بازداشت ۲۰ شهروند بلوچ از جمله ده زن توسط نیروهای نظامی حکومت محلی ایالت بلوچستان پاکستان در کویته

بازداشت ۲۰ شهروند بلوچ از جمله ده زن توسط نیروهای نظامی حکومت محلی ایالت بلوچستان پاکستان در کویته

ایالت بلوچستان پاکستان توسط بلوچهای سکولار اداره می شود اما در هشت دهه گذشته به همراه حکومت مرکزی بدتریت جنایات را در حق هم زبانها و هم مذهبهای خود مرتکب شده اند.‌

امروز ساعت سه بامداد امروز دوشنبه مورخ هشتم مرداد ماه ۱۴۰۳، در تداوم جنایات بلوچهای حاکم بر ایالت بلوچستان و نا امن سازی بلوچستان‌ و مسدود کردن ازادی بیان ، نیروهای نظامی بلوچهای حاکم بر ایالت بلوچستان به معترضانی که در مقابل دانشگاه بلوچستان واقع در کویته تحصن کرده بودند، حمله کرده و دستکم ۲۰ شهروند بلوچ از جمله ده ها زن بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کرده اند.

افراد بازداشت شده از روز گذشته در بزرگراه اصلی سریاب نسبت به تیراندازی و خشونت نیروهای نظامی بلوچهای حاکم بر ایالت بلوچستان به کاروان های بلوچ راجی مچی دست به اعتراض زده بودند.

تا لحظه تنظیم این گزارش از هویت و محل نگهداری شهروندان بازداشت شده اطلاعی در دست نیست.

لازم به ذکر است که در طول 24 سال گذشته دستکم بیش از 66 هزار شهروند بلوچ از جمله زنان و کودکان و افراد سالمند توسط بلوچهای حاکم بر ایالت بلوچستان تحت عناوین واهی ربوده و مفقود شده اند که تاکنون علیرغم پیگیری های خانواده هایشان از وضعیت و سرنوشت بسیاری از آنان اطلاعی در دست نیست .

همچنین لازم به یادآوریست که اجساد بسیاری از این شهروندان در گور های دسته جمعی یافت شده و همچنین بسیاری نیز طی درگیری های ساختگی در زندان ها کشته و اجسادشان در بیابان ها و کوهستان ها رها شده است.‌
این آینده ای است که احزاب سکولار و غیر سکولاری چون سهاب و جیش العدل و غیره برای بلوچهای ایران می خواهند.

امر بالمعروف کرنے والے کے لیے ضروری اوصاف

امر بالمعروف کرنے والے کے لیے ضروری اوصاف:

امر بالمعروف (نیکی کا حکم دینا) دین اسلام میں ایک اہم فریضہ ہے۔ ہر دور میں بزرگوں نے امر بالمعروف کے فریضہ کو بخوبی نبھایا ہے اور تاریخ عالم میں اس کے مثبت نتائج بھی الحمدللہ سامنے آئے ہیں۔ آج بھی اہل حق اس فریضے کو دعوۃ التبلیغ، درس و تدریس، تالیف و تصنیف، خطابت و تقریر کی صورت میں نبھا رہے ہیں۔ تاہم، اس کام کو مؤثر طریقے سے انجام دینے کے لیے چند اوصاف کا ہونا ضروری ہے، جو کہ اساطین علم نے بیان فرمائے ہیں۔ چنانچہ فتاوی ہندیہ میں اس حوالے سے پانچ اہم اوصاف بیان کیے گئے ہیں جو درج ذیل ہیں۔

1. علم


امر بالمعروف کے لیے سب سے پہلی چیز علم ہے۔ جاہل شخص امر بالمعروف کو صحیح طریقے سے نہیں کر سکتا کیونکہ اس کے پاس درست معلومات اور احکام نہیں ہوتے۔ علم کے بغیر امر بالمعروف کرنا دوسروں کو گمراہ کرنے کا باعث بن سکتا ہے۔ مرزا غامدی اور دیگر نام نہاد اسکالرز کی مثال لیجیے۔

2. نیت


دوسری اہم چیز نیت ہے۔ امر بالمعروف کرنے والے کی نیت صرف اللہ تعالیٰ کی رضا اور اس کے کلمہ کو بلند کرنے کی ہونی چاہیے۔ اگر نیت دنیاوی فائدے یا شہرت حاصل کرنے کی ہو تو اس کا عمل اللہ کی نظر میں مقبول نہیں ہوگا۔ آج کل کے نام نہاد مناظرین کی مثال لیجیے۔

3. شفقت


تیسری چیز شفقت ہے۔ مامور (جسے حکم دیا جا رہا ہو) پر شفقت اور نرمی سے حکم دینا ضروری ہے۔ سختی اور بد اخلاقی سے امر بالمعروف کرنا مؤثر نہیں ہوتا بلکہ اس سے الٹا نقصان ہو سکتا ہے۔

4. صبر و تحمل


چوتھی چیز صبر و تحمل ہے۔ امر بالمعروف کرنے والے کو صبر اور بردباری کا مظاہرہ کرنا چاہیے۔ لوگوں کی طرف سے ملنے والے ردعمل کو صبر اور تحمل سے برداشت کرنا چاہیے۔ یہ صفت تبلیغی حضرات میں بدرجہ اتم پائی جاتی ہے۔ اگرچہ بعض دفعہ اس کے خلاف بھی کرنا چاہیے اگر کوئی حد سے زیادہ تجاوز کر جائے۔

5. عمل


پانچویں چیز عمل ہے۔ جو شخص دوسروں کو نیکی کا حکم دے رہا ہو، اسے خود بھی اس پر عمل پیرا ہونا چاہیے تاکہ وہ اللہ تعالیٰ کے فرمان {لم تقولون ما لا تفعلون} (تم کیوں کہتے ہو وہ جو خود نہیں کرتے) کے تحت نہ آئے۔ خود عمل کیے بغیر دوسروں کو نصیحت کرنا بے اثر ہوتا ہے لیکن اس کے باوجود نصیحت کرنا نہیں چھوڑنا چاہیے۔

عوام الناس کے لیے قاضی مفتی یا مشہور عالم کو امر بالمعروف کرنا جائز نہیں ہے کیونکہ ایک تو یہ بے ادبی ہے۔ دوسرا بسا اوقات مفتی یا قاضی کسی مصلحت کی وجہ سے غیر اولی کام کرتا ہے جو کہ عامی (عام شخص) نہیں سمجھ سکتا۔ اس لیے امر بالمعروف کا فریضہ ادا کرتے وقت ان اوصاف اور آداب کا خیال رکھنا چاہیے تاکہ یہ کام زیادہ سے زیادہ مؤثر طریقے سے کیا جا سکے۔

ماخوذ از فتاوی ہندیہ کتاب الکراھیۃ الباب السابع عشر۔

امان محسود

اهمیت قاطعیت و اعتدال در رابطه زناشویی

اهمیت قاطعیت و اعتدال در رابطه زناشویی

به قلم: نورالدین قوطیط
ارائه: ماهدیم بلوچ

قاعده : «مَنْ تَهاوَنَ في البِدَاياتِ نَدِمَ في النِّهَاياتِ».
«کسی که در ابتدای کار سهل‌انگاری کند، در پایان پشیمان خواهد شد.»

طبق این قاعده در مورد زندگی زناشویی: بسیاری از افراد در ابتدا نسبت به کوتاهی همسر در انجام وظایف زناشویی و خانگی سهل‌انگاری می‌کنند. سال اول، دوم و سوم می‌گذرد، یک یا دو فرزند به دنیا می‌آیند و سپس شوهر خود را ناتوان از ادامه دادن در این وضعیت می‌بیند، اما در عین حال نمی‌داند چگونه با این وضعیت برخورد کند. در اینجا بین دو گزینه قرار می‌گیرد که هر دو مشکل‌سازند: یا او را با فرزندان طلاق دهد که این خود مشکلی است، یا به زندگی با او ادامه دهد و وضعیت همان‌طور باقی بماند که این نیز مشکل دیگری است!

همان‌طور که می‌بینید، او در کنترل رابطه زناشویی خود از همان ماه اول سهل‌انگاری کرده و در آینده بهای سنگینی پرداخته است. اگر از ابتدا ترکیبی از سخت‌گیری و نرمش، شدت و ملایمت را در برخورد با همسر خود به‌کار می‌گرفت، از این مشکلات و فشارهای آینده جلوگیری می‌کرد.

این شامل زنی نیز می‌شود که نسبت به شوهر خود سهل‌انگاری می‌کند. او را به عنوان مثال غرق در تماشای تصاویر و ویدئوهای ناپسند، یا چت با زنان کم‌ارزش در شبکه‌های اجتماعی یا حتی با “همکار خانم” رها می‌کند. از نظر عاطفی، روانی و جنسی او را محروم می‌کند، نسبت به وظایف مادی خود در قبال خانه و خانواده بی‌توجهی می‌کند، یا از کسانی است که به مصرف مشروبات الکلی می‌پردازد. همچنین به مادر و خواهرانش اجازه می‌دهد که با او مثل خدمتکار رفتار کنند.

این زن نیز در آینده هزینه سنگینی خواهد پرداخت، زمانی که خود را بین درخواست طلاق با یک یا چند فرزند یا ادامه زندگی در جهنمی غیرقابل تحمل قرار می‌دهد!

این قاعده را می‌توان در تمامی مسائل زندگی، علم و غیره تعمیم داد.

وَصَلَّى اللهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِهِ وَسَلَّمَ وَبَارَكَ.

مرگ مشکوک دو جوان بلوچ اهل و ساکن روستای خیرآباد از توابع شهرستان ایرانشهر در کوه‌های بز‌پیران ایرانشهر

مرگ مشکوک دو جوان بلوچ اهل و ساکن روستای خیرآباد از توابع شهرستان ایرانشهر در کوه‌های بز‌پیران ایرانشهر

روز شنبه ۶ مرداد ماه ۱۴۰۳، دو جوان بلوچ حنفی مذهب که برای تفریح و دیدار با پدربزرگ یکی از آنها به کوه‌های بز‌پیران واقع در شهرستان ایرانشهر رفته بودند به دلایل نامعلومی وفات کرده اند.

هویت این دو‌ جوان «یحیی طاهرزهی (بلوچی)» ۱۸ ساله فرزند عبدالعزیز، و «علی‌رضا آهورانی» ۲۴ ساله فرزند رحمت، هر دو اهل و ساکن روستای خیرآباد از توابع شهرستان ایرانشهر احراز شده است.

روز شنبه این دو جوان از روستای خیراباد محل سکونت خود به کوه‌های بزپیران جهت دیدار با پدر بزرگی یکی از این دو جوان در حال عزیمت بودند که غروب روز گذشت یحیی پس از رسیدن به محل سکونت پدربزرگش بدون حرف زدن در گوشه ‌ای قرار گرفته و سپس مرده است.

با توجه به اینکه اهالی خبر داشتند که یحیی به همراه علیرضا از روستای خیرآباد حرکت کرده در جستجوی وی بر آمدند تا اینکه صبح امروز در مسیر تردد آنها به روستای پدر بزرگ یحیی پیکر علیرضا را پیدا کرده‌اند و از بینی رد خون بجای مانده بوده.

هیچ کس از دلیل جان باختن این دو جوان اطلاعی ندارند و پدر بزرگ یحیی که لحظاتی قبل از جان باختن او با وی صحبت کرده می‌گوید در حالت عادی نبوده و هیچ سخنی و پاسخی به سوال های وی نداده است.

حجاب و حیاء دستور الله و عبادت الله است نه دستور حاکم و مخلوق

حجاب و حیاء دستور الله و عبادت الله است نه دستور حاکم و مخلوق

به قلم: ناهدیم بلوچ

عده ای خیال می کنند حجاب و حیاء دستور حاکم یا پدر و مادر یا جامعه است به همین دلیل گاه به خاطر لجبازی با حاکمیت و پدر و مادر و…. می گوید حجاب را رعایت نمی کنم و نسیر بی حیایی را در پیش می گیرد.

هرگاه زن مسلمان به این درک برسد که؛

  • حجاب عبادت است.
  • حیا عبادت است.

و هردوی‌‌شان از واجبات دین هستند، لذا بیشتر به آن‌ها پایبند است و گرامی‌شان می‌دارد و نیز در حفظ آن‌ها می‌کوشد و با تمام وجود از آن‌ها دفاع می‌کند حتی اگر همه مخالف آن باشند.

دروغ و آثار مخرب آن در زندگی زنا شویی و….

دروغ و آثار مخرب آن در زندگی زنا شویی و….

به قلم: فریبا کریم‌نژاد

انسان همیشه در حال ساختن و پرداختن است، خواه ساخت و پاخت مادی باشد خواه معنوی و اخلاقی! مهم تلاشی است که در این راه با مایه گذاشتن جوهره‌ی وجودی خویش آن را بنا می‌نهد.

بنای هردوی‌شان (مادی و معنوی) دشوار است، از آن‌جا که می‌بایست مراحل بسیاری را پشت سر گذاشت که به بنای موردنظر دست یافت، اما با این حال بنا نهادن شخصیت سخت‌تر و با تخریب آن نیز انسان بیشتر متضرر می‌شود. ضرر مادی را می‌شود جبران مافات نمود و دوباره آن را بدست آورد، اما بازسازی شخصیت ازدست‌رفته دوچندان دشوارتر و چه‌بسا در موارد حاد غیرقابل بازگشت خواهد بود.

یکی از آفت‌های شخصیت انسان و بلای جان وی دروغ است! وقتی یک شخص بخواهد با دروغ شخصیت خود را بسازد و به اصطلاح کار خود را سامان دهد، در واقع تیشه به اساس خود می‌زند! چرا که دروغ بنا به فرموده‌ی رسول‌خدا موجب تزلزل و پریشانی‌خاطر است، برخلاف راستگویی و صداقت که صاحب خود را آرامش و اطمینان می‌بخشد.

دروغ را دروازه‌ی ‌گناهان نامیده‌اند زیرا کسی که خیانت می‌کند، خُلف وعده می‌دهد، بهتان می‌زند، فریب می‌دهد … استارت نخست را باید از دروغ بزند تا بتواند مابقی مسیر گناه‌‌آلودش را طی کند، چنان‌که صادق أمین در حدیثی فرموده‌اند که؛ صداقت و راستی به سوی نیکی و در نهایت بهشت فرامی‌خواند و شخص همچنان راستی برمی‌گزیند و راست می‌گوید تا این‌که در نزد پروردگار به‌عنوان انسان «بسیار راستگو» شناخته می‌شود، اما دروغ و کذب به بدی و در نهایت جهنم فرامی‌خواند، و شخص همچنان دروغ می‌گوید تا این که در نزد پروردگار به‌عنوان انسان «بسیار دروغ‌گو» شناخته می‌شود.

پس مسئله بسیار خطرناک‌تر از آن است که آن را پشت گوش انداخت و بی‌اهمیت جلوه داد. شخصی که عادت به دروغ پیدا می‌کند برای هر چیز ساده‌ایی اگر دروغ را چاشنی‌ آن نکند دلش آرام و قرار ندارد، انگار جزو شخصیت فرد می‌شود، چیزی که بارها به کرّات دیده‌ام و شما هم شاید تورتان به چنین اشخاصی خورده باشد. انسان دروغ‌گو همان‌طور که گفته‌اند مسیر نزدیك را دور و مسیر دور را نزدیک نشان می‌دهد. سایه‌ی دروغ سنگین است، بنابراین شخصی که زبانش به دروغ می‌چرخد یا با دروغ ساخت و پاخت می‌کند در زمان نه‌چندان کوتاهی دروغ‌‌اش برملا می‌شود حتی اگر در دروغ‌گویی دست همه را از پشت بسته باشد! لذا وجه‌‌ی اجتماعی و فردی‌اش خدشه‌دار شده و اعتماد دیگران نسبت به خودش را از دست می‌دهد.

زندگی زناشویی از این امر مستثنی نیست و چه‌بسا آسیب وارده نه‌تنها به فرد بلکه دامنگیر همسر و فرزندانش هم می‌شود، زن یا مردی که بنا به هر دلیلی دروغ بر زبانش جاری می‌شود، اعتماد شریک زندگی‌اش را از دست داده و حتی منجر به سوءظن هم می‌شود، چون طرف با خود این‌گونه فکر می‌کند که در کوچک‌ترین مسائل با او روراست و صادق نیست و همیشه چیزی پسِ پرده هست که او از آن بی‌خبر است. پدر یا مادر دروغ‌گو، فرزندانی دروغ‌گو تحویل اجتماع می‌دهند که با تأثی از والدین خود دروغ در درونش ریشه می‌دواند.

پس در هر حالت دروغ نگویید، حتی اگر گفتن واقعیت تلخ باشد، تلخی حقیقت یک‌بار است و از بین خواهد رفت، اما شیرینی زودگذر دروغ، تلخی‌اش همیشه خواهد ماند و زندگی را به کام همه تلخ می‌کند.

﴿يَٰٓأَيُّهَا‌ٱلَّذِينَ‌ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْٱللَّهَ‌وَكُونُواْ مَعَ‌ٱلصَّٰدِقِينَ﴾
«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از خدا بترسید و با راستان و راستگویان باشید».

فرقه های مسلح و غیر مسلح بلوچ دعوتگران به آتش هستند در راههای آنها نروید

فرقه های مسلح و غیر مسلح بلوچ دعوتگران به آتش هستند در راههای آنها نروید

به قلم: مُلا نور احمد (کوټه)

در بین بلوچهای ایران جماعة ها و منظماتی وجود دارند کی در ظاهر   پرچم های جهاد و دفاع از اهل سنت بلوچ و یا دفاع از قومیت بلوچ را حمل میکند و شعارش هم مجاهدانه و قومیت گرایانه میباشد اما دعوتگران به سوی آتش جهنم هستند که هر کسی به دعوت آنها جواب نثبت بدهد در آتش می افتد:  دُعَاةٌ إلى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ، مَن أَجَابَهُمْ إلَيْهَا قَذَفُوهُ فِيهَا.

این جماعة ها و منظمات در مسیر تفرق و ذلیلی و هرج و مرج و مبارزه با اهل جماعت قدم برمی دارند اینها دلسوز قون بلوچ نیستند بلکه فرقه هایی هستند که باید از آنها دوری شود.
این احزاب و فرقه ها که نواقض ایمان و تنزلات از احکام الله میکنند و بر مجاهدین اهل جماعتی که ثابت میماند و از ذره ای شریعت و احکام الله متعال تنزل نمیکند به کافر،کافر میګوید به منافق،منافق میګوید،به مرتد،مرتد میګوید و همرایش همان معاملات انجام میدهد که رسول الله و صحابه کرام انجام میدادند  تهمت تندرو،ظالم و سختګیر و مدافع ظلمها و ستمهای مجریان حکومتی میزنند.
شناخت این ګروهای اهل تفرق که باید از آنها دوری کرد از مؤحدین واقعی اهل جماعت واقعا سخت است.
پس ای بلوچها دقت کنید:

۱. ایران دارالاسلام است و مثل حاکمیت سکولار چرکستان بر پاکستان نیست پس : تَلْزَمُ جَمَاعَةَ المُسْلِمِينَ وإمَامَهُمْ. در غیر معصیت الله تابع حاکمیت و رهبر آن شوید.

۲. در راهای این دعوتگران به سوی جهنم نروید و از آنها کناره گیری کنید چون رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده:  فَاعْتَزِلْ تِلكَ الفِرَقَ كُلَّهَا، ولو أَنْ تَعَضَّ بأَصْلِ شَجَرَةٍ، حتَّى يُدْرِكَكَ المَوْتُ وأَنْتَ علَى ذلكَ..

پس، کسی خیال نکند که منظور از این اهل تفرق و «منفردین از سه ابزار و الجماعة» که اکثراً به سوی آتش جهنم دعوت می دهند غیر مسلمین هستند بلکه اهل نماز و روزه « وإن صلَّى وصامَ» و مسلمان و به قول رسول الله صلی الله علیه وسلم: «هُمْ مِنْ جِلْدَتِنَا، وَيَتَكَلَّمُونَ بِأَلْسِنَتِنَا» هستند اما اموری شایسته را با اموری ناشایسته و غیر شرعی مخلوط کرده اند و از راهنمائی هائی غیر از راهنمائی های رسول الله صلی الله علیه وسلم استفاده می کنند «قَوْمٌ يَهْدُونَ بِغَيْرِ هَدْيِي، تَعْرِفُ مِنْهُمْ وَتُنْكِرُ» و اینگونه با ترک سنت الجماعة و با ترک راهنمائی های رسول الله صلی الله علیه وسلم و چنگ زدن به بدعت فرقه گرائی و ریختن به ناحق خون انسانها و طی کردن مسیر انحرافی، مومنین را به جهنم دعوت می کنند؛ چون الله تعالی هرگز از خون به ناحق ریخته شده گذشت نمی کند، این به اضافه ی دهها جرم دیگری که این فرقه ها و گروهها مرتکب می شوند شخص را مستحق عذاب دیدن در جهنم به اندازه ی جرمش می کند « دُعَاةٌ عَلَى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ، مَنْ أَجَابَهُمْ إِلَيْهَا قَذَفُوهُ فِيهَا» به همین دلیل اگر راهی برای ملحق شدن به جماعت مسلمانان و رهبر آنها «تَلْزَمُ جَمَاعَةَ المُسْلِمِينَ وَإِمَامَهُمْ» پیدا نکرده ای «فَاعْتَزِلْ تِلْكَ الفِرَقَ كُلَّهَا»[1]ازتمام گروه ها و فرقه ها دوری کن، و خیال نکن فقط کفار مسلمین را به سوی جهنم دعوت می کنند بلکه دعوتگرانی در میان مسلمین نیز وجود دارند که اگر به دعوتشان جواب مثبت دادی و به آن عمل کردی تو را به آتش جهنم راهنمائی می کنند.

أخـــوکم فی الله


[1] متفق علیه / البخارى (3606 ، 7084) ومسلم (1847)

شبهه: این کار را بکن اگه گناه داشت گناهش با من ….

شبهه: این کار را بکن اگه گناه داشت گناهش با من ….

به قلم:  نذیر احمد

دیدید بعضیا میگن فلان کارو بکن اگه گناه داشت گناهش با من؟؟….

 با هم ببینیم الله درباره این حرف چی میفرماید

{وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنَا وَلْنَحْمِلْ خَطَايَاكُمْ وَمَا هُم بِحَامِلِينَ مِنْ خَطَايَاهُم مِّن شَيْءٍ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ} . سوره عنکبوت آیه ۱۲

ﻭ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻣؤﻣﻨﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ:  ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﺎ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻛﻨﻴﺪ، (ﻭ ﺍﮔﺮ ﮔﻨﺎﻫﻰ ﺩﺍﺭﺩ) ﻣﺎ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ!

و ﺁﻧﺎﻥ ﻫﺮﮔﺰ ﭼﻴﺰﻯ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ  ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

 پس زیاد به اطرافت که تورا به گناه سوق میدهند وتشویقت می کنند  توجه نکن .حتی اگر آن کس عزیزت  باشد.

مجروح شدن یک شهروند بلوچ حنفی مذهب درپی تیراندازی افراد مسلح ناشناس به سمت یک سوپرمارکت واقع در خیابان امام خمینی در شهرستان سراوان

مجروح شدن یک شهروند بلوچ حنفی مذهب درپی تیراندازی افراد مسلح ناشناس به سمت یک سوپرمارکت واقع در خیابان امام خمینی در شهرستان سراوان

امروز یکشنبه ۷ مرداد ماه ۱۴۰۳، در پی تیراندازی افراد مسلح ناشناس به سمت یک سوپرمارکت واقع در خیابان امام خمینی در شهرستان سراوان، شاگردمغازه با اصابت  گلوله مجروح شد.

هویت این شهروند بلوچ حنفی مذهب، «سلیم فاضلی» حدودا ۳۰ ساله و اهل شهرستان سراوان عنوان شده است.

افراد مسلح سرمشینان یک خودرو سواری به سمت این سوپرمارکت شلیک مستقیم کردند که منجر به مجروح شده شاگرد مغازه با اصابت گلوله شده و ضاربین پس از آن  از محل متواری شده‌اند.

از هویت انگيزه ضاربین تا لحظه تنظیم گزارش اطلاعی در دست نیست.

چرا تا این حد با اشتیاق و شدت نتانیاهو رادر مجلس کنگره آمریکا تشویق می‌کنند؟

چرا تا این حد با اشتیاق و شدت نتانیاهو رادر مجلس کنگره آمریکا تشویق می‌کنند؟

بی‌سابقه‌ترین تشویق نمایندگان آمریکا برای نتانیاهو، تشویق‌هایی که حتی برای هیتلر و صدام و استالین و… هم سابقه نداشته است.

اما چرا تا این حد با اشتیاق و شدت، او را تشویق می‌کنند؟
چون او توانسته است که ۴٠ هزار مسلمان از امت محمد ﷺ را به قتل برساند و ٩٠ هزار نفر را زخمی کند (که دست و پایشان قطع شده یا کور شده‌اند و…).
یک بار دیگر این آمار را بخوان چون این‌ها صرفا عدد نیستند بلکه هر کدامشان یک انسان هستند که توسط صهیونیست‌های اسرائیلی کشته یا معلول شده‌اند.

در ما خیری نیست اگر خود و خانواده و فرزندانمان را با بغض و کینه از صهیونیست‌ها و سایر کافران، نپرورانیم و این درد تنها زمانی تسکین بیابد که جمجمه‌های خُردشدهٔ تمام صهیونیست‌ها را بر زمین زنیم.

آن‌ها ما را به تعصبات جاهلیِ قومی و زبانی و نژادی و ملیتی، سرگرم کرده‌اند و ما را با نامِ نژاد و کشور و زبان و قوم و ملت و… به جان همدیگر انداخته‌اند تا اینگونه بتوانند جلوی چشمانمان، هم ما را سلاخی کنند هم به ریشمان بخندند. این داستان باید پایان یابد اما پایانی برای آن نیست مگر آنکه مانند آموزش سورهٔ فاتحه و محبت به والدین، در مورد برائت و تنفر از کافران و حُب مومنان و فضایل و ثواب‌های عظیم و غیرقابل شمارش جهاد و قتال با کافران و مشرکان در همه جا صحبت شود تا این عطشِ سیری‌ناپذیرِ جهاد با کافران در وجود تک‌تک ایمانداران زنده شود.

این موضوع صرفا با شور و حماسه، تحقق پیدا نمی‌کند بلکه باید برای آن برنامه‌ها ریخت و شب‌بیداری‌ها کشید. از خود بپرسیم اگر همین امروز، صهیونیست‌های سکولار و نوچه‌هایشان به شهرهای ما حمله کنند، تا چه اندازه همانند مجاهدان غزه، توانایی مقابله با آن‌ها را داریم و تا چه اندازه مانند مجاهدان غزه، برنامه و هماهنگی و ارتباط و فکر داریم و تا چه اندازه، توانایی‌هایمان در هر زمینه‌ای که در آن استعداد داریم را پرورش و ارتقا داده‌ایم؟
اشک ریختن مانند پیرزنان، دردی را دوا نمی‌کند و اگر اشک‌ها و بغض‌هایمان تبدیل به آتشی در درونمان برای نابودی رژیم سکولار صهیونیستی نشود، هیچ ارزشی ندارد.