فریاد وحدت؛ نقدِ منهجِ تفرق‌افکن و راهِ بازسازی امت

فریاد وحدت؛ نقدِ منهجِ تفرق‌افکن و راهِ بازسازی امت

کاتب: سلیمان عبدالرحمن

ما امروز بیش از هر زمان دیگری به پیشتازانی نیازمندیم که پاک‌نیت، حکمت و گرایش به وحدت داشته باشند — پیشتازانی که منافع امت را مقدم بشمارند، از پراکندگی نیروها جلوگیری کنند و تمرکز را بر مقابله با دشمنان اصلی مسلمانان قرار دهند.

تاریخ جهادهای ما آکنده از شجاعت و فداکاری است؛ مردان و زنانی از جان گذشتند و بهای بزرگی پرداخت شد. اما شجاعتِ صرف، اگر با منهجِ نادرست و تفرق‌افکن آمیخته شود، به ویرانی می‌انجامد. آنچه در پیِ غلبه ی روشِ سخت‌گیرانه و تک‌سویه آمد، نه عزت پایدار که تضعیفِ امت و واگذاریِ عرصه به بازیگران سکولار محلی و خارجی بود. حاصلِ بسیاری تلاش‌ها خاک و خاکستر شد؛ نه ساختنِ دولتِ عادل اسلامی و نه تأمینِ کرامتِ اسلامی مردم.

قوت ما باید در چارچوبِ شریعت، عدالت و مصالح امت باشد، نه خودنمایی ایدئولوژیک و منزوی‌سازیِ دیگران. پیشتازان باید سپرِ امت باشند — حافظِ مردم، نه منبعِ تشدیدِ تفرقه. اگر پیشتازان به جای حفاظت، شکاف بیفکنند، چنین پیشتازانی خیانت کرده اند.

در سرزمینهای اسلامی و بخصوص در میان اهل سنت و جماعت جهان، تفکر نجدیت تاثیر به سزائی در عملکرد اهل دعوت و جهاد داشته است؛ نقدِ ما به منهجِ نجدی، نقدِ کلیتِ فکر نیست؛ بلکه نقدِ تبدیلِ برداشت و تاویل از فقه یک مذهب اسلامی به ابزارِ تحقیرِ دیگر مسلمانان، ریشه‌کن‌سازیِ تنوعِ اسلامی و توجیهِ سیاست‌های خام و بلندپروازانه ی منتهی به نابودی است. بسیاری از شکست‌ها نه در نبود شجاعت که در نبودِ راهبرد، وحدت و برنامهٔ مدبرانه ریشه دارد.

اگر امروز تنها یک تجربه نتایجی پایدار داده و سایر تلاش‌ها به خاکستر تبدیل شده‌اند، این نه جشنِ یک روش که زنگِ هشداری است برای بازنگریِ صادقانه. ما باید از ادعا به عمل برسیم؛ از شعار به ساختنِ امت؛ و از پراکندگی به وحدتِ هدفمند. تنها در این صورت است که می‌توانیم شجاعتِ پیشینیان را به عزت و ساختِ آینده‌ای پایدار تبدیل کنیم.

ما امروز در میان اهل سنت پیشتازانی مثل سید قطب رحمه الله را نیاز داریم که بر وحدت مسلمین برعلیه آمریکا به عنوان دشمنان اصلی و شمار یک مسلمین و متحدینش تمرکز داشت و برمنهج درست جهاد و مبارزه و حاکمیت مسلمین بر سرزمین های اسلامی میخواست.

در میان اهل سنت و جماعت و خارج از مرزهای دارالاسلام ایران و جبهه ی مقاومت اسلامی متشکل از ایران و حماس و جهاد اسلامی و … جریانی موازی آشنا برای همه اما هنوز ناشناخته برای اکثریت تحت عنوان القاعده تحت پرچم اسامه بن لادن رحمه الله را شاهد بودیم که بر اساس منهج سید قطب رحمه الله در حرکت بود و با تمرکز بر آمریکا به عنوان سر افعی، همسو با جبهه ی مقاومت حرکت می کرد اما متاسفانه با شهید  شدن شیخ اسامه منهج اشتباه محمد بن عبدالوهاب نجدی روی کار آمد و القاعده  یمادر مریض شد و مسلمین از  نجدی های جهادی ضرر زیادی کردند همچنانکه از نجدیت درباری نیز صدمات زیادی دیده و می بینند.

برای بازسازی راهِ درست، چند اصلِ روشن را باید پذیرفت و اجرا کرد:

  1.  بازگشت به قرآن و سنتِ جامعِ پیامبر — با تمرکز بر مشترکات و مصالح امت.
  2. التیامِ وحدتِ امت با پذیرشِ تنوع فکری و تمرکز بر اصولِ مشترک: توحید، عدالت و کرامت انسانی.
  3. رهبری حکیم و مسئول که «سپرِ امت» باشد و توانِ سازمان‌دهی و محافظت داشته باشد.
  4. ساختاردهیِ مدنی و سیاسی: ایجاد نهادها، آموزشِ سیاسی، دیپلماسیِ هوشمند و برنامه‌ریزیِ بلندمدت.
  5. اولویتِ مردم و عدالت: هر اقدامِ مبارزاتی باید با حفظ جان، حیثیت و آینده ی مردم سنجیده شود.

امروزه جنگ و قتالی که در خاورمیانه بر آمریکا و صهیونیستها و مزدوران محلی آنها تمرکز نداشته باشد و به جبهات انحرافی بپردازد، به سادگی می تواند در خدمت این دشمنان قرار گیرد؛ همان چیزی که در سوریه ی تحت حاکمیت جولانی دیدیم و در گروههای مسلح بلوچی چون جیش العدل و انصارالفرقان و غیره داریم می بینیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *