جوانان بلوچ و دام لگورهای سکولاری چون حبیب سربازی و بهمن و مهیم و…  برای آنها

جوانان بلوچ و دام لگورهای سکولاری چون حبیب سربازی و بهمن و مهیم و…  برای آنها

ارائه دهنده : غلام نبی بلوچ زیی

نزدیک به ۸۰سال پیش سکولاریستهای انگلیسی به همراه سکولاریستهای پنجابی و بلوچهای سکولار بومی مردم مسلمان بلوچستان پاکستان را با شعارهای لیبرلیسم و فدرالیسم و غیره در مردابی فروبرده اند که با هر دست و پا زدنی بیشتر در آن فرو می روند و همه ی ما ثمره ی اسفناک ۸۰ سال حاکمیت سکولاریستها و فدرالیسم را در این ایالت بلوچ نشین می بینم.

در میان بلوچهای ایران نیز کسانی وجود دارند که گاه با نام دفاع از اهل سنت و گاه با شعار رسمی دعوت برای سکولاریسم و فدرالیسم سعی دارند کپی از بلوچستان پاکستان را برای بلوچهای ایران ارائه دهند.

حبیب سربازی که جوانی سکولار و مجازی و حراف است سالها برای جنگ روانی و تبلیغ سکولاریسم آنهم از کانال نافرمانی مدنی آنهم با پشتوانه ی رسانه ای شبکه های ماهواره ای وابسته به آل سعود و امارات چون کلمه و نور و غیره تلاش کرد؛ اما اخیرا با گشتوانه ای که از دارودسته سکولار رجوی به دست آورده است فعالیت و دعوت مدنی پوشالی خود را به مبارزه مسلحانه تبدیل کرده‌ است.

حبیب سربازی و بهمن و مهیم و… تنها یک ابزار در دست دارودسته ی رجوی است و دارودسته ی رجوی نیز خودشان ابزار دست آمریکا و ناتو هستند که از سوی آل سعود حمایت مالی می شوند و هدف این گروه خائن و جنایتکار برای تمام ملت ایران و جهان مشخص شده است.

تمام سکولاریستها برای بی غیرتی و خیانت به دین و ملت دعوت می دهند و کسانی که ترجیح داده اند بی غیرت بمانند با این بی غیرتان خائن خواهند بود  و بی غیرت خواهند ماند؛ زیرا برای آنها تایید نمودن انواع مفاسد اخلاقی و رفتاری و عقیدتی سکولاریسم عملی معمولی است، بسیاری از آنها خودشان از عوامل ترویج انواع مفاسد در میان قوم بلوچ هستند و سالهاست از احساسات قومیتی و مذهبی اهل سنت ارتزاق کرده اند، در حالی که دشمنان آشکار قوانین شریعت الله بر اساس تمام مذاهب اسلامی هستند.

جونان مسلمان بلوچ باید بدانند که این سکولاریستها با شعارهای دفاع از اهل سنت یا دفاع از قوم بلوچ در حال خرج کردن بلوچها در راه اهداف آمریکا و ناتو هستند و تفاله هایی چون حبیب و بهمن ومهیم و غیره که نسخه های اربابان غربی را به زبان بلوچی نشخوار می کنند بومی هایی هستند که در خیانت به دین و ملت و خاک خود شغل خیانت را انتخاب کرده اند، همان کاری که دارودسته ی جولانی در مدت ۸ سال جنگ ایران و عراق انجام می داد. اینها منافقین آشکار شده ای هستند که: با گرگ‌ها میخورند،با سگ‌ها پارس می‌کنند و با چوپان گریه می‌کنند. پس باید خیلی مواظب بود.

بلوچهای مسلمان و پایبند به قوانین و شریعت الله باید بدانند که امروزه حق و باطل و صفهای جنگجوها برای همه واضح است؛ گروهی در راه خدا می‌جنگند و فعالیت داردند و گروهی در راه کفر سکولاریسم و طاغوت و اجیرانش همچنانکه الله جل جلاله می فرماید: الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ، «آنانی‌که مؤمن اند در راه خدا و آنانی‌که کافر اند در راه شیطان می‌جنگند».

پس هر کسی که برای دفاع از سکولاریستهای کافر جهانی و منطقه ای و محلی بجنگد حالا چه مستقیم سربازی از سربازان آنها باشد و چه با بهانه های قومیت گرائی و مذهب گرائی بخشی از جبهه ی آنها شود بدون شک در راه جاهلیت حرکت کرده است و رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید:«ومن قاتل تحت رايةٍ عَمِيَّةٍ ، يغضبُ لعَصَبِيةٍ ، أو يَدْعُو إلى عَصَبِيَّةٍ ، أو ينصرُ عَصَبِيَّةً ، فقُتِلَ ، فقَتْلُه جاهليةٌ (أخرجه مسلم ۱۸۴۸) کسی که زیر پرچمی بدون هدف(صحیح) بجنگد، بنابر تعصب خشم بگیرد یا به سوی قوم گرایی فراخواند یا از روی تعصب یاری رساند و در این مسیر کشته شود مرگ او بر جاهلیت آمده است.

نبرد و كشمكش حاصل بین سکولاریستهای قریش و بین مومنان نه به خاطر سلطه بر تکه ای خاک بود و نه به خاطر سلطه ی سیاسی، سلطه ی سیاسی به رسول خدا صلی الله علیه و سلم پیشنهاد شد اما از پذیرش آن خودداری کرد، و بر دعوتش به لا إله إلا الله اصرار كرد تا اینکه موفق به تشکیل دارالاسلامی در مدینه شد.

جوانان مسلمان بلوچ نباید با شعارهای قومی و ناسیونالیستی اشتباهی که بلوچهای پاکستان در ۸۰ سال قبل انجام دادند و فریب سکولاریستها را خوردند و یا اشتباهی که کوردها در سال ۱۳۲۴ در مهاباد مرتکب شدند تا به این ذلت کنونی رسیده اند را تکرار کنند و اجازه ندهند برای اهل باطل و دشمنان قانون شریعت الله و ملت خود قربان شوند که خسران دو جهان را برای خود جمع می کنند.

پس همیشه باید از خودمان بپرسیم که : برائت از سکولاریستها(مشرکین) یعنی چه؟ دارالاسلام کدام است؟ قانونگذار کیست؟ الله یا بشر؟ چه کسی منهج و برنامه زندگی را وضع می کند؟ الله یا بشر؟

قومیت گرایان نخودی مغز بلوچ و کُرد و… در پهنه ی ایران زمین

قومیت گرایان نخودی مغز بلوچ و کُرد و… در پهنه ی ایران زمین

به قلم: بالاچ عُمَرزهی

به یاد دارم اولین بار که در کتابی معتبر اسلامی اسمی از بلوچ شنیدم اسم سیاهسوار بلوچ یکی از فرماندهان سپاه ساسانی بود که با مشورت را سربازان خود داوطلبانه مسلمان شد و همگی به سپاه اسلام پیوستند.

بلوچها مثل سایر قومیتهای ایرانی تبار از عهد باستان و قبل از اسلام تا زمان حاضر بخشی از حاکمیت بر ایران زمین بوده اند و مثل سایر قومیتها نیز دارای خوانین و حکومتهای محلی و فئودال بودند.

حالا عده ای قومیت گرای بلوچ اکثراً سکولار پیدا شده اند که دقیقاً پا جای پای کُردهای جاهل سکولار می گذارند، کُردهای سکولار خائنی که از سال 1324ش به دستور استالین اولین حزب سکولار و اولین جمهوری سکولار را در شهر مهاباد ساختند و تا کنون همچون فاحشه های سیاسی هر روز در بغل یکی از دشمنان قوم مسلمان کُرد هستند و بر علیه منافع و هویت اسلامی قوم باشرف کُرد در دو بخش جنگ روانی و مسلحانه در کنار دشمنان جهانی و منطقه ای قرار گرفته اند.

این جاهلهای به تاریخ و هویت اسلامی ملت خود حساسیت بر نام ایران آنچنان بر اذهانشان ریشه دوانده است که با معمولی ترین سخن برچسب خیانت و مزدوری بر افراد و علما و مخالفین خود وارد می کنند.

تعصب نژادی و ملی گرایی و ناسیونالیسم معضلی است که در بلاد اسلامی از جمله بلوچستان، نه تنها نتوانسته است مسلمانان را از ظلم و ستم حکام نجات دهد چه بسا دود آن بر چشم خود ستم دیدگان فرورفته است، اینها هویت خود را بر اساس شک و گمانهای تاریخی به جای هویت واقعی و آشکار اسلامی قرار داده اند و می خواهند همچون حیوانات، عده ای را حول محورعلف و زمین و چراگاه جمع کنند در حالی که اسلام انسانها را حول محور عقیده و دین جمع کرده است.

همین طرز فکر کوتاه بینانه ی قومیت گرائی به تدریج تبدیل به ایدئولوژی و جهانبینی در برابر جهانبینی اسلامی شده است و سبب شده است بلوچ های سکولار و سکولار زده راه نجات را در بلوچ گرایی و قومیت گرائی و اتحاد حول محور علف و چراگاه ببینند.

این واضح است که تقسیم سرزمینهای اسلامی و بخصوص سرزمینهای بلوچ نشین و جدا کردن آنها از ایران زمین کار مسلمین نبوده بلکه اربابان سکولار همین بلوچها و کُردهای سکولار و توسط سایکس و پیکو این جدا سازی را انجام دادند .

این بلوچها قومیت گرا مثل سایر منحرفین در میان تمام قومیتها بر این باورند که حاکم حتما باید یک بلوچ باشد، و غیر آن اگرچه یک پیامبر، مردود است.

در تاریخ صدر اسلام آمده است که مردی به نام طلحة النمری از اهل یمامه و از قبیله بنی حنیفه که از قبیله و خویشاوندان مسیلمه کذاب بود به نزدش آمد. او از مسلیمه پرسید: چه می‌بینی؟ گفت: پلیدی، تعفن، شرارت، فساد و تاریکی. گفت: آن‌ها را در تاریکی می‌بینی یا در روشنی؟ گفت: در تاریکی. طلحه چون هم قبیله مسیلمه بود با او راحت صحبت می‌کرد، طلحه گفت: گواهی می‌دهم که تو کذاب و دروغگو هستی و محمد صادق و راستگوست. اما چرا با این وجود طلحه به مسیلمه ایمان آورد و تا آخرین لحظه همراه او بود و همراه او جنگید تا کشته شد؟ پاسخ این سؤال در ادامه سخن طلحه است که گفت: با وجود اینکه تو دروغگو و محمد راستگوست اما کذاب ربیعه (مسیلمه) نزد ما محبوب‌تر از صادق مضر (محمد) است. به عبارت دیگر یعنی او دروغگو باشد اما چون از قبیله ماست نزد ما محبوب‌تر است از کسی که راستگوست ولی از قوم و قبیله دیگر است.

این یک بیماری و آلودگی است و با اینهمه شناخت و آگاهیهای شرعی وقت آن رسیده که همگی با قاطعیت تمام در مقابل این مشکل و بیماری بایستیم، این بلوچهای قومیت گرا که اکثراً به عقاید سکولاریستی هم آلوده شده اند یا یک سکولار مرتد شده اند هرگز نه قابل احترام هستند نه قابل حمایت و پشتیبانی .

مولوی گرامی: چرا «رکون» به ظالمین و مفسدین سکولار؟

مولوی گرامی: چرا «رکون» به ظالمین و مفسدین سکولار؟

به قلم: مجیب الرحمن  بلوچ (دانشجو)

الله جل جلاله می فرماید: وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۗ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (انعام/21) ‏چه کسی ستمکارتر از کسی است که بر خدا دروغ می‌بندد؟ یا دلائل او را تکذیب می‌نماید (و آیات قرآن و قوانین شریعت الله را نادیده می‌انگارد؟) . مسلّماً ستمکاران رستگار نمی‌شوند.‏

در زمانی که مردم مسلمان بلوچ بیشتر از 80 سال است که در پاکستان به مصیبت و بیماری سکولاریسم و جنایات و مفاسد سکولاریستهای بلوچ و غیر بلوچ گرفتار و آلوده شده است، و در زمانی که نزدیک به 20 سال است که عده ای معلوم الحال در حال تکرار این مفاسد عقیدتی و رفتاری و اخلاقی سکولاریستی در میان بلوچهای ایران هستند، و در حالی که چند سالی است به صورت منسجم جریانات سکولار و احزاب سکولار و لگورهای سکولار ابتدا توسط ماهواره ها و فضای مجازی و سپس از طریق یارگیری همچون یک آفت در میان مردم سرگردان بلوچ پخش شده اند، حمایت از این جریان فاسد و فاسد کننده چه نام دارد؟

امروزه به برکت وجود شبکه های مختلف و متعدد ماهواره ای و مجازی همه ی مردم ما با انواع فرهنگها و عقاید فاسد سکولاریستی آشنا هستیم و برای کسی عذری نمانده است که بگوید من نمی دانم سکولاریسم و فرهنگ و عقاید سکولاریستی چه هست؟

خطاب من به مولوی عبدالحمید امام جمعه و مدیر مدرسه ی مکی زاهدان است که هم تریبون دارد و هم رسانه: اینکه شما در برابر اینهمه افکار و عقاید سکولاریستی فاسد کننده که ملت مظلوم بلوچ را از دورن فاسد و نابود می کند سکوت کرده اید و هرگز از شما دیده نشده است که به صورت علمی و مستند به آیات و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم عقاید و افکار سکولاریستی و فعالیتهای احزاب سکولار محلی را نقد کنید چه معنی می دهد؟ این سکوت شما نشانه ی چیست؟

مولوی گرامی: همه ی ما نه تنها سکوت تو را می بینیم بلکه بدتر از آن، حمایت تو از افراد و جریانات مختلف سکولار داخل ایران را نیز می بینیم و بدون آنکه کسی به سخنانت اهمیت بدهد منبر رسول الله صلی الله علیه وسلم را به یکی از تریبونهای جریانات و افراد سکولار و دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها کرده ای و با سخنانی ضد و نقیض به حمایت لفظی از این سکولاریستها می پردازی.

مولوی گرامی یاد می آید نعره می زدی که : “من موافق این هستم که حتی یک فرد لائیک بتواند حکومت را بدست بگیرد!”

این سخنان غیر شرعی نابخردانه و چند پهلوی شما که خروجی آن جدا کردن مردم از قانون شریعت الله و سوق دادن و تشویق آنها برای پیوستن به افکار و جریانات سکولار و تایید فعالیتهای سکولاریستهاست چه معنی می دهد؟

الله جل جلاله می فرماید: ‏ وَلاَ تَرْکَنُواْ إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِیَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ ‏(هود/113) ‏و به ظالمین تکیه مکنید (که اگر چنین کنید) آتش دوزخ شما را فرو می‌گیرد، و ( بدانید که) جز خدا دوستان و سرپرستانی ندارید ( تا بتوانند شما را در پناه خود دارند و شر و بلا و زیان و ضرر را از شما به دور نمایند) و پس از ( تکیه به کافران، دیگر از سوی خدا) یاری نمی‌گردید و ( بر دشمنان ) پیروز گردانده نمی‌شوید.

اگر تشویق مردم برای پیوستن به جریان سکولاریسم و در نهایت پیوستن جوانانی احساسی و جاهل به شریعت به صفوف احزاب سکولار «رکون» به ظالمین نیست، پس چیست؟!

مولوی گرامی : به میل عوام سرگردان و رسانه های دشمن کارنامه ات را پر نکن، بلکه کارنامه ات را بر اساس شریعت الله و فقه مذهب خودمات بنویس، چون بر اساس شریعت الله مورد محاسبه ای اهل سنت و جماعت و تاریخ و دادگاه الله قرار می گیری.

سکولاریسم هرگز ظرفیت متحد کردن مردم بدون کشتار و جنگ داخلی را ندارد

سکولاریسم هرگز ظرفیت متحد کردن مردم بدون کشتار و جنگ داخلی را ندارد

به قلم: بالاچ عُمَرزهی

سکولاریستها در زبان عربی و در ادبیات قرآن با دو عنوان شناخته شده اند: 1- مشرکین 2- احزاب ، یعنی حزب حزب شدن خصلت ذاتی و جدا نشدنی آنهاست و هرگز به میل خودشان یک حزب نمی شوند.

مدتی قبل بین طرفداران گروه سکولار و چپ گرای BLA با  گروه سکولار و لیبرال BLF اختلافاتی عمیق به وجود آمد. اینها هر دو مثل سایر احزاب ریز و درشت سکولار بلوچ خودشان را «سرمچار» و «مزار» می نامند که معادل کلمه پیشمرگ نزد کُردهای سکولار است.

با آنکه مردم مسلمان بلوچ و جونان ناآگاه بلوچ با این کلمات آشنایی دارند اما از هویت واقعی و عملکردها و رویکردهای پنهان آنها تعداد اندکی از عموم مردم مطلع است.

جنگ پشت نقاب «آزادی» و شعار ملی گرایی و ناسیونالیسم و آرمان سکولاریسم، نقطه اشتراک در وجه تسمیه ده ها حزب و جریان بلوچ است، که غالبا با نام «سرمچاران بلوچ» جهان با آنها آشناست؛ اما هرگز یک حزب نشده و نخواغهند شد و مردم نمی پرسند که اگر اینها واقعاً برای بلوچ زحمت می کشند نه برای عقاید و افکار و اربابان حودشان ، پس چرا به جای سازمانی واحد، دهها حزب و گروه شده اند و  چرا به جای اتحاد و تفاهم، با هم اختلاف و درگیری و جنگ داخلی و حذف فیزکی و ترور همدیگر دارند؟!

گروه لگور و سرمچار سکولار BLF به رهبری  دکتر الله نظر بلوچ  اربابی دارد و برای تفکراتی فعالیت دارد و حزب لگور مارکسیستی BLA نیز ساز خود را می زند و حتی طی بیانیه و پستهایی مجازی که از آنها به عنوان افشاگری تعبیر شده است، BLF  را متهم به همکاری با ایران علیه سایر احزاب و گروههای بلوچ کرده اند و عامل قتل فجیعانه «هانی بلوچ» و همسرش که پس از ربودن از ایرانشهر به شکلی وحشیانه کشته شده بودند را BLF دانسته است.

سالهاست گروه های ناسیونالیسم خواه بلوچ با تاثر از ایدئولوژی های لیبرالیستی و کمونیستی، خواهان دست یافتن به بلوچستانی آزاد و مستقل هستند؛ اما دقیقا آغاز شکست آنها ایدئولوژی های سکولاریستی آنها است، ایدئولوژی هایی که ملت مسلمان بلوچ بنابر اصالت های دینی و فرهنگی و سنتی هرگز نتوانسته است در این دو دهه پذیرای آن افکار باشد.

گروههای که از اخلاق و تعهدات دینی تهی هستند و راه نجات خود را در سکولاریسم و غرب گرایی می دانند و همان اشتباه سایر قومیتهای مسلمان در سرزمینهای مختلف اسلامی در طول یکی دو قرن اخیر را تکرار می کنند چگونه می توانند ملتی که سنخیتی با این افکار سکولاریستی ندارد را همراه خود نماید!

تنها کارآیی ناسیونالیسم  سکولاریستها مبارزه با اتحاد اسلامی و تکه تکه نمودن بلاد اسلامی بوده است؛ این نظریه متعفن توان متحد ساختن چند حزب سکولار را ندارد چه رسد به  متحد کردن یک جامعه اسلامی.

این احزاب سکولار قومیت گرا را همین الان رها کنی و بگویی بیا این بلوچستان مال شما بدون شک هر حزب سکولاری با بلند کردن پرچم قومی و با نام قومگرائی پرچم سرحدی و مکرانی و جدگالی و براهویی  و غیره بلند خواهند کرد و هر یک برای حاکم شدن خودش با دیگران وارد جنگهای خونین خواهند شد. این تجربه ی تکراری تمام سرزمینهای اسلامی توسط این احزاب سکولار قوم گرا بوده است .

جنگ روانی – تخریبی و سپس جنگ تبلیغی میان طرفداران BLA  و BLF   تنها یک نمونه ی زنده ی میان بلوچهاست به اپوزیسیون مخالف ایران نگاه کنی می توانی به خصلت ذاتی و آشفتگی و تضاد این تحفه های سکولار  پی ببری .

شبهه: این کار را بکن اگه گناه داشت گناهش با من ….

شبهه: این کار را بکن اگه گناه داشت گناهش با من ….

به قلم:  نذیر احمد

دیدید بعضیا میگن فلان کارو بکن اگه گناه داشت گناهش با من؟؟….

 با هم ببینیم الله درباره این حرف چی میفرماید

{وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنَا وَلْنَحْمِلْ خَطَايَاكُمْ وَمَا هُم بِحَامِلِينَ مِنْ خَطَايَاهُم مِّن شَيْءٍ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ} . سوره عنکبوت آیه ۱۲

ﻭ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻣؤﻣﻨﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ:  ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﺎ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻛﻨﻴﺪ، (ﻭ ﺍﮔﺮ ﮔﻨﺎﻫﻰ ﺩﺍﺭﺩ) ﻣﺎ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ!

و ﺁﻧﺎﻥ ﻫﺮﮔﺰ ﭼﻴﺰﻯ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ  ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

 پس زیاد به اطرافت که تورا به گناه سوق میدهند وتشویقت می کنند  توجه نکن .حتی اگر آن کس عزیزت  باشد.

بیدارباشی برای حنفی مذهبهای ایران: مولوی عبدالحمید مبلغ سکولار، راه بربادی بلوچها

بیدارباشی برای حنفی مذهبهای ایران: مولوی عبدالحمید مبلغ سکولار، راه بربادی بلوچها

به قلم: مُلا نوراحد فراهی

نخست باید خاطر نشان ساخت که سکولاریسم با اصل اسلام در تضاد است. سکولاریسم یعنی انسان محوری به جای الله محوری؛ و دموکراسی یعنی حاکمیت قوانین تولید شده توسط مردم بر مردم به جای قوانین تولید شده توسط الله بر مردم .

بعبارت دیگر صلاحیت تقنین بدست مردم می باشد. نمایندگان مردم حق قانون گذاری را دارا می باشند یعنی میتوانند یک امر را قانونی ویا غیر قانونی اعلان کنند، بعبارت دیگر میتوانند یک موضوع را جائز و ناجائز حلال ویا حرام کنند. درحالیکه اساس نظام اسلام را حاکمیت خداوند که جزء مهم توحید است تشکیل میدهد، مصدر تشریع وتقنین در اسلام تنها از آنِ خداوند است. تنها خداوند صلاحیت دارد که یک امر را جائز و یا ناجائز، حلال ویا حرام ویا بعبارت امروزی قانونی ویا غیر قانونی اعلان دارد. اینست فرق بین دو نظام و طوریکه ملاحظه میکنید فرق اساسی و جوهری است مانند آب وآتش که جمع بین هردو غیر ممکن است.

پس در نظام اسلامی انسان نمیتواند هرچه خواسته باشد ولو با قرآن وسنت مخالف باشد، بگوید یا بر مردم تحمیل کند.

متأسفانه در بلوچستان ایران مافیایی با قدرت مادی بسیار زیاد اطراف یک مولوی کم علم به نام مولوی عبدالحمید در مسجد مکی زاهدان تشکیل شده است که با قدرت رسانه ای و پولی حتی به این مولوی کم علم که آیات قرآن را هم قرائت صحیح کرده نمی تواند لقب شیخ الحدیث و القرآن و شیخ الاسلام وووو داده اند و این مولوی رسانه ای بخاطر اینکه بتوانند تمام اطراف را با شمول کشورهای غربی راضی بسازد، وبخاطر اینکه عوام الناس را فریب بدهد، با استفاده از عدم تخصص اکثر مشارکین در نمازهای جمعه آب وآتش را یکجا نموده است. تعمیل و حفاظت از سکولاریسم واسلام، هردو را هدف قرار داده.

با اینکار شاید بتواند عوام مردم را برای مدت های کوتاه فریب بدهد وبه سکولاریسم ودموکراسی قناعت بدهد و زمینه های فساد عقیدتی و اخلاقی و رفتاری در میان بلوچها را فراهم سازد ولی بهیچ وجه متفکرین را بازی داده نمی تواند، آخر الأمر نه غرب سکولار و دموکراتهای سکولار محلی ونه مسلمانان راضی خواهند بود. لهذا از تمام دلسوزان بلوچستان خواهش میکنم که  مواظب این توطئه ی عبدالحمید باشند که به کرات در میان قومیتهای مختلف جهان توسط دشمنان دین و ملت تکرار شده است .

جامعۀ اسلامی: جامعۀ اسلامی جامعه ایست که در آن حاکمیت از آن اسلام است. چه در محاکم چه در رسانه ها چه در صحنۀ سیاسی واجتماعی واقتصادی و…. و سکولاریسم و نظام دموکراسی نه تنها باعث ترقی جوامع اسلامی شده نمیتواند بلکه چون اساساً با اساس اسلام درگیر است باعث بروز کشمشکها و زدوبندهای داخلی شده منجر به تقهقر و ویرانی جوامع اسلامی میگردد.

این درصورتیکه نظام دموکراسی واقعاً زمام امور را در دست بگیرد و واقعاً تطبیق شود. ولی عموماً به آسانی به این هدف رسیده نمیتواند. زیرا شیفتگان راه خدا با آن مبارزه میکنند واین مبارزه تا زمانی ادامه میکند تا یکطرف طرف دیگر را مقهور سازد. البته این نوع مبارزات ممکن قرنها طول کشد، وهست وبود جامعه را بسوزاند و از لحاظ اقتصادی واجتماعی وسیاسی کشور را به تباهی سوق دهد.

لهذا مشورۀ ما به شیفتگان ترقی بلوچستان که به اشتباه راه عبدالحمید را پیش گرفته اند، اینست که از این هوس دوری جویند زیرا این راه راه ترقی نه، بلکه راه بربادی بلوچستان و راه بر بادی دین و آبرو و حیاء و ناموس و غیرت بلوچها و دامن زدن به انواع فسادهاست.

دموکراسی نظام کفری با زیربنائی سکولاریسم دارد نظام و مفکوره ای کهنه با لباسی جدید  

دموکراسی نظام کفری با زیربنائی سکولاریسم دارد نظام و مفکوره ای کهنه با لباسی جدید  

کاتب: مُلا نور احمد (کوټه)

فکر و عقیده ای که می گوید قوانین اسلام نباید در زندگی انسانها دخالت کند و انسانها خودشان باید برای خودشان قانون و حکم تعیین کنند عقیده مشرکین در طول تاریخ بوده است . اسم این عقیده در زبان سیاسی معاصر «سکولاریسم» است.

مشرکین در قرآن با نام احزاب هم شناخته می شوند یعنی هرگز ییک حزب نیستند بلکه چندیین حزب هستند، چیزی که این احزاب را با هم متحد می کند وجود یک پارلمان و مجلس و رای اکثریت است.

عربهای جاهلی در مکه اسم مجلسشان «دارالندوه» بود و در مدینه اسمش «سقیفه بنی ساعده» و هر قبیله و گرهیی مرکز و مجلسی داشت که در آن رای اکثریت قبول می شد.

غربی ها به این کار می گویند دموكراسي،  بناءً دموکراسی نظامیی قدیمی و کهنه با سابقه ی تاریخی بسیار طولانی است كه غرب كافر در سرزمينهاي مسلمان نشين به راه انداخته است  نظام و سيستمي  كفر بوده  كه با اسلام هيچ پيوندي ندارد نه از دور و نه از نزديك .

 اين نظام که بر سکولاریسم و قوانین بشری قائم است با احكام اسلام در كليات و جزئيات و در مصدري كه از آن نشات نموده و عقيده اي كه از آن سرچشمه گرفته و اساسي كه بر آن استوار مي باشد و در افكار و نظامهائي كه با خود آورده است تناقض كلي دارد . به همين دليل است كه دموکراسی، پذيرش و تطبيق و اجرا نمودن سکولاریسم و دعوت مردم به سوي آن بر مسلمانان ، حرام مي باشد چون سکولاریسم و دموكراسي سکولاریستها رژيمي است كه مصدر (منبع توليد) آن بشر بوده و هيچ رابطه اي با و حي و دين ندارد .

سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها نظامي است كه ملت يا مردم در آن مصدر قانون مي باشند و قوانین الله صلاحيت خويش را از مردم و قوانین تولید شده توسط مردم به دست مي آورد(نعوذ بالله) .

یعنی اگر مردم قانونی تولید کردند که مخالف قانون الله و سخن الله بود باید سخن الله را کنار گذاشت و سخن الله تا زمانی اعتبار دارد که مخالف قوانین تولید شده توسط مردم نباشد.

قانون از آن ملت و ملت مالك قوانین برای زندگی خويش بوده و هر طوري كه بخواهد در آن تصرف مي نمايد و الله و شریعت الله بر ملت سلطه نداشته و خود ملت سيد و آقا بوده و خود احكام و قوانيني را مي سازد كه بر مبناي  آن بر خود حكمراني نمايد و مطابق آن حركت كند . خود حاكمي را بر مي گزيند تا به نمايندگي از وي و با استفاده از همان قوانين ساخته ي دست خودش  حاكم بر انها حكومت نمايد . به همين دليل است كه مصدر و منبع رژيم و سيستم دموكراسي به طور كل خود انسان بوده و هيچ ارتباطي با وحي و دين ندارد .

دموكراسي يك واژه و اصطلاح غربي است كه به معني حكومت مردم بر مردم ، توسط  (قوانين ) خود مردم مي باشد ؛ پس اين ملت و مردم است كه حاكم مطلق و داراي صلاحيت مي باشد . طوري كه خود مالك زمام امور خويش است ، اراده ي خويش را تمثيل نموده و خودش آن را به پيش مي برد ، در قبال قدرت ديگري غير از قدرت خودش مسئول پنداشته نمي شود ، خود او نظامها و قوانين را ( از لحاظ صاحب صلاحيت ) توسط نمايندگان برگزيده ي خود وضع مي نمايد و آنرا توسط حكام و قضاتي كه تعيين مي نمايد و توسط كساني كه قدرت و صلاحيت خويش را از وي به حيث منبع صلاحيت به دست مي آورند در عمل پياده مي نمايد .

این نظام کهنه دموکراسی و این عقیده و مفکوره ی سکولاریسم  نظام و مفکوره ای کهنه و باستانی است که توسط مشرکین یا احزاب استفاده شده است و عده ای جاهل به اسلام و منابع فکری خیال می کنند فکر و نظام جدیدی است!

‍ بی‌سوادانی که خواندن و نوشتن بلدند!

بی‌سوادانی که خواندن و نوشتن بلدند!

به قلم: بهمن بادینی

پیشرفت تکنولوژی و گسترش شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای، علاوه بر خوبی‌ها و نکات مثبتی که داشته‌اند، موجِ عظیمی از توهّم دانایی و سواد هم به بار آورده‌اند.

منتقد دین در این آشفته‌بازار، آخرین کتابِ دینی که خوانده است «هدیه‌های آسمانی» یا «دین و زندگی» دبیرستان است و اوج تحقیق او را چند پست تلگرامی و اینستاگرامی به ثمر رساندند! با این وجود، حق به جانب و خود عاقل‌پندارانه از نقد دین و کنار گذاشتن تعصب می‌گوید!

سرانهٔ مطالعهٔ ما ۶ ساعت در ماه! است و اغلب درگیر کتاب‌های زرد روانشناسی و موفقيت یا آشپزی و تعبیر خواب هستیم! اگر هم کمی اهل مطالعه شویم، با نسکافه و قهوه سراغ چند رُمان و داستان می‌رویم نه کتابی علمی و تخصصی!

آخرین جنگی که در ذهن ما نقش بسته، نبرد “جومونگ” با “هوانگ زیگینگ” است و با همین ذهنیت عمیق! کنار بخاری لم داده و با شلوار راحتی و انگشت در دماغ در مورد تاکتیک‌های جنگی تحلیل می‌دهیم و از اشتباهات حماس می‌گوییم!

برخی از ما با خواندن “دنیای سوفی” فیلسوف می‌شویم، با خواندن “بی‌شعوری”  روان‌شناس می‌شویم، با خواندن “قلعهٔ حیوانات” سیاستمدار می‌شویم و شوربختانه اغلب همین روند را هم طی نکرده و با سلسله مباحثات داخل تاکسی به نبوغ می‌رسیم!

نوابغی داریم که به شدت از پیشرفت اروپا و آمریکا می‌گویند و خودشان نماد تهی‌بودن از علم و دانش هستند و می‌شود آن‌ها را به عنوان کیسِ مطالعاتی فلاکت و عقب‌ماندگی تدریس کرد!!

هرچه داریم از برکت کلیپ‌های یک دقیقه‌ای اینستاگرام است و آنقدر روشنفکر شدیم که تنها چیزی که نداریم و نمی‌خریم کتاب است…
اما همچنان اصرار داریم که «سواد» داریم و صبحِ دانایی، شب جهل را پشت سر گذاشته است!

به امید روزی که هیچ بی‌سواد تحصیل کرده و هیچ نادانِ مدرک گرفته‌ای نداشته باشیم…
والله المستعان

لگوران محلی حکومت بلوچهای سکولار در ایالت بلوچستان پاکستان تظاهرات مسالمت آمیز شهروندان بلوچ را با خشونت سرکوب کردند

لگوران محلی حکومت بلوچهای سکولار در ایالت بلوچستان پاکستان تظاهرات مسالمت آمیز شهروندان بلوچ را با خشونت سرکوب کردند

به قلم: بالاج عمرزهی

حاکمیت مشترک سکولاریستهای بلوج به همراه گروههای به ظاهر اسلامگرای بلوج در ایالت بلوچستان پاکستان تجربه ی هشتاد ساله ای برای ما هستند تا بدانیم احزاب سکولار سهاب و فرقه های اسلامگرای جیش العدل و الفرقان و…. چه تحفه ای برای ما دارند.

پس از محاصره شهروندان معترض مسالمت آمیز بلوچ در خضدار که موجب محاصره و سپس بازداشت ده ها شهروند بلوچ شده بود ، توسط لگوران محلی وابسته به ارگان های نظامی و اطلاعاتی حکومت محلی سکولارهای بلوچ در ایالت بلوچستان به خشونت کشیده شده و با تیراندازی گسترده به سمت شهروندان بلوچ موجب مجروحیت تعداد زیادی از شهروندان شده است.

وضعیت در شهر خضدار همچنان متشنج است و لگوران محلی پس از ناکامی نیروهای نظامی حکومت محلی سکولارهای بلوچ در ایالت بلوچستان جهت متفرق کردن شهروندان معترض به مفقودی اطرافیانشان توسط حکومت محلی سکولارهای بلوچ در ایالت بلوچستان با تیراندازی مستقیم به سمت شهروندان بلوچ موجب مجروحیت تعداد زیادی از شهروندان بلوچ شده اند .

از روزی که جهاد و دوستی با کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی مصلحت شد و جهاد تعطیل شد و مرزهای سایس بیکو گذاشته و به آن اقرار شد و اخوت و غیرت اسلامی دیگردر بین مسلمانان معنایی نداشت و تابعیت به کشور و زبان و قومیت بیشتر از تابعیت به دین اسلام برای همه مهمتر شد ، باید منتظر این هم می‌بودیم

حکام و طواغیت بلوچ و تمامی دنیا از عرب تا عجم، تنها چیزی که براشون مهم نیست رضایت الله وجان ناموس و حقوق مسلمانان است ، فقط کفار سکولار رو از خودشون راضی کنن دیگه هیچی مهم نیست.

با استفاده از علماء سوء اول بدترین مخلوقات به عنوان رهبر و حاکم و ولی امر مسلمانان قرار گرفتند و بعد جهاد را تعطیل کردن و مجاهدین رو خوارج گفتن و بعد پیمان و صلح و دوستی با کفار سکولار جهانی و منطقه ای و مرتدین سکولار محلی رو توجیه کردن و بعد اونا رو در حکمرانی سهیم کردن و در نهایت حال مسلمانان رو می‌بینیم که هر روز در جایی به سختی و مشقت می افتند و اینهم حال قوم مسلمان بلوچ در عرض هشتاد سال در کشوری فدرال و سکولار و با ایالتی خودمختار تحت حاکمیت مشتی بلوچ سکولار و مشتی مولوی های بلوچ دین فروش.

آیا هشتاد سال حاکمیت محلی سکولارهای بلوچ در ایالت بلوچستان برای عبرت گرفتن کافی نیست؟

فرق ساده یک خانم سکولار با حیوان

ا

فرق ساده یک خانم سکولار با حیوان

به قلم: ماهدیم بلوچ

چند سالی است که دسته ای زن سکولار به سبک سکولاریستهای غربی دم از آزادی و اعاده حق برای زنهای بلوچ می زنند.
در گفتگویی تمثیلی ببینیم اینها چه نوع آزادی و هدفی برای زن مسلمان بلوج می خواهند.

+ خب خانم  سکولار وقتی اعصابت خراب چکار میکنی؟

– سیگار می‌کشم و دود میکنم

+ وقتی اعصابت آرومِ چکار میکنی؟

– لخت میشم تو خیابون

+ وقتی ختثی هستی نه شادی نه غمگین چکار میکنی؟

– با دوست پسرم میرم کوه و دمن

+ خب هدفت از زندگی چیه؟

– بخورم و بیاشامم

+ فرقت با حیوان چیه؟

– فرق رو نمی‌دونم ولی خیلی شبیه هم هستیم، اونم فقط میخوره و می‌نوشه، همیشه هم لخته. تفاوتمون تو دود کشیدنِ.