
مولوی عبدالحمید ازطبل ناامید سازی مردم تا مدافع ماندگاری غده ی سرطانی صهیونیسم و…
کاتب: عبدالرحمن براهویی
شاید بتوان گفت مولوی عبدالحمید در مراسم نماز جمعه 10 مرداد 1404 اهل سنت زاهدان بیشترین الفاظ را جهت ناامید و دلسرد کردن مخاطبین خود نسبت به نظام حاکم بر دارالاسلام ایران و وضع موجود کشور به کار برد از جمله:
- همهچیز با بنبست مواجه شده و مردم پریشاناند
- مردم ایران … در پریشانی و نگرانی بهسر میبرند
- ضعف مدیریت کشور
- نمایندگان مجلس نمیتوانند از حقوق مردم دفاع کنند
- روسای جمهوری که آمدهاند نیز توانایی لازم را نداشتهاند
- مدیران ضعیف در بدنۀ دولت و حکومت جا پیدا کردهاند
- کشور اکنون با مشکلات و بحرانها مواجه است
- سیاستهای گذشته به بنبست مطلق رسیدهاند
- هیچ نشانهای از ایجاد تغییر در سیاستها مشاهده نمیشود
- امروز مردم ایران آینده و افق روشنی برای خودشان نمیبینند
- و…
البته بعد از این سخنان ناامیدکننده و تخریبی فورا می گوید: “بعضیها هنوز شعارهای گذشته ازجمله شعار محو اسرائیل را سر میدهند. بنده بهعنوان یک شهروند میگویم که عموم مردم ایران با این شعارهای تند موافق نیستند… فلسطینیها هم نباید افراط کنند و از محو اسرائیل سخن بگویند. دیگران هم نباید این شعار را بدهند. شما با چه ابزاری میخواهید این کار را بکنید؟ اگر بتوانید هم به صلاح نیست که چنین شعاری داده شود …”
مولوی عبدالحمید، اولاً تو فقط نماینده ی خودت هستی نه سایر مردم ایران؛ تو از کجا آمار گرفتی تا بدانی انقلابیون و آزادیخواهان ایران چه دیدگاهی نسبت به رژیم کافر و اشغالگر صهیونیستی دارند که بخشهایی از سرزمینهای اسلامی را اشغال کرده است؟
ثانیا، وجود کافر اشغالگر در سرزمینهای اسلامی جهاد را تا نابودی یا اخراج این اشغالگر، بر مسلمین مثل نماز فرض عین می کند و این رای تمام مذاهب اسلامی است. آیا ائمه ی تمام مذاهب اسلامی شعارهای تند داده اند؟ ایا واقعیت فقه شریعت در برابر متجاوزین برای مومنین شعار تند است؟
می گوئید اگر توان نابودی اسرائیل را نیز داشته باشیم نباید چنین کاری انجام شود؛ یعنی نزد شما مساله بر سر ناتوانی نظامی مسلمین در برابر اشغالگران نیست بلکه مساله بر سر ماندگاری اشغالگران در سرزمینهای اسلامی است؛ آیا این سخن یک مومن آزادیخواه است یا دارودسته منافقین؟
مولوی گرامی، نه تنها دارید به مردم ایران افترا می بندید بلکه بر خلاف مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله و تمام مذاهب اسلامی دیگر در برخورد با کفار اشغالگر خارجی و فرضیت جهاد بر علیه این اشغالگران تا بیرون راندن یا نابودی آنها صحبت می کنی، به همین دلیل است فورا به لایحۀ اخیر دولت در مورد «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع» حمله می کنی و چنین وانمود می کنی که حاکمیت ” جلوی آزادیهای مردم را میگیرند. میخواهند با این قوانین به مردم فشار وارد کنند” و عوامفریبانه بیان می کنی: “مردمی را که گرسنه و تشنه هستند و در تاریکی نشستهاند، بگذارید حرف بزنند و گریه کنند. وقتی مردم چیزی برای خوردن ندارند حداقل حق گریه را به آنها بدهید.”
یعنی مولوی واقعا معنی این جمله ای که بیان کرده ای را نمی دانی؟ نگاه کن چه گفتی: لایحه ی «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع».
چند بار لایحه ی «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع» را بازخوانی کن تا بدانی نشر دروغ وتهمت جهت برهم زدن امنیت روانی جامعه ربطی به حرف حق زدن یا گریه کردن ندارد.
مولوی گرامی باور بفرمائید راضی کردن رسانه های دشمنان خارجی و دارودسته منافقین محلی و جذب طرفدار و فالور ارزش اینهمه عوامفریبی و مقابله به ارزشها و فقه اسلامی را ندارد.