‏﴿وَقِفُوهُمۡۖ إِنَّهُم مَّسۡ‍ُٔولُونَ﴾  «‏آنان را نگاه دارید که باید بازپرسی شوند»!

‏﴿وَقِفُوهُمۡۖ إِنَّهُم مَّسۡ‍ُٔولُونَ﴾  «‏آنان را نگاه دارید که باید بازپرسی شوند»!

به قلم: فریبا کریم‌نژاد

کلامِ خود را با این آیه از سوره‌ی صافات آغاز می‌کنم که بدونِ نیاز به هیچ شرح و تفصیلی یادآور و دربردارنده‌ نکات مهمی است که ناخودآگاه به ذهن هر یك از ما خطور می‌کند. چندی است که در حافظه‌ی خود نگاه داشته‌ام که پیام هشیارانه‌ و یادآورکننده‌ای خدمت شما پدران و مادران گرامی عرض کنم، هر چند که دیگر داعیانِ دلسوز سخنرانی‌ و مطالب پربارتری در این زمینه ارائه داده‌اند، اما آن‌چه می‌خواهم بیان کنم دردی است که نوجوانانِ امروزی ما را به دام خود گرفتار کرده است که نتیجه‌ی بی‌توجهی و غفلت والدین از ثمره‌های زندگی‌شان است. 

قبلاً که تعطیلات تابستان شروع می‌شد، والدین بیشتر به فکر کلاس‌های تابستانه‌ی قرآن‌کریم و بعضاً دیگر کلاس‌های مفید برای فرزندان‌ خود بودند که اوقات خود را با پرسه‌زدن در کوچه و خیابان و دعوا با بچه‌محل‌هایشان، بیهوده و اصطلاحاً به بطالت نگذرانند و به هر دری می‌زدند که خدایی‌نکرده گیر دوست ناباب نیافتند که از راه‌به‌درشان کنند، چرا که تربیت سالم و صالح‌بودن فرزندان‌شان برایشان مهم بود.

امروزه والدین نیز با شروع تعطیلات تابستان به فکر وقت‌پر کردن فرزندان خود هستند اما تفاوت فاحشی با چندین سال گذشته دارد، اولین کلاسی که به فکر ثبت‌نام فرزندان خود هستند مزامیر شیطان، یعنی موسیقی است، دختر و پسر نوجوانی را نمی‌بینی مگر این‌که تابوتی بر دوش خود حمل می‌کند و روزش را با آلت موسیقی باز می‌کند که آخر و عاقبت چنین فرزندی جز گمراهی و از راه‌به‌در شدن نیست.

برخی از والدین بعضاً این‌گونه با خود می‌اندیشند همین‌که خودشان اهل نماز و روزه و تلاوت قرآن هستند دیگر کفایت می‌کند، انگار که مقیّد بودن خودشان، این وظایف را از دوش فرزندان‌شان برمی‌دارد و فرض کفایه است، همین‌که خودشان ره‌یافته‌اند دیگر کفایت می‌کند!

مادرانی که ذهن دختران خود را با خزعبلاتی این‌چنینی پر می‌کنند که خود را آرایش کن و زینت بده که به چشم بیایی و ازدواج کنی، اگر خودت را دلمه‌پیچ کنی و کسی زیبایی‌های تو را نبیند از ازدواج محروم می‌شوی و از قافله جا می‌مانی، نتیجه‌ای جز این جامعه‌‌ی بی‌بندوبار و فاسد به بار نمی‌آورد که خود را هر روز به نوعی زینت می‌دهند و عرضه می‌کنند.

واقعاً شرم‌آور و به دور از عقلانیت است، مادرانی که با به خورد دادن قرص‌ها و‌ پودرهای چاقی که همه رقمه‌ی آن متأسفانه در بازار مناطق کوردنشین بیداد می‌کند، دختر خود را این‌گونه متقاعد می‌کند که آن را مصرف کن تا به چشم کسی زیبا بیایی و ازدواج کنی، حتی اگر به قیمت هزاران عوارض خطرناکی که مصرف این پودرها سلامتی دخترش را تهدید می‌کند.

پدرِ پسران ده دوازده ساله‌ایی که سیگار می‌کشند و با صدای بلند در کوچه و بازار فحش‌های زشت و رکیك بر زبان می‌آورند، کجا هستند؟! آدم واقعاً دلش به درد می‌آید که با چنین مواردی روبه‌رو می‌شود.

حرف برای گفتن زیاد است، اما آدم عاقل و دلسوز به حال خود و خانواده‌اش، این چند مثال هم می‌تواند برایش تلنگری باشد و او را کفایت کند.

پس شما به‌عنوان پدر و مادر، به عنوان کسی که در قبال فرزندانتان مسئول هستید، تا چه اندازه به فکر هدایت‌شان بوده‌اید و هستید؟!

این ‏آیه را ﴿وَقِفُوهُمۡۖ إِنَّهُم مَّسۡ‍ُٔولُونَ﴾ در قالب تابلویی به دیوار خانه‌هایتان آویزان کنید که همیشه جلوی چشمانتان باشد، مبادا نابسامانی دوران، شما را از مسئولیت‌تان بازدارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *