زنانگی و تربیت زنانه؛ گنجینهای برای زندگی مشترک
کاتب: نورالدین قوطیط
ارائه: ماهدیم بلوچ
در گذشته، تا حدود صد سال پیش، دختران صرفا با آموزشهای دینی و در محیطی کاملاً زنانه و در کنار مادر، خواهر، خاله، مادربزرگ و همسایههای خود رشد میکردند.
این فضای عقیدتی و زنانه فرصتی طبیعی برای آنان فراهم میساخت تا:
۱. ویژگیهای زنانگی در آنها به تدریج شکوفا شود،
۲. با امور و مسائل خاص زنان آشنا شوند،
۳. در مدیریت و ساماندهی امور خانه تجربه کسب کنند و مهارت بیابند،
۴. برای زندگی زناشویی و مسئولیتهای آن در برابر شوهر و فرزندان آماده شوند،
۵. و مهارتهای خانهداری مانند آشپزی و خیاطی و… را فرا گیرند.
دختری که در چنین فضایی پرورش مییافت، هنگام ورود به زندگی مشترک با آمادگی کامل، بدون دغدغه و آسودهخاطر گام برمیداشت، چرا که سالها تجربه و آموزش در محیط زنانه، او را برای این مرحلهی جدید آماده ساخته بود.
اما شرایط سکولار امروز به کلی متفاوت است. دختران از کودکی تا سنین بیست و حتی سیسالگی، بیشتر وقت خود را در محیطهای بیرونی میگذرانند؛ از مدرسه گرفته تا دانشگاه. این حضور روزانه در فضاهایی که نیازمند ویژگیهایی چون جرأت، شجاعت، ماجراجویی، چالشپذیری، رقابت و مواجهه با دیگران است، به تدریج روحیه و شخصیت آنان را دگرگون میسازد و به جای اطاعت و سازندگی گاه آنها را تبدیل به قدرتنمایی در برابر شوهر می کند.
نتیجه چیست؟ این دختران دیگر آمادگی کامل برای ایفای نقش زنانهی خود ندارند. حتی اگر وارد زندگی مشترک شوند، تجربه و مهارت کافی در خانهداری، مدیریت خانواده و بهرهگیری از شریعت الله و میراث غنی زنانه که از منهج اسلامی و زندگی در کنار زنان خانواده (چون مادر، مادربزرگ، خاله و عمه) کسب میشود، ندارند؛ میراثی که در زندگی مشترک بسیار ارزشمند و حیاتی است.
به همین دلیل، امروزه میبینیم بسیاری از دخترانی که به سنین بیست یا حتی سی سالگی رسیدهاند، با چالشهایی چون:
✓ آشنایی اندک با ابتداییترین مسائل و حقوق شوهر و پدر خانواده و مدیریت اسلامی فرزندان
✓ توانایی محدود در خانه داری و تهیه غذاها و شیرینیهای ساده،
✓ و نگرانی و تردید نسبت به زندگی زناشویی آینده،
روبهرو هستند. این وضعیت در طیف وسیعی از دختران، چه متعهد و چه غیرمتعهد، دیده میشود.
و صلی الله على سيدنا محمد و على آله و صحبه وسلم و بارك