آسان بودن مسلمان شدن و آسان شدن عمل نکردن به آن
به قلم: عبدالملک اربابی مکرانی
زمانی که مسلمین صدر اسلام را با مسلمین کنونی و حتی با بسیاری از مومنین اطراف خود مقایسه می کنیم به تفاوت عجیب و فرمول عجیبی دست پیدا می کنیم
- یاد مصعب فرزند عمیر راکه میکنیم….
وقتی مسلمان شد خانواده ثروتمندش همه امکانات را از او سلب کردند…چنانکه وقتی به شهادت رسید لباسش به اندازه ای نبود که بدنش را بپوشاند و پاهای او را با برگ پوشاندند….او قبل از اسلام چنان شیک می پوشید و عطر میزد که اگر از کوچه ای عبور می کرد بوی عطر خاصش را همگان می شناختند….
- یاد خباب که میکنیم…
وقتی که مسلمان شد بدنش را بر روی گدازه های آتش قرار می دادند تا جایکه گدازه ها را، چربی کمرش خاموش میکرد….
- یاد بلال که میکنیم….
که هنوز هم فریاد احد احدش را زیر تازیانه ها و سنگ سنگین روی سینه اش در آفتاب داغ حجاز می شنوند…
- یاد سمیه که میکنیم…
آن زن پاک دامن که دست و پایش را برچهارپایان بستند و در جهت خلاف حرکت دادند ، صدای فریادش هنوز گوش تاریخ را می خراشد که تحت چنان فشاری جان به خالقش می سپارد….
اما امروزه چه آسان شده مسلمانی…
…و من نمازم به لطف شب بیداری پای فضای مجازی و .. و خواب شیرین قضا می شود…
شاید قدر دین را نمی دانم، قدرزیبایی های اسلام را نمی دانم ، لذت عبادت را درک نمی کنم…چون اسلام را در اولین روزهای تولدم بی هیچ زحمت و تحقیقی هدیه گرفتم …
شاید اگر جاهلیت را به خوبی می شناختم و به خوبی کفر به طاغوت کرده بودم و بعد از کفر به طاغوت به الله ایمان آورده بودم و عبادتهایم را برای الله خالص می کردم … اینگونه نمازم قضا نمی شد…
…قرآنم…
بر لب طاقچه اسیر جلد و رحل نمی گشت و غریب واقع نمی گردید…
در حالی که این قرآن قانون زندگی و نقشه ی حرکت من در دنیا و رسیدن من به سعادت در قیامت است.
پس بیائید هم جاهلیت را خوب بشناسیم و هم کفر به طاغوت کنیم و سپس عبادتهایمان را برای الله خالص کنیم.
کفر به طاغوت یعنی کفر به کفار که بعد از شیطان و در میان انسانها بر اساس آیه 17 سوره حج 5 دسته هستند: یهودی ها و مندائیان و مسیحی ها و زرتشتی ها و سکولاریستها
عبادت هم یعنی امور: 1- عقیدتی 2- قلبی 3- زبانی 4- بدنی 5- مالی را مختص الله و قانون شریعت الله کردن.