مکالمۀ جعفر بن أبی طالب با نجاشی -رضی الله عنهما-، پادشاه حبشه

مکالمۀ جعفر بن أبی طالب با نجاشی -رضی الله عنهما-، پادشاه حبشه

– آیا نصرانی هستید؟

– نه!

– آیا شما یهودی هستید؟

– نه!

– پس بر دین قومتان هستید؟

– نه!

– پس دینتان چیست؟!

– دین ما اسلام است!

– اسلام دیگر چیست؟

– اینکه الله را عبادت کنیم و چیزی را شریک او نگردانیم!

– چه کسی این دین را برایتان آورده است؟

– مردی از خودِ ما! او و نسبش را به خوبی می‌شناسیم! خداوند همانگونه که پیش از او پیامبرانی فرستاد، او را مبعوث گردانید؛ او ما را به نیکی، صدقه، وفا و ادای امانت دستور داد و از بت‌پرستی نهی فرمود! ما نیز او را تصدیق کرده و کلام خدا را شناختیم، و دانستیم که آنچه آورده از جانب خداست، و وقتی چنین کردیم، قوم ما با ما و پیامبر راستگویمان -صلی الله علیه وسلم- دشمنی کردند، ایشان را تکذیب کرده و خواستار قتلشان شدند![1]


[1]  السيرة النبوية لابن كثير، ج 2، ص 19

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (6)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (6)


به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه

رشد در نسل‌کشی:
خطرات غزه برای دولت‌های غربی بسیار زیاد است، دقیقاً به این دلیل که برای دنیای تجارت که در حال رشد در نسل‌کشی اسرائیل است، بسیار زیاد است.
دولت‌ها و شرکت‌ها منافع مشترک زیادی در محافظت از اسرائیل در برابر بررسی و انتقاد دارند: اسرائیل به عنوان سگ مهاجم استعماری آنها در خاورمیانه نفت‌خیز عمل می‌کند و همچنین به عنوان یک گاو شیرده برای صنایع اسلحه، نظارت و حبس عمل می‌کند.
این توضیح می‌دهد که چرا ترامپ و استارمر از یک سو و مدیران دانشگاه‌ها از سوی دیگر، سرمایه سیاسی و اخلاقی زیادی را در تخریب فضاهایی، به ویژه در دانشگاه‌ها، که آزادی بیان و اعتراض باید بیشترین ارزش را داشته باشد، سرمایه‌گذاری کرده‌اند.
دانشگاه‌ها به هیچ وجه بی‌علاقه نیستند. پیش از آنکه دانشگاه‌هایشان توسط پلیس غارت شود، دانشجویان در تظاهرات خود تلاش کردند تا نشان دهند که دانشگاه‌ها تا چه حد در اقتصاد اشغال و نسل‌کشی، چه از نظر مالی و چه از طریق همکاری‌های تحقیقاتی با ارتش اسرائیل و دانشگاه‌های اسرائیلی، سرمایه‌گذاری کرده‌اند.
نیاز به محافظت از اسرائیل در برابر بررسی دقیق، همچنین توضیح می‌دهد که چرا غرب به سرعت هر تلاشی برای پاسخگو کردن اسرائیل یا ارتش نسل‌کش آن را «یهودی‌ستیزی» می‌داند.
این ماه، زمانی که مقامات بریتانیایی و رسانه‌های جریان اصلی پس از شعار «مرگ، مرگ بر ارتش اسرائیل!» توسط یک گروه پانک در گلاستونبری – اشاره‌ای به ارتش نسل‌کش اسرائیل – جنجال به پا کردند، چه اندازه ناامیدکننده عمل خواهد کرد.
و با تضعیف اتهام یهودستیزی به دلیل سوءاستفاده، پایتخت‌های غربی اکنون در حال بازنویسی قوانین خود هستند تا هر تلاشی برای خنثی کردن اقتصاد نسل‌کشی، مانند خرابکاری در کارخانه‌های اسلحه‌سازی، را «تروریسم» بنامند.
اخلاق و قوانین بین‌المللی به باد فنا می‌روند تا مهم‌ترین محصول استعماری غرب به عنوان منبع سود حفظ شود.

به روال معمول ضرورت اسرائیل برای بخش شرکت‌ها و طبقه سیاسی اسیر غرب بسیار فراتر از غزه کوچک است. اسرائیل نقش بزرگی به عنوان مرکز رشد صنایع نظامی در میدان نبرد جهانی ایفا می‌کند، جایی که غرب به دنبال تضمین برتری نظامی و اقتصادی مداوم خود بر چین است.
ماه گذشته، نخبگان تجاری جهان، متشکل از میلیاردرهای فناوری و غول‌های شرکتی، به همراه رهبران سیاسی، سردبیران رسانه‌ها، مقامات نظامی و اطلاعاتی، دوباره در اجلاس بیلدربرگ که امسال در استکهلم برگزار شد، گرد هم آمدند.
مدیران عامل شرکت‌های بزرگ تأمین‌کننده «دفاع» و تولیدکنندگان سلاح مانند پالانتیر، تالس، هلسینگ، آندوریل و ساب از جمله چهره‌های برجسته بودند.
جنگ پهپادی به روش‌های نوآورانه توسط مشتریان کلیدی نظامی مانند اسرائیل و اوکراین در دستور کار اصلی قرار داشت. به نظر می‌رسید ادغام بیشتر هوش مصنوعی در پهپادها موضوع اصلی بحث باشد.
امسال نیز مانند سال‌های گذشته، تهدید فزاینده چین و «محور اقتدارگرای» مرتبط با آن شامل روسیه، ایران و کره شمالی، موضوع اصلی بحث بود. این تهدید در درجه اول از نظر اقتصادی و فناوری دیده می‌شود.

آخرین وصیت‌نامه انس الشریف، روزنامه‌نگار الجزیره، نوشته شده در بهار گذشته

آخرین وصیت‌نامه انس الشریف، روزنامه‌نگار الجزیره، نوشته شده در بهار گذشته

انس الشریف، روزنامه‌نگار الجزیره، به همراه گروهی دیگر از روزنامه‌نگاران در حمله‌ای هدفمند توسط قاتلان کودک یهودی به چادر روزنامه‌نگاران کشته شد.

انس الشریف:

– این آخرین وصیت‌نامه من است. اگر این سخنان به شما رسیده است، بدانید که اسرائیل مرا کشته و صدای مرا خاموش کرده است.

سلام بر شما، و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.

خداوند می‌داند که از لحظه‌ای که چشمانم را در کوچه‌ها و خیابان‌های اردوگاه پناهندگان جبالیا باز کردم، تمام تلاش و توان خود را به کار گرفته‌ام تا ستون و صدایی برای مردمم باشم.

امید داشتم که خداوند عمر مرا طولانی کند تا بتوانم به همراه خانواده و عزیزانم به زادگاهمان، عسقلان (مجدل) اشغالی برگردم. اما اراده خداوند محقق شد و حکم او به انجام رسید.

من درد را در تمام اشکال آن تجربه کرده‌ام و بارها فقدان و غم را تجربه کرده‌ام. با این حال، من حتی یک روز هم در بیان حقیقت، آنگونه که هست، بدون تحریف، تردید نکرده‌ام، به این امید که خداوند شاهد کسانی باشد که سکوت کردند، نابودی ما را پذیرفتند، آه‌های ما را در محاصره گرفتند، بقایای کودکان و زنان ما را لمس نکردند، و قتل عامی را که مردم ما یک سال و نیم تحمل کرده‌اند، متوقف نکردند.

فلسطین، گوهر تاج مسلمانان، قلب تپنده هر انسان آزاده‌ای در این جهان را به شما می‌سپارم.

مردمش، کودکان خردسال مظلومش را که فرصت رویاپردازی یا زندگی در امنیت و آرامش به آنها داده نشد، به شما می‌سپارم، که پیکرهای پاکشان توسط هزاران تن بمب و موشک اسرائیلی له شد، تکه تکه شد، بقایایشان روی دیوارها پراکنده شد.

از شما می‌خواهم که نگذارید زنجیرها شما را ساکت کنند و مرزها شما را عقب نگه دارند. پل‌هایی برای آزادی سرزمین و مردمش باشید، تا زمانی که خورشید کرامت و آزادی بر فراز میهن غارت شده ما طلوع کند.

مراقبت از خانواده‌ام را به شما می‌سپارم: دختر عزیزم شم، که زمان اجازه نداد بزرگ شدنش را آنطور که آرزو داشتم ببینم؛ پسر عزیزم صلاح، که می‌خواستم از او حمایت و همراهی کنم تا زمانی که به اندازه کافی قوی شود تا بتواند به جای من بار را به دوش بکشد و رسالت را ادامه دهد.

مادر عزیزم را به تو می‌سپارم، که دعاهایش مرا به این جایگاه رسانده است. دعاهایش دژ من و چراغ راهم بوده است. از خداوند می‌خواهم که به قلبش صبر عطا کند و از جانب من بهترین پاداش را به او عطا فرماید.

همچنین شریک زندگی‌ام، همسر عزیزم، ام صلاح بیان، را که جنگ روزها و ماه‌ها او را از من جدا کرد، به تو می‌سپارم. اما او مانند تنه درخت زیتون، صبور و توکل‌کننده به خدا، استوار ماند و در غیاب من با تمام قدرت و ایمانش مسئولیت‌هایش را به دوش کشید.

از شما می‌خواهم که به آنها بپیوندید و پس از خداوند متعال، پشتیبان آنها باشید. اگر بمیرم، بر اصول خود استوار خواهم مرد، در پیشگاه خداوند شهادت می‌دهم که از تقدیر او راضی هستم، به لقای او ایمان دارم و مطمئنم که آنچه نزد خداست بهتر و جاودانه است.

خداوندا، مرا در زمره شهدا بپذیر، گناهان گذشته و آینده‌ام را ببخش و خونم را نوری قرار ده که راه آزادی را برای مردم و خانواده‌ام روشن کند. اگر کوتاهی کرده‌ام مرا ببخش و برای من طلب رحمت کن، زیرا به وعده‌ام وفا کرده‌ام و تغییر نکرده‌ام و متزلزل نشده‌ام.

غزه را فراموش نکنید و در دعاهای نیک خود برای بخشش و پذیرش، مرا فراموش نکنید.

انس جمال الشریف

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (5)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (5)


به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه

فرهنگ روان‌پریشی:

همه اینها برای درک این موضوع که چرا پایتخت‌های غربی همچنان در کشتار اسرائیل مشارکت دارند، بسیار مهم است، حتی با وجود اینکه اجماع قوی بین محققان هولوکاست و نسل‌کشی، که بسیاری از آنها اسرائیلی هستند، وجود دارد که اقدامات آن به منزله نسل‌کشی است.
احزاب حاکم در کشورهای غربی مانند ایالات متحده و بریتانیا به شدت به کسب‌وکارهای بزرگ متکی هستند، هم برای موفقیت انتخاباتی خود و هم پس از پیروزی در انتخابات، برای حفظ محبوبیت خود با ترویج «ثبات اقتصادی». کی‌یر استارمر پس از رد مدل تأمین مالی مردمیِ سلف خود، جرمی کوربین، و در عوض جلب توجه بخش شرکتی با وعده‌هایی مبنی بر اینکه حزب را در جیب خود خواهد داشت، در بریتانیا به قدرت رسید. تضمین‌های او همچنین کلید تضمین این بود که رسانه‌های متعلق به میلیاردرها، که به شدت به کوربین حمله کرده بودند و بارها او را به خاطر مواضع دموکراتیک، سوسیالیستی و طرفدار فلسطینش به عنوان یک «یهودستیز» بدنام کرده بودند، مسیر استارمر را به سمت داونینگ استریت هموار کنند.
در ایالات متحده، میلیاردرها حتی یکی از خودشان را در قدرت دارند، دونالد ترامپ. اما حتی مبارزات انتخاباتی او نیز به بودجه اهداکنندگان بزرگی مانند میریام آدلسون، بیوه اسرائیلی شلدون آدلسون، غول کازینو، متکی بود.
آدلسون از جمله اهداکنندگان اصلی هر دو حزب اصلی است که این واقعیت را پنهان نکرده‌اند که اولویت سیاسی شماره یک آنها اسرائیل است. شرکت‌های بزرگ پس از به قدرت رسیدن، عملاً احزاب را در حوزه‌های اصلی سیاست داخلی و خارجی به عنوان باج نگه می‌دارند.
بخش مالی پس از آنکه زیاده‌روی‌های بی‌ملاحظه‌اش اقتصاد جهانی را در اواخر دهه 2000 به ورطه سقوط کشاند، مجبور شد توسط مالیات‌دهندگان نجات یابد – و هنوز هم، از طریق به اصطلاح «اقدامات ریاضت اقتصادی» این کار را می‌کند. دولت‌های غربی بانک‌ها را «بیش از حد بزرگ برای شکست خوردن» می‌دانستند.
به همین ترتیب، اسرائیل، بزرگترین مرکز پرورش صنایع تسلیحاتی و نظارتی جهان، حتی وقتی مرتکب نسل‌کشی می‌شود، آنقدر بزرگ است که نمی‌تواند شکست بخورد.
منتقدان ظهور شرکت‌های جهانی‌شده در نیم قرن گذشته، مانند زبان‌شناس مشهور، نوام چامسکی و استاد حقوق، جوئل باکان، مدت‌هاست که به ویژگی‌های روان‌پریشانه فرهنگ شرکتی اشاره کرده‌اند.
شرکت‌ها از نظر قانونی موظف به دنبال کردن سود و اولویت دادن به ارزش سهامداران بر سایر ملاحظات هستند. پس از موج‌های مقررات‌زدایی توسط دولت‌های غربی رشوه‌خوار، عملاً هیچ محدودیتی برای آزادی آنها وجود ندارد.
باکان خاطرنشان می‌کند که شرکت‌ها نسبت به رنج یا امنیت دیگران بی‌تفاوت هستند. آنها قادر به حفظ روابط بلندمدت نیستند. آنها فاقد هرگونه احساس گناه یا خویشتن‌داری هستند. و برای به حداکثر رساندن سود، دروغ، تقلب و فریبکاری می‌کنند.
این تمایلات روان‌پریشانه در رسوایی‌های پی در پی، چه در صنایع دخانیات و بانکداری و چه در شرکت‌های داروسازی و انرژی، به نمایش گذاشته شده‌اند.
چرا کسب‌وکارهای بزرگ باید در پیگیری سود مربوط به نسل‌کشی در غزه رفتار بهتری داشته باشند؟
باکان خطاب به کسانی است که استدلال او را با یک نظریه توطئه اشتباه می‌گیرند. رفتار روان‌پریشانه شرکت‌ها صرفاً منعکس‌کننده الزامات قانونی برای آنها به عنوان نهادها – چیزی که او «پویایی منطقی» آنها می‌نامد – برای به حداکثر رساندن سود و بیرون راندن رقبا، صرف نظر از عواقب آن برای کل جامعه، نسل‌های آینده یا سیاره زمین است.

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (4)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (4)


به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه

اردوگاه کار اجباری:

لیست بلندی از نام‌های بزرگ دیگر در گزارش آلبانیزی وجود دارد: کاترپیلار، ولوو و هیوندای متهم به تأمین ماشین‌آلات سنگین برای تخریب خانه‌ها، مساجد و زیرساخت‌ها در غزه و کرانه باختری هستند.
بانک‌های پیشرو مانند BNP Paribas و Barclays برای افزایش اعتماد بازار به اسرائیل در طول نسل‌کشی و حفظ نرخ بهره مطلوب، اوراق قرضه خزانه‌داری منتشر کرده‌اند.
شرکت‌های BP، Chevron و سایر شرکت‌های انرژی از میدان‌های گازی موجود در شرق مدیترانه و خطوط لوله‌ای که از آب‌های دریایی فلسطین در سواحل غزه عبور می‌کنند، سود می‌برند. اسرائیل اندکی پس از آغاز قتل عام نسل‌کشی، مجوزهای اکتشافی را برای میدان گازی توسعه نیافته خود در غزه، درست در نزدیکی ساحل، صادر کرد.
آخرین طرح اسرائیل برای ایجاد آنچه که آن را اردوگاه «تمرکز» در غزه می‌نامد، جایی که قرار است غیرنظامیان فلسطینی به شدت تحت نظارت نگهبانان مسلح نگهداری شوند، بدون شک به مشارکت‌های تجاری مشابه آنچه در پشت «مراکز توزیع کمک» ساختگی اسرائیل که قبلاً به ساکنان این منطقه محصور تحمیل شده بود، متکی خواهد بود.
سربازان اسرائیلی شهادت دادند که به آنها دستور داده شده بود به سمت جمعیت فلسطینی‌های گرسنه که در صف غذا در این مراکز بودند، شلیک کنند، که توضیح می‌دهد چرا ده‌ها فلسطینی روزانه و برای هفته‌ها کشته شدند. این مراکز که توسط صندوق بشردوستانه غزه اداره می‌شوند، تا حدودی زاییده افکار گروه مشاوره بوستون بودند، همان مشاوران مدیریتی که این ماه به خاطر توطئه برای تبدیل غزه به «ریویرای خاورمیانه» ترامپ که عاری از فلسطینیان است، افشا شدند.
اردوگاه کار اجباری برنامه‌ریزی‌شده اسرائیل که بر روی ویرانه‌های شهر رفح ساخته شده و قرار است، باز هم به طور گمراه‌کننده‌ای، «منطقه بشردوستانه» نامیده شود، از همه ورودی‌ها می‌خواهد که قبل از بازداشت، با استفاده از داده‌های بیومتریک «بررسی‌های امنیتی» انجام دهند.
البته، پیمانکاران دیگر، با استفاده از سیستم‌های عمدتاً خودکار، تا زمانی که آنچه دولت اسرائیل «طرح مهاجرت» برای اخراج جمعیت از غزه می‌نامد، اجرا شود، از داخل اردوگاه نظارت خواهند کرد.
آلبانیز به موارد متعددی اشاره می‌کند که در آنها شرکت‌های خصوصی برخی از وحشتناک‌ترین جنایات تاریخ، از برده‌داری گرفته تا هولوکاست، را مرتکب شده‌اند.
آلبانیز از وکلا و جامعه مدنی می‌خواهد که علیه این شرکت‌ها در کشورهایی که ثبت شده‌اند، اقدام قانونی کنند. در صورت امکان، مصرف‌کنندگان باید با تحریم این شرکت‌ها تا حد امکان فشار وارد کنند.
او در پایان توصیه می‌کند که کشورها تحریم‌ها و ممنوعیت‌های تسلیحاتی علیه اسرائیل اعمال کنند.
او همچنین از دادگاه کیفری بین‌المللیِ تحت فشار، که چهار نفر از قضات آن، مانند او، تحت تحریم‌های ایالات متحده هستند، و دادگاه‌های ملی می‌خواهد که «مسئولان و/یا نهادها را به دلیل مشارکت در ارتکاب جنایات بین‌المللی و پولشویی عواید حاصل از این جنایات، مورد تحقیق و پیگرد قانونی قرار دهند.»

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (3)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (3)


به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه
اواخر ماه گذشته، دیوان عالی بریتانیا با تشخیص اینکه قطعات ساخت بریتانیا که در اف-۳۵ استفاده می‌شوند، احتمالاً در جنایات جنگی در غزه نقش داشته‌اند، حکم داد که دولت استارمر باید در مورد صادرات این قطعات تصمیمات «بسیار حساس و سیاسی» بگیرد.
در مقابل، دیوید لامی، وزیر امور خارجه بریتانیا، به یک کمیته پارلمانی گفت که ارزیابی اینکه آیا اسرائیل با استفاده از سلاح‌های بریتانیایی در غزه مرتکب جنایات جنگی می‌شود یا خیر، بر عهده دولت نیست، بلکه «تصمیم دادگاه» است.
لاکهید مارتین به این مبارزه پیوسته است. سخنگویی گفت: «فروش‌های نظامی خارجی، معاملات دولت با دولت است. بحث در مورد این فروش‌ها بهتر است به دولت ایالات متحده واگذار شود.» آلبانیزی همچنین انگشت اتهام را به سمت شرکت‌های پیشرو فناوری به دلیل نفوذ سریع و عمیق آنها در اشغال غیرقانونی اسرائیل، از جمله با خرید استارتاپ‌های اسرائیلی که از تخصص به دست آمده از سرکوب فلسطینیان استفاده می‌کنند، نشانه می‌رود.
گروه NSO نرم‌افزار جاسوسی Pegasus را برای تلفن‌ها توسعه داده است که در حال حاضر برای ردیابی سیاستمداران، روزنامه‌نگاران و فعالان حقوق بشر در سراسر جهان استفاده می‌شود. سال گذشته، دولت بایدن قراردادی را با یک شرکت جاسوسی اسرائیلی دیگر به نام Paragon امضا کرد. آیا روزی خواهیم فهمید که ایالات متحده دقیقاً از همین نوع فناوری برای جاسوسی از آلبانیزی و دیگر کارشناسان حقوق بین‌الملل تحت پوشش آنچه «جنگ اقتصادی» می‌نامد، استفاده کرده است؟
آی‌بی‌ام مقامات نظامی و اطلاعاتی اسرائیل را آموزش می‌دهد و نقش محوری در جمع‌آوری و ذخیره داده‌های بیومتریک فلسطینی‌ها ایفا می‌کند. شرکت هیولت پاکارد، فناوری را برای رژیم اشغالگر اسرائیل، سازمان زندان‌ها و پلیس تأمین می‌کند.
مایکروسافت بزرگترین مرکز خود در خارج از ایالات متحده را در اسرائیل تأسیس کرده است که از طریق آن سیستم‌هایی را برای استفاده ارتش اسرائیل ساخته است، در حالی که گوگل و آمازون قراردادی ۱.۲ میلیارد دلاری برای تأمین زیرساخت‌های فناوری آن منعقد کرده‌اند.
موسسه تحقیقاتی معتبر ماساچوست یا MIT با اسرائیل و شرکت‌هایی مانند Elbit برای توسعه سیستم‌های سلاح خودکار برای پهپادها و بهبود آرایش‌های گروهی آنها همکاری کرده است.
پالانتیر، که پلتفرم‌های هوش مصنوعی را برای ارتش اسرائیل تأمین می‌کند، در ژانویه ۲۰۲۴، در آغاز قتل عام اسرائیل در غزه، بر سر آنچه بلومبرگ «فناوری‌های جنگی» نامید، از همکاری استراتژیک عمیق‌تری خبر داد.
در طول ۲۱ ماه گذشته، اسرائیل برنامه‌های جدید مبتنی بر هوش مصنوعی مانند Lavendar، Gospel و Where’s Daddy را برای انتخاب تعداد زیادی از اهداف در غزه با نظارت کم یا بدون نظارت انسانی به کار گرفته است.
آلبانیزی آن را «روی تاریک ملت استارتاپی» می‌نامد که با اهداف و دستاوردهای صنعت نظامی بسیار همسو است.
جای تعجب نیست که شرکت‌های فناوری به تهمت‌های کاملاً آشنا علیه گزارشگر ویژه و سازمان ملل متحد به خاطر برداشتن پرده از فعالیت‌هایشان متوسل می‌شوند. واشنگتن پست گزارش داد که پس از گزارش آلبانیزی، سرگئی برین، یکی از بنیانگذاران گوگل، در یک گفتگوی انجمن کارمندان، سازمان ملل را «آشکارا یهودستیز» خواند.

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (2)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (2)
به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه

آلبانزی در گزارش 60 صفحه‌ای خود می‌نویسد که تحقیقات او «نشان می‌دهد که چگونه اشغال دائمی به یک میدان آزمایش عالی برای تولیدکنندگان سلاح و شرکت‌های بزرگ فناوری تبدیل شده است… در حالی که سرمایه‌گذاران و مؤسسات خصوصی و دولتی آزادانه سود می‌برند.» نکته او توسط شرکت تسلیحاتی اسرائیلی رافائل تأکید شد که یک ویدیوی تبلیغاتی از پهپاد Spike FireFly خود منتشر کرد که نشان می‌داد یک فلسطینی را در آنچه «جنگ شهری» در غزه می‌نامید، مشاهده، تعقیب و کشته است.
همانطور که گزارشگر ویژه سازمان ملل اشاره می‌کند، فراتر از مسئله نسل‌کشی در غزه، شرکت‌های غربی از تابستان گذشته تعهد قانونی و اخلاقی برای قطع روابط با سیستم اشغالگر اسرائیل داشته‌اند. آن زمان بود که دیوان بین‌المللی دادگستری، بالاترین دادگاه جهان، حکم داد که اشغال چند دهه‌ای اسرائیل، یک اقدام مجرمانه مبتنی بر آپارتاید و کوچ اجباری – یا آنچه آلبانیزی سیاست «کوچ و جایگزینی» می‌نامد – بوده است.
در عوض، بخش شرکت‌ها – و دولت‌های غربی – همچنان به همدستی خود در جنایات اسرائیل ادامه می‌دهند.
این فقط تولیدکنندگان اسلحه نیستند که از نسل‌کشی در غزه و اشغال کرانه باختری و قدس شرقی سود می‌برند. شرکت‌های بزرگ فناوری، ساخت و ساز و مواد اولیه، تجارت کشاورزی، گردشگری، بخش کالا و خدمات و زنجیره‌های تأمین نیز وارد صحنه شده‌اند. و همه اینها توسط بخش مالی، شامل بانک‌ها، صندوق‌های بازنشستگی، دانشگاه‌ها، بیمه‌ها و خیریه‌ها، که همگی مشتاق ادامه سرمایه‌گذاری در این معماری ظلم هستند، امکان‌پذیر شده است.
آلبانیزی، شرکت‌هایی که با اسرائیل همکاری می‌کنند را «اکوسیستمی که از این بی‌قانونی حمایت می‌کند» توصیف می‌کند.
برای این شرکت‌ها و شرکای آنها، قانون بین‌المللی – سیستم حقوقی که آلبانیزی و دیگر گزارشگران سازمان ملل متحد موظف به حمایت از آن هستند – به عنوان مانعی برای دستیابی به سود آنها عمل می‌کند.
آلبانیزی خاطرنشان می‌کند که بخش تجاری می‌تواند با محافظت از خود در پشت پرده سایر بازیگران، از بررسی دقیق جلوگیری کند.
اسرائیل و مقامات ارشد آن در مورد ارتکاب نسل‌کشی، جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی هشدار داده شده‌اند.
وقتی او به ۴۸ شرکت نامه نوشت تا به آنها هشدار دهد که در این فعالیت مجرمانه تبانی کرده‌اند، آنها پاسخ دادند که این مسئولیت اسرائیل است، نه آنها، یا اینکه فعالیت‌های تجاری آنها باید توسط دولت‌ها تنظیم شود، نه قوانین بین‌المللی.
آلبانیزی خاطرنشان می‌کند که شرکت‌ها می‌توانند بیشترین سود خود را در «مناطق خاکستری قانون» – قوانینی که خود در شکل‌گیری آنها نقش داشته‌اند – به دست آورند. جت‌های جنگنده اف-۳۵ لاکهید مارتین، که «رژیم وحشی» آنها پس از نابودی غزه توسط اسرائیل از صحنه خارج شد، به حدود ۱۶۰۰ شرکت متخصص دیگر که در هشت کشور مختلف، از جمله بریتانیا، فعالیت می‌کنند، وابسته است.

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (1)

نسل‌کشی غزه، تجارتی بزرگ و چهره آینده است (1)
به قلم: جاناتان کوک
ترجمه: محمد اسامه
شرکت‌ها و برنامه‌ریزان جنگی آمریکایی از «فضای مانور به اصطلاح مشروعی» که اسرائیل برای آنها باز کرده است تا از جنگی که غیرنظامیان فلسطینی را می‌کشد و گرسنه نگه می‌دارد، سود ببرند، استقبال می‌کنند.
فایننشال تایمز این ماه گزارش داد که گروهی از سرمایه‌گذاران اسرائیلی، یکی از شرکت‌های مشاوره تجاری پیشرو در جهان و یک اندیشکده به ریاست تونی بلر، نخست‌وزیر سابق بریتانیا، مخفیانه در حال تدوین برنامه‌هایی برای تبدیل ویرانه‌های غزه به املاک و مستغلات درجه یک هستند.
به نظر می‌رسد این کنسرسیوم مخفی به دنبال راه‌های عملی برای تحقق «رویای» دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، از غزه به عنوان «ریویرای خاورمیانه» است: تبدیل این منطقه کوچک ساحلی به زمین بازی ثروتمندان و یک فرصت سرمایه‌گذاری سودآور پس از پاکسازی قومی جمعیت فلسطینی آن.
در همین حال، دولت بریتانیا گروه «اقدام فلسطین» را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرده است – این اولین بار در تاریخ بریتانیا است که یک گروه اقدام مستقیم تحت قوانین سختگیرانه تروریسم بریتانیا ممنوع شده است. نکته قابل توجه این است که دولت کی‌یر استارمر پس از لابی‌گری شرکت Elbit Systems، یک تولیدکننده سلاح اسرائیلی که کارخانه‌هایش در بریتانیا به دلیل ایجاد اختلال در عملیات، هدف حمله شرکت Palestine Action قرار گرفته بود، اقدام به ممنوعیت این شرکت کرد. Elbit پهپادهای قاتل و سایر سلاح‌هایی را که نقش محوری در نسل‌کشی اسرائیل در غزه داشته‌اند، در اختیار اسرائیل قرار می‌دهد.
این افشاگری‌ها پس از آن صورت گرفت که فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در سرزمین‌های اشغالی فلسطین، گزارشی با عنوان «از اقتصاد اشغال تا اقتصاد نسل‌کشی» منتشر کرد و مشارکت گسترده شرکت‌های بزرگ در جنایات اسرائیل در غزه و سود بردن از آن را افشا کرد. آلبانیز، متخصص حقوق بین‌الملل، در مصاحبه‌ای با کریس هجز، روزنامه‌نگار آمریکایی، نتیجه گرفت: «نسل‌کشی در غزه به دلیل سودآور بودن متوقف نشده است. این نسل‌کشی برای بسیاری از مردم سودآور است.» آلبانیز ده‌ها شرکت بزرگ غربی را فهرست می‌کند که عمیقاً در سرکوب مردم فلسطین توسط اسرائیل سرمایه‌گذاری کرده‌اند.
او خاطرنشان می‌کند که این یک تحول جدید نیست. این شرکت‌ها سال‌ها و در برخی موارد دهه‌ها از فرصت‌های تجاری مرتبط با اشغال خشونت‌آمیز سرزمین‌های فلسطینی توسط اسرائیل سوءاستفاده کرده‌اند.
گذار از اشغال غزه توسط اسرائیل به نسل‌کشی فعلی، سود را تهدید نکرد؛ بلکه آن را افزایش داد. یا، همانطور که آلبانیز می‌گوید: «سود افزایش یافته است، زیرا اقتصاد اشغال به اقتصاد نسل‌کشی تبدیل شده است.»
این گزارشگر ویژه در طول ۲۱ ماه گذشته قتل عام در غزه، به طور فزاینده‌ای به خاری در چشم اسرائیل و حامیان غربی آن تبدیل شده است.
این توضیح می‌دهد که چرا مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ترامپ، اندکی پس از انتشار گزارش او اعلام کرد که آلبانیز را به دلیل تلاش‌هایش برای روشن کردن جنایات مقامات اسرائیلی و آمریکایی تحریم می‌کند.
به طور قابل توجهی، او اظهارات او را، بر اساس قوانین بین‌المللی، «جنگ اقتصادی علیه ایالات متحده و اسرائیل» نامید. به نظر می‌رسد آلبانیز و سیستم حقوق بشر جهانی سازمان ملل متحد که پشت سر اوست، تهدیدی برای گمانه‌زنی‌های غربی هستند. اسرائیل عملاً به عنوان بزرگترین مرکز رشد کسب و کار جهان عمل می‌کند، هرچند در این مورد نه تنها با پرورش استارت‌آپ‌ها.
بلکه، این امر به شرکت‌های جهانی فرصت می‌دهد تا سلاح‌ها، ماشین‌آلات، فناوری‌ها، فرآیندهای جمع‌آوری داده‌ها و اتوماسیون جدید را در سرزمین‌های اشغالی آزمایش و تکمیل کنند. این رویدادها شامل سرکوب گسترده، کنترل، نظارت، حبس، پاکسازی قومی و اکنون نسل‌کشی است.
در جهانی با منابع رو به کاهش و هرج و مرج اقلیمی رو به رشد، چنین فناوری‌های نوآورانه‌ای برای بردگی احتمالاً نه تنها در خارج از کشور، بلکه در داخل نیز کاربردهایی پیدا خواهد کرد. غزه آزمایشگاهی برای دنیای شرکت‌ها و دریچه‌ای به آینده خودمان است.

بعد از شهادت سیدنا حسین رضی الله بر سر قاتلانش چه آمد؟!

بعد از شهادت سیدنا حسین رضی الله بر سر قاتلانش چه آمد؟!

به قلم: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

 قاتلان حسین رضی الله توسط لشکریان عبدالله ابن زبیر( پسر سیدنا زبیر) رضی الله عنهم مجازات شدند.

بعد از شهادت سیدنا حسین، یزید روز خوش  ندید و حکومتش شاهد شورش های پی در پی بود،

۴ سال بعد از شهادت حسین، یزید کشته شد و ابن زیاد و شمر فراری شدند، عمر بن سعد کشته شد، و سر بریده اش را انداختند جلوی پسرش،گفتند: این را میشناسی؟

گفت:آری و بعد از او زندگی را هم دوست ندارم و پسرش را هم سر بریدند.

شمر را پیدا کردند و او فرار کرد، تعقیبش کردند و  و سرش را بریدند و جسدش را جلوی سگان انداختند

پس خون حسین رضی الله زمین نماند و خیلی زود گرفته شد و  فقط ۵ سال بین ظلم و انتقام از ظالم فاصله افتاد.

از قاتلان سیدنا حسین یک شخص هم جان بدر نبرد حتی سربازانی که در لشکر عمر بن سعد بودند شناسایی و سرشان بریده شد

حتی خولی بن یزید را هم درنهانگاه خانه اش یافتند و کشتند.

او همان کسی است که عمر بن سعد سر بریده حسین را به او داد که به ابن زیاد برساند! او که به کوفه رسید، شب هنگام بود و در های قصر را بسته بودند.

او سر مبارک را برداشت و به خانه خودش آمد ، و سر را در تشتی که زنش در آن لباس میشست، انداخت و بر زن خود وارد شد.

زنش گفت: چه خبر ؟ گفت ثروت دنیا را برایت آورده ام. 

پرسید: ثروت دنیا!

گفت: آری در تشت است 

زن گفت: در تشت؟

گفت: بله سر حسین است که برای به ابن زیاد آورده ام

زن برخاست و گفت سبحان الله، مردم طلا و نقره می آورند وتو سر بریده پسر رسول خدا را به خانه من اوردی!!

قسم به الله که دیگر سرم با سر تو، در یک بالین جمع نمیشود. 

۵ سال بعد وقتی سربازان عبدالله ابن زبیر رضی الله در تعقیب خولی، وارد خانه اش شدند، خولی به نهانگاهی در خانه اش رفت و پنهان شد، سربازان از زن پرسیدند :خولی کجاست؟ او با صدای بلند گفت: نمیدانم کجاست، اما در همان حال محل اختفای اورا با دست اشاره کرد!

و خولی را دستگیر و سربریدند

و‌ابن زیاد هم با آنکه فرار کرده بود بخاطر شرارت باطنش باز در شام، توانست خوش خدمتی کند و در راس سیزده هزار نفر به طرف عراق آمد که باز ابراهیم اشتر آنها را شکست داد و تار و مار کرد و ابن زیاد هم کشته شد و سرش را در دهم محرم ۶۷ هجری؛ یعنی دقیقا ۶ سال بعد از شهادت سیدنا حسین ؛ بریدند و فرستادند به قصر کوفه یعنی همانجایی که ۶ سال پیش سر حسین را آورده بودن جلویش

واکنش مردم زمان ابن تیمیه در روز عاشورا، روزی که امام حسین به شهادت رسید

واکنش مردم زمان ابن تیمیه در روز عاشورا، روزی که امام حسین به شهادت رسید

به قلم: محمد اسامه

عده ای از اهل سنت قصد دارند نواصبی که با علی بن ابی طالب و خاندان او دشمنی داشته اند را نادیده بگیرند اما واقعیت چیز دیگری را نشان می دهد.

نواصب دسته ای از خوارج بودند که نه تنها علی بلکه دودمان او را به همراه معاویه و ام المومنین عایشه رضی الله عنها و هزاران صحابی همراه آنها را تکفیر می کردند.

البته در میان طرفداران معاویه هم نواصبی وجود داشتند که آشکارا علی و طرفداران او را لعن و نفرین می کردند که یکی از کارهای عمر بن عبدالعزیز این بود که جلو اینها را در منابر رسمی گرفت.

در زمان ابن تیمیه که هماهنگ با حمله مغولها به ایران بود باز می بینیم که در برابر شهادت سیدنا حسین بن علی رضی الله عنهما سه واکنش مختلف وجود داشت:

  1. واکنش نواصب
  2. واکنش شیعیان غلاه که کارهای جاهلانه مثل قمه زنی و شمشیر زنی انجام می دادند
  3. واکنش پیروان مذاهب فقهی که تا کنون باقی مانده اند

شيخ الاسلام ابن تيمية رحمه الله تعالی می گوید :وانقسم الناس بسبب يوم عاشوراء – الذي قتل فيه الحسين – إلى قسمين: فالشيعة اتخذته يوم مأتم وحزن يفعل فيه من المنكرات ما لا يفعله إلا من هو من أجهل الناس وأضلهم، وقوم اتخذوه بمنزلة العيد.[1]

مردم به سبب روز عاشوراء که حسین رضی الله عنه در آن کشته شد به دو گروه تقسیم شده‌اند: شیعه آن را روز ماتم و حزن گرفته و غلاة در آن منکراتی را انجام می‌دهد که جز نادان‌ترین و گمراه‌ترین مردم مرتکب چنین افعالی نمی‌شوند، و گروهی آن را به منزله‌ی عید گرفته است! و می گوید:فما يفعل يوم عاشوراء من اتخاذه عيدا بدعة أصلها من بدع النواصب.»[2]پس آنچه روز عاشوراء از عیدگرفتن آن انجام می‌شود، بدعتیست که اصل آن از بدعت‌های ناصبیان است.

و می گوید : «لم يصح في عاشوراء إلا فضل صيامه.»[3]درباره عاشوراء هیچ چیزی جز فضیلت روزه‌ی آن به صحت نرسیده است.

امروزه و در ایران شمشیر زنی و قمه زنی و خون آلود کردن جسد انسان ممنوع است و تنها در میان غلاة موجود در عراق و افغانستان و پاکستان و غیره دیده می شود.

قیام حسین یعنی قیامی جهت بازگرداندن حاکمیت به منهاج نبوت؛ قیامی بود برای « أَيُّنا أَحَقُّ بِالْخِلافَةِ وَالْبَيْعَةِ».[4]

پس حسین متعلق به تمام جهان اسلام است نه فرقه ی خاصی؛ و لبیک یا حسین یعنی لبیک به هدفی که برایش قیام کرد.   

[1]  منهاج السنة، الناشر: جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامية، ج 8، ص 149

[2]  همان، ج 8، ص 153

[3]  همان، ج 7، ص 39

[4]  الفتوح ، ج 5 ، ص 14 و نیز بحارالانوار ، ج 44 ، ص