آنچه کفار سکولار و حکام دست نشانده و اسلام آمریکایی در فکر تولید آن در سرزمینهای اسلامی هستند

آنچه کفار سکولار و حکام دست نشانده و اسلام آمریکایی در فکر تولید آن در سرزمینهای اسلامی هستند

ارائه دهنده: نذیر احمد رخشانی

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در مکالمه‌ای با ایلان ماسک در شبکه‌ی اجتماعی ایکس:

“همان‌گونه که در ژاپن و آلمان و پس از جنگ جهانی دوم دست به تغییر فرهنگ جامعه زدیم، می‌خواهیم همین تغییر را در جهان عرب نیز داشته باشیم. این تغییر در «امارات متحده عربی» اتفاق افتاده و در «عربستان سعودی» نیز در حال رخ دادن است. ما می‌خواهیم همین تغییر را در غزه نیز ببینیم، و این امر از طریق کنترل مساجد و مدارس ممکن خواهد شد”.

  • الله متعال، در وحی مبارکش می‌فرماید؛

﴿وَلَن تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ﴾‏
«یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خوشنود نخواهند شد، مگر این که از آئین (تحریف شده و خواستهای نادرست) ایشان پیروی کنی. بگو: تنها هدایت الهی هدایت است. و اگر از خواستها و آرزوهای ایشان پیروی کنی، بعد از آن که علم و آگاهی یافته‌ای (و با دریافت وحی الهی، یقین و اطمینان به تو دست داده است)، هیچ سرپرست و یاوری از جانب خدا برای تو نخواهد بود (و خدا تو را کمک و یاری نخواهد کرد)».

  • تصور کنید که آن‌ها حاکمانی فاسد بر جهان اسلام گمارده‌اند که محقق‌کننده‌ی سیاست‌های کثیف‌شان باشند! اما سؤال این است که ابزارها و بازوان تغییر فکر و باور مردمان چیست؟! قطعا ابزارها و بازوان این تغییر نامیمون مؤسسات و جریان‌های روشنفکری و نواندیشی‌اند…

منظور «نتانیاهو» از آنچه که در گفتگو با «ایلان ماسک» بر زبان آورد این است که فرهنگ در جوامع عربی و اسلامی باید به گونه‌ای تغییر کند که شبیه به فرهنگ‌ غربی شود. او این موضوع را به صورت عمدی و با اشاره به تغییراتی که در «ژاپن» و «آلمان» پس از جنگ جهانی دوم رخ داد، بیان می‌کند. اما چرا ژاپن و چرا آلمان؟

که به ما القاء کنند پیشرفت اقتصادی این دو کشور و قرار گرفتن‌شان در رده‌ی بهترین اقتصادهای جهانی، حاصل پافشاری نکردن بر فرهنگ بومی و تن دادن به فرهنگ غربی بوده است.

در آلمان و ژاپن، پس از شکست در جنگ جهانی دوم، تغییرات عمیق و بنیادین فرهنگی، سیاسی و اجتماعی صورت گرفت که آن‌ها را به جوامعی کاملا همسو با ارزش‌های غربی تبدیل نمود.

به عنوان مثال ژاپن در جنگ جهانی دوم سرکوب و به استعمار آمریکا در آمد و بخشی از منظومه غربی شد و چنان هم غربی شد که الان دیگر کاملا آزاد است اما در عین حال کاملا هم غربی‌ است! به گونه‌ای که دیگر حتی لزومی به وجود سلطه‌‌ی غرب بر آن‌ نیست.

بنابراین، نتانیاهو به دنبال این است که جوامع عربی، به‌ویژه در مناطقی مانند غزه، به سمت فرهنگ‌ها و ارزش‌هایی حرکت کنند که به فرهنگ غربی نزدیک‌ترند،  و این شامل تضعیف نقش نهادهای دینی، پذیرش سکولاریسم، و مدرنیزاسیون غربی می‌شود.

پس هر ملتی که بر فرهنگ بومی خود پافشاری نکند و بتواند زیر بار ذلت تحقیر شدن و بردگی ایالات متحده و غرب برود، می‌تواند پیشرفت کند و به رفاع دست یابد.

گوشه‌هایی از رویدادهای بسیار تحقیرآمیزی را که در ژاپن گذشت و می‌گذرد را می‌توانید در اثر «کلاید پرستویتس» و تحت عنوان «ملت سرکش» مطالعه کنید. کلاید در جایی از این کتاب آورده است:

“ژاپن مانند کره، میزبان بسیاری از پایگاه‌های نظامی ایالات متحده است و در آنجا، همانند کره، حوادثی مکرر رخ می‌دهند؛ افراد توسط خودروها زیر گرفته می‌شوند، درگیری‌هایی بین شهروندان و سربازان آمریکایی رخ می‌دهد، تجاوز به زنان محلی و… رخ می‌دهد، با این وجود، توانایی مقامات محلی برای تحقیق و محاکمه نظامیان آمریکایی بسیار محدود است”.

اما چگونه آمریکایی‌ها در ژاپن مصونیت قضایی پیدا کرده‌اند؟!
بعد از جنگ جهانی دوم، ژاپن تحت یک سری تغییرات عمده قرار گرفت که توسط نیروهای متفقین به رهبری ایالات متحده آمریکا بر آن‌ها تحمیل شد. یکی از جنبه‌های مهم این تغییرات، کاپیتولاسیون یا تسلیم‌نامه‌ای بود که در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ امضا شد و به جنگ جهانی دوم پایان داد.

این تسلیم‌نامه، که به “تسلیم بدون قید و شرط ژاپن” معروف است، در عرشه ناو جنگی USS Missouri توسط نمایندگان امپراتوری ژاپن و نمایندگان متفقین امضا شد. این سند اساس قانونی برای اشغال ژاپن توسط نیروهای آمریکایی و اجرای تغییرات گسترده در سیستم فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ژاپن را فراهم کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *