اروپا در بحبوحه بی‌اعتمادی فزاینده به آمریکا، اطلاعات خود را یکپارچه می‌کند (2)

اروپا در بحبوحه بی‌اعتمادی فزاینده به آمریکا، اطلاعات خود را یکپارچه می‌کند (2)

کاتب: محمد اسامه

به طور سنتی، اشتراک‌گذاری اطلاعات در اروپا از طریق باشگاه برن غیررسمی، شبکه‌ای که تقریباً 50 سال پیش در سوئیس تأسیس شد، هماهنگ می‌شد. این باشگاه هیچ دفتر مرکزی ندارد و فقط سالی دو بار تشکیل جلسه می‌دهد. این باشگاه فعالیت‌های خود را با ریاست دوره‌ای اتحادیه اروپا هماهنگ می‌کرد، اما وحدت کامل بسیار دور از دسترس بود.

برخی کشورها، مانند مالت، اصلاً شرکت نکردند و اتریش به دلیل سوءظن به روابط نزدیکش با مسکو، موقتاً از این امر مستثنی شد.

بازیگران کلیدی – فرانسه، آلمان و هلند – به طور سنتی از به اشتراک گذاشتن اطلاعات حساس با همه اعضا، از ترس درز اطلاعات، خودداری کرده‌اند. بلغارستان، که مدت‌ها در برابر نفوذ روسیه آسیب‌پذیر تلقی می‌شد، طبق گفته منابع محلی، اصلاحاتی را در خدمات خود اجرا کرده است.

در ماه‌های اخیر نیز، اتحادیه اروپا شاهد بحث‌های فزاینده‌ای در مورد ایجاد یک آژانس اطلاعاتی پان اروپایی بوده است. سائولی نینیسته، رئیس جمهور سابق فنلاند، ساختاری شبیه به سیا را برای هماهنگی اطلاعات استراتژیک و عملیاتی پیشنهاد کرد.

در حال حاضر، نزدیکترین معادل آن، مرکز اطلاعات و تحلیل موقعیتی اتحادیه اروپا (INTCEN) است که تحلیل‌های داوطلبانه را از کشورهای عضو جمع‌آوری می‌کند. از سپتامبر 2024، ریاست آن بر عهده دانیل مارکیچ کروات است که ماموریتش افزایش تبادلات و ارائه ارزیابی‌های مستقیم به رهبران اروپایی است.

با این حال، مانع اصلی، فقدان اعتماد کامل بین ۲۷ کشور است. رابرت گورلیک، رئیس سابق ماموریت سیا در ایتالیا، تأکید می‌کند: «اتحادیه اروپا برای اشتراک‌گذاری کامل اطلاعات حساس، بسیار متنوع است.»

برخی از کشورها ائتلاف‌های منطقه‌ای را ترجیح می‌دهند: پس از کنار گذاشته شدن ایالات متحده، فرانسه و بریتانیا «ائتلاف کشورهای داوطلب» را رهبری کردند و دسترسی اوکراین به داده‌های ماهواره‌ای و فناوری‌های نظارتی اروپا را گسترش دادند.

هلند در حال بررسی همکاری عمیق‌تر با بریتانیا، لهستان، آلمان و کشورهای اسکاندیناوی است. اما پیشرفت شکننده است: اخیراً فاش شد که مأموران مجارستانی تحت پوشش دیپلماتیک تلاش کردند به نهادهای اتحادیه اروپا نفوذ کنند – نشانه دیگری مبنی بر اینکه شفافیت کامل به هیچ وجه قطعی نیست.

نینیستو در پایان گفت: «وقتی صحبت از آمادگی می‌شود، همه چیز به کلمه «اعتماد» برمی‌گردد. بدون آن، هیچ همکاری واقعی وجود ندارد.»

چشم‌اندازها: از حرف تا عمل

ابتکار ایجاد یک شبکه اطلاعاتی یکپارچه نه تنها واکنشی به ترامپ، بلکه پاسخی استراتژیک به تهدید رو به رشد روسیه نیز هست. جنگ در اوکراین، خرابکاری در زیرساخت‌ها و حملات سایبری، نیاز به وحدت را برجسته می‌کند. اگر این پروژه اجرا شود، اروپا قادر خواهد بود به یک بازیگر مستقل در عرصه اطلاعات جهانی تبدیل شود و وابستگی خود را به شرکای خارجی کاهش دهد.

کارشناسان هشدار می‌دهند: موفقیت به اراده سیاسی بستگی دارد. در حال حاضر، این گامی از «هر کس برای خودش» به «با هم در برابر تهدید» است.

شرایط انسانی در غزه: نگاهی به اظهارات دکتر منیر البرش

شرایط انسانی در غزه: نگاهی به اظهارات دکتر منیر البرش

به قلم: محمد اسامه

دکتر منیر البرش، وزیر بهداشت غزه، اظهاراتی نگران‌کننده و دلخراش درباره وضعیت انسانی در این منطقه منتشر کرده است. وی اعلام کرد که در جریان درگیری‌ها و تنش‌های اخیر، ۹۰ جسد به مراکز درمانی تحویل داده شده است. این اظهارات نه تنها صدای نگرانی جامعه پزشکی و انسانی را بلند کرده، بلکه همچنین به ابعاد انسانی بحران در غزه اشاره دارد.

دکتر البرش به طور خاص به نشانه‌های شکنجه و آسیب‌های فیزیکی روی این اجساد اشاره کرده است. این موضوع نشان‌دهنده‌ی عمق بحران حقوق بشر در غزه است. شواهد حاکی از آن است که برخی از اجساد به وسیله‌ی تانک‌ها له شده بودند و این خود مصداقی از خطرات جدی است که بر زندگی مردم غزه سایه افکنده است. عدم حفاظت از غیرنظامیان در شرایط جنگی، چالش بزرگی را برای سازمان‌های بین‌المللی مدافع حقوق بشر به وجود می‌آورد.

وی همچنین به موضوع بیماران بستری که در اثر جنگ کشته شده یا رها شده‌اند، اشاره کرد. این وضعیت به وضوح نشان‌دهنده‌ی ناکارآمدی سیستم بهداشتی و درمانی در شرایط بحرانی است. بیمارستان‌ها در غزه به شدت تحت فشار قرار دارند و خدمات درمانی در چنین شرایطی به شدت محدود شده است. این واقعیت نه تنها بر سلامت جسمی افراد تأثیر می‌گذارد بلکه پیامدهای روانی عمیقی نیز برای جامعه به دنبال دارد.

یکی از موضوعات دردناک دیگری که دکتر البرش به آن اشاره کرده است، گمانه‌زنی‌ها درباره‌ی سرقت اعضای بدن برخی از قربانیان است. این مطلب به شدت جامعه جهانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و نیاز به تحقیقات مستقل و جدی در این زمینه را دوچندان می‌کند. احساس بی‌پناهی و عدم امنیت می‌تواند بر سلامت روانی جامعه تأثیر منفی بگذارد و احساس ترس و ناامیدی را در بین مردم افزایش دهد.

اظهارات دکتر منیر البرش به عنوان یک نماینده از نظام سلامت غزه، بُعد انسانی و حقوق بشری بحران در این منطقه را به تصویر می‌کشد. این سخنان نه تنها صدای نیازهای فوری انسانی را به گوش جهانیان می‌رساند، بلکه مسئولیت بین‌المللی را نیز برای جلوگیری از خشونت‌های بیشتر و حمایت از حقوق انسانها در غزه را یادآوری می‌کند.

اروپا در بحبوحه بی‌اعتمادی فزاینده به آمریکا، اطلاعات خود را یکپارچه می‌کند (1)

اروپا در بحبوحه بی‌اعتمادی فزاینده به آمریکا، اطلاعات خود را یکپارچه می‌کند (1)

کاتب: محمد اسامه

یک پروژه بلندپروازانه برای ایجاد یک شبکه اطلاعاتی یکپارچه با هدف مقابله با تجاوز روسیه در اروپا در حال شتاب گرفتن است.

سال‌ها بی‌اعتمادی متقابل بین سازمان‌های اطلاعاتی اتحادیه اروپا جای خود را به همکاری نزدیک می‌دهد و دونالد ترامپ به طور غیرمنتظره‌ای برای این شتاب‌دهی مورد تشکر قرار می‌گیرد.

به گزارش پولیتیکو، تردیدها در مورد قابل اعتماد بودن تبادل اطلاعات بین آتلانتیک و آمریکا، اروپایی‌ها را به سمت استقلال سوق داده است.

در طول سال گذشته، مقامات اطلاعاتی چندین کشور اروپایی افسران خود را به مأموریت‌های دائمی در بروکسل اعزام کرده‌اند.

سرویس اطلاعات داخلی اتحادیه اروپا در حال حاضر آموزش مقامات ارشد را انجام می‌دهد و ایده ایجاد یک ساختار قدرتمند شبیه به سیا به طور جدی‌تری مورد بحث قرار گرفته است – چیزی که زمانی مانند داستان‌های علمی تخیلی به نظر می‌رسید، اکنون در دستور کار قرار دارد.

این انگیزه با امتناع دولت ترامپ از به اشتراک گذاشتن اطلاعات نظامی با اوکراین در مارس امسال برانگیخته شد. یک منبع غربی به نقل از این نشریه با کنایه گفت: «ترامپ به خاطر متحد کردن سرویس‌های اروپایی شایسته جایزه صلح نوبل است.»

بحران اعتماد در ایالات متحده

بحران در روابط فراآتلانتیک، سازمان‌های اروپایی را مجبور می‌کند تا رویکردهای خود را در مورد اشتراک‌گذاری اطلاعات با واشنگتن بازنگری کنند. به عنوان مثال، سازمان‌های اطلاعاتی نظامی و غیرنظامی هلند اعلام کرده‌اند که به دلیل دخالت‌های سیاسی و نگرانی‌های حقوق بشری، انتقال برخی از اطلاعات به شرکای آمریکایی خود را به حالت تعلیق درآورده‌اند.

آنتونیو میسیرولی، یک مقام ارشد سابق ناتو، هشدار می‌دهد: «این حس وجود دارد که تعهد آمریکا ممکن است در ماه‌های آینده تضعیف شود.»

مقامات ارشد اتحادیه اروپا ابراز نگرانی می‌کنند که پلتفرم‌هایی مانند ناتو ممکن است نقش خود را به عنوان کانال‌های قابل اعتماد برای اشتراک‌گذاری اطلاعات از دست بدهند. در پاسخ، اروپا در حال تسریع ادغام است: کشورها برای جلوگیری از وابستگی به هوی و هوس یک قدرت خارجی، بر استقلال تمرکز می‌کنند.

سکولارهای مزدور حاکم بر پاکستان؛ ریشهٔ ناامنی در منطقه

سکولارهای مزدور حاکم بر پاکستان؛ ریشهٔ ناامنی در منطقه

کاتب: مُلا نور احمد (کوټه)

ملت مجاهد و بیدارِ افغانستان خوب می‌داند که تا زمانی‌که در پاکستان، سیاست‌مدارانِ مزدور و وابسته به آمریکا بر سرِ قدرت باشند، صلح و ثبات در منطقه تحقق نخواهد یافت. وجودِ این عناصرِ وابسته، بزرگ‌ترین مانع در برابر برادریِ حقیقی میان دو ملت مسلمان و هم‌کیش است.

سیاست‌مداران سکولار و غرب‌زدهٔ پاکستان نه دلسوز اسلام‌اند و نه وفادار به ملت خویش. آنان در برابر واشنگتن سرِ تعظیم فرود آورده‌اند و کرسیِ قدرت را بر عزتِ امت ترجیح داده‌اند. هر فرمانی که از سفارت آمریکا صادر شود، بی‌درنگ آن را اجرا می‌کنند، حتی اگر نتیجه‌اش ریختن خونِ بی‌گناهان در کابل، کندهار و پیشاور باشد.

این چهره‌ها با لبخندهای سیاسی و وعده‌های فریبنده، تلاش دارند تا چهرهٔ واقعی وطن‌فروشی خود را پنهان کنند، اما حقیقت روشن است: آنان نه خدمت‌گزارِ ملت‌اند و نه اهل غیرت، بلکه ابزارهای بی‌اراده‌ای در دستِ استعمار نوین آمریکا هستند.

تا زمانی‌که این مزدوران از صحنهٔ سیاستِ پاکستان برچیده نشوند، افغانستان همواره شاهد دسیسه، نفوذ و ناامنی خواهد بود. راهِ نجات و عزت در آن است که ملت پاکستان نیز چون ملت مجاهد افغانستان، در برابر آمریکا و مزدورانِ داخلی قیام کند و راه استقلال، عزت و حاکمیت اسلامی را برگزیند.

حاکمیت سکولار پاکستان از ابتدای پیدایش آن تا کنون به جای دفاع از مسلمین، مأمور اجرای نقشه‌های بیگانه و دشمنان اسلام و ابزار فشار و خیانت علیه امت اسلامی شده است؛ از هم‌کاری با حملات آمریکایی گرفته تا تعقیب و شکنجهٔ مهاجران و مجاهدان مسلمان.

امروز هر وجدان بیداری می‌داند که تا وقتی ارتش مزدور و سیاست‌مداران وابسته بر این سرزمین حاکمند، امنیت و عزت برای مسلمانان ممکن نیست.

ما از امت اسلامی می‌خواهیم تا در برابر این خائنان به دین و مردم، سکوت نکنند و صدای مظلومان باشند.

والله غالبٌ علی أمره و لکن أکثر الناس لا یعلمون.

……………..

د پاکستان مزدور سکولر واکمنان؛ د سیمې د ناامنۍ اصلي ریښه

تر هغې ورځې چې په پاکستان کې د امريکا مزدور سياستوال پر واک ناست وي، نه يوازې افغانستان به له امن او ثباته بې برخې وي، بلکې د دواړو وروڼو ملتونو ـ د افغانستان او پاکستان ترمنځ ـ به د بې‌باورۍ او دښمنۍ تخم کرل کېږي.

دغه سکولر او وابسته سياستوال نه د اسلام وفادار دي او نه د خپل ملت درد احساسوي. د دوی هدف يوازې د واک د کرسي ساتل او د واشنګټن خوش‌خدمتې کول دي؛ هر امر چې د امريکا له سفارت څخه صادر شي، بې له ځنډه پرې عمل کوي، که څه هم پايله يې د کابل، کندهار يا پېښور د مسلمانانو وينه وي.

دوی په جعلي موسکاګانو او فريب‌وړونکو شعارونو خپل د وطن‌فروشۍ ريښتینی څېره پټوي؛ خو حقيقت دا دی چې دا خلک نه سياستوال دي، نه د ملت خادمان، بلکې د امريکايي استکبار بې‌اراده وسايل دي.

تر هغو چې دا مزدور څېرې د پاکستان له واکه لېرې نه شي، افغانستان به تل د دسیسو، نفوذ او ناامنۍ شاهد وي. د سيمې امنيت هغه وخت راګرځي چې د پاکستان ملت هم د افغان وروڼو په څېر د استکبار او مزدورۍ پر وړاندې ودرېږي، او د خپل استقلال، عزت او اسلام لاره خپله کړي.

ضرورت واکنش قاطع امارت اسلامی در برابر تجاوز پاکستان

ضرورت واکنش قاطع امارت اسلامی در برابر تجاوز پاکستان

کاتب: مُلا نور احمد (کوټه)

حملات هر چند وقت هوایی پاکستان به افغانستان، تنها یک رویداد نظامی محدود نیست، بلکه بخشی از راهبرد قدیمی اسلام‌آباد برای اعمال فشار سیاسی و تضعیف موقعیت امارت اسلامی در روند تحولات منطقه‌ای است. تجربه چند دهه گذشته نشان داده است که هرگاه دشمنان این سرزمین در برابر خود ضعف و تأخیر در تصمیم‌گیری مشاهده کرده‌اند، بر گستاخی و زیاده‌خواهی‌شان افزوده شده است.

امارت اسلامی افغانستان که خود را وارث جهاد و مقاومت مردم مسلمان می‌داند، باید بداند که حفظ اقتدار، نه فقط با گفت‌وگو، بلکه با دفاع متناسب و واکنش قاطع در برابر تجاوزات خارجی تثبیت می‌شود. هیچ قدرتی در منطقه، بدون تکیه بر عزت، استقلال و اقتدار خود، نتوانسته در میز مذاکره با دشمن، جایگاه برابر و محترمانه‌ای به‌دست آورد.

تجربه تاریخ معاصر افغانستان گواه روشنی است: هرگاه پاسخ تجاوز به‌موقع و محکم داده شده، دشمن به عقب نشسته و زبان احترام برگزیده است. اما هر زمان سکوت یا مصلحت‌جویی بر اصل عزت و غیرت ملی چیره شده، همان سکوت بهانه‌ای برای تحقیر و دخالت بیشتر شده است.

از همین رو، بعد از هر حمله ای و قبل از هر گونه نشست و مذاکره ای لازم است پاسخ نظامی متناسب در عمق خاک متجاوز داده شود تا پیام روشن به همه ارسال گردد که افغانستان نه میدان آزمون صبر، بلکه سنگر دفاع از عزت امت اسلامی است.

واکنش مقتدرانه در برابر تجاوز اخیر، نه نشانه جنگ‌طلبی، بلکه اثبات حق مشروع دفاع از استقلال، تمامیت ارضی و حیثیت امارت اسلامی است. دشمنی که امروز بی‌پروا بر آسمان کابل تجاوز می‌کند، فردا در میز مذاکره خواستار امتیاز بیشتر خواهد شد، مگر آنکه با عمل و اقتدار مواجه گردد.

تاریخ این سرزمین پر از درس‌های بزرگ است، و امروز زمان آن رسیده است که امارت اسلامی بار دیگر همان پیام تاریخی را تکرار کند: افغانستان تسلیم هیچ فشار و تجاوزی نمی‌شود.

………………

د امارت اسلامي لپاره د قاطع غبرګون اړتیا

د پاکستان تېره شپه کابل ته شوی هوایي برید یوازې یوه محدوده نظامي پېښه نه ده؛ دا د اسلام آباد د اوږدمهاله ستراتېژۍ یوه برخه ده چې هدف یې د امارت اسلامي پر سیاسي او مذاکراتي موقف فشار راوستل او د هغه د تضعیف هڅه ده. تېرو څو لسیزو تجربې ښيي چې کله د دې هېواد دښمنان د ضعف او تصمیم نیولو په ځنډ سره مخ شي، نو په خپل چلند کې لا بې‌شرمه او غوښتنو کې تږي کېږي.

امارت اسلامي افغانستان چې د جهاد او مقاومت میراث پرغاړه لري، باید وپوهیږي چې ملي ویاړ او سیاسي موقف یوازې د خبرو په میز نه بلکې د متناسب او قاطع دفاع په وسیله هم تثبیتېږي. هېڅ یوه سیمه‌ییزه قدرت پرته له عزت، خپلواکې او د واقعي اقتدار ښودلو په میزونو کې د برابر او درناوي وړ مقام نه شي تر لاسه کولای.

تاریخي تجربه موږ ته ښيي چې کله پر تجاوز ژر او قوي ځواب ورکول شوی، متجاوز شا ته تللی؛ خو کله چې چوپتیا یا مصلحت‌پالنه د عزت پر سر ګرځي، نو هماغه چوپتیا د نورو لپاره جواز ګرځي چې زیات فشار او مداخلت وکړي. نو له همدې امله، له هر ډول د مذاکرې لپاره د هیئت د دوحې الوتنې د جواز ورکولو وړاندې لازم دي چې په متناسب ډول په ژور کې غبرګون وښودل شي تر څو ټولو ته واضح پیغام ورپه ګوته شي چې افغانستان د صبر د ازمېښت ځای نه، بلکې د خپل عزت د دفاع سخته تل دی.

قاطع غبرګون د تجاوز په وړاندې جګړه‌جوړی توب نه، بلکې د ملي حُق وقار، ټولنېز امنیت او د امارت اسلامي مشروع حق د دفاع ثبوت دی. هغه څوک چې نن په کابل کې د آسمان له لارې تجاوز کوي، سبا به د مذاکراتو په میز د یو اړخیزو او نامشروع غوښتنو سره راڅرګند شي، که چیرې موږ عمل او اقتدار ونه‌ښیو.

تاریخ زموږ ښوونکی دی — او اوس وخت هم لازم بولي چې امارت اسلامي بیا هماغه پیغام تکرار کړي: افغانستان به د هېچا د فشار او تجاوز له مخې تسلیم نشي.

نمایش شرم‌الشیخ تلاشی برای بازسازی چهره‌ی محقر و شکست‌خورده ی آمریکا و رژیم صهیونیستی

نمایش شرم‌الشیخ تلاشی برای بازسازی چهره‌ی محقر و شکست‌خورده ی آمریکا و رژیم صهیونیستی

کاتب: مُلا نور احمد (کوټه)

 نشست موسوم به «شرم‌الشیخ» که در مصر برگزار شد، بیش از آن‌که نشانی از قدرت و دیپلماسی داشته باشد، صحنه‌ای از شکست آمریکا و صهیونیستها، و ذلت و وابستگی صهیونیستهای عرب بود.

آمریکا تلاش کرد در این اجلاس خود را رهبر و محور تصمیم‌گیری نشان دهد، اما حقیقت روشن است: این نشست تنها تلاشی بود برای بازسازی چهره‌ی شکست‌خوردهٔ آمریکا و رژیم صهیونیستی پس از ضربات سنگین جبهه ی مقاومت اسلامی منطقه ای و بخصوص ضربات کوبنده ی مجاهدین حماس در غزه. تلاشی که با وجود تبلیغات فراوان، ناکام ماند.

در این میان، رفتار تحقیرآمیز دونالد ترامپ نسبت به سران کشورهای مزدور عربی و منطقه، چهره‌ی واقعی روابط آنان را آشکار ساخت. او در سخنانش با بی‌ادبی آشکار به اردوغان گفت:

«سلام مرا به زن زیبا و مقبولت برسان!»

این جمله نه شوخی سیاسی، بلکه نماد کامل بی‌احترامی و نگاه ارباب‌گونهٔ واشنگتن به حکومت‌های تابع خود است.

ایران و اتحادیه ی شافعی های یمن به عنوان جناحهائی از جبهه ی مقاومت اسلامی منطقه ای در این نشست شرکت نکردند و با این اقدام پیام روشنی داند که این‌گونه نشست‌ها نه برای منافع امت اسلامی، بلکه برای تأمین اهداف آمریکا و اسرائیل تشکیل می‌شود.

از سوی دیگر، خبرهای میدانی از محل برگزاری نشست در مصر حاکی بود که برخی از سران عرب با رفتارهای چاپلوسانه و ستایش‌گرانه نسبت به مقامات آمریکایی، چهره‌ای از حقارت و وابستگی سیاسی را به نمایش گذاشتند.

به گفتهٔ منابع محلی، این رفتارها تا آن‌جا پیش رفت که برخی از حاضران در پایان روز، دچار پریشانی و بی‌تعادلی روحی شدند.

در حقیقت، نام «شرم‌الشیخ» برازنده‌ترین عنوان برای چنین نمایش خفت‌بار و شرم‌آوری است؛

نشستی که به‌جای عزت، شرم آورد؛

و به‌جای اتحاد امت اسلامی، وابستگی و خواری را آشکارتر ساخت.

………………

 د شرم‌الشيخ د ناستې شننه

د موسومې “شرم‌الشيخ” غونډې حقيقت دا و، چې دا نه يو سياسي بري، بلکې د ماتې او سپکۍ يوه ننداره وه.

امريکا هڅه وکړه ځان د ځواک او واک څښتن وښيي، خو رښتيا بل ډول دي — دا ناسته د هغې ماتې د پټولو لپاره جوړه شوې وه، کومه چې امريکا او د هغې ملګرې صهيونيستي رژيم د فلسطين د حماس مجاهدينو نه خوړلې ده. خو دا هڅه هم ناکامه شوه.

په دې منځ کې، د امريکا پخواني ولسمشر ډونالډ ټرمپ د خپلو مزدور مشرانو او د سيمې د غلامو حکومتونو سره د سپکاوي چلند وکړ. هغه د بې‌ادبۍ او تحقير په لهجه اردوغان ته وويل:

“زما سلام خپلې ښکلې او مقبوله مېرمنې ته ورسوه!”

دا خبره نه سياسي ټوکه ده، نه درناوی، بلکې دا د تحقير او غلامۍ څرګند نښه ده.

ټرمپ او د امريکا نور چارواکي په دې ناسته کې د تمسخر او سپکاوي له ليدلوري ويناوې وکړې، او دا څرګنده کړه چې دا ډول غونډې د امت اسلامي د عزت لپاره نه، بلکې د لوېديځ د برلاسۍ د دوام لپاره دي.

په رښتيا هم، د “شرم‌الشيخ” نوم تر ټولو مناسب نوم دی — دا رښتينی شرم‌اوښک ناسته وه!

بحران سیاسی و شبح جنگ داخلی در آمریکا (2)

بحران سیاسی و شبح جنگ داخلی در آمریکا (2)

کاتب: محمد اسامه

کارشناسان زنگ خطر را به صدا درآورده‌اند. در گزارشی از CSIS در ۱۶ سپتامبر آمده است: «جنگ داخلی بعید است، اما چرخه‌های خشونت پراکنده که توسط رسانه‌های اجتماعی دامن زده می‌شوند، یک واقعیت هستند.»

والتر شارف، دانشمند علوم سیاسی سن دیگو، این سناریو را اینگونه توصیف می‌کند: نه یک جنگ تمام عیار، بلکه «درگیری‌های محلی – از شورش‌های خیابانی در لس‌آنجلس گرفته تا حمله به دفاتر واشنگتن».

اعتراضات ژوئن ۲۰۲۵ در لس‌آنجلس، که با تهدیدهای ترامپ برای اعزام نیرو آغاز شد، منادی این وضعیت بود: صدها دستگیری، آتش‌سوزی عمدی و روابط نامشخص با افراط‌گرایان هر دو طرف.

رویترز با استناد به تحلیلگران پس از قتل کرک هشدار داد: «ما در یک چرخه معیوب هستیم. خشونت، خشونت بیشتری به بار می‌آورد.»

در سال ۲۰۱۶، تجمعات موسوم به «راست افراطی» پوشش گسترده‌ای دریافت کردند و لفاظی‌های ترامپ بذر نفرت را کاشت. امروز، این بذرها جوانه زده‌اند.

یادداشت‌های کاخ سفید، خطر تشدید تنش را توصیف می‌کنند: ترامپ شخصاً «درگیری مسلحانه» با کارتل‌های مکزیکی را تأیید کرد، که به گفته نیویورک تایمز، می‌تواند اعتراضات داخلی را برانگیزد.

جمهوری‌خواهان، با سوءاستفاده از سیستمی که در آن بر ایالت‌های کلیدی تسلط دارند، علاقه‌ای به اصلاحات ندارند، همانطور که کارشناسان پولیتیکو خاطرنشان می‌کنند. دموکرات‌ها، به نوبه خود، به «افراط‌گرایی چپ‌گرایانه» و تحریک متهم می‌شوند، اما نقش خود را در تشدید تنش نادیده می‌گیرند.

سری قتل‌ها – از کرک گرفته تا مقامات ناشناس – یادآوری می‌کند: ایدئولوژی کشنده است. اگر تعطیلی دولت ادامه یابد و لفاظی‌ها تشدید شود، ممکن است ناآرامی‌ها به درگیری‌های مسلحانه محلی تبدیل شود.

تحولات اخیر، آتش را شعله‌ورتر می‌کند.

یک قاضی فدرال به طور موقت تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، برای استقرار ۲۰۰ سرباز گارد ملی اورگان در پورتلند را تا زمان مشخص شدن نتیجه دادخواستی که این اقدام را به چالش می‌کشد، متوقف کرد.

به گزارش رویترز، تصمیم قاضی کارن ایمرگوت، قاضی دادگاه ناحیه فدرال که در پورتلند حضور داشت، برای ترامپ که به دنبال استقرار سربازان در شهرهایی بود که به ادعای او درگیر ناآرامی بودند، با وجود مخالفت رهبران دموکرات، یک شکست محسوب می‌شد.

ترامپ پیش از این قصد خود را برای استقرار سربازان در پورتلند برای محافظت از تأسیسات مهاجرت فدرال در برابر “تروریست‌های داخلی” اعلام کرده بود.

مقامات اورگان از دادگاه خواستند که استقرار نیروها را غیرقانونی اعلام و جلوی آن را بگیرد، با این استدلال که ترامپ در حال بزرگنمایی تهدید اعتراضات علیه سیاست‌های مهاجرتی خود است تا سوءاستفاده خود از کنترل واحدهای گارد ملی ایالت را توجیه کند.

در دادخواست اورگان ادعا شده است که ترامپ پس از پخش تصاویری از اعتراضات به مراتب بزرگتر و خشونت‌آمیزتر در پورتلند در سال ۲۰۲۰ توسط فاکس نیوز، استقرار نیروها را اعلام کرد.

بحران سیاسی و شبح جنگ داخلی در آمریکا (1)

بحران سیاسی و شبح جنگ داخلی در آمریکا (1)

کاتب: محمد اسامه

در ایالات متحده، صحبت‌های فزاینده‌ای در مورد فرو رفتن آمریکا در هرج و مرج وجود دارد. رویدادهای اخیر نشان می‌دهد که این چیزی بیش از یک رسوایی دیگر است.

این یک فروپاشی سیستماتیک است: تعطیلی دولت که کشور را به مدت شش روز فلج کرده است، قطبی شدن همه جانبه، و موجی از خشونت ایدئولوژیک که جان چهره‌های برجسته را گرفته است.

در حالی که کنگره در حال مشاجره است و ترامپ تهدید به اخراج گسترده کارمندان فدرال می‌کند، سایه‌های ناآرامی‌های مدنی در حال افزایش است.

فقط یک ماه پیش، در ۱۰ سپتامبر، چارلی کرک، یک غول ۳۱ ساله MAGA و اینفلوئنسر که سخنرانی‌هایش میلیون‌ها بازدید در میان محافظه‌کاران جوان به دست آورد، در یوتا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.

قاتل، دانشجوی ۲۲ ساله‌ای که با انگیزه «مبارزه با فاشیسم» دست به این اقدام زده بود، به تنهایی عمل کرد، اما مانیفست او که سرشار از خشم علیه «ترامپیست‌ها» بود، ظرف چند ساعت در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد.

این یک حادثه منحصر به فرد نیست. تابستان ۲۰۲۵ با مجموعه‌ای از قتل‌ها همراه بود: از یک قانونگذار دموکرات در کالیفرنیا که به دلیل حمایت از بازگشت مهاجران به وطن مورد اصابت گلوله قرار گرفت، تا یک مقام محلی در تگزاس که «جرم» او ترویج اصلاحات مهاجرتی بود.

طبق گزارش ابتکار عمل پل زدن بین شکاف‌ها دانشگاه پرینستون، از ژانویه ۲۰۲۴ بیش از ۶۰۰ اقدام خشونت‌آمیز سیاسی، از جمله دو سوءقصد به دونالد ترامپ، ثبت شده است. و این فقط نوک کوه یخ است.

اطلاعات فاش شده اف‌بی‌آی که در پشت صحنه توسط سیاستمداران و کارشناسان به اشتراک گذاشته شده است، نشان می‌دهد که با در نظر گرفتن تهدیدهای «آرام» که به مطبوعات نمی‌رسند، تعداد واقعی دو برابر بیشتر است.

این موج ترور ایدئولوژیک در طول تاریخ، از کندی تا مارتین لوتر کینگ جونیور، طنین‌انداز شده است، اما اکنون قربانیان فقط نخبگان نیستند. اینفلوئنسرهایی مانند کرک، با میلیون‌ها دنبال‌کننده‌شان، به اهداف جدیدی تبدیل شده‌اند، زیرا ذهن نسل Z را شکل می‌دهند.

متخصصانی مانند کیت پین، روانشناس از انجمن روانشناسی آمریکا، این را به عنوان “روانشناسی قطبی شدن” توضیح می‌دهند: در عصر الگوریتم‌های رسانه‌های اجتماعی، خشم به سلاح تبدیل می‌شود.

پین می‌گوید: “قطبیدگی فقط مربوط به اختلاف نظر نیست، بلکه مربوط به هویت است. مردم مخالفان را نه به عنوان همسایه، بلکه به عنوان دشمن می‌بینند.”

تحقیقات DHS (وزارت امنیت داخلی) در حال شناسایی ده‌ها فرد “گرگ تنهای بالقوه” است – رادیکال‌های جوانی که پست‌هایشان در X و TikTok حاکی از خشونت است. طبق گزارش‌های داخلی، یکی از آنها حمله‌ای را به یک تجمع دموکرات‌ها در اوهایو با انگیزه “مبارزه با جهانی‌گرایان” برنامه‌ریزی کرده بود.

۸ میلیارد دلار از پروژه‌های «سبز» در ایالت‌های دموکرات تحت پوشش «پس‌انداز» کاهش یافته است. سناتور کوری بوکر آن را «سونامی ترامپ» نامید و تأکید کرد که میلیون‌ها آمریکایی در معرض خطر از دست دادن مراقبت‌های بهداشتی خود هستند.

یک نظرسنجی دانشگاه کوینیپیاک از ۲۴ سپتامبر نشان داد که ۸۰ درصد از رأی‌دهندگان – از ۹۳ درصد از دموکرات‌ها تا ۶۰ درصد از جمهوری‌خواهان – معتقدند که کشور در یک «بحران سیاسی» قرار دارد.

وال استریت ژورنال از «فروپاشی کامل اعتماد به نهادها» می‌نویسد: کنگره فلج شده است، دادگاه‌ها با پرونده‌های ادعایی تقلب در انتخابات مواجه هستند و اف‌بی‌آی در حال ثبت افزایش تهدیدها علیه مقامات است.

وحدت اسلامی و پرهیز از تفرق را چگونه فهمیده ایم

وحدت اسلامی و پرهیز از تفرق را چگونه فهمیده ایم

کاتب: ابراهیم یعقوبی

در این زمینه صحبتهای زیادی شده است اما به صورت مختصر به چند نکته ی ساده اما کافی برای منظور ما اشاره می کنیم:

۱. وحدت اسلامی اصل قرآنی است، ولی شروط دارد

قرآن صریح می‌گوید: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلا تَفَرَّقُوا (آل عمران/۱۰۳) همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید.

این آیه نشان می‌دهد که معیار وحدت ظاهری در دنیا «ریسمان خدا» یعنی حاکمیت بر دارالاسلام و پرهیز از گروهها و احزاب و دسته های متفرق است .  قبل از این، مومنین در توحید، قرآن، و شریعت، نه صرفاً دشمن مشترک با هم متحد شده و به وحدت رسیده اند و در تمام احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم منظور از جماعت همان حاکمیت بر دارالاسلام است و دوری از تفرق دوری از گروههای مختلف است که در حدیث حذیفه رضی الله عنه به تفصیل بیان شده است.

۲. وحدت به‌معنای چشم بستن بر اختلافات اساسی نیست

اختلاف‌های فقهی یا مذهبی قابل مدیریت است، ولی وقتی پای سیاست‌های متضاد، یا نفوذ قدرت‌های بزرگ، یا دیدگاه‌های متفاوت دربارهٔ حکومت‌داری به‌میان می‌آید، وحدتِ واقعی سخت می‌شود.

۳. نمونه‌های موجود «دارالاسلام» هم یکسان نیستند

آنچه در افغانستان، ایران، یمن یا جای دیگر هست، از نظر ساختار و سیاست با هم فرق دارد. هرکدام روابط خاص، منافع خاص، و حتی تعریف خاصی از دشمن یا دوست دارند. این تفاوت‌ها مانع می‌شود که یک «اتحاد عملی» شکل بگیرد، حتی اگر در شعار دشمن مشترک را محکوم کنند.

۴. وحدتِ پایدار بعد از ایجاد ایمان در قلب مسلمین فقط با ملحق شدن به یک جماعت و دارالاسلام واحد به وجود می آید که امروزه می تواند در قالب جبهه یا اتحادیه های منطقه ای و جهانی ایجاد شود همچنانکه اتحادیه ناتو و اتحادیه آفریقا و اتحادیه شانگهایی و … به وجود آمده است .

یعنی اگر دولت‌های اسلامی در عمل دست از ظلم، تبعیض، و بازی‌های قدرت بردارند و واقعاً با یکدیگر مثل «برادر» رفتار کنند، آنگاه می‌شود در برابر دشمن مشترک متحد شد و با تشکیل یک دارالاسلام و اتحادیه ی واحد به هدف شرعی خود برسیم.

قرآن و سنت ما را به وحدت دعوت کرده، اما وحدتی بر محور «ایمان» و «حق» و «عدالت» از کانال یک دارالاسلام و پرچم واحد نه صرفاً بر محور «دشمن مشترک» البته تا وقتی این محور ایمانی و حق و عدالت و صداقت محقق نشود، اتحاد بین دارالاسلام‌های گوناگون به‌صورت واقعی شکل نمی‌گیرد.

ترور ملا کمال صلاح‌زهی رحمه الله، ترور فعالین مردمی صلح و امنیت در سیستان و بلوچستان

ترور ملا کمال صلاح‌زهی رحمه الله، ترور فعالین مردمی صلح و امنیت در سیستان و بلوچستان

کاتب: محمد اسامه

مُلا کمال صلاح‌زهی رحمه الله از اهالی گورناگ سرباز و از بزرگان طایفه صلاح‌زهی بود که در دهه‌های 60 و 70  دست به عملیات مسلحانه بر علیه دارالاسلام ایران زد و اهل بغی شد اما بعد از آنکه متوجه شد مسیری بر خلاف منهج اهل سنت و جماعت را در مساله ی امر به معروف و نهی از منکر با دست و مسیری جهت ضربه زدن به جامعه و هدر دادن جوانان انتخاب کرده است از آنچه انجام داده بود توبه کرد و با پذیرش طرح «تأمین» (امان‌نامه) به زندگی عادی خود بازگشت.

اما با تجربیاتی که داشت تنها به زندگی عادی و شخصی مشغول نشد بلکه در طی 12 سال گذشته یکی از فعالین مردمی در زمینه ی ایجاد صلح و امنیت در سیستان و بلوچستان و الگوئی برای جوانان بلوچ شده بود که نشان می داد مسیر اهل بغی مسیری اشتباه و منتهی به ضربه زدن به جامعه ی بلوچها خواهد شد و می توان در دارالاسلام از کانالهای شرعی غیر از جنگ مسلحانه و برهم زدن امنیت، در جامعه امر به معروف و نهی از منکر در سطوح مختلف آن انجام داد.

این شخصیت در نهایت روز یکشنبه 27 مهر 1404ش در نزدیکی فلک دفاع مقدس ایرانشهر توسط افراد مسلح ناشناس ترور شد و در دم جان باخت و فرزندش به‌شدت زخمی و فرد دیگری که همراهشان بود جان سالم به‌در برد.

با آنکه ضاربان پس از حادثه متواری شدند و هیچ گروه و جناحی مسئولیت ترور یکی از چهره‌ های بانفوذ و مورد اعتماد بلوچ را نپذیرفته است اما واقعیت نشان می دهد ترور ملا کمال صلاح‌زهی، ضربه زدن به فعالین مردمی صلح و امنیت در سیستان و بلوچستان است.

قبل از این افراد دیگری چون رضا آذرکیش و پرویز کدخدایی نیز مورد ترور کور قرار گرفته و حذف شدند که نشان از توطئه‌های دشمن جهت ضربه زدن به امنیت، آرامش و وحدت و همبستگی اجتماعی در منطقه است.

با آنکه خائنینی چون سهاب خبیث سربازی از صهیونیستهای بلوچ سعی دارند با بهره گیری از دوران اهل بغی بودن مُلا کمال صلاح زهی رحمه الله، و نادیده گرفتن 12 سال گذشته که تماماً در خدمت حفظ امنیت و صلح جامعه و جلوگیری از ملح شدن جوانان به گروههای معاند نظام، از این ترور سوء استفاده ی خبری کنند و افکار عمومی را از دستهای اصلی پشت پرده ای این جنایت منحرف کنند.  

اهل سنت و جماعت بلوچستان با توجه به تجربیات تلخی که در این زمینه دارند با حفظ هوشیاری و اتحاد خود نباید اجاره دهند فتنه انگیزی و توطئه های تفرقه انگیزانه ی دشمنان سبب دامن زدن به تفرقه و ناامنی در منطقه شود و زحمات بزرگان وحدت طلبی چون مُلا کمال صلاح زهی رحمه الله هدر داده شود.  

اهل سنت و جماعت بلوچستان مطالبه ی خود در این زمینه را متوجه جامعه ی جامعه امنیتی استان و به‌ویژه استاندار سیستان و بلوچستان به عنوان رئیس شورای تأمین می کنند و انتظار دارند این پرونده را با جدیت پیگیری کنند تا عاملان این جنایت هرچه سریع‌تر شناسایی شوند که بار دیگر نشان خواهد داد دشمنان واقعی مردم بلوچ و صلح و امنیت جامعه چه کسانی هستند؟