تبلیغات گشترده سکولاریستها تو را دودل نکند

تبلیغات گشترده سکولاریستها تو را دودل نکند

به قلم: بالاچ عُمَرزهی

اگر به رسانه های مختلف مجازی و حتی ماهوراه ای که در آنها در مورد بلوچ صحبتی می شود نگاه کنید اکثریت آنها بر شخصیتها و احزاب سکولار و فعالیتهای تبلیغی و رسانه ای و حتی مسلحانه ی آنها تمرکز کرده اند.

فعالیت احزاب سکولار و قوم گرای بلوچ در ایلت بلوچستان پاکستان هم که اکثر رهبران آنها را ذکری ها تشکیل می دهد به صورت روزانه توسط فضای مجازی در معرض دید بلوچها قرار می گیرد.

با این وجود بدانید که بلوچ یعنی اسلام و فعالیت اینها اگر چند مدتی چون فعالیت سکولارهای افغانستان و چرکستان ادامه داشته باشد اما در نهایت نابود شدنی هستند.

باید گفت: ای مرتدین سکولار و ای کافران روی زمین، نه، باذن الله هیچ زمان نمی توانید قوانین کفری سکولاریستی را به بهانه های نازل قومیت گرائی و نژادپرستی بر ملت مسلمان ما تحمیل کنید.

احزاب سکولار و مرتد با پشتوانه ی کفار سکولار جهانی برای نابودی اسلام حمله کرده اند، دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها نیز با لباسی شبه اسلامی  وبا فریب های بزرگی آمده اند! اما هر زمان که این گرد و غبارها نشستند اسلام با آب و تاب ظاهر شد الحمدللہ ….

در گذشته سلطنت رومی با آن تاریخ طولانی و قدرت مجوسی با آن ابهت جهانی شکست خوردو صف های تاتارهای سکولار نیز از بین رفتند اسلام باقی خواهد ماند و اسلام باقی خواهد ماند ان شاءالله تعالی پس ای کفار سکولار جهانی و ای احزاب سکولار و مرتد محلی و ای مولوی های سکولار زده از دارودسته ی منافقین بدانید که باطل شما باعث از بین رفتن ما نمی شود قبلا نیز صد بار تلاش کرده اید.

ای مومن اهل جماعت: فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ (غافر/4) آمد و شد و سلطه و قدرت کافران در شهرها و کشورها ، تو را گول نزند .‏

آینده متعلق به بیداری اسلامی و اهل جماعت است باذن الله.

فریب نخورید: سکولار، سکولار است بلوچ و هم قوم بودن ماهیت آنرا تغیر نمی دهد

فریب نخورید: سکولار، سکولار است بلوچ و هم قوم بودن ماهیت آنرا تغیر نمی دهد

به قلم: بالاچ عُمَرزهی

 الله جل جلاله می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ (توبه: 28) اے ایمان والو مشرک نرے(بالکل)ناپاک ہیں. / ‏ای کسانی که ایمان آورده‌اید ! بیگمان مشرکان ( سکولاریستها) پلید و نجس هستند.

پس سکولار، سکولار است فرق ندارد ابولهب عمویی رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد یا پسر نوح باشد یا پدر ابراهیم یا همسر نوح و لوط یا هر یک از نزدیکان و قوم و خویشهای ما باشد.

اینکه سکولاریسم را به فرهنگی و عقیدتی و سیاسی و ورزشی و … تقسیم می کنند مثل این است که اسلام را به اسلام نمازی و اسلام حجی و اسلام جهادی و اسلام روزه ای و… تقسیم کنند؛ اسلام، اسلام است با تمام اجزای آن و سکولاریسم، سکولاریسم با تمام اجزای آن.

شخص سکولار چه از نوع آبکی و میانه رو آن و چه از نوع خشک و خشن و رادیکال آن همگی قوانین شریعت الله کنار می زنند و مناسب برای اداره ی زندگی بشر نمی دانند در حالی که تمام پیامبران برای این آمده اند که قوانین الله را به بشر یاد بدهند تا در زندگی خود اجرا کنند.

پس دستور شرع ایجاد حکومتی بر مبنای اصول و قواعد دین است، اما سکولاریسم هیچگونه حقی به قرآن و حدیث در اظهار نظر پیرامون قوانین کشور نمی دهد و اسلام را منحصر به  مسجد میداند. یک دکتر یا مهندس یا سیاستمدارِ مسلمان در امور مرتبط به فن خود تا آن زمان که مغایر با اسلام نباشند آزاد است اما اگر مخالف با شرع عمل کند روز قیامت مورد محاسبه قرار خواهد گرفت

سکولاریسم  در طول تاریخ بشریت عقیده سکولاریستها (مشرکین) بوده که سعی دارد نظامی که الله تعالی برای اداره ی زندگی درونی و ظاهری انسانها امر نموده اند را کنار بزند؛ بنابراین سکولاریسم مانند علوم و اختراعاتی نیست که متغایر با نظریات اسلامی نمیباشند، بلکه مانند نظريه های عقیدتی و جهانبینی و اقتصادی و همجنسگرایی، نکاح محارم، عقول عشره و… است که در تضاد با اسلام هستند .

سکولاریستها اجازه نمی دهند الله و قوانین الله که توسط علما، مدارس دینی، دینداران، طلبا و مردم مومن بیان می شوند در قوانین کلی حاکم بر جامعه تاثیر داشته باشند؛ و با آنکه اسلام برای مسلمانان در تمام شعبه های زندگی اجتماعی وس یاسی و فرهنگی و اقتصادی و … برنامه دارد اما سکولاریسم این حق را از او سلب می کند و آنرا در یک شعبه که قلبی و فردی باشد محصور می کند.

این واقعیت سکولاریستهای نجس است و به هر میزان که مسلمین از این واقعیت باخبر می شوند بیشتر از همیشه سرمچاران لگور سکولار را از جامعه ی مسلمین به حاشیه می رانند و بیشتر از همیشه آنها را به بن بست می کشانند.

 مفهوم و محتوای سخن ملی گراهای سکولار بلوچ که می گویند من اول بلوچم بعد مسلمان یعنی چه؟

 مفهوم و محتوای سخن ملی گراهای سکولار بلوچ که می گویند من اول بلوچم بعد مسلمان یعنی چه؟

ارائه: بالاچ عُمَرزهی

 اساساً در اسلام هویت انسانها بر محوریت عقیده تعیین می شود نه نژاد، مثلا می گویند فلانی مسلمان است و فلانی یهودی یا نصرانی یا مشرک یا صابئی یا مجوس است . در اینجا مهم نیست که پدر ابراهیم علیه السلام یا همسر لوط یا نوح یا ابولهب عموی رسول الله یا فرزند نوح نژادشان چیست بلکه تمام انسانها بر اساس عقیده ی آنها هویتشان مشخص می شود.

در دین سکولاریسم و نزد سکولاریستها (مشرکین) قضیه برعکس است یعنی عامل هویت بخشی سکولاریستها نژاد و قومیت است و اشخاص بر اساس نژاد و قومیتی که دارند تقسیم بندی می شود که این نژاد هم از طریق آلت تناسی پدران به آنها رسیده است. به همین دلیل ابتدا از آلت تناسلی پدرانشان صحبت می کنند و بعد از اسلام و غیره .

ثمره ی این تفکر سکولاریستی نزد جوجه سکولارهای بومی بلوچ و کورد و عرب و تورک و غیره این شده است که با شعارهای دروغین ملی گرائی و قوم دوستی و وطن دوستی بیشتر از آنکه به فرهنگ و خواسته های مردم مسلمان خود که اسلام و شریعت الله است و آزادی ملت مسلمان خود اهمیت دهند در برابر اسلام و قوانین شریعت الله سنگربندی کرده اند و به همین سادگی مردم مسلمان بلوچ و فرهنگ اسلامی و آداب و رسوم قوم بلوچ را که از اسلام سرچشمه گرفته است به مبارزه می طلبند.

بر همین اساس است که این ملی گراهای سکولار :

  1. مردم خود را به تفکرات و عقاید و فرهنگ باستان دعوت می کنند که تماماً شک و گمان و ابزاری جهت پل زدن از تاریخ 1400 ساله ی اسلام به دوران کفر و شرک باستان و مبارزه ی آشکار با اسلام و قوانین شریعت الله و اجداد مسلمان خودشان و مردم مسلمان وطنشان است. به همین دلیل است که سهابی ها و آجوئی ها در میان بلوچها شعار می دهند که : بلوچ، قبل از اینکه مسلمان باشد بلوچ است! ؛ کوردها و تورکها و تمام  جوجه سکولارهای محلی شعارشان همین است.
  2. به سادگی و به خاطر عقاید خاص سکولاریستی خود با تمام دشمنان ملت مسلمان خود سازش می کنند و به سادگی مردم مسلمان خودشان را و حتی احزاب سکولار و غیر سکولار مخالف خودشان را قربانی خود و عقاید و برنامه های حزبی خود می کنند . به همین دلیل بارها دیده شده است که هر یک از این احزاب سکولار به یکی از دشمنان ملت خود وابسته هستند.

اینجاست که متوجه می شویم شعار دفاع از قوم بلوچ یا تورک و کورد و عرب و فارس و غیره برای این احزاب مختلف سکولار تنها یک نقاب و پوششی است جهت نهادینه کردن عقاید سکولاریستی و مبارزه ی آشکار با قوانین شریعت الله و قربانی کردن مردم مسلمان بلوچ در راه کفر سکولاریسم و این جنگ تحمیلی سکولاریستهای بومی بلوچ نه جنگ بلوچ و گجر بلکه جنگ اسلام و کفر است که سهاب کوچولو و سرمچاران و امثالهم سربازان جهل و فساد خود را علیه قوانین شریعت اسلام و قرار دادن بلوچها دربرابر بلوچها تجهیز کرده اند نه علیه قوم و قبیله  ومذهبی خارجی خاص.

دقیقاً همین امر باعث شده است که این احزاب سکولار تمام جماعتها و جریانات و شخصیتهای اسلامی و شریعت گرای میان قوم خود را تحمل نمی کنند و ابتدا در جنگی روانی و سپس در جنگی مسلحانه بر علیه این مدافعین قوانین شریعت الله اعلام جنگ می کنند و حتی در جبهه ی جنگ نرم و میدانی کفار سکولار جهانی و منطقه ای بر علیه این هم وطنان شریعت گرای خود قرار می گیرند تا زمانی که یا اینها را تابع قوانین سکولاریستی خود کنند یا اینکه آنها از جامعه فراری دهند.

این سکولاریستهای قومیت گرا مثل سهاب و سرمچاران تنها مسلمانی را هم وطن می دانند که با قوانین سکولاریستی خود را سازگار کرده باشد و تنها چنین هم وطنی از حقوق سکولاریستی برخوردار است.

اینها مخالف حضور قوانین شریعت الله در امور حکومتی و اجرائی و اجتماعی جامعه هستند و برایشان فرق ندارد این قوانین بر اساس مذهب شیعه باشد یا حنفی و شافعی و نجدی و مالکی و غیره.

این مفهوم و محتوا و پیام سخن بلوچهای سکولار است که می گویند: من اول بلوچم بعد مسلمان.

آیا در بلوچستان با سکولارها هستی؟

آیا در بلوچستان با سکولارها هستی؟

به قلم: براهندک بلوچ

مدتهاست که عده ای مجازی و ماهواره ای سعی دارند مردم حنفی مذهب بلوچستان را با شعارهای ملی گرایانه به سمت سکولاریسم بکشانند و ما در طی این چند سال گذشته مفاسد آشکار تفکرات سکولاریستی را رد عقاید و افکار و رفتار و اخلاق دسته هایی از بلوچها دیده ایم .

امروز  حین گشت زنی در فضای مجازی دو خبر را دیدیم که یکی از دستاوردهای سکولارهای بلوچ چون حبیب سربازی برای ملت ما را نشان می داد. در این اخبار آمده بود:

  •  قانونی شدن رابطه جنسی مردان همجنسگرا با کودکان و نوجوانان در ایالت کالیفرنیا.
  • یک بیمارستان بریتانیایی به پزشکان، پرستاران و مهدكودک‌ها اعلام كرده است که به جاي عبارات «از مادر زاده شدن» و «شیر مادر»، از «از پدر و مادر زاده شدن» و «شیر انسان» استفاده کنند تا احساسات هم‌جنس‌گرايان و کسانی که جنسیت خود را تغییر داده‌اند جريحه دار نگردد!.

این اقدام در میان سکولاریستها( به زبان عربی مشرکین یا احزاب) امری جدید نیست . چون قوم لوط هم قرنها قبل از اینها دست به چنین عمل زشتی زده بودند. اما برای مسلمین چنین اموری آنهم تحت عناوین فریبنده ی آزادی های شخصی و رضایت جنسی و غیره تازگی دارد.

از نگاه سکولاریستها و در دموکراسی سکولاریستها هر کسی که «رضایت جنسی» داشته باشد می تواند دست به هر فحشایی بزند و حکومت و قانون هم با قدرت نظامی از او حمایت می کند.

در نگرش سکولاریستها و دموکراسی آنها:

  • لوط باید فحشای (همجنسبازی) قوم خود را می‌پذیرفت چون آنها اکثریت جامعه را تشکیل می‌دادند!
  • لوط حق نداشت آنها را از همجنسبازی باز می‌داشت چونکه آنها در کارهای خود آزاد هستند و نمی توان آزادی شخصی و فردی آنها را نادیده گرفت
  • مسائل جنسی مادامی که با رضایت دو طرف باشد کسی حق دخالت در آن را ندارد چه پدر باشد یا برادر و ….
  • همجنس‌گرایان گروهی از افراد این جامعه هستند و همه مردم باید به آنها احترام بگذارند و حقوق انجام فحشا را به آنها بدهند بلکه آنها حق دارند نماینده‌ای در پارلمان داشته باشند!!

این هم از سیر تکامل عقل و تفکر انسانی در مجامع سکولار و ضد شریعت و قانون الله؛مجامعی سکولار که شاید در نگاه اول و در بعد ظاهر چنین نمود کند که افرادی که در این جامعه هستند بسیار سعادتمند هستند اما در واقعیت لجنزار ساخته دست بشر این جوامع را در برگرفته است!

ای قومم هوشیار…

 این نمونه لنجنزاری است که سهاب سکولار قصد اجرای آن را در بلوچستان دارد

تمام سرمایه گذاری کفار سکولار جهانی مثل آمریکا و اتحادیه ی اروپا و مزدوران منطقه ای آنها چون آل سعود و امارات در راه اندازی شبکه های ماهواره ای و آنهمه هزینه برای این جوجه سکولارهای بومی چون حبیب سربازی رسیدن به مفاسدی اینچنین برای مسلمین است.

پس هوشیار باشید و فریب تبلیغات قومیت گرائی و حتی مذهب گرائی اینها را نخورید چون مذهب و قومیت برای اینها رسیدن به این اهداف سکولاریستی است.

جدائی قوانین شریعتهای آسمانی از زندگی، اصل  سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها

جدائی قوانین شریعتهای آسمانی از زندگی، اصل  سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها

کاتب: مُلا نور احمد (کوټه)

تاریخ را در قرآن نگاه کنید تا بدانید که سخن تمام مشرکین چی بوده است؟ این بوده است که قوانین الله حق دخالت در زندگی آنها را ندارد، به همین دلیل پیامبران را که حامل قوانین الله بودند تکذیب کرده اند.

امروزه به این عقاید می گویند سکولاریسم و به افرادی که این عقاید را دارند می گویند سکولاریستها که معادل اصطلاح شرعی مشرکین و احزاب در قرآن است؛ بناءً نه عقاید سکولاریستی را تازه بدانید و نه وجود سکولاریستها را.

این سکولاریستها (مشرکین) چون یکدست و یک حزب نیستند و در احزاب مختلف پراکنده هستند تنها در مجلسی و با تسلیم شدن به رای اکثریت زندگی خود را پییش می برند کاری که عربهای مشرک در «دارالندوه» انجام می داند، سکولاریستها اسم این کار را گذاشته اند دموکراسی.

بناءًاصل در سکولاریسم و دموكراسي يعني حكومت قوانین خود مردم ، اين است كه مردم در يك محل دور هم جمع شده نظامها و قوانين را وضع مي كنند كه بر خودشان اجرا مي گردد ، امورشان را تنظيم نموده و در مواردي كه داوري مطلوب است ، قضاوت مي نمايند ، مگر از اين كه طبعتا ممكن نيست تا تمام مردم در يك مكان جمع گرديده و همه در وضع قوانين سهيم باشند، لذا ملت براي خود نمايندگاني را برمي گزينند تا وظيفه ي وضع قوانين را به عهده گرفته و نمايندگان واقعي ملت به حساب آيند .

محل اجتماع  اين نمايندگان به نام مجلس نمايندگان ( دارالندوه، سقییفه بنی ساعده، پارلمان ، سنا ، گنگره و… ) ناميده مي شود و اين مجلس در نظام دموكراسي همان نهادي است كه اراده و خواست مردم را تمثيل نموده و پيكره ي خواست اكثريت مردم را تشكيل مي دهد ، قوانین را وضع و حكومت را انتخاب و رئيس دولت را تعيين مي كند تا حاكم و نماينده مردم در امر اجراي خواست و اراده ي عامه باشد . او قدرت خود را از قوانین تولید شده توسط مردم و از و مردمي به دست مي آورد كه وي را انتخاب نموده اند تا برايشان بر اساس نظامهاو قوانيني كه آنها وضع كرده اند حكومت نمايد .

    پس خود ملت است كه صاحب قدرت و صلاحيت بوده و قوانين را مي سازد و حاكمي را جهت اجرا و تطبيق آن انتخاب مي نمايد و براي اينكه مردم آقا و رهبر خود گرديده و سروري خويش را احراز و با وضع قوانين ، نظامهاي زندگي و انتخاب حاكمان خود بدون كوچكترين جبر و اكراه ، اراده ي خود را به طور كامل عملي نمايند ، نظام دموكراسي مي خواهد كليه آزادي هاي عمومي را كه از لحاظ اساس و شالوده ي  – حقوق انساني – مطرح بوده براي عموم مردم ايجاد و پيشكش نمايد ،تا بدين وسيله آقائي خويش را به دست آورده و خواست خود را با آزادي كامل و بدون هيچ گونه فشار و اجباري تمثيل و جامه ي عمل بپوشاند . اجراي سيادتش ممكن گرديده و اراده ي خود را به طور كامل توسط  وضع قوانين ، نظامهاي زندگي و انتخاب حكامش بدون هيچ جبر و اكراهي  به راه اندازد .

آزاديهاي عمومي همان اساسي است كه دموكراسي كمال و نهايت  آن را براي هر فرد از افراد ملت لازم و ضرور مي پندارد ، تا اينكه پايداري سيادت فرد و اجراي آرمانهايش توسط خودش با آزادي كامل و بدون جبر و اكراه ممكن و ميسر گردد  .

در این نظام سکولاریستی قوانین شریعت الله نیز نمی تواند مانع آزادی های آنها شود به همین دلیل انواع کفریات و مفاسد اخلاقی و عقیدتی و رفتاری و انواع جنایتها که در قانون شریعت الله حرام و ممنوع هستند در این نظام دموکراسی آزاد و قانونی هستند و یا اینکه قانون در برابر انجام این منکرات سکوت کرده و مانعی برای انجام آنها قرار نداده است و زمینه را برای انجام آنها فراهم کرده است.

پس اصل در نزد سکولاریستها خود مردم و هوا و هوس مردم است نه الله و قوانین شریعت الله .

مزاران لگور چه نگرشی در مورد قرآن و احادیث رسول الله و فقه 4مذهب دارند؟

مزاران لگور چه نگرشی در مورد قرآن و احادیث رسول الله و فقه 4مذهب دارند؟

به قلم: بالاچ عُمَرزهی

مزار یعنی کسی که بدون توجه به نتیجه جانش را جاهلانه هدر می دهد و مثل اعراب سکولار دوران جاهلیت به خاطر مسائل قومیتی و عصبیت و چراگاه و … جنگی جاهلانه و مرگی جالانه دارد چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: من قاتل تحت رايةٍ عَمِيَّةٍ ، يغضبُ لعَصَبِيةٍ ، أو يَدْعُو إلى عَصَبِيَّةٍ ، أو ينصرُ عَصَبِيَّةً ، فقُتِلَ ، فقَتْلُه جاهليةٌ (مسلم: 1848) کسی که زیر پرچمی بدون هدف(صحیح) و کورکورانه بجنگد، بنابر تعصب خشم بگیرد یا به سوی قوم گرایی فراخواند یا از روی تعصب یاری رساند و در این مسیر کشته شود مرگ او بر جاهلیت آمده است.

لگور هم یعنی کسی که به دین و فرهنگ اسلامی مردم خودش و سپس به سرزمین اسلامی مسلمین به نفع کفار سکولار جهانی و منطقه ای خیانت می کند.

پس مزار سکولاری که با حمایت آمریکا و از کانال پاکستان در برابر ملت مسلمان خود ایستاده است یک مزارلگور است.

مزار لگور، قرآن و سنت صحیح و فقه 4 مذهب را جوابگوی عصر حاضر نمی دانند و در محفلهای خود از آن به عنوان ارتجاع تعبیر می کنند! اما در حقیقت این کفر گویی ریشه در عقاید سکولاریستی آنها دارد و تمام سکولاریستها در تمام سرزمینها همین را می گویند.

شریعت اسلام قانون زندگی درونی و ظاهری انسانهاست و اعلان خداوندی تا روز قیامت برای اداره ی زندگی انسانهاست و برترین نظام زندگی است.

مزاران لگوری که در میان مردم جرئت ندارد به صراحت عقاید خود را بیان کنند گاه می گویند شریعت اسلام برای 1400 سال پیش خوب بوده اما برای الان نه! یا می گویند آمریکا و سایر قدرتهای بزرگ اجازه ی اجرای شریعت را نمی دهند پس آنرا کنار بگذاریم و قوانین سکولاریستی را اجرا کنیم که مورد رضایت آمریکا و انگلیس و سایر قدرتهای سکولار جهان است و یا اگر نتوانستند با این حیله ها جوانان را فریب دهند در آخرین دامی که پهن می کنند می گویند: فعلاً چیزی در مورد آینده نگوئیم فعلاً فقط با هم متحد شویم و بر بحث سر اینکه چه نظامی بیاید را بگذاریم برای بعد از پیروزی!

این بزرگترین دامی است که مزاران لگور سکولار که به قومیت و ناسیونالیسم چنگ زده اند جهت بسیج جوانان و مردم عوام جاهل از آن استفاده می کنند.

فریب نخور، این سکولاریستها از اساس با قوانین شریعتهای آسمانی دشمنی دارند و برایشان فرقی ندارد که مذهب شما چه باشد. 

البته دور ریختن این مزاران لگور سکولار به معنی نزدیک شدن به فرقه های به ظاهر اسلامگرای اهل تفرقی نیست که اینها هم از کانال پاکستان و با چراغ سبز آمریکا در حال «قتال الفتنه» با دارالاسلام ایران هستند؛ چون هر دو به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به یک ارباب خدمت می کنند اما یکی با شعارهای سکولاریستی و آن یکی با شعارهای به ظاهر اسلامگرایانه و جهادی.

فغان حکومت چرکستان در پاکستان و احزاب سکولار و فرقه های به ظاهر اسلامگرای بلوچ

فغان حکومت چرکستان در پاکستان و احزاب سکولار و فرقه های به ظاهر اسلامگرای بلوچ

 به قلم: بالاچ عُمَرزهی

ملت مسلمان پاکستان به واسطه ی حاکمیت و احزاب سکولار دچار چرکهایی شده که باید با ضد عفونی کننده ای به نام اسلام و توسط مجاهدین شریعت گرا پاک شوند.

این جهاد هم ممکن است مثل جهاد افغانستان تبدیل شود به جهادی فرامنطقه ای که در آن از سرایر جهان اسلام مجاهد خودش را به این منطقه برساند.

در چنین شرایطی تعجب می کنم بر نیروی های مرتد چرکستان و حامیش آمریکا زمانی که از زمین و هوا بر مسلمانان پاکستان در مناطق وزیرستان حمله کردند و خون زنان و کودکان را ریختند و این هیچ اشکالی نداشت که از هزاران کیلومتر دور تر آمده بودند برای قتل عام مسلمانان اما اگر یک مسلمان مجاهد برای دفاع از مظلومین از افغانستان یا هند و … برای جهاد به پاکستان می آید آنها ایراد می گیرند کہ در اینجا از مجاهدان کشورهای دیگر برای به هلاکت رساندن نیروی های پاکستانی استفاده می شود .

در اخبار رسمی خود می گویند این ها طالبان افغانی و یا مجاهدان هندی و تاجیکستانی و ازبک و.. هستند که بر پاسگاه های ما عملیات شهادت طلبانه انجام می دهند، زمانی که از هزاران کیلومتر دورتر برای قتل عام ما آمدند و شما افواج مرتد چرکستان آنها را کمک کردید، آن موقع، لال، کور و کر بودید پس جزاء از جنس عمل است و اکنون باید خود را آماده سازید که مجاهدان از هر گوشه زمین حتما برای به هلاکت رساندنتان خواهند آمد .

احزاب سکولار و مرتد ملی گرا و کمونیست بلوچ هم آگاه باشند که روز مرگ آنها نیز فرا خواهد رسید، پیشنهاد ما برای همه این است که تا دیر نشده از تفکرات سکولاریستی توبه کنند و به مردم مسلمان ملحق شوند و آن دسته از ذکری هایی هم که تا سطوح رهبری این احزاب سکولار نفوذ کرده اند برایشان بهتر است دست از جنایت بردارند اگر به عاقبت قوم خود اهمیت می دهند.

فرقه های جیش العدل و جیش الفرقان و غیره ی ایرانی هم که در پنجگور و غیره سکونت کرده و جلو چشمان آمریکا و حکومت مرتد چرکستان هر چند وقت یکبار به داخل مرزهای دارالاسلام ایران نفوذ کرده و جنایاتی خلق می کنند برایشان بهتر است که توبه کنند و دست از فرقه بازی و قتال فی سبیل آمریکا و رژیم صهیونیستی در ضربه زدن به بزرگترین مدافع و پشتیبان جهاد مردم فلسطین بردارند.

به احزاب سکولار و مرتد و این فرقه های اهل بغی  چون جیش العدل و انصارالفرقان یا چته ها و گردنه گیرهایی چون دارودسته ی اسماعیل شه بخش و غیره می گوئیم: اگر روزی مومنین اهل جماعت در پاکستان صاحب قدرت شدند و در تنگناه قرار گرفتید حق ندارید شروع کنید به آه و ناله کردن .

کدام نژاد و کدام قومیت گرائی بلوچها و غیره صحیح است؟

کدام نژاد و کدام قومیت گرائی بلوچها و غیره صحیح است؟

به قلم: بالاچ عُمَرزهی

اسلام عامل هویت بخش انسانها را عقاید آنها می داند به همین دلیل از زمان بعثت رسول الله صلی الله علیه وسلم انسانها را به 6 دسته ی کاملا مجزا تقسیم کرده است: الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/17) 1- مومنین  2- یهودی ها 3- مندائیان ستاره پرست 4- نصرانی ها یا به قول عوام مسیحی ها 5- زرتشتی ها 6- سکولاریستها (یا مشرکین یا احزاب).

اما سکولاریستها به جای عقیده و فکر در قدم اول عامل نژاد یا «آلت تناسلی پدران» را به عنوان عامل هویت بخش معرفی می کنند چون نژاد از طریق «آلت تناسلی پدران» منتقل می شود.

در کنار این، سکولاریستها سعی می کنند مردم را حول زمین و علف و چراگاه با هم متحد کنند همان چیزی که حیوانات را دور هم جمع می کند.

پیدایش این احزاب و تفکرات سکولاریستی بزرگترین عامل ضربه زننده به عقیده و هویت اسلامی مسلمین و بزرگترین عامل تولید تفرق و جنگهای داخلی بی پایان میان مسلمین تا کنون بوده است .

این احزاب سکولار با آنکه هیچ یک آن دییگری را قبول ندارد اما در همین مساله  ینژاد و خاک و چراگاه هم با هم اختلاف دارند:

  1. عده ای از این سکولاریستهای قوم گرا و نژاد پرست براساس جغرافیاهای پرداخته شده توسط انگلیس، خود را ناسیونالیستحقیقی میدانند و مرزهای سیاسی را پدید آورنده ملل و بزرگترین معیار خودی و غیر خودی، و منتقدین خود را معاند و محکوم به نابودی می داند!
  2. دسته یا یدگر از همین سکولاریستهای نژاد پرست رادیکال با شعار اتحاد میان افراد دارای زبان و نژاد واحد به جنگ با مرکز گرایان می پردازند

هر دو گروه سکولار خود را ملی گرا می نامند و جنگ ها به راه انداخته اند و هر کدام با دستاویز قرار دادن تفکرش درصدد کسب قدرت است؛ اما در عین حال هر دو آنها در حال دین ستیزی هستند و مذهب را عامل اختلاف و دودستگی ها معرفی می کنند!

اینها خود عامل اختلاف و تفرق هستند آنوقت به مسلمین و قوانین شریعت الله گیر می دهند.

فقط کافی است در اطراف خود نگاه کنید چند حزب و گروه و دسته ی سکولار قومیت گرا وجود دارد تا به پاسخ سوال خود برسید.

قتل عام مسلمین غیر بلوچ توسط صهیونیستهای سکولار بلوچ

قتل عام مسلمین غیر بلوچ توسط صهیونیستهای سکولار بلوچ

برخلاف تمام آنچه عده ای تبلیغ می کنند صهیونیستهای حاکم بر سرزمینهای اشغالی فلسطین یهودی نیستند بلکه سکولارهای نژاد پرستی هستند که از یهودی ها و مسلمین و مسیحی ها به یکسان استفاده می کنند.
این صهیونیستهای نژادپرست سکولار در میان تمام قومیتها وجود دارند، بلوچهای نیز از این جانوران پلید وحشی بی نصیب نیستند.

دیروز ۷ مسلمان غیر بلوچ صفرا به خاطر غیر بلوچ بودن در تیراندازی صهیونیستهای سکولار بلوچ در منطقه پنجگور بلوچستان پاکستان کشته شدند، همه کشته ها مسلمین عادی پنجاب هستند.

دموکراسی رژیم اشغالگر صهیونیستی و احزاب سکولار محلی ما بلوچها

دموکراسی رژیم اشغالگر صهیونیستی و احزاب سکولار محلی ما بلوچها

به قلم: عبدالرحمن براهوئی

 تمام منابع دموکراسی خواه و سکولار جهانی اذعان داشته و دارند که رژیم صهیونیستی بزرگترین دموکراسی خاورمیانه را دارد اما داریم می بینیم که بزرگترین دموکراسی خاورمیانه چه بلایی بر سر غزه آورد؟

دموکراسی سکولاریستها در هر سرزمین اسلامی پا بگذارد، برای مسلمانان خرابی، و برای کفار سکولار جهانی و منطقه ای رونق می آورد.

در بلوچستان پاکستان نیز 80 سال است که دموکراسی سکولاریستهای فدرالیست و لیبرال حاکم است، نتیجه چه شده؟

هر جا بلوچی مسلمان اعتراض کرده به شدیدترین شیوه ی ممکن سرکوب و زندانی و حتی اعدام شده است.

بلوچهای سکولار هم همگی به جان هم افتاده اند و با آنکه بلوچهای سکولار سوسیالیست و بلوچهای سکولار لیبرال همگی «بلوچ زنده باد» می گویند، اما برای بلوچهای مخالف خود غیر از مرگ و نابودی چیزی ندارند.

نزد این بلوچهای سکولار، بلوچ یعنی همفکران آنها و بقیه اش همگی شعار است و عوام فریبی و دروغ .

به همین دلیل شما هرگز متوجه نمی شوید که  کدام ملی گرایی این احزاب حقیقی است؟

آیا به نظر شما اصلا تعریفی واحد از ملی گرایی نزد این احزاب و فرقه های دغل بازی که در زبان شعار چیزی می دهند و درعمل بدترین دشمنان مخالفین بلوچ خود هستند وجود دارد؟

پس فریب نخورید و بیدار شوید، راهکار شرعی برای ما در اتحاد اسلامی در دارالاسلام است نه در تفرق و فرقه بازی ضرار سازها و احزاب متفرق و رنگارنگ ضد هم.