نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (5)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (5)


به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه

فرهنگ روان‌پریشی:

همه اینها برای درک این موضوع که چرا پایتخت‌های غربی همچنان در کشتار اسرائیل مشارکت دارند، بسیار مهم است، حتی با وجود اینکه اجماع قوی بین محققان هولوکاست و نسل‌کشی، که بسیاری از آنها اسرائیلی هستند، وجود دارد که اقدامات آن به منزله نسل‌کشی است.
احزاب حاکم در کشورهای غربی مانند ایالات متحده و بریتانیا به شدت به کسب‌وکارهای بزرگ متکی هستند، هم برای موفقیت انتخاباتی خود و هم پس از پیروزی در انتخابات، برای حفظ محبوبیت خود با ترویج «ثبات اقتصادی». کی‌یر استارمر پس از رد مدل تأمین مالی مردمیِ سلف خود، جرمی کوربین، و در عوض جلب توجه بخش شرکتی با وعده‌هایی مبنی بر اینکه حزب را در جیب خود خواهد داشت، در بریتانیا به قدرت رسید. تضمین‌های او همچنین کلید تضمین این بود که رسانه‌های متعلق به میلیاردرها، که به شدت به کوربین حمله کرده بودند و بارها او را به خاطر مواضع دموکراتیک، سوسیالیستی و طرفدار فلسطینش به عنوان یک «یهودستیز» بدنام کرده بودند، مسیر استارمر را به سمت داونینگ استریت هموار کنند.
در ایالات متحده، میلیاردرها حتی یکی از خودشان را در قدرت دارند، دونالد ترامپ. اما حتی مبارزات انتخاباتی او نیز به بودجه اهداکنندگان بزرگی مانند میریام آدلسون، بیوه اسرائیلی شلدون آدلسون، غول کازینو، متکی بود.
آدلسون از جمله اهداکنندگان اصلی هر دو حزب اصلی است که این واقعیت را پنهان نکرده‌اند که اولویت سیاسی شماره یک آنها اسرائیل است. شرکت‌های بزرگ پس از به قدرت رسیدن، عملاً احزاب را در حوزه‌های اصلی سیاست داخلی و خارجی به عنوان باج نگه می‌دارند.
بخش مالی پس از آنکه زیاده‌روی‌های بی‌ملاحظه‌اش اقتصاد جهانی را در اواخر دهه 2000 به ورطه سقوط کشاند، مجبور شد توسط مالیات‌دهندگان نجات یابد – و هنوز هم، از طریق به اصطلاح «اقدامات ریاضت اقتصادی» این کار را می‌کند. دولت‌های غربی بانک‌ها را «بیش از حد بزرگ برای شکست خوردن» می‌دانستند.
به همین ترتیب، اسرائیل، بزرگترین مرکز پرورش صنایع تسلیحاتی و نظارتی جهان، حتی وقتی مرتکب نسل‌کشی می‌شود، آنقدر بزرگ است که نمی‌تواند شکست بخورد.
منتقدان ظهور شرکت‌های جهانی‌شده در نیم قرن گذشته، مانند زبان‌شناس مشهور، نوام چامسکی و استاد حقوق، جوئل باکان، مدت‌هاست که به ویژگی‌های روان‌پریشانه فرهنگ شرکتی اشاره کرده‌اند.
شرکت‌ها از نظر قانونی موظف به دنبال کردن سود و اولویت دادن به ارزش سهامداران بر سایر ملاحظات هستند. پس از موج‌های مقررات‌زدایی توسط دولت‌های غربی رشوه‌خوار، عملاً هیچ محدودیتی برای آزادی آنها وجود ندارد.
باکان خاطرنشان می‌کند که شرکت‌ها نسبت به رنج یا امنیت دیگران بی‌تفاوت هستند. آنها قادر به حفظ روابط بلندمدت نیستند. آنها فاقد هرگونه احساس گناه یا خویشتن‌داری هستند. و برای به حداکثر رساندن سود، دروغ، تقلب و فریبکاری می‌کنند.
این تمایلات روان‌پریشانه در رسوایی‌های پی در پی، چه در صنایع دخانیات و بانکداری و چه در شرکت‌های داروسازی و انرژی، به نمایش گذاشته شده‌اند.
چرا کسب‌وکارهای بزرگ باید در پیگیری سود مربوط به نسل‌کشی در غزه رفتار بهتری داشته باشند؟
باکان خطاب به کسانی است که استدلال او را با یک نظریه توطئه اشتباه می‌گیرند. رفتار روان‌پریشانه شرکت‌ها صرفاً منعکس‌کننده الزامات قانونی برای آنها به عنوان نهادها – چیزی که او «پویایی منطقی» آنها می‌نامد – برای به حداکثر رساندن سود و بیرون راندن رقبا، صرف نظر از عواقب آن برای کل جامعه، نسل‌های آینده یا سیاره زمین است.

بازتاب روابط جنجالی: بررسی عکس جفری اپشتین و محمد بن سلمان

بازتاب روابط جنجالی: بررسی عکس جفری اپشتین و محمد بن سلمان

روابط بین چهره‌های قدرتمند جهانی همواره مورد توجه رسانه‌ها و افکار عمومی قرار دارد. یکی از این روابط جنجالی، ارتباط جفری اپشتین، سرمایه‌دار و مجرم جنسی، با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی است. عربستانی که خود را نماینده ی تفکرات محمد بن عبدالوهاب و علمای دعوت نجدیت می داند.

 به تازگی، گزارشی از نیویورک تایمز منتشر شده که تصاویری از اپشتین در کنار ولیعهد عربستان در امارات را به نمایش می‌گذارد. این موضوع نه تنها سوالاتی درباره ارتباطات پشت پرده و رفتارهای اخلاقی شخصیت‌های برجسته را به وجود می‌آورد، بلکه بازتابی از هنجارهای اجتماعی و سیاسی در سطح جهانی نیز به شمار می‌رود.

تحلیل عکس و پیامدهای آن:

1. تصویر و هویت: انتشار تصویری از اپشتین، کسی که به جرم‌های سنگین از جمله سوءاستفاده جنسی متهم شده، در کنار یک مقام عالی‌رتبه مانند محمد بن سلمان می‌تواند پیامدهای منفی برای تصویر عمومی ولیعهد عربستان داشته باشد. این ارتباط می‌تواند برداشت‌ها و نگرش‌های منفی نسبت به رهبری عربستان را تحت تأثیر قرار دهد و افکار عمومی را به چالش بکشد.

2. شک و تردید: یکی از جنبه‌های جالب در این ماجرا، سوالاتی است که درباره شفافیت و صداقت در روابط بین‌الملل مطرح می‌شود. هیچ کس نمی‌تواند به سادگی از کنار این واقعیت‌ها عبور کند و این موضوع نشان‌دهنده پیچیدگی‌های روابط سیاسی و اقتصادی در جهان است. بسیاری از ناظران ممکن است از این موضوع متعجب شوند و به بررسی دقیق‌تری از روابط میان مقامات و شخصیت‌های عمومی بپردازند.

3. پیامدهای اجتماعی و اخلاقی: این تصویر همچنین به بحث‌های گسترده‌تری درباره مسئولیت اجتماعی و اخلاقی شخصیت‌های سیاسی و اقتصادی دامن می‌زند. آیا قرار گرفتن در کنار یک فرد متهم به جنایت‌های جنسی، به خصوص در سطحی بالا، نشان‌دهنده عدم حساسیت به مسائل اخلاقی است؟ این سوال‌ها می‌تواند به بحث‌های عمومی درباره قدرت و مسئولیت‌پذیری در رهبری منجر شود.

نتیجه‌گیری:

عکس از جفری اپشتین و محمد بن سلمان در امارات، نه تنها یک تصویر سادۀ خبری است بلکه نمادی از چالش‌های عمیق‌تری در عرصه سیاست جهانی و اخلاق انسانی است. در دنیایی که شفافیت و صداقت بیش از پیش مورد توجه قرار می‌گیرد، این گونه روابط و انتشار عکس‌ها می‌تواند تبعات گسترده‌ای برای شخصیت‌های عمومی و کشورها داشته باشد. جامعه بین‌المللی باید به این مسائل توجه بیشتری داشته باشد و از آن‌ها درس بگیرد.

فلسطین و افشای یک توطئه بزرگ و خطرناک از لندن و پاریس تا واشنگتن و تل‌آویو، تا مسجد مکی زاهدان و…

فلسطین و افشای یک توطئه بزرگ و خطرناک از لندن و پاریس تا واشنگتن و تل‌آویو، تا مسجد مکی زاهدان و…

کاتب: محمد اسامه

طرح تازهٔ انگلیس و فرانسه برای «به رسمیت شناختن فلسطین» نه نشانهٔ دلسوزی برای ملت مظلوم فلسطین است و نه تلاشی برای پایان‌دادن به جنگ و خون‌ریزی. این همان نقشهٔ قدیمی و شیطانی غرب و آمریکا است که سال‌ها پیش طراحی کرده بودند و امروز قدم به قدم آن را اجرا می‌کنند.

این سناریو در ظاهر با نام فریبندهٔ «طرح دو دولت» یا «دولت–دولت» عرضه می‌شود، اما حقیقت تلخ آن این است که هدفش تقسیم سرزمین فلسطین، تثبیت موجودیت رژیم صهیونیستی و حذف آرمان آزادسازی کل فلسطین است. آن‌ها می‌خواهند با یک توافق ساختگی، اشغالگران را قانونی جلوه دهند و از محاکمه و مجازات جنایتکاران صهیونیست جلوگیری کنند.

از لندن و پاریس تا واشنگتن و تل‌آویو، همهٔ این قدرت‌ها در یک خط مشترک حرکت می‌کنند: نجات اسرائیل از فروپاشی و بحران نابودی. آنان فهمیده‌اند که مقاومت فلسطین و حمایت ملت‌های آزاده، موجودیت رژیم اشغالگر را به مرز پایان رسانده است؛ بنابراین با «دیپلماسی فریب» می‌خواهند میدان جنگ را به میز مذاکرهٔ تحمیلی بکشانند و نتیجه را به سود صهیونیست‌ها رقم بزنند.

ملت فلسطین هرگز با چنین توطئه‌ای فریب نخواهد خورد. خون هزاران شهید در غزه و کرانهٔ باختری، اجازهٔ معامله بر سر خاک و حقوق فلسطینیان را نمی‌دهد. این به رسمیت شناختن، در حقیقت به رسمیت شناختن اشغال، قتل‌عام و نسل‌کشی است.

مردم و آزادگان جهان باید هوشیار باشند؛ امروز غرب با نقاب صلح، خنجری در دست دارد که می‌خواهد آن را بر قلب آرمان فلسطین فرود آورد. تنها راه نجات، مقاومت و ایستادگی در برابر هرگونه سازش و معامله با اشغالگران است.

 این توطئه دقیقا همان چیزی است که از خطبائی چون مولوی عبدالحمیدهای متعدد در سرزمینهای اسلامی به خورد مسلمین داده می شود چنانچه مولوی عبدالحمید زاهدان بارها به این مساله پرداخته و حتی در نماز جمعه ی دیروز (17 مرداد 1404) اهل سنت زاهدان نیز می گوید: “بهترین راه به‌رسمیت‌شناختن کشور مستقل فلسطین است؛ چنان‌که بسیاری از کشورهای اسلامی و غیراسلامی تلاش می‌کنند تا فلسطینی‌ها مستقل بشوند و سرنوشت خودشان را در دست بگیرند؛ این بهترین گزینه در شرایط کنونی است.”

این بلندگو بدون شک بلندگوی منهج عزتمند اهل سنت و جماعت نیست که «جهاد» با اشغالگر کافر و محارب خارجی را تا زمانی نابودی یا بیرون راندن آن به صورت دایره وار بر تمام مومنین «فرض عین» می داند بلکه بلندگوی دشمنانی است که توطئه ی به رسمیت شناختن اشغالگر خارجی در سرزمینهای اسلامی را طراحی کرده است.

مولوی عبدالحمید خودت را جمع و جور کن و ببین کجا ایستاده ای و در منبر رسول الله صلی الله علیه وسلم بلندگوی چه کسانی شده ای؟

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (4)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (4)


به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه

اردوگاه کار اجباری:

لیست بلندی از نام‌های بزرگ دیگر در گزارش آلبانیزی وجود دارد: کاترپیلار، ولوو و هیوندای متهم به تأمین ماشین‌آلات سنگین برای تخریب خانه‌ها، مساجد و زیرساخت‌ها در غزه و کرانه باختری هستند.
بانک‌های پیشرو مانند BNP Paribas و Barclays برای افزایش اعتماد بازار به اسرائیل در طول نسل‌کشی و حفظ نرخ بهره مطلوب، اوراق قرضه خزانه‌داری منتشر کرده‌اند.
شرکت‌های BP، Chevron و سایر شرکت‌های انرژی از میدان‌های گازی موجود در شرق مدیترانه و خطوط لوله‌ای که از آب‌های دریایی فلسطین در سواحل غزه عبور می‌کنند، سود می‌برند. اسرائیل اندکی پس از آغاز قتل عام نسل‌کشی، مجوزهای اکتشافی را برای میدان گازی توسعه نیافته خود در غزه، درست در نزدیکی ساحل، صادر کرد.
آخرین طرح اسرائیل برای ایجاد آنچه که آن را اردوگاه «تمرکز» در غزه می‌نامد، جایی که قرار است غیرنظامیان فلسطینی به شدت تحت نظارت نگهبانان مسلح نگهداری شوند، بدون شک به مشارکت‌های تجاری مشابه آنچه در پشت «مراکز توزیع کمک» ساختگی اسرائیل که قبلاً به ساکنان این منطقه محصور تحمیل شده بود، متکی خواهد بود.
سربازان اسرائیلی شهادت دادند که به آنها دستور داده شده بود به سمت جمعیت فلسطینی‌های گرسنه که در صف غذا در این مراکز بودند، شلیک کنند، که توضیح می‌دهد چرا ده‌ها فلسطینی روزانه و برای هفته‌ها کشته شدند. این مراکز که توسط صندوق بشردوستانه غزه اداره می‌شوند، تا حدودی زاییده افکار گروه مشاوره بوستون بودند، همان مشاوران مدیریتی که این ماه به خاطر توطئه برای تبدیل غزه به «ریویرای خاورمیانه» ترامپ که عاری از فلسطینیان است، افشا شدند.
اردوگاه کار اجباری برنامه‌ریزی‌شده اسرائیل که بر روی ویرانه‌های شهر رفح ساخته شده و قرار است، باز هم به طور گمراه‌کننده‌ای، «منطقه بشردوستانه» نامیده شود، از همه ورودی‌ها می‌خواهد که قبل از بازداشت، با استفاده از داده‌های بیومتریک «بررسی‌های امنیتی» انجام دهند.
البته، پیمانکاران دیگر، با استفاده از سیستم‌های عمدتاً خودکار، تا زمانی که آنچه دولت اسرائیل «طرح مهاجرت» برای اخراج جمعیت از غزه می‌نامد، اجرا شود، از داخل اردوگاه نظارت خواهند کرد.
آلبانیز به موارد متعددی اشاره می‌کند که در آنها شرکت‌های خصوصی برخی از وحشتناک‌ترین جنایات تاریخ، از برده‌داری گرفته تا هولوکاست، را مرتکب شده‌اند.
آلبانیز از وکلا و جامعه مدنی می‌خواهد که علیه این شرکت‌ها در کشورهایی که ثبت شده‌اند، اقدام قانونی کنند. در صورت امکان، مصرف‌کنندگان باید با تحریم این شرکت‌ها تا حد امکان فشار وارد کنند.
او در پایان توصیه می‌کند که کشورها تحریم‌ها و ممنوعیت‌های تسلیحاتی علیه اسرائیل اعمال کنند.
او همچنین از دادگاه کیفری بین‌المللیِ تحت فشار، که چهار نفر از قضات آن، مانند او، تحت تحریم‌های ایالات متحده هستند، و دادگاه‌های ملی می‌خواهد که «مسئولان و/یا نهادها را به دلیل مشارکت در ارتکاب جنایات بین‌المللی و پولشویی عواید حاصل از این جنایات، مورد تحقیق و پیگرد قانونی قرار دهند.»

علی قره‌داغی، رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان: اقدام کنید، در غیر این صورت مردم غزه  و امروز و فردا – همه ما – خواهیم مرد.

علی قره‌داغی، رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان: اقدام کنید، در غیر این صورت مردم غزه  و امروز و فردا – همه ما – خواهیم مرد.

علی قره‌داغی: «اشغالگران بی‌شرمانه اعلام می‌کنند و امت همچنان کلمات «ما نگران هستیم» را تکرار می‌کند.»

این مقام صهیونیستی با صراحت و بدون هیچ ترسی می‌گوید: «ما غزه را اشغال می‌کنیم…»

آنها می‌گویند که در پشت صحنه، چراغ سبز از واشنگتن دریافت شده است… جای تعجب نیست.

چه کسی عزم امت ما را خاموش کرده است، که همه عزم‌ها به دست دشمن امت افتاده است؟

ای علما و واعظان! فقهی که نتواند امت را برای کمک به مظلومان تحریک کند، مرده است، حتی اگر پر از کتاب و فتوا باشد.

ملت‌هایی که امروز از غزه دفاع نمی‌کنند، به خون خود خیانت کرده‌اند و راه خود را گم کرده‌اند.

ای مردم فلسطین! شما در خط مقدم هستید و تنها نیستید.

اما ثابت قدم باشید! زیرا خداوند سرزمینی را که در آن قرآن، مناره‌ها و مردان شجاعی مانند شما باشد، به دشمن نخواهد داد.

ای حاکمان! شما بازخواست خواهید شد.

ای مردم مسلمان!

عمل کنید، عمل کنید، عمل کنید! در غیر این صورت… امروز مردم غزه خواهند مرد، و فردا – همه ما.

توحید، موحدان را متحد می‌کند و آنها را از کفار اصلی و مرتدین جدا می‌کند، حتی اگر از قوم شما باشند.

توحید، موحدان را متحد می‌کند و آنها را از کفار و مرتدین جدا می‌کند، حتی اگر از قوم شما باشند.

کاتب: شیخ ابومحمد عاصم بن محمد البرقاوی

ترجمه: عبدالرحمن براهوئی

غرب و حاکمان مستبد در میان خود موفق شده‌اند بسیاری از شیوخ را وادار کنند که عشق و نفرت خود را در مرزهای تعیین شده توسط سایکس-پیکو تقسیم کنند.

می‌بینی که چگونه آنها با یکدیگر اختلاف دارند و الولاء و البراء (عشق و نفرت) آنها بر اساس موارد زیر است:

– یکی به سوریه حمله می‌کند،

– دیگری از عربستان سعودی انتقاد می‌کند،

– سومی علیه مصر صحبت می‌کند،

– و چهارمی ترکیه را سرزنش می‌کند

– و غیره.

آنها (شیخ‌ها) به جای درمان مردم از این بیماری و بازگرداندن آنها به دین خدا، فقط آنها را گمراه کرده‌اند.

برخی فکر می‌کنند که توحید، مردم یک کشور یا یک قبیله و طایفه را متحد می‌کند – اما این یک اشتباه است.

توحید، عبادت را متحد می‌کند و حکم را فقط متعلق به خالق می‌داند.

در مورد مردم، توحید، موحدان را متحد می‌کند و آنها را از نزدیک‌ترین خویشاوندان و قبیله‌هایشان، اگر مشرک باشند، جدا می‌کند. به همین دلیل است که مشرکان قریش در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند: «او اتحاد ما را از هم پاشید!»

قرآن فرقان است، یعنی جداکننده‌ی بین مقربان خدا و مقربان شیطان.

و خود پیامبر صلی الله علیه و آله در حدیثی (طبق گفته‌ی فرشتگان) اینگونه توصیف شده است: «محمد کسی است که بین مردم جدایی انداخت» و در روایتی دیگر: «فرّق» (جداکننده).

جنگ بدر روز فرقان بود، روزی که دو گروه به هم رسیدند و در جنگ، پدران با پسران جنگیدند – توحید بین آنها جدایی انداخت.

پس ای برادران بلوچم، آنچه ما را با هم متحد می کند توحید است و اسلام نه قومیتی که امثال سرخوش و حبیب سربازی و … به آن دعوت می دهند که این قومیت تنها نقابی است برای جاانداختن کفر قوانین سکولاریستی به جای قوانین شریعت الله.

فریب نخوریم و بدانیم آنچه گروههایی سکولار و مرتد چون BLA  باشعار قومیت گرائی در ایالت بلوچستان پاکستان انجام می دهند دشمنی اشکار با قوانین شریعت الله است که سکولاریستها قرنهاست به آن مشغولند.  

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (3)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (3)


به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه
اواخر ماه گذشته، دیوان عالی بریتانیا با تشخیص اینکه قطعات ساخت بریتانیا که در اف-۳۵ استفاده می‌شوند، احتمالاً در جنایات جنگی در غزه نقش داشته‌اند، حکم داد که دولت استارمر باید در مورد صادرات این قطعات تصمیمات «بسیار حساس و سیاسی» بگیرد.
در مقابل، دیوید لامی، وزیر امور خارجه بریتانیا، به یک کمیته پارلمانی گفت که ارزیابی اینکه آیا اسرائیل با استفاده از سلاح‌های بریتانیایی در غزه مرتکب جنایات جنگی می‌شود یا خیر، بر عهده دولت نیست، بلکه «تصمیم دادگاه» است.
لاکهید مارتین به این مبارزه پیوسته است. سخنگویی گفت: «فروش‌های نظامی خارجی، معاملات دولت با دولت است. بحث در مورد این فروش‌ها بهتر است به دولت ایالات متحده واگذار شود.» آلبانیزی همچنین انگشت اتهام را به سمت شرکت‌های پیشرو فناوری به دلیل نفوذ سریع و عمیق آنها در اشغال غیرقانونی اسرائیل، از جمله با خرید استارتاپ‌های اسرائیلی که از تخصص به دست آمده از سرکوب فلسطینیان استفاده می‌کنند، نشانه می‌رود.
گروه NSO نرم‌افزار جاسوسی Pegasus را برای تلفن‌ها توسعه داده است که در حال حاضر برای ردیابی سیاستمداران، روزنامه‌نگاران و فعالان حقوق بشر در سراسر جهان استفاده می‌شود. سال گذشته، دولت بایدن قراردادی را با یک شرکت جاسوسی اسرائیلی دیگر به نام Paragon امضا کرد. آیا روزی خواهیم فهمید که ایالات متحده دقیقاً از همین نوع فناوری برای جاسوسی از آلبانیزی و دیگر کارشناسان حقوق بین‌الملل تحت پوشش آنچه «جنگ اقتصادی» می‌نامد، استفاده کرده است؟
آی‌بی‌ام مقامات نظامی و اطلاعاتی اسرائیل را آموزش می‌دهد و نقش محوری در جمع‌آوری و ذخیره داده‌های بیومتریک فلسطینی‌ها ایفا می‌کند. شرکت هیولت پاکارد، فناوری را برای رژیم اشغالگر اسرائیل، سازمان زندان‌ها و پلیس تأمین می‌کند.
مایکروسافت بزرگترین مرکز خود در خارج از ایالات متحده را در اسرائیل تأسیس کرده است که از طریق آن سیستم‌هایی را برای استفاده ارتش اسرائیل ساخته است، در حالی که گوگل و آمازون قراردادی ۱.۲ میلیارد دلاری برای تأمین زیرساخت‌های فناوری آن منعقد کرده‌اند.
موسسه تحقیقاتی معتبر ماساچوست یا MIT با اسرائیل و شرکت‌هایی مانند Elbit برای توسعه سیستم‌های سلاح خودکار برای پهپادها و بهبود آرایش‌های گروهی آنها همکاری کرده است.
پالانتیر، که پلتفرم‌های هوش مصنوعی را برای ارتش اسرائیل تأمین می‌کند، در ژانویه ۲۰۲۴، در آغاز قتل عام اسرائیل در غزه، بر سر آنچه بلومبرگ «فناوری‌های جنگی» نامید، از همکاری استراتژیک عمیق‌تری خبر داد.
در طول ۲۱ ماه گذشته، اسرائیل برنامه‌های جدید مبتنی بر هوش مصنوعی مانند Lavendar، Gospel و Where’s Daddy را برای انتخاب تعداد زیادی از اهداف در غزه با نظارت کم یا بدون نظارت انسانی به کار گرفته است.
آلبانیزی آن را «روی تاریک ملت استارتاپی» می‌نامد که با اهداف و دستاوردهای صنعت نظامی بسیار همسو است.
جای تعجب نیست که شرکت‌های فناوری به تهمت‌های کاملاً آشنا علیه گزارشگر ویژه و سازمان ملل متحد به خاطر برداشتن پرده از فعالیت‌هایشان متوسل می‌شوند. واشنگتن پست گزارش داد که پس از گزارش آلبانیزی، سرگئی برین، یکی از بنیانگذاران گوگل، در یک گفتگوی انجمن کارمندان، سازمان ملل را «آشکارا یهودستیز» خواند.

مولوی عبدالحمید ازطبل ناامید سازی مردم تا مدافع ماندگاری غده ی سرطانی صهیونیسم و…

مولوی عبدالحمید ازطبل ناامید سازی مردم تا مدافع ماندگاری غده ی سرطانی صهیونیسم و…

کاتب: عبدالرحمن براهویی

شاید بتوان گفت مولوی عبدالحمید در مراسم نماز جمعه 10 مرداد 1404 اهل سنت زاهدان بیشترین الفاظ را جهت ناامید و دلسرد کردن مخاطبین خود نسبت به نظام حاکم بر دارالاسلام ایران و وضع موجود کشور به کار برد از جمله:

  • همه‌چیز با بن‌بست مواجه شده و مردم پریشان‌اند
  • مردم ایران … در پریشانی و نگرانی به‌سر می‌برند
  • ضعف مدیریت کشور
  • نمایندگان مجلس  نمی‌توانند از حقوق مردم دفاع کنند
  •  روسای جمهوری که آمده‌اند نیز توانایی لازم را نداشته‌اند
  •  مدیران ضعیف در بدنۀ دولت و حکومت جا پیدا کرده‌اند
  • کشور اکنون با مشکلات و بحران‌ها مواجه است
  • سیاست‌های گذشته به بن‌‍بست مطلق رسیده‌اند
  • هیچ نشانه‌ای از ایجاد تغییر در سیاست‌ها مشاهده نمی‌شود
  • امروز مردم ایران آینده و افق روشنی برای خودشان نمی‌بینند
  • و…

البته بعد از این سخنان ناامیدکننده و تخریبی فورا می گوید: “بعضی‌ها هنوز شعارهای گذشته ازجمله شعار محو اسرائیل را سر می‌دهند. بنده به‌عنوان یک شهروند می‌گویم که عموم مردم ایران با این شعارهای تند موافق نیستند… فلسطینی‌ها هم نباید افراط کنند و از محو اسرائیل سخن بگویند. دیگران هم نباید این شعار را بدهند. شما با چه ابزاری می‌خواهید این کار را بکنید؟ اگر بتوانید هم به صلاح نیست که چنین شعاری داده شود …”

مولوی عبدالحمید، اولاً تو فقط نماینده ی خودت هستی نه سایر مردم ایران؛ تو از کجا آمار گرفتی تا بدانی انقلابیون و آزادیخواهان ایران چه دیدگاهی نسبت به رژیم کافر و اشغالگر صهیونیستی دارند که بخشهایی از سرزمینهای اسلامی را اشغال کرده است؟

ثانیا، وجود کافر اشغالگر در سرزمینهای اسلامی جهاد را تا نابودی یا اخراج این اشغالگر، بر مسلمین مثل نماز فرض عین می کند و این رای تمام مذاهب اسلامی است. آیا ائمه ی تمام مذاهب اسلامی شعارهای تند داده اند؟ ایا واقعیت فقه شریعت در برابر متجاوزین برای مومنین شعار تند است؟

می گوئید اگر توان نابودی اسرائیل را نیز داشته باشیم نباید چنین کاری انجام شود؛ یعنی نزد شما مساله بر سر ناتوانی نظامی مسلمین در برابر اشغالگران نیست بلکه مساله بر سر ماندگاری اشغالگران در سرزمینهای اسلامی است؛ آیا این سخن یک مومن آزادیخواه است یا دارودسته منافقین؟

مولوی گرامی، نه تنها دارید به مردم ایران افترا می بندید بلکه بر خلاف مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله و تمام مذاهب اسلامی دیگر در برخورد با کفار اشغالگر خارجی و فرضیت جهاد بر علیه این اشغالگران تا بیرون راندن یا نابودی آنها صحبت می کنی، به همین دلیل است فورا به لایحۀ اخیر دولت در مورد «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع» حمله می کنی و چنین وانمود می کنی که حاکمیت ” جلوی آزادی‌های مردم را می‌گیرند. می‌خواهند با این قوانین به مردم فشار وارد کنند” و عوامفریبانه بیان می کنی: “مردمی را که گرسنه و تشنه هستند و در تاریکی نشسته‌اند، بگذارید حرف بزنند و گریه کنند. وقتی مردم چیزی برای خوردن ندارند حداقل حق گریه را به آنها بدهید.”

یعنی مولوی واقعا معنی این جمله ای که بیان کرده ای را نمی دانی؟ نگاه کن چه گفتی: لایحه ی  «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع».

چند بار لایحه ی «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع» را بازخوانی کن تا بدانی نشر دروغ وتهمت جهت برهم زدن امنیت روانی جامعه ربطی به حرف حق زدن یا گریه کردن ندارد.

مولوی گرامی باور بفرمائید راضی کردن رسانه های دشمنان خارجی و دارودسته  منافقین محلی و جذب طرفدار و فالور ارزش اینهمه عوامفریبی و مقابله به ارزشها و فقه اسلامی را ندارد.

جیش‌العدل و میزان صحت ادعای جهاد او در راه دفاع ازاهل سنت و جماعت

جیش‌العدل و میزان صحت ادعای جهاد او در راه دفاع ازاهل سنت و جماعت

کاتب: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على أشرف المرسلين سيدنا محمد وعلى آله وصحبه ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين

رسول الله صلی الله علیه وسلم به تغییر منکر بر حسب توانایی و رفتار تدریجی و مرحله‌ای امر می‌کند و از ابوسعید خُدری رضی الله عنه روایت است که گفت: شنیدم که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: ‌مَنْ ‌رَأَى ‌مِنْكُمْ ‌مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ (مسلم49) هریک از شما که منکری دید آن را با دستش تغییر دهد (یعنی تغییر عملی)، پس اگر نتوانست با زبانش آن را تغییر دهد و اگر نتوانست با دلش آن را (بد بداند)، و آن ضعیف‌ترین (مرتبه‌ی) ایمان است.

در انجام فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر شروطی وجود دارد که شخص مسلمان باید از این شروط آگاهی داشته باشد و نیازمند سیاست شرعی و علم و بصیرت است تا اینکه مثلا از تغییر آن منکر، منکر بزرگ‌تری ایجاد نشود.

اگر در انجام امر به معروف و نهی با منکر  با دست و تغییر عملی که جنگ مسلحانه هم در آن جای می‌گیرد، شرایط لازم وجود نداشته باشد و شخص دست به اسلحه ببرد چنین جنگی خودش تبدیل به منکری بزرگتر می شود که «قتال الفتنه» نامیده می شود نه «جهاد في سبيل الله».

امام ابوحنیفه رحمه الله در پاسخ به بلخی و در الفقه الأبسط، ص 108 می گوید: این اشخاص در نتیجه ی این قیام، فسادی که به بار می آورند بیشتر از آنچه است که اصلاح می کنند، از ریختن خونها بگیر تا حلال کردن حرامها و از بین بردن اموال. 

جنگ جیش العدل و انصار الفرقان و گروههای همسو با آنها علاوه بر اینکه منکری بزرگتر و«قتال الفتنه» است که منجر به ایجاد فتنه ای جدید در کنار مشکلات موجود می شود، چون در راستای منافع و اهداف آمریکا و صهیونیستها بر ضد جبهه ی مقاومت است نوعی غدر و خیانت و خنجری بر پشت جهاد فی‌سبیل‌الله  نیز محسوب می شود و بخشی از جبهه ی دشمنان مجاهدین غزه به شمار می روند هر چند با زبان ادعای بزرگی داشته باشند یا شعارهای بزرگی بدهند در هر دو حالت عمل آنها سخنان آنها را رد می کند. 

آن مومن مصری با ریختن مواد غذایی در بطری ها از الله می خواهد آن را به اهل غزه برساند و الله دعای او را قبول می کند حالا گروههایی چون جیش العدل و انصار الفرقان همسو با آمریکا و صهیوینستها به ایران که بعد از الله حامی اصلی اهل غزه است ضربه می زنند.

حتی یک کافر اصلی شرافتمند برایش ننگ و عار است که در جبهه ی صهیونیستهای وحشی کودک کش قرار گیرد اما ثمره ی حماقت این گروههای اهل بغی این است که «عملا» آنها را در جبهه ی وحشی هائی چون رژیم صهیونیستی قرار می دهد و سربازی از سربازان پیاده ی این دشمن وحشی می شوند.

نکته ی مهم دیگر اینکه: صرفنظر از شعارهای شبه جهادی و کلیشه ای که از این گروههای اهل بغی می شنویم، بدیل و جایگزین «عملی» اینها برای دارالاسلام ایران، دارالکفری سکولاریستی و ارتدادی است و فتنه ای بزرگتر از این برای مسلمین وجود ندارد.

در این صورت جنگ مسلحانه ی گروههای اهل بغی چون جیش العدل و انصارالفرقان و غیره «قتال الفتنه» است و ربطی به منهج اهل سنت و جماعت ندارد بلکه در واقع جنگ فی سبیل آمریکا و ناتو وصهیونیستهاست.

 وَ صَلَّی اللَّهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ تَسْلیماً

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (2)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (2)
به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه

آلبانزی در گزارش 60 صفحه‌ای خود می‌نویسد که تحقیقات او «نشان می‌دهد که چگونه اشغال دائمی به یک میدان آزمایش عالی برای تولیدکنندگان سلاح و شرکت‌های بزرگ فناوری تبدیل شده است… در حالی که سرمایه‌گذاران و مؤسسات خصوصی و دولتی آزادانه سود می‌برند.» نکته او توسط شرکت تسلیحاتی اسرائیلی رافائل تأکید شد که یک ویدیوی تبلیغاتی از پهپاد Spike FireFly خود منتشر کرد که نشان می‌داد یک فلسطینی را در آنچه «جنگ شهری» در غزه می‌نامید، مشاهده، تعقیب و کشته است.
همانطور که گزارشگر ویژه سازمان ملل اشاره می‌کند، فراتر از مسئله نسل‌کشی در غزه، شرکت‌های غربی از تابستان گذشته تعهد قانونی و اخلاقی برای قطع روابط با سیستم اشغالگر اسرائیل داشته‌اند. آن زمان بود که دیوان بین‌المللی دادگستری، بالاترین دادگاه جهان، حکم داد که اشغال چند دهه‌ای اسرائیل، یک اقدام مجرمانه مبتنی بر آپارتاید و کوچ اجباری – یا آنچه آلبانیزی سیاست «کوچ و جایگزینی» می‌نامد – بوده است.
در عوض، بخش شرکت‌ها – و دولت‌های غربی – همچنان به همدستی خود در جنایات اسرائیل ادامه می‌دهند.
این فقط تولیدکنندگان اسلحه نیستند که از نسل‌کشی در غزه و اشغال کرانه باختری و قدس شرقی سود می‌برند. شرکت‌های بزرگ فناوری، ساخت و ساز و مواد اولیه، تجارت کشاورزی، گردشگری، بخش کالا و خدمات و زنجیره‌های تأمین نیز وارد صحنه شده‌اند. و همه اینها توسط بخش مالی، شامل بانک‌ها، صندوق‌های بازنشستگی، دانشگاه‌ها، بیمه‌ها و خیریه‌ها، که همگی مشتاق ادامه سرمایه‌گذاری در این معماری ظلم هستند، امکان‌پذیر شده است.
آلبانیزی، شرکت‌هایی که با اسرائیل همکاری می‌کنند را «اکوسیستمی که از این بی‌قانونی حمایت می‌کند» توصیف می‌کند.
برای این شرکت‌ها و شرکای آنها، قانون بین‌المللی – سیستم حقوقی که آلبانیزی و دیگر گزارشگران سازمان ملل متحد موظف به حمایت از آن هستند – به عنوان مانعی برای دستیابی به سود آنها عمل می‌کند.
آلبانیزی خاطرنشان می‌کند که بخش تجاری می‌تواند با محافظت از خود در پشت پرده سایر بازیگران، از بررسی دقیق جلوگیری کند.
اسرائیل و مقامات ارشد آن در مورد ارتکاب نسل‌کشی، جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی هشدار داده شده‌اند.
وقتی او به ۴۸ شرکت نامه نوشت تا به آنها هشدار دهد که در این فعالیت مجرمانه تبانی کرده‌اند، آنها پاسخ دادند که این مسئولیت اسرائیل است، نه آنها، یا اینکه فعالیت‌های تجاری آنها باید توسط دولت‌ها تنظیم شود، نه قوانین بین‌المللی.
آلبانیزی خاطرنشان می‌کند که شرکت‌ها می‌توانند بیشترین سود خود را در «مناطق خاکستری قانون» – قوانینی که خود در شکل‌گیری آنها نقش داشته‌اند – به دست آورند. جت‌های جنگنده اف-۳۵ لاکهید مارتین، که «رژیم وحشی» آنها پس از نابودی غزه توسط اسرائیل از صحنه خارج شد، به حدود ۱۶۰۰ شرکت متخصص دیگر که در هشت کشور مختلف، از جمله بریتانیا، فعالیت می‌کنند، وابسته است.