
مهم برای مسلمانان! معرفی برنامههای «اسلام دموکراتیک» (2)
ترجمه و ارائه ی: محمد اسامه
اسلام مدنی دموکراتیک
پنج رکن دموکراسی برای اسلام. چگونه غرب [کافر محارب و اشغالگر] میتواند اصلاحات [ به معنی دقیقتر: تخریب] در اسلام را ترویج دهد.[1]
مدلهای رقیب اسلام برای برتری معنوی و سیاسی با هم رقابت میکنند و این امر پیامدهای جدی برای سایر نقاط جهان دارد. رهبران غربی با درک روشن از مبارزه ایدئولوژیک جاری در اسلام و تمایز قائل شدن بین نیروهای رقیب در اندیشه اسلامی، میتوانند شرکای مسلمان مناسب را شناسایی و با آنها همکاری کنند تا از افراطگرایی و خشونت جلوگیری کرده و دموکراسیسازی و توسعه را تشویق کنند.
این ایده که جهان خارج باید برای توسعه یک مدل میانهرو و دموکراتیک از اسلام تلاش کند، دهههاست که رواج دارد، اما تنها از 11 سپتامبر 2001 رواج یافته است.
توافق عمومی وجود دارد که این یک رویکرد سازنده است. اسلام شامل ایدئولوژیها و جنبشهای سیاسی بسیاری است که برخی از آنها ثبات جهانی را تضعیف میکنند. بنابراین، تشویق نیروهایی در اسلام که خواستار یک نظم اجتماعی میانهروتر، دموکراتیکتر، صلحآمیزتر و مداراجویانهتر هستند، منطقی است.
تغییر دین پیشرو جهان کار آسانی نیست. اگر “ایجاد یک مکانیسم دولت-ملت” یک کار دشوار است، پس “ایجاد یک ساختار مذهبی” پرخطرترین و دشوارترین است.
اسلام نه یک نظام همگن است و نه خودکفا. بسیاری از مشکلات و تأثیرات خارجی با دین گره خوردهاند. بسیاری از نیروهای سیاسی در جهان اسلام عمداً سعی در «اسلامی کردن» این بحث دارند تا به اهداف خود برسند.
بحران کنونی در اسلام دو مؤلفه اصلی دارد: ناتوانی در توسعه بر اساس شرایط خود و از دست دادن ارتباط با نظام مسلط جهانی. جهان اسلام با عقبماندگی عمیق و درماندگی نسبی خود مشخص میشود.
بسیاری از راهحلهای بومی – مانند ملیگرایی، پانعربیسم، سوسیالیسم عربی و انقلاب اسلامی – در حال شکست هستند و منجر به ناامیدی و خشم میشوند. در عین حال، جهان اسلام، از یک سو، از همگام شدن با فرهنگ مدرن جهان امتناع میکند و از سوی دیگر، به حاشیه اقتصاد جهانی میرود و وضعیتی ناخوشایند را برای هر دو طرف ایجاد میکند. مسلمانان راهحل واحدی برای بحران خود ندارند: چه چیزی باعث آن میشود و جامعه آنها در نهایت باید چگونه باشد.
غرب با این سؤال روبرو است که از کدام ایدئولوژی (یا ایدئولوژیها) حمایت کند، از کدام روشها استفاده کند و چه اهداف واقعی و ملموسی را تعیین کند.؟
[1] مطالعه ی قسمتهای مختلف این مقاله جهت درک کل مطلب لازم است بخصوص قسمت اول








