اهل سنت ایران در این انتخابات نشان دهند اهل جماعت هم هستند یا اهل فرقه بازی و…

اهل سنت ایران در این انتخابات نشان دهند اهل جماعت هم هستند یا اهل فرقه بازی و…

به قلم: عبدالرحمن براهویی

اهل سنت با پسوند اهل جماعت شدن معنی پیدا می کند و اهل جماعت شدن یعنی اهل حاکمیت بر دارالاسلام بودن و از فرقه بازها و اهل تفرق که همگی اهل بدعت هستند دوری کردن.
اهل جماعت شدن هم یعنی در غیر معصیت الله از حاکمیت اطاعت کردن و بر اساس منهج اهل سنت با منکرات و نارسائی های حاکمیت برخورد کردن.
پس مثل امام ابوحنیفه و امام احمد بن حنبل و سایر ائمه اهل جماعت هستیم و از فرقه بازها دوری می کنیم، بخصوص زمانی که یک تهدید خارجی از سوی کفار اصلی و مرتدین داخلی برای دارالاسلام و جماعت و حاکمیت مسلمین وجود داشته باشد.

امروزه بر کسی پوشیده نیست که تهدید کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی و احزاب سکولار و مرتد داخلی و دارودسته ی منافقین برای دارالاسلام ایران وجود دارد و مسلمین بین دو جبهه قرار گرفته اند ، ۱. جبهه دارالاسلام ایران و اهل جماعت شدن ۲. جبهه آمریکا و ناتو و صهیونیستها و اهل تفرق شدن.
دو روز گذشته و در نشست اینستاگرامی فرقه های مختلف بلوچی که از اسلام صهیونی – آمریکایی جدید نمایندگی می کنند با موضوع تحریم انتخابات واقعیتی بیان شد که برای اهل سنت و جماعت بسیار حائز اهمیت است.


اینها بعد از آنکه مدعی شدند که این انتخابات تاثیر داخلی ندارد به صراحت اعتراف کردند که:

” حضور در صندوق‌های رأی، مشروعیت‌بخشی به نظام جمهوری اسلامی و تثبیت قدرت منطقه‌ای آن و اقتدار در چشم قدرت‌های جهان است؛ لذا هرگونه مشارکت در انتخابات را بایکوت اعلام می‌کنیم!”

پس برای اینها مهم تقویت کفار سکولار جهانی و تضعیف دارالاسلام ایران است.

خوب، شما با این انتخابات ثابت کن در جبهه تقویت قدرتهای کافر جهانی بر علیه دارالاسلام ایران و تضعیف دارالاسلام ایران هستی یا در جبهه ی دارالاسلام ایران و تقویت و تثبیت آن بر علیه کفار سکولار جهانی؟

جبهات کاملا واضح اند، جبهه تو کجاست؟
در کدام سمت ایستاده ای؟

رای تو ، جبهه تو را نشان می دهد.

تجربیاتی زنده از حکومتداری معاصر: امارت اسلامی افغانستان و جنبش اسلامی حماس فلسطین (1)

تجربیاتی زنده از حکومتداری معاصر: امارت اسلامی افغانستان و جنبش اسلامی حماس فلسطین (1)

کاتب: دکتر أدهم شرقاوی

ترجمه:  دکتر امید حبیبی

افغانستان دو روز  پیش و تنها در دو سال و نیم، از زمان بازگشت طالبان به حکومت! با اعلام بازپرداخت آخرین وام بین‌المللی خود به کشوری بدون بدهی خارجی تبدیل شد!

برای دهه‌ها، ماشین رسانه‌‌ی سرمایه‌داری غربی و عربی، آن‌ها را به‌عنوان عده‌ای وحشی‌ و اوباش به تصویر می‌کشید که در غارها زندگی می‌کنند و هیچ بهره‌ای از دانش سیاست، اقتصاد و آموزش ندارند! طوری آن‌ها را به تصویر می‌کشیدند که انگار حتی از وجود عقل بی‌بهره‌اند و تنها از دریچه‌ی نبرد مسلحانه و سلاح خود فکر می‌کنند!

و شما باید داستان‌های این رسانه‌ها را باور کنید، در غیر این صورت حامی تروریسم خواهید بود، حتی اگر داستان آن‌ها شکننده‌تر از یک تکه بیسکویت در یک فنجان چای باشد!

گویی که غربی‌ها واقعاً متمدن و حامل پیامی مهم هستند، می‌توانند کشوری را اشغال کنند، دولتش را سرنگون سازند، مردمش را بکشند یا آواره نمایند، ثروتش را به تاراج ببرند و یک نظام وحشیانه را سر کار بیاورند که به آن‌ها در انجام این امور کمک کند!

اما کسی که سلاح به دست می‌گیرد و برای دفاع از خاک و ناموس و دین خود می‌جنگد، تروریست و عقب‌مانده است!

غرب حقیقتاً از مساجد نمی‌ترسد، حتی اگر در پشت‌بام هر خانه‌ای مسجدی ساخته شود! غرب از اینکه اسلام دولت و حکومت داشته باشد وحشت دارد؛ زیرا در آن صورت مسلمانان از فرش به عرش می‌رسند! از گله‌های رام شده با چوب، به گرگ‌هایی دارای دندان و چنگال‌های تیز بدل می‌شوند که قادر به جنگ و دفاع هستند!

وقتی به اسلام مجال داده شود که با عدالت و اعتدال و درک صحیح خود حکومت کند، آبادی و سرزندگی به بار می‌آورد!

شما می‌توانید اقتصاد امروز افغانستان را که یوغ بدهی را از سرش انداخته و پوست بانک جهانی را پاره کرده است با اقتصاد مصر و اردن و لبنان و سوریه و عراق مقایسه کنید!

مصری که در زمان یوسف علیه‌السلام دنیا را سیر می‌کرد، مردمش هوس گوشت می‌کنند (اما یافت نمی‌شود!) مصری که فقط با کاشت گندم در حاشیه‌ی نیل، از قدرت‌های بزرگِ زمان شد.

ما هیچ وقت کمبود منابع نداشته‌ایم و کشورهای مسلمان ثروتمندترین کشورها از نظر منابع هستند، کمبود ما در وجود کشوری است که تحت حاکمیت و اراده‌ی اسلام اداره شود، نه کشوری که مردمش مسلمان هستند، اما قوانینش وارداتی است، پرچم‌اش اسیر است و اقتصادش برده‌ی بانک جهانی‌ست.

سینمای مصر، افراد مذهبی را به عنوان یک مشت تروریست احمق برای ما به تصویر کشیده است، و «عادل امام» سینماگر مصری زمانی که در ذهن ما این کلیشه را جا می‌انداخت که دینداری و عقب‌ماندگی دو روی یک سکه هستند، ما را بسیار می‌خنداند!

تئاتر سوری، مذهبی‌ها را درویش و اهل دعای دسته‌جمعی، که مکان ایده‌آل آن‌ها در گوشه و کنار تکیه‌ها و خانقاه‌هاست، نشان می‌داد! اما در مورد حکومت، این کار افراد شایسته‌ی خود را دارد!

این وضعیت امروز ماست، دهه‌ها پس از حذف اسلام از قدرت! نتیجه چیست؟ نه اقتصاد، نه آموزش، نه قدرت نظامی!

ترفند های پسران برای فریب دادن دختران با زبانی کوچه بازاری یا در لباس موحدین

ترفند های پسران برای فریب دادن دختران با زبانی کوچه بازاری یا در لباس موحدین

به قلم: صدیقه مهاجره

ترفند های ولگردهای کوچه و بازار:

۱. عاشقت هستم

۲. بی تو زندگی نمیتوانم

۳. اولین و آخرین عشقم تو هستی

۴. اگر ترا به دست نیاورم میکشم خود را

۵. یا تو یا هیچ کسی دیگر


و مثل این صدها سخن دروغ دیگر که ولگردهای کوچه و بازار استفاده میکنند و عاقبت اکثریت دختران در دام این ولگردها می افتند و در اخیر دختر را رها کرده و فاحشه خطابش میکنند و میگویند که با من جور آمدی الله میداند با چقدر افراد دیگر جور آمده باشی…

ترفند های ولگردهای مجازی که در لباس موحدین خود را جا زده اند:

۱. با من ازدواج میکنی؟

۲. من مثل دیگران نیستم و دنبال رابطه حرام نیستم.

۳. ترا بخاطر الله دوست دارم.

۴. من نیت خراب ندارم، اگر من دنبال رابطه حرام باشم چرا نزد دختران گمراه نروم؟

۵. من رابطه حلال میخواهم تا از گناهان محفوظ بمانم.

۶. نیت من خیر خواهی تو است.


و مثل این صدها ترفند دیگر که امروزه خیلی از ولگردهای موحد نما برای فریب خواهران موحده استفاده میکنند و عاقبت خواهران فریب این گرگان را میخورند و در اخیر بی عزت و بی آبرو ساخته هم دنیا و هم آخرت شان را خراب ساخته رهای شان میکنند و میگویند الله نخواست قسمت ما نبود و یا من نمیتوانم ترا بگیرم مشکلات دارم و یا فامیلم قبول نمیکند و یا آنها را سالها منتظر می‌نشانند و خود ازدواج میکنند…

از این داستانهای تلخ متاسفانه خیلی زیاد شده و تقریبا همه ای خواهرانی مسلمان که امروزه در مجازی پست های غمگین میگذارند و یا از درد میگویند، درد شان از دست همین ولگرد های مجازی موحد نما است که انها را وابسته به خود ساخته و رهای شان کرده اند‌.

ای خواهران پاکدامنم متوجه باشید که فریب چنین ولگردها را نخورید، والله مجرد بمانید بهتر است از این که ذلیل دنیا و آخرت شوید.
اگر واقعآ کسی میخواهد با شما نکاح کند خانواده اش را برای خواستگاری می فرستد و نکاح شرعی می کند و ترا غرق فتنه و انواع گناهان نمیکند و تا نکاح شرعی نکردید اصلا اجازه ندهید کسی وارد زندگی شما شود و اصلا باور نکنید، این حرفها یاد تان بماند اگر بی توجهی کردید قسم به رب العالمین همان که شما بهترین شخص فکرش میکنید زندگی تان را خراب ساخته و بدبخت دنیا و آخرت میسازد تان و در رابطه حرام سر انجام بی عزت و حتی مشرک ساخته رهای تان خواهد کرد.

خطابم به این گرگانی که در لباس موحدین خود را جا زده اند، چه فرق است بین کفاری که بر نوامیس مسلمین تعرض میکنند و آنها را بی عزت میسازند و بین شما هایکه خود را موحد میگویید و بر نوامیس مسلمین تعرض میکنید و آنها را بی عزت میسازید؟

یاد تان باشد عاقبت این کار تان در دنیا ذلت و بی عزتی و درد و غم و در آخرت جهنم است و جهنم چه جایگاهی بدی است!

‍ افزوده شدن 110 زبان دیگر به مترجم گوگل از جمله زبان بلوچی

افزوده شدن 110 زبان دیگر به مترجم گوگل از جمله زبان بلوچی

به قلم: نذیر احمد بلوچ

شرکت فناوری گوگل از اضافه شدن 110 زبان دیگر به سرویس ترجمه زبان خود “Google Translate” خبر داده است. این بزرگترین افزایش تا کنون است.

این شرکت روز پنجشنبه در یک پست وبلاگی از اضافه شدن این زبان‌های جدید خبر داد و گفت که Google Translate موانع زبانی را برای کمک به افراد در ارتباط و درک بهتر دنیای اطرافشان از بین می‌برد.

زبان‌های جدید اضافه شده توسط گوگل شامل بلوچی، دری و زبان‌های دیگر است.

به گفته این شرکت، زبان های جدید اضافه شده توسط بیش از 614 میلیون نفر یا حدود هشت درصد از جمعیت جهان صحبت می شود.

به گفته گوگل، این زبان ها در مراحل مختلف استفاده می شوند و برخی از زبان ها حدود 100 میلیون گویشور دارند و برخی دیگر در آستانه انقراض هستند اما افرادی هستند که برای حفظ آنها تلاش می کنند.

به گفته گوگل، هنگام افزودن یک زبان جدید، تنوع منطقه ای، لهجه ها و استانداردهای املایی متفاوت آن زبان ها را در نظر می گیرد.

پس از اضافه شدن 110 زبان اخیر توسط گوگل، Google Translate اکنون از 243 زبان در سراسر جهان پشتیبانی می کند.

نماز مسافر (۲)

نماز مسافر (۲)

به قلم: مولوی سید محمد رخشانی با دینی

هر کس که از شهر خود به جای دیگری برود وقتی از شهرش خارج شد، پس می‌تواند نماز چهار رکعتی اش را دو رکعت کوتاه‌تر بخواند و تا زمانی که در سفر است ، می‌تواند این قصر نماز را ادامه دهد. پس چنانچه که نیت اقامت چهار روز را کرد، سپس بر آن افزود پس نمازها را کامل می‌خواند و این قول جهمور علماء رحمهم الله است که البته برخی از مجتهدان اهل علم با آنان اختلاف نظر دارند .
الله تعالی می فرماید: ﴿وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَوَةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكَفِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا﴾ [نساء: ۱۰۱]
« و چون در زمین سفر کنید، گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه (= قصر) کنید، اگر بترسید که کافران به شما زیانی برسانند زیرا کافران برای شما دشمن آشکاری هستند.»

ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها گوید: زمانی که نماز فرض شد ، چه در سفر و چه در حال اقامت، دو رکعت دو رکعت بود ، سپس نماز مسافر بر حال خود باقی ماند و به نماز مقیم افزوده شد. [روایت بخاری و مسلم.]

حال اگر مسافر پشت امام مقیم نماز خواند، پس نمازش را کامل کند ، فرقی نمی‌کند که اول نماز را با امام گرفته باشد یا آخر نماز رسیده باشد.
از ابن عباس (رضی الله عنه) سوال شد: چطور مسافر که در نماز انفرادی اش دو رکعت می‌خواند با امام مقیم چهار می‌خواند؟! ابن عباس رضی الله عنه گفت: این سنت است. [روایت احمد به سند صحیح] و این سخن امامان چهارگانه است.

بلکه حتی امام شافعی( رحمه الله ) اجماع را نقل می‌کند بر اینکه ؛ اگر مسافر پشت مقیم نماز جماعت بخواند ، پس نمازش را کامل کند.
و جایز است که مسافر در حین سفرش بین دو نماز ظهر و عصر را با هم جمع کند و بین دو نماز مغرب و عشا را با هم جمع کند وقتی به این امر احتیاج دارد. و فرقی نمی‌کند که جمع تقدیم کند یا جمع تأخیر.

معاذ (رضی الله عنه) گوید: “خرجنا مع رسول الله ﷺ في غزوة تبوك فكان يصلي الظهر والعصر جميعا، والمغرب والعشاء جميعا”
«همراه رسول اللهﷺ به غزوه‌ی تبوک خارج شدیم ، پس ایشان نمازهای ظهر و عصر را با هم و نمازهای مغرب و عشاء را با هم جمع کردند. [روایت امام مسلم.]

برای مسافر جایز است که نماز وتر را در سفر بر روی جهاز سواری خود بخواند و سرش را برای رکوع و سجود به اشاره خم کند. عبدالله بن عمر (رضی الله عنه) گوید: “کان رسول الله يوتر على راحلته”
رسول اللهﷺ بر جهاز سواری‌اش نماز وتر می‌خواند. [روایت مسلم.]

منظور از جمع تقديم و جمع تاخير
جمع تقدیم اين است كه ؛ هر دوی نماز ظهر و عصر را در وقت ظهر بخواند و مغرب و عشا را در وقت مغرب بخواند.
و جمع تاخير اين است كه ؛ نماز ظهر و عصر را در وقت عصر یکجا بخواند و مغرب و عشا را در وقت عشا با هم بخواند.

نماز مسافر(۱)

نماز مسافر

به قلم: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

الله متعال می فرماید  : يُريدُ اللهُ بِكُم اليُسْرَ ولا يُريدُ بِكُمُ العُسْرَ (البقرة – ١٨٥)
« الله متعال آسایش شما را می خواهد و خواهان زحمت شما نیست.»

همچنین دین اسلام دین آسانی و سادگی است و الله متعال به هیچ کس جز به اندازه توانائیش تکلیف نمی کند و هیچ گاه بالاتر از میزان قدرت شخص از او وظائف و تکالیف نمی خواهد.

از آنجایی که در هنگام مسافرت احتمال مشقت و سختی وجود دارد، الله متعال در آن به دو امر اجازه داده است :
1⃣ قصر نماز: عبارت است از کوتاه نمودن نمازهای چهار رکعتی به دو رکعت. پس هنگام مسافرت فرد مسلمان می تواند، نمازهای ظهر و عصر و عشاء را به جای چهار رکعت آنها را قصر کند و به شکل دو رکعت بخواند.(نماز صبح و مغرب در سفر قصر نمی شوند و به همان منوال گذشته و همیشگی خوانده می شوند.)

قصر و کوتاه نمودن نماز در واقع نوعی تسهیل و راحتى الله متعال نسبت به بندگانش می باشد. مسافرت فرقی نمیکند چه نوع مسافرتی باشد؛ (مسافرت با ماشین هواپیما ،کشتی ،قطار، با حیوانات سواری و یا پیاده) هر نوع مسافرتی که باشد مادامی که گناه و معصیتی در آن نباشد، می توان نمازهای ٤ رکعتی را در آن قصر و کوتاه نمود.

2⃣ جمع و گردآوردن بین دو نماز: شخص مسافر جایز است که دو نماز را باهم در یک زمان جمع کند مانند جمع نمودن نماز ظهر و عصر باهم و همچنین نماز مغرب و عشاء باهم. آن دو نمازی که باهم جمع می شوند، باید در یک وقت مشخص و معین خوانده شوند و هرکدام جدای از دیگری، بلافاصله بعد از هم خوانده شوند، به عنوان مثال نماز ظهر خوانده شود و بلافاصله پس از آن نماز عصر خوانده شود، همچنین نماز مغرب خوانده شود، بعد نماز عشاء بلافاصله بعد از آن گزارده شود. جمع نمودن فقط مخصوص نمازهای ظهر و عصر باهم و مغرب و عشاء باهم می باشد و نمی توان به عنوان مثال نماز صبح و ظهر را باهم و یا عصر و مغرب را باهم جمع کرد و در یک زمان مشخص خواند.

دعوت نماینده ولی فقیه در استان و استاندار سیستان و بلوچستان از مردم استان برای حضور حداکثری در انتخابات

دعوت نماینده ولی فقیه در استان و استاندار سیستان و بلوچستان از مردم استان برای حضور حداکثری در انتخابات

آیت‌الله مصطفی محامی، نماینده ولی‌فقیه در سیستان و بلوچستان و  محمد کرمی استاندار با صدور پیامی مشترک از مردم نجیب، ولایتمدار و غیرتمند استان برای حضور حداکثری و حماسی در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری دعوت کردند.

متن این پیام به شرح ذیل است؛

بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ در حقيقت‏ خدا حال قومى را تغيير نمى‏‌دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند»

انتخابات یک وظیفه شرعی، حق ملی و تکلیف الهی است؛ امنیت، توسعه‌، سربلندی و آینده روشن کشور مرهون حضور همیشگی مردم در صحنه‌های حساس نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از جمله انتخابات است.

امروز که چشم دشمنان ایران اسلامی به صندوق‌های اخذ رای دوخته شده وظیفه همه ماست که با حضور پر رنگ خود خط بطلانی بر یاوه گویی‌های دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بکشیم.

حضور گسترده مردم در انتخابات ۸ تیر، به پاس تلاش‌های خستگی ناپذیر شهید جمهور حضرت آیت الله سید ابراهیم رئیسی و همه ی شهدای والا مقام پرواز اردیبهشت است، رییس جمهوری که با تمام توان در جهت رشد و توسعه کشور و به ویژه استان سیستان و بلوچستان تلاش کرد.

انتخاب با بصیرت با تکیه بر فرمایشات رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) برای انتخاب رئیس جمهوری شایسته، توانمند، مومن و انقلابی برای ایران قوی مسئولیتی بر دوش همگان است و باید در برهه حساس کنونی همه تلاش خود را برای برگزاری انتخاباتی پرشور و آگاهانه معطوف نموده و مسیر ساختن ایران قوی را هموار کنیم.

اینجانبان با گرامیداشت یاد و خاطر شهدای والامقام خدمت، ضمن قدردانی از تلاش‌های همه دست‌اندرکاران و فعالان عرصه برگزاری انتخابات، از تمامی مردم نجیب و ولایت‌مدار استان سیستان و بلوچستان دعوت می‌کنیم با حضور حماسی و آگاهانه خویش هم‌چون دوره‌های گذشته در بین استان‌های کشور پرچمدار و طلایه‌دار مشارکت باشند و موجبات اقتدار و امنیت هرچه بیشتر کشور و یاس و ناامیدی دشمنان ایران اسلامی را فراهم آورند.

مولوی بزرگزاده امام جمعه حنفی مذهبهای چابهار: حضور حداکثری تیری بر قلب دشمن خواهد بود

مولوی بزرگزاده امام جمعه حنفی مذهبهای چابهار: حضور حداکثری تیری بر قلب دشمن خواهد بود

مردم با حضور در پای صندوق‌های رأی و انتخاب فردی اصلح باعث رشد و توسعه منطقه خواهند شد.

افزایش ۶۳ تخت به بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی زاهدان

افزایش ۶۳ تخت به بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی زاهدان

معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان: این میزان تخت، به بیمارستان‌های علی ابن ابیطالب(ع)، دارالشفاء میرجاوه، امام خمینی (ره) خاش و ایرانمهر سراوان افزوده شده است.

هم اینک بزرگترین مرکز پذیرش بیماران در بخش مراقبت های ویژه، بیمارستان خاتم الانبیاء (ص) زاهدان با ۴۰ تخت بستری ویژه و تجهیزات و امکانات پیشرفته است.

پاسخ به شبهه در مورد علمای دینی (2)

پاسخ به شبهه در مورد علمای دینی (2)

به قلم: ع. دشتی بلوچ

5 که زمان تحویل آن پس از مرگ مشتری است!: مجددا وارد مبحث تجارت شده اند! برای آخرین بار واضح سازم که بهشت و جهنم دست انسانها نیستند که بخواهند نقش فروشنده و یا نقش مشتری را بازی کنند. بلکه بهشت و جهنم جزا و سزا هستند که انسان بوسیله ی اعمالی که خودش انجام داده خود را جهنمی یا بهشتی می سازد و وارد آن می شود!

6 در هرکجای دنیا که باشید، با مقایسه دستان روحانیون با کارگران به راحتی متوجه می شوید!: متوجه چه چیزی می شویم؟! خب، این چه ربطی با مباحث بالا دارد! اکنون مثلا با این مغلطه اثبات نموده اید که بهشت و جهنم خیالی هستند؟ یا اینکه علمای مسلمان دنیای مردم را جهنم ساخته اند! قیاس دست و پا یک قیاس بسیار احمقانه و مضحکانه برای اثبات ادعاهای فوق می باشد. این طبیعیست که هرکس از پوست خود چه بخش دست و پاها چه بخش صورت بیشتر مواظبت نماید، پوست وی سالم تر و لطیف تر می مانَد، فرقی نمی کند، خواه کارگر باشد، خواه غیر کارگر. اما اگر منظور اینست که مُلاها همانند کارگران، کار نمی کنند و یا بی کار اند، پس باید گفت که قرار نیست در دنیا همه کارگر باشند و مثل کارگرانِ زحمت کشِ ما، سخت کار بکنند. در دنیا شغل های بسیاری وجود دارد و هر شغلی جز شغل حرام، جائز و بی ایراد هست.

و هرشخصی  جز کارگری می تواند مشاغل دیگری را نیز انتخاب نماید و این فاقد اشکال است! یک ملا یا عالم در جای خود مشغول کاریست، همین که وی مسؤلیت تعلیم و تعلم را برعهده دارد، معنایش اینست که وی مشغول یک کاری می باشد، آن هم مهمترین کار که تعلیم و تعلم یک ملت است!، و بابت این زحماتشان هر خیری که دریافت می نمایند قطعا حق آنان است.

 در کنار این؛ ما در بلوچستانِ اسلامیِ خود، علمای زیادی داریم که در کنار تعلیم و تعلم، مشغول کارگری، سوخت کشی، دکان داری و مشاغل دیگر هستند که دستان آنان نیز همانند سایر کارگرانِ بلوچ است و ما هیچ تفاوتی در آن نمی بینیم. بصورت کلی و فارغ از این مباحث؛ این قیاس که دستان کارگران را ببینید و دستان علماء را ببینید، واقعا قیاس احمقانه ای است که از شدت احمقانه بودنش نمی دانم پاسخش را می نوشتم یا دست از قلم بر می داشتم! باور بفرمایید چنین افرادی با چنین طرز فکرهایی ممکن است فردا بگویند فلان جاها را هم مقایسه کنید که این واقعا نشان می دهد مطرح کنندگان چنین شبهاتی از چه شعور و آگاهی برخوردارند!!!

خواننده مسلمان!

روز و شب علیه دین و عقیده ات می نویسند و می خواهند به هر طریقی که شده، عقیده ی سالم و صحیح ات را نسبت به گروه ها و جریانات اسلامی خدشه دار نمایند. ما بخوبی می دانیم که بسیاری از افراد با لباس روحانیت، از اسم دین سوء استفاده می کنند، اما باید بدانیم که کارهای آنان هیچ ربطی با تعالیمِ دینِ مبارک ندارد، و قبل از اینکه ما از آنها شاکی باشیم، خودِ اسلام از آنها شاکیست! پس؛ بین عالم و عالم نما تفاوت قائل شویم. وظیفه ی ما در قبال علمای حق، دفاع و حمایت از آنان بصورت مادی و معنوی هست. و وظیفه مان در قبال ملاهای منحرف اینست که حساب آنان را از اسلام و مسلمانان و خصوصا حسابشان را از علمای حق(که علمای حق هزار برابر آنها هستند) جدا نماییم. زیرا علمای حق، وارثان انبیاء علیهم السلام هستند.

در آخر عارضم که در هر نوشته ای، بایست بین دو مؤلفه ی اسلام و مسلمان تمایز قائل شده، کار مسلمان را به خویش، و کار اسلام را با خودش واگذار نماییم.