چرا یک بلوچ مسلمان نمی تواند یک مبارز قومیت گرا باشد؟

چرا یک بلوچ مسلمان نمی تواند یک مبارز قومیت گرا باشد؟

به قلم: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

اخیرا مولوی هبة الله رهبر امارت اسلامی افغانستان هر گونه دامن زدن به اختلافات قومیتی را ممنوع کردند، این به چه معنا است؟ آیا یک مسلمان باید از قوم خودش دست بکشد؟ آیا یک مسلمان قوم خودش را دوست ندارد؟

در مفکوره ی اسلامی وجود سلمان فارسی و بلال حبشی و صهیب رومی و عمر و ابوبکر عربی و غیره تضادی با برادری اسلامی و « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ » (حجرات:10) ندارد.

زمانی که شخص برای قانون شریعت الله تلاش و کوشش می کند این شریعت تمام حقوق قومی او را به او می دهد و تلاش برای تطبیق قانون شریعت الله نه تنها تردید محبت با وطن و سرزمین و هویت تاریخی نیست بلکه تساوی حقوقی قومیتها و رسیدن به حقوق شریعی تمام مومنین است؛. هنگامی که می گوییم جهاد در راه الله، یعنی دفاع از قانون شریعت الله که دفاع از عرض و ناموس و عقیده و سرزمین و مال و زبان خویش.

به همین دلیل، مومن، اسلام را محور فعالیت و مبارزه خود می داند؛ و اسلام هیچگونه مخالفتی با قوم دوستی و محبت با سرزمین اعلام ننموده اند. این اصل در تاریخ اسلام  کاملا متبلور است و وجود اینهمه زبان و لهجه ی تاریخی و آزادی قومیتهای مختلف و حتی آزادی در انتخاب زبان جدید توسط مسلمین امر یعادی بوده است.

سکولاریستها که هویت اسلامی را نفی کرده و بر هویت نژادی تأکید دارند و تماما در حال تولید کینه و نفرت میان نژادهای مختلف و تولید توهم خودبزرگ بینی و قوم پرستی جاهلی هستند می خواهند چنین نشان دهند که مومنین نسبت به قوم وز بان و فرهنگ و لباس و تاریخ خود بی تفاوت هستند در حالی که این لباس و زبان و هویت اسلامی ما توسط مسلمین و علمای دینی به ما رسیده است نه توسط سکولاریستها

این افراد لگور سکولار، می خواهند که مومنین آنهمه مبانی شریعت را کنار بگذارند و مثل آنها به نژادی افتخار کنند که از طریق آلت تناسلی پدران به انسان می رسد! اگر شخص مثل آنها آلت تناسلی پدرش را جایگزین آنهمه آیه و حدیث و فقه اسلامی کرد و مثل آنها انسانی بی ارزش و نفهم شد آنوقت مدافع قوم بلوچ و کُرد و تُرک و عرب و اوزبیک و پشتو و غیره می شود و آنوقت یکی مثل همین سکولارهای لگور می شود و این لگورها از او راضی می شوند.  

رسول الله صلی الله علیه وسلم با وجود آنهمه محبتی که به زادگاهش مکه داشت می گوید:مَنْ قَاتَلَ تَحْتَ رايَةٍ عُمِّيَّةٍ يَغْضَبُ لِعَصَبَةٍ، أوْ يَدْعُو إلى عَصَبَةٍ، أوْ يَنْصُرُ عَصَبَةً، فَقُتِلَ، فقِتْلَةٌ جاهِلِيَّةٌ» [مسلم ۱۸۴۸] هرکس زير پرچم مجهولی بجنگد که خشم وی جهت تعصب قومی و قبیله ای است یا به آن دعوت می دهد یا آن را ياری می کند و در اين راه کشته شود، در مسیر جاهليت مرده است.

پس، اسلام اجازه ی این قومیت گرائی کثیف را به مومنین نمی دهد و یک مسلمان متعهد و مومن نمی تواند وارد این گنداب شود .

به صراحت بگویم: قوگرائی در واقع یعنی فداکردن منابع اسلامی و فقهی و ارزشهای اسلامی به خاطر آلت تناسلی پدر است که نژاد را به ما رسانده، پس اینکه شخص مسلمان با مردم و سرزمین و تاریخ اسلامی خودش احساس دوستی و محبت داشته باشد و حماسه های اسلامی ملتش را بازگو کند و در راه سعادت و امنیت و آرامش و خوشبختی مردمش تلاش کند قومگرائی نیست بلکه انجام دستورات شریعت الله است.

ثمرات قوم گرائی و ناسیونالیسم برای بلوچها و سایر اقوام

ثمرات قوم گرائی و ناسیونالیسم برای بلوچها و سایر اقوام

به قلم: براهندک بلوچ

اسلام انسانها را بر اساس عقایدی که دارند تقسیم می کند نه بر اساس رنگ و نژاد و قوم و …..

انسانها به سه دسته ی 1- مومنین (أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ)  2- کفار (الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ) 3- مسلمین سرگردان یا دارودسته ی منافقین (الضَّالِّينَ)

در این نگرش اسلامی فرقی ندارد این کافر پدر پیامبر الله ابراهیم علیه السلام باشد یا پسر نوح علیه السلام یا همسر لوط علیه اسلام یا عموی پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم؛ نژاد و قومیت و نزدیکی این کفار به پیامبران امتیازی برای آنها محسوب نمی شود و مومنینی چون بلال حبشی و صهیب رومی و سلمان فارسی و ابوبصیر الکوردی و… بر اینها برتری دارند و از حقوق خاص مومنین برخوردار می شوند.

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: يا أيُّها الناسُ، ألَا إنَّ ربَّكم عزَّ وجلَّ واحدٌ، ألَا وإنَّ أباكُمْ واحدٌ، ألَا لا فضْلَ لعربيٍّ على عجَميٍّ، ألَا لا فضْلَ لأسودَ على أحمرَ إلَّا بالتقوى، ألَا قد بلَّغْتُ؟ قالوا: نعم, قال: لِيُبْلِغِ الشاهِدُ الغائبَ.[1] ای مردم، آگاه باشید که پروردگارتان عزوجل یکی است، آگاه باشید که پدر شما (آدم) هم یکی است، آگاه باشید فضيلتى ندارد عرب بر غیر عرب و غیر عرب بر عرب و سرخ پوست بر سیاه پوست  مگر بسبب تقوى و پرهیزگاری؛ آگاه باشید آیا این را رسانده ام؟ اصحاب گفتند: بله، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: کسی که حاضر است این پیام را به غائب برساند.

در نگرش اسلامی، اینکه یکی بلوچ باشد یا تُرک یا عرب یا کُرد و… به عنوان یک حق شرعی به آن احترام گذاشته می شود و دوست داشتن زبان و فرهنگ اسلامی خود تنها یک احساس است که الله در دل انسانها قرار داده و مومنین بیشتر از همه قوم و سرزمین خود را دوست دارند.

اما در دین سکولاریسم  (غیر از کمونیستهای میان سکولاریستها)عامل هویت بخش نژاد و قومیت است و زمانی که شخص قومگرا می شود و جزو ملی گراها و ناسیونالیستها قرار می گیرد، در واقع با محور قرار دادن نژاد و با پس زمینه هائی از عقاید یکی از احزاب سکولار، قوم و نژاد را تبدیل به قانون و برنامه می کنند و با پرچم قومیت و نژاد و سرزمین مادری عقاید سکولاریستی خود را به پیش می برند و قومیت و نژاد نقابی می شود برای پوشاندن عقاید سکولاریستی آنها.

برای این سکولاریستهای ملی گرا نیز آنچه مهم است عقاید سکولاریستی آنهاست به همین دلیل نه تنها با تمام احزاب و جریانات اسلامی شریعت گرا مخالفت می کنند بلکه با احزاب سکولار و قوم گرای هم قوم خودشان نیز که مخالف بخشی از عقاید و برنامه ها و افکار آنها هستند سرناسازگاری دارند و گاهگاهی اگر نیاز هم باشد با این احزاب سکولار هم قوم خودشان هم وارد جنگهای خونینی می شوند. مگر اینهمه تفرق و گاهگاهی جنگ بین احزاب سکولار هم قوم را نمی بینید؟

پس برای این احزاب سکولار هم، قومیت و نژاد تنها شعار و نقابی است برای پیش بردن برنامه ها و عقاید سکولاریستی خودشان.

در کنار این، ناسیونالیسم در بعد داخلی برای پیروانش نوعی حقارت نسبت به دیگر اقوام و کینه ی نابجا از اقوام دیگر و نوعی نفاق را تولید می کند، پس ملی گرائی و قومیتگرائی سکولاریستها با هر پس زمینه ای از عقاید سکولاریستی باشد نوعی سم کشنده و بازدارنده است که باعث مسموم شدن افراد جامعه می شود.

نکته ی طنز این قومیت گراهای سکولار این است که همگی بلااستثناء قوم و ملت خودشان را به یکی از کفار سکولار جهانی و منطقه ای می فروشند و قوم خودشان را قربانی اهداف و برنامه های دشمنان خارجی می کنند. مگر نمی بینید؟

[1]  ابن تيمية، اقتضاء الصراط المستقيم  1/412/ أبو

اهمیت دشمن شناسی برای مسلمین

اهمیت دشمن شناسی برای مسلمین

به قلم: عبدالملک نارویی مکرانی

اگر به آیات اولیه سوره روم نگاه کنیم که در مکه نازل شدند متوجه خواهیم شد که آموزش و یادگیری دشمن شناسی مقدم بر آنهمه احکامی است که در مدینه نازل شدند.

به هر میزانی که در این ساحت دشمن خود را بشناسیم بیشتر اهل اسلام را دوست خواهیم داشت. با هر فکر و حزبی که باشند.

مشکل ما اینکه ایرادات و اشکالات اهل اسلام را بیشتر از کفر می شناسیم. تا زمانی که نتوانیم بین این دو امر توازن ایجاد کنیم نخواهیم توانست بویی حتی از گذشته داشته باشیم.

فقه توازن و موازنات به ما می گوید انتقاد هم باید باشد، تصحیح خطای دیگر مسلمانان نیز باید باشد اما نه با حقد و کینه، نا به ایجاد دشمنی، نه با بعض و دوری دلها. نه با فراموش کردن کفر و حیله های کفری و سکولاریسم

امروز جبهه هایی که میان ما مسلمین وجود دارد بدتر از جبهه‌ های کفر و ایمان است. با مراجعه با قلب خود به این واقعیت دست می یابیم.

رسانه ای کردن مسائلی توسط گنده گویان بلوچ توهین به بلوچ است

رسانه ای کردن مسائلی توسط گنده گویان بلوچ توهین به بلوچ است

نویسنده: عبدالرحمن براهویی

امروز دوشنبه ۲۵ فروردین ماه ۱۴۰۴، مطلبی در مورد وظعیت نامناسب بهداشتی و مدیریتی مدرسه شهید بهشتی سراوان را در رسانه ی گنده گویان بلوچ دیدم که با آب و تاب در حال نمایش بی عرضگی مسئولین مدرسه و حتی انجمن اولیاء و مربیان که همگی بلوچ هستند بودند!

البته فورا مسئولین درجه بالای حکومتی را مقصر معرفی میی کنند و اگر دستشان برسد وزیری آموزش و \رورش و بهداشت و مسکن و… را نیز مخاطب قرار می دهند!

یعنی این گنده گویان تازه به دوران رسیده نمی دانند که اداره ی داخلی مدرسه دست چه کسانی است؟

اینکه شیشه ای شکسته باشد یا میز و صندلی شکسته باشد یا حتی فضای داخلی کلاسهای از نظر جارو شدن یا سرویسهای بهداشتی کثیف نشان داده شود چه چیزی از شهر سراوان به عنوان شهر علمی و نخبه پرور بلوچستان به مخاطب منتقل می کند؟

بدون شک کمبود امکانات آموزشی و حتی فضای فیزیکی مناسب و نیروی انسانی متخصص بومی مناسب در استان دیده می شود اما آیا روش زودن بسیاری از نواقصی که به سهل انگاری خود مردم برمی گردد از طریق آبروریزی صورت می گیرد یا رفع این نواقص بدون سروصدا از طریق مسئولین و انجمن اولیاء و مربیان همان مدرسه؟

از اهل بدعت برای ترک دعوت گلایه نکنید

از اهل بدعت برای ترک دعوت گلایه نکنید

کاتب: محمد اسامه

آنچه به دعوت بر منهاج نبوت معنی می بخشد حرکت بر اساس اولویتهایی است که پیامبر ما و تمام پیامبران از این اولویتها شروع کرده اند، مثل:

  •  کفر به طاغوت  که در هر جای قرآن و سنت صحیح اسمی از طاغوت آمده یعنی کفار و کفر به طاغوت یعنی کفر به کفار که بعد از شیطان و در میان انسانها کفار پنج دسته هستند که  عبارتند از: الَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/17) 1- یهودی ها 2- مندائیان 3- مسیحی ها 4- زرتشتی ها  5- سکولاریستها (= احزاب = مشرکین)
  • برائت از مشرکین (سکولاریستها) که یکی از طاغوتهای پنج گانه ی میان انسانها هستند که علاوه بر کفر به آنها و عقاید آنها باید از خود آنها نیز برائت شود: وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ۙ وَرَسُولُهُ ۚ (توبه/3)
  • ایمان به الله : فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ (بقره/256) یعنی بعد از کفر به طاغوت در تمام امور قلبی و زبانی و بدنی در برابر موضع «سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا» (بقره/285) گرفتن
  •  دشمن شناسی و درجه بندی شرعی دشمنان که با استناد به سوره ی روم که سوره ای مکی است مومنین قبل از صدها حکم و آداب دیگری که در مدینه یاد گرفته بودند بر دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان تسلط داشتند
  • اهل جماعت شدن و دوری از تفرق و فرقه بازی و حزب سازی و ضرار سازی «فَاعْتَزِلْ تِلكَ الفِرَقَ كُلَّهَا» و اهل جماعت شدن یعنی در دارالاسلام در غیر معصیت الله تابع حاکمیت شدن: تَلْزَمُ جَمَاعَةَ المُسْلِمِينَ وإمَامَهُمْ (بخاری 3606- مسلم 1847)
  • و…

اهل بدعت این اولویتها را برهم زده اند و بعضی از برادران و خواهران اهل دعوت از اینها گلایه دارند که چرا به جای پرداختن به امور جرئی و اکثراً تکراری به دعوت سکولاریستهای داخلی نمی پردازند که سالهاست به عنوان بزرگترین آفت میان مسلمین سربرآورده اند؟

بنده بر این باورم اینها اگر به اولویتهای شریعت باز نمی گردند بر اساس «بَلِّغُوا عَنِّي وَلَوْ آيَةً» (بخاری3461) از طرف من ابلاغ کنید هرچند يک آيه (=يک مسأله) باشد؛ باید تلاش کرد اینها در همان جایی که ایستاده‌اند بمانند و در حوزه هایی که تخصص ندارند و نیاز به بیان اولویتهای شریعت دارد ورود پیدا نکنن.

اینها در مواردی اگر کوک و روشن شوند باید وقت زیادی را برای رد شبهات و تخریبات خود آنها و دفاع از منهج صحیح که جاهلانه رد کرده‌اند یا نادیده گرفته اند هدر دهیم.

باید به اینها سفارش کرد فقط در مسائلی که تخصص دارند وارد شوند و چنانچه در مسائل غیر تخصص خود وارد شوند مردم و بخصوص جوانان را از مردابی بیرون می‌کشند و به مرداب دیگری می‌اندازند.

اینها اگر چون فرقه بازانی مثل مولوی عبدالغفار نقشبندی و سایر مولوی های هم مسیر با جیش العدل و انصارالفرقان و… وارد مسائل جهادی شوند جوانان را به قتال الفتنه می کشانند و یا اگر مثل ترشابی وارد مسائل عمومی و سیاسی شوند دقیقاً در نقش «الرویبضة» ظاهر می شوند که غیر از سرگروانی و آشفتگی و هرج و مرج عقیدتی و رفتاری ثمره ای برای مسلمین در بر ندارند و…

از امثال ترشابی و نقشبندی باید خواسته شود در همان آداب حیض و نفاس و دستشوئی و مسائل شخصی و کمی صرف و نحو که یادگرفته اید بمانید و جلوتر نروید که تخصص شما نیست تا فساد به بار نیاورید.

پس از جاهلان و اهل بدعت و گمراهان به خاطر عدم ورود به مسائل مهم اجتماعی و دعوت گلایه نکنید.

مولوی هایی که به بدعت بزرگ سکولاریستها و اهل تفرق دعوت می دهند را رها کنید

مولوی هایی که به بدعت بزرگ سکولاریستها و اهل تفرق دعوت می دهند را رها کنید

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

افراد زیادی وجود دارند که بر اساس منهج اهل سنت و جماعت جزو مسلمین اهل بدعت محسوب می شوند، در میان اینها شخص صاحب بدعتی که به بدعتش دعوت کرده و در دفاع از آن مناظره می‌کند، مانند مبتدعی نیست که خاموش است و دعوت نمی‌کند.

شیخ الاسلام حرانی رحمه الله می گوید: «فرق جمهور الأئمة بين الداعية وغير الداعية فإن الداعية أظهر المنكر فاستحق الإنكار عليه بخلاف الساكت فإنه بمنزلة من أسر بالذنب فهذا لا ينكر عليه في الظاهر فإن الخطيئة إذا خفيت لم تضر إلا صاحبها ولكن إذا أعلنت فلم تنكر ضرت العامة»( مجموع الفتاوی 23/342).

 جمهور پیشوایان میان مبتدع داعی و غیر داعی تفاوت قائل شده‌اند؛ زیرا شخص داعی، منکر را آشکار کرده و باید بر او انکار کرد، بر خلاف شخص ساکت که به منزله‌ی کسی است که در خلوت خود گناه کرده باشد؛ بر چنین کسی آشکارا انکار نخواهد شد، زیرا وقتی خطا مخفی بماند، تنها برای صاحبش ضرر دارد ولی وقتی علنی گردد و کسی آن را انکار نکند، به عامه‌ی مردم ضرر خواهد زد.

بزرگترین بدعتی که چند دهه است در میان مسلمین با کمک کفار اشغالگر خارجی و مرتدین محلی در حال گسترش و فرهنگی شدن است تفکرات سکولاریستی است که هدف نهائی آن کنار زدن قوانین شریعت الله از زندگی اجتماعی و دنیوی انسانهاست.

سکولاریسم عقیده و دین مشرکین است که در طول تاریخ وجود داشته اند.

در میان مبلغین به سکولاریسم با آنکه افرادی مرتد چون حبیب سربازی و مهیم و … وجود دارند که به صراحت کفریات خود را بیان می کنند اما دسته هائی از مولوی ها نیز وجود دارند که با ادبیات شبه اسلامی مردم را به سازگاری با سیاستهای این کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار محلی ترغیب و تشویق می کنند و به نحوی زمینه هیا پذیرش سکولاریسم را در میان مسلمین فراهم می کنند.

فقط کافی است به پارلمان حکومت پاکستان یا اردن یا مصر و غیره نگاه کنید تا به نقش مخرب این مولوی ها در حاکمیتهای سکولار پی ببرید.

امروزه در میان بلوچها افرادی چون مولوی نقشبندی فراری و مولوی های دارای رسانه ی دیگری هم وجود دارند که عملا در جبهه ی کفار سکولار جهانی و احزاب و دسته های همسو با این کفار قرار گرفته اند.

اینها در نهایت به سوی بدعت و کفر سکولاریسم و جامعه ای سکولار هدایت می دهند و باید به کلی رها شوند چون گاه شر اینها برای مومنین از شر یک کافر اصلی بیشتر است چون اینها با ادبیاتی شبه اسلامی صحبت می کنند و مستقیما ایمان مومنین را هدف گرفته اند.

ثمرات مثبت توافقنامه جامع ایران و روسیه بر استان سیستان و بلوچستان

ثمرات مثبت توافقنامه جامع ایران و روسیه بر استان سیستان و بلوچستان

کاتب: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

دیروز ۲۸ دی ۱۴۰۳ توافقنامه جامع ایران و روسیه به امضاء رسید که می توان با اشاره به مواردی از این توافقنامه به ثمرات مثبت آن برای استان سیستان و بلوچستان پی برد از جمله :

⁠1. کریدور حمل‌ونقل شمال-جنوب:

یکی از مهم‌ترین بندهای توافقنامه بر توسعه و تقویت کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب یعنی از چابهار به آستراخان تأکید دارد. طبق متن توافقنامه:

«طرف‌های متعاهد در توسعه کریدورهای حمل و نقل بین‌المللی که از قلمرو جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه عبور می‌کند، به ویژه کریدور بین‌المللی حمل و نقل شمال – جنوب فعالانه همکاری خواهند نمود. این همکاری شامل ترویج کالا با مبدأ یک طرف متعاهد در بازارهای دولت‌های ثالث و همچنین فراهم‌سازی شرایط توسعه حمل و نقل یکپارچه از طریق کریدورهای حمل و نقل، هم از طریق حمل و نقل دوجانبه و هم از طریق حمل و نقل ترانزیتی در قلمرو خود، خواهد بود.»

این بند، بندر چابهار را به‌عنوان نقطه کلیدی در این کریدور برجسته می‌کند، زیرا چابهار نقش  محوری اتصال این کریدور است. 

2. همکاری نظامی و دیدار از بنادر:

در بعد نظامی، توافقنامه به همکاری‌های گسترده‌ای بین طرفین در زمینه‌های نظامی اشاره دارد. این همکاری شامل حضور و بازدید کشتی‌ها و شناورهای نظامی در بنادر، آموزش کارکنان نظامی، تبادل دانشجویان افسری و برگزاری دیدارهای نظامی است. متن توافقنامه در این زمینه می‌گوید:

«همکاری نظامی بین طرف‌های متعاهد طیف گسترده‌ای از موضوعات را از جمله تبادل هیئت‌های نظامی و کارشناسی، دیدار از بنادر توسط کشتی‌ها و شناورهای نظامی طرف‌های متعاهد، آموزش کارکنان نظامی، تبادل دانشجویان افسری و اساتید پوشش می‌دهد.»

همزمان روسیه در حال ساخت یک پایگاه نظامی فضایی و هوایی برای ایران در چابهار است که این مساله در دیدار پزشکیان با وزیر دفاع روسیه نیز در این سفر بیان شد.

3. توسعه تجارت و سرمایه‌گذاری در مناطق آزاد:

بند دیگری از توافقنامه به توسعه مناطق آزاد تجاری و سرمایه‌گذاری‌ها اشاره دارد:«طرف‌های متعاهد همکاری خود را با هدف توسعه تجارت و تشویق سرمایه‌گذاری‌ها در مناطق اقتصادی ویژه/آزاد طرف‌های متعاهد گسترش خواهند داد.»

با توجه به تمرکز ایران بر سیاست دریا محور، سواحل بلوچستان (مکران) و بندر چابهار و جایم به‌عنوان مراکز اصلی این توسعه انتخاب شده‌اند. این اقدامات باعث جذب سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی و تقویت اقتصاد محلی می‌شود.

4. استخراج معادن طلا و جواهرات:

در بخش دیگری از توافقنامه به همکاری در زمینه معادن اشاره شده است:«طرف‌های متعاهد آمادگی خود را برای توسعه همکاری‌های سودمند متقابل در صنایع استخراج طلا، فرآوری طلا، الماس-برلیان و جواهرات اعلام می‌نمایند.»

سیستان و بلوچستان با داشتن منابع غنی طلا، بخشی از این برنامه‌های خواهد بود که در سالهای اخیر به طور جدی بررسی و برداشت معادن آغاز شده اند.

5. نیروگاه های اتمی:

بر اساس ماده 23 توافقنامه:«طرف‌های متعاهد به توسعه و گسترش روابط بلندمدت و متقابلاً سودمند به منظور اجرای پروژه‌های مشترک در زمینه استفاده صلح‌آمیز از انرژی اتمی از جمله احداث تأسیسات انرژی هسته‌ای مبادرت خواهند نمود.»

همزمان جمهوری اسلامی ایران در حال ساخت نیروگاه اتمی در در نزدیکی سیریک در سواحل بلوچستان است که احتمالا بخشی از این همکاری میشود.

با بررسی مختصر این توافقنامه و تاثیرات آن برای استان سیستان و بلوچستان می توان به نقش مثبت آن در توسعه ی فراگیر و همه جانبه ی استان پی برد.

برای اولين بار و با حکم حسين  سیمایی صراف، محمد نبی شهیکی از نخبگان دانشگاهی بلوچ اهل سنت معاون فناوری و نوآوری وزارت علوم، تحقيقات و فناوری شد

برای اولين بار و با حکم حسين  سیمایی صراف، محمد نبی شهیکی از نخبگان دانشگاهی بلوچ اهل سنت معاون فناوری و نوآوری وزارت علوم، تحقيقات و فناوری شد.

گفتنی‌ست محمدنبی شهیکی دکترای اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبایی دارد و استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه سيستان و بلوچستان می باشد.

شهیکی از سال ۱۳۹۳ تاکنون رئیس پارک علم و فناوری سيستان و بلوچستان است و نشان سرو شایستگی مدیریت پارک های کشور و لوح موفق ترین پارک علم فناوری کشور را برای ایجاد یکی از بزرگترین پارک های فناوری منطقه ای به متراژ ۲۲ هزار هکتار فضای کاری و کمک به شکل گیری و استقرار بیش از ۳۰۰ واحد دانش بنیان، فناور و استارتاپی دریافت کرده است.

دبیر کمیسیون دائمی و هیات امنای منطقه چهار فناوری وزارت علوم، عضویت در کارگروه تخصصی فناوری کمیسیون پژوهش و فناوری وزارت علوم، دبیر دبیرخانه تخصصی ظرفیت سازی بین المللی اقتصاد دریامحور، دبیر دبیرخانه شبکه ملی ساخت سریع محصولات فناورانه، عضویت در ستاد فناوری های فرهنگی و نرم معاونت علمی ریاست جمهوری، عضو اتاق فکر سیاست گذاری فناوری وزارت علوم، عضو کارگروه توسعه مالی مراکز فناوری وزارت علوم و عضو کمیته تخصصی تدوین ضوابط پارک های علم و فناوری کشور از دیگر سوابق شهیکی ست.

معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی سیستان و بلوچستان: ۱۴۰ هزار تن خرما در سیستان و بلوچستان برداشت شد

معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی سیستان و بلوچستان: ۱۴۰ هزار تن خرما در سیستان و بلوچستان برداشت شد

اردشیر شهرکی گفت: از ۷۰ هزار هکتار نخلستان در این استان ۵۶ هزار هکتار بارور بوده و خرمای مضافتی با ۳۱ هزار هکتار و خرمای ربی با سطح زیر کشت ۲۵ هزار هکتار بیشترین نخلستان‌های سیستان و بلوچستان را به خود اختصاص داده است.

سالانه بیش از ۳۰۰ هزار تن انواع خرما در استان سیستان و بلوچستان برداشت می‌شود.

خرمای تولید شده استان علاوه بر استان‌های دیگر به کشورهای حوزه خلیج‌فارس، اروپایی و روسیه صادر می‌شود، ۶۱ درصد سطح محصولات باغی این دیار به کشت نخیلات اختصاص دارد.

۷۰۴ کلاس درس در سیستان و بلوچستان آماده تحویل است

۷۰۴ کلاس درس در سیستان و بلوچستان آماده تحویل است

مدیرکل نوسازی، توسعه وتجهیز مدارس سیستان و بلوچستان :در آستانه  شروع سال تحصیلی جدید ۷۰۴ کلاس درس آماده تحویل و بهره‌برداری می شود.با اراده فراگیر و گسترده‌ای که از سوی مسئولین و مردم و همه خیرخواهان وجود داشته، سرانه فضای آموزشی استان از ۳/۳ به ۳.۸ ارتقا یافته است.

همچنین از مهر ۱۴۰۲ تا مهر ۱۴۰۳ تعداد ۱۴۶۰ کلاس درس تحویل آموزش و پرورش شده و ۴۴ هزار نفر دانش آموز از نعمت فضای آموزشی استاندارد بهره‌مند شدند.