تهدید گروههای مرتد سکولار بلوچ توسط سازمان الدوله(داعش) و موضع ما

تهدید گروههای مرتد سکولار بلوچ توسط سازمان الدوله(داعش) و موضع ما

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

گروههای سکولار از هر قوم و قبیله ای که باشند دشمنان سرسخت قوانین شریعت الله بر اساس هر مذهبی از مذاهب اسلامی و حتی بر اساس شریعتهای نسخ و تحریف شده ای چون نصرانیت و یهودیت هستند.

یعنی برایشان فرق ندارد چه کسی ادعای شریعتهای آسمانی را داشته باشد .

در این صورت واضح است که این سکولاریستهای کافر جهانی مثل آمریکا و اتحادیه اروپا و چین و روسیه و اتحادیه آفریقا و سازمان ملل به همراه سکولاریستهای منطقه ای چون هند و رژیم صهیونیستی و… به همراه سکولاریستهای مرتد محلی اصلا برایشان مهم نیست تو حنفی هستی یا شیعه هستی یا شافعی یا هر مذهبی از مذاهب اسلامی. اینها در هر صورت با اجرایی شدن قانون شریعت الله بر اساس تمام مذاهب اسلامی سرناسازگاری و دشمنی دارند.

پس خیال نکن اگر حبیب سربازی یا سرخوش یا هر سکولار مرتد دیگری که مخالف حاکمیت قوانین اسلامی بر اساس فقه شیعه ی جعفری بود حتما موافق اجرای شدن شریعت الله بر اساس فقه حنفی یا هر یک از مذاهب اسلامی دیگر باشد!

نه. سکولاریسم یک دیکتاتوری به تمام معناست که با قدرت اسلحه و زور قوانین خودش را بر مردم تحمیل می کند و اجازه نمی دهد هیچ قانونی غیر از قوانین خودش حاکم شوند. حتی در امور شخصی هم هر قانون الله که مخالف قوانین سکولاریستی باشد را نیز با زور اسلحه و قدرت حکومتی از جامعه حذف می کنند و اجازه ی اجرای آنرا نمی دهند حالا تو هی بگو الله گفته پیامبرش صلی الله علیه وسلم گفته و…

نعوذ بالله. نزد سکولاریستها الله و تمام پیامبرانش مادام که چیزی برخلاف قوانین سکولاریستی بگویند هیچ ارزشی ندارند.

حالا به صورت مشخص و در ایالت بلوچستان پاکستان احزاب مختلف سکولار و مرتدی به وجود آمده اند که اسکلت بسیاری از این احزاب سکولار را بلوچهای ذکری تشکیل می دهند که از اساس و مادرزادی مخالف قوانین شریعت الله هستند.

اینی احزاب سکولار و مرتد بلوچ چندی قبل تعدادی از اعضای سازمان الدوله (داعش) را به دلیل اختلافات فکری و جهت سرکوب گروههای اسلامگرا غدارانه و وحشیانه در مستونگ به قتل رساندند.

در اینجا باید یادآوری کنیم که این احزاب سکولار و مرتد مسلح به خاطر اختلاف فقهی با داعش نجنگیده اند بلکه به خاطر اسلامی بودن این جماعت با آن جنگیده اند یعنی اگر یک گروه حنفی ماتریدی یا صوفی بریلوی یا هر گروه اسلامگرای دیگر هم بود که می خواست در میان بلوچها قدرتی به هم برساند و اینها با آنها می جنگیدند و اصلا مذهب و فکر آنها برایشان فرقی ندارد چون در اساس با قدرت گیری قوانین اسلامی و مسلمین مشکل دارند.

حالا سازمان الدوله (داعش) در العزائم، رسانه وابسته به شاخه خراسان دولت اسلامی (داعش)، ضمن کشته شدن اعضایش توسط این بلوچهای مرتد سکولار در مستونگ اعلام کرده: اعضای آنها و جدایی سکولار و مرتد بلوچ برای مبارزه با ارتش پاکستان به کوه های بلوچستان پناه می بردند و با وجود اختلافات شدید ایدئولوژیکی که با سازمان های سکولار بلوچ داشتند، هیچ آسیبی به این سازمان ها وارد نکردند، بلکه این سازمان به آنها خیانت کرده و غدرانه به اعضای شان ناجوانمردانه حمله کرده و آنها را کشتند.

به دنبال این سازمان الدوله (داعش) به سازمان های سکولار و مرتد بلوچ هشدار داد و گفت: «شما این کار را شروع کرده اید، اما قطعاً پاسخ آن را خواهید گرفت و ما به هر قیمتی انتقام دوستان خود را خواهیم گرفت».

همچنین سازمان الدوله (داعش) به مردم عام بلوچ هشدار داد که از تجمعات جدایی‌طلبان سکولار و مرتد بلوچ دوری کنند.

ما با آنکه اختلافات عمیق منهجی با سازمان الدوله (داعش) داریم با این وجود دشمنش نسای و درجه بندی دشمنان به ما یاد داده است که از کشته شدن هر کافر اصلی و مرتدی به دست هر مسلمانی خوشحال شویم و حتی از کشته شدن هر کافر اصلی و مرتدی با طوفان و زلزله و هر بلای طبیعی دیگری یا با هر بیماری و حتی با هر حیوانی حتی اگر لگد یک الاغ باشد خوشحال باشیم.

پس ما از بلوچهای مسلمان می خواهیم ضمن برائت از تمام کفار خارجی و محلی از حضور در تجمعات این مرتدین بومی در ایالت بلوچستان پاکستان خودداری کنند.

زمانی که می گوئیم این گروههای مسلح بلوچ مزدور و صهیونیست بلوچند…

زمانی که می گوئیم این گروههای مسلح بلوچ مزدور و صهیونیست بلوچند…

کاتب: محمد اسامه

چند سال قبل که عبدالمالک ریگی در شبکه ی رنگارنگ به صراحت گفت ما برای دموکراسی و فدرالیسم برای یاران می جنگیم و حتی عنوان جبهه مقاومت ایران را که شبیه همان عنوان سازمان منافقن رجوی است را بر خود گذاشتند عده ای سرسری به این استراتژی نگاه کردند.

زمانی هم که گروه جولانی رسما در راه آمریکا و ناتو جنگ با بشار اسد و ایران و روسیه را شروع کرد عده ای نخواستند این جنگ نبابتی را بپذیرند و با شعارهای شبه جهادی آنرا جنگ اهل سنت برای برداشته شدن بشار اسد به عنوان مانعی بین آنها و اسرائیل جنایتکار و تشکیل حکومت اسلامی و اجرای شریعت الله و آزاد سازی قدس نشان دادند.

بشار اسد برداشته شد و حکومت اسلامی تشکیل نشد و قوانین سکولاریستی اجرا شد و جولانی هم تبدیل شد به مزدوری برای آمریکا و ناتو و سپری دیگر برای محافظت از اسرائیل، و بدتر از آن، در لباس مبارزه با تروریسم با تمام گروههایی که آمریکا و ناتو آنها را تروریستی می نامند از جمله حماس و جهاد اسلامی فلسطین و سایر مومنین مجاهد با این کفار متحد شد و رهبران جهاد فلسطین را دستگیر و زندانی کرد و حتی ابوعبدالرحمن الغزی را که صرفا برای اهل غزه کمکهای مالی جمع آوری می کرد را دستگیر و زندانی کرد.

این ثمره ی جنگ در راه آمریکا و ناتو و مزدوری کردن برای دشمنان مسلمین است که در سوریه در حال دیدن آن هستیم .

گروههای مسلح و غیر مسلح سکولار بلوچ هم دقیقا همین مسیر مزدوری و خیانت را با شعارهای مذهبی و قومیتی طی می کنند.

یعنی خروجی نهائی آنها حفظ منافع دشمنان و خیانت به دین و ملت و خون کسانی است که با شعارهای رنگارنگ مذهبی و قومیتی و دفاع از منافع مردم و … به قتلگاه فرستاده اند.

نزدیکترین نشانه ی خائن بودن گروههای بلوچ و وابسته بودن تام آنها به هند( متحد استراتژیک اسرائیل) این بود که انجمن رفاه بلوچ از دولت هند درخواست کرد استقلال بلوچستان بزرگ که تحت اشغال(ایران، پاکستان و افغانستان) است را به رسمیت بشناسد.

این درخواست چیزی در درخواستی است که کُردهای اقلیم کُردستان عراق از اسرائیل کردند که در نتیجه ی آن 51 درصد از سرزمین تحت تصرف آنها در عرض کمتر از 24 ساعت به تصرف نیروهای حکومت مرکزی عراق درآمد بدون آنکه اسرائییل بتواند غلطی بکند و کاری برایشان انجام دهد.

این بلوچهای مزدور هند که  به واسطه ی هند مزدور اسرائیل شده اند بسیار ضعیفتر از کُردهای عراق هستند که مستقیما تحت کنترل و مدیریت اسرائیل و آمریکا و ناتو قرار گرفته اند.

خروجی و نتیجه ی کار مزدور همیشه مشخص است، خدمت به دشمنان و خیانت به دین و ملت و در نهایت مثل دستمال توالت هستند که بعد از پایان کار دور ریخته می شوند.

اگر با آوردن اسم بن سلمان و بن زاید و ملک عبدالله و جولان یو محمود عباس یاد صهیونیستهای عرب می افتی و اگر با آوردن اسم اردوغان و بارزانی یاد صهیونیستهای تُرو و کُرد می افتی با آمدن اسم گروههای مسلح بلوچ هم یاد صهیونیستهای بلوچ بیافت، لگورانی که در لباس سرمچار و مجاهد در حال خدمت به دشمنان دین و ملت هستند.

چند جوجه سکولارنژاد پرستی که خود را ارتش ملی‌گرای بلوچ نامیده اند

چند جوجه سکولار نژادپرستی که خود را ارتش ملی‌گرای بلوچ نامیده اند

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

در پی اتفاقات بندر کلاهی و تحریکات و گنده گوئی های چند مولوی معلوم الحال، چند جوجه سکولار بلوچ هم با نام ارتش ملی‌گرای بلوچ در تاریخ 27 اردیبهشت 1404ش مثل ترسوها دست به آتش زدن چند ماشین سنگین کمپرسی و تجهیزات راه سازی شرکت نصر در دهستان دامن نمودند.

فقط کمی تامل و فکر کنید؛ آیا هر تن لش و بی عرضه ای نمی تواند زمانی که شما نیستید خرمن شما یا حتی منزل شما و ماشین شما را آتش بزند؟ آیا این کار انسانهای باغیرت است یا بی عرضه هایی که شهامت رودروئی با شما را ندارند؟

امارت اسلامی افغانستان از زمانی که سرکار آمده در حال رایزنی با ایران است که بتواند خط راه آهن هرات به خراسان را وصل کند، این یعنی خدمت رسانی به مردم و دلسوز مردم بودن؛ چون هر احمقی می داند مسافرت و حمل و نقل بار با قطار بسیار کم هزینه تر و کم خطرتر و ایمن تر از مسافرت با سایر وسایل نقلیه زمینی است.

حالا چند جوان گنده گوی لاف زن جوجه سکولار پیدا شدن و اسمی بزرگ و بی قواره تحت عنوان ارتش ملی‌گرای بلوچ برخورد گذاشته اند و دست به تخریب وسایل شرکتی زده اند که به قول خودشان” در حال حاضر، این شرکت مسئول اجرای پروژه احداث راه‌آهن از چابهار بلوچستان به سایر مناطق ایران است.”

 هدف این شرکت وصل کردن بلوچستان به پاکستان یا آسیای میانه و افغانستان و تمام استانهای ایران هم باشد باز اکثریت مطلق سودش در دراز مدت به مردم بلوچستان می رسد و دلسوزان مردم بلوچ باید خادم و سپاسگذار هر شرکتی چه ایرانی چه خارجی باشند که مسئول اجرای چنین پروژه ایرا در میان بلوچها است.

حالا به بخشی دیگر از بیانیه ی این چند جوانک جوجه سکولار گنده گو نگاه کنید تا بدانید چه آفتهائی برای مردم بلوچ هستند؟

می گویند: ” ما بار دیگر اعلام می‌نماییم: تمام پیمانکاران بلوچ و غیر بلوچ که در پروژه‌های استعماری، شامل استخراج معادن فلزات گران‌بها، طرح‌های کشاورزی با هدف تصرف زمین‌های اجدادی بلوچ، احداث زیرساخت‌های بندری، جاده‌ای، ریلی و انتقال آب از دریای مکران بلوچستان مشارکت دارند و این پروژه‌ها را تسهیل می‌کنند، هر چه سریع‌تر همکاری خود را قطع نمایند. در غیر این صورت، مسئولیت تبعات احتمالی، از جمله نابودی کامل دارایی‌هایشان، بر عهده خود آنان خواهد بود.”

در واقع اینها می گویند چه در بخش کشاورزی و تمام بخشهای زیر ساختهای مهم خدمت رسانی برای مناطق بلوچ نشین هر کسی خدمتی به بلوچها انجام دهد ما با او طرفیم؟

این موجودات را در هر کشوری بشناسند فورا یا به عنوان روانی به تیمارستان می فرستند یا خود مردم به عنوان دشمنان خلق آنها را با لگدی جانبانه از خود دور و جارو می کنند.

البته بیبرگ بلوچ با نام سخنگوی این چند جوجه سکولاری که قصد دارند ادای حزبهای متعدد و متفرق و ضد هم سکولار و نژادپرست بلوچستان پاکستان را دربیاورند در بخشی دیگر از بیان نامه ی خود آورده است که: ” در جریان حمله به سایت مذکور، مشخص شد که اکثریت کارگران و کارمندان شاغل در آنجا، غیر بلوچ و از ملل دیگر نظیر کُرد، ترک و … بودند.. چنان‌چه غیرنظامیان ملل دیگر هشدارها را نادیده گرفته و به‌عنوان ابزار اجرای پروژه‌های استعماری ایران در بلوچستان باقی بمانند، همانند نیروهای نظامی با آن‌ها برخورد خواهد شد و هیچ رحم و ملاحظه‌ای در کار نخواهد بود.”

به نظر شما اگر مردم استانهای گرگان و اصفهان و تهران و خراسان و هرمزگان و… همین برخوردهای نژادپرستانه را با بلوچها و قومیتهای مختلف ایرانی داشته باشند چه اتفاقی خواهد افتاد؟

اینها را باید گرفت و در حیات وحشی کنار یک گوریل به نمایش گذاشت تا بدانند انسانها همگی یک نژاد هستند و نژاد عامل جدائی انسانها با هم نیست بلکه این عقیده است که انسانها را از هم جدا می کند.

عقیده است که ابراهیم را در برابر پدرش و پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم را در برابر عمویش ابولهب قرار می دهد نه نژاد و قومیت.

آنهایی که می خواستند از اتفاق بندر کلاهی میناب فاجعه ی مسجدی مکی دیگری بسازند

آنهایی که می خواستند از اتفاق بندر کلاهی میناب فاجعه ی مسجدی مکی دیگری بسازند

کاتب: نذیر احمد بارکزایى

فاجعه ی خروش جوانان نماز خوان در جمعه ی خونین مسجدی مکی زاهدان و پس لرزه های آن در ایرانشهر و… ثمره ی تحریکات امثال مولوی نقشبندی بود که با دعوت مردم به «التحریش»(تحریک مکارانه ی به شر) برگی خونین را در تاریخ مردم بلوچ رقم زدند.

در اتفاق بندی کلاهی هم باز دستهایی درکار بودند که همین فاجعه را تکرار کنند.

شما فقط کافی است تصور کنید که مولوی زبیر حسین‌پورخطیب جمعه گُشت- از توابع شهرستان سراوان-  در مورد این اتفاق می گوید: براساس قانون کشور، تعرض به اهل‌سنت جایز نیست.

یعنی واقعا این مولوی کلمه کم داشت که چنین سخن بی ربطی رو گفت یا دنبال چیز دیگری بود؟

یعنی برخورد صحیح یا غلط با یک مرکز قاچاق سوخت را فورا مذهبی می کند و حاکمیت را در برابر اهل سنت قرار می دهد، آیا اگرمردم شیعه ی بندر عباس و آذربایجان و کرمانشاه و خوزستان و ایلام و بوشهر و … هم در هنگام برخورد حاکمیت با کسانی که دچار قاچاق کلا می شوند همین نگرش را داشته باشند چه اتفاقی می افتد.

مولوی گرامی، این مساله ربطی به اهل سنت و شیعه و علی اللهی و … ندارد.

درکنار جنگ روانی این مولوی ها، دیدیم که روز شنبه 27 اردیبهشت 1404ش گروهی سکولار و قومیت گرا تحت نام «BNA» در چارچوب “عملیات کلاهی” در روستای سایگان دهستان دامن به سایت شرکت “نصر”، یورش بردند و کلیه ماشین‌آلات سنگین (۴۰ دستگاه کمپرسی و سایر ماشین‌آلات سنگین)، تأسیسات و تجهیزات موجود این شرکت را به آتش کشیده و نابود کردند.

در حال حاضر، این شرکت مسئول اجرای پروژه احداث راه‌آهن از چابهار به سایر مناطق ایران است.

آیا این خیانت به مردم بلوچ و مانع توسعه یافتگی و خدمت رسانی به مردم منطقه نیست؟

این حماقت را با چه کلماتی توجیه می کنند؟

مولوی های گنده گویی که تنها محبوبیت رسانه ای را می خواهند و آینده ی سخنان خود را نمی بینند در کنار این سکولارهای قومیت گرا دو مصیبت کنونی جامعه ی اهل سنت بلوچستان شده اند و هر کدام به سبک خودشان به جامعه و مردم اهل سنت بلوچ صدمه می زنند.

این دو بال فتنه قصد داشتند اتفاق بندر کلاهی را تبدیل به فاجعه ای دیگر همچون فاجعه جمعه خونین مسجد مکی زاهدان کنند که موفق نشدند.

اسرائیل آنروی سکه ی آمریکاست با اصطلاحات جهاد و صلح بازی نکنید

اسرائیل آنروی سکه ی آمریکاست با اصطلاحات جهاد و صلح بازی نکنید

ترجمه: مُلا نور احمد (کوټه)

بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على أشرف المرسلين سيدنا محمد وعلى آله وصحبه ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

از زمانی که کفار سکولار و اشغالگر خارجی در لباس استعمارگران با قدرت اسلحه و از کانال غلامانشان وارد سرزمینهای اسلامی شده اند اصطلاح جهاد و صلح بیشترین اصطلاحاتی بوده اند که توسط دارودسته ی منافقین دچار تحریف شده اند.

ابتدا گفتند که جهاد فقط تدافعی است، بعد که اشغالگران سرزمینهای اسلامی را اشغال کرده بودند سازش و ذلیلی را با لباس «صلح» زینت دادند و گفتند صلح بهتر از جنگ است.

هدف این مجریان جنگ روانی دشمن از این تحریفات آشکار جلوگیری از مقابله با اشغالگران خارجی و وادار کردن مردم به تسلیم و سازش و همزیستی با اشغالگران و غلامانشان بوده است.

مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان دیروز (26 اردیبهشت 1404) نیز گفت: جنگ و «جهاد» که در اسلام قرار دارد، یک وضعیت اضطراری و قوۀ دفاعی است و بعد در زمانی که ترامپ وارد عربستان و قطر و امارات شده و همکاری این غلامان با این جنایتکار حامی اسرائیل را می بینیم آیه ی «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ» که در مورد مومنین نازل شده است را به تعاون و همکاری با کفار در لباس «صلح» و «توافق» تفسیر کرد. سبحان الله.

البته به دنبال این به صراحت گفت:  “از اصول صلح یکی همین است که طرفین سخت‌گیری نکنند و از یک‌سری چیزها بگذرند و چیزهایی به یکدیگر بدهند تا بتوانند اطمینان طرف مقابل را حاصل کنند”.

آمریکا استقلال و کرامت مومنین را می خواهد و تنها زمانی از مومنین راضی می شود که از ملت او تبعیت کنند مگر نمی دانید که الله جل جلاله می فرماید: وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ (بقره:120) یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خوشنود نخواهند شد، مگر این که از ملت ( و خواستهای نادرست) ایشان پیروی کنی.

همه می دانیم که آل سعود و امارات و سایر غلامان آمریکا نه تنها استقلال و کرامتشان را داده اند بلکه دین و منابع مادی خود را نیز داده اند تا آمریکا را از خود راضی کنند.

مولوی گرامی: بعضی از اصول و مبانی اسلام هستند که قابل معامله و سازش نیستند و باید قاطعانه بر این اصول پافشاری کرد و صلح برای مومنین تنها از کانال اسلحه و جهاد می آید، حتی برای کفار هم تنها میزان توان نظامی آنهاست که برایشان صلح می آورد. 

الله جل جلاله می فرماید: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ(انفال:60)

برای (مبارزه با) آنان تا آنجا که می‌توانید نیرو و قدرت و (از جمله) اسبهای ورزیده آماده سازید، تا بدان (آمادگی و ساز و برگ جنگی) دشمنِ الله و دشمن خویش را بترسانید، و کسان دیگری جز آنان را نیز به هراس اندازید که ایشان را نمی‌شناسید و الله آنان را می‌شناسد.

رسول الله صلى الله عليه وسلم نیز بالای منبر بعد زا قرائت این آیه فرمود: «أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ»: «بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است».

یعنی عامل بازدارندگی در برابر این دشمنان آشکار و پنهان تنها قدرت اسلحه است؛ تنها قدرت اسلحه است که برای مومنین و مستضعفین جهان صلح به بار می آورد نه سازش و تنازل در برابر این دشمنان آشکار و پنهان.

ترامپ هم دو روز پیش در بزرگترین پایگاه آمریکا در قطر این حقیقت را اینگونه بیان کرد و گفت:

“ما قوی‌ترین ارتش جهان را داریم، حتی یک رقیب هم نداریم. ما بهترین تجهیزات را داریم. هیچ‌کس تجهیزاتی مثل ما ندارد. هیچ‌کس هواپیما یا موشک یا چیز دیگری ندارد…. من اینجا هستم تا بگویم که ارتش آمریکا به زودی بزرگتر، بهتر، قوی‌تر و قدرتمندتر از همیشه خواهد بود… امیدوارم صلح از طریق قدرت باشد.”

بله، «صَدَقَت وهيَ كَذوبٌ» این کذاب راست گفت، صلح تنها از قدرت نظامی می آید.

اگر آمریکا توانست به راحتی امارت اسلامی تحت حاکمیت مُلا محمد عمر مجاهد رحمه الله را از طریق غلامانش به سادگی نابود کند به خاطر ضعف نظامی امارت اسلامی بود و اگر هم اکنون نمی تواند کاری کند به خاطر قدرت نظامی امارت اسلامی است و اگر ایران از صلح برخوردار است و آمریکا و شرکایش نتوانسته اند هیچ غلطی بکنند و این صلح ایرانی ها را به هم بزنند تنها به دلیل اسلحه و موشکها و قدرت نظامی ایران است که دیپلماسی خارجی و مذاکرات با آمریکا هم تابع همین قدرت نظامی ایران است.

یکی دیگر از نکات مهم سخنان مولوی عبدالحمید این است که با اشاره به جنایات اسرائیل قصد دارد نشان دهد آمریکا به دنبال صلح است و آمریکا از اسرائیل جداست، اما واقعیت این است که آمریکا عامل تمام جنایات اسرائیل است.

آمریکاست که بمبهای چند تنی و سایر تسلیحات را در اختیار اسرائیل قرار میدهد و از اسرائیل با دیپلماسی و دلار حمایت همه جانبه میکند.

آمریکا ریشه فساد است و جدا کردن اسرائیل  از آمریکا نوعی عوامفریبی است که سالهاست علمای درباری آل سعود و امارات و …. به آن مشغول هستند.

سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلّاَ أَنْتَ أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

مولوی گرامی: حتی ترامپ هم می گوید صلح از طریق قدرت اسلحه می آید

مولوی گرامی: حتی ترامپ هم می گوید صلح از طریق قدرت اسلحه می آید

کاتب: مجیب الرحمن  بلوچ (دانشجو)

الله جل جلاله می فرماید: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ(انفال:60)

‏برای (مبارزه با) آنان تا آنجا که می‌توانید نیرو و قدرت و (از جمله) اسبهای ورزیده آماده سازید، تا بدان (آمادگی و ساز و برگ جنگی) دشمنِ الله و دشمن خویش را بترسانید، و کسان دیگری جز آنان را نیز به هراس اندازید که ایشان را نمی‌شناسید و الله آنان را می‌شناسد.

این قدرت چیست که به آن امر شده ایم تا دشمنان آشکار و شناخته ی الله و خودمان (مثل آمریکا و صهیونیستها و غیره) و سایر دشمنان خودمان و الله را (مثل منافقین خیانت پیشه را) که الله آنها را می شناسد با آن بترسانیم؟

از عقبة بن عامر رضی الله عنه روایت است که می گويد: از رسول الله صلى الله عليه وسلم شنيدم که بالای منبر می فرمود: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» [انفال: 60] «آنچه از نيرو و قدرت در توان تان است، برای جنگ با آنان آماده سازيد». و افزود: «أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ»: «بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است».

پس تنها عامل بازدارندگی در برابر این دشمنان آشکار و پنهان تنها قدرت اسلحه است؛ تنها قدرت اسلحه است که برای مومنین و مستضعفین جهان صلح به بار می آورد نه مداهنه و سازش و تنازل در برابر این دشمنان آشکار و پنهان.

ترامپ هم دیروز در بزرگترین پایگاه آمریکا در قطر این حقیقت را اینگونه بیان کرد و گفت:

“ما قوی‌ترین ارتش جهان را داریم، حتی یک رقیب هم نداریم. ما بهترین تجهیزات را داریم. هیچ‌کس تجهیزاتی مثل ما ندارد. هیچ‌کس هواپیما یا موشک یا چیز دیگری ندارد. این فرمانده کل قوا شماست؟ من اینجا هستم تا بگویم که ارتش آمریکا به زودی بزرگتر، بهتر، قوی‌تر و قدرتمندتر از همیشه خواهد بود. ما همین الان بودجه را تنظیم کردیم. بودجه با اختلاف زیاد، بیش از یک تریلیون دلار، بالاترین بودجه بود. خیلی زیاد است، چیزهای زیادی است و امیدوارم صلح از طریق قدرت باشد.”

این حقیقتی ثابت است که الله آنرا بیان کرده.

این سنت الله در زمین است، هر کسی از آن استفاده کند برای خودش و جامعه اش و تفکرش صلح به بار می آورد و هر کسی به چیزی غیر از این دلخوش باشد نصیبش تنها ذلیلی و زیر دست بودن و شکوا و گلایه و ناامیدی و شکست است.

ای مولوی: صلح تنها از قدرت نظامی می آید.

اگر ما در ایران از صلح برخورداریم و آمریکا و شرکایش نتوانسته اند هیچ غلطی بکنند و این صلح ما را به هم بزنند تنها به دلیل اسلحه و موشکها و قدرت نظامی دارالاسلام ایران است که دیپلماسی خارجی هم تابع همین قدرت نظامی است.

ای مناصرین جیش العدل از مثلث ترامپ- جولانی- بن سلمان در محافظت از اسرائیل عبرت بگیرید

ای مناصرین جیش العدل از مثلث ترامپ- جولانی- بن سلمان در محافظت از اسرائیل عبرت بگیرید

کاتب: محمد اسامه

جولانی کسی بود که از همان ابتدا اهداف خودش برای آینده ی سوریه را از طرفداران سوری و خارجی اش که تماماً دارای تفکرات نجدیت بودند مخفی کرد و پس از تحویل گرفتن دمشق بود که به تدریج اهداف و برنامه های خود را اعلام کرد.

جولانی از همان ابتدا از حاکمیت اسلام و تطبیق شریعت الله و آزادی قدس دم می زد و استشهادی ها را روانه عملیات می کرد اما پس از کسب قدرت در سوریه که اکثریت مطلق آنها اهل سنت هستند نه تنها حکومت اسلامی تشکیل نداد و نه تنها قوانین شریعت الله را اجرا نکرد و نه تنها کوچکترین کاری جهت حمایت از مردم غزه و فلسطین انجام نداد بلکه هم اکنون تبدیل به متحد آمریکا و ناتو و صهیونیستهای عرب چون آل سعود و امارات متحده عربی و… جهت محافظت از اسرائیل شده است.

جیش العدل و سایر گروههای مسلح اسلامگرای بلوچ جزو همانهایی بودند که از جولانی و بخصوص از نوچه اش مُلا عبدالرحمن فتاحی حمایت تبلیغی می کردند و مطالب آنها را نشر می دادند و…

فرق جیش العدل و انصار الفرقان و امثال نقشبندی و ترشابی و… با جولانی در این است که ایینها از همین ابتدا اعلام کرده اند که برای فدرالیسم در ایرانی واحد می جنگند و قطعا این ایران توهمی آنها نیز سکولار خواهد بود و اینها دنباله رو این حاکمیت.

پس فرقی بین آینده ی این گروهها با هم اکنون جولانی وجود ندارد.

اجازه ندهید طراحان این سناریو شما را همچون مجاهدین انصار و مهاجر سوریه در راه اهداف کثیف و مشخص خودشان خرج کنند.

سناریو یک سناریو است و نتیجه هم یک نتیجه.

آیا عبرت نمی گیرید؟

قانون اساسی ایران باید باعث رضایت عوام شود یا رضایت الله؟

قانون اساسی ایران باید باعث رضایت عوام شود یا رضایت الله؟

چند وقت پیش یکی از علمای منطقه ما فرموده که قانون اساسی ایران باید تغییر کند، و این قانون اساسی باید طوری باشد که نارضایتی مردم ایجاد نشود و قانون باید به روز باشد، بفرمایید تغییر قوانین در چه صورت لازم است و باید چگونه تغییر کند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله، و الصلاة و السلام علی رسول الله، و علی آله و صحبه ومن والاه

در پاسخ باید گفت:

اولاً این نکته بسیار مهم است که مبنای قانون و حکومت در اسلام، رضایت مردم نیست. چرا؟ چون رضایت مردم ممکن است بر پایه‌ی هوای نفس باشد، بر اساس شهوات، تمایلات شخصی، یا حتی اعتقادات باطل. خدای متعال در قرآن فرموده:﴿أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ﴾ آیا ندیدی کسی را که خدای خود را هوای نفسش قرار داده است؟

بنابراین نمی‌توان گفت که چون مردم راضی نیستند، قانون باید تغییر کند. چه بسا مردم به فساد راضی باشند، به سکولاریسم یا حتی کفر گرایش داشته باشند. آیا باید رضایت آن‌ها ملاک قانون‌گذاری باشد؟ خیر.

مبنای قانون، شریعت اسلام است.

مبنای حکم، قرآن و سنت پیامبر است. این خداوند است که دانا، حکیم و رحیم است و از بندگان خود بهتر می‌داند که چه چیزی به نفع آن‌هاست. خداوند فرموده:﴿أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ﴾آیا کسی که آفریده، نمی‌داند؟ او لطیف و آگاه است.

پس اگر کسی بگوید «امارت اسلامی یا قانون دینی باید بر اساس خواست مردم تنظیم شود»، این سخن باطل است. رضایت خدا اصل است، نه رضایت مردم.

اما در مورد قانون اساسی ایران:

من به شخصه به‌طور کامل قانون اساسی ایران را مطالعه نکرده‌ام. اما باید تفکیک کرد:

اگر در این قانون، مواردی وجود دارد که منطبق با شریعت اسلام است، پس هیچ دلیلی برای تغییر آن نیست، بلکه باید حفظ شود.

اما اگر مواردی وجود دارد که بر خلاف قرآن و سنت  است، آنگاه لازم است این موارد به صورت دقیق، با استناد، و از طریق اهل علم بررسی و مطرح شود.

اما کلی‌گویی که «قانون باید تغییر کند تا مردم راضی باشند و یا اینکه قانون گذاری قدیمی است» نادرست است و از نظر اسلام مردود است. مگر اسلام قوانینش برای 1400 سال پیش نیست؟ میشود گفت قانون الله که جاودانه است قدیمیست و باید تغییر کند؟! قطعا این حرف نادرست است.

والله أعلم

مولوی سید محمد رخشانی بادینی

چه در دارالاسلام ایران کارمندی یا … دلیلی برای عهد شکنی وجود ندارد

چه در دارالاسلام ایران کارمندی یا … دلیلی برای عهد شکنی وجود ندارد

کاتب: مولوی نذیر احمد بلوچ

عده ای خیال می کنند زمانی که گفته شد این مال متعلق به حکومت است یعنی غنیمتی است که دستشان افتاده و دنبال کوچکترین فرصتی هستند آنرا به شیوه های مختلفی تصاحب کنند.

واقعیت این است که ما در دارالاسلام زندگی می کنیم و شخصی که در منصبی یا اداره ای استخدام شده است بر اسا قوانین حاکم بر آن اداره و موسسه و مکان، به حاکمیت عهد داده است که بر اساس این موارد عمل کند و عهد شکنی نکند.

کسی که در مسئولیتش دچار عهد شکنی می شود هم در دنیا و هم درقیامت به عنوان یک مجرم به او نگاه می شود نه آنچه که جاهلین به عنوان «زرنگی» از آن نام برند.

علاوه بر این که عهد شکن بخاطر نقض پیمان دچار گناهان متعدد دیگری می شود، درنصوص شرع برایش عقوبت و گناه و جزای مشخصی نیز معرفی گشته است، همانطوریکه امام شمس الدين الذهبي . در كتاب الكبائر آن را بعنوان گناه کبیره بیان کرده است.

عبدالله بن عمر رضى الله عنه، از رسول الله صلى الله علیه وسلم روایت می کند که ایشان فرمودند: إنَّ الغادِرَ يَنْصِبُ اللَّهُ له لِواءً يَومَ القِيامَةِ، فيُقالُ: ألا هذِه غَدْرَةُ فُلانٍ. ” ، برای هر عهد شکنی فردای قیامت پرچمی است که گفته خواهد شد؛ این عهد شکنی فلانی است. روایت مسلم وبخاری )

ابن بطال میفرماید: ” وهذه مبالغة في العقوبة وشدة الشهرة والفضيحة ” این حدیث بزرگی عقوبت و عذاب شخص عهد شکن و شدت بی آبرو و مفتضح شدن آن شخص را بیان می کند. شرح بخاری}

علاوه بر آن که عهد شکنی یک گناه کبیره است و مستحق عذاب و عقاب و سرزنش می گردد، سبب مفتضح شدن صاحبش و بی آبرو شدن او نیز می گردد، یعنی بین تمام مردم اون زبان زد خواهد شد

چه سرافکندگی و خجالت زدگی و بی آبرویی و شرمساری برای عهد شکن به بار خواهد آمد آن موقع که بین تمام مردم به عهدشکنی مشهور گشته و در صحرای قیامت جلوی انبیا و مرسلین و مسلمین و باقی مردم با انگشت نشان داده شود و گفته شود؛ (هذه غدرة فلان) این فلان عهدشکن است!!

ای برادر من کمی بیاندیش و بر حذر باش که الله چه می فرماید: أَوْفُوا بِالْعَهْدِ ۖ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا (اسراء/34) و به عهد و پیمان خود باید وفا کنید که البته (در قیامت) از عهد و پیمان سؤال خواهد شد.

پس شیاطین و مجرمان تو را فریب ندهند چون فلانی و فلانی اختلاس کرد و فلان همکار چنین کرد و… پس این جرم برای منم اشکالی ندارد. نه، جرم جرم است و برای همه اشکال دارد و هر کسی کارنامه ی خودش را می نویسد و هر کسی به تنهایی تنها پاسخگوی اعمال خودش است.

ای برادرم همچنین مواظب باش در کنار شیطان، دجالانی که با نصوص شرعی بازی می کنند تو را فریب ندهند. الله تو را با این معلمی، با این کارمندی، با این منصبی که در دارالاسلام داری آزمایش می کند. مواظب باش از امتحان الله پیروز بیرون بیایی و نگاه کن در کارنامه ات چه می نویسی.

وظیفه حاکمیت تنها ارشاد و راهنمایی است یا مقابله و اجرای حدود الله؟

وظیفه حاکمیت تنها ارشاد و راهنمایی است یا مقابله و اجرای حدود الله؟

مولوی سید محمد رخشانی بادینی

سوال: وظیفه حکومت اسلامی (امارت اسلامی افغانستان) مقابله، تعزیر و اجرای حدود الهی در برابر فساد در اجتماع است یا صرفا ارشاد و راهنمایی وظیفه حکومت اسلامی است؟

پاسخ:

اخیرا شبهاتی در فضای مجازی و متاسفانه در کلام برخـــي عالمان دین دیده می شود که حکومت اسلامی در مقابل بی حجابی و فحشا و گناه وظیفه اش صرفا ارشاد و توصیه است و حق برخورد و تعزیر را ندارد.

در حالی که اجماع اهل سنت و جماعت است که از وظايف حكومت اسلامی مقابله با گناهان و فسادهای جامعه است و این امر جزء امور حسبه حکومت اسلامی است و در مسیر امر ضروری دین که نهی از منکر است می باشد.

عبد الرحمن بن نصر شیزری رحمه الله در خصوص وظایف حسبه حکومت اسلامی می نویسد:هر کی خلاف قانون یا گناه انجام دهد = تعزير فاعل: و محتسب مامور حکومت اسلامی باید هر خارج از قانونی را دستگیر کند و او را همانگونه که جنایتش مستحق باشد تعزیر کند و نزد والی آن مکان برود و هر آنچه را که کشف و منع کرده بازگویی کند.

اگر فرض کنیم که شرع خداوند در تمامی کشورهای اسلامی اجرا شود، با زنانی که حجاب را رد میکنند چه باید کرد؟

ترک واجبی از واجبات و انجام محرمی از محرمات تعزیر را در صورت نبود حد معلوم ایجاب میکند.

فلذا وظيفه حکومت اسلامی مقابله با فساد در اجتماع است و تعزیر و اجرای حدود از وظایف حاکمیت است تا جلوی فساد و فسق در جامعه گرفته شود، لکن اگر افرادی وظیفه حکومت را صرفا ارشاد می دانند ، یا متاثر از گفتمان غرب و علمانیت هستند؛ از رای اسلام خارج شدند، و یا از احکام حسبه حکومت اسلامی بی اطلاع هستند.

وظيفه علما روشنگری در این موارد فقه حکومتی برای عموم مسلمانان است و اگر مولوی صاحبي خلاف فقه اسلام صحبت کرد، او را نصیحت کنند و در مقابلش سکوت نکنند.

والله اعلم.