
امریکی سٹیٹ ڈیپارٹمنٹ نے مرکزی القاعدہ کے راہنماء حمزہ صالح بن سعید الغامدی کے بارے میں معلومات دینے والے کو 5 ملین ڈالر انعام کا اعلان کیا ہے۔
حمزہ الغامدی کے بارے میں خیال کیا جاتا ہے کہ افغانستان میں روپوش ہے۔
امریکی سٹیٹ ڈیپارٹمنٹ نے مرکزی القاعدہ کے راہنماء حمزہ صالح بن سعید الغامدی کے بارے میں معلومات دینے والے کو 5 ملین ڈالر انعام کا اعلان کیا ہے۔
حمزہ الغامدی کے بارے میں خیال کیا جاتا ہے کہ افغانستان میں روپوش ہے۔
آیا آمریکا به عنوان پرچمدار سکولاریستهای لیبرال و دموکراسی خواه مدافع «حقوق زنان» است؟!
به قلم: محمد.د. مهاجر
قانون قانون است و برای همهگان یکسان. قانونی منطقی و مسلّم است که هر آنچه را میگویید و به دیگران نصیحت میکنید، اولتر از همه خودتان به آن عامل باشید.
جنایات خونینی که حدود پنج ماه مکمل در غزه درحال انجام است مذمت آن برای هیچ کسی پوشیده نیست و دل هر انسان آزادهای -ولو غیر مسلمان- را آزرده ساخته است؛ تا جایی که یک نظامی آمریکایی -گذشته از ناروابودن عملش- شخصی که واقعاً احساس و درد داشت؛ اما کاری از دستش بر نمیآمد، خود را در انظار عمومی و بهصورت آنلاین در فضای مجازی به آتش کشید و ازعان میکرد که بهخاطر دفاع از مردم مظلوم فلسطین این کار را میکند.
در این پنج ماه که شبانهروز بمب و آتش بالای مردمان بیدفاع میریزد و هزاران زن و کودک در این میان کشته میشوند، انگشت ملامت بهسوی کیست؟!
و در این اواخر که گرسنگی و تشنگی همه را از پای درآورده است، آیا موقف آمریکا -این قدرتمند جهانی که داعیهٔ دفاع از «حقوق زنان» را بر سینه میزد- در این باره چه بوده است؟
جواب آسان است: «مسئول اساسی این همه کشتار و ویرانگری فقط آمریکا است! آمریکا مستقیماً در این جنگ دخیل است.»
آمریکا نه تنها اینکه نخواسته است تا جنگ غزه توقف کند؛ بلکه با پشتیبانی کامل و بدون قید و شرط از رژیم خونخوار صهیونیستی، چهره واقعی خود از داعیه «حقوق زنان» را به اثبات رساند.
ارسال صدها تن مواد تسلیحاتی و موشک به رژیم سفاک صهیونیستی که باعث تشدید جنگها و بمباردمانها در غزه شده است، آیا برگی از جنایات مستقیم آمریکا علیه زنان و کودکان در غزه نیست و یا اینکه رنگ خون این زنان متفاوتتر از زنان دیگر است؟!
مساعدتهای مالی فراوان آمریکا به صهیونیستها که منجر به قتل هزاران زن و کودک شده است، آیا دفاع از حقوق زنان است؟!
آمریکا اگر فقط امدادهای مالی و تسلیحاتی خود را توقف میداد و دیگر کاری نمیکرد، دولت خودخواندهٔ اسرائیل توان جنگی طولانی به این شکل را نداشت.
اما آمریکا خواست تا زنان بیشتری کشته شوند و کودکان زیادتری از پای دربیایند.
لذا، آمریکا دیگر بار ادعای «حقوق زنان» نکند!
آمریکا داعیهٔ دفاع از «حقوق کودکان» را بر سینه نزند!
آمریکا جنایتکار بزرگ جهانی است که دستانش به خون هزاران کودک بیگناه و زنان ضعیف آلوده است.
چهرهٔ واقعی آمریکا برای همهٔ جهانیان آشکار شد و حقوق زنان برایش اهمیتی ندارد، مگر جایی که بخواهد اهرم فشاری قرار دهد تا خواستههای خود را بهقبولاند.
ملتها همه چیز را با چشم سر میبینند و قضاوت میکنند.
جوانان بلوچ و دام لگورهای سکولاری چون حبیب سربازی و بهمن و مهیم و… برای آنها
ارائه دهنده : غلام نبی بلوچ زیی
نزدیک به ۸۰سال پیش سکولاریستهای انگلیسی به همراه سکولاریستهای پنجابی و بلوچهای سکولار بومی مردم مسلمان بلوچستان پاکستان را با شعارهای لیبرلیسم و فدرالیسم و غیره در مردابی فروبرده اند که با هر دست و پا زدنی بیشتر در آن فرو می روند و همه ی ما ثمره ی اسفناک ۸۰ سال حاکمیت سکولاریستها و فدرالیسم را در این ایالت بلوچ نشین می بینم.
در میان بلوچهای ایران نیز کسانی وجود دارند که گاه با نام دفاع از اهل سنت و گاه با شعار رسمی دعوت برای سکولاریسم و فدرالیسم سعی دارند کپی از بلوچستان پاکستان را برای بلوچهای ایران ارائه دهند.
حبیب سربازی که جوانی سکولار و مجازی و حراف است سالها برای جنگ روانی و تبلیغ سکولاریسم آنهم از کانال نافرمانی مدنی آنهم با پشتوانه ی رسانه ای شبکه های ماهواره ای وابسته به آل سعود و امارات چون کلمه و نور و غیره تلاش کرد؛ اما اخیرا با گشتوانه ای که از دارودسته سکولار رجوی به دست آورده است فعالیت و دعوت مدنی پوشالی خود را به مبارزه مسلحانه تبدیل کرده است.
حبیب سربازی و بهمن و مهیم و… تنها یک ابزار در دست دارودسته ی رجوی است و دارودسته ی رجوی نیز خودشان ابزار دست آمریکا و ناتو هستند که از سوی آل سعود حمایت مالی می شوند و هدف این گروه خائن و جنایتکار برای تمام ملت ایران و جهان مشخص شده است.
تمام سکولاریستها برای بی غیرتی و خیانت به دین و ملت دعوت می دهند و کسانی که ترجیح داده اند بی غیرت بمانند با این بی غیرتان خائن خواهند بود و بی غیرت خواهند ماند؛ زیرا برای آنها تایید نمودن انواع مفاسد اخلاقی و رفتاری و عقیدتی سکولاریسم عملی معمولی است، بسیاری از آنها خودشان از عوامل ترویج انواع مفاسد در میان قوم بلوچ هستند و سالهاست از احساسات قومیتی و مذهبی اهل سنت ارتزاق کرده اند، در حالی که دشمنان آشکار قوانین شریعت الله بر اساس تمام مذاهب اسلامی هستند.
جونان مسلمان بلوچ باید بدانند که این سکولاریستها با شعارهای دفاع از اهل سنت یا دفاع از قوم بلوچ در حال خرج کردن بلوچها در راه اهداف آمریکا و ناتو هستند و تفاله هایی چون حبیب و بهمن ومهیم و غیره که نسخه های اربابان غربی را به زبان بلوچی نشخوار می کنند بومی هایی هستند که در خیانت به دین و ملت و خاک خود شغل خیانت را انتخاب کرده اند، همان کاری که دارودسته ی جولانی در مدت ۸ سال جنگ ایران و عراق انجام می داد. اینها منافقین آشکار شده ای هستند که: با گرگها میخورند،با سگها پارس میکنند و با چوپان گریه میکنند. پس باید خیلی مواظب بود.
بلوچهای مسلمان و پایبند به قوانین و شریعت الله باید بدانند که امروزه حق و باطل و صفهای جنگجوها برای همه واضح است؛ گروهی در راه خدا میجنگند و فعالیت داردند و گروهی در راه کفر سکولاریسم و طاغوت و اجیرانش همچنانکه الله جل جلاله می فرماید: الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ، «آنانیکه مؤمن اند در راه خدا و آنانیکه کافر اند در راه شیطان میجنگند».
پس هر کسی که برای دفاع از سکولاریستهای کافر جهانی و منطقه ای و محلی بجنگد حالا چه مستقیم سربازی از سربازان آنها باشد و چه با بهانه های قومیت گرائی و مذهب گرائی بخشی از جبهه ی آنها شود بدون شک در راه جاهلیت حرکت کرده است و رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید:«ومن قاتل تحت رايةٍ عَمِيَّةٍ ، يغضبُ لعَصَبِيةٍ ، أو يَدْعُو إلى عَصَبِيَّةٍ ، أو ينصرُ عَصَبِيَّةً ، فقُتِلَ ، فقَتْلُه جاهليةٌ (أخرجه مسلم ۱۸۴۸) کسی که زیر پرچمی بدون هدف(صحیح) بجنگد، بنابر تعصب خشم بگیرد یا به سوی قوم گرایی فراخواند یا از روی تعصب یاری رساند و در این مسیر کشته شود مرگ او بر جاهلیت آمده است.
نبرد و كشمكش حاصل بین سکولاریستهای قریش و بین مومنان نه به خاطر سلطه بر تکه ای خاک بود و نه به خاطر سلطه ی سیاسی، سلطه ی سیاسی به رسول خدا صلی الله علیه و سلم پیشنهاد شد اما از پذیرش آن خودداری کرد، و بر دعوتش به لا إله إلا الله اصرار كرد تا اینکه موفق به تشکیل دارالاسلامی در مدینه شد.
جوانان مسلمان بلوچ نباید با شعارهای قومی و ناسیونالیستی اشتباهی که بلوچهای پاکستان در ۸۰ سال قبل انجام دادند و فریب سکولاریستها را خوردند و یا اشتباهی که کوردها در سال ۱۳۲۴ در مهاباد مرتکب شدند تا به این ذلت کنونی رسیده اند را تکرار کنند و اجازه ندهند برای اهل باطل و دشمنان قانون شریعت الله و ملت خود قربان شوند که خسران دو جهان را برای خود جمع می کنند.
پس همیشه باید از خودمان بپرسیم که : برائت از سکولاریستها(مشرکین) یعنی چه؟ دارالاسلام کدام است؟ قانونگذار کیست؟ الله یا بشر؟ چه کسی منهج و برنامه زندگی را وضع می کند؟ الله یا بشر؟
دوگانگی در برخورد نهادها و حاکمیتهای جهانی و منطقه ای سکولاریستها؛ تناقض چرا؟
به قلم: عبدالمجید دوستی
وقتی به منشور حقوق بشر سکولاریستی سازمان ملل نظر میاندازیم و کیفیت و چیستی کار را در آینهٔ ورقها و نوشتهها برانداز میکنیم، در نگاه اول به یک سیمای زیبا و کامل و عادل برمیخوریم و دستاندرکاران آن را دلسوزان واقعی عالم و آدم میدانیم که حامی مظلومان و بیپناهان هستند.
اما وقتی به اوضاع آشفتهٔ و پریشان جامعه و مردم و برخورد متناقض آنان نسبتبه جوامع و ملتها نگاه میکنیم، تناقض در برخوردها و غیاب در جاهای موردنیاز را مشاهده میکنیم.
بهطور مثال: اینکه چرا بحث خونین غزه برایشان مهم نیست و در قبال جلوگیری و آتشبس گام علمی و مؤثر برنمیدارند و کودکان را از سوختن و قطععضوشدن و نابودی آیندهشان نمیرهانند، جای سؤال دارد.
شاید به آنان حق بدهیم که کم آوردهاند یا تنها نقش مترسک و آدمکهای پوشالی را بازی میکنند، اما وقتی میبینیم که متعصبانه و مغرضانه در امورات یک کشور دیگر دخالت میکنند و از دور نشسته و قضیهٔ مهمتر و حیاتی را ترک میکنند و در آرشیف فراموشی میگذارند و به اجرای حکم شرعی و خدایی در یک کشور اسلامی دخالت رسانهای میکنند و بیانیه صادر میکنند، آن سوی چهرهٔ زشت و کریه سکولاریستی شان برملا میشود.
پس آشکار میشود که آنان تنها زیر نام حقوق بشر سازمان ملل فعالیت تخریبگرایانه و ضددینی انجام میدهند و در پی ویرانگری اندیشه و فکر جوامع هستند. میخواهند چهرهٔ اسلام را مشوش جلوه بدهند. به بهانهٔ کرامت اسلامی دست ظالم و غاصب و سرکش را بگیرند و او را در انجام افعال شنیعش حمایت کنند.
در عوض، از کشتار خونین و چندماههٔ اربابان و بازیگران پشتپردهٔ خودشان در غزه چشم بپوشند و قتل عام بیش از ۳۶ هزار کودک و زن و کهنسال و … را نادیده بگیرند.
به هنگام واکنش به این موارد جانکاه و المناک غزه و فلسطین، تنها به شرکت در جلسات و صدور بیانیه اکتفا میکنند و روی چوکی راحتیشان لم میدهند. نه اشکی میریزند و نه سراسیمه میشوند و نه فراتر از کار روتین و واکنش تصنعی اقدامی مینمایند.
پس هویداست که در چنین اوضاع و احوال نباید گوش به حرف سوولاریستها سپرد و هر خزعبلاتی را که میگویند و در رسانهها و شبکهها منتشر میکنند، پذیر فت و بر منصهٔ حقیقت نهاد.
در این مدت چند ماه تمام انسانهای روی کره خاکی به همین نتیجه رسیدند که تمام این سازمانهای سکولاریستی جهانی و منطقه ای تنها برندهای تجاری محض هستند که با خون مظلومان و سرمایههای ملتها تغذیه میشوند و منابعشان تأمین میشود، اما در پشتسر به دنبال تحقق اهداف شوم اشغالگرانه و تبعیضآمیز خودشان هستند. به جز خودشان به کسی دیگر نمیاندیشند و کاری به نفعشان نباشد انجام نمی دهند.
این سکولاریستها گرگانی مکار بیش نیستند که تنها پوستین بره به تن کرده و در گلهٔ گوسفندان راه میروند و در خفا میدَرند.
امام ابوحنیفه جنگ با ستمگر را جایز می دانست اما تحت چه شرایطی؟
به قلم: عبدالملک اربابی مکرانی
در احکام القرآن آمده است: ﻭﻳﺸﺮﺡ ﺃﺑﻮ ﺑﻜﺮ ﺍﻟﺠﺼﺎﺹ ﻣﺬﻫﺐ ﺃﺑﻲ ﺣﻨﻴﻔﺔ ﻓﻲ ﻫﺬﺍ ﺍﻟﻘﻮﻝ : ” ﻭﻛﺎﻥ ﻣﺬﻫﺒﻪ ﻣﺸﻬﻮﺭًﺍ ﻓﻲ ﻗﺘﺎﻝ ﺍﻟﻈﻠﻤﺔ ﻭﺃﺋﻤﺔ ﺍﻟﺠﻮﺭ، ﻭﻟﺬﻟﻚ ﻗﺎﻝ ﺍﻷﻭﺯﺍﻋﻲ ﺍﺣﺘﻤﻠﻨﺎ ﺃﺑﺎ ﺣﻨﻴﻔﺔ ﻋﻠﻰ ﻛﻞ ﺷﻲﺀ ﺣﺘﻰ ﺟﺎﺀﻧﺎ ﺑﺎﻟﺴﻴﻒ، -ﻳﻌﻨﻲ ﻗﺘﺎﻝ ﺍﻟﻈﻠﻤﺔ – ﻓﻠﻢ ﻧﺤﺘﻤﻠﻪ ﻭﻛﺎﻥ ﻣﻦ ﻗﻮﻟﻪ ﻭﺟﻮﺏ ﺍﻷﻣﺮ ﺑﺎﻟﻤﻌﺮﻭﻑ ﻭﺍﻟﻨﻬﻲ ﻋﻦ ﺍﻟﻤﻨﻜﺮ ﻓﺮﺽ ﺑﺎﻟﻘﻮﻝ ﻓﺈﻥ ﻟﻢ ﻳﺆﺗﻤﺮ ﻟﻪ ﻓﺒﺎﻟﺴﻴﻒ “[1]
ﺍﺑﻮﺑﻜﺮﺟﺼﺎﺹ ﺗﺸﺮﻳﺢ ﻣﺴﻠﻚ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻴﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ : “ ﻣﺬﻫﺐ ﻭﻱ ﺩﺭﻗﺘﺎﻝ ﻋﻠﻴﻪ ﺳﺘﻤﮕﺮﺍﻥ ﻭﺍﺋﻤﻪ ﻱ ﺟﻮﺭﻭﺳﺘﻢ ﺷﻬﺮﺕ ﺑﻪ ﺳﺰﺍﻳﻲ ﺩﺍﺭﺩ . ﺑﻨﺎﺑﺮﻳﻦ ﺍﻭﺯﺍﻋﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ : ﻫﺮﺳﺨﻨﻲ ﺍﺯﺍﺑﻮﺣﻨﻴﻔﻪ ﺭﺍﺗﺤﻤﻞ ﻭﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻣﻴﻜﺮﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻭﻱ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺸﻴﺮﺑﺮﺩ، ﻳﻌﻨﻲ ﺑﻪ ﻗﺘﺎﻝ ﻋﻠﻴﻪ ﺳﺘﻤﮕﺮﺍﻥ ﻗﺎﻳﻞ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﺩﺷﻮﺍﺭﻭﺗﺤﻤﻞ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮﺑﻮﺩ، ﺍﺑﻮﺣﻨﻴﻔﻪ ﻣﻴﮕﻔﺖ : ﺍﻣﺮﺑﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭﻧﻬﻲ ﺍﺯﻣﻨﻜﺮﻧﺨﺴﺖ ﺍﺯﻃﺮﻳﻖ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺮﺽ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍﺩﺭﭘﻴﺶ ﻧﮕﺮﻓﺖ ﭘﺲ ﺑﻜﺎﺭﺑﺮﺩﻥ ﺷﻤﺸﻴﺮﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ.
اما جنگ مسلحانه ی مورد نظر امام ابوحنیفه بی ظابطه و بی قاعده است؟
امام ابوحنیفه در دوران خلاء قدرت حکومتی بین امویان و عباسیان و دوران عدم استقرار عباسیان از مناصرین نهضتهای انقلابی بود و زمانی که امام زیدی شیعی قیام می کند از او حمایت می کند. چون یک رهبر با یک پرچم و یک گروه و جماعت در برابر دو رقیب اموی و عباسی بود.
در اینجا یعنی: امام ابوحنیفه در دوران گذار قدرت از امویان به عباسیان وارد کار انقلابی شده و خلاء قدرت وجود داشته و یک جماعت با یک رهبر و یک پرچم قصد کسب قدرت را داشته؛ چون قبل و بعد از آن که این شرایط از بین می روند وارد جنگ نمی شود و حتی مدتی از امویان فراری می شود و بعدها توسط عباسیان در زندان شهید می شود.
به همین دلیل امام ابوحنیفه با جنگ مسلحانه ای که منجر به قتال فتنه می شود آشکارا مخالفت می کند. أبو مُطيع البَلخي از امام ابوحنیفه سوال می کند: در مورد کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند و به این دلیل افرادی از او تبعیت می کنند و این شخص بر الجماعة قیام و خروج می کند، فيَخرُجُ على الجَماعةِ، آیا این کار را صحیح می دانی؟ امام ابوحنیه گفت: نه. بلخی می گوید گفتم: برای چه؟ در حالی که الله تعالی و رسولش به امر به معروف و نهی از منکر دستور داده اند و این فریضه ی واجبی است. امام ابوحنیفه با شناختی که از این افراد و ثمرات قیام نارس آنها داشت جواب داد: وهو كذلك، لَكِن ما يُفْسِدونَ من ذلك يَكونُ أكثَرَ مِمَّا يُصلِحونَ؛ من سَفكِ الدِّماءِ، واستِحلالِ المَحارِمِ، وانتِهابِ الأموالِ آنچه گفتی همانگونه است، اما این اشخاص در نتیجه ی این قیام، فسادی که به بار می آورند بیشتر از آنچه است که اصلاح می کنند، از ریختن خونها بگیر تا حلال کردن حرامها و از بین بردن اموال.[2]
هم اکنون اگر بسنجی متوجه می شوی که قتال فرقه های مسلح بلوچ منتسب به حنفی مذهبها بر علیه ایران، در واقع قتال الفتنه است که غیر از کشت و کشتار و از بین بردن اموال و تولید هرج و مرج ثمره ای دربر نداشته است.
[1] ابن عربی، ﺃﺣﻜﺎﻡ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ ﺝ 1 ﺹ .81
[2] الفقه الأبسط، ص 108
مبارک عشرہ
بسم اللہ الرحمن الرحیم
السلام علیکم ورحمةالله وبرکاته..
اللہ تعالی کا شکر ہے….ذوالحجہ ١٤٤٥ھ کا چاند نظر آگیا ہے…..
”وَ الْفَجْرِوَ لَیَالٍ عَشْرٍ“
وہ دس راتیں…جنکی اللہ تعالی نے قسم کھائی ہے…آج رات سے شروع ہو گئیں…..اور اب ہر نیک عمل کا وزن….ہمارے تصور سے بھی زیادہ بڑھ گیا ہے..
اَللّٰهُ أَكْبَرُ، اَللّٰهُ أَكْبَرُ، اَللّٰهُ أَكْبَرُ لَا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ وَاللّٰهُ أَكْبَرُ، اللّٰهُ أَكْبَرُ وَلِلّٰهِ الْحَمْدُ…..
بس اب اس ”تکبیر“ کو سنبھال لیجیۓ اور اسے ”ورد زبان“….اور ”ورد دل“ بنا لیجیۓ……پہلی بار تین مرتبہ ”اللہ اکبر“ پھر ”کلمہ توحید“ پھر دوبار اللہ اکبر اور پھر اللہ تعالی کی حمد…..
اگر آپ کے پاس ”افضل ایام الدنیا“ کتاب موجود ہو تو ایک نظر دیکھ لیں..تاکہ اس مبارک عشرے کی کچھ حقیقت دل میں اتر جائے….
اللہ تعالی مجھے اور آپ سب کو ایمان اور اعمال صالحہ کا ”حرص“ عطاء فرمائے..
اور دنیا کے حرص سے میری اور آپ کی حفاظت فرمائے…
…چاند رات کے معمولات کی یاددہانی ہے…
والسلام
دقربانی مسائل – ۱ –
د الله د رضا لپاره قربانی کول زښت زیات ثواب لری. رسول الله ﷺ فرمايلي دي:
عَنْ عَائِشَةَ رَضِیَ اللهُ عَنهَا، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ﷺ قَالَ: مَا عَمِلَ آدَمِيٌّ مِنْ عَمَلٍ يَوْمَ النَّحْرِ أَحَبَّ إِلَى اللهِ مِنْ إِهْرَاقِ الدَّمِ، إِنَّهُ لَيَأْتِي يَوْمَ القِيَامَةِ بِقُرُونِهَا وَأَشْعَارِهَا وَأَظْلَافِهَا، وَأَنَّ الدَّمَ لَيَـقَـعُ مِنَ اللهِ بِمَكَانٍ قَبْلَ أَنْ يَقَعَ مِنَ الأَرْضِ، فَطِيبُوا بِهَا نَفْسًا.
(ترمذی شریف: حدیث ۱۴۹۳ او ابن ماجه شریف: حدیث ۳۱۲۶)
د قربانی په ورځوو کې د الله تَبَارَک وَتَعَالَی په نزد له قربانی نه بل هیڅ عمل غوره ندی.
قربانی په هغو ورځو کې له ټولو اعمالو څخه بهتره دی. (یعنی د قربانی ثواب پرته له فرایضو او واجباتو له بل هر نفلی عمل څخه زیات دی ) او د قربانی پر مهال چې هر څاڅکی وینه، پر زمکه غورځیږي، وړاندې له دې چې زمکې ته ورسیږی د الله (جَلَّ جَلَالهُ) په نزد قبلیږي. لهذا په خوښي سره قربانی وکړئ او زیاته قربانی وکړئ»
همدا راز آنحضرت ﷺ فرمایلی دي: قَالَﷺ : بِكُلِّ شَعَرَةٍ مِنَ الصُّوفِ، حَسَنَةٌ.
(ابن ماجه شریف: حدیث ۳۱۲۷ او مسند احمد: حدیث ۱۹۲۸۳)
«د قرباني د څاروي د بدن د هر ويښته په مقابل کې د قرباني کونکي لپاره یوه نیکی لیکل کیږی».
سبحان الله!
لیږ سوچ وکړئ چې له دې هم کوم ستر ثواب شته چې یواځې د یوې قربانۍ په بدل کې دې یو انسان په سلګونو زره نیکي په لای راوړی. که چیرې یو څوک را ولاړ شی او د قرباني د څاروي د بدن ويښتان له سهار نه تر ماښامه پورې وشمیری، بیا هم نشی کولای چې هغه ټول وشمیری. نو له دغه ځایه یې قياس کړي چې یو قربانی کونکی څومره اندازه ثواب تر لاسه کوی.
دین داری په دې کې ده که چیرې پر کوم چا باندې قربانی واجب هم نه وي، خو بیا هم هغه د دغه بی حسابه ثواب د حاصلولو لپاره
قربانی وکړی، ځکه که چیرې د قربانی دغه ورځې تیرې شی، بیانو نور دغه ستر نعمت د چا په برخه نه کیږی او څوک هم په آساني سره دومره نیکی نشی تر لاسه کولای.
که چیرې الله تَبَارَک وَتَعَالَی چا ته مال او ثروت ورکړی وي، د هغه لپاره مناسب ده دا چې د ځان له طرفه قربانی وکړی، بهتره به دا وي چې له دې سره سره د خپلو هغو خپلوانو له طرفه هم قربانی وکړی چې وفات شوي دی لکه مور، پلار، او نور…. تر څو دا ستر ثواب د هغوي ارواګانو ته هم ورسیږی. او همدا شان که کولای شی د رسول الله ﷺ له طرفه د هغه د ارواحو مطهراتو له لورې دې هم یوه قربانی وکړی
د خپل شیخ او استاذ له طرفه د هم قربانی وکړي. که چیرې د دې وړتیا نلری نو کم لکمه دې د ځان له طرفه یوه بربانۍ حتما وکړی
ځکه قربانی په مالداره کس باندې واجب ده.
څلویښت حدیثونه. دوه ويشتم او در ويشتم حدیث
حضرت رسول الله ﷺ فرمایی:
(۲۲) لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ لَا يَأْمَنُ جَارُهُ بَوَائِقَهُ.
ترجمه: هغه څوک چې ګاونډي یې له آزار او اذیت څخه په امان کې نه وي جنت به نځي.
(بخاری: حدیث ۶۰۱۶ | مسلم: حدیث ۴۶)
حضرت رسول الله ﷺ فرمایی:
(۲۳) لَا تَبَاغَضُوا وَلَا تَحَاسَدُوا وَلَا تَدَابَرُوا وَكُونُوا عِبَادَ اللهِ إِخْوَانًا.
ترجمه:
له یو بل سره کینه او بغض مه کوی، حسادت مه کوي، او له یو بل څخه اعراض او لریوالی مه کوي، بلکه د الله د بندګانو په څیر له یو بل سره په ورولي کې ژوند وکړئ.
(بخاری: حدیث ۶۰۶۵ | مسلم: حدیث ۲۵۵۸)
کشته شدن سه شهروند بلوچ در پی اختلاف و درگیری دو طایفه در پشامگ از توابع شهرستان راسک
شامگاه روز شنبه ۱۹ خرداد ماه ۱۴۰۳، در پی اختلاف و درگیر بین دو طایفه در روستای پشامگ از توابع شهرستان راسک سه تن از اعضای طوایف درگیر با تیراندازی کشته شدند.
هویت شهروندان بلوچ کشته شده، «عبدالواحد دینارزهی» فقیر محمد، «ولیمحمد دینارزهی» فرزند علی محمد و «شهبیک اللهزهی» فرزند عمر، هر سه متاهل و دارای فرزند و رده سنی ۴۰ تا ۵۰ سال و اهل و ساکن روستای پشامگ از توابع شهرستان راسک احراز شده است.
لازن به ذکر است که : شب جمعه با پادرمیانی ریش سفیدان طوایف بلوچ، این دو طایفه که سالهاست با هم اختلاف و درگیری دارند مجلس صلح و سازش برگزار کرده که بدون نتیجه و عدم صلح بین دو طایفه پایان یافته و روز بعد بین عصر تا غروب آفتاب با تیراندازی دو طرف سه تن از طوایف درگیر، هدف گلوله قرار گرفته شده و جان خود را از دست دادهاند.
حماس کے سیاسی بیورو کے رکن عزت الرشق
– ایک بار پھر، مجرمانہ دہشت گردی کے قبضے کے نازی اپنے کچھ قیدیوں کو آزاد کرنے کی کوشش کرتے ہوئے سینکڑوں بچوں اور عورتوں کو موت کے گھاٹ اتار کر مجسم ہیں۔
غزہ میں حماس کے تمام بریگیڈز کو تباہ کرنے کے قابض کے دعوے کے باوجود، وہ صرف ایک مشکل اور پیچیدہ آپریشن کے ذریعے اپنے قیدیوں کو آزاد کرانے میں کامیاب رہا اور جنگ کے آغاز کے آٹھ ماہ بعد زبردست فائر پاور کے تحت، شدید مزاحمت کا سامنا کرنا پڑا، جس کی اسے بھاری قیمت چکانی پڑی۔ جو اس کے دعووں سے متصادم ہے۔
– مزاحمت اب بھی جنگ کے مرکز میں ہے اور اس کی آستین بہت زیادہ ہے، اور جنگ آگے پیچھے ہے۔
ایک ایسے وقت میں جب قابض آٹھ ماہ کی جنگ کے بعد چار قیدیوں کی رہائی کا اعلان کر رہا ہے، یہ اپنے اعلان کردہ اہداف کے حصول میں تزویراتی ناکامی کا ثبوت ہے۔
القسام بریگیڈ اب بھی دشمن کے قیدیوں کی پیداوار میں اضافہ کر رہے ہیں اور اس کا بہترین ثبوت وہ ہے جو گزشتہ ماہ کے آخر میں جبلیہ میں مخصوص آپریشن میں ہوا۔
– دشمن اپنے قیدیوں کو آزاد کرانے کے عمل میں اپنے حقیقی نقصانات کو چھپانے کی بھرپور کوشش کر رہا ہے، لیکن آخری بات ہمیشہ وہی ہوتی ہے جو مزاحمت کہتی ہے، اور اس عمل سے اس حتمی قیمت میں کوئی تبدیلی نہیں آئے گی جو قابض کو ادا کرنی پڑے گی۔