با زمینه ی مرجئه گری و آفت تکفیر و تفسیق و تبدیع به ناحق مسلمین
ارائه: مولوی سید محمد رخشانی بادینی
بیماری مرجئه گری که در واکنش به تکفیر کردنهای بی دروپیکر خوارج به وجود آمد، قرنهاست خراسان بزرگ و ترکستان و به صورت خاص پیروان مذهب حنفی را آلوده کرده است.
این بیماری باعث باز شدن دروازه های انواع مفاسد عفیدتی و رفتاری در میان مسلمین شده است.
در واکنش به این بیماری چند قرنه، عده ای مسیری انحرافی را پیموده اند ، یعنی مسیر تکفیر و تفسیق و تبدیع به ناحق مسلمین.
امروزه این دسته به شکل وسیعی، به حکم تکفیر و تفسیق و تبدیع، مشغول شدهاند و این امریست عظیم و بسیار خطرناک ..
و برخی از آنان از روی جهالت و حماقت، و با نادیده گرفتن عذرهای معتبر شرعی برای مسلمین و بدون رعایت ظوابط تکفیر، گمان میکنند که موظفند هرکس که دچار انحرافی عقیدتی یا رفتاری شود، عینا تکفیر کنند و بزرگترین دلیلشان هم این قول است:
“من لم يكفر الكافر فهو كافر”
– هرکس کافری را تکفیر نکند، خود کافر میشود.
حال آنکه اینان نمیدانند که این قاعده برای کفار اصلی و مرتد صریح است نه برای اهل قبلهای که نماز میخواند و از روی عذر، دچار انحرافی شده است
و مناط(علت) این قاعده این است که تکفیر نکردن هرکدام از کفار اصلی (یهود و نصاری و..)، تکذیب آیات صریح خداوند است.
علمای ربانی همانند امام احمد رحمهالله، کسیکه قائل به قول کفریِ «مخلوق بودن قرآن» بود را عینا تکفیر نمیکرد، چراکه ایشان میدانستند تکفیر اهل قبله نیازمند اقامه حجت است به شیوهای که مانعی برای تکفیر شخص باقی نمانَد و یا شیخ الاسلام ابن تيمية رحمهالله را بنگرید که بَکری را با وجود عقیده شرکیاش، تکفیر نکرد و فرمودند تو از روی جهل به خطا رفتهای و چون جاهلی تو را از دایره دین خارج نمیدانم!
غمانگیز و فاجعهآمیز است افرادی را میبینی، که بدون خواندن و فهم ابجديات و بدیهیاتِ دین، مسلمانان را تکفیر میکنند و به زعم باطلِ خود تصور میکنند این عملشان از توحید و اعتقاد صحیح است درحالیکه از جهل ایشان نشأت میگیرد و همچنین بیاطلاعی آنان را نسبت به احادیث رسولالله ﷺ نشان میدهد؛ از جمله این حدیث:
“من قال لأخيه يا عدو الله أو قال: يا كافر فقد باء بها أحدهما”
– هرکس به مسلمانی بگوید: ای دشمن خدا و یا بگوید: ای کافر (تکفیرش کند)، این حکم به یکی از آن دو نفر برمیگردد.
پیوسته اهل حق میان افراط و تفریط قرار دارد؛ نه زیادهروی در این باب را قبول دارد و نه تعطیل کلی آن.
نسأل الله السلامة والعافية.