فتوا در مورد حاکمان سکولار پاکستان و هوشیاری در برابر گروههایی چون جیش العدل و…

فتوا در مورد حاکمان سکولار پاکستان و هوشیاری در برابر گروههایی چون جیش العدل و…

به قلم: بالاچ عُمَرزهی

سکولاریستها که در زبان عربی تحت عنوان «مشرکین» و «احزاب» از آنها یاد می شود در منهج صحیح اسلامی یکی از کفار اصلی هستند و تمام علماء و فقهای گذشته و معاصر هم بر کافر بودن سکولاریستها اجماع دارند.

با این وجود عده ای از این سکولاریستها تنها بخشی از قوانین شریعت الله را به صورت عقیدتی یا «عملاً» انکار می کنند و کنار می زنند نه همه ی آن را: وَمِنَ الْأَحْزَابِ مَنْ يُنْكِرُ بَعْضَهُ ۚ (رعد/36)

همین بخش از احزاب سکولار که به بخشهایی از شریعت الله و عبادات ظاهری مثل نماز و حج و… عمل می کنند باعث شده است که عده ای از مسلمین جاهل فریب بخورند و در کافر بودن اینها شک کنند.

 حکومت سکولار پاکستان که به خاطر کنار زدن بعضی از احکام شریعت و جایگزین کردن قوانین کفری سکولاریستی و همچنین به این دلیل که گفته بود نظام اسلامی موجود در امارت اسلامی افغانستان یک نظام نامشروع بین المللی است توسط مفتی اعظم افغانستان، مولانا مفتی محمد زاهد عزیز خیل تکفیر شد که در فتوای آن آمده است:

«همه حکام و وزرای کابینه پاکستان از جمله انورالحق کاکر نخست وزیر موقت همگی بر اساس ادعای خود مبنی بر اینکه (نظام اسلامی موجود در افغانستان) یک نظام نامشروع است، از دایره اسلام خارج و مرتد شده اند ».

از نظر سکولاریسم و سکولاریستها تمام نظامهای مذهبی اسلامی شیعی – سنی نامشروع هستند، در این صورت تمام احزاب سکولار محلی بلوچ و غیر بلوچ هم که برای سکولاریسم دعوت می دهند از دایره ی اسلام خارج و مرتد شده اند.  

اینها ظالم هستند و بدترین ظالمین نیز هستند زمانی که می گویند سکولاریسم بهتر از قوانین شریعت الله است و قوانین شریعت الله را کنار می زنند و به سکولاریسم عمل می کنند:

  1. وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۗ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (انعام/21)
  2. وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا ۚ إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ (سجده/22)

ستمگر نامیدن این ستمگران نوعی یاری رساندن به قانون شریعت الله است حتی اگر حاکمیت در افراد و خانواده ها و جوامعی به شریعت الله باز گردانده نشود، زیرا مشخص نشدن ظالم نوعی ستم و ترک یاری مظلومان است.

رسول الله ﷺ می‌فرماید:هرگاه امت مرا دیدی که به ظالم نمی‌گوید «ای ستمگر» پس مستحق آن شده‌اند» یعنی مستحق ستم هستند.[1]

پس اگر به این سکولاریستها مثل سهاب و … نگوئی کافر و ظالم، خودت مستحق هر ظلمی هستی که توسط این کفار به تو و خانواده و جامعه ات می رسد.

در کنار این، نباید فراموش کنیم که گروههایی چون جیش العدل در زیر سایه ی سازمانهای جاسوسی آمریکا و پاکستان و آل سعود برای دموکراسی برای ایران و فدرالیسم برای ایران جنگ و قتال می کنند و همان اهداف سکولاریستها را در سردارند اما با شعارهای شبه اسلامی؛ اینها نیز بخشی از جبهه ی تاریخی سکولاریستها بر علیه دارالاسلام و مومنین بوده اند که در تاریخ اسلام با عبدالله بن ابی شروع و تا نزدیکی های قیامت هم ادامه دارند.

گاه صدمات این افراد به ظاهر اسلامگرای مسلح و غیر مسلح که الله (ج) تحت عنوان «دشمن» از آنها یاد می کند از کفار اصلی برای ایمان و دنیا و آخرت مومنین و دارالاسلام خطرناکتر است و ما باید در برابر این دشمنان داخلی هم هوشیار و محتاط باشیم: هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ (منافقون/4)


[1] مسند امام احمد (۱۱/ ۴۷)

مجرمینی که مساجد، بازارها، مدارس و مکانهای عمومی مسلمین در پاکستان را منفجر می کنند

مجرمینی که مساجد، بازارها، مدارس و مکانهای عمومی مسلمین در پاکستان را منفجر می کنند

به قلم: محمد اسامه

زمانی که در عراق سربازان انگلیسی با ریشهای مصنوعی را گرفتند که در حال بمبگذاری در مدارس و مکانهای عمومی مسلمین بودند همه تعجب کردند اما درس نگرفتند که چرا؟

بعد از اشغال عراق توسط کفار سکولار خارجی به رهبری آمریکا و انگلیس، مسلمین اهل سنت و شیعه در کنار هم با اشغالگران سکولار می جنگیدند  و مردم شیعه و سنی هم یکدست از این مجاهدین حمایت می کردن و این برای اشغالگران اصلا خوب نبود به همین دلیل جهت تولید تفرق شروع کردند به دسیسه چینی.

این اشغالگران در مدارس و مساجد و مکانهای عمومی اهل سنت بمبگذاری می کردند و با اعتراف گیری اجباری تحت شکنجه از چند بی گناه شیعه مذهب اعلام می کردند که این جنایات را شیعیان مرتکب شده اند و بعد همین سناریو را در مناطق شیعه نشین تکرار می کردند تا اینکه موفق شدند در بین مسلمین تفرق ایجاد کنند و آنها را به جنگ داخلی با هم مشغول کنند و ما شاهد جنایات فجیعی توسط این گروههای مختلف از همدیگر بودیم.  

در چرکستان هم همین سناریو توسط آمریکا و مرتدین چرکستان انجام شد. در زیر به دو بیانیه رهبران جهاد در سالهای گذشته اکتفا می کنیم که تحت عنوان «ظلم و فساد بیش از حد، انفجارهای جنایتکارانه آژانس های مخفی در میان مردم عوام» توسط محترم اعظم طارق رحمه الله و شیخ مصطفی رحمه الله صادر شده اند که می گویند:

“از حملات جدید سکولاریستها بر اهل اسلام هشت سال می گذرد، در این جنگ اُمت مظلوم چندین زخم دردناک خورده است اما در جاییکه از یک سمت در افغانستان به دست مجاهدین حملات بر ارتش های سکولار سینه های اهل سنت را خنک می کند در همین حین در عراق، سومالی، یمن، الجزائر و پاکستان و دیگر مناطق کشورهای اسلامی حاصل نمودن مهمان نوازی زیاد از دعوتِ جهاد، نویدی از فتح و نصرت الهی خبر می دهد .

از سوی ارتش پاکستان و اربابان آمریکایی آن یورش جاری در وزیرستان حصه ای از همین جنگ سکولاریستی است، به همراه این جنگ سکولاریستی از آستین نیروی های برده پاکستانی خون اُمتیان معصوم می چکد .

از چندین ماه شب و روز به طور مسلسل در مناطق عوام مسلمان وزیرستان، باجور و سوات با جنگنده ها بمباران کرده و هزار مسلمان را قتل عام می کنند و در لال مسجد جنایت بازی با خون اُمت مسلمان این سخن را واضح کرده است که این مجرمین سفاک به خون مسلمین چنگ زده و می نوشند، اندازه وحشی گری آن ها را با واقعات کنونی می شود حدس زد که در آن با هجوم به صدها مسلمان انفجار انجام داده  و خون آنها فقط به این خاطر ریخته شد که در نشر اعلامیه ها با دروغ یک خبر حاصل شود و این خبر را بنیاد قرار داده و اُمت مسلمان را از فرزندان خود دور نگهدارند که در دفاع از آنان جان های خود را قربان می کنند.

آژانس های مخفی تشنه به خون اهل اسلام در آغاز یورش به ملاکند در دِیر طی دوران نماز تروایح حمله بمباران انجام داده و ۲۰ نمازی را به شهادت رساندند و سپس با بمب های جا سازی شده در اسباب بازی کودکان معصوم را تکه تکه کردند و الزام آن را بر مجاهدین طالبان زدند تا فتنه جواز یورش ظالمانه را صادر کرده و مردم عوام را ساکت نگه دارند “.

آیا زمان آن نرسیده که اگر هر سکولار لجبازی را دیدی تف به صورتش بنداری و با لگد جانانه ای او را از خود و خانواده و محل کار و جامعه ای دور کنی؟

به مناسبت هفت اکتبر در افغانستان و فلسطین: آمریکا سر افعی و بزرگترین ناقض حقوق بشر

به مناسبت هفت اکتبر در افغانستان و فلسطین: آمریکا سر افعی و بزرگترین ناقض حقوق بشر

تقدیم: مُلا نور احمد (کوټه)

در هفت اکتبر سال 2001م آمریکای وحشی به افغانستان حمله کرد و در هفت اکتبر 1403ش مجاهدین قسام قبل از حمله ی برنامه ریزی شده ی صهیونیستها به آنها حمله ی غافلگیرانه کردند و در جسم بی جان میلیونها مسلمان روح اتحاد و برادری و جهادی وارد کردند و آغاز پایان توهمات اسرائیل را رقم زدند.

کشورهای غربی به‌خصوص آمریکا و ایادی‌اش همیشه ما را به نقض حقوق بشر متهم می‌کنند و به رعایت نکردن حقوق زنان، در معرض اتهام قرار می‌دهند؛ درحالی که فرهنگ ما، کلتور ما با غربی‌ها کاملاً متفاوت است و ما از خود شرایط و ضوابطی داریم که کاملا با آن‌ها فرق می‌کند؛ اما از آن‌جایی که دشمنی آن‌ها با ما از همان ابتدای اسلام بوده است، امروزه نیز می‌کوشند تا فرهنگ غنی اسلام را بی‌خاصیت جلوه بدهند و فرهنگ منحط غربی را که کاملاً با فطرت سلیم انسانی منافات دارد بهترین الگو و نمونه تبارز بدهند.

آن‌ها زنان و حقوق زنان را فقط بهانه‌ای جهت فشارآوردن بر مسلمینی به‌کار می‌برند؛ اما در حقیقت آمریکا و ایادی‌اش بزرگترین ناقضان حقوق بشر اند‌.

در مدت بیست‌سال اشغال افغانستان چه ها که نکردند! کشوری را که دارای حکومتی مستقل بود و حاکمیتی قوی داشت، با بهانه‌های واهی مورد حمله قرار دادند و دراین مدت ده‌هاهزار نفر از جمله کودکان، زنان و انسان‌های بی‌گناه را قتل کردند، تا اینکه بالآخره بنابر مقاومت شدید افغانان  و همراهی مهاجرین از سراسر دنیا مجبور شدند تا دوباره بیرون شوند.

اما اینقدر خون‌های مردم را ریختن مگر آسان است و حقوقی در کار نبود؟!

بیاییم و حالات فعلی مسلمانان غزه و عملکرد مدعیان حقوق بشر را نگاه کنیم؛ منطقه‌ای بسیار کوچک (نوارغزه) که دقیقاً فقط ۴۱ کیلومتر طول و در بخش‌هایی از ۶ تا ۱۲ کیلومتر عرض دارد، تا حالا حدود چند ماه می‌گذرد که نیروهای تادندان‌مسلح صهیونیست بر این خاک غریب که از هر طرف مرزهایش قید است، یورش برده‌اند و همه روزه قتل عام می‌کنند و حمام خون به راه انداخته‌اند. به تعداد بیشتر از 42،۰۰۰ نفر را با بدترین حالت ممکن به شهادت رسانیده‌اند که در میان این‌ها نسبت بالایی را کودکان و زنان بی‌گناه تشکیل می‌دهد؛ پس بزرگترین ناقض حقوق بشر کیست؟

اگر کمک‌های میلیاردی آمریکا با دادن پول، تسلیحات نظامی و بم‌های مهیب نمی‌بود، اسراییل توان ایستادن را نداشت؛ اما این آمریکا است که در حقیقت، زنان و کودکان را قتل عام می‌کند. آمریکا نباید هیچ‌گاه نام حقوق بشر را بگیرد و یا به‌خاطر آن، اشک تمساح بریزد!

در حقیقت آمریکا و غربی‌های سکولار نه به فکر حقوق زنان و کودکان ما اند و نه در حق ملت‌های ما دلسوز اند. طبق ضرب المثل مشهور، آمریکا «دایه مهربان‌تر از مادر» خود را نشان می‌دهد! و به‌خاطر نرفتن دختران به پوهنتون و یا نبود آزادی (به معنای بی‌حجابی و لختی گری) خود را دلسوز و ما را ظالم جلوه می‌دهد، در حالی که تا همین لحظه در مدت شش‌ماه حدود 42،۰۰۰ فلسطینی که حصهٔ زیادی از آن را کودکان و زنان تشکیل می‌دهند قتل عام کرده است و بدترین ظلم‌ها و شکنجه‌های ممکن را بالای آن‌ها اعمال کرده است؛ اما باز هم نام حقوق بشر را می‌گیرد و نمی‌شرمد!

دنیا باید بداند که غربی‌های سکولار فقط دنبال منافع خود هستند و به‌خاطر آن منافع، از هیچ‌چیزی دریغ نمی‌کنند؛ هر اندازه بتوانند از ماها را می‌کشند چه زن باشد و چه کودک، اما منافع آنان از دست نرود.

همواره ادعا را با عمل مقایسه کنیم تا حقیقت برملا شود و دروغگو از راستگو نمایان گردد.

دیدگاه ثابت حرکت طالبان پاکستان در مورد مرزها و جهاد  

دیدگاه ثابت حرکت طالبان پاکستان در مورد مرزها و جهاد  

به قلم: براهندک بلوچ

عده ای از اهل تفرق هنوز برایشان قابل هضم نیست که چرا افرادی چون اسامه بن لادن و سایر امرای مطرح جهادی از جهاد بر علیه آمریکا و ناتو تمام کفار صحبت می کنند بدون آنکه از جنگ با دارالاسلام ایران سخنی به میان آورند.

واقعیت این است که این امرای جهاد بر دارالاسلام بودن ایران و جایگاه آن واقف هستند و اگر جهالت زیر دستان و عامه ی مسلمین متعصب وجود نداشت قطعا آشکارا بخشی از جبهه ی مقاومت تحت پرچم ایران بر علیه آمریکا و ناتو می شدند هر چند عملاً در این جبهه قرار داشته و دارند.

 مؤسس تحریک طالبان پاکستان امیرمحترم شهید بیت اللہ محسود رحمة الله علیه می گوید :

“به راستی که اسلام، مسلمانان را امت واحدی قرار می دهد و در اسلام هیچ مرز دولتی وجود ندارد! اگر کسی از من در مورد تقسیم مرزی پاکستان و افغانستان بپرسد، می گویم که مسلماً، اسلام مسلمانان را امت واحدی قرار می دهد و در اسلام هیچ مرز ریاستی وجود ندارد، ما مسلمانان مانند یک دست هستیم، بنابراین ما همچنین در افغانستان می جنگیم و  در پاکستان نیز بلکه به همین ترتیب ان شاءالله ما در فلسطین، بوسنی و عراق نیز خواهیم جنگید زیرا این بر ما فرض است

بنابراین در اسلام هیچ حیثیتی در تقسیم پاکستان و افغانستان وجود ندارد و در اسلام هیچ مرزی وجود ندارد.”

بیت اللہ محسود رحمة الله علیه از جهاد با آمریکا و مزدورانش در افغانستان و پاکستان و عراق و فلسطین می گوید و از جهاد با جنایتکاران سکولار صرب در بوسنی و هرز گوئین، و این یعنی جهاد مستقیم با آمریکا و ناتو و مزدورانش و حرکت در مسیر جبهه مقاومت.

به امید روزی که مسلمین تحت فرمان این امیران همچون مسلمین تحت فرمان جهاد اسلامی و حماس فلسطین و شافعی های یمن به چنان رشد منهجی برسند که عضویت در این جبهه مقاومت را آشکار و علنی کنند.

گروههایی هم که «عملاً» در جبهه ی آمریکا و ناتو قرار گرفته و به نفع صهیونیستها با شعارهای شبه اسلامی به جبهه ی مقاومت فلسطین ضربه می زنند بدون شک «اسلام آمریکائی – صهیونی جدید» هستند و از فعالیتهای رسانه ای و مسلحانه ی آنها نتیجه ای جز خدمت به آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی حاصل نمی شود.

اگر بسیاری از رهبران این گروهها چون گروه جولانی ادلب نشین و پاکستان نشینها جاسوسان مستقیم این کفار هستند و نقش واگنرهای این کفار را بازی می کنند زیر دستانی که با شعارهای جهادی وارد این گروهها و فرقه های مختلف شده اند بیدار شوند و از این «قتال الفتنه» دوری کنند.

روزی خواهد رسید که این لگورها و عملاء و فریب خورده ها واگذار خواهند شد و مورد معامله قرار خواهند گرفت و یا فتنه ی آنها توسط مجاهدین صادق خوابانده خواهد شد هر چند صدمات آنها برای مردم منطقه و بخصوص اهل دعوت و جهاد گاه پرهیزینه خواهد بود.

  هم اکنون هر گونه جنگی بر علیه دارالاسلام ایران خیانت است به تمام مسلمین جهان و خدمتی آشکار سات به جبهه ی آمریکا و صهیونیستها.

دارودسته ی رجوی بدیل محمد علی جناح برای بلوچهای ایران

دارودسته ی رجوی بدیل محمد علی جناح برای بلوچهای ایران

به قلم: عبدالرحمن براهویی (سراوان)

به دنبال شکست قیام مسلحانه و جهادی شیخ الهند مولانا محمود حسن دیوبندی رحمه الله بر علیه کفار سکولار خارجی به رهبری انگلیس و مزدوران آن در هندوستان، سکولاریستها جهت نابود کردن نهضت مسلمین دست به دو اقدام مخرب زدند:

  • با وارد کردن دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها جریان جهادی مولانا محمود حسن  را تبدیل به جریانی مسالمت آمیز کردند که در بازیهای سیاسی رایج سکولاریستها نقشی داشته باشد. همان کاری که با نهضت اخوان المسلمین و وارد کردن خائنینی چون الضهیبی جهت تخریب و انحراف آن انجام دادند. 
  • از کانال همین مخربین طرح تجزیه ی مسلمین و کاستن قدرت مسلمین با مطرح کردن تشکیل کشوری به نام پاکستان شرقی و غربی را مطرح کردند که طی آن مسلمین در هند از اکثریت می افتادند و اقلیتی می شدند تحت حاکمیت هندوها و بقیه هم تحت حاکمیت سکولاریستهای خائن میان مسلمین در کشوری که هدفی غیر از تخریب عقیده و منهج و حرکت اسلامی مردم ندارد.

در برابر شاگردان اصلی شیخ الهند مولانا محمود حسن که مخالف تجزیه هندوستان بودند محمد علی جناح کسی بود که حکومت سکولار انگلیس از کانال آن برنامه های خود را پیاده کرد. و محمد علی جناح نیز با بهره گیری از علمای سرشناس منطقه چون مولانا اشرف علی تهانوی ، مولانا شبیر احمد عثمانی، مولانا ظفر احمد عثمانی و مفتی محمد شفیع عثمانی و دیگران توانست حمایت و بسیج مسلمین هندوستان را به دست بیاورد.

این علماء خیال می کردند که از کانال این کفار سکولار جهانی و این سکولاریستهای دست نشانده ی آنها می توانند به حکومتی اسلامی و دارالاسلامی دست پیاده کنند که مجری قوانین شریعت الله باشد.

در این میان هر چند بزرگانی چون مولانا حسین احمد مدنی معتقد بودند که محمد علی جناح مهره ای بیش نیست که دارای عقیده سکولار است و هرگز حکومت را اسلامی نخواهد کرد، بنابراین حمایت از او فایده ای دینی در بر ندارد؛ اما قدرت رسانه ای و تبلیغی مخالفین ایشان قوی تر و فریبنده تر بود.

در این میان بلوچهای بلوچستان پاکستان نیز که با مرکزیت کلات دارای حاکمیت محلی و اسلامی خاص خود بودند به دلایلی کاملاً مشخص فریب طرح کفار سکولار انگلیس از کانال محمد علی جناح و وعده های او را خوردند و با تبلیغات وسیع علمای فعال در حزب مسلم لیک سرزمین و حاکمیت خود را تحویل این مهره ی داخلی کفار سکولار جهانی دادند.

به این شکل انگلیس سکولار توانست به سادگی میلونها مسلمان و آنهمه عالم را از کانال یک خائن داخلی بازی دهد و مسلمین را به چنان توهمی برساند که خیال کنند از کانال کفار خارجی و خائنین محلی هم می توان به حکومت اسلامی رسید.

قیام از کانال و مسیر کفر ثمره ای غیر از این ندارد اما دستهایی مرموز در قالب حزبهای مجازی سکولار و ملی گرا و حتی فرقه ای و مذهبی سعی دارند همان نسخه و تجربه ی هند را برای بلوچستان ایران پیاده کنند.

اینبار طراح اصلی همان انگلیس و آمریکا هستند و محمد علی جناح «نامرئی» و پشت پرده شده دارودسته ی رجوی، و کسانی هم که قصد دارند نقش محمد علی جناح «مرئی» را بازی کنند کسانی هستند چون حبیب سربازی و بهمن و …

ملت مسلمان و بیدار ما با دور ریختن تمام توطئه ها و با چنگ زدن به قوانین شریعت الله به تمام این دشمنان خارجی و مزدوران ریز و درشت داخلی فهمانده است و می فهماند که آدرس را اشتباهی آمده اند.

انگار این دور، دَور آخر است!

انگار این دور، دَور آخر است!

کاتب: دکتر أدهم شرقاوی

نابودی «اسرائیل»، یک حقیقت قرآنی و یک وعده‌ی نبوی است، لذا نمی‌پُرسیم که آیا نابود می‌شود یا خیر؟ چون ناگزیر نابود خواهد شد. اما سوال اینجاست که چه زمانی؟!

من معتقد نیستم که دست از کار بکشیم و به انتظار معجزه بنشینیم، بلکه معتقدم معجزه تنها زمانی رخ خواهد داد که مؤمن حداکثر کار ممکن را که می‌تواند انجام دهد. وقتی باطل با تمام وجودش جلو ‌می‌رود و انگار یک قدم تا پیروزی فاصله دارد و حق تا آخرین لحظه استوار و ثابت‌قدم می‌ماند و انگار در آستانه‌ی شکست است، معجزه می‌آید!

  • قرآن کریم یک حقیقت ثابت را به ما می‌آموزد و آن این است که مبارزه بر سر قدرت با مبارزه برای ایمان متفاوت است! در مبارزه بر سر قدرت‌، خداوند مردم را به قوای ظاهری واگذار می‌کند، هر که لوازم و اسباب بهتری در اختیار داشته باشد، پیروز می‌شود. اما در موردِ مبارزه‌ برای ایمان، هرگز لازم نیست موازنه‌ی قوا برقرار باشد! همه‌ی ستمگرانی که خداوند آن‌ها را از بین برده،‌ در اوج قدرت و اوج ظلم و ستم خود بوده‌اند که خداوند آن‌ها را گرفتار (عذاب خود) کرده است.
  • هنگامی که خداوند فرعون را هلاک نمود، با تغییر موازنه‌ی قوا او را نابود نکرد، بلکه او را هلاک کرد در حالی که می‌گفت:

﴿أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى﴾‏
«من پروردگار شما هستم!»

او را در اوج قدرت و در رأس ارتشی به شدت مسلح (به عذاب خود) گرفتار کرد!

خداوند «نمرود» را در هنگام ضعف هلاک نکرد، بلکه او را در حالی هلاک کرد که در اوج  غرور و تکبر بود، و مردم را ندا ‌می‌داد:

﴿أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ﴾‏
«من زنده می‌کنم و می‌میرانم!»

و خداوند قوم «عاد» را به وسیله‌ی تغییرِ موازنه‌ی قوا هلاک نکرد، بلکه در شرایطی آن‌ها را هلاک کرد، که می‌گفتند: چه کسی از ما نیرومندتر است؟ و قوم «ثمود» را در حالی نابود کرد که هنوز در کوه‌ها و صخره‌ها بنا می‌ساختند.

  • وقتی خداوند در غزوه‌ی «خندق»، احزاب (کفرپیشه) را پراکنده کرد، عرصه بر مؤمنان تنگ شده بود و جان‌ها به حلقوم رسیده بود.

وقتی جنگ غزه شروع شد، تصور این بود که یکی از دوره‌های جنگ است که مثل دوره‌های قبلی تمام می‌شود، اما الان چیزی در درونم می‌گوید که آخرین دور است! و به اذن خداوند به آن شکلی که الان هست باقی نخواهد ماند.

باد احزاب خواهد آمد (اشاره‌ به داستان «غزوه احزاب» دارد که در آن خداوند باد و طوفانی فرستاد که سپاه دشمن را پراکنده کرد و مسلمانان پیروز شدند) و لشکریان خداوند هزار شکل و رنگ دارند؛

﴿وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ﴾‏ «لشکریان پروردگارت را جز او کسی نمی‌‌شناسد».

و حتی اگر این بار نیز مثل دوره‌های گذشته تمام بشود، در آینده از همان جایی شروع خواهد شد که الان تمام می‌شود.

  • اما آن چیزی که پیداست این جنگ از کنترل ما و آن‌ها خارج شده و خداوند است که آن را پیش می‌برد.

من مخالف عقلانیت و توجه به واقع‌گرایی نیستم! اما عقلانیت این اندازه از ثبات و پایداری را نفی می‌کند، چیزهایی که در حال رخ دادن است اساسا خارج از چارچوب‌های عقلانیت (بشر) است.

واقع‌گرایی می‌گوید دولت‌های بزرگ تحت این حجم از دشمنی و بمباران نابود می‌شوند! پس چگونه باریکه‌ای به این کوچکی (در مقابل دشمنانش) پایدار باقی مانده است؟

و شگفت‌انگیزتر آن است که جغرافیایی که هیچ کوه و دره و جنگلی ندارد! قاعدتاً باید به لحاظ نظامی ساقط شده به حساب آید، آن هم در مقابل آن نیروی نظامی عظیمی که در زمین و هوا و دریا فعال است. و بخصوص با توجه به جنگ‌های سابق اسرائیل و اعراب که در چند ساعت تمام می‌شد، صحبت کردن از واقع‌گرایی بی‌معنا به نظر می‌رسد.

  • به طور قطع نظام اشغالگر نمی‌تواند اشغالگری خود را ادامه دهد، این حقیقتی ثابت است که کسی آن را تکذیب نمی‌کند، فارغ از اینکه قوم اشغال شده چه عقیده‌ و باوری داشته باشند. تاریخ می‌گوید که تمامی متحاوزان و اشغالگران از بین خواهند رفت، و این سرانجام دور و نزدیکی خواهد داشت! چه بسا به اذن خداوند این رخداد قریب‌الوقوع باشد.

لباس زن غربی …بین بی‌حیایی و ازبین‌رفتن نجابت و حشمت!

لباس زن غربی …بین بی‌حیایی و ازبین‌رفتن نجابت و حشمت!

کاتب: تسنیم راجح
ترجمه: فریبا کریم نژاد

چگونه مکتب سکولاریستی فمینیسم که خواستار آزادی زنان و برابری آن‌ها با مردان است، پذیرفت که بدن‌ زنان را برای هر بیننده‌ای به شکلی که امروزه می‌بینیم  مشروعیت بخشد؟!

چگونه مردان سکولار شهوتران، طراحان لباس و مخترعان مد و مدلینگ، زن را سرمست و به هیجان انداختند، او نیز متقاعد شد که برهنگی نماد قدرت و نشان‌دهنده‌ی آزادی اوست؟!

چگونه مدافعان سکولار حقوق زنان به خود قبولاندند که لباس زنان باید بسیار برهنه‌تر از لباس مردان باشد که برای همین هدف نیز در نظر گرفته شده است؟

شلوارهای ورزشی کوتاهی که برای زنان در نظر گرفته شده بسیار کوتاه‌تر از مردان است.

بر کسی پوشیده نیست که لباس رسمی زنان سکولار غربی شامل یک دامن کوتاه و تنگ است که پاهای آن‌ها را نمایان می‌کند، در حالی‌که لباس رسمی مردان شلواری بلند و گشاد است.

آیا فمینیست‌ها از این موضوع بی‌اطلاع و ناآگاه بودند؟ یا آن‌ها واقعاً متقاعد شده‌اند که برهنگی نماد قدرت است؟‌‌!

چرا تا این حد با اشتیاق و شدت نتانیاهو رادر مجلس کنگره آمریکا تشویق می‌کنند؟

چرا تا این حد با اشتیاق و شدت نتانیاهو رادر مجلس کنگره آمریکا تشویق می‌کنند؟

بی‌سابقه‌ترین تشویق نمایندگان آمریکا برای نتانیاهو، تشویق‌هایی که حتی برای هیتلر و صدام و استالین و… هم سابقه نداشته است.

اما چرا تا این حد با اشتیاق و شدت، او را تشویق می‌کنند؟
چون او توانسته است که ۴٠ هزار مسلمان از امت محمد ﷺ را به قتل برساند و ٩٠ هزار نفر را زخمی کند (که دست و پایشان قطع شده یا کور شده‌اند و…).
یک بار دیگر این آمار را بخوان چون این‌ها صرفا عدد نیستند بلکه هر کدامشان یک انسان هستند که توسط صهیونیست‌های اسرائیلی کشته یا معلول شده‌اند.

در ما خیری نیست اگر خود و خانواده و فرزندانمان را با بغض و کینه از صهیونیست‌ها و سایر کافران، نپرورانیم و این درد تنها زمانی تسکین بیابد که جمجمه‌های خُردشدهٔ تمام صهیونیست‌ها را بر زمین زنیم.

آن‌ها ما را به تعصبات جاهلیِ قومی و زبانی و نژادی و ملیتی، سرگرم کرده‌اند و ما را با نامِ نژاد و کشور و زبان و قوم و ملت و… به جان همدیگر انداخته‌اند تا اینگونه بتوانند جلوی چشمانمان، هم ما را سلاخی کنند هم به ریشمان بخندند. این داستان باید پایان یابد اما پایانی برای آن نیست مگر آنکه مانند آموزش سورهٔ فاتحه و محبت به والدین، در مورد برائت و تنفر از کافران و حُب مومنان و فضایل و ثواب‌های عظیم و غیرقابل شمارش جهاد و قتال با کافران و مشرکان در همه جا صحبت شود تا این عطشِ سیری‌ناپذیرِ جهاد با کافران در وجود تک‌تک ایمانداران زنده شود.

این موضوع صرفا با شور و حماسه، تحقق پیدا نمی‌کند بلکه باید برای آن برنامه‌ها ریخت و شب‌بیداری‌ها کشید. از خود بپرسیم اگر همین امروز، صهیونیست‌های سکولار و نوچه‌هایشان به شهرهای ما حمله کنند، تا چه اندازه همانند مجاهدان غزه، توانایی مقابله با آن‌ها را داریم و تا چه اندازه مانند مجاهدان غزه، برنامه و هماهنگی و ارتباط و فکر داریم و تا چه اندازه، توانایی‌هایمان در هر زمینه‌ای که در آن استعداد داریم را پرورش و ارتقا داده‌ایم؟
اشک ریختن مانند پیرزنان، دردی را دوا نمی‌کند و اگر اشک‌ها و بغض‌هایمان تبدیل به آتشی در درونمان برای نابودی رژیم سکولار صهیونیستی نشود، هیچ ارزشی ندارد.

بی حجابی اجباری در فرانسه سکولار مادر دموکراسی

دموکراسی، آزادی و برابری در حکومت سکولار و لیبرال فرانسه!

به قلم؛ ماهدیم بلوچ

یک زن به‌دلیل حجاب از حق اشتراک در مسابقات المپیک تحریم شد..

کشف حجاب یا اخراج از بازی‌های المپیک!

فرانسه حجاب را برای ورزشکاران این کشور در بازی‌های المپیک و پارالمپیک ممنوع کرد.

بعد از خواندن این خبر اجازه بدهید چند عبارت را یادآوری کنم که شب و روز در رسانه ها به خورد ذهن ما می دهند.

1. آزادی پوشش

2. دنیای آزاد غرب

3. فرانسه مهد دموکراسی

4. ورزش غیر سیاسی

5. احترام به عقاید

اما جالب اینجاست که انگار تمام جنبش های جهانی و حامی زنان مثل جنبش « زن زندگی آزادی » فقط حامی لخت شدن زنان هستند اما اگر به زور حجاب را از یک ورزشکار در سطح المپیک بردارند اصلا مهم نیست .

نفاق و پلیدی جنبش های فمنیستی و حامی زن در این دست از اتفاقات به خوبی خود را نشان می دهد . جنبش های فمنیستی و زن گرا که عمدتا جنبش های فاحشه خواهی هستند ، آزادی زن را فقط در نپوشیدن حجاب به رسمیت می شناسند و آزادی زن اگر پاک و با حیا باشد و نخواهد که بدن و اندامش خوراک چشم ها و نظرهای شهوانی مردان شود ، هیچ رسمیتی ندارد.

آن زمانی که در حمایت از بی حجابی و لخت شدن زنان ایرانی یا افغانستانی یا دیگر جا اگر بخواهند لخت بی دین  بی‌حجاب شوند، سلبریتی های مثل آنجلیناجولی و امثالش سینه ها چاک می کردند ، چرا اکنون خفقان مرگ گرفتند ؟؟

بعد از خواندن این خبر روغن فکر غربگدا ، شروع به توجیه می کنند که خوب این قانون فرانسه است و باید به قانون احترام گذاشت اما همین گدایان غرب در مسئله حجاب نمی گفتند که خوب این قانون یک دین الهی است و باید به آن احترام گذاشت .

دقت کنید که اگر بخواهیم این دو قانون را با هم مقایسه کنیم ، قانون غربی – فرانسوی زنان را به فحشا و بی حیایی دعوت می کند و قانون الهی زنان را به حیا و شرف و ناموس و پاکی دعوت می کند . این تفاوت امر به حجاب در اسلام پاک و امر به بی حجابی در غرب شیطانی است.

لطفاً لطفاً لطفاً بیندیشیم .

لینک خبر :

https://www.telegraph.co.uk/news/2024/07/16/france-olympic-hijab-ban-racist-gender-discrimimination

دشمن مشترک قوم بلوچ و تمام مومنین دنیا

دشمن مشترک قوم بلوچ و تمام مومنین دنیا

به قلم: بالاچ عمًرزهی

آیا هنوز سردرگم هستی و فرق دوست و دشمن را نمیدانی؟ به دلیل قوم گرایی جاهلانه و لجبازی چشمان ات را بستی و گوش هایت را گرفتی و از حقایق فرار میکنی؟

دشمن کیست؟

اگر در کنار اهل سنت بودن اهل جماعت هم هستی دشمن تو تمام اهل تفرق هستند و بخصوص دشمن تو و من همان سکولار و همان مولوی و قلم به دست دین فروشی است که در اختیار این سکولار خارجی و بومی درآمده است.
دشمن تو همان سکولار پنجابی و بلوچی است که هستاد سال است در بلوچستان پاکستان فدرال یک ایالت خودمختار تشکیل داده اند و هر چه جنایت از دستشان برآمده در حق قوم بلوچ مسلمان انجام داده اند.
دشمن من و تو آمریکا و ناتو سکولار است که از این جانیان حمایت می کنند و این جانیان هم هر جنایتی را که دلش بخواهد در حق تو و برادر و خواهران مسلمان ات انجام می دهند.‌

آیا هنوز هم آنها را هموطن خود می دانی؟ کسانی که با نادیده گرفتن قوانین شریعت الله به الله و بهترین خلق الله سیدنا محمد صلی الله علیه وسلم و تمام مومنین توهین می کنند؛ آیا آبرو و فرهنگ و عرض و ناموس بلوچها و برادران مسلمان ات از شر آنها در امان مانده و خواهد ماند؟

آیا صحبت ها و شعارهای آنها را باور میکنی، در حالی که کل دین سکولاریسم بر کنار زدن قوانین شریعت الله در زندگی اجتماعی و خانوادگی و جتی فردی انسانها استوار است؟

مسلمانان راستین، در دین خود با کسی مسامحه نمیکنند و نهج آنها با کسانی که از دین خارج شدند همانند نهج صحابه رضی الله عنهم اجمعین خواهد بود.

پس با این احزاب و گروههای سکولار و با این مولوی هایی که با سکوت خائنانه ی خود زمینه را برای رشد این سکولاریستهای مرتد فراهم کرده اند و حتی مردم را به همزیستی با این سکولاریستها دعوت می دهند مثل یک دشمن داخلی برخورد کنید.