
ما در جاهلیتی گرفتاریم که از جاهلیت پیش از اسلام نیز تاریکتر است
کتاب: سیدقطب رحمهالله
ارائه دهنده: ابراهیم یعقوبی
جاهلیت یعنی دوری از حق. امروز امت اسلامی در گردابی از جاهلیت غرق شده است؛ جاهلیتی پیچیدهتر، فریبندهتر و سهمگینتر از جاهلیت نخستین.
حق یعنی حکم الله، و الله جل جلاله در مورد این جاهلیت خطاب به جاهلها می فرماید: أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ (مائده/50) آیا حکم جاهلیت را میجویند؟
آری… امروز جهان ما با قوانین جاهلی اداره میشود، با فرهنگ جاهلی شکل میگیرد، و در بسیاری موارد عقیدتی با افکاری ساخته میشود که هیچ ربطی به وحی الهی ندارد.
هرآنچه در اطراف ماست ــ از افکار و ایدئولوژیها گرفته تا عادات، رسانهها، هنر و سیستمهای حکومتی ــ همه نشانی از جاهلیت دارد.
حتی بسیاری از چیزهایی که «اسلامی» نامیده میشوند، درحقیقت تنها برچسبی دینی بر کالبدی جاهلی هستند.
به همین دلیل است که ارزشهای الهی در دلهایمان رسوخ نمیکند.
چرا؟ چون خداوند فرمود: فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ (بقره/10) در دلهایشان بیماری است؛ و دل بیمار، حقیقت را نمیپذیرد تا اینکه از بیماری جاهلیت پاک شود.
اینجاست که باید از خود بپرسیم چرا نسلِ قهرمانِ صدر اسلام امروز تکرار نمیشود؟
زیرا ما از همان سرچشمهای نمینوشیم که آنان نوشیدند. نسل نخستین اسلام با همین آیه ساخته شد: قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (انعام/162) ولی امروز، امتِ ما با جاهلیت زندگی میکند، با جاهلیت میاندیشد، از جاهلیت الگو میگیرد و به همین دلیل، نتیجهاش چیزی جز ضعف، تفرقه و سرگردانی نیست.
رسول الله صلی الله علیه وسلم دربارهٔ چنین وضعیتهایی هشدار دادند: از ابوسعید خُدری ـ رضی الله عنه ـ روایت است که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند:
لَتَتَّبِعُنَّ سَنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ، شِبْرًا بِشِبْرٍ، وَذِرَاعًا بِذِرَاعٍ، حَتَّى لَوْ دَخَلُوا فِي جُحْرِ ضَبٍّ لَاتَّبَعْتُمُوهُمْ. «حتما وجب به وجب و گز به گز از راه و روش کسانی که پیش از شما بودند پیروی خواهید کرد، تا جایی که اگر وارد لانهٔ سوسمار شوند، حتما در پی آنها خواهید رفت». گفتیم: یا رسول الله، آیا منظور شما یهودیان و نصرانیان هستند؟ فرمود: فَمَنْ؟: «پس چه کسی است؟»[1]
و امروز ما دقیقاً در همان مسیر هستیم؛ پیروی از جاهلیت مدرن، و واگذاشتن قرآن.
راه نجات: گسستن از جاهلیت و بازگشت به سرچشمهٔ ناب است:
- اگر میخواهیم حرکت اسلامی دوباره زنده شود،
- اگر میخواهیم امت، عزت گذشته را بازگرداند،
- اگر میخواهیم نسل صدر اسلام تکرار شود،
پس ناگزیر باید همهٔ رشتههای جاهلیت را از فکر، قلب، جامعه و حکومت قطع کنیم.
خداوند دستور داد: فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ (مائده/49) طبق آنچه خدا نازل کرده حکم کن.
و هرکس از این حکم روی گرداند، قرآن میگوید او یا کافر است یا ظالم یا فاسق (مائده:۴۴–۴۷).
اسلامِ واقعی وقتی زنده میشود که مصدر فکر، قانون، ارزشها، اخلاق و سیاست ما همان باشد که اصحاب از آن ساختند:
قرآن و سنت، نه فرهنگِ مدرن سکولار و سیاستهای جاهلی. بازگشت باید برای شدن باشد، نه دانستن. بازگشت به قرآن فقط برای دانش نیست؛ بلکه برای ساختن قلب، شخصیت و جامعه است.
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: الْقُرْآنُ حُجَّةٌ لَكَ أَوْ عَلَيْكَ.[2] قرآن یا به نفع توست یا علیه تو.
یعنی:اگر آموختی ولی عمل نکردی، حجت علیه تو خواهد بود.
بازگشت باید با این نیت باشد: میخواهیم بدانیم قرآن چگونه انسان میسازد… و ما نیز همانگونه بشویم.
خداوند میفرماید: إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ (اسراء/9) این قرآن هدایت میکند به استوارترین راه.
امروز دو راه بیشتر نداریم: راه قرآن یا راه جاهلیت؛ یا در صف امت محمد ﷺ هستیم، یا در صف جاهلیت. چون خدا فرمود: مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ (احزاب/4) دل، دو قبله نمیپذیرد. یا قبلهاش خداست، یا طاغوت. یا قرآن حاکم است، یا جاهلیت.
[1] البخاري (7320)، ومسلم (2669)، وأحمد (11800)
[2] مسلم 223