اشتیاق دیدار رسول الله صلی الله علیه وسلم
به قلم: انور دهواری
گاهی که دنیا دلتنگم میکند.
و آنگاه که مردم با نگاه ها و حرفهایشان
بر تمام وجودم زخم میزنند.
من در گوشه ای از زندگی ام توقف میکنم.
و آنوقت به تو و رنج ها و زخم هایی
فکر میکنم که بر روح و قلب مبارکت زدند.
با خود میگویم مگر میشود تو در این دنیا رنج بکشی و عذابت دهند و من انتظار آسایش و راحتی، گاهی ایمانم را متزلزل کند.
اصلا مگر میشود ادعای حب تو را فریاد بزنم اما اثری از تو و از اخلاق والایت در من دیده نشود.
گاهی که در خلوتهایم اشک میریزم،قطره های
اشکم را تقسیم میکنم.
اشکی برای شوق دیدار آن چهره ی سراسر آرامشت میگذارم و اشکی بر حال قلبم که دنیا و آرزوهای دورش گاهی چنان سختش میکند که حس میکنم دنیا بر سرم آوار شده است.
اکنون در میان شوق رسیدن و ترس نرسیدن قرار گرفته ام.
و نمیدانم قلبم و گناهانم مرا به سوی کجا سوق میدهند.
اما من دلخوش به همین اشکهایی هستم که گاهی در میان انبوهی از ترس ها و شرمندگی ها قلبم را مملؤ از محبت تو و امید به بخشش
پروردگارم میکند.
یا رسول اللهﷺ
اشتیاق دیدار الله و ملاقات تو زیباترین نسیمی است که در میان حرارت دنیا و شکستن هایش بر قلبم و جانم می وزد.