روشنگری در مورد تجمع چند نفره در بم‌ پشت روستای آسکان شهرستان سراوان در حمایت از یک سکولار

روشنگری در مورد تجمع چند نفره در بم‌ پشت روستای آسکان شهرستان سراوان در حمایت از یک سکولار

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

امروز جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴، بعد از اقامه نماز جمعه و در بم‌ پشت روستای آسکان شهرستان سراوان چند جوان به همراه تعدادی نوجوان تجمعی اعتراضی جهت آزادی دکتر مهرنگ سکولار از زندان حکومت سکولار پاکستان کردند.

در همین قدم اول باید بدانیم که مردم بلوچ چه در پاکستان و چه در ایران و چه در افغانتسان و عمان و غییره مردمی مسلمان هستند و راهکار صحیح رفع مشکلات آنها نیز از کانال قوانین شریعت الله عبور می کند و باید دنبال راهکاری اسلامی باشند نه کفری سکولاریستی.

پس وجود اینهمه مشکلات امنیتی و اقتصادی و حتی آموزشی و فرهنگی که در ایالت بلوچستان پاکستان دلیلی برای درپیش گرفتن راهکاری سکولاریستی نیست و اینکه سکولاری چون دکتر مهرنگ در برابر سایر بلوچهای سکولار حاکم بر ایالت بلوچستان و یا در برابر حکومت سکولار مرکزی قرار گرفته باشد  در واقع جنگ بین دو سکولار خارج از دیین اسلام است که ربطی به قوم مسلمان بلوچ ندارد بلکه همه ی اینها با بهانه کردن قومیت و حتی مذهب بلوچها در حال خرج کردن بلوچها برای اهداف خودشان هستند. این را تاریخ 80 ساله ی ایالت بلوچستان پاکستان و تاریخ دو قرن اخیر تمام سرزمینهای اسلامی می گوید.

شعارهایی که این جوانان و نوجوانان بم‌ پشت روستای آسکان بر علیه سرکوب و جنایات حکومت سکولار پاکستان سر می دادند و پلاکاردهایی که در دست داشتند بیان بخشی از واقعیت حکومت 80 ساله ی بلوچهای ایالت پاکستان بر مردم بلوچ است که از حمایت سکولارهای حکومت مرکزی هم برخوردارند اما دکتر مهرنگ و هیچ سکولاری با آنهمه شعارهایی که سر می دهند راهکار درمان این مصیبتهایی نیستند که سکولارهای بومی و خارجی برای مردم مسلمان بلوچ به بار آورده اند.

دکتر مهرنگ بلوچ که از اعضای برجسته سازمان بلوچ یکجهتی (BYC) و از چهره‌های فعال در بخش حقوق بشر سکولاریستی است دنبال راهکار سکولاریستی برای درمان مشکلات مردم مسلمان بلوچ است و این ابتدا و اصل انحراف است.

باید یادآور شد که دکتر مهرنگ توسط دادگاه عالی ایالت بلوچستان پاکستان دادگاهی می شود یعنی توسط خود بلوچهای سکولار. و وکلایی چون همچون «کامران مرتضی»، «راحب بلیده‌ای»، «خالد کبدانی» و «علاء احمد کرد» هم که از او حمایت می کنند باز سکولار هستند و بر اساس قوانین سکولاریستی به پیش می روند.

پس مشکل دکتر مهرنگ یا صبغت الله بلوچ یا سمی دین بلوچ با سکولارهای ایالت بلوچستان و حکومت مرکزی مشکل چند سکولار با هم است اما با علم کردن مشکلات امنیتی یو اقتصادی و … قوم مسلمان بلوچ و ربطی به منهج و راهکار اسلامی ما مسلمین ندارد.

ما از هر انسانی که از ستمدیده در برابر ظالم دفاع کند حتی اگر مطعم ابن عدی یا ابوالبختری کافر باشد از آن کار خوبش خوشمان می آید و از او هم تشکر می کنیم اما این به این معنی نیست که ما اختیار رهبری و مبارزاتی خود را دست این کفار سکولار داخلی یا خارجی دهیم چون: وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا (نساء/141) الله تحت هیچ شرایطی هیچ راهی قرار نداده است که از آن راه کفار بر مومنین چیره شوند.

ما ملت مسلمان بلوچ نباید تجربیات 80 سال غدر و خیانت بلوچهای سکولار ایالت بلوچستان پاکستان را فراموش کنیم و یا به خاطر مشکلات اقتصادی و امنیتی و غیره که سکولارهای بومی و مرکزی به بار آورده اند از ابتدا شروع به تکرار این تجربیات تلخ کنیم.

 سکولار سکولار است خوب و بد ندارد بلکه می توان گفت سکولار بومی بدتر و کثیفتر است.

پس فریب نخوریم.

همزمان با نهاد سکولاریستی سازمان ملل و اتحادیه اروپا، مولوی عبدالحمید هم سوار موج شد

همزمان با نهاد سکولاریستی سازمان ملل و اتحادیه اروپا، مولوی عبدالحمید هم سوار موج شد

کاتب: عبدالرحمن براهویی

امارت اسلامی افغانستان 4 قاتل را پس را طی مراحل دقیق قضائی در استانهای فراه، نیمروز و بادغیس قصاص کرد.

همزمان با اجرای این حکم شریعت الله، نهادهای سکولاریستی بین المللی چون یوناما، دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد و همچنین اتحادیه اروپا و.. در برابر این حکم شرعی موضع گیری کردند و در حالی که بیشتر از 50 هزار زن و کودک و پیرو و جوان از مسلمین اهل غزه توسط صهیونیستهای سکولار تحت حمایت خودشان قتل عام می شوند در برابر اجرای این حکم شرعی نسبت به این 4 مجرم واکنش نشان داده و آنرا وحشتناک غیر انسانی و… نامیدند.

این کفار سکولار علت مخالفت خود را نیز بیان کرده اند مثلا اتحادیه اروپا طی بیانه ای می گوید: «اتحادیه اروپا، به‌عنوان یک اصل، در هر زمان و تحت هر شرایطی، قوياً با مجازات اعدام مخالف است.»

این نیازی به توضیح ندارد و تحت هر شرایطی مخالف تطبیق شرعی حکم قصاص است.

مولوی عبدالحمید هم که معمولا در اتفاقات مختلف به سادگی موج سواری می کند شامگاه سه‌شنبه (۲۶ فروردین ۱۴۰۴) در همایش دانش‌آموختگی مکتب ام‌المومنین حفصه دهستان آبادان- از توابع شهرستان ایرانشهر- در این زمینه هم موضع گیری کرده و اعدامهای در ایران را «مغایر با شریعت و قوانین بین‌المللی» می داند.

او می گوید: این اعدام‌ها مشکل شرعی دارند و از لحاظ قوانین بین‌المللی هم نادرست هستند…قوانین جزایی مربوط به اعدام نیاز به تجدیدنظر و اصلاح دارند و به نفع کشور است که تغییر داده شوند.

اینکه در کشوری چون افغانستان یا ایران که بر اساس فقه مذاهب اسلامی اداره می شوند قوانین شان با قوانین کفری سکولاریستی بین المللی مغایرت داشته باشند جای تعجب نیست و خیلی هم عادی است، و عیب گیری از مجریان قوانین شریعت الله در سرزمینهای اسلامی به بهانه ی مخالفت آنها با قوانین سکولاریستی بین المللی نوعی طعنه زدن به دین اسلام است.

اما اینکه مثلاً قصاص یک قاتل با طی کردن روال شرعی و دقیق قضائی یا اعدام یک قاچاقچی مواد مخدر یا راهزن یا … از نظر فقه مذهبی مورد نظر مولوی عبدالحمید نادرست باشد بهترین گزینه این است که علت نادرست بودن آنرا با دلیل و بینه شرعی بیان کند تا همه سود ببرند و اگر بر اساس الدله الفقه مذهب خودمان سخن درستی زده است همه مطالبه گر باشیم، اما به تقلید از جو رسانه ای سکولاریستها موج سواری کردن و شعار دادن و هورا جمع کردن نمی تواند امری شرعی و صحیحی باشد.

بدون شک همه ی ما باید خواهان اجرای عدالت اسلامی و رسیدگی دقیق قضائی شرعی بر اساس فقه اسلامی صحیح و بر اساس قاعده ی درء « ادرؤوا الحدود عن المسلمين ما استطعتم» باید در پی تبرئه ی متهمین حتی با یک شبهه باشیم؛ با این وجود نهادها و سازمانهای سکولاریستی علت مخالفتشان با اعدام آن چهار نفر در افغانستان را اعلام کرده اند، علت شرعی مستند و مدلل و حتی شبهه ای که باعث شده است مولوی عبدالحمید با اعدامهای در ایران مخالفت کند چیست؟

در برابر منکر سکولاریسم میان بلوچها سکوت نکن

در برابر منکر سکولاریسم میان بلوچها سکوت نکن

کاتب: محمد اسامه

پیامبر صلی الله علیه وسلم در خصوص امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه‌ی با بدعت‌ها فرمودند: «هرکسی از شما منکری رو دید، با دستش تغییرش بده، اگر نتونست با زبانش، و اگر نتونست با قلبش.» [رواه مسلم]

توی حدیث دیگه‌ای که باز امام مسلم رحمه الله نقل کرده، فرمودند: «ليس وراء ذلك من الايمان حبة خردل.»

یعنی در غیر این صورت، شخصی که شاهد اون فعل یا قول منکر هست، به اندازه‌ی دانه‌ی خردلی هم ایمان نداره!

و گفته شده: الساکت عن الحق شیطان أخرس! شخص ساکت در دفاع از حق و انکار باطل، شیطان لال هست!

پس کاکتوس باطل جز با سکوت از حق رشد نمی‌کنه، والله المستعان…

در محنت امام احمد رحمه الله، اگر کسی انکار نمی‌کرد، امت [ظاهراً] بر ضلالت جمع می‌شد، این نشون میده که امور منکر و بدعت و کفر، با سکوت اهل ایمان رشد پیدا می‌کنه، والساکت عن الحق شيطان أخرس..

در کفرآمیز بودن سکولاریسم همین کافی هست که خداوند دین رو کامل نازل کرده و کسی که قائل به سکولاریسم باشه، مخلوق رو از خالق اعلم به مصالحش دونسته!

در فضای مجازی به هیچ یک از دسته هایی و گروههای معارض بلوچ و غیر بلوچ اعتماد نکنید

در فضای مجازی به هیچ یک از دسته هایی و گروههای معارض بلوچ و غیر بلوچ اعتماد نکنید

کاتب: محمد اسامه

گروههای معارض خارج نشین بلوچ ایرانی و کلاً معارضین ایرانی به دلیل وجود جاسوسهای زیاد در میان آنها و حتی به دلیل اینکه برایی دستگاههای اطلاعاتی کشورهای مخالف ایران کار می کنند و هر آن احتمال فروش و معامله بر سر آنها می رود در نتیجه اصلا قابل اعتماد نیستند و شعارهای مذهبی یا قومیتی و اقتصادی و سیاسی و … آنها نیز تنها جهت فریب و اعتماد سازی است.

در فضای مجازی هیچ شکی نیست که نفوذ و رخنه‌کردن کفار، ملحدین و اهل بدعت در صفوف مؤمنین خیلی راحته، برای همین در این فضا طبیعتاً امکان اعتماد مثل فضای واقعی نیست.

پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لا يلدغ المؤمن من جحر واحد، مرتين.» (بخاري ومسلم)

یعنی: مؤمن، از یک سوراخ، دوبار گزیده نمی‌شود!

سبب ورود حدیث این بود که در غزوه‌ای مردی به دست مسلمانان افتاد و زاری کرد که من بچه کوچکی دارم و…، و پیامبر صلی الله علیه وسلم عفوش کردند به شرط اینکه مجدد برای جنگ علیه اسلام برنگرده، اما دیدند دوباره به روال سابق برگشته و وقتی برای بار دوم به دست مسلمانان افتاد، بهانه‌های اول رو تکرار کرد، اینجا بود که پیامبر صلی الله علیه وسلم این قول رو فرمودند.

همونطور که شارحین فرمودند، مقصود حدیث اینه که مؤمن باید زیرک باشه و غفلت نکنه، و خیلی از شارحین متفق هستند که این حدیث هم در امر آخرت و هم دنیا وارده.

از یکی از مشایخ پرسیدم: اگر کسی در فضای مجازی اظهار توبه کرد، باز هم بهش اعتماد میشه؟

در توضیح حدیث فوق فرمود: اگر واقعاً توبه‌اش را اظهار کرد، دیگر با او دشمن نباشید، اما در کنارش دیگه بهش اعتماد و بر رازهای خودتون و مسلمین مطلعش نکنید.

پس در فضای مجازی وقتی معلوم شد که شخصی جاسوس دستگاه‌های مخابراتی یا ملحدین بوده هرچند این اتهام در کمترین مراتبش ثابت شد، نباید بهش اعتماد کرد، و شکی نیست که نفاق همیشه بوده و خواهد بود، و الله متعال هم همیشه نفاق و اهلش رو رسوا کرده،

علاوه بر این تمام گروههایی که در کشورهایی خاص آزادانه زندگی می کنند و ادای معارضین مسلح یا غیر مسلح چون سهاب یا جیش العدل و…  را در می آورند غیر قابل اعتماد هستند.

والحمد لله ربّ العالمین.

جانبداری از هر یک از طرفین جنگ غزه، انسان را در زمره ی آن جبهه وطرف قرار خواهد داد

جانبداری از هر یک از طرفین جنگ غزه، انسان را در زمره ی آن جبهه وطرف قرار خواهد داد

ٳنما علينا البلاغ المبین!

 بر اساس آنچه بنده ی فقیر از قرآن کریم وسنت پیامبر ٲکرم صلی الله علیه وسلم وفقه مذاهب ٲربعه ی ٲهل سنت وفتاوای علمای بزرگ اسلام و واقع حال حاضر جهان میدانم، جنگ و پیکاری که هم اکنون در منطقه ی غزه فیما بین یهودیان صهیونیست ومسلمین غزه جاریست، یک پیکار وجنگ تمام عیار ما بین جبهه ی کفر (= یهود وهمپیمانانش ) وجبهه ی اسلام ( = مسلمانان ومجاهدان غزه ) است، وجانبداری از هر یک از طرفین این جنگ، انسان را در زمره ی آن جبهه وطرف قرار خواهد داد.

لذا، قسم به الله عز وجل! کسانی که از جنایات یهودیان صهیونیست بر علیه مردم مظلوم ومجاهدین غزه ابراز شادی وخوشحالی میکنند، وبه هر نحوی ویا بخاطر هر بهانه ای از اسرائیل غاصب وکافر ودشمن الله جانبداری یا پشتیبانی مینمایند، خواسته یا نخواسته، دچار کفر اکبر وارتداد از دین مبین اسلام شده اند و اگر بر این حال و اوضاع کثیفشان بمیرند – ان شاء الله – در دوزخ رب العالمین همراه با کفار و منافقین محشور شده وٲبد الآبدین در آتش جهنم جای خواهند داشت، نسٲل الله السلامة و العافية وحسن الختام، آمین.

وتفاوتی ندارد این جانبداری از اسرائیل ویهود کافر وپلید به بهانه ی موقف گیری سیاسی، یا مخالفت با سیاستهای فلان حکومت خاص، یا به بهانه ی دفاع از حقوق قوم وملیت، همچون دفاع از کورد وکوردستان، یا به هر بهانه ی پوچ وبی اساس وغیر مقبول دیگری از این قبیل باشد..

هر کسی به هر نحوی، از جنایات وکشتار وتوحش این پلیدترین کافران در برابر مسلمین مظلوم غزه، دفاع وخوشحالی نموده واز اسرائیل جانبداری کند، کافر و مرتد از اسلام میشود، ولو روزانه هزار رکعت نماز بخواند و هزار بار حج خانه خدا را هم بجای آورده باشد.

پس، بر هر کسی که خود را مسلمان میداند و به الله وروز قیامت ایمان دارد، لازم است راه ومسیر خود را از مسیر کافران و مرتدان جدا کند ومراقب ایمانش باشد، و از جمیع کسانی که پشتیبان جبهه ی کفر وٳلحاد هستند برائت وبیزاری نماید هرچند که برادران وخواهران پدری ومادری اش باشند.

آنچه بر ما واجب ولازم است، ٳبلاغ واضح و آشکار ٲحکام و شریعت الله عز وجل است، و هدایت وحساب بندگان بر عهده ی پروردگار جهانیان است.

لا ٳله ٳلا الله، محمد رسول الله

والعاقبة للمتقين ولا عدوان ٳلا علی الظالمين

والله الموفَّق للحق والصواب

وصلی الله علی سیدنا محمد وعلی آله وصحبه وسلم

والحمد لله رب العالمین.

ماموستا بهروز عزیزی  ۱٨ /۰۱ / ۱۴۰۴

آیا فرزندان و جامعه ی  بلوچ را در اختیار گروههای متفرق می دهی که نابودشان کنند؟

آیا فرزندان و جامعه ی  بلوچ را در اختیار گروههای متفرق می دهی که نابودشان کنند؟

کاتب: نذیر احمد بارکزایى

در شریف بخاری آماده است که یعلی بن امیه رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ می‌گوید: شخصی را به اجرت گرفته بودم. او با كسی دیگر، درگیر شد. آن شخص، دست او را گزید. كارگر من، دست‌اش را از دهان او بیرون كشید و دندانهای جلویی آن مرد را هم بیرون آورد. او نزد نبی اكرم صلی الله علیه وسلم  آمد (و شكایت كرد). رسول الله صلی الله علیه وسلم  شكسته شدن دندانهایش را مباح قرار داد و آنرا هدر رفته دانست و فرمود: أَيَدْفَعُ يَدَهُ إِلَيْكَ فَتَقْضَمُهَا كَمَا يَقْضَمُ الْفَحْلُ.[1]آیا می‌خواهی دستش را در اختیارت قرار دهد و تو آن را مانند شتر مست، بجوی.

هم اکنون هر مسلمان بلوچ و غیر بلوچی باید از خودش بپرسد آیا گروههای مسلح سکولار و به ظاهر اسلامگرا انتظار دارند که مسلمین بچه ها و جامعه اشان را در اختیار آنها قرار دهند و آنها نیز فرزندان و جامعه را نابود کنند؟

سکولارها که واضح است برای جامعه چه مفاسدی را می خواهند، این با چشم سر هم قابل مشاهده است بخصوص برای کسانی که با واقعیت سکولاریستها در جوامع اسلامی آشنائی دارند چون واقعیت سکولاریستها با آنچه هالیود نشان می یدهد بسیار فرق دارد، مثلا افغانها آمریکا را از نزدیک در مدت 20 سال و قبل از آن عراقی ها و سومالیائی ها و هم اکنون یمنی ها و اهل غزه، شناختند اما ایرانی ها فقط از طریق فیلماهای هالیوودی و این دو شناخت با هم بسیار متفاوت است.

اما گروههای مسلح به ظاهر اسلامگرا گاه چنان زیرکانه خودشان را پشت شعارها و ادعاهای اسلامی و بازی با آیات و احادیث و احساسات قومیتی مردم بلوچ مخفی می کنند که شناخت آنها سختتر می شود بخصوص برای جوانانی که از حکم شرعی این گروهها و تاریخ و نتایج وخیم این گروهها خبر نداشته باشند.

حکم شرعی این گروهها این است که رسول الله صلی الله علیه وسلم امر می کند: تلزم جماعة المسلمين وإمامهم. با جماعت (حاکمیت) مسلمانان و رهبر آنها باش، حذیفه رضی الله عنه می پرسد: اگر مسلمانان، جماعت (حاکمیت) و رهبری (واحد) نداشتند، چه كار كنم؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم به می فرماید: «در آن صورت، از همه ی آن گروهها، دوري كن.»

پس چه حاکمیت مسلمین و دارالاسلام وجود داشته باشد چه وجود نداشته باشد در هر دو حالت بایدی از گروههای متفرق دوری کرد و اینی حکم شرعی گروههایی چون جیش العدل و انصارالفرقان و … است.

به تاریخ این گروهها در چند سال گذشته هم نگاه کنی متوجه می شوی اینها مشغول «قتال الفتنه» هستند و غیر از دامن زدن به ناامنی و هدر دادن جوانان ما ثمره ی مثبتی نداشته اند.

پس حق داریم اجازه ندهیم این گروههای متفرق جوانان و جامعه ی ما را هدر دهند.


[1]  بخارى2973

برنامه و اتهامات و سیاستهای سکولارهای بلوچ کپی برنامه سیاسی فرعونیان

برنامه و اتهامات و سیاستهای سکولارهای بلوچ کپی برنامه سیاسی فرعونیان

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

سکولاریسم به زبان ساده یعنی: جدا کردن قوانین و برنامه های شریعتهای آسمانی از زندگی انسانها.

پس سکولاریسم تنها به معنی جدا کردن قوانین شریعتهای آسمانی از سیاست نیست بلکه جدا کردن این قوانین از اقتصاد، آموزش و پرورش، حقوق خانواده، ورزش و تمام مسائلی که به زندگی انسانها پیوند خورده است.

سکولاریسم بر اساس اومانیسم بنا شده است؛ یعنی انسان مداری به جای الله مداری.

یعنی محور و ملاک خواست انسان است نه قانون و خواست الله؛ و هر سخن و قانون الله که مخالف قوانین سکولاریستی باشد باید کنار زده شود و الله و برنامه هایش تا زمانی تحمل می شوند که مخالف قوانین سکولاریستی چیزی نگویند.

سکولاریسم همین است؛ که در ادبیات قرآن و سنت تحت عنوان «مشرکین» و «احزاب» شناخته شده اند.

 حالا زمانی که برادران ما چهره ی واقعی سکولاریستها را برای مردم مسلمان بلوچ فاش می کنند با انواع اتهامات مواجه می شوندکه در زیر برای شما بیان می شود این سیاست و اتهمات بر اساس برنامه‌ی سیاسی فرعونیان است. نگاه کنید:

1) فرعون، خود را در جایگاهی که نداشت نشانده و ادعای ربوبیت کرد: {فقال أنا ربكم الأعلى} [النازعات: 24]

2) فرعونیان به مخالفان خود تهمت و افترا می‌زدند: {إن هذان لساحران} [طه: 63]

3) دعوت مخالفان را تحریف و به شکل دیگری نشان می‌دادند: {يريدان أن يخرجاكم من أرضكم} [طه: 63]

4) در مقابل وقایع به فرافکنی متوسل می‌شدند: {إنه لكبيركم الذي علمكم السحر} [طه: 71]

5) به مخالف در حالیکه خود غرق در فساد بودند، نسبت فساد می‌دادند: {وقال الملأ من قوم فرعون أتذر موسى وقومه ليفسدوا في الأرض} [الأعراف: 127]

6) نسبت به مردم دلسوزی ظاهری و دروغین ابراز می‌کردند: {إني أخاف أن يبدل دينكم أو أن يظهر في الأرض الفساد} [غافر: 28]

{إن في ذلك لعبرة لمن يخشى} [النازعات: 26]

به درستی که در این، برای کسی که [از خدا] می‌ترسد، عبرت بزرگیست.

سکولاریستها در طول تاریخ همین بوده اند و بدون شک وصله ی ناچسب به ملت مسلمان بلوچ هستند.

پس بدون توجه به آنها، به دعوت خودت و پرهیز دادن مردم از سکولاریستها ادامه بده.

 یا سکولاریسم یا اسلام، حرکت بین ایندو اعتدال نیست بلکه عین نفاق است.

توصیه‌های مولانا مفتی محمدقاسم قاسمی در واکنش به جنایات جدید رژیم صهیونسیتی در غزّه

توصیه‌های مولانا مفتی محمدقاسم قاسمی در واکنش به جنایات جدید رژیم صهیونسیتی در غزّه

الحمد لله وكفى والصلاة والسلام على نبيه المصطفى وعلى آله وصحبه

برادران و خواهران مسلمان!

بار دیگر صهیونیست‌های كينه‌توز در ماه مبارك رمضان و در آستانهٔ عشرهٔ اخير، با اجازه بلکه با دستور مستقیم آمريكا عليه مسلمان مجروح و غمزدهٔ فلسطين جنايت و قتل عام را آغاز كرده‌اند.

به طور جدی می‌طلبد همهٔ مسلمانان:

۱.از خواب گران برخیزند.

۲.همه مسلمانان و مخصوصا جوانان به سوی الله رجوع کنند و به مساجد روی آورند و از غفلت و گناهان توبه كنند. و هر روز هزار بار «حسبنا الله ونعم الوكيل» خوانده با تضرع برای حفاظت و نصرت مسلمانان فلسطین و‌ به ویژه غزه دعا كنند.

٣.امامان مساجد قنوت نازله را از فردا آغاز كنند.

٤.همه و مخصوصا اهل ثروت كمك‌هاى مالى شايسته به مظلومان و مجاهدان اختصاص دهند.

٥.علما و خواص مردم را آگاه کنند و از جهاد و دفاع و اهمیت مسئله سخن گویند.

انتساب کتاب کلامی الفقه الأکبر به امام شافعی

انتساب کتاب کلامی الفقه الأکبر به امام شافعی

کاتب: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

همچنانکه کتابی منسوب به امام ابوحنیفه رحمه الله تحت عنوان «الفقه الأكبر» وجود دارد مجله‌ی الأزهر نیز کتابی با عنوان «الفقه الأكبر» را چاپ کرد و روی آن اسم امام شافعی رحمه الله را نوشت که در آن به مسائل کلامی غیر سازگار با منهج امام شافعی پرداخته شده است.

بعد از نشر این کتاب، اهل بدعت به محتوایش استدلال کردند تا بدعت‌های کلامی خود را توجیه کرده و از مکانت این امام بزرگوار در میان مسلمانان سوء استفاده کنند.

نسبت این کتاب به امام شافعی رحمه الله قطعاً کذب است و در کتاب «کتب حذر منها العلماء» (2/293) دلایلی آمده که بعضی را به اختصار ذکر می‌کنیم:

  1.  کسانی که بیوگرافی امام شافعی را نوشته‌اند، آن را ذکر نکرده‌اند و علماء نیز از آن چیزی نقل نکرده‌اند.
  2. ناشر و کسی که کتاب را آماده کرده، نسخه‌های خطی که در تحقیق بر آن اعتماد شده را ذکر نکرده است.
  3. اسلوب کتاب، با اسلوب امام شافعی رحمه الله مغایرت دارد.
  4. مسائلی در این کتاب آمده که در زمان امام شافعی رحمه الله شناخته‌شده نبوده است.
  5. احادیث کتاب مسند نیست.
  6. حاجی خلیفه در کشف الظنون (1/1288) گفته است: «نسبت این کتاب به شافعی مشکوک است و ظن غالب این است که از تألیف یکی از کبار علماء می‌باشد!»

بر این اساس باید گفت که این کتاب ربطی به امام شافعی رحمه الله ندارد و همچنانکه در طول تاریخ افراد خیرخواه جهت خدمت به دین و یا بدخواهان جهت ضربه زدن به دین و بزرگان آثاری را تالیف کرده و به علما نسبت داده اند این اثر نیز در همین راستا توسط دیگران نگاشته شده و به امام شافعی رحمه الله نسبت داده شده است.

معیار مسلمان کردن دیگران است یا رساندن پیام دعوت؟

معیار مسلمان کردن دیگران است یا رساندن پیام دعوت؟

کاتب: نذیر احمد بارکزایى

زمانی که با بعضی از برادران و بخصوص برادران «جماعت تبلیغ» در مورد اهمیت دعوت و کار صحیح عقیدتی و فکری با جوانان منطه ی خودمان جهت جلوگیری از غلطیدن آنها به دام افکار سکولاریستی امثال حبیب سربازی و سرخوش  و غیره و یا جهت جلوگیری از غلطیدن آنها به دام گروهکهای مختلف مسلح به ظاهر اسلامگرایی چون جیش العدل و یا جلوگیری از افتادن آنها به انواع مفاسد اخلاقی و رفتاری صحبت می شود جهت طعنه، با ذکر اینکه گروه آنها مثلا چند بودائی و … را در فلان کشور مسلمان کرده اند می گویند: تو چند نفر را مسلمان کرده‌ای؟!

اولاً چنین چیزی معیار نیست، چنانکه الله متعال فرموده است: وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا (عنکبوت/14) و نوح را به سوی قومش فرستادیم، او نهصد و پنجاه سال در میان آنها ماند . و فرموده است: وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ (هود/40) و جز افراد اندکی بدو ایمان نیاورده بودند!

همچنین  رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: عُرِضَتْ عَلَيَّ الأُمَمُ، فَرَأَيْتُ النبيَّ ومعهُ الرُّهَيْطُ، والنبيَّ ومعهُ الرَّجُلُ والرَّجُلانِ، والنبيَّ ليسَ معهُ أحَدٌ (بخاری 5725 – مسلم 220)  امت‌ها بر من عرضه شدند و پیامبری را دیدم که با او جماعتی (رهط یعنی گروهی تا ده‌نفر) بودند، و پیامبری را دیدم که یک یا دو نفر با او بودند، و پیامبری را دیدم که کسی با او نبود!

پس وظیفه‌ی داعی، دعوت است و نتیجه بر عهده‌ی او نیست؛ آنهم دعوتی که بر اساس آگاهی باشد و به آنچه دعوت می‌دهد آگاه باشد چنانکه الله فرموده است: قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ (یوسف/108) بگو: این راه من است که من با آگاهی و بینش به سوی الله می‌خوانم و پیروان من هم [چنین‌اند]، و الله را منزه می‌دانم و از سکولاریستها ( =مشرکان = احزاب)  نمی‌باشم!

نکته ی دوم اینکه تقریباً تمام کافرانی که امروزه با آنها بحث می‌کنیم، مرتد سکولار شده هستند و نه کافر اصلی؛ یعنی زمانی مسلمان بوده‌اند و سپس کافری سکولار شده‌اند، نه اینکه از ابتدا کافر بوده باشند. پس یکی از مهمترین وظایف اهل دعوت این است که بذر ایمان را در دل مسلمانان کنونی بکارند و به تقویت ایمانشان بپردازند تا به دام کفر و گمراهی نیفتند و از ارتدادشان پیشگیری شود.

حتی اجداد دور کسانی چون ذکری هایی بلوچ نیز زمانی مسلمان بودند تا اینکه به دین جدید و کتاب جدید ایمان آوردند و کافر شدند.

 پس زمانی که می بینی امروزه اقوام مسلمان نزدیکت به عقاید و رفتارهای کفری سکولاریستها آلوده شده اند اولویت اول همین نزدیکان خودت هستند.