همسر دعوتگر
کاتب: ملک القاسم
هنگامیکه زن وارد خانهی خود میشود و بر زمین آن پا میگذارد، بین یکی از این دو حالت قرار میگیرد:
اول: یا شوهر او شخصی متعهد و ملتزم است، و این شوهر به حمایت، تٲیید و افزایش خیر و صلاح در قلبش نیازمند است. و به او در انجام کارهای داوطلبانه، حضور در جلسات سخنرانی، حفظ و مرور قرآن، بهجاآوردن صلهی ارحام و موارد دیگر کمک میکند و نیز هر آنچه به ارزش و اعتبار او میافزاید و باعث میشود تفاوت بین شرایط قبل و بعد از ازدواج را احساس کند.
دوم: اگر زن با مردی ازدواج کند که در مواردی برخلاف شرع عمل میکند، پس در اینجا او به مثابهی خواهر قبلیاش در خانهی اوست و به دعوت و جهاد این شوهر میپردازد.
هنگامیکه به برخی از خواهران، أمر دعوت و اقدام به آن را یادآور میشوی به بداخلاقی شوهر و رسیدن وی به مرحلهی فساد بزرگ را به عنوان عذر مطرح مینمایند.
و شاید بهترین و بارزترین مثال در مورد شوهر ستمگر و مستبد، فرعون باشد که علیرغم تکبر و ظلمش، تسلیم رأی و نظر همسرش میشود هنگامیکه خواستار امری غیرممکن بود و فرعون خلاف آن را انجام میداد و پسران بنیاسرائیل را میکشت، و هنگامیکه خداوند متعال اراده نمود موسی علیهالسلام زنده بماند، همسر فرعون را سببی برای این امر قرار داد!
بنابراین به همسرش گفت: «قُرَّةُ عَيْنٍ لِي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا: برای من و تو روشنی چشم است او را نکشید شاید برای ما سودمند باشد یا او را به فرزند خواندگی بگیریم»، فرعون ستمگر زیر بار رفت و راضی شد و قبول کرد، بنابراین موسی علیهالسلام را رها کرد و او را نکشت، اما این موافقت از جانب فرعون نتیجهی محبت و عشق او نسبت به همسرش بود که خود را در قلب فرعون جای داد تا اینکه توانست به خواستهی خود برسد.
و در زنان امروزی مثال بهتری وجود دارد: اگر یکی از آنها بخواهد به مراسم یا جشن عروسی برود و شوهرش آن را رد کند، او شروع به چاپلوسی و خودشیرینی میکند تا پاسخی را که میخواهد از او بگیرد، بنابراین دعوت به سوی خداوند متعال سزاوارتر و أولیتر از جشن عروسی یا مهمانیهای دوستانه است.