بررسی شرعی فتنه ای که بر برادران ما در مسجد مکی زاهدان ایران وارد شد، بررسی عوامل حادثه مسجد مکی زاهدان براساس قرآن و سنت در امارت اسلامی افغانستان

بررسی شرعی فتنه ای که بر برادران ما در مسجد مکی زاهدان ایران وارد شد، بررسی عوامل حادثه مسجد مکی زاهدان براساس قرآن و سنت در امارت اسلامی افغانستان

ترجمه کلمات صوتی: مولوی عبدالکریم صافی از علمای دارالعلوم تخارستان- کندز


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
در این فرصتی که الله جل جلاله در اختیار ما قرار داده است به بررسی شرعی فتنه ای می پردازیم که بر برادران ما در مسجد مکی زاهدان ایران وارد شد.
ابتدا با این 2 سوال شروع می کنیم که :
1-  آیا تأئید غیر شرعی تجاوز به خواهر بلوچ توسط مولوی عبدالغفار نقشبندی، دفاع از ناموس بلوچ بود یا آبروریزی آن خواهر و بلوچها؟
2-  آیا این عمل مولوی عبدالغفار مستحق پاداش است یا مجازات؟
الله جل جلاله در آیه 36 سوره الاسراء می فرماید: وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ ۚ  / از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن
یعنی علم و آگاهی که با دلیل و سند پشتوانه می شود مهمترین امر در اظهار نظر است، پس اگر با دلایل شرعی، یقین در موضوعی نباشد و یا علم نباشد کسی نمی تواند بر اساس ظن و گمان در این باره نظر دهد بلکه باید سکوت کند چون در صحیح شریف بخاری به رقم 6724 و صحیح ترمذی و أبی داود و غیره روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «إيَّاكم والظنَّ، فإن الظنَّ أكذبُ الحديث»از گمان بردن پرهيز كنيد، چون که گمان بردن دورغ ترين سخن است.
این حکم عام است اما به نسبت اتهام «زنا» تا زمانی که با دلایل عینی شرعی به اثبات نرسیده است، الله جل جلاله در سوره النور آیه 12 می فرماید:
لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَٰذَا إِفْكٌ مُبِينٌ / چرا هنگامى كه آن سوء ظن (نسبت زنا به زنان مومن و مردان مومن) را شنيديد مردان و زنان مؤمن گمان نيك به خود نبردند و نگفتند اين بهتانى آشكار است؟
در آیه 16 همین سوره ی نور الله باز می فرماید : وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهَٰذَا سُبْحَانَكَ هَٰذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ/ و [گر نه] چرا وقتى آن را شنيديد نگفتيد براى ما سزاوار نيست كه در اين [موضوع] سخن گوييم [خداوندا] تو منزهى اين بهتانى بزرگ است.
الله متعال می فرماید که مردان و زنان مومنی زمانی که خبری بر اساس ظن و گمان و ثابت نشده با دلایل عینی شرعی از تجاوز و نسبت زنا به مومن دیگری به آنها می رسد باید محکم آن را انکار کنند و بگویند این دروغ و بهتان است و در این موضوع سخنی نگویند و آن را جار نزنند.
پس تا زمان اثبات بدون شک و گمان اتهام زنا با دلایل عینی شرعی، نه تنها باید نسبت زنا و تجاوز به مومنین و مومنات را جار نزد بلکه باید انکار کرد و گفت این دروغ و بهتان به مسلمانان است. زیرا حفظ آبرو زنان و مردان مسلمان بر همه ما واجب است.
مگر اینکه شاهد این عمل باشید و شهادت بدهی و شهادت3 نفر هم کافی نیست چه رسد به اینکه تنها یک نفر شهادت دهد، ابن اثیر مورخ بزرگ اهل سنت و جماعت در کتاب  اُسْدُ الْغابَة فی مَعرِفةِ الصَّحابَة، مجلد 6 صفحه 35 می گوید که 3 صحابی در حالی که شهادت دادند مثل «میل در سرمه دان» شاهد زنای مُغَیرة با یک زن بودند توسط عمر بن خطاب رضی الله عنه بر آنها حد جاری شد چون تعداد این شاهدین به 4 نفر نرسیده بودند.
عمر بن خطاب به این اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم نگفت شما دروغ می گوئید، بلکه گفت تعداد شما به اندازه ی حد شرعی نیست، به همین دلیل به این اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم حد تهمت زنندگان را زد. چون الله جل جلاله در آیه 4 سوره نور می فرماید:
وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ  / و کسانی که زنان پاکدامن را متهمّ می‌کنند، سپس چهار شاهد بر مدعای خودنمی‌آورند، آنها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرید؛ و آنها  فاسقان هستند.
در مورد شاهد و جهت اثبات جرم زنا بر اساس مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله و سایر مذاهب اسلامی آمده است که الله جل جلاله تنها دو شیوه برای اثبات جرم زنا قرار داده است:
1-  اعتراف زن و مرد زناکار
2-  گواهی ۴ شاهد عادلی که این صحنه زنا را بطور محسوس و يقينی عمل جنسی و ارتكاب زنا را مشاهده‌ كرده باشند نه با حدس و گمان.
البته تمام حدود با وجود شبهه ساقط می شوند و تنها وقتي حد زنا هم اجرا می ‌گردد كه وقوع اين جريمه بطورقطعی به ثبوت رسيده باشد. پس در اثبات جرم زنا می بینیم که الله جل جلاله راهی قرار نداده است که از آن راه شخص بتواند به سادگی دیگران را متهم به زنا کند.

حال بررسی کنیم که آیا مولوی عبدالغفار نقشبندی به قرآن و اسلام و براساس عمل صحابه و مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله عمل کرده است و مستحق پاداش است و  یا خلاف قرآن و سنت و عمل صحابه و مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله عمل کرده است و مستحق دُرّه و مجازات؟

1) مولوی صاحب در این خصوص که هنوز نه با شهادت 4 شاهد و نه با اقرار طرفین به صورت یقینی ارتکاب جرم زنا برایش محرز و ثابت نشده بود باید سکوت می کرد و نباید جار میزد و آبروی زن و مرد مسلمان را می برد، همانطور که قبل گفته شد وظیفه مسلمان است که این مسائل که به او می رسد را انکار کند و بگوید بهتان عظیم است، اما مولوی صاحب عکس این دستور شریعت الله عمل کرد و در شبکه های رسانه ای با تمام توان این مسئله را پخش کرده است.
2) مولوی صاحب صحبت از محرز شدن تجاوز کرد بدون آنکه شاهد ماجرا باشد و شهادت دهد، و اگر 4 شاهد را برای خود نیاورد مجازات 80 دُرّه طبق آیه قرآن در حق وی باید اجرا شود. بر فرض اگر هم شاهد و ناظر و حاضر در ماجرا بود حق علنی کردن نداشت و این شهادت را باید در دادگاه و نزد قاضی می داد نه در ملاء عام و بین عوام الناس!
3) حال چرا قرآن می فرماید جار نزن، انکار کن، فقط به دادگاه رجوع کن، شاهد بیاور؟ چون با جار زدن موضوع، موجب تحریک احساسات جوانان و عوام الناس می شود و نهایتا موجب کشته شدن و هرج مرج افراد زیادی به خاطر دفاع از ناموس و دفاع از عِرض می شود. همانطور که این اتفاق در زاهدان افتاد و افراد زیادی شهید و زخمی شدند و باید در قبال این موضوع که خلاف قرآن عمل شده مولوی صاحب پاسخگو باشد.
4) از همه اینها مهمتر بی آبرو شدن دختر بلوچ در میان قوم و شهرش و بی آبرو شدن قوم بلوچ در میان تمام دنیا است، مولوی صاحب با چه مجوزی آبروی دختر بلوچ و قوم با غیرت بلوچ را در بین مردم می برد؟ با چه مجوزی بر فرض اتفاقی هم افتاده است، چرا باید این مسئله را علنی کند؟ آیا خانواده این دختر به خاطر نابود شدن آینده و بد نام شدن دخترشان حق شکایت از مولوی را ندارند؟ آیا قوم بلوچ به خاطر بازی با آبروی خود حق مجازات این مولوی را ندارند؟
با آنکه مولوی نقشبندی که این مراحل شرعی را جهت اثبات جرم طی نکرده، اگر جهت پیگیری این اتهام، در خفا و پنهانی کمک می کرد و دوست و دشمن ملت مسلمان بلوچ و سایر مسلمین را باخبر نمی کرد برای شرافت و آبروی آن دختر و آن خانواده و قوم و برای شرافت سایر مسلمین بهتر بود یا اینکه برخلاف تمام منابع اسلامی حرکت کرده و تحت تاثیر تبلیغات رسانه ای ماهواره ای و مجازی، یکی از سربازان جنگ فکری و روانی دشمنان بر علیه مسلمین شد؟!
ممکن است مولوی نقشبندی که من عمدی دروغ نبسته ام بلکه این سخنان را از آن دختر شنیده ام و من تنها روایتش کرده ام، این جواب قانع کننده ای نیست؛ چون باید جهت اثبات جرمهایی که ظوابط اثبات آنها در شریعت تعریف و مشخص شده است تحقیق می کرد و بعد روایت می کرد چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیثی متواتر نزد تمام مذاهب اسلامی که امام مسلم به رقم 5 و ابوداود و دیگران آورده اند می فرمایند: كَفَى بِالْمَرْءِ كَذِباً أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ؛ برای دروغگویی فرد همین کافی است که آنچه را می‌شنود (بدون تحقیق و تبین و روشن نمودن راست و دروغ سخن) برای دیگران بیان کند.
اما در آخر باید گفت که نه تنها این عمل مولوی عبدالغفار قهرمانانه و اسلامی و شرعی نبود، بلکه خلاف قرآن و شرع مبین اسلام و عمل صحابه و مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله بود، و اگر قرار بر عدالت اسلامی باشد خودش را مستحق 80 دُرّه به دلیل شهادت بدون دیدن کرده است و فاسقی است که تا زمانی که زنده است نباید شهادت او قبول شود؛ همینطور به دلیل جار زدن و بی آبرو کردن دختر بلوچ، حق شکایت برای خانواده دختر محفوظ و همینطور به دلیل تحریک احساسات عوام الناس خون جوانان کشته شده بر گردن ایشان است.
نه ما و نه پدران ما ندیده و نشنیده ایم که در شریعت الله اینگونه جرم زنا محرز و ثابت شود؛ امام مسلم به رقم شماره 7 در صحیح خود روایت می کند که رسول الله صلی الله علیه فرمود: عنقریب در آخرامت من، افرادی خواهند بود که برایتان سخنانی را بیان می کنند که نه شما ونه پدرانتان نشنیده است پس شما خویش را از آنها و آنان را از خویش بدوردارید. لا يُضِلُّونَكُمْ، ولا يَفْتِنُونَكُمْ. تا شما را گمراه نکنند و شما را دچار فتنه نکنند.
ای کاش مولوی صاحب به قرآن و شرع اسلام و عمل صحابه رضی الله عنهم اجمعین و مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله عمل می کرد نه در نقش « الرُّوَيْبِضَة» در لباس رهبری کاذب، تا این همه مفسده به بار نیاورد.

اما مولوی نقشبندی به جای توبه و اصلاح مفاسدی که به بار آورده است طبق قاعده ی «اگر نتوانستی بیگناهیت را ثابت کنی، نقش قربانی را بازی کن» شروع به غوغاسالاری و خاک در چشم مردم کردن کرده است و سعی دارد این جرم بزرگ خود را بپوشاند و همچنان با احساسات جوانان نا آگاه از شریعت اسلام و نا آگاه از مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله در این زمینه ی مشخص بازی کند.

وَآخِرُ دَعْوَانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *