

ما حتماً در کوه تیراندازان خواهیم ماند، صدای پیامبر ﷺ را می شنویم که می‌فرمایند: آن را رها نکنید…

منظورش واقعه‌ی جنگ احد است که  پیامبر ﷺ کمانداران را روی کوهی قرار داد و به آنها فرمود: نتیجه‌ی جنگ هرچه باشد موقعیت خویش را ترک نکنید؛ اما آنها زمانی که دیدند کفار در حال شکست هستند از کوه پایین آمدند و جایگاه خویش را ترک کردند غیر از ۵۰ کماندار که به عهد خود وفادار ماندند .

و همانطور هم که در سیره آمده است دلیل اصلی شکست مسلمانان در جنک احد این بود که بسیاری از تیراندازان در جای خود باقی نماندند و موقعیتشان را ترک کردند

این تک تیرانداز وعده داده است که با پنجاه تیرانداز که فرمان رسول الله ﷺ را اطاعت کردند و جایگاهشان را ترک نکردند محشور شود.

از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (4)

از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (4)

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

2. جایگاه توده‌ها
در سیستم نخبه‌گرایی فناوری یاروین، توده‌ها جایگاهی تابع دارند و از قدرت سیاسی و مشارکت فعال در حکومت محروم هستند.

جنبه‌های اصلی جایگاه آنها عبارتند از:

ذینفعان منفعل
یاروین معتقد است که توده‌ها باید “مصرف‌کننده” حکومت مؤثر باشند، نه شرکت‌کننده در آن. نخبگان ثبات اقتصادی، امنیت و دسترسی به کالاها (مثلاً فناوری، زیرساخت‌ها) را فراهم می‌کنند و در عوض، توده مردم قدرت آنها را بدون مقاومت می‌پذیرند.

ساختار سلسله مراتبی
یاروین از یک جامعه سلسله مراتبی حمایت می‌کند که توده مردم در پایین هرم اجتماعی قرار دارند. او سلسله مراتب را طبیعی و ضروری برای نظم می‌داند و به نمونه‌های تاریخی مانند فئودالیسم یا سیستم حمایتی رومی اشاره می‌کند.

آزادی محدود
آزادی‌های سیاسی توده‌ها (مانند حق رأی یا اعتراض) به شدت محدود یا حذف خواهند شد، زیرا یاروین آنها را منبع بی‌ثباتی می‌داند. با این حال، او حفظ آزادی‌های شخصی (مانند حق انتخاب مصرف‌کننده) را تا زمانی که سیستم را تهدید نکنند، مجاز می‌داند.

کنترل فناوری
توده‌ها توسط سیستم‌های فناوری مانند اعتبار اجتماعی یا نظارت دیجیتال تحت نظارت قرار خواهند گرفت تا از شورش یا مخالفت جلوگیری شود. یاروین این را راهی برای حفظ نظم می‌داند و به مدل چینی اشاره می‌کند.

وابستگی اقتصادی
مردم برای شغل، مزایای اجتماعی و دسترسی به فناوری به نخبگان وابسته خواهند بود. یاروین در مورد برابری اجتماعی بحث نمی‌کند، اما پیشنهاد می‌کند که حکومت مؤثر نخبگان، حداقل سطح رفاه را برای توده‌ها فراهم می‌کند تا از ناآرامی‌های اجتماعی جلوگیری شود.

یاروین تأکید می‌کند که توده‌ها به دلیل فقدان دانش، نظم و تفکر استراتژیک قادر به خودگردانی نیستند. او آنها را با “مسافران هواپیما” مقایسه می‌کند که نباید در کار خلبان (نخبگان) دخالت کنند.

جیش العدل پرچمدار غدر و خیانت در روز قیامت

جیش العدل پرچمدار غدر و خیانت در روز قیامت

کاتب: عبدالملک اربابی مکرانی

دنیا می داند که ایران بزرگترین حامی مسلمین و مجاهدین اهل سنت غزه است و به قول حماس فلسطین، ایران در جنگ 12 روزه هزینه ی حمایت از مظلومین اهل سنت فلسطین را پرداخت کرد.

در چنین شرایطی، آیا گروهی چون جیش العدل که رسانه ی جاسوسی موساد مبلغ پخش اعلامیه ی آن جهت ضربه زدن به منافع ایران در حین حملات صهیونیستها می شود خادمی برای صهیونیستها و آمریکا و خائنی غدار در برابر مومنین آزادیخواه و امت اسلامی و بخصوص مردم مظلوم و ستمدیده ی اهل سنت غزه و فلسطین نیست؟  

از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إذَا جَمَعَ الله -عَزَّ وَجَلَّ- الأَوَّلِينَ وَالآخَرِينَ: يُرْفَعُ لِكُلِّ غَادِرٍ لِوَاءٌ، فَيُقَالُ: هَذِهِ غَدْرَةُ فُلانِ بْنِ فُلانٍ» (بخاری6178-  7111- مسلم 1735) وقتی الله عزوجل (در روز قيامت) همه ی بندگان را جمع می کند، برای هر خيانتکاری پرچمی بر افراشته می شود و گفته می شود: اين خيانت فلانی پسر فلانی است. 

 وقتی الله متعال در روز قیامت همه ی بندگان را جمع می کند، خیانتکاران آورده شده و همراه آنها علامتی از خیانت می باشد و آن پرچمی است که به همراه دارند و به این صورت در بین مردم رسوا می شوند.

این حدیث حاوی حکمتی از حکمت های الهی است… چرا باید برای خیانتکاران پرچمی بسته شود؟ چرا باید اهل غدر شناخته شوند؟ و به حدی مشهور گردند که همه از دور با اشاره به سوی او به همدیگر بگویند؛ (هذه غدره فلان؟ حکمت از این اشتهار، عبرت و پند گرفتن است!

اگر حال عهد شکن مخفی بماند ضررهای عمومی او که با عهد شکنی خود متوجه مسلمین نموده نیز مخفی میماند و نتیجتا مسلمانان نمی توانند خود را از عواقب آن در امان نگه دارند لذا آشکار میگردد تا مردم عبرت گرفته و کسی که در مذموم بودن عهدشکن حجت به او نرسیده است، آگاه گشته و از فعل او بیزاری کند!

اگر حال عهد شکن مخفی بماند کسی از نقض عهود و شکستن مواثيق ابا نکرده و هیچ واهمه ای نخواهد کرد برای همین عهد شکن مفتضح میگردد و امرش بر ملا می شود تا بر باقی مردم اقامه حجت شود و بر آنها یک گوشزدی باشد تا مبادا آن ها نیز عهد شکنی کنند و الا به عاقبت همان شخص دچار خواهند شد

امام نووی رحمه الله تعالی در شرح همان حدیث چنین میگوید؛ “لكل غادر لواء” یعنی برای او نشانه و علامتی قرار داده خواهد شد تا بین مردم مشهور گشته و انگشت نما گردد. در این حدیث دلیل واضحی است که غدر و عهد شکنی از گناهان کبیره است و عذاب و وعید شدید و سختی دارد [المنهاج شرح صحيح مسلم]

به خائنین غداری که خروجی تمام فعالیتهایشان به ضرر مسلمین و امت اسلامی و به نفع آمریکا و صهیونیستهاست برسانید که پرچمشان را در روز قیامت به یاد بیاورند

 والحمدلله اولا وآخرا .

اعتراف صریح مولوی شرعی سابق جیش العدل: برگشتم چون این راه، راه دشمنان اسلام بود….

اعتراف صریح مولوی شرعی سابق جیش العدل: برگشتم چون این راه، راه دشمنان اسلام بود….

در ادامه افشاگری‌های من علیه جیش، این صوت به دستم رسید؛ صدای کسی که خودش سال‌ها در دل گروه بوده، فتوا داده، سخنرانی کرده، و امروز با صدایی لرزان از آنچه گذشته، توبه می‌کند.

در این اعتراف صریح، مولوی شرعی سابق جیش می‌گوید:

گروه همچنان از سخنان قدیمی‌ام سوءاستفاده می‌کند، در حالی که از آن افکار برگشته‌ام.

بعد از نشستن با علمای واقعی اهل سنت و رجوع به سیره سلف، فهمیدم این راه، راه باطل است.

جیش العدل نه‌تنها با منهج اهل سنت بیگانه است، بلکه امروز در خدمت سیاست‌های دشمنان اسلام است؛ به‌ویژه رژیم صهیونیستی

 در آنجا نه شرع هست، نه تقوا، نه هدف مقدس… فقط فریب، شعار و خیانت به دین

.

این برادر سابق، با قلبی پر از اندوه، از همه جوانان اهل سنت می‌خواهد فریب این گروه را نخورند.

.

.

آیا وقت آن نرسیده بیدار شویم؟

آیا وقت آن نرسیده بفهمیم اسم «جهاد» مقدس است، اما هرکه این واژه را به زبان آورد، اهل جهاد نیست؟

حی علی الجهاد… زموږ اتحاد چیرته دی؟

حی علی الجهاد… زموږ اتحاد چیرته دی؟

کاتب: مُلا نور احمد (کوټه)

نن ورځ د هغو درزي اقلیت وګړو له لورې چې د اشغالګر صهیونيستي رژیم تر واک لاندې ژوند کوي، داسې د غیرت او اتحاد یوه صحنه راڅرګنده شوه چې باید د هر مسلمان ضمیر پرې ولړزېږي.

د اسرائیلو درزي مذهبي مشرانو خپلو پیروانو ته د سوریې د رژیم پر ضد د جګړې فتوا ورکړه، او سلګونه درزي وګړي پرته له وسلې، یوازې په خالي لاس او کلک هوډ سره د جولان سرحد ته د پیاده تګ لاره ونیوله. دا خلک نه له رسنیو ملاتړ لري، نه د نړېوالو سیاستوالو، او نه هم له اسلامي حکومتونو، خو غیرت لري او د یو هدف لپاره ولاړ دي.

د صهیونيستي پوځ له وهلو، نیولو او خنډونو سره سره، دوی سرحدونه مات کړل، او ځانونه یې د سوریې سویدا ښار ته ورسول. هممهاله، په درعا ولایت او د دمشق په جرمانا سیمه کې هم درزيان د حکومت پر وړاندې وسلو ته لاس کړ، قیام یې وکړ. حتی د لبنان درزيانو هم د لبنان او سوریې ترمنځ سړکونه بند کړل او ډېرو ځانونه درعا ته د جګړې لپاره ورسول.

خو موږ مسلمانان چیرته یو؟

موږ چې په زرګونو جوماتونه، په میلیونو دیني کتابونه، او سلګونه اسلامي تلویزیوني شبکې لرو… موږ چې هر اذان کې وایو: «حي علی الجهاد» – خو عمل مو د قومونو، ژبو، فرعو، او فرقه‌ګرايي قرباني شوی دی.

موږ عرب او عجم، سني او شیعه، پښتون او ترک، افغان او عرب ته سره ویشلي یو؛ هره ورځ یو بل ته د شک او توهین په نظر ګورو، خو دښمن دا هر څه خنداواره تماشا کوي او موږ یو یو له منځه وړي.

ایا شرم نه کوو؟

زموږ اتحاد چیرته دی؟ زموږ غیرت چیرته دی؟ هغه «امت واحده» چې قرآن یې یادونه کوي، چیرته ده؟ آیا دا هم باید درزي لږکیو موږ ته د اتحاد، قیام او غیرت درس راکړي؟

حي علی الجهاد… خو جهاد مو چیرته دی؟ اتحاد مو چیرته دی؟

فریب نخورید: سکولار، سکولار است بلوچ و هم قوم بودن ماهیت آنرا تغیر نمی دهد

فریب نخورید: سکولار، سکولار است بلوچ و هم قوم بودن ماهیت آنرا تغیر نمی دهد

به قلم: بالاچ عُمَرزهی

 الله جل جلاله می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ (توبه: 28) اے ایمان والو مشرک نرے(بالکل)ناپاک ہیں. / ‏ای کسانی که ایمان آورده‌اید ! بیگمان مشرکان ( سکولاریستها) پلید و نجس هستند.

پس سکولار، سکولار است فرق ندارد ابولهب عمدی رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد یا پسر نوح باشد یا پدر ابراهیم یا همسر نوح و لوط یا هر یک از نزدیکان و قوم و خویشهای ما باشد.

اینکه سکولاریسم را به فرهنگی و عقیدتی و سیاسی و ورزشی و … تقسیم می کنند مثل این است که اسلام را به اسلام نمازی و اسلام حجی و اسلام جهادی و اسلام روزه ای و… تقسیم کنند؛ اسلام، اسلام است با تمام اجزای آن و سکولاریسم، سکولاریسم با تمام اجزای آن.

شخص سکولار چه از نوع آبکی و میانه رو آن و چه از نوع خشک و خشن و رادیکال آن همگی قوانین شریعت الله کنار می زنند و مناسب برای اداره ی زندگی بشر نمی دانند در حالی که تمام پیامبران برای این آمده اند که قوانین الله را به بشر یاد بدهند تا در زندگی خود اجرا کنند.

پس دستور شرع ایجاد حکومتی بر مبنای اصول و قواعد دین است، اما سکولاریسم هیچگونه حقی به قرآن و حدیث در اظهار نظر پیرامون قوانین کشور نمی دهد و اسلام را منحصر به  مسجد میداند. یک دکتر یا مهندس یا سیاستمدارِ مسلمان در امور مرتبط به فن خود تا آن زمان که مغایر با اسلام نباشند آزاد است اما اگر مخالف با شرع عمل کند روز قیامت مورد محاسبه قرار خواهد گرفت

سکولاریسم  در طول تاریخ بشریت عقیده سکولاریستها (مشرکین) بوده که سعی دارد نظامی که الله تعالی برای اداره ی زندگی درونی و ظاهری انسانها امر نموده اند را کنار بزند؛ بنابراین سکولاریسم مانند علوم و اختراعاتی نیست که متغایر با نظریات اسلامی نمیباشند، بلکه مانند نظريه های عقیدتی و جهانبینی و اقتصادی و همجنسگرایی، نکاح محارم، عقول عشره و… است که در تضاد با اسلام هستند .

سکولاریستها اجازه نمی دهند الله و قوانین الله که توسط علما، مدارس دینی، دینداران، طلبا و مردم مومن بیان می شوند در قوانین کلی حاکم بر جامعه تاثیر داشته باشند؛ و با آنکه اسلام برای مسلمانان در تمام شعبه های زندگی اجتماعی وس یاسی و فرهنگی و اقتصادی و … برنامه دارد اما سکولاریسم این حق را از او سلب می کند و آنرا در یک شعبه که قلبی و فردی باشد محصور می کند.

این واقعیت سکولاریستهای نجس است و به هر میزان که مسلمین از این واقعیت باخبر می شوند بیشتر از همیشه سرمچاران لگور سکولار را از جامعه ی مسلمین به حاشیه می رانند و بیشتر از همیشه آنها را به بن بست می کشانند.

د ابو محمد جولاني ښکاره خيانت او د صهيونيستي پلان سناريو په جنوبي سوريه کې

 د ابو محمد جولاني ښکاره خيانت او د صهيونيستي پلان سناريو په جنوبي سوريه کې

موږ کلونه کېږي چې دا فرياد کوو او خلک راویښوو:

ابو محمد جولاني نه جهادي مشر دی، نه د امت وفادار زوی؛ بلکې یو مزدور او خائن دی.

هغه د ترکیې د سیکولر دولت له لارې، چې د ناټو غړی او د امریکا و اسرایلو وفادار شریک دی، کنټرولېږي او رهبري کېږي.

د دروزیانو سره د جګړې دروغ

په دې وروستیو کې چې د جولاني تر واک لاندې ډلې د سوېدا او درعا په سیمه کې له دروزي ملیشو سره نښته وکړه، دا جګړه یو ساختګي، دروغجن او سناریو جوړ شوی شخړه وه.

دا یوه ډرامه وه چې له وړاندې د امریکا، اسرایلو، او ترکیې له خوا پلان شوې وه، تر څو جولاني ته دا پلمه ورکړي چې د “یاغیانو پر ضد عملیات” تر نامه لاندې، هغه مخلص مجاهدین چې تر اوسه یې د هغه له نفوذ ځان ساتلی، له منځه یوسي.

د اهل سنتو پر وینه لوټ

خو له دې سناریو نه هم بده او خطرناکه خبره دا وه، چې خپله جولاني خائن د دروزیانو د خوشحالۍ او د خپلو نړیوالو بادارانو د خوښۍ لپاره، د اهل سنتو له وینې، مال، عزت او ناموس څخه لاس واخیست!

ایا دا د اهل سنتو مشر کار دی؟

ایا غیرت، عزت او دین اجازه ورکوي چې د ځان د قدرت لپاره، د امت د مظلومو وینو نه سترګې پټې شي؟

ځواب واضح دی: نه!

نو ځکه وایو چې:

په دې خائن بې‌غیرته کې د اسلامي غیرت او شرافت ذرّه هم نه لیدل کېږي.

جولاني؛ د امت پټ دښمن

جولاني په عمل کې ثابته کړې چې نه د اسرایلو سره جګړه لري، نه له ناتو سره، نه له دروزیانو سره.

اصلي دښمن یې هغه مؤمن، مجاهد، او مخلص مسلمان دی چې له خيانت، مصلحت‌فروشي او کفري پروژه‌ګانو سره معامله نه کوي.

نن روښانه ده چې یو لوی او خطرناک پروژه په سیمه کې روانه ده:

یو سرطاني دهلیز له تل‌ابیب نه تر قامشلي پورې

یو ناوړه اتحاد د صهیونیست، ناتو او کردي اجیرو ځواکونو ترمنځ

او جولاني، د دې خطرناک سناریو یوه کلیدي برخه ده.

امت باید ویښ شي!

خائن باید وپېژندل شي، د دروغو شعارونو او ساختګي جګړو فریب باید ونه‌خوري.

رښتینی مقاومت د الله پر توکل، صداقت، عزت او وفادارۍ باندې ولاړ وي، نه پر خيانت، معامله، او اجاره‌دارۍ.

از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (3)



از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (3)

کاتب: بالاچ عُمَرزهی ارتباط با ترامپ:
در حالی که یاروین یک ایدئولوگ رسمی ترامپ نیست، بسیاری از ترامپیست‌ها ایده‌های او را می‌پذیرند، به خصوص در تلاششان برای برچیدن بوروکراسی، تقویت قدرت اجرایی و مخالفت با نهادهای به اصطلاح “مترقی”.
طرفدار اصلی ایده‌های یاروین در کاخ سفید، جی. دی. ونس است که آشکارا به یاروین اشاره کرده است، در حالی که چهره‌هایی مانند ایلان ماسک ایده‌های مشابهی را دنبال کرده‌اند (مثلاً از طریق DOGE – وزارت بهره‌وری دولت).
طرفداران ایده‌های یاروین، او را به عنوان یک رویاپرداز می‌بینند که از سیستم منسوخ دموکراسی انتقاد می‌کند.
منتقدان او را “یک ضد دموکرات خطرناک که نظمی اقتدارگرا و نخبه‌گرا را ترویج می‌دهد” می‌نامند.
جزئیات:
ایده کورتیس یاروین در مورد نخبه‌گرایی تکنولوژیکی یکی از اجزای کلیدی فلسفه نئوارتجاعی (NRx) اوست.
این ایده بر این باور استوار است که جامعه مدرن باید توسط نخبگان بسیار ماهر و آگاه به فناوری اداره شود که قادر به تصمیم‌گیری‌های مؤثر بدون محدودیت‌های مکانیسم‌های دموکراتیک باشند.
یاروین کارآفرینان و نوآوران فناوری – مانند پیتر تیل، ایلان ماسک یا مارک اندریسن – را به عنوان رهبران بالقوه‌ای می‌بیند که می‌توانند با جایگزینی ساختارهای بوروکراتیک منسوخ، جامعه را اصلاح کنند.
در زیر، جنبه‌های اصلی این ایده، جایگاه توده مردم در چنین سیستمی و مسئله تعریف نخبگان به تفصیل شرح داده شده است.
۱. جوهره نخبه‌گرایی فناوری
یاروین معتقد است که نخبگان فناوری، به ویژه آن‌هایی که در سیلیکون ولی هستند، توانایی منحصر به فردی در نوآوری، تفکر استراتژیک و مدیریت سیستم‌های پیچیده دارند. او معتقد است که آن‌ها با ایجاد شرکت‌های موفقی مانند تسلا، اسپیس‌ایکس و پالانتیر که از مؤسسات دولتی سنتی بهتر عمل می‌کنند، شایستگی خود را ثابت کرده‌اند.
نکات کلیدی
مدل مدیریت شرکتی:
یاروین پیشنهاد می‌کند که مدل مدیریت شرکت‌های فناوری به سطح دولت منتقل شود. او دولت را به عنوان نمونه‌ای از یک استارتاپ می‌بیند، جایی که “مدیرعامل” (رهبر یا پادشاه) و تیمش بدون نیاز به هماهنگی با توده مردم یا بوروکرات‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند.
شایسته‌سالاری از طریق بازار:
به گفته یاروین، نخبگان با موفقیت خود در بازار رقابتی فناوری تعریف می‌شوند. کسانی که محصولات نوآورانه ایجاد می‌کنند و شرکت‌های میلیارد دلاری را مدیریت می‌کنند، توانایی خود را در مدیریت جامعه ثابت می‌کنند.
فناوری به عنوان ابزاری برای نظم:
یاروین معتقد است که فناوری (مانند هوش مصنوعی، بلاکچین یا سیستم‌های نظارتی) می‌تواند ثبات و کارایی حکومت را تضمین کند و در عین حال فساد و هرج و مرج ذاتی در سیستم‌های دموکراتیک را به حداقل برساند.
ضد دموکراسی:
به گفته یاروین، نخبه‌گرایی فناوری، ایده برابری و مشارکت توده‌ها در حکومت را رد می‌کند و معتقد است که مردم صلاحیت کافی برای تصمیم‌گیری‌های پیچیده را ندارند.
یاروین نمونه‌هایی از کشورهای اقتدارگرای فناوری مانند چین، سنگاپور یا امارات متحده عربی را ذکر می‌کند که در آنها نخبگان از فناوری برای حفظ نظم و رشد اقتصادی استفاده می‌کنند و در عین حال آزادی سیاسی توده‌ها را به حداقل می‌رسانند. |