متاهل‌ها بخوانند!

متاهل‌ها بخوانند!

به قلم: دکتر إياد قنيبی برگردان: دکتر مهشید حسینی

اخیراً راجع به سه نفر از دوستانم با اینکه همسران‌شان را خیلی دوست داشتند و وضعیت مالی بسیار خوبی نیز دارند، خبری شنیدم؛ خبری مبنی بر اینکه متأسفانه از آن‌ها جدا شده‌اند.

بعد از شنیدن خبر، با آن‌ها در مورد علت طلاق‌شان‌ صحبت کردم و فهمیدم که هیچ‌کدام دلایل کافی و قابل قبولی برای طلاق نداشتند!

اما همه‌ی آن‌ها در یک چیز مشترک بودند و آن هم متأسفانه تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر زندگی آن‌ها یا زندگی همسران‌شان بود.

اخیراً زوج‌های بسیاری صفحاتی در فضای مجازی ایجاد می‌کنند و تمام جزئیات زندگی خود اعم از سفرهای‌شان را در شبکه‌های اجتماعی به نمایش می‌گذارند! چنان‌که گویی آن‌ها در سرتاسر زندگی‌شان در حال شادی و پایکوبی‌اند! و این نوع زندگی، به معیار و‌ الگویی برای خوشبختی مبدل شده است.

آن‌ها در واقع محتویاتی فاقد ارزش برای به نمایش گذاشتن خانواده‌ی خوشبخت ارائه می‌کنند! (در حالی‌که تنها چیزی که از آنان می‌دانیم این است که آن‌ها تنها به هنگام تدوین فیلم و در حضور مردم خوشحالند).

البته مشکل دیگری را نباید فراموش کرد، و آن وجود افرادی‌ست که خود را روانشناس و اصلاح‌گر جامعه می‌نامند و اکثرا هم می‌بینیم که به زنان مشاوره می‌دهند که چگونه با همسرشان برخورد کنند و در واقع توصیه‌هایی نیز دارند در مورد اینکه «چگونه از همسرتان طلاق بگیرید» و این بخشی از اتفاقاتی‌ است که برای همه‌ی دوستان من افتاده است (فیلم‌های مشاوران روانشناسی در روابط را که ببینید، به صحت این ادعا پی خواهید برد).

یکی از دوستانم می‌گفت:
یک روز وقتی به خانه برگشتم، بصورت ناگهانی و بدون علت مشخصی، همسرم به من گفت: «بیا با هم بنشینیم و راه‌حلی پیدا کنیم، در مورد خودم و خودت، ونقش هرکداممان و زندگی مشترکمان!»

ناگهان ساکت شد و دیگر نمی‌دانست چگونه بقیه‌ی جمله را کامل کند، بعد رفت و کلیپ مشاور را که قبلاً دیده بود و تحت تاثیر آن ویدئو، این سخنان را به من می‌گفت، دوباره نگاه کرد و برگشت تا بقیه‌ی صحبت‌هایش را با من کامل کند!

دوستم گفت، به او گفتم: «بسیار خب، کلیپ را آرام آرام کامل ببین و یاد بگیر، فردا در مورد نقش‌مان با هم صحبت می‌کنیم!»

متأسفانه جامعه در حال حاضر در معرض بزرگترین هجمه‌ها برای از هم پاشیدن خانواده‌ها قرار گرفته و مطمئن باشید که این یک برنامه‌ریزیِ بسیار سازمان‌یافته است!

برنامه‌ای که با شستشوی مغزی آغاز می‌شود و با درخواست طلاق، متلاشی شدن خانواده، از دست دادن فرزندان و ایجاد آینده‌ای تاریک برای آن‌ها خاتمه می‌یابد.

پیام آن‌ها این است: خودت را فدای فرزندانت نکن! بچه‌ها بهرحال زنده می‌مانند!.. تو خودت را نجات بده و همین حالا طلاق بگیر!

و این گونه توصیه‌ها، تبدیل به یک ترند اجتماعی شده است که انگار بعد از طلاق دنیا رونق می‌گیرد و موفقیت‌ها و دلارها به سمت شما خواهند آمد و طوری تبلیغ می‌کنند که گویی مانع موفقیت‌ها و جاه‌طلبی‌های شما همین شخصی‌است که روبروی شماست! بله، همسرتان! … و به تو می‌گویند طلاقش بده یا طلاق بگیر و به سوی هزاران نفری برو که تو را می‌خواهند یا تو آن‌ها را می‌خواهی!

سخنی که به شما می‌گویند، تجربیات ناموفقشان از زندگی‌ست که آن را به زندگی شما هم منتقل می‌کنند تا شبیه آن‌ها شوید…

امت اسلام در موازین «دستیابی به آگاهی»، از مهمترین مراحل خود عبور کرده است

امت اسلام در موازین «دستیابی به آگاهی»، از مهمترین مراحل خود عبور کرده است.

به قلم: إیاد العطیة
برگردان: پارسا دارابی

این یکی از سنت‌ها و قوانین غیرقابل تغییر خداوند متعال در زمین است: هر تغییری در موازنه‌ی قدرت در زمین، باید پیش از آن با یک انقلاب فکری در اذهان مردمان همراه باشد.

این انقلاب فکری معمولا با نخبگان آغاز می‌شود و سپس به سطوح مختلف مردم می‌رسد. در حالی که در زمان ما دقیقا معکوس آن اتفاق افتاد؛ انقلاب فکری در مردم و بر اساس «مبادی» و «اصول» اسلام و تقابل با نخبگان و روشنفکران شکل گرفت؛

زیرا افکار بسیاری از نخبگان به منافع‌ آن‌ها و وفاداری‌‌شان نسبت به رژیم‌های مستبد و طاغوتی گره خورده بود. زمانی که مردم از نخبگان و روشنفکران خود ناامید شدند، بر آن‌ها شوریدند و آن‌ها را در کنار مستبدان قرار دادند.

این بینش و آگاهی عمیق در انقلاب‌های بهار عربی که مردم در آن خواستار آزادی خود (از بندگی طاغوت‌ها و غرب) بودند، تجسم یافت. از این رو با ارتش‌های رژیم‌ها از جمله نظامیان، نخبگان فکری و فرهنگی و عالمان شرور مواجه شدند.

و وقتی تمامی این نیروها نتوانستند در برابر این امواج خروشان و طاقت‌فرسا مقاومت کنند، این بار خود اربابان و ولی‌نعمتان غربی این رژیم‌ها برای متوقف ساختن فوران‌های این آتشفشان خروشان مداخله کردند.

نتیجه‌اش این بود که؛ طاغوت‌ها و نظامیان‌‌ آن‌ها و نخبگان فرهنگی آن‌ها و نیز علمایی که به آن‌ها مشروعیت می‌بخشیدند، در صف اول دشمنان امت، به دست سرور و ولی‌نعمت بزرگوارشان یعنی آمریکا افتادند.

آگاهی امت بیش از پیش افزایش یافت و پرده‌ی حقایق به دور از روتوش و به صورت آشکار کناره گرفت و تمامی نقاب‌های خیانت در مورد پروژه‌ها، سیستم‌ها و شخصیت‌ها در مقابل چشمانش فرو افتاد. بنابراین؛

  • قداست نظام‌هایی که پس از سقوط آخرین قلعه‌های مسلمانان بر دوش امت شکل گرفت و سنگینی می‌کرد، فرو ریخت! از این رو وارد مرحله‌ی حاکمیت قهری و اجباری تحت زمامت نظام غرب شدیم.
  • قداست نظام بین‌الملل و نظام‌های ملی و همراه با آن تمامی مراجع مرتبط با نظام بین‌الملل فروریخت، به طوری که صف‌آرایی سرنوشت سازی رقم خورد:

الله متعال و لشکریان وی از مخلوقات، ملائکه و مؤمنان در مقابل شیطان و لشکریانش از آمریکا، کافران، مرتدان و منافقان که گِرد وی جمع شده‌اند.

﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي﴾‏ (المجادله/ ۲۱)

اما این‌گونه شد، پس باور کن!

اما این‌گونه شد، پس باور کن!

به قلم: أدهم شرقاوي
برگردان: دکتر مهشید حسینی

اگر چهل سال پیش درحالی که تصویری از ارتش‌های عربی که بیش از شش ساعت در برابر ارتش اشغالگر دوام نیاودند در ذهنت بود و به تو می‌گفتند که این پیرمرد بر روی ویلچر نشسته، در آستانه‌ی تشکیل جنبشی برای ایستادن در برابر این ارتش اشغالگر است، این حرف را باور می‌کردی؟ اما چنین شد، پس باور کن.

اگر به تو می‌گفتند که این شیخ نشسته بر روی ویلچر، ستون‌های دولتی را که گویی دختر لوس این سیاره است، تکان می‌دهد و تنها به همین دلیل هلیکوپتر‌های آپاچی ارتش این دولت در مقابل مسجد منتظر او ماندند تا در حال بازگشت از نماز صبح (او را ترور کنند)! زیرا به این باور رسیده بودند که چرخ‌های ویلچر او از رد تانک‌های‌شان محکم‌تر است، باور می‌کردید؟ اما این اتفاق افتاد، پس باور کنید!

اگر به تو گفته‌ می‌شد که ماجرا با سنگ، چاقو، کوکتل مولوتف و یک تپانچه‌ی بسیار اولیه که گلوله‌اش را باید با کف دست در آن نگه داری، شروع می‌شود، باورت می‌شد؟! اما این‌گونه شد، پس باور کن!

اگر به تو می‌گفتند کسانی وجود دارند که بر خلاف نظم جهان هستی و قوانین شناخته‌شده‌ی آن حرکت می‌کنند و همان‌قدر عجیبند که ببینید رودی به جای پایین آمدن از کوه، از آن بالا می‌رود؛ در حالیکه شما می‌دانید که رودها نمی‌توانند از کوه بالا بروند! و همین‌ها تصمیم گرفتند از سنگ، چاقو و کوکتل مولوتف به سمت ساخت اولین موشک بدوی خود حرکت کنند، آیا آن را باور می‌کردی؟ اما این اتفاق افتاد، پس باور کن!

اگر به تو می‌گفتند مردی در دانشگاه فناوری ویرجینیا تدریس می‌کرد، به هنگام روئیت آن موشک بدوی کشورش، گفت: وقتی آن‌ها به من نیاز دارند، من اینجا چه کار می‌کنم؟
و برگشت و مغزش را به‌کار گرفت و تمام وجودش را برای توسعه‌ی سامانه‌ی موشکی مقاومت گذاشت، تا اینکه موشک مورد علاقه‌ی خود یعنی عیاش ۲۵۰ را بسازد!
بله، شما عدد را اشتباهی نخوانده‌اید… این مرد فرودگاهی را در ۲۵۰ کیلومتری شهر محاصره شده‌ی خود موشکباران کرد، آیا اگر همه‌ی این‌ها را به تو می‌گفتند، باور می‌کردی؟ اما اینطور شد، پس باور کن!

اگر به تو می‌گفتند آن چند نفری که کار را با سنگ و چاقو و کوکتل مولوتف شروع کردند، در عرض چند سال و فقط چند سال، در حالی که در محاصره بودند، تبدیل به یک ارتش عظیم دارای گروه‌ها و تیپ‌ها و لشکر‌های نخبه، صاحب واحد‌های زبده‌ی نظامی، واحد موشکی، سازمان اطلاعات، دسته‌های نینجا و سلاح‌های مهندسی، یک گردان از هواپیماهای بدون سرنشین و کنترل از راه دور شدند، آیا باور می‌کردی؟ اما این‌گونه شد، پس باور کن!

اگر به تو می‌گفتند که روزی در حالی که همه‌ی دنیا بی‌خبر بود، همین افرادی که با سنگ و چاقو و کوکتل مولوتف کار را شروع کردند، لشکر غزه را تشکیل دادند که در عرض چهل دقیقه به طور کامل در سرزمین‌های اشغالی پیشروی کردند و چکمه‌هایشان را روی سر سربازان اشغالگر گذاشتند و برخی از آن‌ها را کشتند و اسیر کردند، باور می‌کردی؟

اگر یک سال پیش به شما می‌گفتند که چند انسان در محاصره، هواپیما می‌سازند و به قوی‌ترین ارتش منطقه حمله می‌کنند، باور می‌کردی؟

اگر یک سال پیش به تو گفته می‌شد که هواپیماهایی که آن‌ها در آهنگری ساخته‌اند، واقعاً پرواز می‌کنند و توسط ماهواره‌ها شناسایی نمی‌شوند و رادار گریز نیز هستند، آیا باور می‌کردی؟

اما اکنون می‌دانی که آن‌ها معجزه آفریدند!

اگر اکنون به شما بگویند که این لشکر هرگز شکست نمی‌خورد و زمان زیادی باقی نمانده که آن‌ها را در صحن مسجدالاقصی ببینی، ممکن است باز هم باور نکنی… اما به خدایی که آسمان‌ها و زمین را آفرید، که این اتفاق خواهد افتاد، پس آن را باور کن!

«عبدالله کویته» طراح و هادی عملیات کرمان در پاکستان دستگیر و به ایران آورده شد

«عبدالله کویته» طراح و هادی عملیات کرمان در پاکستان دستگیر و به ایران آورده شد.

این شخص از اعضای برجسته سازمان داعش شاخه خراسان و مستقر در پاکستان بود که طی یک عملیات پیچیده ای توسط وزارت اطلاعات ایران در پاکستان بازداشت و به ایران منتقل شد.

دستگيري سارق حرفه اي موتور سيکلت در ايرانشهر

دستگيري سارق حرفه اي موتور سيکلت در ايرانشهر

سرهنگ “مهدي رشنودي” فرمانده انتظامي شهرستان ايرانشهر در تشريح اين خبر اظهار داشت: در پي وقوع چند فقره سرقت موتور سيکلت بررسي موضوع در دستور کار پليس شهرستان قرار گرفت.

وي بيان داشت: ماموران پليس با انجام اقدامات اطلاعاتي و با بررسي هاي ميداني موفق به شناسايي و دستگيري متهم حين سرقت گرديدند.

فرمانده انتظامي شهرستان ايرانشهر افزود: متهم در تحقيقات تکميلي و با روبرو شدن با ادله و مستندات پليسي به 6 فقره سرقت موتورسيکلت اعتراف، که پس از تشکيل پرونده جهت سير مراحل قانوني تحويل مرجع قضايي گرديد.

ربودن و قتل فجیع یک بلوچ حنفی مذهب در منطقه کله‌گان توابع شهرستان سراوان به جرم دشمنی با لگوران

ربودن و قتل فجیع یک بلوچ حنفی مذهب در منطقه کله‌گان توابع شهرستان سراوان به جرم دشمنی با لگوران

پنج‌شنبه مورخ ۲۱ تیر ماه ۱۴۰۳، یک بلوچ حنفی مذهب اهل ماشکیل بلوچستان پاکستان در منطقه کله‌گان توابع شهرستان سراوان توسط لگوران وابسته به آمریکا ربوده شده و سپس به قتل رسید.

هویت این بلوچ حنفی مذهب کشته شده با عنوان «فدا حسین نصرویی» ، ۳۵ ساله ، فرزند محمد یوسف ، اهل ماشکیل بلوجستان پاکستان و ساکن سراوان محرز شده است.
این لگوران پاکستان نشین تحت مدیریت آمریکا به گمان و به بهانه اینکه این شخص مخالف لگوران پاکستان نشین است و با نیروهای حافظ امنیت ایران همکاری کرده او را ربوده و به قتل رسانده اند.

مثل افغانها، بسیاری از بلوجهای پاکستان هم از روی ناچاری و پیدا کردن شغل و درآمد به ایران مهاحرت می کنند، این شخص هم یکی از این مردمان مهاجر بود که ابتدا او را ربوده و طی سناریویی و در کنار چند اسلحه از او عکس گرفتند و سپس او را به قتل رساندند. این اولین بار نیست که مهاجرین بیچاره پاکستانی توسط این لگوران ربوده شده و به قتل می رسند.

باید بگوئیم : ما نیز مثل تمام مردمان دنیا جهت حفظ امنیت خود نیاز به حاکمیت داریم و جهت جارو کردن لگوران و دزدها و قاتلها و راهزنها و … باید به این حاکمیت مراجعه کرد و نباید به صورت شخصی و فرقه ای و قومی اقدام کرد .

این لگوران پاکستان نشین اهلی نشده که مدت ۸۰ سال است در بلوچستان پاکستان حاکمیت دارند و با کمک آمریکا و سایر مزدوران پاکستانی جهنمی برای بلوچها به وجود آورده اند چنین نظمی را در جامعه نمی خواهند.

دانلود کتاب: اسلام به مبارزه می‌طلبد

کتاب: اسلام به مبارزه می‌طلبد

نویسنده: وحیدالدین خان
مترجم: نذیر احمد سلامی
تعداد صفحات: ۲۲۸

به جرات می‌توان گفت یکی از قوی‌ترین و اساسی‌ترین کتاب‌ها در ردِ الحاد کتاب “اسلام به مبارزه می‌طلبد” است.

این کتاب از آثارِ فاخرِ عالم بزرگ هند “وحیدالدین خان”است.

کتاب مذکور در اولین سالی  که به زبان عربی ترجمه شد یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان عرب شد.

در این کتاب به موضوعات مهمی که آتئیست‌ها روی آنها مانور می‌دهند پرداخته می‌شود.مواردی از قبیل:

نقد مخالفان دین از زاویه‌ی بیولوژی و روانشناسی و تاریخی، پایان نیاز بشر به دین، توهمات ذهن بشر درمورد خدا و دین، وجود خدا، شک و تردید، یافته‌های فضایی، جهان‌های پیچیده کوچک، نظم جهان تصادفی یا برنامه‌ریزی شده، دلایل وجود زندگی پس از مرگ، اثبات نبوت، قرآن کلام خدا(اعجاز قرآن، پیشگویی‌های قرآن، یافته‌های عصر نوین)، دین و مشکلات تمدن، روابط زنان و مردان، ساختار اقتصادی و…

دانلود کتاب به صورتpdf:

انسان رهگذری نباش که بدون هدف زندگی می‌کند

انسان رهگذری نباش که بدون هدف زندگی می‌کند

به قلم: شیخ نائل بن غازی

مردم در رابطه با انتخاب آثاری که دلالت بر وجود آنها کند مسلک های مختلف دارند‌،
بعضی به این بسنده می کنند که مانند هر انسانی زندگی کند،
زندگی‌ای روتینی که هر روز تکرار شود،
یاد و خاطره‌اش با پایان یافتن زندگی اش خاتمه می یابد،
عمرش بیش از آن یک دقیقه‌ نیست که بعد از مرگ برایش درخواست ترحم کنند،
زندگی فردی که بدون هدف بوده با این یک دقیقه به پایان می رسد،
زندگی ای که بدون اندیشه، قضیه و دعوت بوده است،
شاید به راحتی زندگی کرده است ولی بدون شک عَاشَ صغیراً وَ مات صغیراً…
خیلی فرق دارد این نمونه کوچک با آن نمونه بارز که با اندیشه، قضیه، دعوت و اعتقاد زندگی کرده است،
به خاطر فکر و اندیشه اش وارد نبرد آگاهی شده است،
سید قطب رحمه‌الله می گوید:
اگر برای نفس خود زندگی کنیم زندگی کوچک و محدودی داریم اما اگر برای فکر و اندیشه زندگی کنیم زندگی طولانی داریم
برای خودت زندگی نکن تا ذکر و یادت با در لحد گذاشتنت تمام نشود.
غبار سستی و ضعف را از همّتت پاک کن
تمام بزرگان با این دید که برای خود زندگی نکنند به مراتب رسیدند،
مانند انسان راه گذری نباش که بدون هدف باشد
قطعاً کسی که به خاطر امت و اندیشه زندگی کند در تنگنایی و سختی قرار می گیرد،
اما بزرگ و با عزت زندگی می کند و اگر وفات کند به مرگ پسندیده ای رسیده است،
اثری بنا کن که بر وجودت دلالت کند و در صندوق ( مَنْ ) زندگی نکن
امت قهرمانی های تمام میدان ها را می نویسد
سستی و بدبختی است که از تمام میادین عقب بیفتی و صفر زندگی کنی.

د خيبر ايجنسۍ باړې ولسوالۍ په برقمبر خېل ساران سر سيمه کې د رامنځته شوې پېښې په اړه د تحريک طالبان پاکستان وضاحت

د خيبر ايجنسۍ باړې ولسوالۍ په برقمبر خېل ساران سر سيمه کې د رامنځته شوې پېښې په اړه د تحريک طالبان پاکستان وضاحت

په ډېرې خواشینۍ سره مو خبر تر لاسه کړ، چې تېره ورځ ناڅاپه زموږ ملګري د قامي مشر ظاهر شاه له ساتونکو سره مخامخ شول او د سوء تفاهم له امله یې پر یوبل ډزې وکړې، چې له امله یې دوه تنه ووژل شول.
مونږ د غم په دې پېښه کې د ټول قام او په ځانګړې توګه د برقمبرخېلو سره ځان یو شان شریک ګڼو او د ټول قام څخه د دغې دردونکې پېښې لپاره د بخښنې هیله لرو، په پېښه کې رامنځته شوی زیان خپل زیان ګڼو.
موږ د همدې ولس بچیان یو او د دوی د عزت، ناموس، ژوند او مال ساتنه خپل مسوولیت ګڼو، مونږ په قصدي ډول داسې ګام نه اخلو چې زمونږ د قام او ولس عزت ته زیان رسوي، او له ټولو قامو مشرانو څخه په ډېر درنښت غوښتنه کوو چې خپلو ساتونکو ته داسې یونیفورم غوره کړي چې د اشغالګر پوځ د نظامي ادارو سره ورته والی ونه لري ترڅو په راتلونکي کې د داسې پېښو مخه ونیول شي.

محمدخراساني
د تحریک طالبان پاکستان ویاند

06/ محرم الحرام /1446ھـ ق
12/ جولای / 2024

۲۰ هزار میلیارد ریال به سیستان و بلوچستان تخصیص داده شد

۲۰ هزار میلیارد ریال به سیستان و بلوچستان تخصیص داده شد

معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری سیستان و بلوچستان : ۲۰ هزار میلیارد ریال منابع مالی به این استان تخصیص داده شده است.تمام استان‌هایی که درگیر سیل بودند، در مجموع ۱۱ هزار میلیارد ریال از دولت درخواست کرده بودند که هنوز این اعتبار برای این استانها محقق نشده اما با تلاش‌ها و پیگیری‌های استاندار، ۲۰ هزار میلیارد ریال منابع مالی به استان تخصیص داده شد.

این تخصیص منابع بطور قابل توجهی به بهبود زیرساخت‌ها و رفع مشکلات ناشی از سیل کمک خواهد کرد. این منابع می‌تواند تاثیر چشمگیری در توسعه و بهبود شرایط زندگی مردم استان داشته باشد.