امور جاهلیت: خوش شانسی بد شانسی و بد اقبالی

امور جاهلیت: خوش شانسی بد شانسی و بد اقبالی

به قلم: مولوی نذیر احمد بلوچ

اگر کسی بگوید که فلانی خوش شانس است، و منظورش این باشد که خوشبختی و منفعت دنیایی به وی رو آورده است، باید گفت که این سخن شرعی نیست، و موافق با شریعت نمی باشد، چرا که هرآنچه که از خوب و بد متوجه انسانها می شود از جانب خداوند حکیم است و او تعالی از ازل تقدیر فرموده است که سرنوشت انسانها چگونه خواهد بود، و البته این بدان معنا نیست که خداوند جبرا سرنوشت ما را نوشته و ما اختیاری در زندگی خود نداریم،

بلکه:

 خداوند متعال چون از آینده خبر دارند، و می دانند که انسانها با اختیار خویش چه مسیری را می پیمایند، با توجه به این علم و سپس اراده بر تقدیر یا عدم تقدیر، سرنوشت انسانها را رقم زده است.

پس بد شناسی و بد اقبالی وجود ندارد.

  مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ  (حدید/22) هیچ مصیبتی در زمین ونه در وجود شما روی نمی دهد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم در کتاب (لوح محفوظ نوشته) است. مسلماً این امر بر الله آسان است.

بنابراین اهل سنت و جماعت چنین اعتقاد دارند که هرآنچه از خوبی و بدی متوجه انسان می شود، قضا و قدر الهی است و از روی اتفاق و تصادفی نبوده و نخواهد بود.

جایگاه و اهمیت نمازهای سنت

جایگاه و اهمیت نمازهای سنت

به قلم: مولوی نذیر احمد بلوچ

 در طول یک سال:

فرق بین کسی‌که بر سنت‌های راتبه‌ی بعداز نمازهای پنجگانه محافظت می‌کند و کسی‌که آنها را ضایع می‌کند  ۴۳۲۰ رکعت است .

و فرق بین کسی‌که هر شب یک رکعت نماز وتر را می‌خواند و کسی‌که آنرا نمی‌خواند  ۳۶۵ رکعت است.

فرق بین کسی‌که روزانه دو رکعت نماز ضحی را می‌‌خواند و کسی که آنرا نمی‌خواند ۷۳۰ رکعت است.

و مجموع تمام رکعت‌هایی که در طول یک‌سال انسان میتواند بر آنها محافظت کند  ۵۴۱۵ رکعت است

در طول یک سال پنج هزار رکعت است در طول عمر چقدر باشد.

تفاوت بسیار عظیمی وجود دارد بین کسی‌که بر آنها محافظت می‌کند و کسی‌که آنها را ضایع می‌کند ،درحالیکه ما آنرا احساس نمی‌کنیم و به آن اهمیت نمی‌دهیم.

و مهمتر از همه‌ی اینها این است که انسان مومن این سنت‌ها را در حالت صحت و سلامتی انجام دهد.

پس بر نماز های سنت مداومت کنید.

از الله متعال بخواهیم که توفیق بهترین اعمال و بندگی خود را با قلبی خاشع و خاضع نصیبمان گرداند ‌.به راستی که توفیق بندگی الله فضل بزرگی است که نصیب هر بنده ای نمی شود ‌.

چت دختر و پسر در فضای مجازی چه حکمی دارد و اگر به اسم برادرخواهری باشد چه؟

چت دختر و پسر در فضای مجازی چه حکمی دارد و اگر به اسم برادرخواهری باشد چه؟

به قلم: محمد اسامه

الحمدلله،

 «جایز نیست که مرد با زن نامحرم خلوت کنند، نه در فضای مجازی و نه در مکان دیگری، زیرا  رسول خدا صلی الله علیه وسلم می فرمایند:

«لَا یَخْلُوَنَّ رَجُلٌ بِامْرَأَةٍ، فَإِنَّ الشَّیْطَانَ ثَالِثُهُمَا». یعنی : «هیچ مردی با زنی خلوت نکند، چرا که نفر سوم آنها شیطان است»

به روایت امام احمد حنبل و امام ترمذی.

     علاوه بر آن؛ این امر منجر به فتنه خواهد شد فتنه هیچ گاه یکدفعه ظهور نمی‌کند بلکه آرام آرام در طول زمان اثر مرگبارش را ظاهر می کند.

     اما خود لفظ برادر و خواهر صدا زدن در آن اشکالی نیست. ولی بایستی مراقب بود چون خلوت موجب می گردد کم کم این لفظ برادر مبدل شود به داداش

     لفظ خواهر هم بعد مدتی می‌شود آبجی. سپس به اسم کوچک صدا می کنند بعد هم که دیگر الفاظ دیگر در نظرشان زیاد اشکالی مثل چت روز اول ندارد!!!

العیاذ بالله.

گاهی این فتنه از یک سوال دینی در خلوت شروع می‌گردد و سپس شیطان گناهان را زینت می‌دهد و می گوید در کنار این دعوت‌های دینی، کمی معرفی و درد دل هم عیبی ندارد همین طور همین طور پیش می‌رود اما بی خبر از این‌که این حیله‌ی شیطان است

     قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ [الحجر:۳۹]

     (شیطان) گفت :« پروردگارا ! به سبب اینکه مرا گمراه ساختی ، قطعاً من (گناه و بدیها) در زمین در نظرشان زینت (و عادی جلوه) می‌دهم ، و همگی آنها را گمراه خواهم کرد».

پس اگر در چنین جریانی افتاده‌اید همین اکنون به برادری که بعد از گذر زمان شده دوست تان و به شما گفته دوستش بدارید بگویید الله را بیشتر دوست دارم، بدرود.

وقتی در میان اینهمه جاهلیت احساس دلتنگی می کنی

وقتی در میان اینهمه جاهلیت احساس دلتنگی می کنی

به قلم: براهندک بلوچ

گاهی اینهمه قتلهای انتقام جویانه و اینهمه دزدی و اینهمه مولوی بی مصرف و اینهمه احزاب سکولار خائن و مرتد و اینهمه انسان سرگردان را در میان قوم بلوچ خودم می بینم  دلم می گیرد.

بدتر از آن زمانی که از ترس چند مولوی احمق رسانه ای و چند حزب مسلح اسلامگرا و بلوچ حتی نمی توانی منهج اهل سنت و جماعت را برای مردم ستمدیده و فقر از لحاظ عقیدتی و بعد اقتصادی و غیره بیان کنی بیشتر دلم می گیرد.

برای چنین موقعیتهایی یک اصطلاحی هست که خداوند چندین بار در قرآن آن را  آورده است؛

“حتی ضاقت علیهم/علیه الارض….”

یعنی “کار به جایی می‌رسد که زمین با تمام فراخی‌اش بر آدمی تنگ می‌گردد.”

بهترین توصیفی است که می‌شود برای بعضی لحظه‌ها، و برخی حس‌ها به کار برد، اینطور وقتها چاره‌ای نیست جز پناه بردن به خودش

باید به خودش پناه ببری، تا آرام بگیری، دوست و آشنا هم نمی‌توانند برایت کاری بکنند.

آدمی تازه می‌فهمد که هیچ پناهی ندارد جز خدا

ما بیدارگران اهل سنت و جماعت در میان این قوم سرگردان بلوچ حنفی مذهب گاه از حمایت اطرافیان هم محروم هستیم و مثل امام احمد بن حنبل در میان دریایی از جاهلیت تنها هستیم یاری نداریم جز الله.

إمام شافعي رحمه الله می گویند:هیچ راهی برای در امان ماندن از مردم وجود ندارد، ببین صَلاحت در چیست؛ بدان پایبند باش!  (سیر أعلام النبلاء: ٥٢٨٠)

ایینجاست که مردم را رها می کنی و به قوی‌ترین عامل تزکیه وخودسازی نزدیک می شوی، یعنی درک : ” مراقبت الهی “.یعنی احساس کنی الله تعالی در همه حال تورا می‌بیند  و مراقب و نگهدار توست.

این مخالف روش عمل مولوی های عوام زده و احزاب متفرق سکولار و غیره سکولار است که به قوی ترین عامل برای تباه کردن خود، چنگ زده اند یعنی رسیدن به مرحله‌ی : ” مراقبت مردم “.یعنی از ترس مردم و نظارت‌های شان به انجام اعمال صالحه،  ویا دوری از کارهای زشت اقدام می کنند!

گاهی با وجود اینهمه جاهلیت و اینهمه تفرق حجم دنیاي درونمان از وجود الله تهی میشود، آنوقت ما می مانیم و تنهایی و ترسهایمان، دردها و امیدهایمان یك آرزوي دور از دسترس.

 ای الله:  تنها نور وجود توست كه دلمان را آرام نگاه میدارد، آنقدر بی تو تنها هستیم که بی تو یعنی “هیچ” یعنی “پوچ” ! پس نورت را هرروز و شب به دلمان بتابان و دستمان را رها نکن

پروردگارا در این مسیر تنها به تو پناه آورده ایم، پس: « اللَّهُمَّ لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً» خدایا مرا به اندازه یک چشم بر هم زدن، به خودم وامگذار..

پس ای مومن اهل جماعت: نگران نباش، الله با ماست.

حد شراب خور فقط به خاطر ضرر شراب برای بدن است یا…؟

حد شراب خور فقط به خاطر ضرر شراب برای بدن است یا…؟

کاتب: مولوی نذیر احمد بلوچ

دسته ای از مردم ناآگاه به عنوان شبهه ای جهت توجیه جرم مشروب خوری وگناه خود و حتی عده ای جهت ایرادگیری از اسلام و حاکمیت اسلامی می گویند که اگر مشروب خور به خاطر ضرر شراب بر او حد جاری می شود همین شلاق خوردن برایش بسیار ضرر رسان تر از شراب است.

اجرای پاره ای از حدود که حق الله بر مردم است دارای حکمتهای مختلفی است و تنها نباید با نگرشی مادی گرایانه فقط جنبه ی مادی آن را در نظر گرفت بلکه باید به مضرات اخلاقی و اجتماعی و اقتصادی که چگونه فرد و خانواده و جامعه را به سمت نابودی پیش می برد توجه کرد.

از نظر عقلی هم تنبیه فرد فقط تنبیه خود او است اما شراب خوردنش علاوه بر سرپیچی از فرمان الله، تنبیه و اذیت و آزار برای تمام مردم جامعه است.

به نظر شما تنبیه کردن یک شراب خور بیشتر ضرر می رساند یا تنبیه کردن فردی که نه تنها به خودش ضرر می رساند بلکه تمام جامعه را مورد اذیت و آزار قرار داده است؟  

زشتی و عاقبت ستم و ظلم

زشتی و عاقبت ستم و ظلم

گردآوری: ماهدیم بلوچ

مدتی است در بلوچستان ما به دلیل فقر عقیدتی و منهجی بلوچهای حنفی مذهب از آیات و احادیث صحیح و مشغول شدن به سخنان پراکنده ی مولوی های مرجئی، مردم به انواع ظلمها که بزرگترین آنها شرک و گرایش به سکولاریسم و سپس قتل به ناحق مسلمان است آلوده شده است.

ظالم شاید با ظلم کردن در حق دیگران برای مدتی کوتاه دنیایی خود را آباد کند و از زندگی خود لذت ببرد و از چشم مردم ظلم خود را بپوشاند ولی به یقین که در دنیا الله تلخی آن ظلمش را میچشاند و در اخرت نیز سخت ترین عذابها را برایش می‌دهد!

عَنْ عبدالله بن عمر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُمَا  عَنِ النَّبِيِّ  ﷺ  قَالَ: «الظُّلْمُ ظُلُمَاتٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ». (بخارى:2447)

از عبد الله بن عمر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُمَا روایت است كه نبی ‏اكرم ﷺ  فرمود: «ظلم، باعث تاریكی‌های (متعددی) در روز قیامت می‌گردد.

رسول ‏الله  ﷺ میفرماید :

  •  هر كس كه ظلمی به برادرش نموده باشد، خواه به آبروی او لطمه زده و یا حق دیگری از او پایمال كرده است، همین امروز (در دنیا) از او طلب بخشش كند قبل از اینكه روزی (قیامت) فرا رسد كه در آن، درهم و دیناری، وجود ندارد. زیرا اگر اعمال نیكی داشته باشد، (در آنروز) به اندازه ظلمی كه نموده است، از آنها كسر میگردد. و اگر اعمال نیكی نداشته باشد، گناهان مظلوم را به دوش او (ظالم) می‌گذارند. (بخارى/ 2449)
  • اگر کسی در حق تان ظلم کرد از او در دنیا انتقام نگیرید، بگذاریدش به آخرت که آن روز یا بر اعمال نیک تان افزوده میشود و یا از گناهان تان کاسته میشود که هردو حالت به خیر تان است.

با آنکه دفاع از خود حق است اما اگر از طریق حاکمیت بر دارالاسلام نخواستیم به کسی که بر ما ظلم کرده است دست پیدا کنیم و حقمان را بگیریم بهترین را این است که آنرا به قیامت محول کنیم و دست از انتقام گیری های گاه وحشیانه برداریم که در مواردی خودش ظلمی بالاتر از ظلمی است که شخص مرتکب شده است.

درگیری حافظان امنیت قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه­ دارالاسلام ایران با فرقه اهل بغی جیش العدل در روستای جلال‌آباد شهرستان سرباز

درگیری حافظان امنیت قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه­ دارالاسلام ایران با فرقه اهل بغی جیش العدل در روستای جلال‌آباد شهرستان سرباز

بامداد امروز پنج شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ش قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد در ادامه رزمایش عملیاتی شهدای امنیت قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه:
۴ نفر از گرهک جبش العدل به قتل رسیدند.
۲ نفر نیز دستگیر شدند.

۳ تن از رزمندگان حافظ امنیت نیروی زمینی سپاه کشته شدند.

روابط عمومی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه اعلام‌کرددر ادامه رزمایش عملیاتی شهدای امنیت قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه، با مشارکت رزمندگان قرارگاه قدس و اداره کل اطلاعات استان سیستان و بلوچستان در منطقه عمومی شهرستان راسک، صبح امروز محل استقرار یک تیم تروریستی پس از شناسایی، محاصره و ساعاتی قبل پاکسازی شد.

نکته ی نهم در این عملیات، همکاری مردم بومی بلوچ در شناسایی و گزارش این افراد مسلح به حافظان امنیت است و محل اختفای این افراد مسلح با همکاری و هوشمندی مردم شناسایی شده است .
مردم بلوچ مثل تمام مردم ایران و جهان اگر امنیت میخواهند نمی توانند در برابر برهم زننده های امنیت بی تفاوت و تماشاچی باشند.

اگر اهل جماعت نیستی …

اگر اهل جماعت نیستی …

به قلم: محمد اسامه

اهل جماعت بودن به زبان ساده یعنی: در دارالاسلام حکومتی بودن .

یعنی سرزمینی ابتدا باید دارالاسلام باشد، یعنی قانون اساسی آن بر اساس یکی از مذاهب اسلامی باشد.

حکومتی بودن در این دارالاسلام هم دو نوع است:

  1. شخص در یکی از ادارات و سازمانها و ارگانهای اجرائی حکومتی حضور دارد و در غیر معصیت الله از این نظام اطاعت می کند. چون:لا طاعةَ لِمَخلوقٍ في مَعصيةِ الخالِقِ.[1]
  2. شخص خارج از نظام اجرائی حکومتی است اما در غیر معصیت الله از این نظام اطاعت می کند. حتی اگر مثل امام احمد بن حنبل به مدت 15 سال در زندان این حاکمیت باشد و از بسیاری از امتیازاتی که لایقش است محروم شود و انواع شکنجه ها را نیز تحمل کند یا مثل ابن تیمیه رحمه الله در زندان این حاکمیت هم بمیرد.

رسول الله صلی الله علیه و سلم ما را به اهل این جماعت بودن در دارالاسلام امر کرده است و فرموده است: «تَلْزَمُ جَمَاعَةَ المُسْلِمِينَ وَإِمَامَهُمْ» پایبند و ملزم جماعت و امام و حاکم و رهبر آن باش و ما را از  تمام فرقه ها و گروهها و پیوستن به فرقه های مختلف نهی کرده است و می فرماید: «فَاعْتَزِلْ تِلْكَ الفِرَقَ كُلَّهَا» هر چند این فرقه ها با شعارهایی اسلامی و در لباس مولوی و شیخ و آخوند فرو رفته باشند : «هُمْ مِنْ جِلْدَتِنَا، وَيَتَكَلَّمُونَ بِأَلْسِنَتِنَا».[2]

حتی اگر حکومت بر دارالاسلام دچار ظلم و بدعتی شده باشد که باعث ارتداد آن بر اساس ظوابط تکفیر مورد پذیرش اهل سنت و جماعت (1- اثبات جرم 2- تائید جرم توسط الله و رسولش 3- شروط تکفیر 4- موانع تکفیر) نشده باشد و ظلم و فسق آنها به کفر بواح و آشکار نرسیده باشد که برای این کفر آشکار از سوی الله دلیل و برهانی داشته باشیم «إلَّا أنْ تَرَوْا كُفْرًا بَواحًا، عِنْدَكُمْ مِنَ اللَّهِ فيه بُرْهانٌ».[3]  و شرایط و اسباب لازم و زمان مناسب برای تغییر انقلابی این حکومت بدیل اضطراری اسلامی به حکومت اسلامی بر منهاج نبوت وجود ندارد و هر گونه جنگی به قیام فتنه و فاجعه ختم می شود و یا حاکمیتی بدتر از این سرکار می آید، هر گونه جنگ مسلحانه ای بر علیه این حاکمیت حرام است و هیچ توجیهی برای فرقه بازی و ضرار سازی و هدر دادن خون و ناموس و مال و امنیت مسلمین وجود ندارد.

این منهج صحیح اهل سنت و جماعت است. یعنی أهلَ السُّنَّةِ والجَماعةِ حتی اطاعت از امام عادل را نیز در معصیت الله مجاز نمی دانند، اگر این امام و رهبر آنها را به اطاعت از الله دستور داد از او اطاعت می کنند مثل دستور به اقامه نماز و دادن زکان و صدق و راستی و عدالت و حج و جهاد در راه الله، پس مومنین در حقیقت از الله اطاعت کرده اند.[4] 

اما اگر جزو مومنین اهل جماعت نیستی و جزو فرقه بازهای اهل بدعت شده ای برای ضربه زدن به آینده ی خوت و ملت مسلمانت نیازی به غریبه نیست، در همین مسیر اهل تفرقی که منجر به سستی و بی ابهتی و شکست و ذلیلی و ناامیدی ادامه بده و بر جوی خون مسلمین به اینهمه مصیبت ناشی از تفرق و کشتار ادامه بده.


[1]   أحمد (20653) الحاكم (5870)

[2] بخارى (7084) مسلم (1847)

[3] بخاري (7055)  مسلم (1840).

[4]  ابن تیمیه، منهاج السنة النبوية (3/387).

افغانها سه امپراطوری را شکست دادند و بلوچهای پاکستان هنوز در بازی لگورهای سکولارن

افغانها سه امپراطوری را شکست دادند و بلوچهای پاکستان هنوز در بازی لگورهای سکولارن

کاتب: صدیق عثمانی

سکولریزیم برای تمام مسلمین یک مصیبت است، مردم مسلمان بلوچ پاکستان باید بازی های سکولاری را کنار بگزارند و اگر می خواهند به آرامش و سعادت برسند باید مثل برادران هم مذهب افغان خود در جهاد با سکولاریستها و آمریکا و اربکی ها و لگورهای خاین عمل کنند.  

اِتِّکا به قوانین سکولاریسمی ودوری از قوانین اسلام وسردرگمی وحیرانی و دلخوش کردن به احزاب مختلف سکولار آنهارا به جایی نمیرساند.

 در برابر آمریکا که ارباب پاکستان است و در برابر اردو و ارتش پاکستان که تا دندان مسلح است تظاهرات زنان ودختران و شعار دادن و جنگیدن محض برای وطن و تبلیغ قوانین سکولاریزمی و بیزاری از حکومت اسلامی و طرفداری از دموکراسی خواهی وبدحجابی  آنها را به بیراهه می برد.

 اینها همه وهمه خواستهای سکولاریسمی است که دین مبین اسلام باآنها مخالف است وهشتاد سال است که ملت بلوچ پاکستان بی نتیجه به جنگ وتظاهرات وسیاست بازیهای سکولاریستی ادامه میدهند وبه نتیجه ای نرسیده اند وهمیشه مورد ظلم واقع شده اند . درحالی که در این مدت مسلمانان غیور افغان سه ابرقدرت جهان را (انگلیس شوروی وآمریکا) شکست دادند .

هنوز دیر نشده چون خیلی از گروه های نظامی توبه کرده و مجاهدینی پیوسته اند که در حال جهاد با سکولاریزم و آمریکا و لگورهای سکولار و ارتش لگور پاکستان استند وضربه های مهلکی به ارتش پاکستان زدند وپیشرفتهای چشمگیری داشته اند وتوانسته اند که گروه های چریکی وفدایی وتکتیرانداز واطلاعاتی وتروری تشکیل دهند وپایگاه های متعددی بسازند وقدرت ونفوز زیادی درکلان شهرهای پاکستان بدست بیاورند وامنیت را از سردمداران حکومت سکولار بربایند .

حرکت سرمچاران باید از کفر عقاید سکولریزم توبه کند و رویه اسلامی را بپذیرد وازین بیشتر جوانان بلوچ را در راه کفر سکولریزم و وطن پرستی ومرگ جاهلی وبدون نتیجه سوق ندهند چنان که میبینند که همه این راه ها به بن بست میرسد وبا سکولارطلبی ودموکراسی خواهی حیا وشرم را از دختران بلوچ سلب کرده اند که الان دسته دسته توسط ارتش واطلاعات کثیف پاکستان ربوده شده وبه مکانهای نامعلوم برده میشوند .

سکولارطلبها هم نباید توقع داشته باشند که عموم مسلمانان  وعلما از هدف سکولاریستی و دموکراسی آنها دفاع کنند بلکه اول موضع خودرا تغییر دهند ودوما مثل دیگر گروه ها به اسلام بپیوندند وهدف خودرا که آزادی سکولاریستی و دموکراسی سکولاریستی است را به نظام اسلامی تغییر دهند .تا هم به رضای خدا وامنیت واتحاد مسلمین  دست بیابند وهم سرزمین خودرا از لوث آمریکا و ارتش سکولار و اربکی پاکستان رهاسازند .

به امید اتحاد تمام مسلمین بر علیه آمریکا و ناتو و اربکی ها و لگورهای و تمام مزدوران آمریکا.   

 اصل  تعیین آزادی نزد دموکراسی سکولاریستها

 اصل  تعیین آزادی نزد دموکراسی سکولاریستها

کاتب: مُلا نور احمد (کوټه)

زمانی که به جای الله محوری و قوانین شریعت الله، انسان محوری و اومانیسم (انسانیت) قرار می گیرد، تمام جوانب زندگی از جمله آزادی ها نیز بر اساس خواست و میل انسانها تعییین می شوند.

اين آزاديهاي عمومي نزد سکولاریستها توسط آزاديهاي چهارگانه تمثيل گرديده كه عبارتند از :

  1. آزادي عقيده
  2. آزادي بيان
  3. آزادي مالكيت (نزد سکولاریستهای لیبرال نه سکولارییستهای کمونییست و سوسیالیست)
  4. آزادي شخصي (فردي)

سکولاریسم و دموكراسي سکولاریستها از عقيده ي جدائي دين از زندگي گرفته شده و آن عقيده اي است كه  ايدئولوژي تمام سکولاریستهای زمان حاضر بر آن استوار گرديده است.   

با آگاه باشیم و فریب نخوریم و خییال نکنیم که دموکراسی یعنی انتخابات و شورا، انتخابات و شورا ییک ابزار برای قوانین و برنامه ها است و قوانین و برنامه های سکولاریستها با قوانین و برنامه های شریعت الله فرق دارند هر چند هر دو از شورا و انتخابات استفاده می کنند.

سکولاریسم كه همانا جدائي دين از زندگي است طبيعي است كه اين منجر به جدائي دين از دولت و تمام نظامها و برنامه ها و ادارات و موسسات و سازمانهای تحت مدیریت دولت مي شود ، پس اين انديشه همان عقيده اي است كه ايدئولوژي سکولاریستها بر آن استوار گرديده است ، و اين همان قاعده ي فكري است كه تمام افكارش را بر آن بناء گردانيده و مسير فكري و ديدگاهش در مورد زندگي را بر اساس آن تعيين نموده و بر اساس آن قصد دارد با کنار زدن قوانین شریعت الله تمام مشاكل را در زندگي معالجه كند و اين همان رهبري فكري کهنه و قدیمی و فرسوده است كه غرب انرا با شعارهای نوین حمل مي نمايد و جهان را با رسانه های مختلف ماهواره ای و مجازی و با قدرت نظامی و موشک و انواع بمبها به سوي آن فرا مي خواند، این همان قیادت فکری و عقیدتی است که غرب آن را حمل می نماید و جهان را به سوی آن فرا می خواند .

چون این عقیده و باور توانست دین و کلیسا را از زندگی و دولت و سر انجام از وضع نظام ها و قوانین ، گزینش حکام و یاری رساندن به آنان توسط قدرت و صلاحیت به دور دارد ، لذا بر مردم لازم گردید تا نظام شان را خود شان انتخاب نمایند ، خود نظام ها و قوانین شان را وضع نمایند و حکامی را بر انگیزنند که این نظام ها و قوانین جامعه عمل را بپوشانند ، حکامی که صلاحیت و قدرت خویش را از اراده عامه و اکثریت ملت و مردم به دست می آورند . از همین جا بود که نظام دموکراسی به میان آمده و اندیشه جدائی دین از زندگی که همانا عقیده این نظام می باشد بار دیگر و بعد از قرنها دوباره زنده شد و رواج یافت . جدایی قوانین شریعتهای آسمانی از حاکمیت و زندگی اجتماعی انسانها