احیای ۲۰۷ واحد تولیدی به همت دولت سیزدهم در سیستان‌ و بلوچستان

احیای ۲۰۷ واحد تولیدی به همت دولت سیزدهم در سیستان‌ و بلوچستان

داوود شهرکی معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار سیستان و بلوچستان گفت: بخشی از واحدهای تولیدی سیستان و بلوچستان مشکل منابع مالی دارند که بخشی از این مشکلات را در استان با سرپرستی بانک‌ها طبق حدود اختیارات آنها در کمیته‌های کارشناسی و ستاد تسهیل و رفع موانع تولید بررسی کرده و برای استمهال، تقسیط و تنفس تسهیلات اقدام میشود

در مجموع پایش و رصد واحدهای تولیدی استان به طور ویژه در اولویت قرار گرفته به‌طوری‌که مشکلات آنها در بخش‌های مختلف از قبیل کمبود نقدینگی، تأمین مواد اولیه، مشکلات حقوقی و قضایی و بازار فروش احصا و شناسایی شده است.

جذب ۷۱۰ میلیارد ریال تسهیلات نهضت احیا تخصیصی به استان یکی از مهم‌ترین اقدامات این حوزه بوده است که تاکنون ۴۶۰ میلیارد ریال آن پرداخت و ۲۵۰ میلیارد ریال در مرحله تایید برای پرداخت است.

مشکلات واحدهای تولیدی سیستان و بلوچستان از طریق ستاد تسهیل و رفع موانع تولید طرح و رصد و برای آنها برنامه احیا تدوین میشود.

لگوران محلی حکومت بلوچهای سکولار در ایالت بلوچستان پاکستان تظاهرات مسالمت آمیز شهروندان بلوچ را با خشونت سرکوب کردند

لگوران محلی حکومت بلوچهای سکولار در ایالت بلوچستان پاکستان تظاهرات مسالمت آمیز شهروندان بلوچ را با خشونت سرکوب کردند

به قلم: بالاج عمرزهی

حاکمیت مشترک سکولاریستهای بلوج به همراه گروههای به ظاهر اسلامگرای بلوج در ایالت بلوچستان پاکستان تجربه ی هشتاد ساله ای برای ما هستند تا بدانیم احزاب سکولار سهاب و فرقه های اسلامگرای جیش العدل و الفرقان و…. چه تحفه ای برای ما دارند.

پس از محاصره شهروندان معترض مسالمت آمیز بلوچ در خضدار که موجب محاصره و سپس بازداشت ده ها شهروند بلوچ شده بود ، توسط لگوران محلی وابسته به ارگان های نظامی و اطلاعاتی حکومت محلی سکولارهای بلوچ در ایالت بلوچستان به خشونت کشیده شده و با تیراندازی گسترده به سمت شهروندان بلوچ موجب مجروحیت تعداد زیادی از شهروندان شده است.

وضعیت در شهر خضدار همچنان متشنج است و لگوران محلی پس از ناکامی نیروهای نظامی حکومت محلی سکولارهای بلوچ در ایالت بلوچستان جهت متفرق کردن شهروندان معترض به مفقودی اطرافیانشان توسط حکومت محلی سکولارهای بلوچ در ایالت بلوچستان با تیراندازی مستقیم به سمت شهروندان بلوچ موجب مجروحیت تعداد زیادی از شهروندان بلوچ شده اند .

از روزی که جهاد و دوستی با کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی مصلحت شد و جهاد تعطیل شد و مرزهای سایس بیکو گذاشته و به آن اقرار شد و اخوت و غیرت اسلامی دیگردر بین مسلمانان معنایی نداشت و تابعیت به کشور و زبان و قومیت بیشتر از تابعیت به دین اسلام برای همه مهمتر شد ، باید منتظر این هم می‌بودیم

حکام و طواغیت بلوچ و تمامی دنیا از عرب تا عجم، تنها چیزی که براشون مهم نیست رضایت الله وجان ناموس و حقوق مسلمانان است ، فقط کفار سکولار رو از خودشون راضی کنن دیگه هیچی مهم نیست.

با استفاده از علماء سوء اول بدترین مخلوقات به عنوان رهبر و حاکم و ولی امر مسلمانان قرار گرفتند و بعد جهاد را تعطیل کردن و مجاهدین رو خوارج گفتن و بعد پیمان و صلح و دوستی با کفار سکولار جهانی و منطقه ای و مرتدین سکولار محلی رو توجیه کردن و بعد اونا رو در حکمرانی سهیم کردن و در نهایت حال مسلمانان رو می‌بینیم که هر روز در جایی به سختی و مشقت می افتند و اینهم حال قوم مسلمان بلوچ در عرض هشتاد سال در کشوری فدرال و سکولار و با ایالتی خودمختار تحت حاکمیت مشتی بلوچ سکولار و مشتی مولوی های بلوچ دین فروش.

آیا هشتاد سال حاکمیت محلی سکولارهای بلوچ در ایالت بلوچستان برای عبرت گرفتن کافی نیست؟

د پاکسـتـان ټـول ولــس ته یو آهم پیغام

د پاکسـتـان ټـول ولــس ته یو آهم پیغام

زمونږ د مشرانو لخوه ټول د پاکستان ولس ته دغه پیغام ورکول کیږی چې د پاکستان مرتد حکومت پسې عسکر کم شوی دی  ځکه چې زمونږ سرښیدونکی مجاهدینو او استشهادیو د څو وخته داسې ګزارونه وکړل چې بشمیره غلام په کښې مردار شول اوس دوی پسې عسکر ختم شوی دی
په میډیا یې ده خبره خپور کړی ده چې په پاکستان کې چې څومره پښتون او بلوچ قوم دې دوی ته مونږ دغه خبر ورکوو چې  په فوج کې واظیفې (ډفټئ) تر سره کړی  اولاً به یې تر 30زرو پورې تنخوه وی
نو مونږ ټول پښتون او بلوچ قوم ته دغه پیغام ورکوو چې دغه رازیل حکومت د پښتانو او ده بلوچیانو له آزل نه خلاف دی ځکه چې مونږ تاسو یې بالمشاهده په سترګو ویني چې څومره پښتانۀ یې وواژل او څومره بلوچیان یې وواژل اوس چې تاسو واظیفې ته غواړی فقط مقصد یې دغه دې  چې زمونږ او ستاسو په مابین کې جګړه شروع کړی
هسې نه چې دوکه مو کړې
که د دوی سره ډفټی تر سره کړې بیا د شکایت حق نۀ لرئ چې مجاهدین زمونږ سره ظلم او ستم کوی
ځکه زمونږ هدف کفری نظام خاتمه تر څو پورې په پاکستان کې دغه کفری نظام موجود وی تر هغه پور به مونږ ور سره جنګیږو که په دې صف کې هر څوک وی موږ یې نه پریږدو

فرق ساده یک خانم سکولار با حیوان

ا

فرق ساده یک خانم سکولار با حیوان

به قلم: ماهدیم بلوچ

چند سالی است که دسته ای زن سکولار به سبک سکولاریستهای غربی دم از آزادی و اعاده حق برای زنهای بلوچ می زنند.
در گفتگویی تمثیلی ببینیم اینها چه نوع آزادی و هدفی برای زن مسلمان بلوج می خواهند.

+ خب خانم  سکولار وقتی اعصابت خراب چکار میکنی؟

– سیگار می‌کشم و دود میکنم

+ وقتی اعصابت آرومِ چکار میکنی؟

– لخت میشم تو خیابون

+ وقتی ختثی هستی نه شادی نه غمگین چکار میکنی؟

– با دوست پسرم میرم کوه و دمن

+ خب هدفت از زندگی چیه؟

– بخورم و بیاشامم

+ فرقت با حیوان چیه؟

– فرق رو نمی‌دونم ولی خیلی شبیه هم هستیم، اونم فقط میخوره و می‌نوشه، همیشه هم لخته. تفاوتمون تو دود کشیدنِ.

ثبات و پایداری عمر مختار شیر صحرا

ثبات و پایداری عمر مختار شیر صحرا

او در سن ۷۳ سالگی جهاد می‌کرد و
عمرش در راه شناخت حق و پایداری بر آن صرف کرد.

هنگام دستگیری از طرف دولت ایتالیا جهت محاکمه، افسر ایتالیایی از وی می پرسد:
آیا با دولت ایتالیا جنگیده ای؟
بله.
آیا مردم را بر این جنگ ترغیب میکردی؟
بله.
آیا به مجازات این کارت اندیشیده ای؟
بله
آیا به آنچه می‌گویی اقرار می‌کنی؟
بله
چند سال است که با نیروهای ایتالیایی می‌جنگی؟
نزدیک ۱۰ سال.
آیا بر آنچه انجام داده ای پشیمان هستی؟
خیر
آیا می‌دانی که به زودی اعدام خواهی شد؟
بله
قاضی دادگاه می‌گوید من خیلی ناراحتم که سرانجامت این چنین است.

عمر مختار با یقین و اطمینان و آرامش در جواب می‌گوید بلکه این بهترین راهی است که به زندگی‌ام خاتمه می‌دهم قاضی سعی می‌کند او را فریب دهد، به همین خاطر حکم عفو او را می نویسد به شرط این که مطلبی را بنویسد و برای مجاهدین لیبی بگوید که دست از جهاد با ایتالیا بکشند، او به قاضی نگاه می‌کند و این سخن مشهورش را می‌گوید:

آن انگشت سبابه ای که در هر نماز شهادت می‌دهد که خدایی نیست جز
خدای یگانه و محمد رسول اوست، امکان ندارد که جمله ی باطلی بنویسد.

محرم و بار دیگر حسین در زمان مادهم تنها ماند

محرم و بار دیگر حسین در زمان مادهم تنها ماند

نویسنده: ادهم شرقاوی
ترجمه: کریم تاران

عاشورا و دهم ماه محرم هر سال همراه با امید و اندوه در هم آمیخته و ممزوج می‌شود که در آن یاد کنیم که چگونه خداوند متعال فرعون و لشکریانش را هلاک کرد و موسی علیه‌السلام و همراهانش را نجات داد، می‌فهمیم که خداوند می‌تواند ظالمان و طاغوتیان را زمانی که در مغرورترین و قدرتمندترین لحظات خود هستند، نابود کند!
بیاد حسین می‌افتیـم، آن نوه‌ی شهید، آن پرهیزگار و پاکی که در یکی از فجیع‌ترین جنایات تاریخ این ملت فدا شد!

اما عاشورای امسال جوری دگر به سراغمان می‌آید، گویی اتفاقات آن دوباره در برابر چشمانمان تکرار می‌شود، من نه در صدد خراشیدن لخته‌ی روی زخم تاریخم، و نه به دلایل آن می‌پردازم، و نه ترجیحی بین روایات آن می‌دهم؛ نتیجه‌ای که همه‌ی ما بر آن اتفاق نظر داریم برای ما کافی است که، حسین رضی‌الله عنه مظلومانه کشته و شهید شد!

غزّه بسیار شبیه حسین رضی‌الله عنه است!
او نیز  شرورانه و ظالمانه بیرون نیامد، بلکه برای دفع ظلم و ستم بر خود و جبران و اصلاح هر چه بیشتر جامعە و امت رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله و سلم بیرون آمد!

غزّه بسیار شبیه حسین است!
او نیز تنها ماند و جلوی چشم ما سلاخی شد و قاتلش از هر سو در محاصره سپاهیان ما قرار گرفت، اما دریغ حتی از تکان دادن انگشتی -بسوی دشمن -!

غزّه چە بسیار شبیه حسین است!
او نیز پاک و منزه است و هیچ کدام از ما او را در کم کاری برای دینش متهم نمی‌‌کند، اما این کافی نبود تا در کنارش- منفعلانە – بایستیم و شِم٘ر تلآویو را از زدن گردن و بریدن سرش باز نداریـم!

غزّه بسیار شبیه حسین است!
او نیز در حالی کشته می‌شود که گرسنه و تشنه است!
استخوان سینه‌ی کودکانش از گرسنگی بیرون زده، و گلوی پیرانش از تشنگی خشک شده است!
و شکم و روده‌ی زنانش خالی است!

غزّه بسیار شبیه حسین است!
امری استوار، هدفی عالی، تلاشی ستودنی و جهادی موجّه دارد!
اما درسش را از حسين رضي‌الله عنه فرا گرفت، پس او به تنها ماندن فكر نمي‌كرد چه برسد به كشته شدن!
غزه می‌دانست که برپایی امور خالی از شکست نیست و آنچه یک بار در تاریخ اتفاق افتاده، ممکن است دوباره تکرار شود!
برای همین با لباس – دست خالی – بیرون نرفت، بلکه با شمشیرش بیرون رفت!
هنگامی کە ظنّ و گمانش در عدم همکاریِ ما به او به یقین تبدیل شد، او ارتش  خاص خود گردانهای عزام را روانه‌ی میدان کرد!
وقتی او فکر می‌کرد، که اکنون مسلم شده است، ارتش ما از او حمایت نمی کند، او ارتش خودش و گردان های قدرت خودش را داشت!
وقتی فهمید که آزادی و آزادگی را دوباره هم می توان کشت، ترجیح داد که روی پاهایش ایستاده بمیرد، و بی همتا باشد، و بکُشد همانطور که و را می‌کُشند، برابر برابر و پا به پا پیش رود، پس درود بر قسّامِ دیروز و امروز و فردا؛ سلام بر قسّام تا قیام قیامت!

پس ای خدایی که فرعون را در صبح‌دم روز دهم ماه محرم هلاک کردی، ظالمان و طاغوتیانی که مردم غزه را می‌کشند و ظالمانی بر علیه آنها توطئه می‌کنند نابود کن!
ای خدایی که موسی علیه‌السلام را نجات دادی، مردم غزه را نیز از دست فرعون‌هایشان نجات و رستگار کن!
ای خدایی که حسین و برادرش را در زمره‌ی سرور و سالار شهیدان بهشت حساب کردی، مردم غزه را نیز با آنان قرار ده، که در هر نقطه از غزّه؛ کربلایی هست!

چرا نگاه با نا محرم گناه است

《بسم الله الرحمن الرحیم》

چرا نگاه با نا محرم گناه است

1️⃣ دلیل علمی:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ [30]

به مردان مؤمن بگو كه چشمان خويش فروگيرند و شرمگاه خود نگه دارند. اين برايشان پاكيزه‌تر است. زيرا خدا به كارهايى كه مى‌كنند آگاه است. (س،نور)

2️⃣ حکمت حرام بودن نگاه به نامحرم:

از عالمی سوال شد: چه اشکالی دارد که انسان به جنس مخالف نگاه کند و لذت ببرد؟

پاسخ :

نگاه به حسن جمال جنس مخالف ضررهایی دارد که به طورخلاصه اشاره می شود :

1_ می بینی ، می خواهی، به وصالش نمی رسی، دچارافسردگی میشوی . . !

2_ می بینی، شیفته می شوی، عیب ها را نمی بینی، ازدواج میکنی، طلاق می دهی !

3_ می بینی ، دائم به او فکر می کنی، از یاد خدا غافل می شوی، از عبادت لذت نمی بری !

4_ می بینی ، با همسرت مقایسه می کنی،ناراحت می شوی، بداخلاقی می کنی !

5_ می بینی، لذت می بری، به این لذت عادت می کنی، چشم چران می شوی، در نظر دیگران خوار می گردی !

6_ می بینی ، لذت می بری، حب خدا در دلت کم می شود، ایمانت ضعیف می شود !

7_ می بینی ، عاشق می شوی، از راه حلال نمی رسی، دچار گناه میشوی !

لذا اسلام در یک کلمه می گوید :
نگاهت را از جنس مخالف نگاهدار”

الله المستعان

اسامه بن زید میفرماید شنیدم رسول الله صل الله علیه وآله وسلم فرمود: در روز قیامت شخصی را می اورند و در داخل اتش می اندازند و در اتش روده هایش بیرون می ایند
همانند خر میچرخد همانطور که خر به دور اسیاب میچرخد اهل اتش بر سرش جمع می شوند میگویند ای فلان تو را چه شده است؟
ایا تو همان نبودی که امر به معروف میکردی و نهی از منکر میکردی ؟

شخص میگوید:امر به معروف میکردم و انجام نمیدادم و نهی از منکر میکردم و انجام میدادم

رواه بخاری و مسلم.

دشمن مشترک قوم بلوچ و تمام مومنین دنیا

دشمن مشترک قوم بلوچ و تمام مومنین دنیا

به قلم: بالاچ عمًرزهی

آیا هنوز سردرگم هستی و فرق دوست و دشمن را نمیدانی؟ به دلیل قوم گرایی جاهلانه و لجبازی چشمان ات را بستی و گوش هایت را گرفتی و از حقایق فرار میکنی؟

دشمن کیست؟

اگر در کنار اهل سنت بودن اهل جماعت هم هستی دشمن تو تمام اهل تفرق هستند و بخصوص دشمن تو و من همان سکولار و همان مولوی و قلم به دست دین فروشی است که در اختیار این سکولار خارجی و بومی درآمده است.
دشمن تو همان سکولار پنجابی و بلوچی است که هستاد سال است در بلوچستان پاکستان فدرال یک ایالت خودمختار تشکیل داده اند و هر چه جنایت از دستشان برآمده در حق قوم بلوچ مسلمان انجام داده اند.
دشمن من و تو آمریکا و ناتو سکولار است که از این جانیان حمایت می کنند و این جانیان هم هر جنایتی را که دلش بخواهد در حق تو و برادر و خواهران مسلمان ات انجام می دهند.‌

آیا هنوز هم آنها را هموطن خود می دانی؟ کسانی که با نادیده گرفتن قوانین شریعت الله به الله و بهترین خلق الله سیدنا محمد صلی الله علیه وسلم و تمام مومنین توهین می کنند؛ آیا آبرو و فرهنگ و عرض و ناموس بلوچها و برادران مسلمان ات از شر آنها در امان مانده و خواهد ماند؟

آیا صحبت ها و شعارهای آنها را باور میکنی، در حالی که کل دین سکولاریسم بر کنار زدن قوانین شریعت الله در زندگی اجتماعی و خانوادگی و جتی فردی انسانها استوار است؟

مسلمانان راستین، در دین خود با کسی مسامحه نمیکنند و نهج آنها با کسانی که از دین خارج شدند همانند نهج صحابه رضی الله عنهم اجمعین خواهد بود.

پس با این احزاب و گروههای سکولار و با این مولوی هایی که با سکوت خائنانه ی خود زمینه را برای رشد این سکولاریستهای مرتد فراهم کرده اند و حتی مردم را به همزیستی با این سکولاریستها دعوت می دهند مثل یک دشمن داخلی برخورد کنید.

بعد از شهادت سیدنا حسین رضی الله بر سر قاتلانش چه آمد؟!

بعد از شهادت سیدنا حسین رضی الله بر سر قاتلانش چه آمد؟!

به قلم: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

 قاتلان حسین رضی الله توسط لشکریان عبدالله ابن زبیر( پسر سیدنا زبیر) رضی الله عنهم مجازات شدند.

بعد از شهادت سیدنا حسین، یزید روز خوش  ندید و حکومتش شاهد شورش های پی در پی بود،
۴ سال بعد از شهادت حسین، یزید کشته شد و ابن زیاد و شمر فراری شدند، عمر بن سعد کشته شد، و سر بریده اش را انداختند جلوی پسرش،گفتند: این را میشناسی؟
گفت:آری و بعد از او زندگی را هم دوست ندارم و پسرش را هم سر بریدند.

شمر را پیدا کردند و او فرار کرد، تعقیبش کردند و  و سرش را بریدند و جسدش را جلوی سگان انداختند

پس خون حسین رضی الله زمین نماند و خیلی زود گرفته شد و  فقط ۵ سال بین ظلم و انتقام از ظالم فاصله افتاد.

از قاتلان سیدنا حسین یک شخص هم جان بدر نبرد حتی سربازانی که در لشکر عمر بن سعد بودند شناسایی و سرشان بریده شد

حتی خولی بن یزید را هم درنهانگاه خانه اش یافتند و کشتند.
او همان کسی است که عمر بن سعد سر بریده حسین را به او داد که به ابن زیاد برساند! او که به کوفه رسید، شب هنگام بود و در های قصر را بسته بودند.
او سر مبارک را برداشت و به خانه خودش آمد ، و سر را در تشتی که زنش در آن لباس میشست، انداخت و بر زن خود وارد شد.
زنش گفت: چه خبر ؟ گفت ثروت دنیا را برایت آورده ام. 
پرسید: ثروت دنیا!
گفت: آری در تشت است 
زن گفت: در تشت؟
گفت: بله سر حسین است که برای به ابن زیاد آورده ام
زن برخاست و گفت سبحان الله، مردم طلا و نقره می آورند وتو سر بریده پسر رسول خدا را به خانه من اوردی!!
قسم به الله که دیگر سرم با سر تو، در یک بالین جمع نمیشود. 
۵ سال بعد وقتی سربازان عبدالله ابن زبیر رضی الله در تعقیب خولی، وارد خانه اش شدند، خولی به نهانگاهی در خانه اش رفت و پنهان شد، سربازان از زن پرسیدند :خولی کجاست؟ او با صدای بلند گفت: نمیدانم کجاست، اما در همان حال محل اختفای اورا با دست اشاره کرد!
و خولی را دستگیر و سربریدند

و‌ابن زیاد هم با آنکه فرار کرده بود بخاطر شرارت باطنش باز در شام، توانست خوش خدمتی کند و در راس سیزده هزار نفر به طرف عراق آمد که باز ابراهیم اشتر آنها را شکست داد و تار و مار کرد و ابن زیاد هم کشته شد و سرش را در دهم محرم ۶۷ هجری؛ یعنی دقیقا ۶ سال بعد از شهادت سیدنا حسین ؛ بریدند و فرستادند به قصر کوفه یعنی همانجایی که ۶ سال پیش سر حسین را آورده بودن جلویش

چرا مولوی های ما از جنگ اوکراین می گویند اما: در برابر راهزنی های آشکار بلوچها سکوت کرده اند؟

چرا مولوی های ما از جنگ اوکراین می گویند اما: در برابر راهزنی های آشکار بلوچها سکوت کرده اند؟

به قلم: ماهدیم بلوچ

 ما مردم بلوچ مردم سرگردانی هستیم، چون اختیارمان دست افرادی است که قصد دارند افکار و چشم ما را به بیرون از بلوچستان و مشکلات خودمان ببرند.

انسان گاهی فکر می کند واقعاً این مولوی ها بر اساس برنامه یا ازپیش طراحی شده عمل می کنند، من قصد دارم به صورت موردی و در شماره های مختلف به این سیاست دغل بازانه و مخرب اشاره کنم.

مثلاً بعضی از مولوی های ما در مورد سیاستهای بین المللی که هیچ کسی آنها را عددی هم حساب نمی کند تا اینکه به حرفهایشان گوش دهد می آیند و در مورد سیاست جنگی روسیه و اوکراین صحبت می کنند و طرح می دهند ووو مثل همین بی سوادهای کوچه بازاری که خانواده ی خودشان هزاران مشکل دارد اما زمانی که دهن باز می کنند از سیاستهای اتمی ایران و سیاستهای سازمان ملل و… صحبت می کنند!

یکی از مشکلات تقریباً روزمره ی ما در بلوچستان وجود راهزنهای حرفه ای است، حتی گاهی مردم در رسانه ها به عنوان مثال می گویند لطفا از تردد با خودرو سواری در مسیر خاش به سمت سراوان و خاش به سمت سوران‌‌، ساعت ۷ شب‌ به بعد خوداری بفرمایید؛ زیرا هر چند گاهی دزدان حرفه‌ای و مسلح  با خودروهای سواری مسافران را تعقیب می‌کنند و با زور اسلحه ماشین‌ها و موبایل‌‌ها را غارت می‌کنند.

با آنکه نیروهای امنیتی ایران با این مجرمین برخورد می کنند اما سوال اینجاست چرا این مولوی هایی که توهم به سرشان زده و خود را در جایگاه سیاست گذاران بین المللی فرض می کنند در خطبه های مختلف از این ناامنی هایی که توسط بلوچهای خودمان به وجود می آید چیزی نمی گویند؟

یعنی واقعاً حل کردن مشکلات خانوادگی خودمان مهمتر است یا بیهوده صحبت کردن در مورد مشکلات کشورهای دیگری که برایمان تره هم خورد نمی کنند؟

لطفاً بیدار شویم، عده ای دارند با توهماتی فریبمان می دهند و علاوه بر خالی کردن عقلهایمان دارند جیبهایمان را نیز خالی می کنند