دوگانگی در برخورد نهادها و حاکمیتهای جهانی و منطقه ای سکولاریستها؛ تناقض چرا؟
به قلم: عبدالمجید دوستی
وقتی به منشور حقوق بشر سکولاریستی سازمان ملل نظر میاندازیم و کیفیت و چیستی کار را در آینهٔ ورقها و نوشتهها برانداز میکنیم، در نگاه اول به یک سیمای زیبا و کامل و عادل برمیخوریم و دستاندرکاران آن را دلسوزان واقعی عالم و آدم میدانیم که حامی مظلومان و بیپناهان هستند.
اما وقتی به اوضاع آشفتهٔ و پریشان جامعه و مردم و برخورد متناقض آنان نسبتبه جوامع و ملتها نگاه میکنیم، تناقض در برخوردها و غیاب در جاهای موردنیاز را مشاهده میکنیم.
بهطور مثال: اینکه چرا بحث خونین غزه برایشان مهم نیست و در قبال جلوگیری و آتشبس گام علمی و مؤثر برنمیدارند و کودکان را از سوختن و قطععضوشدن و نابودی آیندهشان نمیرهانند، جای سؤال دارد.
شاید به آنان حق بدهیم که کم آوردهاند یا تنها نقش مترسک و آدمکهای پوشالی را بازی میکنند، اما وقتی میبینیم که متعصبانه و مغرضانه در امورات یک کشور دیگر دخالت میکنند و از دور نشسته و قضیهٔ مهمتر و حیاتی را ترک میکنند و در آرشیف فراموشی میگذارند و به اجرای حکم شرعی و خدایی در یک کشور اسلامی دخالت رسانهای میکنند و بیانیه صادر میکنند، آن سوی چهرهٔ زشت و کریه سکولاریستی شان برملا میشود.
پس آشکار میشود که آنان تنها زیر نام حقوق بشر سازمان ملل فعالیت تخریبگرایانه و ضددینی انجام میدهند و در پی ویرانگری اندیشه و فکر جوامع هستند. میخواهند چهرهٔ اسلام را مشوش جلوه بدهند. به بهانهٔ کرامت اسلامی دست ظالم و غاصب و سرکش را بگیرند و او را در انجام افعال شنیعش حمایت کنند.
در عوض، از کشتار خونین و چندماههٔ اربابان و بازیگران پشتپردهٔ خودشان در غزه چشم بپوشند و قتل عام بیش از ۳۶ هزار کودک و زن و کهنسال و … را نادیده بگیرند.
به هنگام واکنش به این موارد جانکاه و المناک غزه و فلسطین، تنها به شرکت در جلسات و صدور بیانیه اکتفا میکنند و روی چوکی راحتیشان لم میدهند. نه اشکی میریزند و نه سراسیمه میشوند و نه فراتر از کار روتین و واکنش تصنعی اقدامی مینمایند.
پس هویداست که در چنین اوضاع و احوال نباید گوش به حرف سوولاریستها سپرد و هر خزعبلاتی را که میگویند و در رسانهها و شبکهها منتشر میکنند، پذیر فت و بر منصهٔ حقیقت نهاد.
در این مدت چند ماه تمام انسانهای روی کره خاکی به همین نتیجه رسیدند که تمام این سازمانهای سکولاریستی جهانی و منطقه ای تنها برندهای تجاری محض هستند که با خون مظلومان و سرمایههای ملتها تغذیه میشوند و منابعشان تأمین میشود، اما در پشتسر به دنبال تحقق اهداف شوم اشغالگرانه و تبعیضآمیز خودشان هستند. به جز خودشان به کسی دیگر نمیاندیشند و کاری به نفعشان نباشد انجام نمی دهند.
این سکولاریستها گرگانی مکار بیش نیستند که تنها پوستین بره به تن کرده و در گلهٔ گوسفندان راه میروند و در خفا میدَرند.