رشد ۴۲ درصدی ترانزیت از پایانه مرزی میلک سیتان و بلوچستان
مدیرکل راهداری و حمل و نقل جاده ای سیستان و بلوچستان: از ترانزیت ۲۵۷ هزار و ۲۳۶ تن کالا طی پنج ماهه سالجاری از طریق پایانه مرزی میلک در شمال استان خبر داد که این میزان حاکی از افزایش ۴۲ درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته است.
این میزان کالا توسط ۱۰ هزار و ۱۵۹ دستگاه کامیون از پایانه مرزی میلک صورت گرفته است.از این میزان ۲۴۹ هزار و ۵۰ تن ترانزیت خروجی و ۸ هزار و ۱۸۶ تن به ترانزیت ورودی از پایانه مرزی میلک طی این بازه ی زمانی اختصاص داشته است.
نکته ای بر قتل سه نفر از پرسنل هنگ مرزی میرجاوه توسط فرقه اهل بغی «جیش»
به قلم: محمد اسامه
فرقه های مختلف اهل بغی با جنگی پراکنده که هیچ خیری در آن نبوده و نیست و تنها قتال الفتنه است باعث تولید نا امنی و فساد غیر قابل انکاری در میان بلوچهای حنفی مذهب شده اند.
کار به جایی رسیده که جاهلین بلوچ هم به سادگی می توانند علمای اهل سنت و جماعت را تهدید و حتی ترور کنند و همین امر باعث سکوت اجباری بسیاری از علمای اهل سنت و جماعت در برابر اهل بدعت شده است.
در حمله ی دیشب فرقه ی اهل بغی «جیش» به نیروهای مرزبانی میرجاوه در یکی از پمپ بنزینهای شهرستان میرجاوه ۳ مامور به قتل رسیدند و یک شهروند عادی هم که در صف بنزین و محل حضور داشت، زخمی شد.
این نیروهای مرزبانی در حال بنزین زدن بودند که مورد حمله غافلگیرانه و تیراندازی قرار گرفتند و سه نفر به نامهای امیر ابراهیمزاده، پارسا سوزنی و محمدامین نارویی به قتل رسیدند. (۲ سرباز وظیفه و یک نیروی کادری).
اهل سنت و جماعت بلوچ در قدم اول باید جنگی روانی و روشنگرانه در برابر این فرقه های اهل بغی راه اندازی کنند و منتظر مولوی های رسانه های معلوم الحال گنده گو نباشند.
این فرقه های بلوچ اهل بغی که بر خلاف مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله عمل می کنند با منهج و عقیده و حتی با آینده ی فرزندان ما بازی می کنند و زمینه را قطعا برای رشد کفر سکولاریسم در میان ملت ما فراهم خواهند کرد.
امام ابوحنیفه رحمه الله با جنگ مسلحانه ای که منجر به قتال فتنه می شود آشکارا مخالفت می کند.
أبو مُطيع البَلخي از امام ابوحنیفه رحمه الله سوال می کند: در مورد کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند و به این دلیل افرادی از او تبعیت می کنند و این شخص بر الجماعة قیام و خروج می کند، فيَخرُجُ على الجَماعةِ، آیا این کار را صحیح می دانی؟
امام ابوحنیه گفت: نه.
بلخی می گوید گفتم: برای چه؟ در حالی که الله تعالی و رسولش به امر به معروف و نهی از منکر دستور داده اند و این فریضه ی واجبی است.
امام ابوحنیفه با شناختی که از این افراد و ثمرات قیام نارس آنها داشت جواب داد: وهو كذلك، لَكِن ما يُفْسِدونَ من ذلك يَكونُ أكثَرَ مِمَّا يُصلِحونَ؛ من سَفكِ الدِّماءِ، واستِحلالِ المَحارِمِ، وانتِهابِ الأموالِ آنچه گفتی همانگونه است، اما این اشخاص در نتیجه ی این قیام، فسادی که به بار می آورند بیشتر از آنچه است که اصلاح می کنند، از ریختن خونها بگیر تا حلال کردن حرامها و از بین بردن اموال.[ الفقه الأبسط، ص 108]
آیا ما این فسادی که فرقه های اهل بغی چون «جیش» و دیگران در میان ملت ما به بار آورده اند را با چشم سر نمی بینم؟
سرزمین بلوچستان در ازای تاریخ پرافتخار و پرفراز و نشیب خود با وجود آنکه مردان و قهرمانان فراوانی در میدانهای مختلف، با خدمات ارزنده تقدیم جامعه بشری کرده که هر کدام از آنان برگ زرینی از افتخارات را در تاریخچه قوم بلوچ ثبت و ضبط شده، در کنار آن نیز شیر زنان و مادرانی بودهاند که با تحمل بار سنگین عظیم مسئولیت، چنین شیرمردانی را تربیتکردهاند.
زن بلوچ زنی است همانند زنان جوامع دیگر و فرهنگهای متفاوت، با این حال شور و شوق و حماسه و عشق، فرهنگ و هنر؛ ذهن توانمند و دستان خلاق؛ مدیریت و رهبری جامعه و خانواده؛ تلاش برای رهائی ملت از مذلت و جهالت و نادانی را میتوان در بررسی کارنامه درخشان زن بلوچ به خوبی یافت.
شهسواران عرصه فرهنگ و ادبیات بلوچی دورههای مختلف زبان و ادبیات بلوچی را به سه دوره قدیم، میانی و معاصر تقسیمبندی کردهاند. دوره قدیم حماسهها و منظومههای “بیبگرک و گراناز، دودا و بالاچ، دوستین و شیرین، حمل و ماه گنج، سسی و پنون، شهداد و مهناز، عزت و میروک، لله و گراناز، هانی و شی مرید” را در برمیگیرد.
بنا به باور و اعتقاد بسیاری از محققان خود حماسهسازان این حماسهها و حکایات مورد اشاره سراینده اشعار بودهاند به ویژه سرودههایی که یک طرف ماجرا زن بوده که با تشبیهات و استعارات و کنایات و اضافات به مصداق آنکه شاعر آئینه تمام نمای عصر خویش است به بررسی شرایط و اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و ادبیات جامعه خود در این اشعار نیز پرداختهاند و اینجا است که به نکته مهمی آگاهی مییابیم که زن بلوچ جامعهشناس و مورخی توانا نیز بوده است.
با رجوع به کتابهای حماسهسرایی در بلوچستان و منظومههای عاشقانه بلوچستان، گنجینه عظیمی پیش روی محقق و پژوهشگر گشوده میشود و در مقابل عظمت و توانایی زن بلوچ در عرصه قلم و نوشتار سر تسلیم فرو میآورد.
در دوره دوم از زمان “میرنصیر خان نوری” که از سال 1747 میلادی حکمرانی وی بر کلات و بخش بزرگ بلوچستان آن روز آغاز میشود، “بانک سیمک” بیش از دیگران میدرخشد که بخش اعظم اشعار وی توسط میر شیرمحمد مری اشعار وی گردآوری شده است.
در دوره معاصر نیز شاعرانی چون پروفسور “زینت ثنا، بانو ملک گوهر(دختر شاعر و مبارز پر آوازه و نامدار بلوچ میر گلخان نصیر) زاهده رئیسی، زینت شهبخش، نسرین بهجتی و پروانه جنگیزهی” و صدها شاعر گمنام که عرصه ظهور و بروز آنان فراهم نشده یا مجالی برای معرفی آنان فراهم نیامده نیز اشعاری حماسی، عاشقانه و به تعبیر ادیبان بلوچ رنگی و جنگی در آن نهفته است.
از همه مهتر در این عرصه به جرانت میتوان گفت زن بلوچ پیشتازتر از مردان در عرصه شعر و ادب بوده است؛ آنگاهکه فرزند خود را در گهواره لالائی میدهد و شعر بلوچی با “لولی” آغاز میشود و از آن به عنوان قدیمیترین بخش شعر بلوچی یاد میشود، این زن بلوچ است که آغازگر شعر بوده و در همه مراحل تربیت فرزند زن بلوچ در قالب شعر او را همراهی میکند.
ذکر این نکته لازم و ضروری است که بر خلاف دوره اول و دوم، زن شاعر پارسیگویی چون رابعه خضداری وجود دارد که اشعاری به زبان پارسی میسراید که خود گنجینه عظیمی است.
گرچه در دوره معاصر شاعران زن بلوچ هم به سرودن اشعاری به زبان بلوچی پرداختهاند و در کنار آن با توجه به وضیعت جغرافیایی محل سکونت به زبانهای پارسی، اردو، پشتو و عربی نیز شعر سروده اند.
محمود عباس سکولار دوشادوش ارتش رژیم صهیونیستی سکولار علیه ملت مسلمان فلسطین خواهد جنگید
به قلم: بالاچ عمر زهی
سکولاریسم، سکولاریسم است و سکولار سکولار. اختلافت اینها بر سر منافع دنیوی است اما همه ی اینها علیه مسلمین متحد خواهند شد. اگر امروز گروههای سکولار و مرتد بلوچی چون BLA و سهاب و غیره با نام بلوچ در حال فعالیت هستند چندین دهه قبل از آنها گروه فتح به رهبری یاسر عرفات همین مسیر را رفته تا اینکه به زمان کنونی و ریاست محمود عباس بر فتح رسیده است. در تمام این سالها این سکولاریستهای فلسطینی در جنگ با مردم مسلمان خود در کنار دشمنان سکولار ملت فلسطین بوده اند . الان هم هر چه به روزهای پایانی صهیونیست ها نزدیک تر میشویم آنها مهره هایی بیشتری میسوزانند و مرتدین سکولار داخلی مجبور میشود نقاب بردارند و علنا از رژیم سکولار صهیونیستی حمایت کنند. خلاصه اینکه باید بگوئیم”پاره نقاب” محمود عباس سکولار برای جاهلین هم افتاد، و رسما در کنار اشغالگران سکولار قرار گرفت تا نیروهای مسلمان فلسطینی را تسلیم کند! قرار است ۵۰۰ نفر از نظامیان سکولار تحت امر محمود عباس سکولار در کرانه باختری به ارتش رژیم صهیونیستی سکولار کمک کنند تا جوانان مسلمان مقاومت فلسطین را شناسایی و دستگیر کنند
تعجب نکنید و از همکاری سکولاریستها با هم هیچ کسی دلگیر نشوید، این نشانه استیصال و “بی چاره” بودن دشمنان سکولار و پیامی برای جاهلین و کم هوشهای میان مسلمین است تا بدانند، سکولاریسم، سکولاریسم است و سکولار، سکولار است و رنگ و نژاد برایش فرق دارد. سکولاریستها مشخص هستند اما اینگونه اقدامات باعث می شود مولوی های خائن مدافع سکولاریستها که در واقع همان ستون پنجم دشمن هستند که نیروهای مردمی را مستهلک و گمراه میکنند دستشان رو شود و این برای کم هوسها تلنگری بزرگ و پرخیر و برکت است اگر اهل هدایت و فهم باشند اما برای دشمن خسارت محض خواهد بود که چنین مهرهایی می سوزند. پس همچنانکه از سکولاریستهای مرتد دوری می کنید از این مولوی های مدافع سکولاریسم نیز دوری و حذز کنید.
گاه برایمان عجیب بود که چرا مثلاً مولوی عبدالحمید اینهمه تناقض گوئی در سخنانش وجود دارد؟ یعنی واقعاً نمی داند یا مساله چیز دیگری است تا اینکه به این سخن أبو الحسن الندوی( 1999-1914 مـ ) از بیدارگران میان حنفی مذهبها برخورد کردم که روشن می کند امروز عصر تزویر تناقض گویی است و می گوید:
“امروز ، عصر تناقض گویی و تمجمج است. بسا محقق یا روزنامه نگاری حماسه ای در بیوگرافیِ قهرمانی از قهرمانان جهادِ اسلامی یا مجددی از مجددانِ اسلام می نویسد، هنوز جوهرِ نوشته اش نخشکیده است که با همان قلم به مدیحه و ستایش بر پیمان شکن و خائنی از خائنانِ به امت ، یا به تأییدِ چیزی از اجانب و بیگانگان برای مصحلت سیاسی و منافعِ مادی و مزایایِ پولی می پردازد ، و هیچ تناقض و دوگانگیي رفتاری در این نمی بیند!” (ماذا خسر العالم بإنحطاط المسلمین – ص221)
این واقعیتی است که گاه مردم بلوچ حنفی مذهب ما حداقل به صورت هفتگی در نمازهای جمعه ی خود با آن برخورد می کنند.
جهت دوری از این تناقض گوئی ها و هزیانات اهل بدعت که باعث سرگردانی تعداد کثیری از مردم ما شده است چاره ای جز بازگشت به منهج صحیح اهل سنت و جماعت وجود ندارد.
جنگ ما با آمریکا و تمام کفار سکولار و کفار یهود و نصرانی جنگ عقیده است نه….
سید قطب -رحمه الله تعالی- میفرماید:
«دلیل جنگ یهود و نصاری با جماعت مسلمانان، همیشه و همهجا، عقیده بوده است، ولی از ترس حماسۀ عقیدۀ اسلامی و شوریدن آن، چنین وانمود میکنند که جنگشان عقیدتی نیست و بر سر زمین، اقتصاد، سیاست، مراکز نظامی و غیره است و به فریبخوردگان ما القا کردهاند که عقیده، حکایتی تمامشده و قدیمی است که تنها افراد متعصب و عقبمانده پرچمش را بلند کرده و به خاطرش کارزار میکنند! اگرچه میان خود هم دچار خصومت و جنگ باشند، ولی در نبرد علیه اسلام و مسلمانان، همسنگر و متحد میشوند!»
( تامبوی، بیماری رایج در میان دسته هایی از دختران سکولار غربی است. تامبوی، یعنی دختری مریض و منحرف درونی که قصد دارد ادای پسران و مردان را در بیاورد، مثل پسر مریض و منحرف درونی که قصد دارد ادای دختران و زنان را دربیاورد. این دختر آلوده و آشفته ی بیمار شده بخصوص قبل از آنکه به صورت نسبتا دائم با پسری تشکیل زندگی دهد و زندگی او را هم نابود کند، در ظاهر هم حتی تمایل به پوشیدن لباس شبه مردانه دارد و… این متن، یکی از عواقب زندگی مشترک دختران تامبوی را نشان می دهد/ ارائه دهنده)
مهمترین علل امروزی طلاق برای کسانی که به تغییر فکری و ایدئولوژی زنان میپردازند، کاملاً روشن است. خلاصه اینکه زن معاصر از همان دوران کودکی حامل یک تصور و بار فکری است که این بار فکری روش ازدواج اسلامی را رد میکند، نمیخواهد شوهرش سرپرست او باشد، نمیخواهد مطیع شوهرش باشد، او نمیخواهد در خانه بماند و این را نسبت به خودش ناعادلانه میپندارد.
او معتقد است: من آزادم.
من در لباس، بیرون رفتن، دیدوبازدید، تلفن، برنامههای ارتباطی، مطالعه، کار، خواب، بیدار ماندن، مسافرت، در روابط و … آزاد هستم!
تمام مشکلاتی که زنان معاصر ایجاد میکنند به یکی از این قسمتها برمیگردد که بر این عقیده است من آزاد هستم و وابسته به شوهر نیستم و با او برابرم.
اکثر آنها به قوانین اسلام که آنها را تابع شوهر میگرداند، کافرند.
اسلامشان نماز، روزه و برخی قوانین موافق سکولاریسم و فمینیسم است.
راستی آزمایی گروههای مسلح بلوچ و منهج انحرافی آنها
به قلم: محمد اسامه
یکی از خواهران ما نقدی بر فعالیت مخرب گروههای مجازی شبه جهادی ارائه داده بود و اظهار کرده بود که این گروههای رسانه ای شبه جهادی افکار آن بخش از مردم شریعت گرای ما را خراب می کنند ونقصانی بزرگ از طرف اینها برای بچه های مردم خواهد رسید و… این یک واقعیت است که در میان اینهمه جاهلیت، تنها قشری خاص از مردم ما دنبال بازگرداندن شریعت الله به زندگی مردم و مبارزه با جاهلیت چند قرنه و سنتی میان مردم و جاهلیت نوین سکولاریسم هستند. گروههای شبه جهادی هم، همین قشر را هدف گرفته اند و سعی دارند این جریان مبارک را در مسیرهای انحرافی نابود و هدر دهند. شبکه مجازی گروه جیش العدل بلوچ در پاسخ به این خواهر ما می گوید:
” اگر از نظر شما ما تروریست هستیم پس تروریست خواهیم ماند تا آخر باذن الله عزوجل.” می گوئیم:
ای گروههای مسلح پاکستان نشین، بله شما باعث ایجاد نا امنی و دزدی و غارت و قتلهای کور و ترس در میان مسلمین بلوچ حنفی مذهب ایران شده اید اما آمریکای کافر در جلو چشمتان است و از شما در امان است و از شما ترسی ندارد، همچنین حکومت سکولار و دست نشانده پاکستان در جلو چشمتان است و از شما در امان است و از شما ترسی ندارد، همچنین احزاب سکولار و مرتد بلوچ در جلو دستتان و چشمتان هستند و از شما در امان هستند و از شما ترسی ندارند. گفته اید: ” اگر ازنظر شما ما قاتلین نَفس ها هستیم پس ب قتل کردن ادامه خواهیم داد تا نَسل کفار وظالمین را ازبیخ وبنیاد خُشک نکرده باشیم.. “
می گوئیم:
کفار آمریکایی اشغالگر و مرتدین کافر پنجابی و بلوچ و… در جلو چشمتان هستند، تنها یک مورد نشان دهید که شما ای گروههای جیش العدل و انصار الفرقان و… یکی از این کفار را کشته باشید. فقط یک مورد نشان دهید، پس شما قاتل نفس ها هستید اما نفس های مسلمان نه نفس های کفار اشغالگر و مرتدین محلی.
می گویند: ” اگر ازنظر شما ما فرزندان شمارا ب کُشتن میدهیم پس ب این کار خود ادامه میدهیم تا فزندان شما در راه الله کشته شوند نه در راه شیطان..”
می گوئیم:
شما این فرزندان ما را در قتال الفتنه و فی سبیل آمریکا و نژاد پرستی و جاهلیت و شیطان هدر می دهید نه در راه الله. رها کردن آمریکای اشغالگر و مرتدین مسلح محلی جنایتکار چون BLA و … که در کنار دست شما و با شما هستند و یاران حقیقی شیطان هستند و در عوض کشتن مردم مسلمان بلوچ ایرانی به بهانه های غیر شرعی نشان می دهد که شما در مسیر شیطان قرار دارید نه اسلام و اهل سنت و جماعت. فقط کافی است کمی فکر کنید. گفته اید : با الله تجارت کرده ایم و فرزندان شما را در این راه جهاد قرار داده ایم
می گوئیم:
شما با آمریکا و سایر دشمنان ایران وارد معامله و بارزگانی شده اید و جنس مورد تجارت شما هم جوانان ما و امنیت ما و آینده ی ملت بلوچ است.
هم اکنون که سکولاریستها ( مشرکین) خارجی و منطقه ای و محلی به عقاید و افکار و فرهنگ و دین و موجودیت ما حمله ور شده اند شعار: زندگی با جهاد مرگ با شهادت معنی پیدا می کند، چون: رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: جاهِدوا المشرِكينَ بأموالِكُم وأنفسِكُم وألسنتِكُم ( آلبانی، صحیح ابی داود ۲۵۰۴) با سکولاریستها( مشرکین) با مالهایتان و جانهایتان و زبانهایتان جهاد کنید. بله، می توان زندگی با جهاد کرد، و با یکی از این سه مورد با این کفار سکولار خارجی و داخلی و بومی جهاد کرد. زندگی با جهاد این است، نه مشغول شدن به قتال الفتنه و جنگ در راه منافع و نقشه های این کفار.
پس، اهل سنت و جماعت بلوچستان به فردی خاص یا گروهی خاص از بلوچهای مسلح خرده نمی گیرد، بلکه کل منهج و مسیر انحرافی آنها را اشتباه و انحرافی می داند و زیر سوال می برد.
وصیتنامه ماهر ذیاب الجازی تقبله الله، مجری عملیات گذرگاه الکرامه که 3 صهیونیست سکولار را به هلاکت رساند
«هذا الشبل من ذاک الأسد»«این شیر بچه فرزند آن شیر است»
“ماهر الجازی” انجام دهنده عملیات شهادت طلبانه گذرگاه “الکرامه” اهل قبیله “الحویطات” از روستای “أذرح” یکی از روستای استان “معان” است .
ایشان اهل همان قبیلهای هستند که شیخ “هارون الجازی” نیز اهل آن است ، شیخ یکی از برجستهترین اشخاص قبیله “الحویطات” و از جمله مشهورترین فرماندهان داوطلب أردنی در جنگ سال 1948 میلادی بو.
شیخ هارون در دهها نبرد از نبردهای قدس شرکت کرد که من جمله آنها میتوان به نبردهای “باب الواد” ، “اللطرون” ، “دیر أیوب” و “جبال” اشاره کرد . تـــقبـــلهــما اللــــه
اینهم وصیت این بچه شیر:
مادر و پدرعزیزم! مرا ببخشید و از من راضی باشید که به خواست خدا شهید خواهم شد و خداوند را از این بابت سپاس میگویم. از شما میخواهم مرا یاد نکنید، اما یادآور اقدامی که انجام میدهم باشید تا شاید جاودانه شود و به فرزندان امت عربی و به ویژه فرزندان اردن انگیزه دهد تا در برابر اشغالگران صهیونیست بایستند که فجیعترین جنایتها را علیه برادران و کودکان و زنان ما در غزه و فلسطین انجام میدهند.