نمونه ای از زن مسلمان در چگونگی برخورد با مصیبت از دست دادن شوهرش

نمونه ای از زن مسلمان در چگونگی برخورد با مصیبت از دست دادن شوهرش

کاتب: ماهدیم بلوچ

فرهنگ جاهلی و جهل به منابع شرعی و بخصوص جهل به قیامت شناسی باعث شده است در میان زنان و حتی مردان جامعه ی ما منکراتی دیده شود که در قرون گذشته و حتی در دهه های گذشته ی جامعه ی ما و سایر سرزمینهای اسلامی دیده نشده است.

یکی از این منکرات، سروصداها و جیغ زدنها و حتی مشایعت مرده ها تا سرقبر و … است.

در اینجا نمونه ای از صبر یک زن مومونه در برخورد با مصیبت از دست دادن شوهر را می آورم که می تواند ما را در بازگشت به ارزشهای اسلامی خود و بخصوص داشتن صبر در هنگام مصیبت کمک کند.

امام آجری رحمه الله می گوید: ابوبكر گفت: شنيده ام هنگامی که، عبدالله بن فرج رحمه الله درگذشت، آنها جلو در بودند و چشم به راه که اجازه ورود به آنان داد شود  تا نزد عبدالله بروند در هنگام بیماری اش به ملاقاتش بروند.

همسرش رحمها الله به برادران و خواهرانش خبر نداد که عبدالله رحمه الله وفات کرده است. پس همسرش او را غسل داد. و کفن کرد، از پارچه ای که خودش خرید بود سپس دری از درهای خانه را برد و جنازه را بر روی آن گذاشت و با طناب آن را محکم کرد، سپس به برادران و خواهرانش را صدا زد و گفت که او وفات کرد و من از غسل و کفن او تمام شدم (غسل و کفنش کردم)

آنان هم جنازه را برداشتن به سمت قبرش و با خروج آنان همسرش در را بست پشت سرشان.

بدگویی از همسر خود جلوی فرزندانمان

بدگویی از همسر خود جلوی فرزندانمان

کاتب: ماهدیم بلوچ

یکی از عادتهای بدی که بعضی پدر و مادرها دارند اینست که در حضور بچه ها از همسرشان #بدگویی کرده و در واقع با بچه خود درد دل میکنند و در پی یار جمع کردن در دعوا و کشمکشها هستند ، غافل از اینکه این مساله چقدر به فرزندان آسیب میزند.

این مساله به چند دلیل حایز اهمیت است :

  1. جایگاه پدر یا مادر در ذهن فرزند تنزل پیدا میکند و آن احترامی که هر فرزندی باید به پدر و مادرش بگذارد از بین میرود.
  2. آن فرزند از یک رابطه صمیمانه و دوستانه با پدر یا مادرش محروم میشود و امنیت عاطفی اش به خطر می افتد.
  3. درگیر مسائل و مشکلاتی میشود که مناسب سن او نیست و از او نوجواني غمگین میسازد.
  4. نوجوان شما احساس میكند كه برای رفع مشكل بايد كار خاصی كند و چون توان كار زيادی ندارد پرخاشگر می گردد.

بیاییم ، بیشتر مراقب حرفها در حضور فرزندانمان باشیم.

دوست داشتن همسر از نگاه علامه ابن قیم رحمه الله

دوست داشتن همسر از نگاه علامه ابن قیم رحمه الله

کاتب: ماهدیم بلوچ

امروزه دسته هایی از باسوادهای جامعه ی سرگردان و آشفته به جای مراجعه به منابع شرعی دست به دامان کتب روانشناسی سکولارهای غربی شده اند و قصد دارند دردهای درونی و رفتاری خود را به جای مراجعه به الله و رسولش صلی الله علیه وسلم با مراجعه به امثال فروید و دون ژوان و غیره درمان کنند!

ای کاش این سرگردانان به جای مراجعه ی به افکار سکولاریستی حتی به تعلیمات یهودیت و نصرانیت و مجوس و صابئین مراجعه می کردند چون تفکرات سکولاریستی پست ترین تفکرات موجود هستند و الله تعالی زمانی که ازدوان با دختران و زنان سکولار را ممنوع می کند:  وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّىٰ يُؤْمِنَّ (بقره/221) و با زنان مشرک (سکولار) ازدواج نکنید تا زمانی که ایمان بیاورند؛ علت آنرا اینگونه بیان می کند:

أُولَٰئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ ۖ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ(بقره/221) آنان (اعم از زنان یا مردان سکولار) به سوی آتش (زندگی دنیوی و اخروی) دعوت می‌کنند ( و سبب نابودی و عذاب دیدن می شوند) و خدا به سوی بهشت و آمرزش به فرمان خود و توفیق خویش دعوت می‌کند ( و پیروی از دستور او، وسیله سعادت می‌شود) ، و خدا آیات خود را برای مردم روشن می‌سازد ( و احکام شریعت را با دلائل واضح تفهیم می‌نماید) تا این که ( راه صلاح و سعادت خویش را بشناسند و) یادآور شوند.‏

در مورد روابط خانوادگی مثل سایر ضروریات زندگی انسانها در دنیا الله قوانین خاص خودش را بیان کرده است و به صورت مشخص در مورد «دوست داشتن» علامه‌ی محقق، ابن قیم رحمه الله می‌گوید:

«پیامبر صلی الله علیه وسلم در حدیث به این خبر داده‌اند که بنده شیرینی و لذت ایمان را درنمی‌یابد مگر اینکه خداوند را بیش از هر چیزی دوست داشته باشد، و دوست‌داشتن پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز تابع محبت خداوند است، و همچنین اینکه شخص دیگری را دوست بدارد و این دوست‌داشتن بخاطر خداوند باشد، از محبت خداست و اگر چنین نباشد، از محبت خدا می ‌کاهد».[1]

همچنین علامه ابن قيم رحمه الله درباره‌ی دوست‌داشتن همسر می‌ گوید:

«بر کسانی که همسرانشان را دوست داشته باشند هیچ سرزنشی نیست، بلکه این از کمال است و خداوند با این محبت بر بندگانش منت گذاشته، فرموده است: وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (روم/21)، [و از نشانه‌های خدا این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفرید تا در کنار آنان بیارامید، و در میان شما و ایشان مهر و محبّت انداخت؛ مسلماً در این نشانه‌ها و دلائلی است برای افرادی که می‌اندیشند]، پس زن را مایه‌ی آرامش مرد قرار داده که قلبش به او آرام می‌گیرد و محبت خالصی میان آندو برقرار کرده است که مودت همراه با رحمت و مهربانیست».[2]

مودت یعنی زن و شوهر با عمل میزان دوستی خود به همدیگر را نشان می دهند و رحمه یعنی اتفاق میی افتد و شرایطی پیش می آید که تنها یکی از طرفین به صورت یکجانبه محبت خود را نشان می دهد و آن یکی بنا به دلایلی از چنین کاری عاجز است یا در انجام آن کوتاهی می کند.

مثلا یکی از آنها مریض است یا آلزایمر دارد و قادر به انجام این محبت دوجانبه نیست یا اینکه می تواند این محبت را نسبت به همسر یا شوهرش انجام دهد اما در حق آن کوتاهی می کند و تنها آن یکی به صورت یکجانبه به این امر مهم می پردازد.

چنین پروسه ای تنها در شریعتهای آسمانی و کسانی که از فطرت سالم خود پیروی می کنند بر می آید نه از تفکرات مادیگرایانه ی سکولاریستی روانشناسانی که فردگرائی برایشان اولویت است.


[1]  روضة المحبين ونزهة المشتاقين، الناشر: دار الكتب العلمية، ص 200

[2] الجواب الكافي لمن سأل عن الدواء الشافي، الناشر: دار المعرفة، ص 237

حبیب الله سربازی بلوچ در نهایت سر از آخور صهیونیستها در آورد و نقاب خود را برداشت

حبیب الله سربازی بلوچ در نهایت سر از آخور صهیونیستها در آورد و نقاب خود را برداشت

کاتب: براهندک بلوچ

 بلوچها و کُردها و تاتها (بومی های آذربایجان که زبان آنها لجه ای از ترکی شد) لُرها و… به عنوان اقوام آریائی از زمانی که تاریخ مکتوب آنها نوشته شده است، یعنی از زمان مادها تا کنون و حتی در افسانه های منقول چون شاهنامه و غیره بخشی از ایران بوده اند با فرهنگ و سرنوشتی مشترک.

اینکه بخشهایی از ایران به دلیل خیانت و ظلم و بی لیاقتی حکامی چون صفوی ها و قاجار و پهلوی ها به بیگانگان واگذار شده است، دلیلی بر ادامه ی این حرکت خائنانه ی تجزیه طلبی نیست.

و اینکه کفار سکولار بعد از جنگ جهانی دوم توسط انگلیسی ها و سایکس و پیکو سرزمینهای اسلامی را بین خود تقسیم کردند و آنهمه جنایت آفریدند باز دلیلی بر تقسیم مجدد این سرزمینها توسط این دشمنان و ادامه ی این جنایات نیست.

 امشب سوم بهمن 1403ش حبیب سربازی در گفتگوئی تصویری با دکتر مردخای کیدار استاد علوم سیاسی در دانشگاه بار ایلان تل آویو نقاب خود را کاملا برداشت و چهره ی حقیقی خود را برای کم هوش ترین انسان هم نشان داد و عملاً  اعلام کرد:

  1. در پازل و فیلمنامه و سناریوی صهیونیستها بازی می کند و مزدوری رسمی است
  2. صهیونیستها و آمریکا دنبال تجزیه بیشتر ایران هستند و او به همراه هم مسیرانش در قومیتهای دیگرهم مزدوری جهت پیاده کردن این نقشه ی دشمنان آشکار اسلام و مسلمین در مورد ایران است.

مردخای کیدار می گوید یکصد سال قبل، غربی ها بدون توجه به فرهنگ و خواست مردم و بر اساس خواست و نیاز اقتصادی و منافع خودشان مرزها را ترسیم کردند و بر مردم تحمیل کردند که باعث مشکلات زیادی در منطقه شده است و پیشنهاد می دهد هم اکنون ایران هم باید تجزیه شود و اقوام مختلف جدا شوند و …

این صهیونیست می گوید: جهت ایجاد صلح و پایان بخشیدن به جنگها در منطقه این مساله باید تغییر کند و باید کشورها دوباره بر اساس ملتها و مجموعه های انسانی تغییر کنند و ایران تجزیه شود و بار دیگر کشورهایی برای کُردها و بلوچه و اهوازیها و آذری ها و سایر قومیتهای ایران تشکیل شود و…

از این صهیونیست دغل باز دروغگو و نوچه هایش چون حبیب سربازی و سایر مزدورانشان در میان قومیتهای مختلف ایران تنها یک سوال پرسیده می شود:

شما در تمام تاریخ باستان از زمان حاکمیت مادها و هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان و در تمام تاریخ بعد از ورود اسلام به ایران زمین تاکنون تنها یک ساعت بیاورید که کشوری با نام کُرستان وجود داشته باشد که الان هم بخواهند دوباره آنرا ایجاد کنند؛ تنها یک ساعت در تمام تاریخ باستان و بعد از اسلام بیاورید که کشوری با نام بلوچستان وجود داشته باشد یا کشوری با نام اهواز یا لرستان وجود داشته باشد یا کشوری با نام آذربایجان وجود داشته باشد یا سایر قومیتهای ایران کشور خاص خودشان را داشته باشند؛ هرگز چنین چیزی در تاریخ وجود ندارد.

تمام این قومیتها در داخل ایران، ایالت و استانی از ایران بوده اند با نقشه و محدوده ای خاص و با والی و استانداری خاص که مورد تأئید حکومت مرکزی ایران بوده است.

اگر جزء یا بخشهایی از یک «کل» از آن جدا شود سعی می شود این بخشهای جدا شده به این «کل»  دوباره متصل شوند و برگردند نه اینکه اجزای دیگری از این «کل» جدا شوند و به کلی این «کل» نابود شود؛ صهیونیستها و آمریکائی ها و متحدین آنها دنبال نابودی «کل» ایران هستند.

حبیب سربازی مزدور و خائنی قلاده به گردنی است که نشان داد در جبهه ی صهیونیستها کار می کند؛ همین واقعیت برای بلوچها و تمام قومیتهای ایران کافی نیست تا بدانند با چه کسی طرف هستند؟

مسلمین دنبال اتحاد مجدد تمام مسلمین و برداشته شدن مرزهای مصنوعی هستند که این دشمنان برای آنها ترسیم کرده اند نه درست کردن مرزهای مصنوعی جدید؛ دشمنان نیز دنبال تفرق و جدائی بیشتر مسلمین هستند تا راححتر بتوانند به اهداف خود برسند.

 تو در کدام جبهه هستی، جبهه ی مسلمین یا جبهه ی دشمنان اسلام و مسلمین؟

تا زمانی‌که مسلمین صهیونیستهای اشغال‌گر را بیرون نکرده باشند، همگی گناهکار هستند!

تا زمانی‌که مسلمین صهیونیستهای اشغال‌گر را بیرون نکرده باشند، همگی گناهکار هستند!

کاتب: محمد اسامه

هجرت از دارالکفر به دارالاسلام فرق دارد با ماندن در دارالاسلام و جهاد با کفار اشغالگر و بیرون راندن این کفار اشغالگر از سرزمینهای اسلامی.

امام نووی رحمه الله درباره هجرت از دارالکفر که مسلمان از اقامه دینش عاجز شده باشه، فرموده:

«المسلم إن كان ضعيفا في دار الكفر لا يقدر على إظهار الدين، حرم عليه الإقامة هناك، وتجب عليه الهجرة إلى دار الإسلام.»[1]

اگر شخص مسلمان در دار الکفر ضعیف باشد، به صورتی که نتواند دینش را ظاهر کند، اقامت در آنجا برایش حرام بوده و هجرت به دار الاسلام بر او واجب می‌شود.

شیخ نوح نجاتی البانی رحمه الله در فتوایی که شیخ محمد شقره نقل کرده، گفته است:

«هل في قرى فلسطين أو في مُدَّتها قرية أو مدينة يستطيع هؤلاء أن يجدُوا فيها دينهم، ويتخذوها داراً يدرءون فيها الفتنه عنهم؟ فإن كان، فعليهم أن يهاجروا إليها ولا يخرجوا من أرض فلسطين.»[2]

شیخ البانی رحمه الله می گوید که اگر جایی در داخل فلسطین باشد که اهل فلسطین بتوانند در آنجا ساکن بشوند و فتنه را از خودشان دفع کنند، باید به آنجا بروند و از فلسطین خارج نشوند.

عقیده شیخ البانی رحمه الله درباره فلسطین در تعلیقات ایشون بر عقیده طحاویه خیلی واضح‌تره که گفته:

«اعلم أن الجهاد على قسمين: الأول فرض عين وهو صد العدو المهاجم لبعض بلاد المسلمين كاليهود الآن الذين احتلوا فلسطين: فالمسلمون جميعا آثمون حتى يخرجوهم منها.»[3]

بدان که جهاد بر دو نوع است: اولین فرض عین است که منع دشمن مهاجم در بعضی از سرزمین‌های اسلامیست، مانند یهودیانی که اکنون فلسطین را اشغال کرده‌اند: بنابراین مسلمانان تا زمانی‌که یهودیان اشغال‌گر را بیرون نکرده باشند، همگی گناهکار هستند!

هم اکنون که غزه به مدت 15 ماه بدترین جنایات را در برابر صهیونیستهای اشغالگر تحمل کردند، صهیونیستهایی که نماینده ی آمریکا و ناتو و هند و … در قتل عام مسلمین غزه بودند؛ چه کسانی در کنار این مجاهدین ایستادند؟

ابوعبیده سخنگوی حماس در بیانیه ای که به مناسبت پیروزی بر صهیوینستها صادر کرد جواب این سوال را داد.

تو در کدام جبهه بودی؟ جبهه ی حامیان غزه یا …؟


[1]  روضة الطالبين للنووي، الناشر: المكتب الإسلامي، ج 10، ص 282

[2]  فتاوى الشيخ الألباني ومقارنتها بفتاوى العلماء، ص 29

[3]  متن الطحاوية بتعليق الألباني، الناشر: المكتب الإسلامي، ص 71

با تنها دعا کردن این احزاب مختلف بلوچ و گردنه گیرها تمام نمی شوند

با تنها دعا کردن این احزاب مختلف بلوچ و گردنه گیرها تمام نمی شوند

کاتب: نذیر احمد بارکزایى

عده ای ایراد می گیرند که تا کی قرار است این گروههای مختلفی که هر چند وقت یکبار ترورهایی انجام می دهند و باعث اینهمه ناامنی در بلوچستان شده اند از بین بروند؟ ما که اینهمه دعا می کنیم چرا الله اینان را از بین نمی‌برد، بیشتر از 30 سال است که دارند ظلم و جنایت می کنند و…

 برای از بین بردن هر منکری باید اسبابش فراهم شود، الله جل جلاله جهت مجازات عمومی قومی ممکن است با طوفان یا سیل یا زلزله و رعد و برق همه را عذاب دهد اما جهت از بین بردن منکرات میان هر قومی، خود آن قوم باید دست به کار شوند.

امروزه احساسات قوم گرائی و نژاد پرستی باعث شده است که عده ای از مردم ما به حاکمیت ایران جهت از بین بردن منکرات مراجعه نکنند، منکراتی که در تمام دنیا تنها از کانال حاکمیت از بین می روند و کار افراد به تنهایی نیست.

پس تو خودت یاریگر ایین مفسدین هستی دیگر انتظار داری الله چه چیزی را از تو دور کند؟

تو خودت با تماشاچی بودن و دوری کردن از اسباب از بین بردن این ناامنی ها این مفسدین را پشتیبانی میکنی و با سکوتت آنها حمایت و بالا میبری

برو خانواده و عمو و عمه و دایی و دایی زاده و عمه و خاله زاده و عموزاده ها رو از کنارشون بیار بیرون، از کانال ها و محل های حمایت و تبلیغات انان و ..ببینید چه کسانی برای آنان می‌ماند تا آنان را حمایت و پشتیبانی کند

خودتون آنان را نگهداشتین، بعد میخواهید الله آنان را نابود کند!

تو خودت آنان را نگهداشتی، پس انتظار نداشت باش الله آنان را از بین ببرد

یعنی شما باید با توکل به الله و مقابله با آنان ، تغییر ایجاد کنید تا الله شما را حمایت کند، بعد مثل تمام کشورهای دنیا با بهره گیری صحیح از مراجع ذی صلاح قانونی و امنیتی در داخل کشور جهت خشکاندن این مفسدین به پیش بروید و بی طرف و نظاره گر نشوید.

سکوت شما باعث عادی شدن این منکرات می شود چنانکه امام اوزاعی می گوید: «إذا ظهرت البدع، فلم ينكرها أهل العلم صارت سنة».

اگر بدعت ظاهر شد و نمایان شد و هیچ کسی از اهل علم، به مخالف آن بر نخواست و انکار نکرد پس نزد مردم، می‌شود سنت.

مگر نمی بینی کشت و کشتار و نا امنی در میان بلوچها چگونه عادی شده است؟

سخنان ابوعبیده سخنگوی نظامی گردان‌های القسام، بعد از پایان ۴۷۱ روز جهاد و آموزش ایمان و استقامت به امت اسلامی

سخنان ابوعبیده سخنگوی نظامی گردان‌های القسام، بعد از پایان ۴۷۱ روز جهاد و آموزش ایمان و استقامت به امت اسلامی:

*   ۴۷۱ روز از نبرد طوفان الاقصی تاریخی می‌گذرد که بدون شک میخ آخر را به تابوت اشغالگری کوبید.

*  عملیات طوفان الاقصی نمونه‌ای منحصر به فرد از ایستادگی و رقم‌زدنِ تاریخ را ارائه داد.

* نبرد طوفان الاقصی چهره منطقه را تغییر داد و معادلات جدیدی در نبرد با دشمن وارد کرد.

*  مردم ما برای آزادی و مقدسات و سرزمین خود قافله‌ای عظیم از شهدا را در طول بیش از ۱۵ ماه تقدیم کردند.

*  نبرد طوفان الاقصی ضربه‌ی بزرگی به دشمن وارد کرد و خسارات سنگینی به او تحمیل کرد.

* در نبرد طوفان الاقصی جبهه‌هایی علیه موجودیت دشمن گشوده شد و محاصره‌ی دریایی بر او تحمیل گردید.

* ملت‌های جهان به این نتیجه رسیدند که این اشغال، بزرگ‌ترین خطائی است که مرتکب شده‌اند.

* ما همراه با برادرانمان در تمامی گروه‌های مقاومت به صورت یکپارچه و با صلابت در تمام مناطق نوار غزه جنگیدیم.

*  ما از آغاز نبرد در شرایطی به نظر غیرممکن در محاسبات نظامی، می‌جنگیم.

*  ما با دشمنی مواجه بودیم، نه از نظر توانایی‌های رزمی و نه از نظر اخلاقیات جنگ با آن‌ها برابر نبودیم.

*  ما با ایمان، و با اندک سلاحی که داشتیم با دشمن خود مقابله کردیم؛ در حالیکه دشمن جنایتکار ما از قدرتمندترین کشورهای نظامی کمک گرفته و با تمام مهمات تجهیز شده بود.

* عظمت این نبرد در تقدیم رهبران طوفان الاقصی از قافله‌ی شهدا، از شهید هنیه تا صالح العاروری و یحیی السنوار نمایان است. 

* هرگونه تلاش برای ادغام این موجودیت در منطقه، با طوفان آگاهی و مقاومت ریشه‌دار و ملت‌های آزاد مواجه خواهد شد.

*  دشمن اسرائیلی جنایتکار اساسی و موجب شر در این منطقه است.

*  هدف ما از ماه‌ها پیش، رسیدن به توافق برای توقف تجاوز و جنگ نسل‌کشی علیه ملت ما بود.

* ما در طول این جنگ همواره در تلاش بودیم تا آن را سریعاً متوقف کنیم تا خون مردم و اهل‌مان حفظ شود.

*  ما با کمال احترام و قدردانی به کسانی که در مقابله با ظلم و ستم با ما همکاری کردند، سلام می‌فرستیم.

  • ملت برادر یمن را یادآور می‌شویم. کسانی که چقدر شبیه ما در کرامت و عزت هستند. کارهای آنها جهانیان را شگفت‌زده کرد و نمونه بی‌نظیر و تاریخی ارائه کردند.
  • به جمهوری اسلامی ایران سلام می‌فرستیم به خاطر پشتیبانی‌های پی در پی انجام دادند و عملیات وعده‌های صادق را اجرا کردند.

* ما به همه آزادگان جهان که میلیون‌ها نفر در سراسر جهان به نشانه‌ی حمایت از الگوی مقاومت و ایستادگی تظاهرات کردند، سلام می‌فرستیم.

ثمرات مثبت توافقنامه جامع ایران و روسیه بر استان سیستان و بلوچستان

ثمرات مثبت توافقنامه جامع ایران و روسیه بر استان سیستان و بلوچستان

کاتب: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

دیروز ۲۸ دی ۱۴۰۳ توافقنامه جامع ایران و روسیه به امضاء رسید که می توان با اشاره به مواردی از این توافقنامه به ثمرات مثبت آن برای استان سیستان و بلوچستان پی برد از جمله :

⁠1. کریدور حمل‌ونقل شمال-جنوب:

یکی از مهم‌ترین بندهای توافقنامه بر توسعه و تقویت کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب یعنی از چابهار به آستراخان تأکید دارد. طبق متن توافقنامه:

«طرف‌های متعاهد در توسعه کریدورهای حمل و نقل بین‌المللی که از قلمرو جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه عبور می‌کند، به ویژه کریدور بین‌المللی حمل و نقل شمال – جنوب فعالانه همکاری خواهند نمود. این همکاری شامل ترویج کالا با مبدأ یک طرف متعاهد در بازارهای دولت‌های ثالث و همچنین فراهم‌سازی شرایط توسعه حمل و نقل یکپارچه از طریق کریدورهای حمل و نقل، هم از طریق حمل و نقل دوجانبه و هم از طریق حمل و نقل ترانزیتی در قلمرو خود، خواهد بود.»

این بند، بندر چابهار را به‌عنوان نقطه کلیدی در این کریدور برجسته می‌کند، زیرا چابهار نقش  محوری اتصال این کریدور است. 

2. همکاری نظامی و دیدار از بنادر:

در بعد نظامی، توافقنامه به همکاری‌های گسترده‌ای بین طرفین در زمینه‌های نظامی اشاره دارد. این همکاری شامل حضور و بازدید کشتی‌ها و شناورهای نظامی در بنادر، آموزش کارکنان نظامی، تبادل دانشجویان افسری و برگزاری دیدارهای نظامی است. متن توافقنامه در این زمینه می‌گوید:

«همکاری نظامی بین طرف‌های متعاهد طیف گسترده‌ای از موضوعات را از جمله تبادل هیئت‌های نظامی و کارشناسی، دیدار از بنادر توسط کشتی‌ها و شناورهای نظامی طرف‌های متعاهد، آموزش کارکنان نظامی، تبادل دانشجویان افسری و اساتید پوشش می‌دهد.»

همزمان روسیه در حال ساخت یک پایگاه نظامی فضایی و هوایی برای ایران در چابهار است که این مساله در دیدار پزشکیان با وزیر دفاع روسیه نیز در این سفر بیان شد.

3. توسعه تجارت و سرمایه‌گذاری در مناطق آزاد:

بند دیگری از توافقنامه به توسعه مناطق آزاد تجاری و سرمایه‌گذاری‌ها اشاره دارد:«طرف‌های متعاهد همکاری خود را با هدف توسعه تجارت و تشویق سرمایه‌گذاری‌ها در مناطق اقتصادی ویژه/آزاد طرف‌های متعاهد گسترش خواهند داد.»

با توجه به تمرکز ایران بر سیاست دریا محور، سواحل بلوچستان (مکران) و بندر چابهار و جایم به‌عنوان مراکز اصلی این توسعه انتخاب شده‌اند. این اقدامات باعث جذب سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی و تقویت اقتصاد محلی می‌شود.

4. استخراج معادن طلا و جواهرات:

در بخش دیگری از توافقنامه به همکاری در زمینه معادن اشاره شده است:«طرف‌های متعاهد آمادگی خود را برای توسعه همکاری‌های سودمند متقابل در صنایع استخراج طلا، فرآوری طلا، الماس-برلیان و جواهرات اعلام می‌نمایند.»

سیستان و بلوچستان با داشتن منابع غنی طلا، بخشی از این برنامه‌های خواهد بود که در سالهای اخیر به طور جدی بررسی و برداشت معادن آغاز شده اند.

5. نیروگاه های اتمی:

بر اساس ماده 23 توافقنامه:«طرف‌های متعاهد به توسعه و گسترش روابط بلندمدت و متقابلاً سودمند به منظور اجرای پروژه‌های مشترک در زمینه استفاده صلح‌آمیز از انرژی اتمی از جمله احداث تأسیسات انرژی هسته‌ای مبادرت خواهند نمود.»

همزمان جمهوری اسلامی ایران در حال ساخت نیروگاه اتمی در در نزدیکی سیریک در سواحل بلوچستان است که احتمالا بخشی از این همکاری میشود.

با بررسی مختصر این توافقنامه و تاثیرات آن برای استان سیستان و بلوچستان می توان به نقش مثبت آن در توسعه ی فراگیر و همه جانبه ی استان پی برد.

حمایت قاطع مسلمین بلوچستان از حاجی موسی سعیدی «امیر جماعت تبلیغ» در برابر هرزه های سکولار

حمایت قاطع مسلمین بلوچستان از حاجی موسی سعیدی «امیر جماعت تبلیغ» در برابر هرزه های سکولار

کاتب: براهندک بلوچ

اخیراً حاجی موسی سعیدی «امیر جماعت تبلیغ» در محفلی به ذکر تجربه ای در برخورد با دسته ای از هرزه های سکولار بلوچ در اغتشاشات «زن، هرزگی، فاحشگی» پرداخته است که واکنش هرزه های سکولار را در پی داشته است.

حاجی موسی سعیدی به این زنان هرزه ی سکولار که حجاب خود را کنار زده اند گفته است: مگر شما گجر(غیر بلوچ و غریبه) هستید؟ چرا حجاب خود را رعایت نمی کنید؟ و این زنان بی حیا هم به سخنان او اهمیت نداده اند و او هم بعد از رساندن حکم اسلام به آنها، این هرزه ها را به حال خود رها کرده است.

ذکر این تجربه ی حاجی موسی سعیدی باعث شده است هرزه های رسانه ای سکولار چنین نشان دهند که حجاب امری شخصی است نه حکم الله و آیا روحانیون و افراد مذهبی حق دخالت در انتخاب شخصی زنان درباره حجاب و تجاوز به حریم آزادی‌های فردی را دارند؟

اما حجا مثل نماز و روزه و … حکم الله است و این حکم برای مسلمین حکم قانون اساسی را دارد و در عمل به قانون اساسی هیچ کسی در هیچ جای جهان نمی گوید شخص در عمل به قانون اساسی آزادی دارد که انجام دهد یا انجام ندهد.

نکته ی دوم اینکه، امر به معروف و نهی از منکر در شریعت اسلام یک وظیفه و واجب شرعی است. از ابوسعید خُدری رضی الله عنه روایت است که گفت: شنیدم که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«‌مَنْ ‌رَأَى ‌مِنْكُمْ ‌مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ»[1]هریک از شما که منکری دید آن را با دستش تغییر دهد، پس اگر نتوانست با زبانش آن را تغییر دهد و اگر نتوانست با دلش آن را (بد بداند)، و آن ضعیف‌ترین (مرتبه‌ی) ایمان است.

بر این اساس:

حاجی موسی سعیدی به دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم به وظیفه ی شرعی خودش عمل کرده است که وظیفه ی هر مومن صادق و باغیرتی است و تمام مسلمین بلوچستان از این عمل شرعی حاجی موسی سعیدی حمایت و پشتییبانی می کنیم و یکصدا در برابر آن عده ناچیز از هرزه های سکولار می ایستیم و به این عده ی ناچیز بی ارزش می گوئیم شماها هیچ جایگاهی در میان ملت مسلمان و باغیرت بلوچ ندارید.


[1] مسلم 49

الگوهای جیش العدل و الفرقان و… در درکات اسلام آمریکائی – صهیونی

الگوهای جیش العدل و الفرقان و… در درکات اسلام آمریکائی – صهیونی

کاتب: عبدالرحمن براهوئی

برایتان جالب نیست که چرا گروههای مسلح به ظاهر اسلامگرای بلوچ مثل جیش العدل و انصارالفرقان و غیره در برابر تحولات اخیر سوریه سکوت کرده اند؟

با آنکه عقلای مسلمان و کافر می دانستند که جولانی جاسوس و مزدور ترکیه و آمریکا و صهیونیستها است اما این گروههای مسلح بلوچ برای چندین سال از گروههای مسلحی چون دارودسته ی جولانی به عنوان مجاهد تعریف و تمجید می کردند؛ تا اینکه طی معملاتی حاکمیت دمشق به جولانی یو گروهش سپرده شد و چهره ی واقعی جولانی هم کم کم آشکار شد.

مشخص شد که جولانی همان جاسوس ترکیه و آمریکا و صهیونیستهاست که با جان و ناموس و مال مسلمین تحت عنوان جهاد تجارت کرده است و هم اکنون در لباس یک شخص لیبرال و با همان قوانین سکولاریستی زمان بشار اسد حاکم شده است.

سه روز پیش در دمشق افرادی توسط امنیت ملی رژیم جدید سوریه دستگیر شدند که پوسترهای آموزشی مربوط به حجاب شرعی را به دیوار می زدند و در معابر و میادین عمومی بین مردم پخش می کردند.

اسعد الشیبانی وزیر خارجه دولت جدید سوریه امروز پنج شنبه هم اعلام کرد: کشور ما هرگز تهدیدی برای هیچ کشوری از جمله اسرائیل نخواهد بود و آنها همانگونه که می‌خواهند امنیتشان را حفظ کنند، باید از امنیت دیگران نیز حفاظت کنند.

این همان اسلام آمریکائی صهیونی جدید است که خروجی و نتیجه ی  تمام فعالیتهایش به نفع آمریکا و صهیونیستها تمام می شود.

گروههای جیش العدل و انصارالفرقان هم با شعارهای به ظاهر اسلامی در همان مسیری در حرکت هستند که جولانی حرکت کرده است با این تفاوت که این گروههای بلوچ توسط بحرین و پاکستان و آمریکا و غیره تنها به عنوان یک اهرم فشار به کار می روند و هر وقت نیاز به واگذاری آنها باشد بعد از انجام ماموریت آنها را مورد معامله قرار می دهند و یا همچون دستمال توالت آنها را رها می کنند چون در برابر این گروهها و اربابان این گروهها، ایران به قدرت بزرگ منطقه قرار گرفته است.

بلوچهای مسلمان پاکستان هم به دست نشانده بودن این گروههای مسلح به ظاهر اسلامگرای بلوچ ایرانی ساکن در پاکستان پی برده اند به همین دلیل به جای آنکه به اینها کمک کنند به طالبان پاکستان و سایر جماعتهای اسلامی پاکستان ملحق می شوند؛ به عنوان مثال امروز یک گروه از منطقه مستونگ ایالت بلوچستان به رهبری مولوی شعیب بلوچ، با رهبر تحریک طالبان پاکستان بیعت نموده و به صفوف این گروه پیوسته است.

جیش العدل و انصار الفرقان و سایر گردنه گیرها و گروههای ریز و درشتی که شعارهای شبه اسلامی و قومیتی و احساسی می دهند مستقل نیستند و تابع دستور خارجی ها هستند به همین دلیل هیچ انسان عاقلی به آنها دل نمی بندد چه رسد به خارجی هایی که دنبال منافع خود هستند.

مسلمین بلوچ باید هوشیار باشند و اجازه ندهند دشمنان اسلام و مسلمین به واسطه ی این گروهها با شعور آنها بازی کنند و بلوچها را اسباب بازی برنامه ها و سناریوها و طرحهای خود کنند.