مولوی نقشبندی فراری، در جبهه ی صهیونیستهای اشغالگر

مولوی نقشبندی فراری، در جبهه ی صهیونیستهای اشغالگر

کتاب: عبدالرحمن براهویی

از هر انسان عامی و کوچه بازاری بپرسید که آیا اسرائیل کافر است یا مسلمان؟ حتما می گویند کافر. از همان مردم هم بپرسید که مردم ایران به صورت عام مسلمان هستند یا کافر؟ قطعا می گویند مسلمان.

آیا اسرائیل در طرف کفر و مردم ایران در طرف اسلام نیستند؟

پس جنگ یک کافر محارب اشغالگر با مسلمین چه نام دارد؟

قطعا این جنگ، جنگ بین اسلام و کفر؛ و جنگ بین کفار محارب با مسلمین؛ و جنگ دارالکفر محارب با دارالاسلام است.

جهاد با این کافر محاربی که به سرزمینهای اسلامی یورش آورده نزد تمام مذاهب اسلامی «فرض عین» است؛ یعنی شارع، انجام آن را از تک تک افراد مکلّف طلب کرده و خطاب شارع متوجه تمامی افراد مکلّف است،و ضروری است که تمامی افراد مکلفی که دارای عذر شرعی معتبری نیستند آن را ادا نمایند، همچون نماز، زکات، حج، وفا به عهد، دوری از شراب و قمار و…

در کنار نفیر عام رهبر دارالاسلام برای جهاد و ماندن مجاهد در میدان جهاد و عدم فرار از میدان جنگ تمام علمای مذاهب اسلامی بر این اجماع دارند هنگامی که دشمن، شهری از شهرهای ممالک اسلامی را اشغال کرده و یا لشکریانش را برای این کار به حرکت درآورده باشد و یا برای هجوم و حمله به ممالک اسلامی قیام کرده باشد و یا قصد یک گروه خاصّ و یا طایفه‌ای از مسلمانان را داشته باشد جهاد فرض عین می شود.

در مذهب امام ابوحنیفه کسانی چون: علامه کاسانی در (بدائع الصنائع۷/۷۲) وابن نجیم در(البحر الرائق ۵/۱۹۱) و ابن همام در(فتح القدیر۵/۱۹۱)  و ابن عابدین در (حاشیه ابن عابدین ۳/۱۳۸) و… چنین فتوائی داده اند.

با این وجود شخصی چون عبدالغفار نقشبندی می گوید: «‏جنگ اسرائیل و ایران ، نبرد کفر و اسلام نیست و هیچ ربطی به اسلام ندارد ،آخوندهای ایران تقاص تروریست پروری های خویش را دارند پس میدهند».

نه تنها برای اهل علم برای افراد کوچه بازار هم روشن شده است که جنگ اسرائیل و ایران جنگ کفر و اسلام و جنگ بین کفار با مسلمین است؛ اما اینکه کسانی که نقشبندی آنها را تروریست می داند در کنار حزب الله لبنان، باید به حماس و جهاد اسلامی فلسطین اشاره کرد که در تمام بیانیه های خود اعلام کرده اند در کنار دارالاسلام ایران می مانند.

بله، نقشبندی دشمن مجاهدین اهل غزه و در کنار صهیونیستها قرار گرفته است.

آیا از این واضحتر می خواهید متوجه شوید که امثال مولوی نقشبندی که در آداب طهارت و حیض و نفس و احوال شخصیه مهارت دارند اما جاهلانه همچون «الرویبضه» که انسانهای پست و بی ارزشی هستند در امور عامه وارد می شوند.

ثمره ی این حماقت این است که اشخاصی چون مولوی نقشبندی را در جبهه ی وحشی هائی چون رژیم صهیونیستی قرار می دهد و سربازی از سربازان جنگ روانی و تبلیغی این دشمن وحشی می شود.

حتی یک کافر اصلی شرافتمند برایش ننگ و عار است که در جبهه ی صهیونیستهای وحشی کودک کش قرار گیرد اما خائنین داخلی از این یک ذره شرافت هم خالی و تهی هستند.

دم خروس جیش العدل در جنگ صهیونیستهای اشغالگر با دارالاسلام ایران باز بیرون زد

دم خروس جیش العدل در جنگ صهیونیستهای اشغالگر با دارالاسلام ایران باز بیرون زد

کاتب: براهندک بلوچ

جیش العدل در بیانیه ی اخیر خود در مورد تهاجمات رژیم صهیونیستی به دارالاسلام ایران که به نمایندگی از کفار اشغالگر خارجی چون آمریکا و غرب صورت می گیرد سعی دارد به هر شیوه ای که شده اولا این جنگ را جنگ محله ای معرفی کند که ربطی به اسلام و کفر و سایر مسلمین ندارد و ثانیا اینکه اگر در راستای اهداف صهیونیستها و به نفع صهیونیستها و غرب تخریباتی در ایران انجام داد متهم نشود و…

در همین ابتدا لازم است بدانیم اگر به تاریخ اشغالگری های رژیم صهیونیستی نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که چند دهه قبل از تشکیل جمهوری اسلامی ایران جنایات این رژیم وحشی بر علیه اهل سنت فلسطین شروع شده است؛ پس قبل از آنکه جنگیی با شیعه داشته باشد جنگش با اهل سنت بوده و در واقع جنگ صهیونیستها با اسلام و مسلمینی است که قضیه ی فلسطین را قضیه ی امت اسلامی می دانند نه مذهب خاصی از اسلام.

در کنار این و به به عنوان یک قاعده ی ثابت و تاریخی، هر انسان آزاده ای می داند زمانی که یک خارجی به سرزمینش حمله می کند باید از تفرق و جنگ داخلی و بازکردن هر جبهه ی انحرافی دوری کند و بر این دشمن متجاوز تمرکز کند.  

دشمن برعکس این را می خواهد و قصد دارد با تولید تفرق و جنگ داخلی میان مردم، فشار نیروهای انقلابی و آزادیخواه برخودش را کم کند؛ به همین دلیل نه تنها در میان مردم مزدور مسلح می گیرد بلکه برای جنگ روانی خود مزدور تبلیغی و فکری از میان مولوی ها و شیخها و خطیبان و مفتی ها را نیز استخدام می کند.

با چنین شناختی چه کسانی در جبهه ی اشغالگران قرار می گیرند؟

کسانی که مردم را با بهانه ها و حیله ها و شعارهای قومیتی و شبه اسلامی به پیوستن به جبهه ی اشغالگران می کشانند چه کسانی هستند؟

پس مشخص است که هر گونه اغتشاش بر علیه دشمنان رژیم صهیونیستی خدمت به این رژیم و خیانت به اسلام و مسلمین و آرمان فلسطین است و سود تمام اغتشاشات کلا به جیب این اشغالگران متجاوز خواهد رفت که از سوی آمریکا و سایر قدرتهای غربی حمایت و پشتیبانی می شوند. 

در بییانیه جیش العدل جهت تحریک احساسات مردم به اعدامهای دهه ی شصت ایران اشاره شده است که اگر به این اعدامها هم نگاه کنی  متوجه خواهی شد که در میان این اعدامی ها حتی یک اهل سنت به خاطر سنی بودن اعدام نشده است یا یک شیعه به خاطر شیعه بودن اعدام نشده است بلکه تمام اعدامی ها افرادی مسلح از گروههای مسلح اکثرا چپ و کمونیست یا با گرایشات کمونیستی التقاطی چون گروه رجوی بودند که بر علیه نظام و مردم اسلحه کشیده و مرتکب قتلهای متعددی شده بودند.

جیش العدل جهت توجیه خیانت به اسلام و مسلمین و قرار گرفتن در جبهه ی صهیونیستهای اشغالگر هیچ توجیه عقلانی ندارد چه رسد به توجیهی شرعی؛ چون هر حرکتی که به نفع این اشغالگران تمام شود خیانت آشکار به دین و ملت است و مهمتر از آن:  هر مسلمانی که 1- آگاهانه 2- عمدا 3- به میل خودش و اختیاری در جبهه ی این کفار محارب اشغالگر قرار گیرد بر اساس منهج اهل سنت و جماعت مرتدی است که شرش از کفار اصلی برای مومنین بیشتر است و حکم او هم از کفار اصلی سنگین تر است.

ای جیش العدل: جنگ صهیونیستهای اشغالگر با اسلام و مسلمین، یا با رهبریت ایران؟

ای جیش العدل: جنگ صهیونیستهای اشغالگر با اسلام و مسلمین، یا با رهبریت ایران؟

کاتب: براهندک بلوچ

در فقه تمام مذاهب اسلامی رژیم صهیونیستی کافری حربی و اشغالگر است که جهاد با آن مثل نماز «فرض عین» است که ابتدا بر مردم فلسطین فرض عین می شود و چنانچه این مردم ضعیف باشند و توان جنگیدن نداشته باشند بر همسایگان آنها «فرض عین» می شود و چنانچه همسایگان هم ضعیف باشند یا از انجام این فریضه شانی خالی کنند به ترتیب و دایره وار جهاد و جنگ مسلحانه با این اشغالگر بر تمام مومنین دنیا «فرض عین» می شود.

یکی از حیله و مکرهای دارودسته ی منافقین که تماما در جبهه ی این کفار اشغالگر قرار گرفته اند و می خواهند خیانت خود در هم جبهه ای شدن با این کفار و عدم همراهی با مجاهدین را پنهان کنند این است که جنگ کفار اشغالگر محارب را صرفا به همان گروهی محدود می کنند که در حال جهاد با این اشغالگران هستند ومثلاً می گویند: جنگ فلسطین جنگ بین حماس با اسرائیل است!

البته پشت سر اینهم شروع می کنند به عیب و ایراد گرفتن از حماس تا حماس را نیز سیاه کنند و مردم را از حماس دور کنند و عملا جبهه ی اسرائیل را تقویت کنند.

این بازی کثیفی است که ما سالها در فلسطین و سایر سرزمینهای اطراف فلسطین شاهد آن بوده ایم، از محمود عباس خائن بگیر تا سایر رهبران آل سعود و امارات و اردن و مصر و الان سوریه و … .

این حکام از کانال سربازان بخش جنگ روانی خود که در لباس شیخ و مفتی و مولوی و … در بین مردم انجام وظیفه می کنند چنان زمینه ای را فراهم کرده اند که همچون امارات و آل سعود و اردن و الان سوریه به خود حق بدهند بر علیه حماس و سایر گروههای جهادی فلسطین هم اقداماتی انجام دهند و حتی با مال یا فشار به حامیان جهاد فلسطین در کنار رژیم اشغالگر قرار بگیرند.

به این شکل ما شاهد ظهور دروغگویان و خائنین پست و بی ارزشی هستیم که ابزار دشت دشمنان شده اند و در امور عامه ای وارد می شوند که ثمره ی این ورود تنها صدمه زدن به اسلام و مسلمین است که رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد ظهور چنین موجوداتی می فرماید:  ﺳﺘﺎﺗﻰ ﻋﻠﻰ ﺃﻣﺘﻰ ﺳﻨﻮﺍﺕ ﺧﺪﺍﻋﺎﺕ ﻳﻜﺬﺏ ﻓﻴﻬﺎ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ ﻭ ﻳﺼﺪﻕ ﻓﻴﻬﺎ ﺍﻟﻜﺎﺫﺏ ﻭﻳﺆﺗﻤﻦ ﺍﻟﺨﺎﺋﻦ ﻭ ﻳﺨﻮﻥ ﻓﻴﻬﺎ ﺍﻻﻣﻴﻦ ﻭﻳﻨﻄﻖ ﻓﻴﻬﺎ ﺍﻟﺮﻭﻳﺒﻀﻪ، ﻗﻴﻞ  ﻭﻣﺎ ﺍﻟﺮﻭﻳﺒﻀﻪ؟  ﻗﺎﻝ: ‏ﺍﻟﺮﺟﻞ ﺍﻟﺘﺎﻓﻪ ﺍﻟﺴﻔﻴﻪ ﻳﺘﻜﻠﻢ ﻓﻰ ﺃﻣﺮ ﺍﻟﻌﺎﻣﺔ. [صحیح الجامع الصغیر۳۶۵۰]

ﺳﺎﻟﻬﺎﯾﯽ ﻓﺮﯾﺒﮕﺮ ﻭ ﮔﻮﻝ ﺯﻧﻨﺪﻩ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﻓﺮﺍ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﺗﺼﺪﯾﻖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﺗﮑﺬﯾﺐ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ. ﺧﺎﺋﻦ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺷﺨﺺ ﺍﻣﺎﻧﺘﺪﺍﺭ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﻣﯿﻦ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﮑﺎﺭ ، ﺧﯿﺎﻧﺘﮑﺎﺭ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻭ  “ﺭﻭﯾﺒﻀﻪ ” ﺩﺭ ﺍﻣﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ. ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ و ﺳﻠﻢ ﺳﺆﺍﻝ ﺷﺪ: ” ﺭﻭﯾﺒﻀﻪ ” ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ؟ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ صلی الله علیه وسلم ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺴﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﯾﻞ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.

یکی از این گروههای پست و بی ارزش که چندین الرویبضه را در خود جمع کرده است گروهک چند نفره ی جیش العدل است که همان شعار چند دهه ی گذشته ی الرویبضه ی عرب در مورد جهاد فلسطین را تکرار می کند و اخیرا با ردیف کردن شبهاتی در مورد اعدام کمونیستهای مسلح مرتد و اهل بغی راه کارگر و چریک فدائی خلق و کومله ها و دمکراتها و بخصوص دارودسته ی سکولار و التقاطی رجوی در دهه ی شصت گفته است که جنگ صهیونیستها با ایران ربطی به ما ندارد و…

بله، شماها بخشی از جبهه ی آمریکا و صهیونیستها هستید که توسط پس مانده های فراری دهه ی شصت ایران برای دشمنان مدیریت می شوید و در خاک پاکستان و تحت نظارت این دشمنان قسم خورده ی اسلام و مسلمین جاخوش کرده اید و هر وقت شما را به ماموریتی تخریبی در داخل ایران بفرستند انجام وظیفه می کنیدو طبیعی است که جهاد با این اشغالگران و انجام این «فرض عین» ربطی به شماها ندارد.

شماها همان محمود عباسهای ریزتری هستید که در برابر آزادیخواهان ایستاده اید و مانعی هستید که باید برداشته شوید.

هم اکنون که رژیمی خونخوارِ اشغالگرِ پست تر از مغولها بعد از ارتکاب آنهمه جنایت در فلسطین و لبنان و سوریه به ایران هم حمله کرده است چه کسانی غیر از گروه منافقین و دشمنان اسلام و مسلمین سعی می کنند که تماشاچی باشند یا اینکه جبهه ای جهت ضربه زدن به ایران باز کنند؟

رژیم صهیونیستی جرم اصلی ایران را چه می داند؟ حمایت ایران از مجاهدین اهل سنت حماس و جهاد اسلامی غزه؛ ای جیش العدلی که خودت را اهل سنت می نامی آیا شرم نمی کنی که در جبهه ی صهیونیستهای وحشی و حامی آن آمریکا بر علیه ایران قرار بگیری؟  اگر سواد مراجعه به منابع فقهی را نداری حداقل از مجاهدین غزه بپرس تا بدانی چقدر منحرف از منهج اهل سنت و جماعت و با قرار گرفتنت در جبهه ی صهیونیستها و خائنین چقدر پست و بی ارزش هستی.

جیش العدل و تضاد در ادعا و عمل

جیش العدل و تضاد در ادعا و عمل

کاتب: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

بسم الله الرحمن الرحيم، الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين و الصّلاةُ و السّلامُ علی سیّدنا محمّدٍ و آله و صَحبِهِ و مَن تَبَعَهُم بِإحسانٍ إلى يومِ الدين

سوال شده: رهبر گروه جیش العدل به مناسبت عید قربان پیامی داده و طی آن مردم را به چنگ زدن به ریسمان پروردگار و جهاد با ایران و دعا برای نصرت مسلمانان مظلوم فلسطین دعوت کرده،این در صورتی است که به گفته مردم و مسئولین حماس،ایران حامی اصلی آنهاست؛سوال اینست از لحاظ شرعی چه جوری می شود با حامی مردم مظلوم فلسطین جنگ شود و در مقابل برای نصرت آنها دعا هم کرد؟آیا جهاد بر علیه ایران به سود مردم فلسطین است یا به سود اسراییل و آمریکا؟ 

زمانی که الله جل جلاله می فرماید: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا  (آل عمران/103) با آنکه در مورد «حَبْلِ اللَّهِ» عده ی آن را به «کتاب و سنت» و دسته ای به «قرآن» و عده ای هم به «دین الله»و غیره معنی کرده اند اما از ابن مسعود صحابه رسول الله صلی الله علیه وسلم با سند صحیح در تفسیر طبری جلد 4 ص 22 و غیره  روایت است که «حَبْلِ اللَّهِ» اطاعت و الجماعة است که حاکمیت بر دارالاسلام است و می گوید:«عَلَيْكُمْ بِالطَّاعَةِ وَالْجَمَاعَةِ، فَإِنَّهَا حَبْلُ اللَّهِ الَّذِي أَمَرَ بِهِ، وَإِنَّ مَا تَكْرَهُونَ فِي الْجَمَاعَةِ وَالطَّاعَةِ خَيْرٌ مِمَّا تُحِبُّونَ فِي الْفُرْقَةِ».ای مردمان اطاعت و جماعت را نگهدارید، جماعت آن حبل و ریسمان الله است که به آن امر شده است، و آنچه را که از جماعت  نپسندید، بهتر است از آن چه که در فرقه گرائی و جدایی دوست بدارید.

پس جیش العدل که گروهی در کنار چندین گروه دیگر است و دچار تفرقه و چنددستگی  هستند به ریسمان الله چنگ نزده اند و جنگ این فرقه ها نیز جهاد شرعی محسوب نمی شود بلکه در فقه اهل سنت و جماعت به «قتال الفتنه» مشهور است.

«قتال الفتنه» یعنی جنگی که شرایط، اسباب و زمینه های شروع آن برای نزدیکتر کردن یا رساندن این حاکمیت اسلامی به «خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ» فراهم نشده باشد و انجام آن باعث ظلم و تجاوز و فساد بیشتر شود و شخص تا زمان فراهم شدن اسباب و شرایط مناسب جنگ مسلحانه و قیام صبر نکند و عجولانه جنگی را شروع کند که منجر به ایجاد فتنه ای جدید در کنار مشکلات موجود می شود.

آیا به فرض محال اگر همین الان این حکومت جمهوری اسلامی ایران برود حاکمیت به «خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ» نزدیکتر می شود یا حاکمیتی ارتدادی و کفری سکولاریستی سرکار می آید؟

پس گروههایی چون جیش العدل تبدیل به اهل بغی می شوند که در هر حال  جنگ آنها فتنه ای عظیم برای مسلمین به بار می آورد.

اهل بغی و پدید آوردنده ی «قتال الفتنه» هستند که تمام ائمه از میزان مفاسد و خطرات چنین جنگی مومنین را باخبر کرده اند و به مومنین هشدار داده اند و جالب است بدانید که هیچ حدیث صحیح یا حسن یا حتی ضعیفی وجود ندارد که در آن به جنگ مسلحانه و قیام مسلحانه بر علیه حاکم و امیر الجماعة در چنین شرایطی دستور داده باشد و امام ابوحنیفه رحمه الله در پاسخ به بلخی علت آنرا بیان کرده و در الفقه الأبسط، ص 108 می گوید: این اشخاص در نتیجه ی این قیام، فسادی که به بار می آورند بیشتر از آنچه است که اصلاح می کنند، از ریختن خونها بگیر تا حلال کردن حرامها و از بین بردن اموال. 

الله تعالی هرگز انجام دهندگان قتال الفتنه را یاری نمی دهد و مسلمین هرگز از چنین کانالی به عزت دست پیدا نمی کنند هر چند انجام دهندگان آن فرقه های پاکی چون أهل حرّه مدینه و عبدالله بن زبیر در مکه و  گروه عبدالرحمن بن الاشعث زمان امام احمد حنبل رحمهم الله باشند و پیوستن به این گروههای متفرق یعنی انداختن خود در فتنه و ذلتی که در تاریخ باهر ثابت شده است.

نکته ی آخر اینکه، برای تمام دنیا روشن شده است که به نسبت مجاهدین فلسطین و دشمنان آنها دو جبهه ی عمده وجود دارد: جبهه ی حماس و جهاد اسلامی و ایران و متحدین آنها و جبهه ی اسراییل و آمریکا و متحدین آنها و جبهه ی سومی وجود ندارد.

در این صورت، جنگ با ایران با کمک و دعای نصرت برای مسلمین مجاهد فلسطین در تضاد است و کسانی که با ایران در حال جنگ هستند بخشی از جبهه ی دشمنان مجاهدین غزه به شمار می روند هر چند با زبان ادعای بزرگی داشته باشند یا شعارهای بزرگی بدهند در هر دو حالت عمل آنها سخنان آنها را رد می کند. 

سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلّاَ أَنْتَ أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

اگر جیش العدل را در جبهه ی آمریکا و مرتدین پنجابی و بلوچ دیدی تعجب نکن

اگر جیش العدل را در جبهه ی آمریکا و مرتدین پنجابی و بلوچ دیدی تعجب نکن

کاتب: محمد اسامه

امروز سکولاریستهای مرتد بلوچ (BLA) که مستقیما توسط حکومت سکولار هند مدیریت می شوند در کلات، نوشکی و کویته در مجموع از بلوچهای موجود در حاکمیت دست نشانده ایالت بلوچستان 12 پرسنل نظامی کشته، ۷ نفر زخمی و ۲ مقام دولتی را ترور کردند.

گروه چند نفره ی صلاح فاروقی هم با مجوز همین حاکمیت ایالت بلوچستان و به دستور حکومت مرکزی پاکستان که آنهم مستقیما تحت امر آمریکاست در بخشهایی از ایالت بلوچستان پاکستان ساکن شده و حتی افرادش به صورت خانوادگی و عادی و در بین مردم محلی ماشکل و… زندگی می کنند و در عین حال برای خودش پایگاههایی هم ساخته و…  

جیش العدل به همین سادگی در کنار تمام این مرتدین پاکستانی و بلوچ نشسته و زندگی مسالمت آمیزی دارد و هر چند وقت یکبار هم طبق نیاز دیپلماتیک اربابان خود به صورت میدانی در ایران تخریبات و ترورهائی را انجام می دهد و بعد با خیال راحت به داخل پاکستان برمی گردد.

این را با سازگاری جولانی و ملحدین قسد ( کُردهای سکولار و مرتد پ.ک.ک) با ارتش  آمریکا بر علیه مسلمین مخالف آنها مقایسه کنید تا بدانید برای این دست نشانده ها فقط منافع خودشان مهم است و حتی حاضرند با هر کافر و مرتدی هم بر علیه مسلمین مخالف خود زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند و تحت پرچم آنها بر علیه مسلمین مخالف عملیاتهائی هم انجام دهند.

باز امروز، رسانه ها یک وسیله نقلیه آمریکایی در کاروان عملیات نیروهای ویژه مشترک به رهبری ایالات متحده برای شکست دادن مسلمین مخالف جولانی و قسد در حسکه را نشان دادند که در یک طرف ماشین نظامی آمریکائی ها کلمه “کافر” و در سمت دیگر آن «نماد صلیب» وجود داشت.

جولانی ابتدا با نام جهاد و تشکیل حکومت اسلامی و آزادی فلسطین و … شروع کرد تا اینکه در نهایت به یکی از مزدوران اصلی آمریکا و سپری برای اسرائیل تبدیل شد و تحت نام مبارزه با تروریسم تحت پرچم آمریکا قرار دارد، آمریکائی که به گواهی مسلمین مناطق حسکه و دیرالزور، این شعار و پرچمش است: «کافر»، «صلیب»، «فاتح سوریه»، «جنگجوی مقدس» و…

جیش العدل هم با دو واسطه ( حاکمیت ایالت بلوچستان و حاکمیت مرکزی پاکستان) تحت پرچم همین آمریکا است و چنانچه روزی قرار باشد در کنار این کفار و مرتدین به صورت آشکار قرار بگیرد حتما همچون جولانی سوریه و عبدالرشید دوستُم و سایر اعضای ائتلاف شمال افغانستان این کار را خواهد کرد.

کسی که منهج صحیحی در مساله ی امر به معروف و نهی از منکر نداشته باشد و از دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان برخوردار نباشد به همین سادگی ابزار دست دشمنان اصلی مومنین و سرزمینهای اسلامی قرار می گیرد.

پس به شعارهای احساسی شبه جهادی و قومیت گرائی و به بعضی از حملات ایزائی و تخریبی و ترور کردنهای اینها دلخوش نباشید آنهم زمانی که نتیجه و خروجی تمام فعالیتهای آنها به جیب دشمنان اصلی اسلام و مسلمین می رود و برای مردم بلوچ تنها ناامنی بیشتر و دوام فقر و ایجاد موانع مختلف در برابر توسعه و پیشرفت می ماند.

فاروقی جیش العدل در پیام عید قربان از چه جهادی صحبت می کند؟

فاروقی جیش العدل در پیام عید قربان از چه جهادی صحبت می کند؟

کاتب: عبدالملک اربابی مکرانی

اجرای جهاد در گروههای متفرقی چون جیش العدل و انصار الفرقان و چندین گروه و دسته ی متفرق ریز و درشت و بدون داشتن رهبری واحد با پرچمی واحد صورت نمی گیرد و رهبریت واحد مقدمه ی انجام دادن واجب «جهاد» است و بر اساس قاعده ی «ما لا يتمُّ الواجب إلاَّ به فهو واجب» پیوستن به حاکمیت بر دارالاسلام که نماینده ی جماعت و دارای رهبریت واحد است «تَلْزَمُ جَمَاعَةَ المُسْلِمِينَ وَإِمَامَهُمْ» و دوری از فرقه های شبهه جهادی «فَاعْتَزِلْ تِلْكَ الفِرَقَ كُلَّهَا»[1] جهت انجام فریضه ی جهاد واجب می شود.

زمانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «فَاعْتَزِلْ تِلْكَ الفِرَقَ كُلَّهَا» یعنی از جیش العدل و تمام گروههای متفرق دیگر باید کناره گیری کرد پس فاروقی از چه جهادی صحبت می کند؟

فاروقی، گفته ای «عیدالاضحی برای ما مسلمانان مظهر اطاعت مطلق از الله سبحانه و تعالی برای کسب رضایت او تبارک و تعالی است.»

اگر در سخن خودت صادق هستی و با سرپیچی از رسول الله صلی الله علیه وسلم در معصیت الله نیستی   پس این حکم رسول الله صلی الله علیه وسلم را اول خودت انجام بده و از این فرقه بازی دست بردار تا مردم بلوچ بدانند چه اندازه جهت رضایت الله از رسولش صلی الله علیه وسلم اطاعت مطلق می کنی؟ چون رسول الله صلى الله عليه وسلم می فرماید: «مَنْ أَطَاعَنِي فَقَدْ أَطَاعَ اللَّه، وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ عَصَى اللَّه»[2] هرکس از من اطاعت کند، از الله اطاعت کرده است؛ و هرکس از من نافرمانی نمايد، از الله نافرمانی نموده است.

بسیاری از مشکلات قوم بلوچ را بیان کرده ای که ریشه ی تاریخی دارد، تو که خودت و گروه چند نفره ات در پناه حکومت سکولار و مرتد پاکستان (که مزدور مستقیم آمریکاست و حتی حقوق ارتشش را آمریکا می دهد و آمریکا هم حامی اصلی اسرائیل است) به سر می بری واز نزدیک وضعیت زندگی مردم بلوچ ایالت بلوچستان پاکستان و حتی در شهر بزرگ کوټه را می بینی باید بدانی که این مشکلات اقتصادی و اجتماعی و …. ربطی به حاکمیت ایران ندارد که آنرا تولید کرده باشد بلکه می توان گفت گروههایی چون گروه تو که از عوامل اصلی ناامنی ها و از موانع رشد اقتصادی سیستان و بلوچستان شده اید در تداوم این مشکلات سهیم هستید، پس از چه جهادی و برای چه حرف می زنی؟

گفته ای که ایران می خواهد هویت و مذهب به همراه ایمان و غیرت در بلوچستان را بگیرد! مشخص نیست در این تنهایی و آوارگی چی زده ای که چنین توهمی به سرت زده! یعنی چیز دیگری بریا تحریک جوانان پیدا نکردی؟

هویت و مذهب و غیرت و ایمان مسلمین بلوچ و تمام مسلمین دنیا را کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی مورد هدف قرار داده اند که تو الان در کنار آنها و در پناه آنها زندگی مسالمت آمیزی داری، و با انواع ماهواره ها و هزاران کانال و گروه در شبکه های مجازی به عقاید و هویت دینی و غیرت و شهامت مسلمین یورش آورده اند.

بله”إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ” فقط کافی است نگاه کنی در کمتر خانواده و محله و روستایی شما وجود این سکولاریستها یا فرهنگ سکولاریستی آنها را نمی بینی که درون مسلمین را به آلودگی کشانده اند باید ابتدا عقیده و قلب خودمان را از این آلودگی ها پاک کنیم که تو اصلا در مورد آنها چیزی نمی گوئی و سکوت کرده ای چون هم جبهه ای آنها هستی و به ضررت است، پس از چه تغییری در درون و نفس انسانها صحبت می کنی و برایش آیه آورده ای؟

در آخر پیامت ضمن دعوت به جنگ با ایران گفتی که برای مردم مظلوم فلسطین هم دعا کنند، واقعا بعد از نوشتن این مطالب یکبار دیگر آنرا مطالعه کردی؟ یعنی واقعا به این تضاد پی نبردی؟ خودت در پناه یکی از مزدوران آمریکا قرار گرفته باشی و با حامی اصلی مردم غزه در حال جنگ باشی با درخواست دعا برای مردم مظلوم فلسطین که الان در غزه در حال قتل عام شدند هستند سازگار است؟

فاروقی، اینجوری نمی توانی ردگم کنی کنی، نمی توانی هم با آمریکا حامی اصلی اسرائیل و شریک دزد باشی و هم خودت رو حامی فلسطین و رفیق قافله. جولانی 13 سال تمام این نقش و تاتر تو را در سوریه بازی کرده و آخرش برای مسلمین روشن شده است.


[1] متفق علیه / البخارى (3606 ، 7084) ومسلم (1847)

[2]  أخرجه البخاري (2957)، ومسلم (1835)

مولوی نقشبندی در عوض گریه های پدرش توبه و اصلاح کند

مولوی نقشبندی در عوض گریه های پدرش توبه و اصلاح کند

کاتب: نذیر احمد بارکزایى

مولوی عبدالغفار نقشبندی فردی است که با «التحریش»( تحریک مکارانه ی به سوی شر) مردم از اسباب مهم فاجعه ی مسجد مکی زاهدان بود که به دور از ظوابط شرعی و ادله الفقه مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله و تمام مذاهب اسلامی در مورد اثبات جرم زنا گواهی به محرز بودن چنین جرمی داد و بانی تحریک جوانان نماز خوان به کاری شد که همه ی ما ثمرات فاجعه بار آنرا در مسجد مکی زاهدان و ایرانشهر و … دیدیم.

زمانی که اهل سنت ایران از چنین مولوی تحریشگری خواستار توضیح در این زمینه بودند، چون دلیلی برای این جرم خود نداشت مدتی پنهان شد و در نهایت از ایران فراری شد و تا کنون به فتنه گری های خود ادامه داده است.

کاری که این شخص می کند در حد همان کاری است که عبدالله بن سبا در لباس اسلام انجام داد و این مولوی در لباس مذهب حنفی و قومیت بلوچ آنرا انجام می دهد.

این مولوی اگر واقعا ته مانده هائی از ایمان اسلامی و عشق به مردم در وجود مانده باید توبه کند و دست از لجبازی و تحریش مردم بردارد.

مولوی عبدالغفار نقشبندی در خصوص اشک های پدرش مولوی فتحی محمد نقشبندی در صفحه ی اکس خودش نوشته که:«عهد میبندم که در راه آرمان‌های ملتم ، در قبال قطره قطره ی اشک های مظلومانه ات، دوچندان خون ناقابلم را قربان کنم .»

آرمان ملت مسلمان بلوچ مبارزه با فرهنگ فاسد سکولاریستی و حفظ ارزشهای دینی است که هم اکنون توسط رسانه های مختلف ماهواره ای و مجازی و احزاب و گروههای سکولار و مرتد محلی چون سهاب و سرمچاران و سایر لگوران تهدید می شود و تو در کنار این دشمنان آشکار دین مردم بلوچ ایستاده ای.

آرمان مردم بلوچ حفظ امنیت و کمک به رشد منطقه است که تو در کنار برهم زنندگان امنیت و مانعین رشد و توسعه ی مردم قرار گرفته ای.

تو خودت مانع و سدی در برابر آرمانهای برحق قوم بلوچ ایران هستی که اگر اصلاح نشوی باید برداشته شوی و این در ذاکره ی اهل سنت و جماعت بلوچستان باقی خواهد ماند.

پس بیشتر از این شعار نده و به درون خودت مراجعه کن شاید الله به تو رحم کرد  تا بیشتر از این سبب تولید مصیبت برای اطرافیانت و سایر مردم بلوچ نشوی .

زمانی که می گوئیم این گروههای مسلح بلوچ مزدور و صهیونیست بلوچند…

زمانی که می گوئیم این گروههای مسلح بلوچ مزدور و صهیونیست بلوچند…

کاتب: محمد اسامه

چند سال قبل که عبدالمالک ریگی در شبکه ی رنگارنگ به صراحت گفت ما برای دموکراسی و فدرالیسم برای یاران می جنگیم و حتی عنوان جبهه مقاومت ایران را که شبیه همان عنوان سازمان منافقن رجوی است را بر خود گذاشتند عده ای سرسری به این استراتژی نگاه کردند.

زمانی هم که گروه جولانی رسما در راه آمریکا و ناتو جنگ با بشار اسد و ایران و روسیه را شروع کرد عده ای نخواستند این جنگ نبابتی را بپذیرند و با شعارهای شبه جهادی آنرا جنگ اهل سنت برای برداشته شدن بشار اسد به عنوان مانعی بین آنها و اسرائیل جنایتکار و تشکیل حکومت اسلامی و اجرای شریعت الله و آزاد سازی قدس نشان دادند.

بشار اسد برداشته شد و حکومت اسلامی تشکیل نشد و قوانین سکولاریستی اجرا شد و جولانی هم تبدیل شد به مزدوری برای آمریکا و ناتو و سپری دیگر برای محافظت از اسرائیل، و بدتر از آن، در لباس مبارزه با تروریسم با تمام گروههایی که آمریکا و ناتو آنها را تروریستی می نامند از جمله حماس و جهاد اسلامی فلسطین و سایر مومنین مجاهد با این کفار متحد شد و رهبران جهاد فلسطین را دستگیر و زندانی کرد و حتی ابوعبدالرحمن الغزی را که صرفا برای اهل غزه کمکهای مالی جمع آوری می کرد را دستگیر و زندانی کرد.

این ثمره ی جنگ در راه آمریکا و ناتو و مزدوری کردن برای دشمنان مسلمین است که در سوریه در حال دیدن آن هستیم .

گروههای مسلح و غیر مسلح سکولار بلوچ هم دقیقا همین مسیر مزدوری و خیانت را با شعارهای مذهبی و قومیتی طی می کنند.

یعنی خروجی نهائی آنها حفظ منافع دشمنان و خیانت به دین و ملت و خون کسانی است که با شعارهای رنگارنگ مذهبی و قومیتی و دفاع از منافع مردم و … به قتلگاه فرستاده اند.

نزدیکترین نشانه ی خائن بودن گروههای بلوچ و وابسته بودن تام آنها به هند( متحد استراتژیک اسرائیل) این بود که انجمن رفاه بلوچ از دولت هند درخواست کرد استقلال بلوچستان بزرگ که تحت اشغال(ایران، پاکستان و افغانستان) است را به رسمیت بشناسد.

این درخواست چیزی در درخواستی است که کُردهای اقلیم کُردستان عراق از اسرائیل کردند که در نتیجه ی آن 51 درصد از سرزمین تحت تصرف آنها در عرض کمتر از 24 ساعت به تصرف نیروهای حکومت مرکزی عراق درآمد بدون آنکه اسرائییل بتواند غلطی بکند و کاری برایشان انجام دهد.

این بلوچهای مزدور هند که  به واسطه ی هند مزدور اسرائیل شده اند بسیار ضعیفتر از کُردهای عراق هستند که مستقیما تحت کنترل و مدیریت اسرائیل و آمریکا و ناتو قرار گرفته اند.

خروجی و نتیجه ی کار مزدور همیشه مشخص است، خدمت به دشمنان و خیانت به دین و ملت و در نهایت مثل دستمال توالت هستند که بعد از پایان کار دور ریخته می شوند.

اگر با آوردن اسم بن سلمان و بن زاید و ملک عبدالله و جولان یو محمود عباس یاد صهیونیستهای عرب می افتی و اگر با آوردن اسم اردوغان و بارزانی یاد صهیونیستهای تُرو و کُرد می افتی با آمدن اسم گروههای مسلح بلوچ هم یاد صهیونیستهای بلوچ بیافت، لگورانی که در لباس سرمچار و مجاهد در حال خدمت به دشمنان دین و ملت هستند.

آنهایی که می خواستند از اتفاق بندر کلاهی میناب فاجعه ی مسجدی مکی دیگری بسازند

آنهایی که می خواستند از اتفاق بندر کلاهی میناب فاجعه ی مسجدی مکی دیگری بسازند

کاتب: نذیر احمد بارکزایى

فاجعه ی خروش جوانان نماز خوان در جمعه ی خونین مسجدی مکی زاهدان و پس لرزه های آن در ایرانشهر و… ثمره ی تحریکات امثال مولوی نقشبندی بود که با دعوت مردم به «التحریش»(تحریک مکارانه ی به شر) برگی خونین را در تاریخ مردم بلوچ رقم زدند.

در اتفاق بندی کلاهی هم باز دستهایی درکار بودند که همین فاجعه را تکرار کنند.

شما فقط کافی است تصور کنید که مولوی زبیر حسین‌پورخطیب جمعه گُشت- از توابع شهرستان سراوان-  در مورد این اتفاق می گوید: براساس قانون کشور، تعرض به اهل‌سنت جایز نیست.

یعنی واقعا این مولوی کلمه کم داشت که چنین سخن بی ربطی رو گفت یا دنبال چیز دیگری بود؟

یعنی برخورد صحیح یا غلط با یک مرکز قاچاق سوخت را فورا مذهبی می کند و حاکمیت را در برابر اهل سنت قرار می دهد، آیا اگرمردم شیعه ی بندر عباس و آذربایجان و کرمانشاه و خوزستان و ایلام و بوشهر و … هم در هنگام برخورد حاکمیت با کسانی که دچار قاچاق کلا می شوند همین نگرش را داشته باشند چه اتفاقی می افتد.

مولوی گرامی، این مساله ربطی به اهل سنت و شیعه و علی اللهی و … ندارد.

درکنار جنگ روانی این مولوی ها، دیدیم که روز شنبه 27 اردیبهشت 1404ش گروهی سکولار و قومیت گرا تحت نام «BNA» در چارچوب “عملیات کلاهی” در روستای سایگان دهستان دامن به سایت شرکت “نصر”، یورش بردند و کلیه ماشین‌آلات سنگین (۴۰ دستگاه کمپرسی و سایر ماشین‌آلات سنگین)، تأسیسات و تجهیزات موجود این شرکت را به آتش کشیده و نابود کردند.

در حال حاضر، این شرکت مسئول اجرای پروژه احداث راه‌آهن از چابهار به سایر مناطق ایران است.

آیا این خیانت به مردم بلوچ و مانع توسعه یافتگی و خدمت رسانی به مردم منطقه نیست؟

این حماقت را با چه کلماتی توجیه می کنند؟

مولوی های گنده گویی که تنها محبوبیت رسانه ای را می خواهند و آینده ی سخنان خود را نمی بینند در کنار این سکولارهای قومیت گرا دو مصیبت کنونی جامعه ی اهل سنت بلوچستان شده اند و هر کدام به سبک خودشان به جامعه و مردم اهل سنت بلوچ صدمه می زنند.

این دو بال فتنه قصد داشتند اتفاق بندر کلاهی را تبدیل به فاجعه ای دیگر همچون فاجعه جمعه خونین مسجد مکی زاهدان کنند که موفق نشدند.

ای مناصرین جیش العدل از مثلث ترامپ- جولانی- بن سلمان در محافظت از اسرائیل عبرت بگیرید

ای مناصرین جیش العدل از مثلث ترامپ- جولانی- بن سلمان در محافظت از اسرائیل عبرت بگیرید

کاتب: محمد اسامه

جولانی کسی بود که از همان ابتدا اهداف خودش برای آینده ی سوریه را از طرفداران سوری و خارجی اش که تماماً دارای تفکرات نجدیت بودند مخفی کرد و پس از تحویل گرفتن دمشق بود که به تدریج اهداف و برنامه های خود را اعلام کرد.

جولانی از همان ابتدا از حاکمیت اسلام و تطبیق شریعت الله و آزادی قدس دم می زد و استشهادی ها را روانه عملیات می کرد اما پس از کسب قدرت در سوریه که اکثریت مطلق آنها اهل سنت هستند نه تنها حکومت اسلامی تشکیل نداد و نه تنها قوانین شریعت الله را اجرا نکرد و نه تنها کوچکترین کاری جهت حمایت از مردم غزه و فلسطین انجام نداد بلکه هم اکنون تبدیل به متحد آمریکا و ناتو و صهیونیستهای عرب چون آل سعود و امارات متحده عربی و… جهت محافظت از اسرائیل شده است.

جیش العدل و سایر گروههای مسلح اسلامگرای بلوچ جزو همانهایی بودند که از جولانی و بخصوص از نوچه اش مُلا عبدالرحمن فتاحی حمایت تبلیغی می کردند و مطالب آنها را نشر می دادند و…

فرق جیش العدل و انصار الفرقان و امثال نقشبندی و ترشابی و… با جولانی در این است که ایینها از همین ابتدا اعلام کرده اند که برای فدرالیسم در ایرانی واحد می جنگند و قطعا این ایران توهمی آنها نیز سکولار خواهد بود و اینها دنباله رو این حاکمیت.

پس فرقی بین آینده ی این گروهها با هم اکنون جولانی وجود ندارد.

اجازه ندهید طراحان این سناریو شما را همچون مجاهدین انصار و مهاجر سوریه در راه اهداف کثیف و مشخص خودشان خرج کنند.

سناریو یک سناریو است و نتیجه هم یک نتیجه.

آیا عبرت نمی گیرید؟