پلیس در حال بررسی حمله آتشسوزی عمدی به مسجدی در پیسهیون به عنوان یک اقدام تروریستی و جرم اسلامهراسی است. افراد ناشناسی که صورت خود را پوشانده بودند، سعی کردند وارد ساختمان شوند، جایی که در آن زمان افرادی در آنجا حضور داشتند و ورودی و یک ماشین متعلق به رئیس هیئت امنای مسجد را به آتش کشیدند.
آتشسوزی کمی پس از نماز عصر، حدود ساعت ۹:۵۰ شب، رخ داد. دو نفر از داخل مسجد پس از استشمام بوی دود موفق به فرار شدند.
این حمله در بحبوحه افزایش تنشها و فعالیت گروههای راست افراطی که پرچمهای انگلیس را در شهرهای ساحلی برافراشتهاند، رخ داد. نمایندگان سازمانهای مسلمان این حمله را محکوم کردند و آن را یک اقدام تروریستی خواندند.
نارندر کاور، مجری تلویزیون، نوشت: «اگر رهبران کشور میتوانند به سرعت حمله به یک کنیسه را محکوم کنند، باید همین کار را در اینجا نیز انجام دهند. آتش زدن یک مسجد تروریسم است، همین.» با این حال، مقامات بریتانیایی سکوت کردهاند.
این مسجد که تا ۵۰۰ نفر را در خود جای میدهد، به شدت آسیب دیده است و جامعه اکنون در حال جمعآوری کمکهای مالی برای مرمت آن است. یکی از داوطلبان گفت: «ما فقط خوشحالیم که کسی کشته نشده است.»
سکولاریسم کلاً یعنی کنار گذاشتن و جدا کردن قوانین شریعتهای آسمانی از مسائل حکومتی، چون قوانین دادگاهای مختلف و مسائل اقتصادی و امنیتی و اجتماعی و فرهنگی و کلاً هر چه متعلق به زندگی اداری و اجتماعی انسانها باشد. به همین دلیل می بینیم که حبیب سربازی خودش به صراحت به رد قوانین شریعت الله می پردازد و می گوید:
« قوانین صدر اسلام نظیر دیه و میزان بهره مندی از ارث که در آن برهه از زمان با توجه به شرایط آن دوره عادلانه و قابل درک بوده ولی امروزه این قوانین بنابر مقتضیات زمان و پیدایش مدرنیته، صنعت، تکنولوژی….. لازم است این قوانین بازنگری شوند … هر چیز عصر و زمانی دارد، بپذیریم یا نپذیریم اکنون عصر سکولاریسم و دموکراسی و نظام های این چنین است.»
دموکراسی (democracy) هم یک ابزار مثل «شورا» نیست که مثل اسلحه و ماشین و موبایل هم مسلمین بتوانند از این ابزار استفاده کنند و هم کمونیستهای چینی و هم سکولاریستهای لیبرال غربی و غیره؛ بلکه دموکراسی در تعریف دقیق آن عقیده ای است که در برابر تئوکراسی قرار گرفته است؛ یعنی حاکمیت قوانین مردم بر مردم به جای حاکمیت قوانین الله بر مردم .
در این صورت دموکراسی عقیده و دینی است در برابر دین اسلام که با قوانین سکولاریستی و با مرکزیت قرار دادن انسان و انسان محوری (اومانیسم = انسانیت) به جای الله محوری آشکارا در برابر الله و قوانین الله صف آرائی و سنگربندی کرده است.
3- تمرکز بر برخی از شخصیتهای سکولار خارج نشین و عده ای از سرداران و روسای قبیله های بلوچ و به حاشیه راندن علمای حنفی و خطبای مساجد، جهت از بین بردن مرکزیتی که توسط علمای حنفی مذهب برای قرنها در میان بلوچها با اتحاد اقشار مختلف مردم و سرداران به وجود آمده بود.
چند نفر از این سرداران حتی توانستند دسته هائی از این جوانان فریب خورده و جدا شده و تنها را با «سرمچاران» (عنوانی برای ملی گراهای سکولار مخالف پاکستان که با روپیه های حکومت سکولار هند شارژ می شوند) همراه نموده و جهت جنگ با ارتش پاکستان روانه قتلگاه بلوچستان پاکستان کنند همچنانکه مزدوران سکولار شناخته شده ی حزب کارگران اوجالان هم در میان کوردهای ایران عده ای از جوانان ملی گرا و سکولار را روانه ی قتلگاه سوریه و عراق و ترکیه کرده اند.
تا اینجا ثمره ی واحد و خدشه ناپذیر فعالیتهای سهاب و حبیب سربازی و بهمن و سایر هم مسیران آنها تولید تفرق و ایجاد چنددستگی در میان بلوچها و قرار دادن بلوچها در برابر بلوچها و رواج انواع بی بندوباری عقیدتی و فکری و اخلاقی و رفتاری در میان بلوچهای حنفی مذهب و در کل ضایع کردن تمام زحماتی بود که رهبران اسلامی بلوچ در طول قرنهای متمادی برای بلوچستان کشیده اند.
این روند جنگ نرم و زمینه سازی ها و بستر سازی ها ادامه داشت تا اینکه در شبکه ی «کلمه» چندین روز برای راه اندازی شبکه ی ماهواره ای دیگری تحت عنوان شبکه «آزادی» تبلیغ شد که خبر از وقایع و مسائل پشت پرده و نوعی چرخش حرکتی این جریان را نشان می داد و پشت صحنه و دستهای پنهان و دم خروسی را آشکار می کرد که عده ای پنهانش کرده بودند.
شبکه «آزادی» به سبک سازمان سکولار دارودسته ی رجوی و با تجربیات چند دهه ای این خائنین در جنگ روانی، مردم ایران را به تخریب و درگیری و جنگ مسلحانه دعوت می کرد و زمینه های توجیه اغتشاش و ترور و رویاروئی مسلحانه آنهم در میان حنفی ها و شافعی ها و سایر فرقه های اهل سنت ایران را ترویج می داد و مشخص می کرد که اگر شبکه های ماهواره ای چون کلمه و نور و وصال حق و غیره با هزینه ی آل سعود جهت «جنگ نرم و روانی» با ج.ا.ایران راه اندازی شده اند قرار است بی تجربه ها و مترسکهای سکولار میان بلوچها نیز با هدایت و خط دهی و سازماندهی دارودسته ی رجوی در مسیر خشونت طلبی و «جنگ مسلحانه» هدایت و مدیریت شوند.
مقاومت روزنامهنگاران آمریکایی در برابر سانسور: بیانیهای رسواکننده از قلب پنتاگون
کاتب: محمد اسامه
در یک اقدام قابل توجه، تعدادی از روزنامهنگاران برجسته از رسانههای بزرگ ایالات متحده، که در ساختمان پنتاگون مشغول به کار بودند، به دلیل امتناع از امضای یک قانون جدید مطبوعاتی که به باور آنها تهدیدی جدی برای آزادی بیان و نظارت رسانهها بود، دفاتر خود را ترک کردند و اعتبارنامههای خود را تحویل دادند.
این قانون جدید، که به بهانه مدیریت و ساماندهی اطلاعات و اخبار منتشر شده از پنتاگون معرفی شده بود، در واقع مشوق نوعی سانسور بود که بر آزادی عمل روزنامهنگاران اثر منفی میگذاشت. به گفته منتقدان، این قانون نه تنها متناقض با حقوق اولیه قانونی تحت قانون اساسی ایالات متحده بود، بلکه میتوانست استقلال رسانهها را زیر سوال ببرد و مانع از پوشش اخبار به شکل واقعی و بیپرده شود.
گروهی از روزنامهنگاران تصمیم به ترک محل کارشان گرفتند. این اقدام رسواگرایانه برای کشوری که خود را پرچمدار آزادی بیان می نامد نه تنها به عنوان یک عمل اعتراضی علیه این قانون تلقی شد بلکه به صورتی نمادین نشاندهنده وجود سانسور غیر رسمی خبری در رسانه های آمریکاست که می خواست قانونی شود.
دستاندرکاران این حرکت بر این باور بودند که هر گونه تلاش برای سانسور اطلاعات و محدود کردن آزادی بیان غیر قابل قبول است و باید با صراحت و قاطعیت مورد اعتراض قرار گیرد. این اقدام نه تنها در رسانهها بلکه در میان فعالان اجتماعی مورد استقبال قرار گرفت و وجود سانسور خبری در سرانه های آمریکائی را بیشتر برملا کرد.
تحرکات روزنامهنگاران آمریکائی در برابر سانسور خبری نشاندهنده ی بازی سیاستمداران آمریکائی با شعارهای آزادی بیان و حقوق بشر است. این اقدام از سوی آنها یادآور این نکته است که آزادی مطبوعات در آمریکا به صورت غیر رسمی به راحتی نادیده گرفته می شود و در مسیر قانونی شدن پیش می رفت.
شناختی کلی بر جریان ارتدادی «مزاران» در میان بلوچهای ایران (1)
کاتب: براهندک بلوچ
در بلوچستان ایران مثل تمام سرزمینهای اسلامی در طول تاریخ اسلام افرادی از دارودسته ی منافقین (ضالین) هستند که مثل عبدالله بن ابی در زمان صدر اسلام آشکار می شوند و عده ای از آنها دارالاسلام را ترک می کنند و آشکارا در جبهه ی سکولاریستها قرار گرفته و برای سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها فعالیت می کنند (سکولاریستها درادبیات قرآن و سنت فقه مذاهب اسلامی معادل مشرکین و احزاب هستند).
البته دارودسته ی منافقین میان بلوچها به دلیل قدرت بازدارندگی اسلامی میان بلوچها خیلی دیر شروع کرده اند و در بسیاری از سرزمینها رفقای سکولارشان نزدیک به یک قرن پیش به راه افتاده اند و به بن بست رسیده اند و بلوچهای سکولار به دلیل سهل انگاری و دنیا دوستی و غفلت علما و بزرگان و عوام بلوچ، فرصت را غنیمت شمرده و ابراز وجود کرده اند و تازه می خواهند مسیر رفته ی رفقایشان در طول تاریخ اسلام و در میان سایر قومیتهای مسلمان معاصر را از صفر شروع کنند.
به صورت واضح و روشن سکولاریسم در میان بلوچها با فعالیت های تبلیغی و جنگ روانی جریان سهاب در شبکه های ماهواره ای وابسته به آل سعود و امارت چون کلمه و نور و شبکه های اینترنتی و مجازی استارت خورد که در ابتدا به حرکات مسالمت آمیز و نافرمانی مدنی و تحصن و اعتصاب و مغازه بستن و صدور بیا نیه و محکوم کردن و سایر بازیهای رایج سیاسی سکولاریستها دعوت می داد و معتقد بود جنگ مسلحانه عملی جذباتی است که تنها باعث تشدید خشونت و امنیتی تر شدن منطقه و به معنای سوریه و افغانستان کردن بلوچستان می شود و تنها از سوی دوستان جاهل صورت می گیرد.
این روند تا چهار سال ادامه داشت؛ در این چهار سال توانست بر بخشی ناچیز از جوانان نا آگاه بلوچ دو تاثیر مهم بگذارد:
1- با ترویج قوم پرستی و ملی گرایی و ناسیونالیسم این بخش از جوانان را از بدنه ی جامعه ی اهل سنت ایران و جهان جدا کرده و آنها را تنها و ضربه پذیر کند.
البته احزاب سکولار کورد هم 70 سال قبل همین مسیر را پیمودند و ما مثل یک فیلم، تراژدی کسانی که به این احزاب سکولار دل بسته اند را به صورت زنده می بینم. همچنانکه جهت تجزیه ی عثمانی کفار سکولار جهانی هم ناسیونالیسم و قومیت گرائی را بهترین گزینه جهت ضربه زدن به عثمانی و این قومیتها می دانستند و مزدورانی داخلی را جهت پیاده کردن این پروسه انتخاب و تقویت کردند.
2- رواج دین سکولاریسم و قرار دادن جوانان سکولار در برابر قوانین شریعت الله و علمای دینی و مردم مسلمان بلوچ که بالاجبار منجر به تولید تفرق میان بلوچهای حنفی مذهب و قرار گرفتن بلوچهای شریعت گرا در برابر بلوچهای سکولار شد.
اگر ناسیونالیسم این دسته از بلوچها را از بدنه ی جهان اسلام و اهل سنت جدا کرد سکولاریسم این دسته از بلوچها را نیز از جامعه ی مذهبی و حنفی بلوچستان جدا کرد و باعث ایجاد چند دستگی در میان بلوچها شد و بلوچ را در برابر بلوچ قرار داد.
مرجع تقلید حبیب سربازی جهت نهادینه کردن سکولاریسم در میان بلوچهایی که پایبندی سنتی عجیبی به شریعت و قوانین الله دارند عبدالکریم سروش است که در توهمات خودش سکولاریسم را به فلسفی و سیاسی تقسیم کرده است که مثلاً سکولاریسم سیاسی مغایر با قوانین شریعت و مسلمانانه زندگی کردن نیست و تنها سکولاریسم فلسفی مخالف قوانین شریعت و مسلمانانه زندگی کردن است و خودش را سکولاری سیاسی نامید.
این توهمات را اگر برای یک اسکلت هم تعریف کنی خنده اش می گیرد چه رسد به کسی که الفبای سکولاریسم را بداند. خود سکولاریستهای غربی هم به چنین توهماتی که دارودسته ی منافقین آشکار شده میان مسلمین برای فریب مسلمین تولید کرده اند می خندند.
مجاهدتها و پیروزیهای مردم غزه، ایستادگی، نصرت الهی و زانو زدن دشمنان مقابل جبهه ی مقاومت اسلامی منطقه ای
کاتب: ابراهیم یعقوبی
عملیات بزرگ «طوفان الاقصی» در۷ اکتبر نقطه عطفی در تاریخ مقاومت فلسطین است؛ روزی که اراده و ایمان مردم مظلوم فلسطین و گروه مقاومت حماس بار دیگر شکوه و عظمت مقاومت اسلامی را به نمایش گذاشت و مسیر جدیدی در نبرد با رژیم صهیونیستی و حامیانش گشود. این عملیات که نماد اتحاد، قدرت و استقامت است، نه تنها در میدان جنگ، بلکه در عرصه سیاست و دیپلماسی نیز پیامدهای مهمی داشت و موجب شد تا آمریکا و رژیم صهیونیستی به زانو در برابر حماس تن دهند و فردا در میز مذاکرات، خواستههای حق فلسطینیان را به رسمیت بشناسند و تن به آتش بس و عقب کشیدن نیروهای خود از غزه بدهند در حالی که همیشه نعره می زدند که تا نابودی کامل حماس عقب نخواهند کشید.
اینها نمی دانند که اسلام، برای مومنین به آن، دین عدالت و آزادی و جهاد را برای دفاع از حق مظلوم و حفظ کرامت انسانی واجب کرده است چنانچه از سعيد بن زيد روایت است که رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ، وَمَنْ قُتِلَ دُونَ أَهْلِهِ، أَوْ دُونَ دَمِهِ، أَوْ دُونَ دِينِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ (الألباني، صحيح النسائي 4105) هرکس برای دفاع از مالش کشته شود، شهيد است؛ هرکس برای دفاع از – ناموس و – خانواده اش کشته شود، شهيد است؛ هرکس برای دفاع از جانش کشته شود، شهيد است و هرکس برای دفاع از دينش کشته شود شهيد است.
این آموزهها نشاندهنده اهمیت حمایت از کرامت انسانی و اهمیت جهاد مردم فلسطین و مقاومت آنها در برابر ظلم و اشغالگری است.
«طوفان الاقصی» که چند روز پیش با آتش بسی موقتی خاتمه یافته است، نقطه عطفی در نبرد با رژیم صهیونیستی بود. این عملیات با طرحی دقیق و قدرتی مثالزدنی، توانست ضربهای کوبنده به اشغالگران وارد کند و نشان داد مقاومت اسلامی از یمن تا غزه و تهران تنها یک نبرد زمینی نیست، بلکه ارادهای الهی و استقامت ایمانی است.
مردم بسیاری از کشورهای دنیا نیز با همه سختیها در کنار مجاهدان غزه و بر علیه صهیونیستها ایستادند؛ از تظاهرات و اعتصابات گرفته تا حمایتهای معنوی و مالی، همه و همه بخشی از مقاومت در برابر اشغال است.
مقاومت مثال زدنی مومنین در تمام جبهات جبهه ی مقاومت اسلامی باعث شد قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی مجبور به عقبنشینی از مواضع سخت خود شوند. مقاومت و اقتدار حماس، دشمن را وادار کرد تا پای میز مذاکرات بیاید و به خواستههای مشروع ملت فلسطین احترام بگذارد.
طرح صلح و آتش بس ترامپ نشان داد که جبهه ی مقاومت اسلامی بار دیگر توانست با ارادهای راسخ، ایمان قوی و روحیه جهادی، دشمنان را به عقبنشینی وادارد و عرصه را برای پیروزیهای سیاسی و دیپلماتیک فراهم کند. این پیروزی، نشانهای است از تحقق وعدههای الهی و ضرورت حمایت جهانی از مظلومان.
و امروز شاهدیم که مقاومت اسلامی فلسطین با اتکا به آموزههای دینی و مجاهدت بیوقفه، همچنان پرچم آزادگی و عدالت را برافراشته نگاه داشته است.
اروپا در بحبوحه بیاعتمادی فزاینده به آمریکا، اطلاعات خود را یکپارچه میکند (2)
کاتب: محمد اسامه
به طور سنتی، اشتراکگذاری اطلاعات در اروپا از طریق باشگاه برن غیررسمی، شبکهای که تقریباً 50 سال پیش در سوئیس تأسیس شد، هماهنگ میشد. این باشگاه هیچ دفتر مرکزی ندارد و فقط سالی دو بار تشکیل جلسه میدهد. این باشگاه فعالیتهای خود را با ریاست دورهای اتحادیه اروپا هماهنگ میکرد، اما وحدت کامل بسیار دور از دسترس بود.
برخی کشورها، مانند مالت، اصلاً شرکت نکردند و اتریش به دلیل سوءظن به روابط نزدیکش با مسکو، موقتاً از این امر مستثنی شد.
بازیگران کلیدی – فرانسه، آلمان و هلند – به طور سنتی از به اشتراک گذاشتن اطلاعات حساس با همه اعضا، از ترس درز اطلاعات، خودداری کردهاند. بلغارستان، که مدتها در برابر نفوذ روسیه آسیبپذیر تلقی میشد، طبق گفته منابع محلی، اصلاحاتی را در خدمات خود اجرا کرده است.
در ماههای اخیر نیز، اتحادیه اروپا شاهد بحثهای فزایندهای در مورد ایجاد یک آژانس اطلاعاتی پان اروپایی بوده است. سائولی نینیسته، رئیس جمهور سابق فنلاند، ساختاری شبیه به سیا را برای هماهنگی اطلاعات استراتژیک و عملیاتی پیشنهاد کرد.
در حال حاضر، نزدیکترین معادل آن، مرکز اطلاعات و تحلیل موقعیتی اتحادیه اروپا (INTCEN) است که تحلیلهای داوطلبانه را از کشورهای عضو جمعآوری میکند. از سپتامبر 2024، ریاست آن بر عهده دانیل مارکیچ کروات است که ماموریتش افزایش تبادلات و ارائه ارزیابیهای مستقیم به رهبران اروپایی است.
با این حال، مانع اصلی، فقدان اعتماد کامل بین ۲۷ کشور است. رابرت گورلیک، رئیس سابق ماموریت سیا در ایتالیا، تأکید میکند: «اتحادیه اروپا برای اشتراکگذاری کامل اطلاعات حساس، بسیار متنوع است.»
برخی از کشورها ائتلافهای منطقهای را ترجیح میدهند: پس از کنار گذاشته شدن ایالات متحده، فرانسه و بریتانیا «ائتلاف کشورهای داوطلب» را رهبری کردند و دسترسی اوکراین به دادههای ماهوارهای و فناوریهای نظارتی اروپا را گسترش دادند.
هلند در حال بررسی همکاری عمیقتر با بریتانیا، لهستان، آلمان و کشورهای اسکاندیناوی است. اما پیشرفت شکننده است: اخیراً فاش شد که مأموران مجارستانی تحت پوشش دیپلماتیک تلاش کردند به نهادهای اتحادیه اروپا نفوذ کنند – نشانه دیگری مبنی بر اینکه شفافیت کامل به هیچ وجه قطعی نیست.
نینیستو در پایان گفت: «وقتی صحبت از آمادگی میشود، همه چیز به کلمه «اعتماد» برمیگردد. بدون آن، هیچ همکاری واقعی وجود ندارد.»
چشماندازها: از حرف تا عمل
ابتکار ایجاد یک شبکه اطلاعاتی یکپارچه نه تنها واکنشی به ترامپ، بلکه پاسخی استراتژیک به تهدید رو به رشد روسیه نیز هست. جنگ در اوکراین، خرابکاری در زیرساختها و حملات سایبری، نیاز به وحدت را برجسته میکند. اگر این پروژه اجرا شود، اروپا قادر خواهد بود به یک بازیگر مستقل در عرصه اطلاعات جهانی تبدیل شود و وابستگی خود را به شرکای خارجی کاهش دهد.
کارشناسان هشدار میدهند: موفقیت به اراده سیاسی بستگی دارد. در حال حاضر، این گامی از «هر کس برای خودش» به «با هم در برابر تهدید» است.
شرایط انسانی در غزه: نگاهی به اظهارات دکتر منیر البرش
به قلم: محمد اسامه
دکتر منیر البرش، وزیر بهداشت غزه، اظهاراتی نگرانکننده و دلخراش درباره وضعیت انسانی در این منطقه منتشر کرده است. وی اعلام کرد که در جریان درگیریها و تنشهای اخیر، ۹۰ جسد به مراکز درمانی تحویل داده شده است. این اظهارات نه تنها صدای نگرانی جامعه پزشکی و انسانی را بلند کرده، بلکه همچنین به ابعاد انسانی بحران در غزه اشاره دارد.
دکتر البرش به طور خاص به نشانههای شکنجه و آسیبهای فیزیکی روی این اجساد اشاره کرده است. این موضوع نشاندهندهی عمق بحران حقوق بشر در غزه است. شواهد حاکی از آن است که برخی از اجساد به وسیلهی تانکها له شده بودند و این خود مصداقی از خطرات جدی است که بر زندگی مردم غزه سایه افکنده است. عدم حفاظت از غیرنظامیان در شرایط جنگی، چالش بزرگی را برای سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر به وجود میآورد.
وی همچنین به موضوع بیماران بستری که در اثر جنگ کشته شده یا رها شدهاند، اشاره کرد. این وضعیت به وضوح نشاندهندهی ناکارآمدی سیستم بهداشتی و درمانی در شرایط بحرانی است. بیمارستانها در غزه به شدت تحت فشار قرار دارند و خدمات درمانی در چنین شرایطی به شدت محدود شده است. این واقعیت نه تنها بر سلامت جسمی افراد تأثیر میگذارد بلکه پیامدهای روانی عمیقی نیز برای جامعه به دنبال دارد.
یکی از موضوعات دردناک دیگری که دکتر البرش به آن اشاره کرده است، گمانهزنیها دربارهی سرقت اعضای بدن برخی از قربانیان است. این مطلب به شدت جامعه جهانی را تحت تأثیر قرار میدهد و نیاز به تحقیقات مستقل و جدی در این زمینه را دوچندان میکند. احساس بیپناهی و عدم امنیت میتواند بر سلامت روانی جامعه تأثیر منفی بگذارد و احساس ترس و ناامیدی را در بین مردم افزایش دهد.
اظهارات دکتر منیر البرش به عنوان یک نماینده از نظام سلامت غزه، بُعد انسانی و حقوق بشری بحران در این منطقه را به تصویر میکشد. این سخنان نه تنها صدای نیازهای فوری انسانی را به گوش جهانیان میرساند، بلکه مسئولیت بینالمللی را نیز برای جلوگیری از خشونتهای بیشتر و حمایت از حقوق انسانها در غزه را یادآوری میکند.
اروپا در بحبوحه بیاعتمادی فزاینده به آمریکا، اطلاعات خود را یکپارچه میکند (1)
کاتب: محمد اسامه
یک پروژه بلندپروازانه برای ایجاد یک شبکه اطلاعاتی یکپارچه با هدف مقابله با تجاوز روسیه در اروپا در حال شتاب گرفتن است.
سالها بیاعتمادی متقابل بین سازمانهای اطلاعاتی اتحادیه اروپا جای خود را به همکاری نزدیک میدهد و دونالد ترامپ به طور غیرمنتظرهای برای این شتابدهی مورد تشکر قرار میگیرد.
به گزارش پولیتیکو، تردیدها در مورد قابل اعتماد بودن تبادل اطلاعات بین آتلانتیک و آمریکا، اروپاییها را به سمت استقلال سوق داده است.
در طول سال گذشته، مقامات اطلاعاتی چندین کشور اروپایی افسران خود را به مأموریتهای دائمی در بروکسل اعزام کردهاند.
سرویس اطلاعات داخلی اتحادیه اروپا در حال حاضر آموزش مقامات ارشد را انجام میدهد و ایده ایجاد یک ساختار قدرتمند شبیه به سیا به طور جدیتری مورد بحث قرار گرفته است – چیزی که زمانی مانند داستانهای علمی تخیلی به نظر میرسید، اکنون در دستور کار قرار دارد.
این انگیزه با امتناع دولت ترامپ از به اشتراک گذاشتن اطلاعات نظامی با اوکراین در مارس امسال برانگیخته شد. یک منبع غربی به نقل از این نشریه با کنایه گفت: «ترامپ به خاطر متحد کردن سرویسهای اروپایی شایسته جایزه صلح نوبل است.»
بحران اعتماد در ایالات متحده
بحران در روابط فراآتلانتیک، سازمانهای اروپایی را مجبور میکند تا رویکردهای خود را در مورد اشتراکگذاری اطلاعات با واشنگتن بازنگری کنند. به عنوان مثال، سازمانهای اطلاعاتی نظامی و غیرنظامی هلند اعلام کردهاند که به دلیل دخالتهای سیاسی و نگرانیهای حقوق بشری، انتقال برخی از اطلاعات به شرکای آمریکایی خود را به حالت تعلیق درآوردهاند.
آنتونیو میسیرولی، یک مقام ارشد سابق ناتو، هشدار میدهد: «این حس وجود دارد که تعهد آمریکا ممکن است در ماههای آینده تضعیف شود.»
مقامات ارشد اتحادیه اروپا ابراز نگرانی میکنند که پلتفرمهایی مانند ناتو ممکن است نقش خود را به عنوان کانالهای قابل اعتماد برای اشتراکگذاری اطلاعات از دست بدهند. در پاسخ، اروپا در حال تسریع ادغام است: کشورها برای جلوگیری از وابستگی به هوی و هوس یک قدرت خارجی، بر استقلال تمرکز میکنند.
سکولارهای مزدور حاکم بر پاکستان؛ ریشهٔ ناامنی در منطقه
کاتب: مُلا نور احمد (کوټه)
ملت مجاهد و بیدارِ افغانستان خوب میداند که تا زمانیکه در پاکستان، سیاستمدارانِ مزدور و وابسته به آمریکا بر سرِ قدرت باشند، صلح و ثبات در منطقه تحقق نخواهد یافت. وجودِ این عناصرِ وابسته، بزرگترین مانع در برابر برادریِ حقیقی میان دو ملت مسلمان و همکیش است.
سیاستمداران سکولار و غربزدهٔ پاکستان نه دلسوز اسلاماند و نه وفادار به ملت خویش. آنان در برابر واشنگتن سرِ تعظیم فرود آوردهاند و کرسیِ قدرت را بر عزتِ امت ترجیح دادهاند. هر فرمانی که از سفارت آمریکا صادر شود، بیدرنگ آن را اجرا میکنند، حتی اگر نتیجهاش ریختن خونِ بیگناهان در کابل، کندهار و پیشاور باشد.
این چهرهها با لبخندهای سیاسی و وعدههای فریبنده، تلاش دارند تا چهرهٔ واقعی وطنفروشی خود را پنهان کنند، اما حقیقت روشن است: آنان نه خدمتگزارِ ملتاند و نه اهل غیرت، بلکه ابزارهای بیارادهای در دستِ استعمار نوین آمریکا هستند.
تا زمانیکه این مزدوران از صحنهٔ سیاستِ پاکستان برچیده نشوند، افغانستان همواره شاهد دسیسه، نفوذ و ناامنی خواهد بود. راهِ نجات و عزت در آن است که ملت پاکستان نیز چون ملت مجاهد افغانستان، در برابر آمریکا و مزدورانِ داخلی قیام کند و راه استقلال، عزت و حاکمیت اسلامی را برگزیند.
حاکمیت سکولار پاکستان از ابتدای پیدایش آن تا کنون به جای دفاع از مسلمین، مأمور اجرای نقشههای بیگانه و دشمنان اسلام و ابزار فشار و خیانت علیه امت اسلامی شده است؛ از همکاری با حملات آمریکایی گرفته تا تعقیب و شکنجهٔ مهاجران و مجاهدان مسلمان.
امروز هر وجدان بیداری میداند که تا وقتی ارتش مزدور و سیاستمداران وابسته بر این سرزمین حاکمند، امنیت و عزت برای مسلمانان ممکن نیست.
ما از امت اسلامی میخواهیم تا در برابر این خائنان به دین و مردم، سکوت نکنند و صدای مظلومان باشند.
تر هغې ورځې چې په پاکستان کې د امريکا مزدور سياستوال پر واک ناست وي، نه يوازې افغانستان به له امن او ثباته بې برخې وي، بلکې د دواړو وروڼو ملتونو ـ د افغانستان او پاکستان ترمنځ ـ به د بېباورۍ او دښمنۍ تخم کرل کېږي.
دغه سکولر او وابسته سياستوال نه د اسلام وفادار دي او نه د خپل ملت درد احساسوي. د دوی هدف يوازې د واک د کرسي ساتل او د واشنګټن خوشخدمتې کول دي؛ هر امر چې د امريکا له سفارت څخه صادر شي، بې له ځنډه پرې عمل کوي، که څه هم پايله يې د کابل، کندهار يا پېښور د مسلمانانو وينه وي.
دوی په جعلي موسکاګانو او فريبوړونکو شعارونو خپل د وطنفروشۍ ريښتینی څېره پټوي؛ خو حقيقت دا دی چې دا خلک نه سياستوال دي، نه د ملت خادمان، بلکې د امريکايي استکبار بېاراده وسايل دي.
تر هغو چې دا مزدور څېرې د پاکستان له واکه لېرې نه شي، افغانستان به تل د دسیسو، نفوذ او ناامنۍ شاهد وي. د سيمې امنيت هغه وخت راګرځي چې د پاکستان ملت هم د افغان وروڼو په څېر د استکبار او مزدورۍ پر وړاندې ودرېږي، او د خپل استقلال، عزت او اسلام لاره خپله کړي.