
از دموکراسی تا تکنو-فئودالیسم (3) کاتب: بالاچ عُمَرزهی ارتباط با ترامپ: در حالی که یاروین یک ایدئولوگ رسمی ترامپ نیست، بسیاری از ترامپیستها ایدههای او را میپذیرند، به خصوص در تلاششان برای برچیدن بوروکراسی، تقویت قدرت اجرایی و مخالفت با نهادهای به اصطلاح “مترقی”. طرفدار اصلی ایدههای یاروین در کاخ سفید، جی. دی. ونس است که آشکارا به یاروین اشاره کرده است، در حالی که چهرههایی مانند ایلان ماسک ایدههای مشابهی را دنبال کردهاند (مثلاً از طریق DOGE – وزارت بهرهوری دولت). طرفداران ایدههای یاروین، او را به عنوان یک رویاپرداز میبینند که از سیستم منسوخ دموکراسی انتقاد میکند. منتقدان او را “یک ضد دموکرات خطرناک که نظمی اقتدارگرا و نخبهگرا را ترویج میدهد” مینامند. جزئیات: ایده کورتیس یاروین در مورد نخبهگرایی تکنولوژیکی یکی از اجزای کلیدی فلسفه نئوارتجاعی (NRx) اوست. این ایده بر این باور استوار است که جامعه مدرن باید توسط نخبگان بسیار ماهر و آگاه به فناوری اداره شود که قادر به تصمیمگیریهای مؤثر بدون محدودیتهای مکانیسمهای دموکراتیک باشند. یاروین کارآفرینان و نوآوران فناوری – مانند پیتر تیل، ایلان ماسک یا مارک اندریسن – را به عنوان رهبران بالقوهای میبیند که میتوانند با جایگزینی ساختارهای بوروکراتیک منسوخ، جامعه را اصلاح کنند. در زیر، جنبههای اصلی این ایده، جایگاه توده مردم در چنین سیستمی و مسئله تعریف نخبگان به تفصیل شرح داده شده است. ۱. جوهره نخبهگرایی فناوری یاروین معتقد است که نخبگان فناوری، به ویژه آنهایی که در سیلیکون ولی هستند، توانایی منحصر به فردی در نوآوری، تفکر استراتژیک و مدیریت سیستمهای پیچیده دارند. او معتقد است که آنها با ایجاد شرکتهای موفقی مانند تسلا، اسپیسایکس و پالانتیر که از مؤسسات دولتی سنتی بهتر عمل میکنند، شایستگی خود را ثابت کردهاند. نکات کلیدی مدل مدیریت شرکتی: یاروین پیشنهاد میکند که مدل مدیریت شرکتهای فناوری به سطح دولت منتقل شود. او دولت را به عنوان نمونهای از یک استارتاپ میبیند، جایی که “مدیرعامل” (رهبر یا پادشاه) و تیمش بدون نیاز به هماهنگی با توده مردم یا بوروکراتها تصمیمگیری میکنند. شایستهسالاری از طریق بازار: به گفته یاروین، نخبگان با موفقیت خود در بازار رقابتی فناوری تعریف میشوند. کسانی که محصولات نوآورانه ایجاد میکنند و شرکتهای میلیارد دلاری را مدیریت میکنند، توانایی خود را در مدیریت جامعه ثابت میکنند. فناوری به عنوان ابزاری برای نظم: یاروین معتقد است که فناوری (مانند هوش مصنوعی، بلاکچین یا سیستمهای نظارتی) میتواند ثبات و کارایی حکومت را تضمین کند و در عین حال فساد و هرج و مرج ذاتی در سیستمهای دموکراتیک را به حداقل برساند. ضد دموکراسی: به گفته یاروین، نخبهگرایی فناوری، ایده برابری و مشارکت تودهها در حکومت را رد میکند و معتقد است که مردم صلاحیت کافی برای تصمیمگیریهای پیچیده را ندارند. یاروین نمونههایی از کشورهای اقتدارگرای فناوری مانند چین، سنگاپور یا امارات متحده عربی را ذکر میکند که در آنها نخبگان از فناوری برای حفظ نظم و رشد اقتصادی استفاده میکنند و در عین حال آزادی سیاسی تودهها را به حداقل میرسانند. | |