
فقه و ادب فردی اسلامی: کسی که برای صرف غذا،دعوت شود و شخص دیگری با او برود
ارائه دهنده: مولوی نذیر احمد بلوچ
ابو مسعود انصاری رَضِیَ اَللهُ عَنهُ میگوید: كَانَ رَجُلٌ مِنَ الأَنْصَارِ، يُقَالُ لَهُ أَبُو شُعَيْبٍ، وَكَانَ لَهُ غُلاَمٌ لَحَّامٌ، فَرَأَى رَسُولَ اللَّهِ ﷺ ، فَعَرَفَ فِي وَجْهِهِ الْجُوعَ، فَقَالَ لِغُلاَمِهِ: وَيْحَكَ اصْنَعْ لَنَا طَعَامًا لِخَمْسَةِ نَفَرٍ، فَإِنِّى أُرِيدُ أَنْ أَدْعُوَ النَّبِيَّ ﷺ خَامِسَ خَمْسَةٍ، قَالَ: فَصَنَعَ، ثُمَّ أَتَى النَّبِيَّ ﷺ ، فَدَعَاهُ خَامِسَ خَمْسَةٍ، وَاتَّبَعَهُمْ رَجُلٌ، فَلَمَّا بَلَغَ الْبَابَ قَالَ النَّبِيُّ ص: «إِنَّ هَذَا اتَّبَعَنَا فَإِنْ شِئْتَ أَنْ تَأْذَنَ لَهُ وَإِنْ شِئْتَ رَجَعَ» قَالَ: لاَ بَلْ آذَنُ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ. (مسلم/2036)
یک مرد انصاری به نام ابوشعیب، بردهای قصاب داشت. آن مرد، روزی، رسول الله صلی اللّٰه علیه وآله وسلم را دید و از چهرهاش متوجه شد که پیامبر اکرم صلی اللّٰه علیه وآله وسلم گرسنه است؛ لذا به بردهاش گفت: وای برتو، غذایی را برای پنج نفر، تهیه کن؛ چرا که میخواهم رسول الله صلی اللّٰه علیه وآله وسلم را با چهار نفر دیگر دعوت کنم. او نیز غذایی تهیه کرد. ابوشعیب نزد نبی اکرم صلی اللّٰه علیه وآله وسلم آمد و او را با چهار نفر دیگر، دعوت نمود. اما شخص دیگری نیز همراه آنان آمد. هنگامی که رسول اکرم ﷺ به دروازهی خانهی ابوشعیب رسید، به او فرمود: «این مرد نیز با ما آمد؛ اگر خواستی به او اجازه بده؛ در غیر این صورت، بر میگردد». ابوشعیب گفت: نه، یا رسول الله! به او اجازه میدهم.
پس اگر به مهمانی دعوت نشده ای ابتدا از صاحب مهمانی اجازه بگیر سپس برو و اگر به تو اجازه نداد بدان که خوراک را به اندازه کافی تهیه کرده است و اگر تو بروی صاحبخانه در اذیت می افتد و ممکن است خوارک برای همه کفاف نکند و صاحبخانه به خاطر نرسیدن غذا به همه شرمنده شود.