مشر: د ملتونو د عزت یا ذلت ترازو

مشر: د ملتونو د عزت یا ذلت ترازو

کاتب: مُلا نور احمد (کوټه)

وايي:

که د زمرو يوه رمه مشري د یوه ميږي يا پسې په لاس کې وي، نو انجام يې ماتي، سپکوالی او بربادي ده؛ خو که د پسونو يوه رمه مشري يو زمرى وکړي، نو حتمي بریاليتوب به يې نصيب شي.

دا يوه تشبيه نه ده، بلکې د امتونو د تاريخ يو ريښتينی حقيقت دی. هرڅومره چې يو ملت باتور، باهوشه او د ايمان څښتن وي، خو که مشري يې د يو بزدله، خائنه او غلي انسان په لاس کې وي، نو نه به سر لوړ کړي، نه به ازاد شي. ځکه چې مشر د امت محرک قوت دی، که دا قوت مړ او فاسد وي، نو ملت به هم بې هدفه، بې روحه او بې عزم وي.

احمد الشرع، چې ځان ته “ابو محمد الجولاني” وايي، او نن د شام په يوه برخه واکمن دی، د هماغه پسه مثال دی چې د زمري پوستکی يې اغوستی دی. هغه چې يو وخت يې د جهاد، عزت او خلافت نارې وهلې، نن يې خپل اصلي مخ ښکاره کړی: هغه د فلسطين د ماشومانو پر فريادونو غوږ نه ږدي، د شام د مجاهدينو مخه نيسي چې د غزې مظلومو ته د مرستې لاس ورکړي، او د جولان سرحد د ناتو او امريکا په امر بند ساتي.

جولاني نن حوثيانو، حزب الله او د عراق مقاومت ته لاره خلاصه نه کوي، خو د ناتو د پاليسيو سره سم خپل مجاهدين مهاروي. آيا دا بله معنا لري پرته له دې چې نوموړی د ترکيې، امريکا او ناتو يو اجير دی؟ آيا څوک چې د اسرائيلو په وړاندې چوپ وي، د امت مشري کولی شي؟

د شام خلک بهادر دي، عزتمن دي، قرباني ورکوي، خو تر هغو چې يې مشر يو غلام، بزدله او معامله‌ګر وي، بريا ناشونې ده. ځکه د هغوی مشر د غزې د وير په وړاندې خاموش دی، خو د انقرې او واشنګټن نعرې په خوله لري.

ای د شام مسلمانانو! تر هغو چې زمريان د پسونو تر مشرۍ لاندې وي، غړاوی به يوازې په شعارونو کې وي، عمل به د دښمن په خدمت کې وي. او تر څو چې احمد الشرع غوندې خلک پر تخت وي، د قدس لاره به نه له شامه، بلکې له هغو وينو تيريږي چې د غزې په کوڅو کې د مظلومو شهيدانو څخه تويېږي.

زخم‌های ناپیدا: داستان نوزادی که در سایه‌های جنگ جان باخت

زخم‌های ناپیدا: داستان نوزادی که در سایه‌های جنگ جان باخت

کاتب: ماهدیم بلوچ

زندگی انسانی با تولد یک نوزاد آغاز می‌شود، اما گاهی اوقات این آغاز به یک پایان تلخ منجر می‌شود. داستان نوزاد والا مصتفی، که به تازگی جان خود را بر اثر بیماری قلبی از دست داد، بیانگر واقعیت‌های دردناک و عمیق‌تری است که در غم و اندوه خانواده‌ها و جوامع جاری هستند.

والا مصطفی، نوزادی کوچک و بی‌گناه، به دلیل بیماری قلبی که رنج می‌برد، در شرایطی ناگوار و بحرانی به سر می‌برد. این روزها، در مناطق تحت اشغال، کمبود دارو و تجهیزات پزشکی به وضوح احساس می‌شود. خبرها حاکی از این است که صهیونیستهای سکولار به نوزادانی مانند والا اجازه دسترسی به داروهای ضروری را نمی‌دهند و در مواردی، این کمبودها جان انسان‌های بی‌گناه را به خطر می‌اندازد.

درگیری‌ها و تنش‌های سیاسی و نظامی در منطقه، به ویژه در غزه، پیامدهای وحشتناکی را برای کودکان و نوزادان به همراه دارد. جنگ‌ها و اشغالگری‌ها نه تنها جان انسان‌ها را تهدید می‌کند، بلکه آینده‌ای روشن و امیدبخش برای نسل‌های آینده را نیز تاریک می‌سازد. نوزادان و کودکان، که باید دوران شیرین و بی‌خیالی کودکی را تجربه کنند، در میانه‌ی جنگ‌ها و خشونت‌ها قرار می‌گیرند و شاید هیچ‌گاه فرصت نداشته باشند که بزرگ شوند و رویاهایشان را دنبال کنند.

نظام‌های سیاسی و نظامی، گاه با توجیه‌های مختلف، به ایجاد شرایطی منجر می‌شوند که سلامت و زندگی انسان‌ها، به ویژه کودکان، به خطر بیفتد. در شرایطی که نوزادی مانند والا مصتفی نیاز به دارو و مراقبت‌های پزشکی دارد، نبود این امکانات به معنای از دست رفتن زندگی‌هاست.

نباید فراموش کرد که این داستان تنها یک نمونه از هزاران کودک و نوزادی است که به دلیل شرایط نامناسب و بحران‌های انسانی جان خود را از دست می‌دهند. آیا صدای این کودکان در دنیای پر از جنگ و خشونت شنیده خواهد شد؟ این سوال ماست و ما باید در پی یافتن پاسخ‌های صادقانه و انسانی باشیم.

فراموش نکنیم که آمریکا بزرگترین حامی صهیونیستها در این جنایات است و تمامی این جنایات با چراغ سبز آمریکا انجام می شود.

مردی در حکومت سکولار آمریکا به دلیل امتناع از پرداخت هزینه تغییر جنسیت پسرش زندانی خواهد شد.

مردی در حکومت سکولار آمریکا به دلیل امتناع از پرداخت هزینه تغییر جنسیت پسرش زندانی خواهد شد.

کاتب: ماهدیم بلوچ

امثال حبیب سربازی و سرخوش با پنهان کردن مفاسد و عفونت حاکمیت سکولاریستها و تنها با تمرکز بر مساپل قومیتی و مشکلات اقتصادی مردم مثل هر دغل باز سکولار دیگری در سرزمینهای اسلامی سعی دارند جوانان مومن و باغیرت بلوچ را در راه اهداف کثیف سکولاریستی اربابانشان مصرف و خرج کنند.

در زیر تنها گوشه ای از عفونت و پستی حاکمیت سکولاریستها را برای شما بیان می کنیم تا بدانید امثال حبیب سربازی برای بلوچهای مسلمان چه می خواهند:

از پسری پرسیده می‌شود: تو پسر هستی، درست است؟             

  • نه، من دختر هستم.
  • چه کسی گفته تو دختر هستی؟
  • مامان.

پدر این پسر می گوید: ایالت کالیفرنیا از من می‌خواهد که هزینه اخته کردن شیمیایی و فیزیکی فرزندم را بپردازم، اما من نمی‌خواهم هزینه‌ای بپردازم، من از آسیب رساندن به پسرم خودداری می‌کنم.

  • و به خاطر این کار به زندان خواهی رفت؟
  • بله، مقامات کالیفرنیا می‌خواهند مرا زندانی کنند.
  • خب، جف، تو یکی از بدترین کابوس‌های یک پدر را تجربه می‌کنی، بگو از کی شروع شد؟
  • از وقتی پسرم حدود دو ساله بود شروع شد، همسر سابقم فکر می‌کرد که پسرمان  توسط یک دختر کتک میخورد و از هر نظر در این امر نقش داشت. و وقتی سعی کردم جلوی این دیوانگی را بگیرم، او درخواست طلاق داد و مرا از خانه بیرون کرد.

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (6)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (6)


به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه

رشد در نسل‌کشی:
خطرات غزه برای دولت‌های غربی بسیار زیاد است، دقیقاً به این دلیل که برای دنیای تجارت که در حال رشد در نسل‌کشی اسرائیل است، بسیار زیاد است.
دولت‌ها و شرکت‌ها منافع مشترک زیادی در محافظت از اسرائیل در برابر بررسی و انتقاد دارند: اسرائیل به عنوان سگ مهاجم استعماری آنها در خاورمیانه نفت‌خیز عمل می‌کند و همچنین به عنوان یک گاو شیرده برای صنایع اسلحه، نظارت و حبس عمل می‌کند.
این توضیح می‌دهد که چرا ترامپ و استارمر از یک سو و مدیران دانشگاه‌ها از سوی دیگر، سرمایه سیاسی و اخلاقی زیادی را در تخریب فضاهایی، به ویژه در دانشگاه‌ها، که آزادی بیان و اعتراض باید بیشترین ارزش را داشته باشد، سرمایه‌گذاری کرده‌اند.
دانشگاه‌ها به هیچ وجه بی‌علاقه نیستند. پیش از آنکه دانشگاه‌هایشان توسط پلیس غارت شود، دانشجویان در تظاهرات خود تلاش کردند تا نشان دهند که دانشگاه‌ها تا چه حد در اقتصاد اشغال و نسل‌کشی، چه از نظر مالی و چه از طریق همکاری‌های تحقیقاتی با ارتش اسرائیل و دانشگاه‌های اسرائیلی، سرمایه‌گذاری کرده‌اند.
نیاز به محافظت از اسرائیل در برابر بررسی دقیق، همچنین توضیح می‌دهد که چرا غرب به سرعت هر تلاشی برای پاسخگو کردن اسرائیل یا ارتش نسل‌کش آن را «یهودی‌ستیزی» می‌داند.
این ماه، زمانی که مقامات بریتانیایی و رسانه‌های جریان اصلی پس از شعار «مرگ، مرگ بر ارتش اسرائیل!» توسط یک گروه پانک در گلاستونبری – اشاره‌ای به ارتش نسل‌کش اسرائیل – جنجال به پا کردند، چه اندازه ناامیدکننده عمل خواهد کرد.
و با تضعیف اتهام یهودستیزی به دلیل سوءاستفاده، پایتخت‌های غربی اکنون در حال بازنویسی قوانین خود هستند تا هر تلاشی برای خنثی کردن اقتصاد نسل‌کشی، مانند خرابکاری در کارخانه‌های اسلحه‌سازی، را «تروریسم» بنامند.
اخلاق و قوانین بین‌المللی به باد فنا می‌روند تا مهم‌ترین محصول استعماری غرب به عنوان منبع سود حفظ شود.

به روال معمول ضرورت اسرائیل برای بخش شرکت‌ها و طبقه سیاسی اسیر غرب بسیار فراتر از غزه کوچک است. اسرائیل نقش بزرگی به عنوان مرکز رشد صنایع نظامی در میدان نبرد جهانی ایفا می‌کند، جایی که غرب به دنبال تضمین برتری نظامی و اقتصادی مداوم خود بر چین است.
ماه گذشته، نخبگان تجاری جهان، متشکل از میلیاردرهای فناوری و غول‌های شرکتی، به همراه رهبران سیاسی، سردبیران رسانه‌ها، مقامات نظامی و اطلاعاتی، دوباره در اجلاس بیلدربرگ که امسال در استکهلم برگزار شد، گرد هم آمدند.
مدیران عامل شرکت‌های بزرگ تأمین‌کننده «دفاع» و تولیدکنندگان سلاح مانند پالانتیر، تالس، هلسینگ، آندوریل و ساب از جمله چهره‌های برجسته بودند.
جنگ پهپادی به روش‌های نوآورانه توسط مشتریان کلیدی نظامی مانند اسرائیل و اوکراین در دستور کار اصلی قرار داشت. به نظر می‌رسید ادغام بیشتر هوش مصنوعی در پهپادها موضوع اصلی بحث باشد.
امسال نیز مانند سال‌های گذشته، تهدید فزاینده چین و «محور اقتدارگرای» مرتبط با آن شامل روسیه، ایران و کره شمالی، موضوع اصلی بحث بود. این تهدید در درجه اول از نظر اقتصادی و فناوری دیده می‌شود.

آخرین وصیت‌نامه انس الشریف، روزنامه‌نگار الجزیره، نوشته شده در بهار گذشته

آخرین وصیت‌نامه انس الشریف، روزنامه‌نگار الجزیره، نوشته شده در بهار گذشته

انس الشریف، روزنامه‌نگار الجزیره، به همراه گروهی دیگر از روزنامه‌نگاران در حمله‌ای هدفمند توسط قاتلان کودک یهودی به چادر روزنامه‌نگاران کشته شد.

انس الشریف:

– این آخرین وصیت‌نامه من است. اگر این سخنان به شما رسیده است، بدانید که اسرائیل مرا کشته و صدای مرا خاموش کرده است.

سلام بر شما، و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.

خداوند می‌داند که از لحظه‌ای که چشمانم را در کوچه‌ها و خیابان‌های اردوگاه پناهندگان جبالیا باز کردم، تمام تلاش و توان خود را به کار گرفته‌ام تا ستون و صدایی برای مردمم باشم.

امید داشتم که خداوند عمر مرا طولانی کند تا بتوانم به همراه خانواده و عزیزانم به زادگاهمان، عسقلان (مجدل) اشغالی برگردم. اما اراده خداوند محقق شد و حکم او به انجام رسید.

من درد را در تمام اشکال آن تجربه کرده‌ام و بارها فقدان و غم را تجربه کرده‌ام. با این حال، من حتی یک روز هم در بیان حقیقت، آنگونه که هست، بدون تحریف، تردید نکرده‌ام، به این امید که خداوند شاهد کسانی باشد که سکوت کردند، نابودی ما را پذیرفتند، آه‌های ما را در محاصره گرفتند، بقایای کودکان و زنان ما را لمس نکردند، و قتل عامی را که مردم ما یک سال و نیم تحمل کرده‌اند، متوقف نکردند.

فلسطین، گوهر تاج مسلمانان، قلب تپنده هر انسان آزاده‌ای در این جهان را به شما می‌سپارم.

مردمش، کودکان خردسال مظلومش را که فرصت رویاپردازی یا زندگی در امنیت و آرامش به آنها داده نشد، به شما می‌سپارم، که پیکرهای پاکشان توسط هزاران تن بمب و موشک اسرائیلی له شد، تکه تکه شد، بقایایشان روی دیوارها پراکنده شد.

از شما می‌خواهم که نگذارید زنجیرها شما را ساکت کنند و مرزها شما را عقب نگه دارند. پل‌هایی برای آزادی سرزمین و مردمش باشید، تا زمانی که خورشید کرامت و آزادی بر فراز میهن غارت شده ما طلوع کند.

مراقبت از خانواده‌ام را به شما می‌سپارم: دختر عزیزم شم، که زمان اجازه نداد بزرگ شدنش را آنطور که آرزو داشتم ببینم؛ پسر عزیزم صلاح، که می‌خواستم از او حمایت و همراهی کنم تا زمانی که به اندازه کافی قوی شود تا بتواند به جای من بار را به دوش بکشد و رسالت را ادامه دهد.

مادر عزیزم را به تو می‌سپارم، که دعاهایش مرا به این جایگاه رسانده است. دعاهایش دژ من و چراغ راهم بوده است. از خداوند می‌خواهم که به قلبش صبر عطا کند و از جانب من بهترین پاداش را به او عطا فرماید.

همچنین شریک زندگی‌ام، همسر عزیزم، ام صلاح بیان، را که جنگ روزها و ماه‌ها او را از من جدا کرد، به تو می‌سپارم. اما او مانند تنه درخت زیتون، صبور و توکل‌کننده به خدا، استوار ماند و در غیاب من با تمام قدرت و ایمانش مسئولیت‌هایش را به دوش کشید.

از شما می‌خواهم که به آنها بپیوندید و پس از خداوند متعال، پشتیبان آنها باشید. اگر بمیرم، بر اصول خود استوار خواهم مرد، در پیشگاه خداوند شهادت می‌دهم که از تقدیر او راضی هستم، به لقای او ایمان دارم و مطمئنم که آنچه نزد خداست بهتر و جاودانه است.

خداوندا، مرا در زمره شهدا بپذیر، گناهان گذشته و آینده‌ام را ببخش و خونم را نوری قرار ده که راه آزادی را برای مردم و خانواده‌ام روشن کند. اگر کوتاهی کرده‌ام مرا ببخش و برای من طلب رحمت کن، زیرا به وعده‌ام وفا کرده‌ام و تغییر نکرده‌ام و متزلزل نشده‌ام.

غزه را فراموش نکنید و در دعاهای نیک خود برای بخشش و پذیرش، مرا فراموش نکنید.

انس جمال الشریف

اهل سنت و جماعت بلوچستان و اهل تفرق

اهل سنت و جماعت بلوچستان و اهل تفرق

به قلم: نذیر احمد بارکزایى

اهل سنت و جماعت بلوچستان به اندازه ی توانائی خود آشکارا منهج اهل سنت و جماعت در مورد گروههای اهل تفرق و فرقه باز کوچک و بزرگ مسلح و غیر مسلح در دارالاسلام ایران را اعلام کرده اند و یک روز هم دیدگاه خود را درباره ضرارسازها و حزب بازان و پیروان و طرفداران سرگردانشان پنهان نکرده اند و از همان روزهای ابتدای فعالیتشان در بلوچستان اعلام کردند که فرقه بازی و تفرق عذاب و مصیبت است که باید بر اساس دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم از تمام این فرقه ها دوری کرد« فاعتزِلْ تِلْكَ الفِرَقَ كُلَّها »( صحيح الجامع 2994)  

همچنین آشکارا پیام رسول الله صلی الله علیه وسلم را اعلام کرده ایم که سران و سردمداران این فرقه های متفرق رنگارنگ در کنار ضرار سازها  دعوتگران به سوی آتش و جهنم هستند و هر کسی دعوت آنها را اجابت کند او را در آتش جهنم می اندازند « دُعَاةٌ علَى أبْوَابِ جَهَنَّمَ، مَن أجَابَهُمْ إلَيْهَا قَذَفُوهُ فِيهَا» (بخاری7084) .

چرا در آتش جهنم؟ چون باعث ریخته شدن به ناحق خون خودشان و سایر انسانها می شود و الله هرگز کسی که خون به ناحق بریزد را نمی بخشد و به اندازه ای که خودش می داند چند سال است او را در آتش جهنم می اندازد و اگر مسلمان باشد به اذن الله بعد از عذاب دیدن از جهنم بیرون آورده می شود.

با چشم سر می بینیم که این فرقه های مختلف پیام آور قتال الفتنه و عادی سازی قتل به ناحق در میان مردم ما بوده اند.

استاد من بیان می کرد که قبل از انقلاب 57 یک نفر را در خارج از سراوان کشته بودند همه ی مردم هراسان بودند که الله بر سر ما بلائی نازل نکند، و اگر قاتل به زنی پناه می برد به خاطر آن زن یک بلوچ به او نزدیک نمی شد، اما الان در داخل سراوان یک زن را به خاطر گوشواره و چند مثقال طلا می کشند و کشتن انسانها اینهمه عادی شده است.

پریروز پشت دانشگاه ما یک جوان را با شلیک به سرش کشته بودند و هنوز در حال جان دادن بود که مردم به سر جسدش رسیدند.

واقعاً فاجعه است، و تمام این فجایع به خاطر وجود این گروههای مختلف مسلح و قتال الفتنه ی آنها و عادی سازی کشتن انسانها به بهانه های جاهلی و اینهمه نا امنی است که این گروهها تولید کرده اند. منبع فتنه اینها هستند؛ باید جهت درمان اینهمه جنایت، این منبع را نابود کرد.

من دیروز دیدم که یکی از سرداران منطقه به این گروهها و افراد تولید کننده ی ناامنی و قتل و دزدی هشدار جدی داده بود که اگر اموال سرقتی را برنگردانند او آنها را سرکوب می کند از هر قوم و قبیله ای که باشند.

در سخنان این سردار دو نکته وجود دارد:

همه می دانند که این قاتلین و دزدها و گردنه گیرها از خود بلوچها هستند و اگر هر یک از سرادران مختلف بخواهند می تواند این جریان پست قتلهای جاهلانه و دزدی ها و گردنه گیری ها را در قوم و قبیله ی خود ریشه کن کند و به این شکل ما شاهد اهلی شدن این منحرفین در تمام بلوچستان خواهیم شد.

این سرداران به جای اقدام خود سرانه، مثل تمام کشورهای مدرن و پیشرفته ی دنیا که مورد تائید اسلام هم هست، باید با نهادهای امنیتی هماهنگ شوند و امنیت را قانونمند برقرار کنند.

ما اهل سنت و جماعت بلوچستان در کنار هر فرد و جریان و نیرویی هستی

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (5)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (5)


به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه

فرهنگ روان‌پریشی:

همه اینها برای درک این موضوع که چرا پایتخت‌های غربی همچنان در کشتار اسرائیل مشارکت دارند، بسیار مهم است، حتی با وجود اینکه اجماع قوی بین محققان هولوکاست و نسل‌کشی، که بسیاری از آنها اسرائیلی هستند، وجود دارد که اقدامات آن به منزله نسل‌کشی است.
احزاب حاکم در کشورهای غربی مانند ایالات متحده و بریتانیا به شدت به کسب‌وکارهای بزرگ متکی هستند، هم برای موفقیت انتخاباتی خود و هم پس از پیروزی در انتخابات، برای حفظ محبوبیت خود با ترویج «ثبات اقتصادی». کی‌یر استارمر پس از رد مدل تأمین مالی مردمیِ سلف خود، جرمی کوربین، و در عوض جلب توجه بخش شرکتی با وعده‌هایی مبنی بر اینکه حزب را در جیب خود خواهد داشت، در بریتانیا به قدرت رسید. تضمین‌های او همچنین کلید تضمین این بود که رسانه‌های متعلق به میلیاردرها، که به شدت به کوربین حمله کرده بودند و بارها او را به خاطر مواضع دموکراتیک، سوسیالیستی و طرفدار فلسطینش به عنوان یک «یهودستیز» بدنام کرده بودند، مسیر استارمر را به سمت داونینگ استریت هموار کنند.
در ایالات متحده، میلیاردرها حتی یکی از خودشان را در قدرت دارند، دونالد ترامپ. اما حتی مبارزات انتخاباتی او نیز به بودجه اهداکنندگان بزرگی مانند میریام آدلسون، بیوه اسرائیلی شلدون آدلسون، غول کازینو، متکی بود.
آدلسون از جمله اهداکنندگان اصلی هر دو حزب اصلی است که این واقعیت را پنهان نکرده‌اند که اولویت سیاسی شماره یک آنها اسرائیل است. شرکت‌های بزرگ پس از به قدرت رسیدن، عملاً احزاب را در حوزه‌های اصلی سیاست داخلی و خارجی به عنوان باج نگه می‌دارند.
بخش مالی پس از آنکه زیاده‌روی‌های بی‌ملاحظه‌اش اقتصاد جهانی را در اواخر دهه 2000 به ورطه سقوط کشاند، مجبور شد توسط مالیات‌دهندگان نجات یابد – و هنوز هم، از طریق به اصطلاح «اقدامات ریاضت اقتصادی» این کار را می‌کند. دولت‌های غربی بانک‌ها را «بیش از حد بزرگ برای شکست خوردن» می‌دانستند.
به همین ترتیب، اسرائیل، بزرگترین مرکز پرورش صنایع تسلیحاتی و نظارتی جهان، حتی وقتی مرتکب نسل‌کشی می‌شود، آنقدر بزرگ است که نمی‌تواند شکست بخورد.
منتقدان ظهور شرکت‌های جهانی‌شده در نیم قرن گذشته، مانند زبان‌شناس مشهور، نوام چامسکی و استاد حقوق، جوئل باکان، مدت‌هاست که به ویژگی‌های روان‌پریشانه فرهنگ شرکتی اشاره کرده‌اند.
شرکت‌ها از نظر قانونی موظف به دنبال کردن سود و اولویت دادن به ارزش سهامداران بر سایر ملاحظات هستند. پس از موج‌های مقررات‌زدایی توسط دولت‌های غربی رشوه‌خوار، عملاً هیچ محدودیتی برای آزادی آنها وجود ندارد.
باکان خاطرنشان می‌کند که شرکت‌ها نسبت به رنج یا امنیت دیگران بی‌تفاوت هستند. آنها قادر به حفظ روابط بلندمدت نیستند. آنها فاقد هرگونه احساس گناه یا خویشتن‌داری هستند. و برای به حداکثر رساندن سود، دروغ، تقلب و فریبکاری می‌کنند.
این تمایلات روان‌پریشانه در رسوایی‌های پی در پی، چه در صنایع دخانیات و بانکداری و چه در شرکت‌های داروسازی و انرژی، به نمایش گذاشته شده‌اند.
چرا کسب‌وکارهای بزرگ باید در پیگیری سود مربوط به نسل‌کشی در غزه رفتار بهتری داشته باشند؟
باکان خطاب به کسانی است که استدلال او را با یک نظریه توطئه اشتباه می‌گیرند. رفتار روان‌پریشانه شرکت‌ها صرفاً منعکس‌کننده الزامات قانونی برای آنها به عنوان نهادها – چیزی که او «پویایی منطقی» آنها می‌نامد – برای به حداکثر رساندن سود و بیرون راندن رقبا، صرف نظر از عواقب آن برای کل جامعه، نسل‌های آینده یا سیاره زمین است.

بازتاب روابط جنجالی: بررسی عکس جفری اپشتین و محمد بن سلمان

بازتاب روابط جنجالی: بررسی عکس جفری اپشتین و محمد بن سلمان

روابط بین چهره‌های قدرتمند جهانی همواره مورد توجه رسانه‌ها و افکار عمومی قرار دارد. یکی از این روابط جنجالی، ارتباط جفری اپشتین، سرمایه‌دار و مجرم جنسی، با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی است. عربستانی که خود را نماینده ی تفکرات محمد بن عبدالوهاب و علمای دعوت نجدیت می داند.

 به تازگی، گزارشی از نیویورک تایمز منتشر شده که تصاویری از اپشتین در کنار ولیعهد عربستان در امارات را به نمایش می‌گذارد. این موضوع نه تنها سوالاتی درباره ارتباطات پشت پرده و رفتارهای اخلاقی شخصیت‌های برجسته را به وجود می‌آورد، بلکه بازتابی از هنجارهای اجتماعی و سیاسی در سطح جهانی نیز به شمار می‌رود.

تحلیل عکس و پیامدهای آن:

1. تصویر و هویت: انتشار تصویری از اپشتین، کسی که به جرم‌های سنگین از جمله سوءاستفاده جنسی متهم شده، در کنار یک مقام عالی‌رتبه مانند محمد بن سلمان می‌تواند پیامدهای منفی برای تصویر عمومی ولیعهد عربستان داشته باشد. این ارتباط می‌تواند برداشت‌ها و نگرش‌های منفی نسبت به رهبری عربستان را تحت تأثیر قرار دهد و افکار عمومی را به چالش بکشد.

2. شک و تردید: یکی از جنبه‌های جالب در این ماجرا، سوالاتی است که درباره شفافیت و صداقت در روابط بین‌الملل مطرح می‌شود. هیچ کس نمی‌تواند به سادگی از کنار این واقعیت‌ها عبور کند و این موضوع نشان‌دهنده پیچیدگی‌های روابط سیاسی و اقتصادی در جهان است. بسیاری از ناظران ممکن است از این موضوع متعجب شوند و به بررسی دقیق‌تری از روابط میان مقامات و شخصیت‌های عمومی بپردازند.

3. پیامدهای اجتماعی و اخلاقی: این تصویر همچنین به بحث‌های گسترده‌تری درباره مسئولیت اجتماعی و اخلاقی شخصیت‌های سیاسی و اقتصادی دامن می‌زند. آیا قرار گرفتن در کنار یک فرد متهم به جنایت‌های جنسی، به خصوص در سطحی بالا، نشان‌دهنده عدم حساسیت به مسائل اخلاقی است؟ این سوال‌ها می‌تواند به بحث‌های عمومی درباره قدرت و مسئولیت‌پذیری در رهبری منجر شود.

نتیجه‌گیری:

عکس از جفری اپشتین و محمد بن سلمان در امارات، نه تنها یک تصویر سادۀ خبری است بلکه نمادی از چالش‌های عمیق‌تری در عرصه سیاست جهانی و اخلاق انسانی است. در دنیایی که شفافیت و صداقت بیش از پیش مورد توجه قرار می‌گیرد، این گونه روابط و انتشار عکس‌ها می‌تواند تبعات گسترده‌ای برای شخصیت‌های عمومی و کشورها داشته باشد. جامعه بین‌المللی باید به این مسائل توجه بیشتری داشته باشد و از آن‌ها درس بگیرد.

فلسطین و افشای یک توطئه بزرگ و خطرناک از لندن و پاریس تا واشنگتن و تل‌آویو، تا مسجد مکی زاهدان و…

فلسطین و افشای یک توطئه بزرگ و خطرناک از لندن و پاریس تا واشنگتن و تل‌آویو، تا مسجد مکی زاهدان و…

کاتب: محمد اسامه

طرح تازهٔ انگلیس و فرانسه برای «به رسمیت شناختن فلسطین» نه نشانهٔ دلسوزی برای ملت مظلوم فلسطین است و نه تلاشی برای پایان‌دادن به جنگ و خون‌ریزی. این همان نقشهٔ قدیمی و شیطانی غرب و آمریکا است که سال‌ها پیش طراحی کرده بودند و امروز قدم به قدم آن را اجرا می‌کنند.

این سناریو در ظاهر با نام فریبندهٔ «طرح دو دولت» یا «دولت–دولت» عرضه می‌شود، اما حقیقت تلخ آن این است که هدفش تقسیم سرزمین فلسطین، تثبیت موجودیت رژیم صهیونیستی و حذف آرمان آزادسازی کل فلسطین است. آن‌ها می‌خواهند با یک توافق ساختگی، اشغالگران را قانونی جلوه دهند و از محاکمه و مجازات جنایتکاران صهیونیست جلوگیری کنند.

از لندن و پاریس تا واشنگتن و تل‌آویو، همهٔ این قدرت‌ها در یک خط مشترک حرکت می‌کنند: نجات اسرائیل از فروپاشی و بحران نابودی. آنان فهمیده‌اند که مقاومت فلسطین و حمایت ملت‌های آزاده، موجودیت رژیم اشغالگر را به مرز پایان رسانده است؛ بنابراین با «دیپلماسی فریب» می‌خواهند میدان جنگ را به میز مذاکرهٔ تحمیلی بکشانند و نتیجه را به سود صهیونیست‌ها رقم بزنند.

ملت فلسطین هرگز با چنین توطئه‌ای فریب نخواهد خورد. خون هزاران شهید در غزه و کرانهٔ باختری، اجازهٔ معامله بر سر خاک و حقوق فلسطینیان را نمی‌دهد. این به رسمیت شناختن، در حقیقت به رسمیت شناختن اشغال، قتل‌عام و نسل‌کشی است.

مردم و آزادگان جهان باید هوشیار باشند؛ امروز غرب با نقاب صلح، خنجری در دست دارد که می‌خواهد آن را بر قلب آرمان فلسطین فرود آورد. تنها راه نجات، مقاومت و ایستادگی در برابر هرگونه سازش و معامله با اشغالگران است.

 این توطئه دقیقا همان چیزی است که از خطبائی چون مولوی عبدالحمیدهای متعدد در سرزمینهای اسلامی به خورد مسلمین داده می شود چنانچه مولوی عبدالحمید زاهدان بارها به این مساله پرداخته و حتی در نماز جمعه ی دیروز (17 مرداد 1404) اهل سنت زاهدان نیز می گوید: “بهترین راه به‌رسمیت‌شناختن کشور مستقل فلسطین است؛ چنان‌که بسیاری از کشورهای اسلامی و غیراسلامی تلاش می‌کنند تا فلسطینی‌ها مستقل بشوند و سرنوشت خودشان را در دست بگیرند؛ این بهترین گزینه در شرایط کنونی است.”

این بلندگو بدون شک بلندگوی منهج عزتمند اهل سنت و جماعت نیست که «جهاد» با اشغالگر کافر و محارب خارجی را تا زمانی نابودی یا بیرون راندن آن به صورت دایره وار بر تمام مومنین «فرض عین» می داند بلکه بلندگوی دشمنانی است که توطئه ی به رسمیت شناختن اشغالگر خارجی در سرزمینهای اسلامی را طراحی کرده است.

مولوی عبدالحمید خودت را جمع و جور کن و ببین کجا ایستاده ای و در منبر رسول الله صلی الله علیه وسلم بلندگوی چه کسانی شده ای؟

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (4)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (4)


به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه

اردوگاه کار اجباری:

لیست بلندی از نام‌های بزرگ دیگر در گزارش آلبانیزی وجود دارد: کاترپیلار، ولوو و هیوندای متهم به تأمین ماشین‌آلات سنگین برای تخریب خانه‌ها، مساجد و زیرساخت‌ها در غزه و کرانه باختری هستند.
بانک‌های پیشرو مانند BNP Paribas و Barclays برای افزایش اعتماد بازار به اسرائیل در طول نسل‌کشی و حفظ نرخ بهره مطلوب، اوراق قرضه خزانه‌داری منتشر کرده‌اند.
شرکت‌های BP، Chevron و سایر شرکت‌های انرژی از میدان‌های گازی موجود در شرق مدیترانه و خطوط لوله‌ای که از آب‌های دریایی فلسطین در سواحل غزه عبور می‌کنند، سود می‌برند. اسرائیل اندکی پس از آغاز قتل عام نسل‌کشی، مجوزهای اکتشافی را برای میدان گازی توسعه نیافته خود در غزه، درست در نزدیکی ساحل، صادر کرد.
آخرین طرح اسرائیل برای ایجاد آنچه که آن را اردوگاه «تمرکز» در غزه می‌نامد، جایی که قرار است غیرنظامیان فلسطینی به شدت تحت نظارت نگهبانان مسلح نگهداری شوند، بدون شک به مشارکت‌های تجاری مشابه آنچه در پشت «مراکز توزیع کمک» ساختگی اسرائیل که قبلاً به ساکنان این منطقه محصور تحمیل شده بود، متکی خواهد بود.
سربازان اسرائیلی شهادت دادند که به آنها دستور داده شده بود به سمت جمعیت فلسطینی‌های گرسنه که در صف غذا در این مراکز بودند، شلیک کنند، که توضیح می‌دهد چرا ده‌ها فلسطینی روزانه و برای هفته‌ها کشته شدند. این مراکز که توسط صندوق بشردوستانه غزه اداره می‌شوند، تا حدودی زاییده افکار گروه مشاوره بوستون بودند، همان مشاوران مدیریتی که این ماه به خاطر توطئه برای تبدیل غزه به «ریویرای خاورمیانه» ترامپ که عاری از فلسطینیان است، افشا شدند.
اردوگاه کار اجباری برنامه‌ریزی‌شده اسرائیل که بر روی ویرانه‌های شهر رفح ساخته شده و قرار است، باز هم به طور گمراه‌کننده‌ای، «منطقه بشردوستانه» نامیده شود، از همه ورودی‌ها می‌خواهد که قبل از بازداشت، با استفاده از داده‌های بیومتریک «بررسی‌های امنیتی» انجام دهند.
البته، پیمانکاران دیگر، با استفاده از سیستم‌های عمدتاً خودکار، تا زمانی که آنچه دولت اسرائیل «طرح مهاجرت» برای اخراج جمعیت از غزه می‌نامد، اجرا شود، از داخل اردوگاه نظارت خواهند کرد.
آلبانیز به موارد متعددی اشاره می‌کند که در آنها شرکت‌های خصوصی برخی از وحشتناک‌ترین جنایات تاریخ، از برده‌داری گرفته تا هولوکاست، را مرتکب شده‌اند.
آلبانیز از وکلا و جامعه مدنی می‌خواهد که علیه این شرکت‌ها در کشورهایی که ثبت شده‌اند، اقدام قانونی کنند. در صورت امکان، مصرف‌کنندگان باید با تحریم این شرکت‌ها تا حد امکان فشار وارد کنند.
او در پایان توصیه می‌کند که کشورها تحریم‌ها و ممنوعیت‌های تسلیحاتی علیه اسرائیل اعمال کنند.
او همچنین از دادگاه کیفری بین‌المللیِ تحت فشار، که چهار نفر از قضات آن، مانند او، تحت تحریم‌های ایالات متحده هستند، و دادگاه‌های ملی می‌خواهد که «مسئولان و/یا نهادها را به دلیل مشارکت در ارتکاب جنایات بین‌المللی و پولشویی عواید حاصل از این جنایات، مورد تحقیق و پیگرد قانونی قرار دهند.»