نه مسجد مکی واتیکان است، نه مولوی عبدالحمید پاپ

نه مسجد مکی واتیکان است، نه مولوی عبدالحمید پاپ

نویسنده: عبدالرحمن براهوئی

به یاد دارم که ما در دوران دانشجوئی جمعی دانشجو بودیم که دوره ی دوماهه ای را نزد مولوی نعمت الله توحیدی جهت تفسیر قرآن می گذراندیم، ما تا آن موقع تصور درستی از داخل مسجد مکی و سیستم اداری آن نداشتیم تا اینکه یکی از برادران مسلمان و مجاهد ما که سابقه ی جهاد در افغانستان و پاکستان داشت و تازه از پاکستان برگشته بود با وجود آنهمه فقری که در میان مردم می دید نسبت به بعضی مسائل اقتصادی مولوی عبدالحمید نقدهای ساده ای کرد.

مثلا می گفت چرا کفش مولوی باید اینقدر گران باشد یا چرا عبا و عصای او باید گران باشد یا چرا باید … خلاصه به همین مسائل ریز زندگی اقتصادی مولوی نقدهایی می کرد، در آن زمان مفتی خدانظر رحمه الله هنوز زنده بود و به این دوست ما گفت که این روش نقد کردن برای شما سنگین تمام می شود، شما باید از خودتان مراقبت کنید و….

در اواخر دوره بودیم که به ناگاه عده ای نزد ما آمدند و گفتند این دوست شما باید زاهدان را ترک کند، اطرافیان و حراست مولوی دنبالش هستند و…

این برای من غیر مترقبه بود، اما زمانی که بعدها کتابفروشی احراری را با آجر چیدند و به مرکز آموزش کامپیوتری خاتم او حمله کردند و احراری را مجبور به فرار از زاهدان به چابهار کردند و چند واقعه ی دیگر را دیدم متوجه شدم که مسجد مکی در حال تبدیل شدن به واتیکان و قرون وسطای اروپا شده که هیچ تفکری غیر از فکر خاص خود را بر نمی تابد و مولوی عبدالحمید هم در حال تبدیل شدن به پاپ و سردسته ی این جریان قرون وسطائی شدن است. 

اما علاوه بر انحراف این مولوی ها از منهج صحیح اسلامی، این مردم هستند که آنها را تبدیل به پاپ کرده اند و در مواردی به عبادت آنها مشغول هستند.

عدی بن حاتم طائی رضی الله عنه می گوید: أتيتُ النَّبيَّ صلَّى اللَّهُ عليْهِ وسلَّمَ وفي عنقي صليبٌ من ذَهبٍ. فقالَ يا عديُّ اطرح عنْكَ هذا الوثَنَ وسمعتُهُ يقرأُ في سورةِ براءةٌ اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ أما إنَّهم لم يَكونوا يعبدونَهم ولَكنَّهم كانوا إذا أحلُّوا لَهم شيئًا استحلُّوهُ وإذا حرَّموا عليْهم شيئًا حرَّموه [ترمذي 3095].

شنیدم پيامبر – صلى الله عليه وسلم – اين آيه را قرائت مى كردند: (اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ)، يعنى: “آنان دانشمندان و عابدان خود را معبودانى به جاى الله قرار دادند، و (همچنين) عيسى پسر مريم را، در حالى كه به آنان امر نشده بود بجز الله يگانه كه معبودى بحق غير از او نيست، را عبادت كنند، (الله) پاک و منزه است از آنچه كه شريک او مى سازيد”، پس به او گفتم: ما آنان را عبادت نمى كرديم، فرمودند: آيا آنچه را كه الله حلال كرده بود، حرام نمى كردند؟ و آنچه را كه الله حرام كرده بود، حلال نمى كردند؟ گفتم: بله، فرمودند: اين همان عبادتشان است

اگر امروزه امثال مولوی عبدالحمید سخنانی بر خلاف منهج صحیح اهل سنت و جماعت می زند و زندگی مثل پاپهای قرون وسطی برای خودش ترتیب داده است که برای یک عمل ساده باید به خارج از کشور برود و چندین میلیارد تبذیر کند در حالی که طبلبه های همان مدرسه و سایر مدارس و بسیاری از مردم ما به خوراک اولیه ی خود محتاجند و… اما این را بدانند تا زمانی که در میان ما قرآن و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم و منهج صحیح اهل سنت و جماعت وجود دارد دوام جهالت ملت کوتاه و گذراست و با از بین رفتن جهالت مردم، این جایگاه و این طبقات معنوی آنها نیز فروخواهد ریخت.

پس نه مسجد مکی واتیکان خواهد شد و نه مولوی پاپ.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *