داستانی واقعی از کسی که برای الله خودش را خالص کرده باشد

داستانی واقعی از کسی که برای الله خودش را خالص کرده باشد

ابن کثیر در کتاب ارزشمند خود «البدایة و النهایة » می آورد:

یک جوان از روم نزد نورالدین زنگی (رحمه‌الله) آمد، اسلام آورد و درخواست کرد که در سرزمین مسلمانان زندگی کند.

نورالدین زنگی از او پرسید: در چه زمینه‌ای مهارت داری؟

جوان رومی پاسخ داد: در طبابت، به‌ویژه جراحی.

زنگی گفت: آیا می‌توانی مسئولیت درمان سربازان زخمی ما را بر عهده بگیری؟ جوان رومی گفت: این هدف اصلی زندگی من است. برای همین آمده‌ام تا گناهانم را که در خدمت سربازان رومی انجام داده‌ام جبران کنم.

زنگی گفت: مطمئن باش که اسلام و توبه تمام گناهان گذشته را پاک می‌کند. اکنون تو یک جنایتکار نیستی، بلکه یک مسلمان پاک هستی.

زنگی پرسید: وسایل و داروهایت را از کجا تأمین می‌کنی؟

جوان رومی گفت: موادی که استفاده می‌کنم فقط در روم پیدا می‌شود.

زنگی گفت: ما نمی‌خواهیم زخمی‌هایمان را با موادی که از سرزمین دشمن می‌آید درمان کنیم. گروهی از سربازان را همراه خود ببر، به روم برو و گیاهانی که در داروهایت استفاده می‌کنی جمع‌آوری کن تا آنها را در سرزمین مسلمانان بکاریم.

جوان به روم رفت و پس از مدتی نمونه‌های لازم را آورد.

نورالدین زنگی مقداری طلا، قطعه‌ای زمین و چند دستیار به او داد و گفت: این گیاهان را در این زمین بکار و وقتی به ثمر رسیدند آنها را به من بیاور. اما حقوق دولتی برای او تعیین نکرد و گفت: بخشی از این زمین را برای خودت کشت کن و محصولش را برای خودت بردار.

جوان این کار را انجام داد و پس از مدتی محصولات پزشکی را به زنگی تحویل داد.

زنگی مکانی ویژه برای او اختصاص داد و گفت: در اینجا داروهایت را بساز و اگر به مواد اولیه نیاز داشتی، از خاک سرزمین اسلامی تهیه کن، نه از سرزمین دشمن.

او همچنین دستور داد گروهی از جوانان مسلمان نزد طبیب جدید طبابت بیاموزند تا در مواقع نیاز مجبور نباشیم دست نیاز به سوی دیگران دراز کنیم.

چند وقت بعد، جوان نزد زنگی آمد و گفت: ای امیر! من به بسیاری از جوانان مهارت‌های خود را آموختم و اکنون دیگر نیازی به من در معالجه نیست. اجازه دهید شمشیرم را بردارم و در برابر دشمنان خدا بجنگم، همان‌گونه که زمانی در کنار آنها علیه شما می‌جنگیدم. اکنون آرزوی بزرگ من شهادت در راه خداست.

زنگی گفت: وصیت‌نامه‌ات را بنویس و سلاح را با پول خودت بخر. من از بیت‌المال برایت سلاح نمی‌خرم.

جوان متعجب شد، اما گفت: شنیدم و اطاعت کردم.

او به ارتش مسلمانان پیوست و در برابر رومیان جنگید. چنان ضرباتی به دشمن وارد کرد که در میان آنها به “شیطان” مشهور شد. هر گروهی که به او می‌رسید می‌گفت: فرار کنید، شیطان آمد!

پس از پایان جنگ، زنگی به دنبال او گشت. او نه در میان زنده‌ها بود و نه زخمی‌ها. سرانجام او را در میان شهدا یافت. زنگی پیکر او را در آغوش گرفت و به‌شدت گریست. در جیب جوان نامه‌ای پیدا شد که نوشته بود:

> ای امیر! بخشی از مالم را به خانواده‌ام بدهید و باقی را برای تجهیز سپاه مسلمانان استفاده کنید تا پس از مرگم صدقه‌ای برای من باشد.

ای امیر! اکنون فهمیدم که چه چیزی برای من می‌خواستید و چه چیزی نمی‌خواستید. شما به‌جای حقوق، زمین به من دادید تا سربازان مسلمان از دسترنج خودشان بخورند، نه از بیت‌المال.

شما برای من سلاح نخریدید تا اسلحه‌ام شخصی باشد و پاداش آن کاملاً مال خودم شود.

شما مواد دارویی را از خاک سرزمین اسلامی فراهم کردید تا به امت این پیام را بدهید که پرچم مسلمانان تا زمانی که غذای‌شان از دسترنج خودشان نباشد و دارو و سلاح‌شان را خودشان نسازند، برافراشته نخواهد شد.

خداوند به شما در نیت و اراده‌تان پاداش دهد و از او می‌خواهم که در بهشت همراه شما باشم.

از صحابه بیاموزیم و به خود و جامعه و دینمان خدمت کنیم

از صحابه بیاموزیم و به خود و جامعه و دینمان خدمت کنیم

کاتب: محمد اسامه

عده ای خیال می کنند که برای یادگیری دین و عمل به دین باید سالهای سال درس بخوانند و مولوی شوند و … اما زندگی صحابه چیز دیگری را نشان می دهد.

صحابی گرانقدر سعد بن معاذ رضی الله عنه در سن سی سالگی به دین اسلام مشرف شد و در سن سی و هفت سالگی از دنیا رفت.

پیامبر اسلام ﷺ درباره ی او فرمودند:عرش خداوند ،رحمان برای مرگ سعد بن معاذ به لرزه درآمد (بخاری ۴۴۶۹)

کسانی که جسد سعد را حمل می کردند احساس کردند که بسیار سبک است!

سپس پیامبر ﷺ فرمودند: «فرشتگان او را حمل میکردند». (مسلم۶۲۹۵)

درود بر تو ای سعد چگونه توانسته ای در مدت هفت سال این چنین منزلتی در اسلام بیابی؟!

مطمئناً از آن مدت کوتاه به خوبی بهره گرفته و لحظه ای از آن را جز در راه به دین خدا صرف نکرده است.

پس به خود بیائیم و هم اکنون که کفار سکولار جهانی و رسانه های سکولار جهانی و محلی به همراه گروه منافقین و احزاب مختلف اهل تفرق چون جیش العدل الفرقان و… د دسته های مختلف گردنه گیر در حال تخریب معنوی و مادی جامعه ی ما هستند، ما باید به تکالیف خود در برابر دین و جامعه و آینده ی خودمان و فرزندانمان عمل کنیم.

از عبدالله بن عَمرو رضی الله عنهما روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«بَلِّغُوا عَنِّي وَلَوْ آيَةً، ….، وَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ» از من [به دیگران] ابلاغ کنید اگرچه یک آیه باشد … و[لی] هرکس به عمد بر من دروغ ببندد باید که جایگاه خود را در دوزخ آماده سازد

پس اگر مطمئن شدی آیه ای یا حدیثی صحیح به تو رسیده است آنرا به دیگران برسان و به وظیفه ی خودت در برابر این دشمنان خارجی و داخلی عمل کن.

عبدالغفار نقشبندی هم به زباله دانی ناسیونالیستهای سکولار ملحق شد

عبدالغفار نقشبندی هم به زباله دانی ناسیونالیستهای سکولار ملحق شد

کاتب: عبدالرحمن براهویی

عبدالغفار نقشبندی زمانی از قرآن و سنت می گفت و شعارهای زیادی در دفاع از شریعت می داد تا اینکه چنان به خودش مغرور شد که در این اواخر از بلوچها درخواست می کند برای خاک خودشان را به کشتن بدهند، برای خاکی که در آن احزاب سکولار و مرتد حاکم شوند.

ای جوانان بلوچ: این کتاب الله است آیا در برابر و هم طراز قرآن،کتاب قانون دیگری پیدا کرده اید؟

تمام مساجد و تمام کتابهای ائمه ی مذاهب اسلامی را بگردید هیچ کتاب قانونی غیر از قانون شریعت الله در آنها پیدا نمی‌کنید که

يعني شخص مومن در هر جایی باشد باید به قرآن و سنت برایش حکم شود، سخن از هیچ چیز دیگر جز شرع الله نیست.

ما نباید به چیزی غیر از قانون شریعت الله راضی شویم حتی نباید به بخشی از آن راضی شویم و بخشی دیگر را کنار بزنیم.

شما نگاه کنید که الله قوم بنی اسرائیل را از فرعونیان نجات داد و در سرزمین سینا ابر را سایبان آنان کرد  وآنان را وارد فلسطین کرد ونعمت امنیت داد و خوراکی پاک و چشمه های آب زلال

ولی آنان کلام الله را تحریف کردند ،نعمت ها را هدر دادن و طغیان بر آن نعمت

و الله فرمود :آیا شما به جای غذای بهتر،غذای پست تر را میخواهید؟

این است رسوایی و ذلیلی برای قومی که چیز بهتر را با پست تر عوض کردند.

امروزه امثال نقشبندی می خواهند با سوء استفاده از احساسات جوانان ما و با شعارهای قومیتی و با برجسته کردن بعضی از نارسائی ها، ما را از دالاسلام و حرکت بر اساس قانون شریعت الله و ترقی دور کند و به سمت و سوی تفرق و قتال الفتنه و در نهایت تشکیل دارالکفری سکولار بکشاند.

ما نباید اجازه دهیم این اشخاص ما را در چنین راه پستی خرج کنند، راهی که با برنامه ریزی دشمنان ما طراحی و مدیریت می شود.

اینکه فلان ثروتمند و سردار همراه تونیست عیب نیست

اینکه فلان ثروتمند و سردار همراه تونیست عیب نیست

به قلم: عبدالرحمن براهویی

اگر دقت کنیم اطراف مولوی های متناقض گوی اهل بدعت مرجئه زده را افرادی ثروتمند و به اصطلاح از طبقات بالای جامعه گرفته اند و شما از نزدیکان این مولوی ها افرادی ضعیف و فقیر نمی بینید.

اگر همین افراد شناخته شده که ممکن است طلبه یا دانشجو یا یک فرد عادی باشد و حقی را بگوید این طبقه ی خود بزرگ بین، حق را بخاطر پیروی کردن افراد ضعیف رد می کنند و حتی به آن طعنه می زنند.

مثل امروز که به اهل سنت و جماعت تابع منهج صحیح اسلامی میگویند چه عالم سرشناس و معروفی و بزرگی شما را تایید کرده است؟ یعنی نیاز هست که فلان مولوی گنده گوی متناقض گوی شکمچران رسانه ای ما را تائید کند تا حق را بپذیرد! سبحان الله.

 مانند زمان رسول الله صل الله علیه وسلم که بخاطر بلال ودیگر صحابی به پیامبر طعنه میزدن، مانند این قول الله متعال : قالوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ [شعراء_111] گفتند: “آیا به تو ایمان آوریم و حال آنکه فرومایگان از تو پیروی می کنند”.

 الله متعال اینگونه جوابشان داد: أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ[انعام_53] آیا الله به سپاس گذاران داناتر نیست؟» (آیا الله متعال داناتر به آن نیست که چه کسی شاکر هست ؟)

استدلال انها این بود که این منهج و راه چون افراد ضعیف بر آن هستند، حق نیست. پیروی کردن افراد ضعیف از چیزی را دلیل باطل بودن آن می‌دانستند.

امروزه علماهای درباری و وابسته به قدرتهای خاص رسمی در هر کشوری بخاطر قدرت و ثروت تبدیل غلام حلقه به گوش حکام و عوام شد ه اند به همین دلیل به پیروان واقعی رسول الله صل الله علیه وسلم طعنه وارد میکنند که شما سرشناس نیستید.

براستی تاریخ تکرار میشود

پس، ایی دعوتگر منهج صحیح رسول الله صلی یالله علیه وسلم بدان که پا جایی پای رسول الله صلی الله علیه وسلم گذاشته ای و منتظر نتاییج آن هم باش باذن الله و طعنه و کنایه و زخم زبانهای منحرفین هم تو را گوشه گیر و نا امید نکند.

داستانی حقیقی از معامله ی با الله در روزگار ما

داستانی حقیقی از معامله ی با الله در روزگار ما

کاتب: ماهدیم بلوچ

*✨﷽✨*

مردی داخل بقالی محله شد و از بقال پرسید که قیمت موزها چقدر است؟ بقال گفت: 70 هزار تومان و سیب 40 هزار تومان. در این لحظه زنی وارد مغازه شد که بقال او را می‌شناخت، و او نیز در همان منطقه سکونت داشت. زن نیز قیمت موز و سیب‌ها را پرسید و مرد جواب داد: موز کیلویی 30 تومان و سیب 15 تومان.

زن گفت: الحمدلله؛ و میوه‌ها را خواست. مرد که هنوز آنجا بود از کار بقال تعجب کرد و خشمگینانه نگاهی به بقال انداخت و خواست با او درگیر شود که جریان چیست که مرد بقال اشاره ای کرد تا دست نگه دارد و صبر کند تا زن از آنجا برود. بقال میوه‌ها را به زن داد و زن با خوشحالی گفت الحمدلله بچه‌هایم میوه خواهند خورد و از آنجا رفت.

هردو مرد شنیدند که چگونه آن زن خدا را شکر می‌کرد.

مرد بقال رو به مرد مشتری کرد و گفت: به خدا قسم من تو را گول نمی‌زنم بلکه این زن چهار تا یتیم دارد، و از هیچ کس کمکی دریافت نمی‌کند، و هرگاه می‌گویم میوه یا هرچه می‌خواهد مجانی ببرد ناراحت می‌شود، اما من دوست دارم به او کمکی کرده باشم و اجری ببرم برای همین قیمت میوه‌ها را ارزان می‌گویم. من با خداوند معامله می‌کنم و باید رضایت او را جلب کنم. این زن هر هفته یک بار به اینجا می‌آید به الله قسم و باز به الله قسم هربار که این زن از من خرید می‌کند من آن روز چندین برابر روزهای دیگر سود می‌برم.در حالی که نمی‌دانم چگونه چنین می‌شود و این پول‌ها چگونه به من می‌رسد.

وقتی بقال چنین گفت، اشک از چشمان مرد مشتری سرازیر شد و پیشانی بقال را به خاطر کار زیبایش بوسید.

هرگونه که قرض دهی همانگونه پس می‌گیری؛ نه اینکه فقط برای پس گرفتن آن بلکه به خاطر رضای الله چرا که روزی خواهد آمد که همه فقیر و درمانده دربرابر الله می‌ایستند و صدقه دهنده پاداش خود را خواهد گرفت.

 لذت برآورده نمودن حاجات دیگران را کسی نمی‌داند مگر آنکه آن را برطرف نموده باشد.

در پاکستان هم: بله به حاکمیت اسلامی و نه به سکولاریسم

در پاکستان هم: بله به حاکمیت اسلامی و نه به سکولاریسم

به قلم: مُلا نور احمد (کوټه)

این سخن را به خاطر داشته باشید که توسعه دین الله متعال بدون اهل جماعت شدن و وحدت تحت یک دارالاسلام و پرچم واحد و سپس بدون جهاد امکان پذیر نیست، زمانی که به میدان جهاد می آیید باید عقیده شما مطابق با قرآن و سنت باشد، این سخن را به یاد داشته باشید که برای حاکمیت کتابی که شما بلند شده اید که زمین از آن الله است، مخلوق از آن الله می باشد بنابراین بر روی آن قانون چه کسی خواهد بود؟

به یاد داشته باشید که ما حاکمیت الله را قبول داریم و حاکمیت مخلوق را قبول نداریم .

من می خواهم به ملت پاکستان این را بگویم که برای این کشور فداکاری های بزرگی داده شده بود هزاران افراد به خاطر آن شهید شدند بر این بنیاد که مطلب پاکستان چیست «لا الہ الا اللہ»، که در این جا نظام «لا الہ الا اللہ» خواهد بود، حاکمیت الله تعالی خواهد بود، اگر اینگونه نکنیم پس قبل از قیام پاکستان در هندوستان هم مسلمانان با آزادی مذهبی زندگی می کردند لکن ما اگر با این هدف کشور را آزاد کرده بودیم که در اینجا فقط نماز خوانده بود، در اینجا فقط حج آزاد خواهد بود، در اینجا فقط مدارس خواهند بود، در اینجا فقط دعوت و تبلیغ خواهد شد (و نظام اسلامی نخواهد بود) پس من می خواهم بپرسم زمانی که در شبه قاره هند انگلیسی ها موجود بودند، در آن زمان هم هیچ کس را از نماز منع نکرده بودند

بنابراین زمانی که در پاکستان نظام اسلامی آوردن نبود، پس کشور را تقسیم کردن و فایده آن قربانی بزرگ چه شد؟

مسلمین باید بر علیه تمام کفار سکولار قیام کنند چه کفار سکولار جهانی و منطقه ای و چه کفار سکولار و مرتد داخلی و محلی.

هیچ راه دیگری وجود ندارد

انتظار بلوچهای ایران از امارت اسلامی افغانستان

انتظار بلوچهای ایران از امارت اسلامی افغانستان

به قلم: محمد اسامه

زمانی که مولانا محمد عثمان حفظه الله گفت: «فرزندان ما علما بودند که در افغانستان جهاد کردند» به نکته ی مهمی اشاره کرد و آنهم تأئید جهاد افغانها توسط علمای اهل سنت بلوچ و غیر بلوچ ایران و اینکه علماء و مردم اهل سنت ایران لخت جگر های خود را به آن جهاد فرستادند و یاریگر مردم مجاهد افغان بودند.

هم اکنون امارت اسلامی نیز که امنیت خود را با امنیت دارالاسلام ایران گره زده است به پاس این خدمات بزرگ اهل سنت ایران، اجازه نمی دهد دشمنان ایران از مرزهای آن ضرری متوجه ایران و اهل سنت ایران که اکثراً مرز نشین هستند کنند.

بلوچهای اهل سنت ایران علاوه بر این، از امارت اسلامی افغانستان انتظار دارند که با رسانه های اهل تفرق که در بخش جنگ روانی وتبلیغی فعالیت آنها به اهل سنت ایران و بخصوص به اهل سنت بلوچستان صدمه می زند و از خاک امارت اسلامی مدیریت می شوند معامله ی شرعی کند و جلو تخریبات آنها را بگیرد.

اگر دروغگویانی به بن بست رسیده ی ادلب نشین یا ساکن پاکستان به دروغ خود را حامی امارت اسلامی می دانند و در پوشش امارت اسلامی فعالیتهایی بر خلاف سیاستهای امارت اسلامی و همسو با سیاستهای آمریکا و ناتو در برابر ایران و اهل سنت ایران انجام می دهند و قابل ردیابی و دستگیری نیستند اما افرادی که در امارت اسلامی هویت مشخصی دارند و همین سیاست کثیف را درپیش گرفته اند چه؟

امارت اسلامی افغانستان باید بداند که این افراد با همین شبهات و بهانه هایی که جنگ بر علیه دارالاسلام ایران را توجیه می کنند و جوانان به اغتشاش و حرکات ضد امنیتی تشویق می کنند با همین بهانه ها نیز می توانند مردم را بر علیه امارت اسلامی تحریک کنند.

اشکی برای غزه

اشکی برای غزه

کاتب: م. سبحانی

چه زود همه چیز برایمان عادی می شود
و بر ما هم خرده میگیرند که چرا؟ این همه در مورد غزه می نویسم لطفا متن را به دقت مطالعه فرمایید.

با نام و یاد خدای  صبور

وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ
و شکیبایی کن، که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد! (۱۱۵هود)

اهالی مجاهد غزه، نمی دانم برای تحمل درد ورنج طاقت فرسای شما اشک بریزم
یا برای سکوت وقیحانه امت اسلام ابراز شرمندگی کنم.برخود لازم می دانم ابتداشمه ای از اهداف به وجود آمدن اسرائیل غاصب  را بیان کنم،اسرائیل بوسیله استعمار در سرزمین فلسطین ایجادشده تا منافع یهود را در قلب خاورمیانه نمایندگی کند!

اساسا اسرائیل تشکیل شده، تا توسعه یابد،‌اسرائیل بزرگ: ازنیل تا فرات (مصر تا عراق) از عرز تا نخیل(بخش های از عربستان)، تمام اردن، لبنان،سوریه، یمن، بخش هایی از سودان  کشورهای حوزه خلیج وبه تبع آن ایران را در بر می گیرد،

همچنانکه غده سرطانی رشد می کند تا تمام بدن را دربرگیرد، اسرائیل هم ایجاد شده تا گسترش یابد. استعمار انگلیس و آمریکا تمام ارزشهایی را که برای فریب جهانیان باآنها مانور می دهند از قبیل: حقوق بشر، کودکان ، زنان،آزادی و دمکراسی همه را در مقابل افکار عموم دنیا به خاطر اسرائیل زیر پا لگد مال کردند

با این حال اگر اسرائیل خدای نخواسته به اهدافش برسد، باید ازهمین حالا برای نسلهای آینده خون گریه کنیم،بیچاره نوه ، نتیجه های ما روزگارشان از اوضاع واحوال ما بد و بدتر خواهدشد،لذا ما در واقع برای نسل آینده خودمان اشک می ریزیم و سنگ غزه را به سینه  می زنیم و بر ماست که مقاومت غزه را ارج نهیم زیرا آن مردمان نجیب، باایمان،صبور و قهرمان علی رغم رویارویی با کفرجهانی وتحمل انواع سختی ها برای امنیت وآسایش نسلهای خاور میانه دفاع می کنند،مردمان غزه و رهبرانشان اسوه ایمان ،شجاعت ،مردانگی وفداکاری هستند. 

اهالی غزه دریافته اند که جان و مال در هر صورت ازدست رفتنی و فناپذیرند، بااین حال بهتر  آنست که با به کارگیری آن ها در مسیر بندگی خداوند خود را از كسب سعادت دنیا و آخرت محروم ننمایند،

شما اهالی باایمان غزه، باغیرت وشرافت زندگی می کنید ودر حقیقت تافته جدابافته امت محمدی( ص) آخر زمان هستید
شماخوب دریافته اید، که مدت زیادی دراین جسم خاکی نخواهید ماند، پس چه بهتر که باعزت وسرافرازی به سوی خدا بازگردید، شما نمونه عملی وآثار مفید یاران رسول خدا (ص)در عصر سرگردانی وگمراهی بشریت هستید

شما ترس و بزدلی و پاچه خواری برای جنایتکاران مدعی دمکراسی ولیبرالیسم را کنار گذاشتی و درمیدان مبارزه پیشقدم شدید، تا با ایمانی سترگ و رشادت بی نظیر  صلح وصفا وشادی را برای خاورمیانه شکوفا و غنچه رضا و لبخند و تبسم را برلبان مظلومان عالم برویانید

جنود الشیطان متشکل از اسرائیل ،آمریکا ، انگلیس، اتحادیه اروپا  چین ، روسه و حاکمان خبیث کشورهای سرسپرده مصر، اردن ،سوریه، عربستان و امارات از ۷۶ سال پیش(تشکیل رژیم اشغالگر اسرائیل)  تا کنون درحال ارتکاب جنایات جنگی و کشتارهای بی رحمانه علیه شما قد علم کرده اند

شما فلسطینیان عزیز به‌ طرز ظالمانه و وحشیانه‌ای با سلاح های مخرب  کشتارجمعی و حمایت‌های مالی قدرتهای شیطانی کشته می‌شوید.شما اهالی غزه قهرمان،مانند اصحاب اخدود در  هولوکاست واقعی خیمه‌ها  توسط اشغالگران در محوطه بیمارستان شهدای الاقصی ومدارس ومساجد  دربین شعله های آتش سوزانده می شوید

اما! با وجود تحمل این همه شدائد وقساوت قلب وتوحش غربیهای بی هویت تحولی بزرگ ایجاد کردید. شما امروز الگو و مربی مسلمانان و معلم اخلاق دنیای کفر،الحاد و سکولاریسم هستید، شما به جهانیان فهماندید که فرهنگ فرومایه منحط غرب حیات وحشی بیش نیست

در حالیکه کودکان غزه و بیروت در آتش توحش سیستم درهم تنیده کفر با مدیریت اتاق فکر یهود سوزانده می شوند
خبر مورد علاقه شبکه ( بی بی سی) رسانه سخن پراکن یهود این است  که در مورد جان گربه های بیروت ابراز نگرانی کند. بدون تردید تاریخ درباره این دوره از حیات بشر روی زمین، خواهد نوشت که یکی از وقیح ترین دوران تاریخ که عقل و منطق بشر  توسط رسانه های وابسته یهود به سخره گرفته شده بود این دوره است

تمدن شیطانی و جاهلی غرب از زمان جنگ جهانی اول، ماسک از چهرۀ پلیدش برای بشریت برانداخت و در جنگ جهانی دوم میلیون ها نفر ژاپنی را زنده زنده درآتش سوزاند و در بهار عربی هم با سران خائن  بارها علیه مسلمانان دست به جنایت زد تا اینکه در جنگ غزه، بربریت و درنده خویی اش را به اوج رسانده است

اگر بخواهیم فرهنگ غرب را به طور خلاصه تعریف کنیم باید گفت که:

افکار واندیشه غرب: سگ پرستی
اهدافشان: آدمکشی
اقتصادشان: فروش ابزار وادوات جنگی،

دستاوردشان:تحقیر مقام زن
و افتخارشان:همجنسگرایی است

حسبنا الله و نعم الوکیل

۱۴۰۳/۸/۳

ماجرای شهادت یحیی السنوار بزرگ چگونه بود؟

ماجرای شهادت یحیی السنوار بزرگ چگونه بود؟

درگیری شدید بین سه مجاهد دلیر و نیروهای سکولار اسرائیل میان تانک‌هایشان در منطقه “تل سلطان رفح” شروع شد، این یک درگیری معمولی نبود، این شجاعت توجه نظامیان سکولار صهیونیست را به خود جلب کرد و  پس از بمباران محل، آن‌ها رفتند تا بفهمند این‌ها کی هستند!.
ناخودآگاه گیج شدند، شوک وحشتناکی به آن‌ها وارد شد، انتظار دیدن این چهره را نداشتند، رهبری بزرگ در میدان جنگ، آن‌ هم در صف مقدم!!!!
بین خودشان دعوا می‌کردند که آن است یا نه؟!
حق دارند که باور نکردند.
اولین تحت تعقیب روی زمین توسط تمام جبهه‌های کفر و نفاق و شرک و مرتدان در میدان نبرد در نقطه‌ی صفر لشکر سکولار اسرائیل شهید می‌شود!!
این حادثه دیروز رخ داد، سربازان سکولار آن‌قدر گیج شده بودند که تمام قوانین نظامی را فراموش کردند که بدون دستور رسمی ارتش نباید اطلاعات منتشر شود.
آن‌ها عکس اجساد مبارک را برای دوستان و برخی کانال‌های رسانه‌ای ارسال می‌کنند.
سربازان سکولار صهیونیست اکنون تحت بازجویی نظامی هستند که چرا این کار را انجام داده‌اند؛ چون کل رویا و تخیلات صهیونیستی برای پینه کردن بزرگ‌ترین شکست اطلاعاتی و نظامی صهیونیستی و همپیمانانش را با انتشار تصویر نابود کردند.
اگر انتشار عکس‌های او نبود، سناریویی ترتیب می‌دادند که جسدش را به سوراخ می‌بردند و لباس‌های غیرنظامی به آن می‌پوشیدند و می‌گفتند خودمان کشف کردیم، اما خدا خواست که مرگ این مرد به بزرگی زندگی‌اش باشد و لکه‌دار نشود.
بله! در جبهه و زمین به شهادت رسید، نه پشت صحنه.
آیا از این اتفاق خیر آشکارتر و بزرگتر روی زمین وجود دارد برای یحی السنوار قهرمان؟

عکس او با تفنگ و نارنجک در آغوشش..

ابوعبیده سخنگوی حماس به حسن نصرالله قاتل اهل سنت گفت شهید یا…

ابوعبیده سخنگوی حماس به حسن نصرالله قاتل اهل سنت گفت شهید یا…

کاتب: براهندک بلوچ

جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) به مناسبت ترور سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان از او تحت عنوان «شهید» راه قدس و فلسطین یاد کرد، همچنین ابوعبیده نیز در سالگر عملیات طوفان الاقصی باز از سید حسن نصرالله تحت عنوان شهید و با دعای «تقبله الله» از او یاد کرد.
آیا حماس و ابوعبیده نمی دانند چه کسی را شهید می دانند؟
فایز الکندری می گوید: “شما زمانی که از قاتل اهل سنت تعریف و تمجید می کنید در واقع دست حمایت کننده ی خودتان در ادلب و سوریه را از دست داده اید … دستها و بازوان تو بعد از الله سبحانه و تعالی مردم سوریه (ساکنان ادلب و اطراف آن)هستند و نه حسن نصرالله که بشار اسد را.”
نه تنها حماس و جهاد اسلامی و تمام مردم فلسطین که از نزدیک با وقایع در ارتباط هستند بلکه همه ی ما هم می توانیم بپرسیم این گروههای سوریه ای ادلب نشین در عرض این یک سال گذشته از نظر نظامی چه کمکی به مردم غزه کرده اند؟
زمانی که از دستها و بازوان حمایت کننده صحبت می شود یعنی کسانی که با دست و جنگ مسلحانه در کنار مردم هستند؛ این حمایت نظامی ادلب نشینها در عرض این یک سال جنایت صهیونیستها از مردم مسلمان غزه چه بوده است در حالی که پایگاههای نظامی آمریکا و نیروهای نظامی آمریکا به عنوان بزرگترین حامی صهیونیستها در جلو دستشان هستند؟
11 سال است که انواع اسلحه ها را دارند و می گویند که رژیم بشار اسد و حزب الله و اردن و مصر اجازه نمی دهند که ما با صهیونیستهای جنایتکار رودررو بشویم و انتقام برادران و خواهران خودمان را بگیریم و… اما همه می دانیم که مدتی است صهیونیستها به صورت زمینی وارد لبنان شده اند و در این مناطق هم شیعه زندگی می کند هم سنی و دیدیم که هزاران زن و کودک و پیرو جوان سوریه ای اهل سنت از این مناطق جنگ زده به ادلب و سایر مناطق اطراف آن کوچ کردند و برگشتند و نشان دادند که این مسیر هم مثل خط دیورند بین افغانستان و پاکستان است و اگر کسی بخواهد به راحتی می تواند از این مناطق جابجا شود و خودش را به صهیونیستها برساند.
این زن و کودکان توانستند از مرز عبور کنند و از مناطق تحت اشغال سربازان صهیونیست به مناطق شما بیایند آیا شما اگر راست می گوئید نمی توانید به مناطق سکونت این زنان و کودکان بروید و با صهیونیستها رودرو شوید؟ می توانید، اما نمی روید؛ چون اربابتان آمریکا و ناتو از کانال حکومت ترکیه به شما اجازه نمی دهد.
حماس و تمام مسلمین غزه و تمام مومنین آگاه جهان این حقیت شما را می دانند.
در کنار این فریبکاری این گروهها، ما شاهد هستیم از ابتدای طوفان الاقصی تا کنون جبهه ی مقاومت در ایران و لبنان و یمن و عراق با شهادت بزرگان خودش و با شهادت صدها سرباز، حمایت خودش را عملاً از مسلمین غزه که اهل سنت هستند اعلام کرده اند و تا پای جانشان در راه حمایت از اهل سنت فلسطین مقاومت کرده اند.
در اینجا روشن می شود که اعضای جبهه ی مقاومت در کنار اهل سنت هستند و اهل سنت غزه هم این را می داند و اگر در سوریه بین گروههای مختلف سلفی با جبهه ی مقاومت جنگی انجام شده که طی آن هزاران اهل سنت کشته شده اند به دلیل اختلافات مذهبی نبوده بلکه به این دلیل بوده که این گروههای سلفی با شعار جهاد و دفاع از اهل سنت در واقع در جبهه ی آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی بر علیه جبهه ی مقاومت قرار گرفته اند.
پس برای ما عادی است که ابوعبیده و حماس سید حسن نصرالله و سایر اعضای جبهه ی مقاومت در لبنان و فلسطین و یمن و عراق و ایران را تعریف و تمجید کنند و کشته شده های آنها را «شهید» خطاب کنند اما سخنی از ادلب نشینها و سایر فریبکاران و تاجران جهاد و معامله گران بر خون و ناموس و خاک اهل سنت نزنند.