لج بازی با زنانگی هرگز با هم جمع نمی شوند و پایههای عشق و محبت و امکان زندگی را در هم می کوبد و از بین می برد
کاتب: محمد سرور نجار ترجمه: استاد فدیبا کریم نژاد حفظها الله ارائه: ماهدیم بلوچ
لجاجت و زنانگی هرگز با هم جمع نمیشوند. یک زن لجباز سهم زیادی از مردانگی را در خود دارد و یک مرد هرگز نمیتواند چنین شخصیتی را تحمل کند.
اگر لجاجت و سنگدلی وارد زندگی زناشویی شود، محبت و عاطفه بلافاصله از پنجره بیرون میرود و هیچ مردی نیست که اجازه دهد مرد دیگری در خانهاش کلمه به کلمه با او جر و بحث کند.
در نهایت، مهم نیست که یک زن چقدر زیبا باشد یا جایگاه والایی در قلب شوهرش داشته باشد، لجاجت کافی است تا پایههای عشق و محبت و امکان زندگی را در هم بکوبد و از بین ببرد.
یک بار برای همیشه هم در فضای مجازی و هم فضای واقعیت، در را بر روی جامعهی زنان ببندید.
کاتب: أبو عمر القاوشی ترجمه: استاذ فریبا کریم نژاد حفظها الله ارائه: ماهدیم بلوچ
“من دختری محجبه از خانوادهای خوب هستم و همه از اخلاقم تعریف میکنند، در پیامرسان با مرد جوانی آشنا شدم و پس از مدتی صحبت کردن به شدت به او وابسته شدم، اما میدانم کاری که انجام میدهم حرام است و جایز نیست.”
ای برادر! بهخاطر خدا با خودت روراست باش و شما نیز ای خواهرم با خودت روراست باش!
چندین بار چنین داستانهای واقعگرایانهای را شنیدهاید! من خودم بارها آن را در بیش از یک تریبون و پلتفرم شنیدهام و دلیلش این است که مرد یا زن ملتزم فریب تعهد و التزام خود را میخورد و به نام تبادل اطلاعات مفید دینی، کلیپهای صوتی شیوخ و مواردی از این قبیل، باب ارتباط با خواهران را میگشاید.
مردان جوانی را مییابید که دوستی با زنان را به هزینهی خودش تحت عنوان «نیت من خوب است و او را میشناسم» میپذیرد، تا اینکه دختر بیچاره خود را به آن جوان وابسته میبیند و در خودش نیاز به صحبت با او پیدا میکند و شیفتهی سبك صحبت کردنش شده است.
بنابراین، بهترین درمان این است که یک بار برای همیشه هم در فضای مجازی و هم فضای واقعیت، در را بر روی جامعهی زنان ببندید.
بدانید که بهترین راه مقابله با پلیدی دشمنان فطرت و مقابله با زیادهخواهی آنان، مراقبت از خانواده و تربیت نیکوی فرزندان است. آیا شاهد اقدامات، ترفندها و نقشههای دشمنان هستید؟! همگی اینها ضعیف هستند و تقریباً میتوان گفت نمیتواند خانوادههای مسلمانان را تحتتاثیر خود قرار دهد :
اگر یوتیوب، شبکههای اجتماعی و وایفای، به راحتی در دسترس نباشند.
اگر والدین، فرزندان خود را از مکانهای گمراهکننده دور نگه دارند.
اگر والدین برای فرزندان خود وقت بگذرانند، با آنها بنشینند و به سؤالاتشان پاسخ دهند و به صحبتهای آنان گوش دهند.
اگر با آنها رابطهی خوبی برقرار کنند، برای بازی با آنها وقت بگذارند، به آنها ابراز محبت کنند و توجه فرزندانشان را به خود جلب کنند.
اگر در دوران کودکی و نوجوانی به آنها آموزش دهند و همت خود را به کار گیرند که آنها را به کتاب پروردگار و احادیث پیامبر صلیاللهعلیهوسلم وابسته کنند.
اگر مادر در خانه بنشیند، فرزندان خود را در آغوش بگیرد و برای آنها انرژی و وقت بگذارد، احساس دوستداشتن و توجه را در آنها ایجاد کند و ارزشهای مهم زندگی را به آنها القا کند به جای اینکه شیاطین اینترنتی که صفحات بزرگ و تصاویر عجیب برای القای این ارزشها دارند!
اگر خانواده هنگام شام دور یک غذای ساده با هم جمع شوند و از پدرشان بهخاطر کار بیرون از خانه و مادرشان بهخاطر زحماتش در خانه تشکر کنند.
با همین نکات ساده میتوان معنای زنانگی و مردانگی، زیبایی خانواده و زندگی، معنای پدر و مادر بودن، معجزهی خداوند در آفرینش ما بدین شیوه و بنا نهادن جامعه و امت را نهادینه ساخت. اگر فرزندان با این احساس زندگی کنند که هر چه دارند نعمتی از جانب خداوند، روزیدهنده، دانا و حکیم است، کسی که فقط او سزاوار امر و نهی است و اوامرش اجرا شود، کسیکه هر چه بخواهد انجام میدهد و بر همهی مخلوقات داناست. بنابراین هیچ آرزو و خواستهایی مهم نیست، مگر آنچه مطابق با خواست پروردگار متعال باشد. اگر هر کودک در یک محیط مسلمان از برادران خود و از مربیانی که او را بهخاطر رضای خدا دوست دارند و نسبت به او از خدا میترسند و دشمن او نیستند و از دشمنان امت او هم نیستند که سعی و تلاششان بر این است که افکار او را از نو بنا سازند، دین او را ریشهکن کنند و آن را با تقدیس خواستههای جدید خود پر کنند، بیاموزند. آنگاه فرزند با قدرت و صلابت از خانه خارج میشود و بهعنوان یک نوجوان و جوان از عوامل گمراهکننده در امان میماند که به سختی میتوان او را منحرف کرد و نفسش مانع او میگردد و افکارش ثابت و شبهاتش نیز کم میشود. من نمیگویم که امکان گمراهی اصلاً وجود ندارد، اما از این طریق به حداقل میرسد و تعداد کسانی که به بیراهه میروند و ضایع میشوند به شدت کاهش مییابد و نیز احتمال بازگشتشان به مسیر صحیح و واقعی، بیشتر و نیز آسانتر خواهد بود. خلاصه، با اقدام و همت خود در تربیت فرزندان در خانههایمان، میتوانیم امتحان فرزندان خود را آسانتر کنیم و با وجود همهی گمراهیهایی که به جهان رخنه کرده، نیکیها را به آنها نزدیکتر کنیم. ما میتوانیم برای مواجهه با شر و پلیدیها با کار روی خودمان، خانههایمان، روابطمان با همسر و فرزندانمان و درک مسئولیتهایمان و انجام آنها به بهترین شکل ممکن، شروع کنیم. هر خانوادهای میتواند سرآغاز قوت و خیر برای امت باشد تا با هم بتوانیم در مقابل شر و گمراهی و پلیدی به مقابله برخیزیم و یک نسل آگاه و فهمیده نسبت به نقش و مسئولیت خود در برابر توطئههایی که علیهشان به کار گرفته میشود پرورش دهیم. بنابراین، آغاز همان کاری است که از جانب دشمنان فطرت در نظر ما دست کم گرفته میشود و با چشم تحقیر به آن مینگریم؛ مانند نقش مادری و پدری، صفت زنانگی و مردانگی واقعی، وحدت خانواده و محوریت آن و درک عظمت وظایف فردی خود که در خانواده برعهده داریم. و ما بر خداوند توکل نمودهایم…
پیامی برای معلم و مربیان در نزدیک شدن به آغاز سال تحصیلی جدید تحصیلی
ترجمه : استاد فریبا کریم نژاد حفظها الله
ارائه: ماهدیم بلوچ
نامەای در آغاز سال تحصیلی جدید که آن را از طرف خودم، پدران و مادران برای برادران و خواهران معلم مینویسم و از الله برایشان خواستار توفیق و یاری در ادای هر چه کاملتر این مسئولیت سنگینشان هستم.
به شما میگوییم: شتابان بسوی شما آمدەایم! با پسران و دخترانمان به نزدتان آمدەایم به همراه این قلبهای پاکیزه و فطرتهای سالم نزدتان آمدەایم تا بتوانیم آنان را به دور از مظاهر فسادی که در جامعه هستند پرورش دهیم و اینکه با فرستادنشان به مدارسِ بهتر نزد الله عذری داشته باشیم.
مدارس و مهدکودکهای نزدیك خانەهایمان را ترک کرده و شهریەهای بیشتر و سنگینی را متحمل شدەایم؛ زیرا میخواهیم فرزندانمان در مدارس الگوهایی را ببینند که آثار نیکوی آن همواره در زندگیشان باقی بماند.
خواهر معلمم؛ هنگامیکه در حجاب خود با پوشیدن مانتویی تنگ یا رنگارنگ و یا اصلاً نپوشیدن آن! سهلانگاری میکنید، در ضمنِ این ظاهر خود چه پیامی به ذهن دختران ما مخابره میکنید حال آنکه شما را میبینند که از شعائر اسلام سر باز میزنید؟!
اگر شما ظاهر اسلامی را دوست ندارید پس چگونه محبت آن را در قلب دخترم نهادینه میسازید؟! و به قول معروف؛ “کسی که چیزی در بساط ندارد چیزی هم برای بخشیدن ندارد”.
خواهر مربی؛ اگر دخترم شما را ببیند در حالی که به هر نحوی از حجاب صحیح سر باز میزنید پس جز یکی از این دو نتیجەی تلخ را در پی نخواهد داشت :
یا اینکه از شما تقلید نموده و هنگامی که مکلف شد، حجاب صحیح را رعایت نکرده که با این کار گناه خودتان و تمامی آن دخترانی که از شما متأثر شدەاند را بر دوش خواهید کشید.
یا اینکه الگو بودن را در نزد این دختر از دست میدهید و دیگر سخنان شما تاثیری بر آنان نخواهد داشت و بلکه از شما چند شخصیتی را میآموزد؛ چرا که از طرفی اشعار محبت خدا و پیامبرش را بدانان یاد میدهید و آنان را به خواندن کتابِ الله که امر و نهی و امیداری در آن موجود است، سپس سر باز زدن از فرمان الله را از شما مشاهده میکنند.
آیا این حجم از چند شخصیتی و نفاقی که در جوامعان هست کافی نیست؟! آیا میخواهید آن را به پسران و دخترانمان از همین ابتدای تربیتشان بیاموزید؟!
هنگامیکه حجاب شرعی را ترک میکنید مشکل تنها در حد یک سرپیچی از فرمان الله نیست، بلکه مصیبت بزرگتر، آثار تربیتی و روحی است که بر دختران خردسالی که در اطراف شما هستند بر جای میگذارید.
شما از همان لحظەای که تصمیم گرفتید مربی باشید، تمامی رفتارهایتان زیر ذرەبین است! در اطراف شما دەها چشمِ کوچک مشغول هستند و رفتارهایتان را به دقت زیر نظر دارند و تناقضهای موجود در آن را کشف میکنند.
مربیان گرامی، در دستان شما همان نسلی است که امید بستەایم که آنان تغییر را ایجاد کنند و به ذلت و غفلتی که امت ما در آن غوطەور است پایان دهند.
از شما خواهشمندیم بزرگی این امانتی که به شما سپرده شده است را همواره در ذهن داشته باشید.
«ایرادی ندارد که زن در مورد آنچه دوست دارد و ندارد رك و راست با شوهرش صحبت کند، به شرط اینکه با بیانی نیکو، زبانی خوش و سبكی زیبا انجام شود».
اگر این کار نکند در بدترین و شومترین آرزو و هدف شیطان بعد از شرك، که تخریب خانهی مسلمانان و جدایی همسران است با شیطان همکار شده است.
از جابر بن عبدالله رضیاللهعنه روایت است که رسولخدا صلیاللهعلیهوسلم فرمودند:
«شیطان تخت پادشاهی خود را روی آب میگذارد سپس لشکريانش را میفرستد تا مردم را دچار فتنه کنند، و کسی از ميان لشکریانش به شیطان نزديکتر است که فتنهی بزرگتری ايجاد کند. بعد از آن، يکی از لشکريانش میآيد و میگويد: فلان و فلان کار را انجام دادم، ابليس به او میگويد: کار مهمی انجام ندادهای، تا اینکه يکی دیگر از شیاطین میآيد و میگويد: فلانی را رها نکردم تا اينکه او و همسرش را از يکديگر جدا کردم.
ابليس او را به خودش نزديک میکند و میگويد: تو چه فرد نيکی هستی که آرزوی مرا محقق ساختی».
در هر جامعه ای که زن در آن رشد کند و بر اساس قوانین شریعت الله آزاد باشد، بی تردید آن جامعه در تمام مراحل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… رشد چشمگیری خواهد داشت.
حاکمیت بر دارالاسلام باید علاوه بر ایجاد شرایط رشد و پیشرفت برای زنان ،شرایط امنیتی را نیز برای آنان به بهترین نحو ممکن، برقرار کند تا این زنان بتوانند در سایه امنیتی که فراهم شده به حرکت رو به رشد خود ادامه دهند.
زن در جامعه ی اسلامی باید زنانگی کند و بر اساس استعدادهای زنانگی خودش به پیش رود نه مثل جوامع سکولار که با ترفندهای مکارانه سیاستهای مورد قبول خود را بوسیله این زنان در جامعه پیاده می کنند که میتوان گفت که این زنان را در حقیقت با ذهنیت مردانه اما با پوششی زنانه جلوه می دهند چون زن را در جایگاه خیلی کمی می بینند.
زن زن است و مرد مرد. هیچ یک بر دیگری برتری ندارد و هر یک باید در جایگاه خودش باشد.
مرزهای آزادی های شخصی مرد و زن توسط حدود و شریعت الله مشخص می شود و در چارچوب شریعت الله می توانند مطالبات حقوقی خود را خواستار باشند.
باید بدانیم که زنان مسلمان بلوچ می توانند کارهای بزرگی را انجام دهند و یا حتی سرنوشت ملت خود را تغییر دهند، کافیست در کنار دور ریختن افکار پوچ قبیلگی غیر اسلامی بلوچها، افکار فاسد سکولاریستی را نیز از خود دور کنند و برای پیشرفت خود و داشتن جامعه ای بهتر، با معیارهای اسلامی تلاش کنند و در راستای محقق ساختن اهداف اسلامی خود قدم بردارند.
( تامبوی، بیماری رایج در میان دسته هایی از دختران سکولار غربی است. تامبوی، یعنی دختری مریض و منحرف درونی که قصد دارد ادای پسران و مردان را در بیاورد، مثل پسر مریض و منحرف درونی که قصد دارد ادای دختران و زنان را دربیاورد. این دختر آلوده و آشفته ی بیمار شده بخصوص قبل از آنکه به صورت نسبتا دائم با پسری تشکیل زندگی دهد و زندگی او را هم نابود کند، در ظاهر هم حتی تمایل به پوشیدن لباس شبه مردانه دارد و… این متن، یکی از عواقب زندگی مشترک دختران تامبوی را نشان می دهد/ ارائه دهنده)
مهمترین علل امروزی طلاق برای کسانی که به تغییر فکری و ایدئولوژی زنان میپردازند، کاملاً روشن است. خلاصه اینکه زن معاصر از همان دوران کودکی حامل یک تصور و بار فکری است که این بار فکری روش ازدواج اسلامی را رد میکند، نمیخواهد شوهرش سرپرست او باشد، نمیخواهد مطیع شوهرش باشد، او نمیخواهد در خانه بماند و این را نسبت به خودش ناعادلانه میپندارد.
او معتقد است: من آزادم.
من در لباس، بیرون رفتن، دیدوبازدید، تلفن، برنامههای ارتباطی، مطالعه، کار، خواب، بیدار ماندن، مسافرت، در روابط و … آزاد هستم!
تمام مشکلاتی که زنان معاصر ایجاد میکنند به یکی از این قسمتها برمیگردد که بر این عقیده است من آزاد هستم و وابسته به شوهر نیستم و با او برابرم.
اکثر آنها به قوانین اسلام که آنها را تابع شوهر میگرداند، کافرند.
اسلامشان نماز، روزه و برخی قوانین موافق سکولاریسم و فمینیسم است.
مراحل غلبه بر آسیبهای روحی-روانی از طریق داستان مریم سلاماللهعلیها در کتاب دکتر فوزیه بنت صالح بن محمد الخلیفی
کاتب: دکتر أسامه زیدان
ايمان و توکل بر خدا: هنگامیكه فرشتگان او را بشارت دادند كه عيسی عليهالسلام را به دنيا خواهد آورد هرچند كه ازدواج نكرده باشد، ايمان و توکلش به خداوند راسخ و قوی بود. ایمان به قضا و قدر الهی اولین قدم برای مقابله با آسیب است.
تسلیم قضاوقدر شدن: مریم سلاماللهعلیها با وجود باکره بودن، وقتی به او مژدهی ولادت فرزند داده شد، تسلیم امر خداوند میشود. این امر، اهمیت پذیرش چیزهایی که خارج از اختیار ماست را به ما میآموزد.
انزوای موقت: مریم سلاماللهعلیها برای رفع فشار روانی و بازیابی قوای خود به دوریگزینی زیر تنهی درخت خرما متوسل شد که نشاندهندهی اهمیت دوری موقت از عوامل استرسزا است.
صبر خالصانه: صبور بودن و توسل به خداوند در مواجهه با بحرانها همان کاری است که مریم سلاماللهعلیها در هنگام مواجهه با مشکلات انجام داد.
خارجشدن از چرخهی غم و اندوه: تمرکز بر نعمتها و دوری از افکار منفی، بخشی از رویارویی مریم سلاماللهعلیها با آسیب روحی بود.
یادآوری نعمتهای خداوند: یادآوری مداوم نعمتها به ما کمک میکند بر احساسات منفی غلبه کنیم و امیدوار باشیم.
قوی ماندن و تسلیم نشدن: اجازه ندهید که ضعف بر شما غلبه کند، این نیز بخشی از تجربهی مریم سلاماللهعلیها در مقابله با بحران بود.
یاریگرفتن از سکوت و تفویض امر به خدا: سکوت حکیمانه. و تفویض امر به خداوند، راهبرد مریم در هنگام مواجهه با اتهامات بود.
بهبودی سریع: مریم سلاماللهعلیها فوراً به خود آمد و بر چیزی که میتوانست او را در غم و اندوه دائمی بیاندازد غلبه یافت.
همراه با سختی آسانی است: اعتقاد به اینکه هر سختی، آسودگی به همراه دارد، برای مریم سلاماللهعلیها نقطه قوت مهمی بود.
ارتباط عاقلانه با مردم: هنگامیکه مریم سلاماللهعلیها با قوم خود روبرو شد، فقط به عیسی علیهالسلام اشاره کرد تا به جای او سخن بگوید. برقراری ارتباط عاقلانه و بدون تشدید با دیگران به کاهش شدت درگیریها کمک میکند.
نگریستن به آینده با خوشبینی: مریم سلاماللهعلیها با مشکلات زیادی مواجه شد، اما امید خود نسبت به رحمت و حمایت خداوند را از دست نداد. خوشبینی به آینده به شما کمک میکند تا نفس تازهای بکشید و به جلو حرکت کنید.
سخت ترین اشتباه زن و دختر نسبت به پدر و برادر و شوهر
کاتب: معاذ إحسان العتیبی ترجمه: فریبا کریم نژاد
﴿لَيۡسَ ٱلذَّكَرُ كَٱلۡأُنثَىٰۖ﴾
یکی از رحمتهای اسلام نسبت به زن این است که در تمام مراحل زندگیاش به او مردی عطا میکند که حمایتش کند و بدون ظلم او را یاری کند و بدون اینکه کار کند خرج و مخارجاش را تامین کند.
اگر زنی با خود چنین فکر کند که روزی دیگر به این مرد نیازی نخواهد داشت، خواه پدر یا برادر باشد و خواه شوهر، آنگاه او مسکین و بیچاره است.
سختترین کار این است که تصمیمات حیاتی زندگی را بر دوش خود بگذارد و فکر کند که میتواند در آن خلاقیت به خرج دهد یا بهسوی کمال و پیشرفت حرکت کند!
خداوند کسی را برای شما آفرید که سختیها را از دوش شما بردارد، پس مسئولیت خودتان را سنگینتر نکنید.