خداوند نعمتی و ثروتی یا ناداری و نقمتی را تغییر نمی دهد، و عزت یا ذلتی را دگرگون نمی سازد مگر زمانی که مردمان احساسات و درک و فهم و اعمال و افعال و واقعیت زندگانیشان را تغییر ندهند
به قلم : سید قطب
سید قطب تقبله الله در تفسیر “في ظلال القرآن”،می گوید:
(إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم) الرعد ۱۱
“خداوند حال و وضع هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد مگر این که آنان احوال خود را تغییر دهند.”
خداوند فرشتگان نگهبان و مراقب را به فرمان خود در پی مردمان روان میدارد تا هر تغییری را بپایند و دیده بانی نمایند که مردمان در دل و درونشان و در احوال و اوضاعشان پدید می آورند.
آنگاه خداوند تصرف و عملکرد خود را طبق آن تغییر درباره ی ایشان روا میدارد، چون خداوند نعمتی و ثروتی یا ناداری و نقمتی را تغییر نمی دهد، و عزت یا ذلتی را دگرگون نمی سازد مگر زمانی که مردمان احساسات و درک و فهم و اعمال و افعال و واقعیت زندگانیشان را تغییر ندهند.
آن وقت خداوند سبحان طبق تغییراتی که درونشان و کارهایشان پیدا کرده است، چیزی را تغییر می دهد که نصیبشان یا گریبانگیرشان بوده است، هرچند که خداوند میداند چه خواهند بود و چه خواهند کرد، پیش از این که چنین بشوند و چنین بکنند. و لیکن آنچه نصیبشان یا گریبانگیرشان می شود بر چیزی مترتب می گردد که از ایشان سر می زند، و با توجه با مردمان از حیث زمان، دنباله رو و پیامد عملکردشان می شود.
این حقیقتی است که مسئولیت سنگینی را بر دوش انسانها می گذارد.
برنامه اسلام بینظیر و منحصر به فرد است، چون در هر نظام دیگری غیر از نظام اسلامی، عده ای از انسان ها به صورت های مختلف عدهای دیگر را عبادت میکنند و تنها در برنامهی اسلام است که همه ی انسانها با اختصاص دادن عبودیت به خداوند و با فرمانپذیری از خداوند و خضوع در برابر خداوند، از عبادت کردن یکدیگر آزاد می شوند.
در اینجا راه ها از هم جدا میشوند و این بینش جدیدی است که میتوانیم آن را با دیگر آثار ژرفی که در حیات واقعی بشر به دنبال دارد به بشریت اعطا نماییم و همان دستمایه ای است که بشریت از آن بی نصیب می باشد.
زیرا از تولیدات تمدن غربی و از تولیدات شرقی و یا غربی نبوغ اروپایی نیست.
ما بدون شک چیز تازه و بسیار کاملی داریم. چیزی که بشریت آن را نمیشناسد و نمیتواند آن را تولید نماید.!