
اخراج استاد شیعه مذهب دانشگاه آزاد زاهدان به اهل سنت چه پیامی رساند؟
کاتب: محمد اسامه
برای قرنها و به دلیل نبود حکومتی که در دست علمای شیعه 12 امامی باشد انحرافات و غالی گری های زیادی به نام تشیع انجام شد بدون آنکه قدرتی مانع تکثیر این انحرافات شود.
یعنی حتی ائمه ی بزرگوار (علیهم السلام) نیز تنها به لعن و نفرین و دستور به کناره گیری از این منحرفین بسنده می کردند چون قدرت حکومتی نداشتند که مانع فعالیت این غلاة شوند یا به صورت سازماندهی شده آلودگی های عقاید و افکار و رفتارهای غلاة را در میان شیعیان 12 امامی پاکسازی کنند.
این روند ادامه داشت تا اینکه در سال 1357ش و برای اولین بار در تاریخ، حاکمیت به دست علمای شیعه 12 امامی افتاد و از این تاریخ به بعد است که مثلاً ما شاهد فتواهای مختلفی از مراجع تقلید مختلف چون آیت الله خمینی و آیت الله خامنه ای و غیره و همچنین شاهد تصویب قوانینی جهت جلوگیری از توهین به عقاید و شخصیتهای مورد پذیرش اهل سنت و همچنین جهت جلوگیری از گسترش غلاة و یا تولید فرقه های جدید منحرفی چون بابی ها و بهائی ها و… هستیم.
با این وجود باید بپذیریم که کار فرهنگی و پالفته کردن انحرافات عقیدتی-فکر و رفتاری بین مردمی که قرنهاست با این آلودگی ها خوگرفته و برایشان همچون امر فرهنگی و شبه مذهبی دارای ثواب در آمده است زمانبر است و مثل تغییر ظاهر انسانها نیست که گاه ممکن است فقط چند دقیقه طول بکشد.
ایران دارالاسلام است که 1- هم با فتوا و 2- هم با قانون مانع از توهین به عقاید و شخصیتهای مورد پذیرش اهل سنت است که در هیچ کشور سکولار دنیا چنین قوانینی وجود ندارد و حتی در هیچ یک از سرزمینهایی که توسط اکثریت اهل سنت اداره می شود قانونی وجود ندارد که مانع از توهین به عقاید و افکار و شخصیتهای علمی و بزرگ شیعه 12 امامی شود.
پس اگر می بینیم که سالها قبل، استاد دانشگاه آزاد زاهدان به دلیل اهانت به مقدسات مذهبی اهل سنت از سوی مسئولین حکومتی دارالاسلام ایران از کار اخراج می شود می خواهد این پیام را به ما برساند که اهل سنت در ایران دارای جایگاه و حقوق قانونی خاص خود هستند و مثل تمام حقوق خود می توانند همچون سایر شهروندان شیعه و از کانال قانونی آن از حقوق خود دفاع کنند و هیچ نیازی به جنگ و درگیری و اغتشاش و دنباله روی از گروههای مسلح و غیر مسلح اهل بغی چون جیش العدل و انصارالفرقان و غیره که مشغول «قتال الفتنه» هستند نیست.
علاوه بر این ذکر سه نکته ضرروی است:
- بدون شک در بعضی از قوانین فرهنگی، اقتصادی و حقوق خانواده و… حاکم بر ایران نارسائی هایی وجود دارد که نیاز به اصلاح و بازنگری دارد و ممکن است در امور اهل سنت هم چنین مواردی وجود داشته باشد و این نارسائی ها که کانال خاص قانونی راه برای اصلاح دارند بهانه ای جهت قانون گریزی و… نیست
- علاوه بر این ممکن است با وجود قانون صحیح، باز مجریانی وجود داشته باشند که در اجرای قانون دچار انحراف و آلودگی هائی باشند که در تمام دوران تاریخ و در تمام حاکمیتها چنین اشخاصی وجود دارند؛ این قانون شکنان مجرمینی هستند که باز دارالاسلام ایران راه برخورد با آنها را هموار کرده و اهل سنت می توانند از کانال حکومتی جلو آنها را بگیرند و باز این قانون شکنان بهانه ای جهت قانون شکنی و قانون گریزی و … نخواهند بود.
- شک ندارم اگر خیلی از شخصیتهای شیعه ی 12 امامی که در قرون گذشته زندگی می کردند اگر هم اکنون و در دارالاسلام ایران بودند به جرم اهانت مدیریت شده و از کار برکنار می شدند و جلو تدریس و کار آنها گرفته می شد پس اجازه ندهیم گروهها و جریانات و اشخاصی معلوم الحال اکثرا مزدور و مغرض با توهینهای آنها، حاکمیت بر ایران کنونی را قضاوت کنند.
پس بیائید ارزش این دارالاسلام را در ایران بدانیم و از آن محافظت کنیم و در سایه ای امنیتی که برای اهل سنت به وجود آمده با دلیل و مودبانه و علمی و از کانال صحیحی که در قانون اساسی ایران تعریف شده از عقاید و افکار خود دفاع کنیم و سعی در اصلاحگری نمائیم اگر دارای دلیل قوی هستیم، و از تمام گروههای اهل بغی چون جیش العدل و… و از افکار و تحریکات شخصیتهای معلوم الحال فراری از کشور چون نقشبندی و… دوری کنیم که پیام آور ناامنی و فتنه و انحراف در مسیر اصلاحگری بوده و هستند.