علی قره‌داغی، رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان: اقدام کنید، در غیر این صورت مردم غزه  و امروز و فردا – همه ما – خواهیم مرد.

علی قره‌داغی، رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان: اقدام کنید، در غیر این صورت مردم غزه  و امروز و فردا – همه ما – خواهیم مرد.

علی قره‌داغی: «اشغالگران بی‌شرمانه اعلام می‌کنند و امت همچنان کلمات «ما نگران هستیم» را تکرار می‌کند.»

این مقام صهیونیستی با صراحت و بدون هیچ ترسی می‌گوید: «ما غزه را اشغال می‌کنیم…»

آنها می‌گویند که در پشت صحنه، چراغ سبز از واشنگتن دریافت شده است… جای تعجب نیست.

چه کسی عزم امت ما را خاموش کرده است، که همه عزم‌ها به دست دشمن امت افتاده است؟

ای علما و واعظان! فقهی که نتواند امت را برای کمک به مظلومان تحریک کند، مرده است، حتی اگر پر از کتاب و فتوا باشد.

ملت‌هایی که امروز از غزه دفاع نمی‌کنند، به خون خود خیانت کرده‌اند و راه خود را گم کرده‌اند.

ای مردم فلسطین! شما در خط مقدم هستید و تنها نیستید.

اما ثابت قدم باشید! زیرا خداوند سرزمینی را که در آن قرآن، مناره‌ها و مردان شجاعی مانند شما باشد، به دشمن نخواهد داد.

ای حاکمان! شما بازخواست خواهید شد.

ای مردم مسلمان!

عمل کنید، عمل کنید، عمل کنید! در غیر این صورت… امروز مردم غزه خواهند مرد، و فردا – همه ما.

توحید، موحدان را متحد می‌کند و آنها را از کفار اصلی و مرتدین جدا می‌کند، حتی اگر از قوم شما باشند.

توحید، موحدان را متحد می‌کند و آنها را از کفار و مرتدین جدا می‌کند، حتی اگر از قوم شما باشند.

کاتب: شیخ ابومحمد عاصم بن محمد البرقاوی

ترجمه: عبدالرحمن براهوئی

غرب و حاکمان مستبد در میان خود موفق شده‌اند بسیاری از شیوخ را وادار کنند که عشق و نفرت خود را در مرزهای تعیین شده توسط سایکس-پیکو تقسیم کنند.

می‌بینی که چگونه آنها با یکدیگر اختلاف دارند و الولاء و البراء (عشق و نفرت) آنها بر اساس موارد زیر است:

– یکی به سوریه حمله می‌کند،

– دیگری از عربستان سعودی انتقاد می‌کند،

– سومی علیه مصر صحبت می‌کند،

– و چهارمی ترکیه را سرزنش می‌کند

– و غیره.

آنها (شیخ‌ها) به جای درمان مردم از این بیماری و بازگرداندن آنها به دین خدا، فقط آنها را گمراه کرده‌اند.

برخی فکر می‌کنند که توحید، مردم یک کشور یا یک قبیله و طایفه را متحد می‌کند – اما این یک اشتباه است.

توحید، عبادت را متحد می‌کند و حکم را فقط متعلق به خالق می‌داند.

در مورد مردم، توحید، موحدان را متحد می‌کند و آنها را از نزدیک‌ترین خویشاوندان و قبیله‌هایشان، اگر مشرک باشند، جدا می‌کند. به همین دلیل است که مشرکان قریش در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند: «او اتحاد ما را از هم پاشید!»

قرآن فرقان است، یعنی جداکننده‌ی بین مقربان خدا و مقربان شیطان.

و خود پیامبر صلی الله علیه و آله در حدیثی (طبق گفته‌ی فرشتگان) اینگونه توصیف شده است: «محمد کسی است که بین مردم جدایی انداخت» و در روایتی دیگر: «فرّق» (جداکننده).

جنگ بدر روز فرقان بود، روزی که دو گروه به هم رسیدند و در جنگ، پدران با پسران جنگیدند – توحید بین آنها جدایی انداخت.

پس ای برادران بلوچم، آنچه ما را با هم متحد می کند توحید است و اسلام نه قومیتی که امثال سرخوش و حبیب سربازی و … به آن دعوت می دهند که این قومیت تنها نقابی است برای جاانداختن کفر قوانین سکولاریستی به جای قوانین شریعت الله.

فریب نخوریم و بدانیم آنچه گروههایی سکولار و مرتد چون BLA  باشعار قومیت گرائی در ایالت بلوچستان پاکستان انجام می دهند دشمنی اشکار با قوانین شریعت الله است که سکولاریستها قرنهاست به آن مشغولند.  

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (3)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (3)


به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه
اواخر ماه گذشته، دیوان عالی بریتانیا با تشخیص اینکه قطعات ساخت بریتانیا که در اف-۳۵ استفاده می‌شوند، احتمالاً در جنایات جنگی در غزه نقش داشته‌اند، حکم داد که دولت استارمر باید در مورد صادرات این قطعات تصمیمات «بسیار حساس و سیاسی» بگیرد.
در مقابل، دیوید لامی، وزیر امور خارجه بریتانیا، به یک کمیته پارلمانی گفت که ارزیابی اینکه آیا اسرائیل با استفاده از سلاح‌های بریتانیایی در غزه مرتکب جنایات جنگی می‌شود یا خیر، بر عهده دولت نیست، بلکه «تصمیم دادگاه» است.
لاکهید مارتین به این مبارزه پیوسته است. سخنگویی گفت: «فروش‌های نظامی خارجی، معاملات دولت با دولت است. بحث در مورد این فروش‌ها بهتر است به دولت ایالات متحده واگذار شود.» آلبانیزی همچنین انگشت اتهام را به سمت شرکت‌های پیشرو فناوری به دلیل نفوذ سریع و عمیق آنها در اشغال غیرقانونی اسرائیل، از جمله با خرید استارتاپ‌های اسرائیلی که از تخصص به دست آمده از سرکوب فلسطینیان استفاده می‌کنند، نشانه می‌رود.
گروه NSO نرم‌افزار جاسوسی Pegasus را برای تلفن‌ها توسعه داده است که در حال حاضر برای ردیابی سیاستمداران، روزنامه‌نگاران و فعالان حقوق بشر در سراسر جهان استفاده می‌شود. سال گذشته، دولت بایدن قراردادی را با یک شرکت جاسوسی اسرائیلی دیگر به نام Paragon امضا کرد. آیا روزی خواهیم فهمید که ایالات متحده دقیقاً از همین نوع فناوری برای جاسوسی از آلبانیزی و دیگر کارشناسان حقوق بین‌الملل تحت پوشش آنچه «جنگ اقتصادی» می‌نامد، استفاده کرده است؟
آی‌بی‌ام مقامات نظامی و اطلاعاتی اسرائیل را آموزش می‌دهد و نقش محوری در جمع‌آوری و ذخیره داده‌های بیومتریک فلسطینی‌ها ایفا می‌کند. شرکت هیولت پاکارد، فناوری را برای رژیم اشغالگر اسرائیل، سازمان زندان‌ها و پلیس تأمین می‌کند.
مایکروسافت بزرگترین مرکز خود در خارج از ایالات متحده را در اسرائیل تأسیس کرده است که از طریق آن سیستم‌هایی را برای استفاده ارتش اسرائیل ساخته است، در حالی که گوگل و آمازون قراردادی ۱.۲ میلیارد دلاری برای تأمین زیرساخت‌های فناوری آن منعقد کرده‌اند.
موسسه تحقیقاتی معتبر ماساچوست یا MIT با اسرائیل و شرکت‌هایی مانند Elbit برای توسعه سیستم‌های سلاح خودکار برای پهپادها و بهبود آرایش‌های گروهی آنها همکاری کرده است.
پالانتیر، که پلتفرم‌های هوش مصنوعی را برای ارتش اسرائیل تأمین می‌کند، در ژانویه ۲۰۲۴، در آغاز قتل عام اسرائیل در غزه، بر سر آنچه بلومبرگ «فناوری‌های جنگی» نامید، از همکاری استراتژیک عمیق‌تری خبر داد.
در طول ۲۱ ماه گذشته، اسرائیل برنامه‌های جدید مبتنی بر هوش مصنوعی مانند Lavendar، Gospel و Where’s Daddy را برای انتخاب تعداد زیادی از اهداف در غزه با نظارت کم یا بدون نظارت انسانی به کار گرفته است.
آلبانیزی آن را «روی تاریک ملت استارتاپی» می‌نامد که با اهداف و دستاوردهای صنعت نظامی بسیار همسو است.
جای تعجب نیست که شرکت‌های فناوری به تهمت‌های کاملاً آشنا علیه گزارشگر ویژه و سازمان ملل متحد به خاطر برداشتن پرده از فعالیت‌هایشان متوسل می‌شوند. واشنگتن پست گزارش داد که پس از گزارش آلبانیزی، سرگئی برین، یکی از بنیانگذاران گوگل، در یک گفتگوی انجمن کارمندان، سازمان ملل را «آشکارا یهودستیز» خواند.

مولوی عبدالحمید ازطبل ناامید سازی مردم تا مدافع ماندگاری غده ی سرطانی صهیونیسم و…

مولوی عبدالحمید ازطبل ناامید سازی مردم تا مدافع ماندگاری غده ی سرطانی صهیونیسم و…

کاتب: عبدالرحمن براهویی

شاید بتوان گفت مولوی عبدالحمید در مراسم نماز جمعه 10 مرداد 1404 اهل سنت زاهدان بیشترین الفاظ را جهت ناامید و دلسرد کردن مخاطبین خود نسبت به نظام حاکم بر دارالاسلام ایران و وضع موجود کشور به کار برد از جمله:

  • همه‌چیز با بن‌بست مواجه شده و مردم پریشان‌اند
  • مردم ایران … در پریشانی و نگرانی به‌سر می‌برند
  • ضعف مدیریت کشور
  • نمایندگان مجلس  نمی‌توانند از حقوق مردم دفاع کنند
  •  روسای جمهوری که آمده‌اند نیز توانایی لازم را نداشته‌اند
  •  مدیران ضعیف در بدنۀ دولت و حکومت جا پیدا کرده‌اند
  • کشور اکنون با مشکلات و بحران‌ها مواجه است
  • سیاست‌های گذشته به بن‌‍بست مطلق رسیده‌اند
  • هیچ نشانه‌ای از ایجاد تغییر در سیاست‌ها مشاهده نمی‌شود
  • امروز مردم ایران آینده و افق روشنی برای خودشان نمی‌بینند
  • و…

البته بعد از این سخنان ناامیدکننده و تخریبی فورا می گوید: “بعضی‌ها هنوز شعارهای گذشته ازجمله شعار محو اسرائیل را سر می‌دهند. بنده به‌عنوان یک شهروند می‌گویم که عموم مردم ایران با این شعارهای تند موافق نیستند… فلسطینی‌ها هم نباید افراط کنند و از محو اسرائیل سخن بگویند. دیگران هم نباید این شعار را بدهند. شما با چه ابزاری می‌خواهید این کار را بکنید؟ اگر بتوانید هم به صلاح نیست که چنین شعاری داده شود …”

مولوی عبدالحمید، اولاً تو فقط نماینده ی خودت هستی نه سایر مردم ایران؛ تو از کجا آمار گرفتی تا بدانی انقلابیون و آزادیخواهان ایران چه دیدگاهی نسبت به رژیم کافر و اشغالگر صهیونیستی دارند که بخشهایی از سرزمینهای اسلامی را اشغال کرده است؟

ثانیا، وجود کافر اشغالگر در سرزمینهای اسلامی جهاد را تا نابودی یا اخراج این اشغالگر، بر مسلمین مثل نماز فرض عین می کند و این رای تمام مذاهب اسلامی است. آیا ائمه ی تمام مذاهب اسلامی شعارهای تند داده اند؟ ایا واقعیت فقه شریعت در برابر متجاوزین برای مومنین شعار تند است؟

می گوئید اگر توان نابودی اسرائیل را نیز داشته باشیم نباید چنین کاری انجام شود؛ یعنی نزد شما مساله بر سر ناتوانی نظامی مسلمین در برابر اشغالگران نیست بلکه مساله بر سر ماندگاری اشغالگران در سرزمینهای اسلامی است؛ آیا این سخن یک مومن آزادیخواه است یا دارودسته منافقین؟

مولوی گرامی، نه تنها دارید به مردم ایران افترا می بندید بلکه بر خلاف مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله و تمام مذاهب اسلامی دیگر در برخورد با کفار اشغالگر خارجی و فرضیت جهاد بر علیه این اشغالگران تا بیرون راندن یا نابودی آنها صحبت می کنی، به همین دلیل است فورا به لایحۀ اخیر دولت در مورد «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع» حمله می کنی و چنین وانمود می کنی که حاکمیت ” جلوی آزادی‌های مردم را می‌گیرند. می‌خواهند با این قوانین به مردم فشار وارد کنند” و عوامفریبانه بیان می کنی: “مردمی را که گرسنه و تشنه هستند و در تاریکی نشسته‌اند، بگذارید حرف بزنند و گریه کنند. وقتی مردم چیزی برای خوردن ندارند حداقل حق گریه را به آنها بدهید.”

یعنی مولوی واقعا معنی این جمله ای که بیان کرده ای را نمی دانی؟ نگاه کن چه گفتی: لایحه ی  «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع».

چند بار لایحه ی «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع» را بازخوانی کن تا بدانی نشر دروغ وتهمت جهت برهم زدن امنیت روانی جامعه ربطی به حرف حق زدن یا گریه کردن ندارد.

مولوی گرامی باور بفرمائید راضی کردن رسانه های دشمنان خارجی و دارودسته  منافقین محلی و جذب طرفدار و فالور ارزش اینهمه عوامفریبی و مقابله به ارزشها و فقه اسلامی را ندارد.

جیش‌العدل و میزان صحت ادعای جهاد او در راه دفاع ازاهل سنت و جماعت

جیش‌العدل و میزان صحت ادعای جهاد او در راه دفاع ازاهل سنت و جماعت

کاتب: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على أشرف المرسلين سيدنا محمد وعلى آله وصحبه ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين

رسول الله صلی الله علیه وسلم به تغییر منکر بر حسب توانایی و رفتار تدریجی و مرحله‌ای امر می‌کند و از ابوسعید خُدری رضی الله عنه روایت است که گفت: شنیدم که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: ‌مَنْ ‌رَأَى ‌مِنْكُمْ ‌مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ (مسلم49) هریک از شما که منکری دید آن را با دستش تغییر دهد (یعنی تغییر عملی)، پس اگر نتوانست با زبانش آن را تغییر دهد و اگر نتوانست با دلش آن را (بد بداند)، و آن ضعیف‌ترین (مرتبه‌ی) ایمان است.

در انجام فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر شروطی وجود دارد که شخص مسلمان باید از این شروط آگاهی داشته باشد و نیازمند سیاست شرعی و علم و بصیرت است تا اینکه مثلا از تغییر آن منکر، منکر بزرگ‌تری ایجاد نشود.

اگر در انجام امر به معروف و نهی با منکر  با دست و تغییر عملی که جنگ مسلحانه هم در آن جای می‌گیرد، شرایط لازم وجود نداشته باشد و شخص دست به اسلحه ببرد چنین جنگی خودش تبدیل به منکری بزرگتر می شود که «قتال الفتنه» نامیده می شود نه «جهاد في سبيل الله».

امام ابوحنیفه رحمه الله در پاسخ به بلخی و در الفقه الأبسط، ص 108 می گوید: این اشخاص در نتیجه ی این قیام، فسادی که به بار می آورند بیشتر از آنچه است که اصلاح می کنند، از ریختن خونها بگیر تا حلال کردن حرامها و از بین بردن اموال. 

جنگ جیش العدل و انصار الفرقان و گروههای همسو با آنها علاوه بر اینکه منکری بزرگتر و«قتال الفتنه» است که منجر به ایجاد فتنه ای جدید در کنار مشکلات موجود می شود، چون در راستای منافع و اهداف آمریکا و صهیونیستها بر ضد جبهه ی مقاومت است نوعی غدر و خیانت و خنجری بر پشت جهاد فی‌سبیل‌الله  نیز محسوب می شود و بخشی از جبهه ی دشمنان مجاهدین غزه به شمار می روند هر چند با زبان ادعای بزرگی داشته باشند یا شعارهای بزرگی بدهند در هر دو حالت عمل آنها سخنان آنها را رد می کند. 

آن مومن مصری با ریختن مواد غذایی در بطری ها از الله می خواهد آن را به اهل غزه برساند و الله دعای او را قبول می کند حالا گروههایی چون جیش العدل و انصار الفرقان همسو با آمریکا و صهیوینستها به ایران که بعد از الله حامی اصلی اهل غزه است ضربه می زنند.

حتی یک کافر اصلی شرافتمند برایش ننگ و عار است که در جبهه ی صهیونیستهای وحشی کودک کش قرار گیرد اما ثمره ی حماقت این گروههای اهل بغی این است که «عملا» آنها را در جبهه ی وحشی هائی چون رژیم صهیونیستی قرار می دهد و سربازی از سربازان پیاده ی این دشمن وحشی می شوند.

نکته ی مهم دیگر اینکه: صرفنظر از شعارهای شبه جهادی و کلیشه ای که از این گروههای اهل بغی می شنویم، بدیل و جایگزین «عملی» اینها برای دارالاسلام ایران، دارالکفری سکولاریستی و ارتدادی است و فتنه ای بزرگتر از این برای مسلمین وجود ندارد.

در این صورت جنگ مسلحانه ی گروههای اهل بغی چون جیش العدل و انصارالفرقان و غیره «قتال الفتنه» است و ربطی به منهج اهل سنت و جماعت ندارد بلکه در واقع جنگ فی سبیل آمریکا و ناتو وصهیونیستهاست.

 وَ صَلَّی اللَّهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ تَسْلیماً

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (2)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (2)
به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه

آلبانزی در گزارش 60 صفحه‌ای خود می‌نویسد که تحقیقات او «نشان می‌دهد که چگونه اشغال دائمی به یک میدان آزمایش عالی برای تولیدکنندگان سلاح و شرکت‌های بزرگ فناوری تبدیل شده است… در حالی که سرمایه‌گذاران و مؤسسات خصوصی و دولتی آزادانه سود می‌برند.» نکته او توسط شرکت تسلیحاتی اسرائیلی رافائل تأکید شد که یک ویدیوی تبلیغاتی از پهپاد Spike FireFly خود منتشر کرد که نشان می‌داد یک فلسطینی را در آنچه «جنگ شهری» در غزه می‌نامید، مشاهده، تعقیب و کشته است.
همانطور که گزارشگر ویژه سازمان ملل اشاره می‌کند، فراتر از مسئله نسل‌کشی در غزه، شرکت‌های غربی از تابستان گذشته تعهد قانونی و اخلاقی برای قطع روابط با سیستم اشغالگر اسرائیل داشته‌اند. آن زمان بود که دیوان بین‌المللی دادگستری، بالاترین دادگاه جهان، حکم داد که اشغال چند دهه‌ای اسرائیل، یک اقدام مجرمانه مبتنی بر آپارتاید و کوچ اجباری – یا آنچه آلبانیزی سیاست «کوچ و جایگزینی» می‌نامد – بوده است.
در عوض، بخش شرکت‌ها – و دولت‌های غربی – همچنان به همدستی خود در جنایات اسرائیل ادامه می‌دهند.
این فقط تولیدکنندگان اسلحه نیستند که از نسل‌کشی در غزه و اشغال کرانه باختری و قدس شرقی سود می‌برند. شرکت‌های بزرگ فناوری، ساخت و ساز و مواد اولیه، تجارت کشاورزی، گردشگری، بخش کالا و خدمات و زنجیره‌های تأمین نیز وارد صحنه شده‌اند. و همه اینها توسط بخش مالی، شامل بانک‌ها، صندوق‌های بازنشستگی، دانشگاه‌ها، بیمه‌ها و خیریه‌ها، که همگی مشتاق ادامه سرمایه‌گذاری در این معماری ظلم هستند، امکان‌پذیر شده است.
آلبانیزی، شرکت‌هایی که با اسرائیل همکاری می‌کنند را «اکوسیستمی که از این بی‌قانونی حمایت می‌کند» توصیف می‌کند.
برای این شرکت‌ها و شرکای آنها، قانون بین‌المللی – سیستم حقوقی که آلبانیزی و دیگر گزارشگران سازمان ملل متحد موظف به حمایت از آن هستند – به عنوان مانعی برای دستیابی به سود آنها عمل می‌کند.
آلبانیزی خاطرنشان می‌کند که بخش تجاری می‌تواند با محافظت از خود در پشت پرده سایر بازیگران، از بررسی دقیق جلوگیری کند.
اسرائیل و مقامات ارشد آن در مورد ارتکاب نسل‌کشی، جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی هشدار داده شده‌اند.
وقتی او به ۴۸ شرکت نامه نوشت تا به آنها هشدار دهد که در این فعالیت مجرمانه تبانی کرده‌اند، آنها پاسخ دادند که این مسئولیت اسرائیل است، نه آنها، یا اینکه فعالیت‌های تجاری آنها باید توسط دولت‌ها تنظیم شود، نه قوانین بین‌المللی.
آلبانیزی خاطرنشان می‌کند که شرکت‌ها می‌توانند بیشترین سود خود را در «مناطق خاکستری قانون» – قوانینی که خود در شکل‌گیری آنها نقش داشته‌اند – به دست آورند. جت‌های جنگنده اف-۳۵ لاکهید مارتین، که «رژیم وحشی» آنها پس از نابودی غزه توسط اسرائیل از صحنه خارج شد، به حدود ۱۶۰۰ شرکت متخصص دیگر که در هشت کشور مختلف، از جمله بریتانیا، فعالیت می‌کنند، وابسته است.

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (1)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (1)
به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه
شرکت‌ها و برنامه‌ریزان جنگی آمریکایی از «فضای مانور به اصطلاح مشروعی» که اسرائیل برای آنها باز کرده است تا از جنگی که غیرنظامیان فلسطینی را می‌کشد و گرسنه نگه می‌دارد، سود ببرند، استقبال می‌کنند.
فایننشال تایمز این ماه گزارش داد که گروهی از سرمایه‌گذاران اسرائیلی، یکی از شرکت‌های مشاوره تجاری پیشرو در جهان و یک اندیشکده به ریاست تونی بلر، نخست‌وزیر سابق بریتانیا، مخفیانه در حال تدوین برنامه‌هایی برای تبدیل ویرانه‌های غزه به املاک و مستغلات درجه یک هستند.
به نظر می‌رسد این کنسرسیوم مخفی به دنبال راه‌های عملی برای تحقق «رویای» دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، از غزه به عنوان «ریویرای خاورمیانه» است: تبدیل این منطقه کوچک ساحلی به زمین بازی ثروتمندان و یک فرصت سرمایه‌گذاری سودآور پس از پاکسازی قومی جمعیت فلسطینی آن.
در همین حال، دولت بریتانیا گروه «اقدام فلسطین» را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرده است – این اولین بار در تاریخ بریتانیا است که یک گروه اقدام مستقیم تحت قوانین سختگیرانه تروریسم بریتانیا ممنوع شده است. نکته قابل توجه این است که دولت کی‌یر استارمر پس از لابی‌گری شرکت Elbit Systems، یک تولیدکننده سلاح اسرائیلی که کارخانه‌هایش در بریتانیا به دلیل ایجاد اختلال در عملیات، هدف حمله شرکت Palestine Action قرار گرفته بود، اقدام به ممنوعیت این شرکت کرد. Elbit پهپادهای قاتل و سایر سلاح‌هایی را که نقش محوری در نسل‌کشی اسرائیل در غزه داشته‌اند، در اختیار اسرائیل قرار می‌دهد.
این افشاگری‌ها پس از آن صورت گرفت که فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در سرزمین‌های اشغالی فلسطین، گزارشی با عنوان «از اقتصاد اشغال تا اقتصاد نسل‌کشی» منتشر کرد و مشارکت گسترده شرکت‌های بزرگ در جنایات اسرائیل در غزه و سود بردن از آن را افشا کرد. آلبانیز، متخصص حقوق بین‌الملل، در مصاحبه‌ای با کریس هجز، روزنامه‌نگار آمریکایی، نتیجه گرفت: «نسل‌کشی در غزه به دلیل سودآور بودن متوقف نشده است. این نسل‌کشی برای بسیاری از مردم سودآور است.» آلبانیز ده‌ها شرکت بزرگ غربی را فهرست می‌کند که عمیقاً در سرکوب مردم فلسطین توسط اسرائیل سرمایه‌گذاری کرده‌اند.
او خاطرنشان می‌کند که این یک تحول جدید نیست. این شرکت‌ها سال‌ها و در برخی موارد دهه‌ها از فرصت‌های تجاری مرتبط با اشغال خشونت‌آمیز سرزمین‌های فلسطینی توسط اسرائیل سوءاستفاده کرده‌اند.
گذار از اشغال غزه توسط اسرائیل به نسل‌کشی فعلی، سود را تهدید نکرد؛ بلکه آن را افزایش داد. یا، همانطور که آلبانیز می‌گوید: «سود افزایش یافته است، زیرا اقتصاد اشغال به اقتصاد نسل‌کشی تبدیل شده است.»
این گزارشگر ویژه در طول ۲۱ ماه گذشته قتل عام در غزه، به طور فزاینده‌ای به خاری در چشم اسرائیل و حامیان غربی آن تبدیل شده است.
این توضیح می‌دهد که چرا مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ترامپ، اندکی پس از انتشار گزارش او اعلام کرد که آلبانیز را به دلیل تلاش‌هایش برای روشن کردن جنایات مقامات اسرائیلی و آمریکایی تحریم می‌کند.
به طور قابل توجهی، او اظهارات او را، بر اساس قوانین بین‌المللی، «جنگ اقتصادی علیه ایالات متحده و اسرائیل» نامید. به نظر می‌رسد آلبانیز و سیستم حقوق بشر جهانی سازمان ملل متحد که پشت سر اوست، تهدیدی برای گمانه‌زنی‌های غربی هستند. اسرائیل عملاً به عنوان بزرگترین مرکز رشد کسب و کار جهان عمل می‌کند، هرچند در این مورد نه تنها با پرورش استارت‌آپ‌ها.
بلکه، این امر به شرکت‌های جهانی فرصت می‌دهد تا سلاح‌ها، ماشین‌آلات، فناوری‌ها، فرآیندهای جمع‌آوری داده‌ها و اتوماسیون جدید را در سرزمین‌های اشغالی آزمایش و تکمیل کنند. این رویدادها شامل سرکوب گسترده، کنترل، نظارت، حبس، پاکسازی قومی و اکنون نسل‌کشی است.
در جهانی با منابع رو به کاهش و هرج و مرج اقلیمی رو به رشد، چنین فناوری‌های نوآورانه‌ای برای بردگی احتمالاً نه تنها در خارج از کشور، بلکه در داخل نیز کاربردهایی پیدا خواهد کرد. غزه آزمایشگاهی برای دنیای شرکت‌ها و دریچه‌ای به آینده خودمان است.

روندی نگران‌کننده برای سکولارهای فراری به اروپا. اروپا در حال از دست دادن اعتماد به دموکراسی است

روندی نگران‌کننده برای سکولارهای فراری به اروپا. اروپا در حال از دست دادن اعتماد به دموکراسی است

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

حبیب سربازی و سایر جوجه سکولارهای بلوچ وغیر بلوچ ایرانی و افغانی و … که کعبه آمالشان غرب وحشی سکولار بود با اخبار نگران کننده ای مواجه اند.
روندی نگران‌کننده برای سکولارهای بلوچ و کُرد و… که در اروپا ساکن شده‌اند و با لجاجت خرها روایت «آینده‌ای شاد برای مردم ستمدیده زیر سایه دموکراسی» را ترویج می‌دهند، وجود دارد.
مطالعات جامعه‌شناختی اخیر نشان داده است که ایمان به دموکراسی در بین جوانان اروپایی به شدت متزلزل شده است. بنابراین، در فرانسه و اسپانیا، تنها ۵۰٪ از جوانان دموکراسی را بهترین شکل حکومت می‌دانند و در لهستان سطح حمایت از آن حتی پایین‌تر است.
سرخوردگی از دموکراسی به ویژه در آلمان زیاد است، جایی که ۶۱٪ از جوانان در مورد آینده آن ابراز تردید کردند.
در کل اروپا، تنها ۵۷٪ از نسل جوان از دموکراسی حمایت می‌کنند، در حالی که سهم کسانی که طرفدار حکومت غیر لیبرال دموکراسی هستند در حال افزایش است. این تعداد در حال حاضر ۲۱٪ است. در عین حال، ۳۹٪ از پاسخ‌دهندگان معتقدند که اتحادیه اروپا به اندازه کافی دموکراتیک عمل نمی‌کند.
این مطالعه همچنین افزایش قطب‌بندی سیاسی و تغییر به سمت ایدئولوژی‌هایی را که در غرب «افراطی» تلقی می‌شوند، ثبت می‌کند. این روند به ویژه در میان جوانان قابل توجه است که به گفته لیبرال‌ها، تهدیدی مضاعف برای ثبات نهادهای دموکراتیک در اروپا ایجاد می‌کند.
اگر در اورپا ما اینگونه شاهد ورشکستگی لیبرال دموکراسی هستیم پس در سرزمینهای اسلامی که با بیداری اسلامی و حرکت به سوی تشکیل حاکمیتی اسلامی و انقلابات مختلف مواجهیم وضعیت برای سکولارهای بومی باید چقدر بحرانی و نگران کننده باشد؟
بلوچستان جایی برای امثال سرخوش و حبیب سربازی و سایر جوجه سکولارها ندارد همچنانکه جایی برای گروههای به ظاهر اسلامگرای مسلحی که خروجی تمام فعالیتهایشان به نفع آمریکا و صهیونیستهاست وجود ندارد

دعا ی پسر بچه ای از غزّه و ارتباط آن با جیش العدل و انصارالفرقان و…

دعا ی پسر بچه ای از غزّه و ارتباط آن با جیش العدل و انصارالفرقان و…

کاتب: نذیر احمد بارکزایى

خدایا، انتقام ما را از صهیونیستها و کسانی که مخفیانه با صهیونیستها همدست هستند و کسانی که اعمال خود را با صهیونیستها هماهنگ می‌کنند، بگیر. خدایا، آنها را با شدت بگیر! آنها را با مرگ دردناک مجازات کن و پایه‌هایشان را در هم بشکن!
بناهایشان را ویران کن، تا حلقه شر به دور آنها بچرخد!
خدایا، مجاهدینی را که در راه تو می‌جنگند یاری کن!
خدایا! پاداش مجاهدین را برای ما بنویس!
خدایا! انتقام ما را از صهیونیستها بگیر!
خدایا! انتقام ما را از صهیونیستها بگیر!
خدایا! انتقام ما را از صهیونیستها بگیر!

این دعای پسر بچه ای از اهل غزه بود، آیا این دعا مشمول گروههایی چون جیش العدل و انصارالفرقان و سایر گروههایی نمی شود که اعمال خود را با صهیونیستها جهت ضربه زدن به جبهه ی مقاومت و حامیان اهل غزه که مهمترین آنها دارالاسلام ایران است، هماهنگ کرده اند نمی شود؟


فقط از این پسر بچه و هر یک از اهل غزه و مجاهدین فلسطینی کافی است بپرسید که اقدامات تخریبی و ضد امنیتی گروههایی چون جیش العدل و انصار الفرقان بر علیه ایران به نفع اهل غزه است یا صهیونیستها؟


این واقعیتی است که شما سروران عزیز با چشم سر می بینید، واقعیتی ننگین برای این گروهها که اعمال خود را با صهیونیستها هماهنگ کرده اند

از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (6

از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (6

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

5. وضعیت توده‌ها: انتقاد و خطرات
منتقدان ایده‌های یاروین به خطر استبداد، ظلم و وابستگی کامل توده‌ها در “دنیای جدید” که او ترویج می‌دهد اشاره می‌کنند.
توده‌ها کاملاً به نخبگان وابسته می‌شوند، بدون اینکه بتوانند بر سیاست تأثیر بگذارند یا از حقوق خود دفاع کنند.
به گفته منتقدان، نخبه‌گرایی فناوری، قشربندی اجتماعی را افزایش می‌دهد، جایی که توده‌ها در حاشیه فرآیندهای اقتصادی و سیاسی باقی می‌مانند و همچنین در صورت بی‌کفایتی نخبگان، تهدیدی برای فروپاشی سیستمی ایجاد می‌کند.

نتیجه‌گیری مختصر:
نخبه‌گرایی فناوری یاروین نشان می‌دهد که جامعه باید توسط “نابغه‌های فناوری” اداره شود که شایستگی خود را از طریق موفقیت در بازار ثابت کرده‌اند.
نخبگان، مانند مدیران عامل شرکت‌ها، برای توده مردم تصمیم می‌گیرند و نظم و پیشرفت را تضمین می‌کنند، اما مردم را از قدرت سیاسی محروم می‌کنند.
توده مردم در این سیستم، مصرف‌کنندگان منفعلی هستند که به شدت در اردوگاه‌های کار اجباری دیجیتال کنترل می‌شوند و از حق رأی محرومند.
نخبگان از طریق خودگزینی در بازار و جذب داخلی، بدون مشارکت توده‌ها یا نهادهای دموکراتیک، تعیین می‌شوند.
در پایان، خاطرنشان می‌کنیم که در ایده‌های یاروین چیز غیرمنتظره‌ای نمی‌بینیم. در اصل، این ایدئولوگ نئوفئودالیسم پیشنهاد می‌کند که صاحبان واقعی قدرت از پشت صحنه بیرون آورده شوند و به صحنه بیایند.
او پیشنهاد می‌کند که از شر دکوراسیون منسوخ شده‌ای به نام دموکراسی خلاص شویم که توسط بوروکراسی بیش از حد رشد یافته و ساختارهای فاسد غیرضروری، به نظر او، که با قراردادهای خود برای آرام کردن توده‌ها – انتخابات جهانی، حقوق بشر – مانع توسعه می‌شوند، سفت و سخت شده است.