
نقدی ساده و خودمانی بر حال اهلسنت امروز
کاتب: سلیمان عبدالرحمن
خود انتقادی ما به معنی نبود سایر صفات پسندیده ی دیگر و یا نبود مشکلات در فرقه های مذاهب اسلامی دیگر نیست بلکه نقد به منظور اصلاح وضع موجود است.
قابل انکار نیست که ما اهلسنت و جماعت خود را امت اکثریت میدانیم، ادعاهای بزرگ داریم که پرچمدار مبارزه با ظالمان و مستکبرانیم؛ اما واقعیت تلخ چیست؟
امروز در صحنهٔ جهانی میبینیم که اهل تشیع – با همهٔ اختلافات عقیدتی ما با آنان – دستکم زیر یک پرچم واحد در برابر آمریکا، اسرائیل، انگلیس، فرانسه و آلمان ایستادهاند، شعار مقاومت میدهند، و عملاً در میدان مبارزه حضور دارند.
اما ما چه کردهایم؟
ما ادعاهای فراوان داریم، ولی اهل تفرق هستیم و با وجود گروههای کوچک متفرق عملاً جهاد و مقاومت حقیقی بر علیه دشمنان اصلی را به حاشیه بردهایم.
در برابر، مبارزهٔ شیعیان و حتی گروههای سنی مثل حماس و جهاد اسلامی و شافعی ها و زیدی های یمن که با شعیان 12 امامی متحد هستند را کوچک میشماریم یا اصلاً نادیده میگیریم.
خود را “اهل سنت و جماعت” مینامیم، اما نه سنت رسولالله صلیاللهعلیهوسلم را در مبارزه علیه طاغوت زنده کردهایم، و نه جماعت واحدی برای مقابله با دشمنان خدا برپا نمودهایم.
بدون تعارف باید بگوئیم که ما امروز گرفتار تناقض هستیم:
شیعیان 12 امامی با دسته هائی از اهل سنت با همهٔ خطاهایشان، در برابر طاغوتهای جهانی جبهه ی مقاومت اسلامی تشکیل داده و ایستادهاند.
اما ما اهلسنت – که خود را وارثان سنت پیامبر مینامیم – بیشتر گرفتار اختلاف، ادعا و بیعملی شدهایم.
این وضعیت برای ما ننگ و هشدار است.
باید به جای کوچکشمردن و حسادت، به جهاد جبهه ی مقاومت اسلامی تحت پرچم ایران ملحق شویم و در مسیر قرآن و سنت، جهاد و وحدت صحیح اسلامی قرار گیریم.
اینجاست که متوجه می شویم که جنگ گروههایی چون جیش العدل همان «قتال الفتنه» است که اهل سنت و جماعت به تفصیل در مورد آن صحبت کرده اند، یعنی جنگی که به جای اصلاح و رسیدن به اهداف جهاد، مسلمین را به فتنه و مصیبت بیشتر، و هدر دادن خون و ناموس و مال می اندازد.
فقط کافی است به چند دهه قتال الفتنه ی جندالله ریگی و پس مانده های آن نگاه منصفانه داشته باشیم.