مکتب یا بهشت؟ مسئله اینست!
به قلم: دکتر مهشید حسینی
روی صحبتم در این نوشتار کوتاه با پدر و مادرهای عزیز و معتقد به اسلام است.
در این کشور همهی ما شاهدیم که با رسیدن سن به ۶ و ۷ سال، پدر و مادران جگرگوشههایشان را به مکتب میفرستند و تقریبا در تمام موارد فرزندشان را رأس ساعت ۶ و ۷ صبح بیدار میکنند تا برای رفتن آماده شوند؛ و صد البته در روزهایی که خواب بچهها سنگینتر است آنها نیز با تلاشی دو چندان در بیدار کردنشان میکوشند!
تا اینجا همه چیز عادی و طبیعی به نظر میرسد!
مشکل از جایی شروع میشود که از پدر و مادرها بخواهیم همین عزیزانشان را برای دو رکعت نماز صبح بیدار کنند؛ در این حالت جملاتی میشنویم بهغایت عجیب، از جمله؛ به خدا دلم نمیاد، ببین چه آروم خوابیده، حالا ایشالا خدا میبخشه، هنوز بچهس بذار بخوابه و…!
عجیب نیست؟؟
میزان پایبندی این عزیزان به بیدار کردن فرزندان برای «مکتب»، به شدت بیشتر از تمایلشان به بیداری برای «بهشت» است!
اهمیت گرفتن مدرک تحصیلی، جایگزین اعتقادات دینی شده است و در همین حال گله میکنیم که چرا فرزندانمان اینگونه شدهاند و هر روز شاهد بیدین شدن تعداد بیشتری از نسل جوانیم.
ریشهی مشکل در خود ماست! در عدم اولویت قرار دادن آنچه واقعا مهمتر است. باید از همان اول به فرزندانمان بیاموزیم که بهشت از مکتب مهمتر است!