با آبروی مردم و بخصوص خانواده و هم مسیران خود بازی نکنیم!
به قلم: ماهدیم بلوچ
عده ای از اهل فقه در کنار ضروریات پنج گانه که 1- حفظ دین 2- حفظ جان 3- حفظ ناموس 4- حفظ عقل 5- حفظ مال هستند ضرورت 6- حفظ آبرو را نیز آورده اند.
در این زمینه باید بدانی:
آبرو و شخصیتی که در یک لحظه تخریب میکنی…
سال های زیادی گذشته تا شکل گرفته، سالها گذشته تا به اینجا رسیده…و تو!!
در یک لحظه آنرا به باد میدهی!
اگر نقطه خطایی از کسی میدانی آنرا در سینه ات حبس کن!
گاهی وقتا می بینی طرف بخاطر حفظ آبرویش کل مالش را هزینه می کند…
می بینی بخاطر آبرویش جانش را به خطر میندازه…!
گاهی آبرویش را از جان و مالش بیشتر دوست داره….
خیلی راحت با آبروی دیگران بازی میکنیم…
خوب است اگر در پایان هر جلسه ای، نقد و بررسی کنیم ببینیم در همین جلسه ما با آبروی چند نفر بازی کردیم؟!
به چند نفر تاختیم؟!
چند نفر را بدگویی کردیم؟!
چند نفر را زیر ذره بین بردیم و خطاهای شان را گنده کردیم
در این میان، و در قدم اول، زن و شوهر که لباس هم و حافظ آبروی هم هستند با حفظ آبروی همدیگر، آزمایش ایمان و صداقت و وفاداری خود را نسبت به قوانین شریعت الله و نسبت به هم پس می دهند و نشان می دهند تا چه اندازه از الله و از خودشان و از جامعه «حیاء» دارند چون «حیاء» یکی از شعبه های ایمان است و کسی که حیاء ندارد دست به هر کاری می زند.
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: الحَيَاءُ شُعْبَةٌ مِنَ الإيمَانِ.[1] حیا شاخه ای از ایمان است.
همچنین از ابو مسعود انصاری رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إنَّ مِمَّا أَدْرَكَ النَّاسُ مِنْ كَلاَمِ النُّبُوَّةِ الأولَى: إذَا لَمْ تَسْتَحي فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ».[2] يکی از سخنانی که مردم از پيامبران گذشته دريافته اند، اين است که: اگر حيا نداری، هر عملی که می خواهی انجام بده.
بعد از زن و شوهر، فرزندان هستند که باید مواظب آبروی پدر و مادر و خانواده باشند و در مراحل و سطوح بعدی اعضای جامعه در هر موقعیتی که قرار می گیرند حافظ آبرو یا نابودگر آبروی خود و همنشینان خود هستند.
خودت را بررسی کن که در کارنامه ات چه نوشته ای که باید در روز قیامت آنرا قرائت می کنی؟
آیا به آنچه در کارنامه ات نوشته ای افتخار می کنی یا شرم داری؟
تا زنده ای و درهای توبه و اصلاح باز است فکری به حال خودت بکن.
[1] بخاری 9 – مسلم 35
[2] بخاری 6120- 3483 – الألباني، صحيح الترمذي 2270