شیعیان را مثل حنفی ها و … در یک فرقه نبین

شیعیان را مثل حنفی ها و … در یک فرقه نبین

به قلم: مراد بامری

اگر دقت کنیم در میان حنفی های خودمان چندین فرقه و گروه مختلف وجود دارند:

  1. ذکری های بلوچ  هستند که چند قرن قبل در میان بلوچهای حنفی مذهب ایجاد شده و دچار غلو شدند و حتی برای خود کتابی جدید آورده اند.

اگر در کوه مراد در منطقه تربت بخش کچ ایالت بلوچستان پاکستان اینها را دیدی یا در مناطق ماشکی، گریشا، آواران و مناطقی از لسبیلا و در نواحی مرکزی ایالت سِند و در کراچی اینها را مشاهده کردی به ایینهم فکر کن که در میان شیعیان جعفری هم چنین منحرفینی یافت می شوند و نمی توان با نگاه به این منحرفین در مورد همه شیعیان قضاوت کرد همچنانکه نمی توان با نگاه به این ذکری ها در مورد بلوچهای حنفی مذهب قضاوت کرد . فرقه های غلاة و منحرف در تمام مذاهب وجود دارند.

 این ذکری ها که اهل نماز و سایر عبادات نیستند به بلوچهای مسلمانمی  گویند: بلوچ‌های نمازی (اهل سنت) و بیشتر فرماندهان مهم سکولار احزاب ناسیونالیست و قومیت گرای بلوچ BLA و BLF به همین فرقه تعلق دارند به همین دلیل هرگز بین احزاب سکولار و اسلامگرا اتحادی به وجود نخواهد آمد.

  • در میان حنفی مذهبها فرقه ی صوفیانه و منحرف بریلوی وجود دارد، آیا انتظار نداری در میان شیعیان هم چنین فرقه هایی وجود داشته باشند. آیا معقول است با نگرش به این فرقه گفت حنفی ها یعنی همین؟
  • در میان حنفی ها فرقه ی قادیانی ها ظهور کردند که می گفتند ما مهدی موعود هستیم و برای خودشان کتابها و خلفا دارند و…

به همین شکل در میان شیعیان هم فرقه های مختلفی وجود دارند امام ابو الفرج ابن الجوزی در قرن ششم هجری در کتابش بنام “تلبیس ابلیس” 12 گروه از  شیعیان را بشرح زیر ذکر کرده است:

  1. علویه – گفتند: جبریل را سوی علی فرستاده بودند، به خطا نزد محمد (صلی الله علیه وسلم) رفت.
  2. امریه – گفتند علی شریک محمد (صلی الله علیه وسلم) بود در امر رسالت.
  3. شیعیه – گفتند علی وصی رسول الله (صلی الله علیه وسلم) و ولیّ امر بعد از اوست، و امت در بیعت کردن با علی کافر شدند.
  4. اسحاقیه – گفتند رشتة نبوت تا قیامت پیوسته است و هر کس علم اهل بیت را بداند «نبی»‌ است.
  5. ناووسیه – گفتند علی افضل امت است و هر کس دیگری را بر او تفضیل دهد کافر است.
  6. امامیه – گفتند دنیا هرگز از امامی از نسل حسین خالی نباشد؛ امام را جبریل تعلیم میدهد؛ و پس از مرگ هر امامی یکی مثل او جایش را گرفته است.
  7. یزدیه – گفتند اولاد حسین بدکار یا نیکوکار باشند امام جماعت اند و هر جا یکی از اولاد حسین باشد، پیشنمازی دیگری جایز نیست.
  8. عباسیه: گفتند عباس برای خلافت از دیگران اولی تر بود.
  9. متناسخه – گفتند ارواح از بدنی به بدن دیگر می روند، هر کس نیکوکار بوده روحش داخل بدنی شده که در آن سعادتمند است وهر کس بدکار بوده، روحش داخل بدنی شده در سختی بکشد.
  10. رجعیه – گفتند علی و اصحابش به دنیا بر می گردند و از دشمنان خود انتقام می گیرند.
  11. لاعنیه- عثمان و طلحه و زبیر و معاویه و ابوموسی اشعری و عایشه را لعنت می کنند.
  12. متربصه – در زی پارسایان می زیستند و در هر دوره ای کسی را معین نموده «مهدی» این امت پنداشتند، و چون او مرد دیگری را به جایش نهادند.

بسیاری از این فرقه ها نابود شده اند اما فرقه های منحرفی چون علوی و دروز و اسماعیلیه مانده اند؛ اما آنچه شیعه را نمایندگی می کند شیعیان 12 امامی و جعفری هستند که هم اکنون در اندیشه های آیت الله خامنه ای به عنوان امام زنده خود را نشان می دهد و همچنین شیعیان زیدی هستند.

سرنوشت اسلامگرایان بلوچ  مسلح در سناریویی که در بلوچستان پاکستان پیاده می شود

سرنوشت اسلامگرایان بلوچ  مسلح در سناریویی که در بلوچستان پاکستان پیاده می شود

به قلم: بالاچ عُمَرزهی

سالها قبل از آنکه بسیاری از ما متولد شویم به تاثیر پذیری از انقلاب کمونیستی شوروی و سپس چین، و با شروع شدن جنگ سرد بین شرق (سکولار – کمونیست) و غرب (سکولار- لیبرال)، در میان بلوچها نیز مزدورانی سکولار و مرتد به نیابت از هر یک برای خود احزابی ساختند.

جبهه آزادی‌ بخش بلوچستان Baluch Liberation Front،  (BLF) توسط جمعه خان مرتد در سال ۱۹۶۴ میلادی در دمشق و با تثیر پذیری از عقاید کمونیستی و ملی گرایانه (بعث= ناسیونال سوسیالیسم) تأسیس شد و مورد حمایت حکومت بعث سوریه و عراق قرار گرفت که با حمایت عراق بعثی نقش مهمی در شورش ۱۹۶۸-۱۹۷۳ در استان سیستان و بلوچستان ایران و شورش ۱۹۷۳-۱۹۷۷ در ایالت بلوچستان پاکستان ایفا کرد.

به دنبال این، گروههای سکولار مرتد دیگری چون ارتش جمهوری خواه بلوچستان (BRA)، ارتش آزادیبخش بلوچستان (BLA)، ارتش متحد بلوچ (UBA)، ارتش ملی گرای بلوچ (BNA)،لشکر بلوچستان (LeB)، گارد جمهوری خواه بلوچ (BRG)، جبهه ملی آزادی بلوچ (BRAS)، ببرهای آزادی خواه بلوچ (BLT) و دهها گروه ریز و درشت سکولار دیگر بلوچ تائیس شده اند که هر یک به کشوری خارجی چون هند و… وصل هستند.

موردی که یادآور دوران جنگ سرد است ویدئوی است که امروز توسط نیروهای ارتش آزادیبخش بلوچستان (BLA) نشر شد که در آن، در حال نصب سیستم ارتباطی امن خود هستند که کُردهای کمونیست حزب کارگران اوجالان (pkk) از آن استفاده می کنند که به نیابت از حکومت بشار اسد بخشهایی از شمال شرق سوریه را اداره می کنند و فعلا طی معامله ای در کنار آمریکائی ها قرار گرفته اند.

این سیستم توسط روسیه و حکومت بشار اسد در اختیار (pkk) قرار گرفته و مدیریت آن برای ارتش و سایر نهادهای دولتی پاکستان غیرممکن است و فعلاً (BLA) هم از همان این سیستم کانال به او رسیده و در حال استفاده از آن است.

لازم است بدانیم که در تمام مرزهای پاکستان با افغانستان و ایران، قبیله ها حرف اول را در مدیریت مناطق خود می زنند و گروههای سکولار و حتی اسلامگرا هم با قبایلی خاص گره خورده اند. دو قبیله بگتی و مری که در شرق بلوچستان پاکستان هستند نقش بزرگی در تاسیس و ادامه حیات گروههای سکولار بلوچ داشته اند و بیشترین ارتباطات این گروههای سکولارهم با احزاب سکولار و ناسیونالیست سندی است تا بلوچهای ایرانی و حتی گاه دیده شده که به نفع ایران، مخالفین ایران را نیز ترور کرده اند.

بلوچهای ایرانی که جنگهای مسلحانه خود را با نام اسلام شروع کرده اند در معادله ی این احزاب سکولار دشمنانی هستند که یا باید تسلیم اهداف سکولاریستی آنها شوند یا باید از بین بروند به همین دلیل این گروههای اسلامگرای بلوچ به ناچار یا خود را به تحریک طالبان پاکستان (TTP) نزدیک می دانند یا به داعش یا به واگنرهای ناتو و ترکیه در ادلب سوریه به رهبری جولانی.

سناریویی که هم اکنون در ایالت بلوچستان پاکستان و از کانال احزاب سکولاری چون (BLA) به صورت مسلحانه و کمیته بلوچ یکجهتی(BYC) به رهبری دکتر مهرنگ بلوچ به صورت مسالمت آمیز به پیش می رود، واضح به گروههای مسلح بلوچ اسلامگرای ایرانی ساکن در ایالت بلوچستان پاکستان پیام می دهد که:

  • یا باید طی سناریویی نابود شوند
  • یا در گروههای غیر بلوچ دیگر حل شوند، مثل آنهایی که در گروه جولانی ادلب نشین حل شدند
  • یا امان نامه گرفته و دست از جنگ مسلحانه بردارند و به جامعه ی خود در ایران برگردند و به روش اهل سنت و جماعت، جهت اصلاح جامعه ی خود، جلو این تهاجم نرم ارتداد عمومی به سکولاریسم را بگیرند قبل از آنکه مثل آنچه بر سر کُردهای عراق و سوریه و ترکیه و ایران آمده و مثل آنچه در بلوچستان پاکستان می بینند دیر شود.

این گزینه ی آخری بهترین گزینه برای کسانی است که زیرک و اهل عقل و آینده نگر باشند و به حرکت اصلاحی خود بر اساس منهج اهل سنت و جماعت اهمیت دهند.   

‍تعریف شهید توسط سید قطب در دادگاه سکولاریستها بیدار باشی برای گروههای بلوچ

‍تعریف شهید توسط سید قطب در دادگاه سکولاریستها بیدار باشی برای گروههای بلوچ

ارائه دهنده: عبدالملک اربابی مکرانی

 اینکه شخص در چه راهی کشته می شود خیلی مهم است. یعنی زمانی که ما می دانیم جهاد با آمریکا و مزدورانش منتهی به حاکم شدن قوانین شریعت الله می شود، جهاد ما فی سبیل الله است و اگر در این راه هم کشته شویم باذن الله شهید هستیم.

اما اگر مثل گروههای ریز و درشت بلوچ چون گروه جیش العدل و آجوئی ها و گروه اسماعیل و دهها گروه ریز و درشت دیگر مطمئن باشیم که حتی اگر همین الان حکومت شیعه مذهب حاکم بر دارالاسلام ایران برود قطعاً حکومتی سکولار سرکار می آید در چنین حالتی جنگ ما جهاد نیست بلکه «قتال الفتنه» است و اگر کسی در این راه کشته شود با خونش گواهی می دهد که کفر سکولاریسم و دموکراسی بهتر است.

مأموران در جلسه محاکمه از سید قطب رحمه الله پرسیدند: ای سید معنی کلمه شهید چیست؟ گفت: شهید یعنی شهادت دادن شخصی به اینکه شریعت الله تعالی برایش از جانش گرانبهاتر است!

بعد از جلسه محاکمه، یکی از برادرانش او را مقصر دانست و گفت: چرا در دادگاهی که گردن تو زیر تیغ آنان است اینقدر رک بودی؟! سید گفت: چون کتمان در عقیده جایز نیست و شخص پیشوا حق رخصت ندارد!

سپس عبدالناصر سکولار حکم اعدام را تأیید کرد و چون حکم را شنید گفت: الحمدلله تلاش پانزده ساله ام برای شهادت حاصل شد. از او خواستند در ازای آزادی عذرخواهی کند و او گفت: از کار برای الله تعالی از هیچکس عذرخواهی نمی کنم.

سپس از او خواستند کلماتی بنویسد که عبدالناصر با آن طلب رحمت کند و او به آنها گفت: انگشت سبابه ای که روزی پنج بار بر وحدانیت الله تعالی گواهی می دهد از نوشتن نامه ای که در آن حکومت ظالم را تایید می کند خودداری می کند. «چرا باید طلب رحمت کنم، اگر به حق در بند هستم، پس حکم حق را می پذیرم، و اگر به ناحق زندانی شده ام، پیرتر از آن هستم که از باطل طلب رحمت کنم.»

پس از اقامه نماز سحر، او را برای اجرای حکم به پای چوبه دار بردند و شیخی از الازهر (یکی از کارکنان) نزد او آمد تا شهادتین را به او بیاموزد!

حرفش را قطع کرد و گفت: بیچاره!! مرا به خاطر (لا اله الا الله) به سوی مرگ می کشانند و شما با (لا اله الا الله) خرده نان می خورید، سپس لبخندی زد و شهادتین را به زبان آورد.

این گونه مردن شهادت است . باذن الله.

نه اینکه شخصی به خاطر خاک و نژاد و قومیت و سکولاریسم و دموکراسی و کفر کشته شود و بمیرد.

اگر تنها هم بودی و گمنام باز مومنین را بر علیه دشمنان سکولار و اهل تفرق تحریک کن

اگر تنها هم بودی و گمنام باز مومنین را بر علیه دشمنان سکولار و اهل تفرق تحریک کن

به قلم: محمد اسامه

الله جل جلاله می فرماید: وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ ۚ (نساء:164) ہم نے اُن رسولوں پر بھی وحی نازل کی جن کا ذکر ہم اِس سے پہلے تم سے کر چکے ہیں اور اُن رسولوں پر بھی جن کا ذکر تم سے نہیں کیا ہم نے.

خداوند در قرآن شرح حال تعداد کمی از پیامبران را آورده است و شرح حال بسیاری از پیامبران را ذکر نکرده است در حالی که در امتی پیامبری وجود داشته است و به تعداد تمام امتی های تاریح بشریت پیامبر وجود داشته است چنانچه الله جل جلاله می فرماید: وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ (نحل:36) اور بیشک ہر امت میں ہم نے ایک رسول بھیجا کہ (اے لوگو!) اللہ کی عبادت کرو اور طاغوت سے بچو تو ان میں.

پس برای دعوت دین باید به ایمان و قیامت و مسئولت و وظیفه ی خود اهمیت بدهیم و جهت خدمت به دین الله و بندگان الله که دو امانت در دستان ما هستند لازم نیست که معروف و شناخته شده باشیم، همینکه کارمان درست و صحیح باشد و الله سبحانه و تعالی از آن آگاه، کافیست!

کسانی که سعی می کنند جهت مقبولیت نزد مردم سخنانی بگویند یا کارهایی انجام دهند که عوام پسند باشد و در عوض الله را زا خود ناراضی می کنند مسیر را اشتباهی می روند، راضی کردن مردم با سخنانی هیجانی مخالف منهج صحیح اسلامی به قیمت ناراضی کردن الله واقعاً خطرناک و تاسف بار است .

ما نمی توانیم جلو مولوی های رسانه ای را بگیریم که از انواع قدرتها در جامعه برخوردارند و با سخناین جاهلانه و احساسی و بر خلاف منهج صحیح اسلامی در حال نگه داری عده ای برای خود هستند و سعی دارند از شهرت بیشتری برخوردار شوند تا هم نامی داشته باشند و هم نانی، بلکه می توانیم همچون پیامبرانی که اسمی از آنها در قرآن نیامده تنها به وظایف شرعی خود فکر و عمل کنیم و برای الله اخلاص داشته باشیم .

امروزه سکولاریستها و فرهنگ سکولاریستی تا سر سفره های بسیاری از خانواده های ما نفوذ کرده است و این وظیفه ای اصلی و اولویت اولی ماست که با منهج صحیح اسلامی مسلمین را در برابر این خطر بزرگ مسلح و تحریک کنیم هر چند مولوی ها و مُلاهای دیگر خودشان را به مسائل دیگری سرگرم کرده باشند و از این وظیفه ی مهم سکوت کرده باشند.

اهل تفری هم که اهل جماعت برایشان نوعی تهمت و عیب شده است نیز آفتی متعلق به این قرن هستند که باید به شیوه ی صحیح آن درمان شوند و مردم را از پیوستن به آنها پرهیز داد چون رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز می فرماید: إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِي بِالْجَمَاعَةِ. و در جای دیگری می فرماید: وَأَنَا آمُرُكُمْ بِخَمْسٍ اللَّهُ أَمَرَنِي بِهِنَّ: (و من شما را به ۵ چیز که  الله من راه به آنها امر کرده، امر می کنم:) السَّمْعُ وَالطَّاعَةُ وَالْجِهَادُ وَالْهِجْرَةُ وَالْجَمَاعَةُ (شنیدن، اطاعت کردن، جهاد، هجرت، و جماعت) فَإِنَّهُ مَنْ فَارَقَ الْجَمَاعَةَ قِيدَ شِبْرٍ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ عُنُقِهِ (هرکس به اندازه  یک وجب از جماعت دور شود، یقینا طناب اسلام را از گردنش باز کرده است) إِلَّا أَنْ يَرْجِعَ،(مگر اینکه (به جماعت) برگردد) وَمَنْ ادَّعَى دَعْوَى الْجَاهِلِيَّةِ فَإِنَّهُ مِنْ جُثَا جَهَنَّمَ، (و کسی که [در زمان اسلام] به جاهلیت دعوت کند، توده خاکی از جهنم می شود.) فَقَالَ رَجُلٌ: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَإِنْ صَلَّى وَصَامَ؟ (مردی پرسید: یارسول الله، واگر نماز بخواند و روزه بگیرد؟) قَالَ: وَإِنْ صَلَّى وَصَامَ، فَادْعُوا بِدَعْوَى اللَّهِ الَّذِي سَمَّاكُمْ الْمُسْلِمِينَ الْمُؤْمِنِينَ عِبَادَ اللَّهِ.[1] رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: حتی اگر نماز بخواند و روزه بگیرد، پس ای بندگان الله به سوی خداوند دعوت کنید، خدایی که شما را مسلمانان مؤمن نامیده است.

پس در دارالاسلام ایران و امارت اسلامی افغانستان اهل جماعت باش و مردم را از اهل تفرق پرهیز بده هر چند گمنام بودی و تنها.


[1]   صحيح الترمذي2863

اهل سنت و جماعت بلوچ آینده سازان آینده ی جامعه بلوچستان

اهل سنت و جماعت بلوچ آینده سازان آینده ی جامعه بلوچستان

به قلم: محمد اسامه

امروزه جامعه ی بلوچستان به چند آفت عمومی و خاص گرفتار شده است:

  1. آفت احزاب سکولار خیانت پیشه که کارنامه تجربه ای هشتاد ساله در بلوچستان پاکستان برای تمام بلوچها به جا گذاشته اند
  2. مولوی های خائنی که جزو دارودسته منافقین یا سکولار زده ها هستند که با ادبیات شبه اسلامی برای سکولاریسم و احزاب سکولار فعالیت دارند و مسلمین را به امور کاملاً فردی و شخص مشغول کرده اند
  3. اهل بدعتی که به انواع تفکرات اهل ارجاء و مرجئه و نوعی از اهل تصوف منحرف و فاسد قرنهاست در حال تخریب جوامع اسلامی هستند
  4. احزاب به ظاهر اسلامگرائی که هدفشان اصلاح جامعه است اما هر یک به فرقه و گروه و دسته ی خودشان دعوت می دهند و به این فرقه بازی دلخوش شده اند

در برابر این جریانات و فرقه های مختلف، امید و انتظار مومنین، به اهل سنت و اهل جماعتی است که بر اساس ادله الفقه امام ابوحنیفه رحمه الله و سایر ائمه در حرکتند و آینده سازان جامعه بلوچستان هستند.

ادله الفقه امام ابوحنیفه که ادله الفقه تمام ائمه ی اسلام است عبارتند از:  1- قرآن 2- در صورت نبود آیه ای از قرآن : احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم 3- در صورت نبود آیه و حدیثی صحیح: قول صحابی 4- در صورت نبود آیه و حدیث و قول صحابی: قیاس یا اجتهاد از منابع سه گانه ی قبل

ابن منظور به صورت مختصر می گوید «أَدِلَّةِ الشَّرْعِ» یعنی: الكتاب والسنة، یعنی: القرآن والحديث.[1]

پس ای پیروان منهج صحیح اسلامی، در برابر این منحرفین بایستید و اجازه ندهید این منحرفین و بخصوص این مولوی های رسانه ای که شعارهای گنده تر از دهنشان می زنند و کلاً در مسیری غیر از مسیر اهل سنت و جماعت هستند با آینده ی ملت ما بازی کنند.

شما مومنین اهل سنت و اهل جماعت هرجا و هرکجا که هستید، با چنگ زدن به ادله الفقه و با به کارگیری حکمت در دعوت دست و پاهایتان نلرزد، مبادا در برابر طرفداران این اهل بدعت و قدرت رسانه ای آنها ایمان و اعمالتان سست گردد. هریک از شما ظرفیت این را دارید که رهبری یک جامعه را برعهده گیرید؛ پس، این ظرفیت و پتانسیل را با کار و اهداف پوچ و اتلاف وقت، مثل مشغول شدن به مسائل اختلافی قابل چشم پوشی مذاهب و فرقه های اسلامی و صدمه زدن به اتحاد اسلامی از بین نبریم.

ما اهل سنت و جماعت به یاد داشته باشیم که ایمان و اعمال ما، کاخ های دشمنان سکولار و اشغالگر خارجی و مزدوران محلی آنها و همچنین کاخهای آرزوهای اهل بدعت و منحرفین و فرقه بازهای داخلی را خواهد لرزاند.

اهل سنت و جماعت در میان بلوچها و بخصوص در میان حنفی های معتزله و مرجئه زده بسیار مورد ستم قرار گرفته اند، امروزه می توانیم با قدرت رسانه ای بی سابقه ای که در اختیار داریم با ترک فرقه بازی و مشغول کردن خود به مسائل اختلافی شیعی – سنی یا مسائل اختلافی با سایر مدارس فقهی و فکری میان اهل سنت، احکام شریعت مقدس اسلام بر اساس قرآن و احادیث صحیح را با چنگ و دندان، محکم بگیریم و رهایشان ننماییم.

این را بدانیم که وظیفه ی ما بیدار کردن شیران در جامعه برای تغییر جامعه است که تعداد این شیران همیشه کم بوده است، نه بیدار کردن گوسفندان لجباز و متعصب زیادی که هر یک در طویله ی یک حزب و جریان سکولار یا در آغل یک مولوی رسانه ای اهل بدعت قرار گرفته و لجبارانه تسلیم حق نمی شوند.  

بگذار یک بار برای همیشه به حیات ننگین زندیقان و سپس اهل تفرق و ضرار سازها و فرقه بازهای معتزله زده و مرجئه در جامعه ی خود خاتمه دهیم.


[1]  أبو الفضل جمال الدين محمد بن مكرم ابن منظور (2003م). لسان العرب، ج7 حرف السين (سنن). دار صادر. ص. 280 و281./ «وإذا أطلقت في الشرع فإنما يراد بها ما أمر به النبی، ونهى عنه وندب إليه قولا وفعلا مما لم ينطق به الكتاب العزيز؛ ولهذا يقال: في أدلة الشرع: الكتاب والسنة أي: القرآن والحديث»

اصل دین در معانیی مختلف

اصل دین در معانیی مختلف

به قم: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

اصل دین یعنی «الا اله – الا الله» از کانال «محمد رسول الله صلی الله علیه وسلم» . شخصی که کفر به طاغوت می کند و بعد از شیطان به کفار پنجگانه ی : الَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج:17) کفر می کند و بعد به الله ایمان می آورد اصل دین را دارد.

اهل علم وقتی در جمله ای لفظ “اصل دین” را ذکر میکنند، منظورشان همیشه «الا اله – الا الله» نیست که ناقضش کافر است!! بلکه منظورشان بعضی مواقع، بیان یکی از شرایع مهم اسلام است که با لفظ اصل دین بیان میکنند، به عنوان مثال چند قول از علماء را ذکر میکنیم؛

  1. از امام علی رضی الله عنه روایت شده است که؛ “کانت الصلاة أصل الاسلام و قوام الدین”[أمالی ابن بشران ص ۲۲۲ و ص۵۱۲] نماز اصل اسلام و قوام دین است.
  2. امام قاسم الجوعی رحمه الله میگوید؛” اصل الدین الورع”[الزهد و الرتقائق للخطیب بغدادی ص ۳۲/ ص ۷۶] اصل دین، ورع پرهیزگاری است.
  3. امام قاسم بن سلام رحمه الله میگوید؛”الطهور من اصل الدین و المفروض”[الطهور قاسم بن سلام ص۲۳۵]تمیزگی و طهارت از اصل دین و واجبات است.
  4. امام ابن بطة العبکری رحمه الله میفرماید؛”فاعلم رحمک الله؛ ان اصل الدین النصیحة”[الابانة الکبری ۲/۵۴۶]پس بدان الله رحمتت کند؛ همانا نصیحت اصل دین است.
  5. این تیمیه  میفرماید؛”فان اصل الدین هو حسن النیة و اخلاص القصد”[مجموع الفتاوی ۱۶/۵۸] براستی که اصل دین حسن نیست و اخلاص قصد است. و میفرماید؛”و اصل الدین العدل الذی بعث الله الرسل باقامته”[مجموع الفتاوی ۱۹/۲۴]اصل دین عدالتی است که الله تعالی رسل را برای اقامتش مبعوث کرده است.و میفرماید؛”اصل الدین فعل الواجبات و ترک المحرمات”[مجموع الفتاوی ۲۲/۱۳۶]اصل دین انجام واجبات و ترک محرمات است. و میفرماید؛”فان اصل الدین هو الامر بالمعروف و النهی عن المنکر”[۲۷/۴۴۲] همان اصل دین امر به معروف و نهی از منکر است.
  6. امام ابن قیم رحمه الله میفرماید؛”اصل الدین الغیرة، و من لا غیرة له لا دین له”[الداء و الدواء ۶۸]اصل دین غیرت است، پس کسی که غیرت نداشته باشد دین ندارد.

پس روشن شد که اهل علم رحمهم الله هنگام بحث از یک مسئله ی مهم شریعت آنرا به اسم “اصل دین” یاد میکنند چراکه اصل دین را به؛ کلام محکمی که هیچ شبهه ای در آن نیست تعریف کرده اند. و منظورشان از این کلام اصل دینی نیست که ناقضش کافر باشد یعنی اگر کسی مثلا غیرت نداشت کافر می شود.

خطر جریان تکفیری بر مسیر جهاد

خطر جریان تکفیری بر مسیر جهاد

به قلم: محمد اسامه

تکفیری یعنی کسی که به ناحق مسلمین را کافر می کند نه کسی که : الَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج:17) یهود و نصارا و مجوس و صابئیین و سکولاریستها (مشرکین) را کافر بداند چون الله خودش اینها را کافر دانسته است و نه کسی که بر اساس ظوابط تکفیر یعنی: 1- اثبات جرم 2- تائید جرم توسط الله و رسولش صلی الله علیه وسلم 3- شروط تکفیر 4- موانع تکفیر، با ییقین و بدون داشتن کوچکترین شک و شبهه ای یک شخص مرتد شده را کافر بداند.

شیخ ابومصعب سوری در بیان خطر جریان تکفیری بر مسیر جهاد در کتاب “الجهاد هو  الحل” می گویند:

“لازم است که مفصلا در مورد خطر جریان تکفیر بر قضیه ی جهاد صحبت کنیم، ما به عنوان جهادی ها هدفمان این است که مردم را گرفته و همراه خود کنیم تا همراهمان با دشمنان سه گانه یعنی یهود و صلیبی ها و مرتدین بجنگند.

پس خلاصه نظریه ی ما این است که  امت را با خود برای مبارزه با دشمن اشغالگر همراه کنیم.

و خلاصه ی پیام جریان تکفیری این است که مردم را گرفته و تکفیر کنند! و بدین سبب مردم از کارزار خارج شده و جز تکفیری ها باقی نمی مانند، و آن ها (تکفیری ها) هرگز جهاد دشمن سه گانه را که ذکر شد در نظر ندارند بلکه جهاد کردن ضد امت و حرکات جهادی را در نظر دارند!

و از اين گونه افکار که از این گروه خارج می شود نمونه های بسیاری را دیده و شنیده اید!”

پس خطر کسانی که به ناحق شیعه و سنی ها را تکفیر می کنند نادیده نگیریم.

قومگرائی شیطان از ملائکه ای مقرب تبدیل کرد به ….

قومگرائی شیطان از ملائکه ای مقرب تبدیل کرد به ….

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

شیطان با عبادتهای خود به چنان جایگاهی رسیده بود که مستقیماً با الله صحبت می کرد اما زمانی که به او گفته شد که به آدم سجده کن، سرپیچی کرد و تنها با سرپیچی آگاهانه و عمدی و اختیاری  از یک حکم الله تبدیل شد به یک کافر رانده شده از رحمت الله.

الله می فرماید:  وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ  ‏(بقره/34)  ‏و هنگامی (را یادآوری کن) که به فرشتگان گفتیم : برای آدم سجده  ببرید . همگی سجده بردند جز ابلیس که سر باز زد و تکبّر ورزید، و ( به خاطر نافرمانی و تکبّر ) از زمره کافران شد .‏

دلیل سرپیچی شیطان از این حکم الله چه بود؟ قویمت گرائی و نژادگرائی. الله فرمود: قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ (اعراف:12) خدا فرمود: چه چیز تو را مانع از سجده (آدم) شد که چون تو را امر کردم نافرمانی کردی؟ پاسخ داد که من از او بهترم، که مرا از آتش و او را از خاک آفریده‌ای.

بله، نژادگرائی و برتر دانستن خود از دیگران شیطان را دچار تکبر و غرور بی جا کرد و این غرور بیجا باعث شد از این حکم الله سرپیچی کند و با سرپیچی آگاهانه و عمد یو اختیاری از این حکم الله به همین سادگی جزو کفار شود.

به نظر شما یک سکولارلگور سرمچار از چند حکم شریعت الله آگاهانه و عمدی و اختیاری سرپیچی می کند و تابع قوانین کفری سکولاریستی می شود؟

پس هر ملی گرای قوم گرای سکولاری که برای نژاد دعوت می کند و آگاهانه و عمدی و اختیاری قوانین شریعت الله را کنار می زند یک شیطان و بسیار بدتر از شیطان است.

یک بلوچ لگور سرمچار که نزدش یک بلوچ ذگری از یک مومن فارس و پنجابی و افغان بهتر است دقیقاً بسیار بدتر از شیطان است چون شیطان یک کافر را بهتر از یک مومن نداست بلکه خودش را به عنوان یک مومن مقرب بهتر از یک مومن دیگر می دانست.

آداب عید

عید الاضحیٰ مبارک
آپ کو اور آپ کے اہل خانہ کو عید قربان کی خوشیاں مبارک ہوں۔

اللہ کریم سنت ابراهیمی کے صدقے ہم سب کو دنیا و آخرت کی بھلائیوں سے نوازے , آمین

تکبیرات تشریق عید قربان از ۹ ذی حجه تا ….

اللهُ أکبر ، اللهُ أکبر ، اللهُ أکبر ، لَا إلهَ إلَّا اللهُ وَالُله أکبر ، الله اکبر وَلَلهِ الحَمد

هر شخص که نماز فرض میخواند چه مرد باشد چه زن ،مسافر باشد یا مقیم، تنها نماز میخواند یا همراه با جماعت لازم است بعد از نماز فرض این تکبیرات را بگوید.

زمان شروع شدن تکبیرات تشریق روز عرفه یعنی روز نهم ذی الحجه بعد از نماز صبح  تا سیزدهم ذی الحجه یا روز چهارم عید بعد از نماز عصر می باشد.